فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در معماری مفاهیمی چون سبک ساخت و نوع عملکرد پس از چگونگی شکل گیری مکان ساخته شده، قابل تفسیر است. آنگونه که در آثار و بناها شاهد هستیم، معماری ایرانی بسط دهنده شعور انسان در ساخت و در بطن این معماری، شمایل گوناگون تحت تاثیر این اندیشه واحد می باشد. در این میان الگوهای معماری بومی گیلان شکل متفاوتی با تاثیر از عواملی محیطی و اجتماعی و زاییده کنش و واکنش متقابل انسان و طبیعت پیرامون به خود گرفته است. علی رغم تفاوت ویژگی های کالبدی و کارکردی معماری این منطقه در پاسخ به نیازهای اقلیمی با دیگر نقاط ایران، به نظر می رسد که رد شاخص های معنایی معماری ایرانی در این بوم قابل تشخیص است. از آن جایی که مسکن در تطابق با نیاز های اساسی بشر، در بسترهای اقلیمی مختلف از گذشته تا به امروز به عنوان مقدم ترین کاربری هویت بخش هر منطقه معانی متفاوتی یافته است، از این رو این پژوهش در پی تطبیق ویژگی های معماری ایرانی در معماری مسکن بومی گیلان است. بر این اساس در این مطالعه، پس از یک بازنگری بر ویژگی های معماری ایران ضمن مطالعه معماری گیلان و قم، به شناخت اشتراکات معنایی به واسطه مقایسه تطبیقی دو خانه در دو اقلیم پرداخته می شود. برای نیل به مقصود از روش پژوهش تحلیلی- توصیفی و استدلال منطقی در بخش مبانی و از روش تطبیقی در بخش مطالعه میدانی مرتبط با تحلیل ویژگی های خانه ها بهره گرفته شده است و در نهایت نتیجه گیری همخوانی شاخص های معنایی معماری ایرانی در معماری منطقه گیلان مطرح می گردد.
مطالعه تطبیقی کاشی کاری اسلامی در ایران و آسیای صغیر
حوزههای تخصصی:
در میان بخش های گوناگون تمدن اسلامی چون علوم، صنایع، نظامات، آداب و رسوم و اعتقادات، هنر اسلامی از همه ملموس تر، پرجاذبه تر و ماندگارتر است. این هنر چون شاخه های دیگر تمدن اسلامی از میراث هنری تمدن های مختلف پیش از خود بهره جسته و اقوام مختلف در آن نقش ایفا کرده، و در سطح جغرافیایی بسیار دامنه داری پدیدار شده است. تنوع و چگونگی هنر اسلامی از ویژگی های برجسته این هنر دیرپا و پرشکوه است که بی شک نشانه نبوغ، آفرینش گری و سلیقه سلیم آفرینندگان آن است. پر واضح است که بررسی تمام جنبه های این هنر شگفت و خیال انگیز در یک مقال هرگز نمی گنجد چرا که دریا را چون می توان در کوزه ای جای داد؟ به هر تقدیر هنر اسلامی بخشی از وضعیتی عام بود که با ظهور اسلام در تاریخ هنر جهانی پا گشود. هدف از انجام این تحقیق آشنایی با هنر کاشی کاری اسلامی در ایران و تطبیق آن با همتای آن در آسیای صغیر می باشد. بنابراین با استفاده از مقالات و کتب مختلف و به روش کتابخانه ای مطالعه ای توصیفی را انجام داده و نتیجه مطالعات حاکی از تفاوت ها و تشابهات متفاوت در سبک و سیاق معماری اسلامی با آسیای صغیر در نمونه مورد بررسی یعنی کاشی کاری می باشد.
بررسی نقوش فلزکاری غرب ایران (قرن7و8 ه.ق) با تأکید بر دو اثر موزه رضا عباسی «لگن و مجمعه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۵۹
57 - 70
حوزههای تخصصی:
بر اساس شواهد مادی و منابع مکتوب موجود، سهم و نقش فلزکاری خراسان به ویژه در قرن 6 ه.ق که یکی از فعال ترین و برجسته ترین مکاتب فلزکاری در دوره اسلامی بوده در بروز تحولات اساسی در فن ساخت و تزیین آثار فلزی مشخص شده و جایگاه ممتازی به آن بخشیده است. بعد از حمله ویرانگر مغول و نابودی خراسان و فرار هنرمندان به سوی غرب، مکتب موصل در شمال عراق به همان جایگاه رفیعی رسید که پیشتر متعلق به خراسان بزرگ بود. گرچه تا آخر سده 7 ه.ق سبک مسلط بر فلزکاری ایران در تلفیقی از سبک های ایرانی و موصلی است لیکن شهرت آثار موصلی سبب شد که به اشتباه غالب اشیاء نفیس تولید شده در آن مقطع زمانی را موصلی بدانند. در حالی که بخش گسترده ای از نقوش و مضامین تزیینی راه یافته در این حوزه به واقع نمودی از استمرار تجارب هنرمندان ایرانی اسلامی با هویتی نوگراست که هنرمندان با توجه به فرهنگ عصر و منطقه خویش از آنها بهره گرفتند. از این رو به ارزیابی و بررسی مضامین، نقوش تزیینی و فرم دو نمونه ی فلزی (لگن و مجمعه) موزه رضاعباسی پرداخته ایم تا با وجود برخی ویژگی های مشترک سبک خراسان و موصل، اصالت ایرانی آنها را اثبات کنیم. این مقاله با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای با هدف تعیین خاستگاه دو اثر فلزی قرن7و8 ه.ق موزه رضا عباسی و همچنین تحلیل جداگانه مضامین و نقوش تزیینی، در صدد یافتن پاسخ قانع کننده و مستدل برای اصالت ایرانی و تداوم سبک خراسانی در هر یک از آثار فوق است. نتیجه یافته ها نشان می دهد به رغم استفاده از برخی عناصر تزیینی غیر بومی در این آثار، انتساب آنها به خارج از مرزهای امروزی ایران توجیه پذیر نبوده و از نظر نویسندگان این مقاله آثار مذکور در غرب ایران تولید شده اند.
قلعه منصور کوه
حوزههای تخصصی:
روایت ایرانی و تقلید از روایت غربی درسینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۷۳
53 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:روایت شناسی و رویکردهای متنوع آن در چند دهه اخیر و گسترش بلامنازع این دانش جدید به هنرهای نمایشی و تصویری لزوم پرداختن به آرا و افکار صاحب نظران غرب در این زمینه را از یک سو و جستجو در سنن و مواریث روایت در آثار و ادبیات کهن ایرانی را از سوی دیگر ایجاب می کند. مقایسه این دو مقوله از حیث نگاه به ساحت و موجودیت انسان و هستی شناسی آنها در حکمت ایرانی و جهان بینی غربی به مثابه ارکان و زیربنای این دو نوع روایت پردازی ضرورت می یابد. لذا با توجه به اهمیت و وسعت این مقوله در روایت های تصویری به ویژه سینمای ایران، در این مقاله به طرح این موضوع و چند وچون آن می پردازیم، زیرا برای آنکه سینمایی ریشه دار و اصیل و خاص داشته باشیم، بهتر آن است که به مقوله روایت ایرانی که پیشینه ای کهن و غنی دارد، تسلط داشته باشیم.<br /> هدف:آیا آنچه به عنوان روایت داستانی بر پرده سینمای ایران به نمایش درمی آید، نمایانگر حکمت و هستی شناسی ایرانی در روایت است و یا روایت های سینمای ایران تقلیدی از شیوه های روایت گری و الگوهای سینمای غرب است؟ با طرح این پرسش به چالش های انسان شناختی و هستی شناختی موجود در این دو نوع روایت می پردازیم و با قیاس ضمنی دو نوع روایت ایرانی و روایت غربی برای پیدا کردن تفاوت ها و تقابل ها و در مرحله بعد رسیدن به تعاریفی از روایت ایرانی و تعیین جایگاه آن در مقوله روایت شناسی می رسیم و این مهم را به عنوان مقدمه و پیش درآمد روایت شناسی ایرانی مطرح می کنیم.<br /> روش تحقیق:این مقاله با رویکرد تحلیلی توصیفی نگاشته شده و از مستندات نظری بهره گرفته است.<br /> نتیجه گیری:بخشی از نتایجی که در این مقاله به آن اشاره می شود، این است که به نظر می رسد آنچه بر پرده سینمای ایران در قالب روایت های تصویری می بینیم، اغلب تقلید از روایت ادبی و تصویری غرب است و جز معدودی از سینماگران، اغلب فیلم سازان ایرانی از سنن، الگوها و شیوه روایت ایرانی مبتنی بر روح و حکمت روایت ایرانی غافل مانده اند. بنابراین بهتر است که سنن و مواریث ادبی و روایی خود را بازشناسی کنیم تا بتوانیم سینمایی را با تکیه بر هستی شناسی ایرانی که از حکمت دیرینه ایرانی اسلامی نشئت گرفته به منصه ظهور برسانیم.
Behavior Analysis of Wind Hydrodynamics in the Central Courtyard of Hot and Dry Climate Settlement Based on the Length to Height Ratio (Case Study: Kashan City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the ways to achieve high energy efficiency in buildings and an effective system is to utilize local architectural experiences. In this connection, the central courtyard is an element that was used in the past to create comfort in the hot and dry climates of Kashan, Iran. A large part of the literature in the past has focused on this space and investigated factors such as height, length, and presence of water in the courtyard, which are directly related to the studied space. This article concerns the hydrodynamic behavior of the wind under the effects of the length-to-height ratio to reduce the temperature of settlements in Kashan's hot and dry climate, aiming to yield the highest efficiency from this element. This study uses Fluent, Energy Plus, and Open Studio software using a descriptive-analytical method to analyze the data. In the end, it is determined that since the prevalent wind in Kashan comes from a northeast front, it can be utilized by placing the longitudinal direction of the central courtyard on its path. In addition, the optimal state in all models suggests the central courtyard has experienced a length-to-height ratio of 1to4, followed by a ratio of 1to5.
مقدمه ای بر مفهوم وانواع شفافیت در هنر و معماری معاصر غرب
حوزههای تخصصی:
بررسی مبانی نظری شفافیت در هنر و معماری معاصر غرب موضوع این پژوهش می باشد. اهمیت این موضوع، بیشتر از آن روست که با بررسی مقایسه ای نگرش ها و دیدگاه ها پیرامون مفهوم شفافیت در دوره معاصر مبانی شکل گیری این مفهوم و انواع آن با هدف نیل به تعریفی دقیق و ساختاری عینی از مفاهیمی ذهنی و تئوریک، تبیین گردد. این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات آن از طریق کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. بر اساس نتایج حاصله از تحلیل یافته ها؛ به نظر می رسد مبادی شفافیت را می توان در ابتدای مدرنیته و در هنر نقاشی از کوبیسم تا به فوتوریسم و کانستراکتیویسم و آثار دی استیل، کاندینسکی، موهولی ناگی و ماله ویچ جستجو کرد که با چنین رویکردی به خاستگاه و مبانی نظری شفافیت و البته بر اساس تحلیل بناهای آغازین عصر مدرن مفهوم شفافیت در کالبد بنا و معماری را می توان به 8 گروه تقسیم بندی نمود؛ شفافیت واقعی، شفافیت یک طرفه، شفافیت دوطرفه، صفحات شفاف، شفافیت پدیداری دوبعدی، شفافیت پدیداری سه بعدی، شفافیت در معنی، شفافیت ترکیبی؛ که در مصالح و نوع گشایش تجلی یافته و در حیطه گذر و کنترل نور و البته روشنایی معنی دار می باشد و در شفاف بودن ساختمان های معاصر غرب تأثیر بیشتری دارند.
شاخص های تأثیرگذارِ اصالت بخش در بازآفرینی خانه صدقیانی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
91 - 108
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: گواهی تاریخی بودن آثار و بناهای تاریخی بر اصالت استوار است؛ اگر بازآفرینی اثر بر پایه حفظ اصالت اثر صورت نگیرد هویت تاریخی آن خدشه دار می گردد و دیگر نمی توان آن را یک اثر تاریخی دانست؛ از این رو در جریان بازآفرینی بناهای تاریخی از جمله، خانه صدقیانی تبریز -از دوره قاجار و پهلوی- در نظر گرفتن شاخص های تأثیرگذارِ اصالت بخش، لازم و ضروری به نظر می رسد. سوال تحقیق: مولفه های بازشناخت اصالت در حوزه مرمت از میراث فرهنگی و شاخص های تأثیرگذارِ حفظ اصالت در بازآفرینی خانه صدقیانی تبریز کدام است؟ هدف تحقیق: پژوهش حاضر از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد و منشورهای بین المللی و دیدگاه های صاحب نظران در پی دست یافتن به سطحی از شناخت و تعیین وجوه و ابعاد اصلیِ اصالت در مرمت اثر و ارزیابی و بررسی آن در بازآفرینی خانه صدقیانی تبریز می باشد. روش تحقیق: روش تحقیق از نوع تحقیق کاربردی و به صورت کیفی و راهبرد تحلیل محتوا بوده و در دو بخش کلی ادبیات نظری و پیمایش های میدانی انجام یافته است. در بخش ادبیات نظری با استفاده از گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و اسنادی در جهت واکاوی موضوع اصالت در بازآفرینی بناهای تاریخی، اطلاعات مربوط به بنیان های نظری تحقیق با مطالعه منابع متعدد به دست آمده و شاخص های اصالت بخش، از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد و کنوانسیون های بین المللی در کنار بررسی دیدگاه های صاحب نظران جمع بندی گردید. در ادامه با انتخاب خانه تاریخی صدقیانی تبریز بعنوان نمونه موردی، حفظ اصالت اثر در جریان بازآفرینی آن، مورد تطبیق با شاخص های بدست آمده مبانی نظری قرار گرفت. نتیجه گیری: مولفه های هشت گانه اصالت در تطبیق تحلیلیِ شاخص های اصالت در بازآفرینی بناهای تاریخی، استخراج و در فرایند بازآفرینی خانه تاریخی صدقیانی تبریز مورد بررسی قرار گرفت.
رواداری؛ راهبردی معنوی یا معنویتی راهبردی در توسعه گردشگری خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم خرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۰
38 - 50
حوزههای تخصصی:
با طرح نظرات الگوهای رشد درون زا، نظریه شهر خلاق با تمرکز بر نقش فرهنگ محلی و خلاقیت مورد توجه و تأکید بین المللی قرار گرفت. در میان نظریه پردازان «شهر خلاق»، فلوریدا نظریه پرداز برجسته، سه متغیر کلیدیرواداری، استعداد و تکنولوژی را از ویژگی های اصلی شهر خلاق برمی شمرد و واجدان آن را برندگان این عصر تعریف می کند. در میان این سه شاخص، اما تسامح و تساهل، نقشی پررنگ تر و راهبردی دارد زیرا وجود و حضور استعداد و فناروری، سخت به پیش شرط رواداری، محتاج است. به اعتقاد فلوریدا فرهنگ تسامح گرا و باز، عامل اصلی موفقیت اقتصادی جدید شهرهاست. گردشگری خلاق، نسل سوم گردشگری، که از یک سو با فرهیختگی گردشگران و تمایل به داشتن تجارب متمایز، ارتباطی ناگسستنی دارد و از سوی دیگر به دلیل عدم نیاز به سرمایه گذاری های سنگین و سخت و توجه به فرهنگ، آداب و رسوم محلی و ویژگی های منحصر به فرد شهرها، مورد اقبال شهرها و مقاصد گردشگری قرار گرفته است، فرایندی است که اگر آن را شرط لازم و کافی توسعه شهرها بدانیم، بیراه نرفته ایم. اما آنچه این مقاله بر آن تأکید و تصریح دارد، نقش راهبردی رواداری در این فرایند است. گردشگری خلاق عرضه محور، مقصدمحور و فعالیت محور، خصوصاً در بستر شهر خلاق را گریزی نیست جز آنکه پرچم سفید تسامح، تساهل و مدارا را به عنوان معنوی ترین و مهم ترین مؤلفه شهر خلاق، افراشته نماید تا بذر استعدادهای انسانی در این فضای مساعد، شکوفه کند و فناوری ثمره آن شود. به این ترتیب است که جوامع محلی طعم شیرین توسعه و رفاه را خواهند چشید. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که رواداری، راهبردی معنوی برای توسعه گردشگری خلاق است که در گستره شهر خلاق تحقق می یابد، از آن سود می برد و به آن بهره می رساند. همچنین بیان می کند که این شاخص در منابع چهارگانه معنویت مورد توجه و تأکید است.
الگوهای چیدمان فضا در بناهای آموزشی همساز با اقلیم معتدل و مرطوب Cf(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار چیدمان فضا در بناهای آموزشی همساز با اقلیم علاوه بر اینکه به کاهش مصرف منابع منتج می گردد، به صورت عمده به منظور ایجاد فرصت برای دانش آموزان در راستای پرورش استعدادها و یادگیری از محیط پیرامون نیز مورد توجه قرار می گیرد .از این رو شناخت الگوهای مطلوب طراحی فضای آموزشی ضروری می نماید. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگوهای طراحی فضا در بناهای آموزشی همساز با اقلیم معتدل و مرطوب (Cf)، به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی الگوهای به کار برده شده در 12 مدرسه معتبر جهانی در اقلیم مشابه می پردازد. نمونه ها به صورت تصادفی از میان مدارس معتبر همساز با اقلیم معتدل و مرطوب (Cf) انتخاب شده اند. از این رو الگوهای ناشی از آرایش فضایی کلاسها، فضاهای اصلی، عطف اصلی، فضاهای ارتباطی و خدماتی استخراج گردیده و سپس الگو یا الگوهای مناسب معرفی می گردد. از آنجا که مدارس مذکور به عنوان نمونه های همساز با اقلیم شناخته شده اند، لذا الگوهای استخراج شده می توانند به عنوان مبنای طراحی مدارس همساز با اقلیم معتدل و مرطوب (Cf) قرار گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوی مناسب چیدمان کلاس در ساختار بنا، الگوی قرار گیری کلاسها در یک جداره محور اصلی بنا می باشد. قرارگیری عطف اصلی بنا در یک انتهای محور اصلی و تقسیم فضاهای خدماتی به صورت متمرکز برای هر دسته از کلاسها از دیگر الگوهای مناسب طراحی بناهای آموزشی در اقلیم مذکور می باشد.
آسایش در خانه؛ مطالعه موردی: خانه تاریخی بهنام تبریز
حوزههای تخصصی:
بشر از دیرباز در پی تأمین آسایش حداکثری برای خود بوده است و راهکارهای گوناگونی در جهت دست یابی به آسایش به کار بسته است. در این بین، مسکن به عنوان مکان وقوع زندگی باید گستره وسیعی از کیفیات را داشته باشد تا انسان در آن به آسایش و آرامش برسد. مقاله حاضر در پی آن است که با مرور مطالعات انجام یافته در ارتباط با خانه و خانه های سنتی، به بررسی ساختار فضایی-کالبدی معماری خانه های سنتی با تأکید بر خانه بهنام تبریز بپردازد و راهکارها و اصول به کار گرفته شده در ایجاد آسایش در خانه را تفسیر و تحلیل کند. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و متکی بر پژوهش موردی می باشد و برای گردآوری اطلاعات از ابزارهای کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، برای نیل به آسایش در خانه های سنتی به طیف وسیعی از نیازهای جسمی و روانی انسان پاسخ داده شده است که مهمترین آن ها عبارتند از؛ نیاز به آسایش فیزیکی(موقعیت و دسترسی، استحکام سازه ای، تعداد و ابعاد فضاها و ...)، آسایش حرارتی(گرمایش و سرمایش)، آسایش بصری(نور و روشنایی، حریم و محدوده بصری)، تهویه و کیفیت هوا، آسایش صوتی. علاوه بر این، توجه به نیازهای اجتماعی و الگوهای فرهنگی زندگی، خلوت و حس تعلق به مکان و نیاز های معنوی همانند نیاز به پرستش، کمال، زیبایی، عدالت و غیره در ایجاد آسایش و علی الخصوص آسایش روانی در خانه تأثیر بسزایی داشته اند. در نهایت توجه به این نکته ضروری است که آسایش جسمی و روانی در خانه سنتی، در راستای یکدیگر و تحت تأثیر دیگر شرایط آسایش فراهم شده است. نتایج بررسی خانه بهنام تبریز به عنوان نمونه مورد مطالعه حاکی از آن است که این خانه با تکیه بر منابع طبیعی و امکانات در دسترس و با سازمان فضایی و کالبدی متناسب با منطقه توانسته با ارضاء نیازهای جسمی و روانی، حد قابل قبولی از آسایش را برای ساکنان خود فراهم کند.
طراحی معماری به کمک پیشینه ها؛ مطالعه شیوه های بهره گیری معماران حرفه ای ایران از پیشینه های طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحان معمولاً در طراحی خود، به پیشینه های طراحی مراجعه می کنند. این مراجعه ممکن است در مراحل مختلفی از فرایند طراحی و با اهداف مختلفی صورت گیرد. با توجه به اهمیت این مراجعه، بررسی نکات مثبت و منفی آن، پژوهش های متعددی را در این حوزه و در جهت دستیابی به شیوه های صحیح کاربرد پیشینه ها در طراحی، به خود معطوف داشته است. در پژوهش حاضر با مراجعه به طراحان خبره و پرسش از آن ها به ارزیابی چگونگی این کاربرد پرداخته و نتایج حاصل با نتایج سایر پژوهش ها مقایسه شده است. هدف از این پژوهش مطالعه شیوه های مراجعه طراحان خبره معماری در ایران به پیشینه های طراحی و نحوه بهره گیری از آن ها در فرایند طراحی است. در مسیر پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. با نُه نفر از طراحان خبره معماری در ایران مصاحبه نیمه سازمان یافته انجام شده و در ادامه، متن مصاحبه ها تحلیل محتوای کیفی شده است. از نتایج این پژوهش، با توجه به ارائه انواع معیارهای انتخاب و راهبردهای بررسی و کاربرد پیشینه می توان به این موضوع اشاره کرد که در همه مراحلِ طراحی می توان به پیشینه ها مراجعه کرد، اما نوع پیشینه انتخابی و راهبردهای بهره گیری از آن بر نتایج این مراجعه بسیار تأثیرگذار است و نمی توان مراجعه به پیشینه ها را محدود به انواع خاصی از پیشینه ها یا مراحل خاصی از طراحی دانست.
جایگاه خیال در آفرینش اثر هنری (از منظر اسلامی)
حوزههای تخصصی:
خیال از کلیدی ترین مفاهیم در حوزه علوم اسلامی و معرفت شناسی است، چنانکه در مطالعات ادیان و الهیات، در مسئله تجربه دینی و امر قدسی و در هنر به عنوان اصلی ترین عنصر در آفرینش اثر هنری، بدان پرداخته اند. در غرب، بر خلاف دیدگاه اسلامی، خیال در بیشتر موارد در مقابل عقل قرار گرفته است. در حکمت اسلامی خیال یکی از مراتب پنجگانه وجودی عالم هستی و یکی از مراتب وجودی و معرفتی نفس انسان است و به نوعی بین دو عالم محسوس و معقول قرار می گیرد. از نظر متفکران اسلامی، خیال یکی از پنج حس باطنی است که مدرک صور جزئیه و خزانه حس مشترک می باشد. از طرف دیگر خیال خود دارای مراتبی است: خیال متصل (مقید) که ادراک خیالی آدمی از عالم ملک و خیال منفصل (مطلق) که ادراک خیالی از عالم ملکوت و مجرد می باشد. در این دیدگاه، خیال می تواند اسباب وصول به صورت های روحانی و متعالی را ممکن سازد و به هنرمند در سلوک و ارتباطش با ملکوت و انقطاع از نفس اماره و جهان حس، یاری می رساند.
در این مقاله به تشریح معنای خیال در غرب و تأثیر آن بر هنر غربی و سپس مقایسه آن با مفهوم خیال در اندیشه اسلامی و ارتباط آن با هنر قدسی پرداخته و در نهایت اهمیت و جایگاه خیال در فرآیند آفرینش و خلق اثر هنری از منظر اسلامی تبیین و ارائه می گردد.
بررسی تطبیقی معماری بازار تاریخی تجریش و مرکز خرید ارگ تهران بر اساس نظریه سینومرفی (هم ساختی کالبد رفتار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
105-131
حوزههای تخصصی:
مطالعات روان شناسی اکولوژیک و مفاهیم جامعه شناختی خرد در زمینه پیوند نظام های کالبدی و رفتاری محیط، بنیان مهمی برای ارزشیابی و پیش بینی نحوه کارکرد محیط فراهم کرده است. در این زمینه، «نظریه مقررفتاری» راجر بارکر که در 1968 مطرح شد، به ترکیب پیچیده ساختار های کالبدی رفتاری محیط با عنوان «سینومرفی» و عامل تعیین کننده رفتار های محیطی افراد اشاره می کند و معادل فارسی آن، «هم ساختی» پیشنهاد شده است. بنابراین، مقایسه هم ساختی ساختار های کالبدی رفتاری در مقر های رفتاری مختلف به رفع ابهامات درباره نحوه تقویت کارآمدی محیط کمک می کند. فهم نحوه تعامل محیط و رفتار، تبیین قابلیت های رفتاری محیط ساخته شده و نحوه رخداد رفتار ها در تناسب با ساختار های محیط اکولوژیک، از اهداف پژوهش هستند. بر این اساس، این پژوهش به بررسی تطبیقی بازار تاریخی تجریش و مرکز خرید ارگ تهران می پردازد. این پژوهش کاربردی، از نوع توصیفی تحلیلی و با رویکردی کیفی کمی است که با روش بررسی اسنادی، مردم نگاری و فنون کار میدانی، به ویژه مشاهده غیر مداخله ای به جمع آوری اطلاعات و با روش استدلال و استنتاج منطقی به تحلیل اطلاعات پرداخته است. وجوه افتراق در هفت مورد از هشت الگوی رفتاری بررسی شده نشان داد که این دو مقر رفتاری از جنبه سه عامل «کیفیت حرکت»، «قابلیت پذیرش تنوع رفتاری و تغییر استفاده در زمان» و «کیفیت تعاملات انسانی» در ساختار کالبدی و به ویژه، «کیفیت کنترل رفتاری» در ساختار اجتماعی و در نتیجه، ماهیت رفتاری متمایز از یکدیگرند. بررسی تطبیقی 28 پارامتر استخراج شده از نظام های شش گانه ساختار کالبدی و چهار پارامتر ساختار اجتماعی محیط، به تحرک رفتاری، تنوع راهبردهای خلاقانه رفتاری و تعاملات انسانی پرشور و گذارا در بازار تجریش و کاهش تحرک و کاهش تنوع رفتارهای انتخابی و اجتماعی در مرکز خرید ارگ اشاره دارد. این پژوهش نتیجه گیری می کند که هم ساختی قوی و منعطف ساختارهای محیطی بازار با الگوهای رفتاری، به تولید مداوم روابط ابتکاری میان محیط اکولوژیک و افراد و هم ساختی ضعیف و غیر منعطف در مرکز خرید ارگ به محدود سازی تنوع رفتارهای محیطی منجر شده است.
تأثیر وقف بر شکل یابی فضاهای شهری زمان قاجار در شهر ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش های دینی را می توان یکی از مؤثرترین عوامل در شکل یابی و توسعه فضاهای شهری در دوران اسلامی به حساب آورد. سنت وقف به عنوان یک ارزش والای دینی، باعث ایجاد فضاهای گوناگون با عملکردهای مختلف در بافت شهرهای ایران در این دوران شده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که نقش بناهای وقفی بر فرم یابی و گسترش فضاهای شهر ری در دوره قاجار آغاز به چه میزان بوده است؟ فرض بر آن است که به واسطه جایگاه کلیدی واحدهای وقفی شهر ری، حذف هر یک از آنها گسیختگی این بافت تاریخی را در پی خواهد داشت. به منظور پاسخ گویی به پرسش های پژوهش، بناهای وقفی دوره قاجار در بافت تاریخی شهر ری شناسایی، با مستندسازی و ثبت اطلاعات آنها، نقش وقف بر فرم گیری و گسترش این شهر و همچنین ارتباط و پیوستگی معماری آن مورد سنجش قرار گرفته است. در انطباق اطلاعات مأخوذ از منابع مکتوب و نتایج بررسی های میدانی روشن شد که بی هیچ شائبه ای می توان وقف را به عنوان نیرویی فضا آفرین و گسترش دهنده در ساختار شهر ری در عهد قاجار به حساب آورد. در این شهر شاخص ترین عناصر وقفی به صورت متشکل و اغلب در بخش تجاری جای داشتند و نقش آنها در سازمان فضایی شهر تا بدانجا بود که با حذف آنها شیرازه بافت تاریخی شهر کاملاً از هم گسیخته می شود.
تبیین الگوی برنامه ریزی فرهنگی بوستان های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوستان های شهری یکی از مهمترین فضاهای شهری هستند. برای برنامه ریزی بوستان های شهری جهت استفاده انواع گروه های سنی و جنسی، نیاز است تا منابع فرهنگی بوستان های شهری کشف شوند و کشف منابع فرهنگی، با استفاده از برنامه ریزی فرهنگی امکان پذیر است. برنامه ریزی فرهنگی یک رویکرد مکان محور برای استفاده از منابع فرهنگی در برنامه ریزی شهری است. مطالعه حاضر در پی یافتن الگویی برای برنامه ریزی فرهنگی بوستان های شهری بوده است. این مقاله، با روش تفسیری به مطالعه مبانی نظری و سوابق تجربی و پیشینه علمی پرداخته و سپس پدیده بوستان شهری، منابع فرهنگی و الگوی رویدادهای آن را مورد بررسی قرار داده و در نهایت با توجه به رویکرد پژوهش و با استفاده از استدلال منطقی، مدل نهایی را برای آن ارائه شده است. یافته ها نشان می دهند که برنامه ریزی فرهنگی بوستان های شهری شامل مراحل مختلفی است که لازم است به ترتیب انجام شوند تا نتیجه مطلوب حاصل شود. گام اول انتخاب میدان مطالعه است. لازم است بوستانی انتخاب شود که دارای تعدد و تنوع کافی در زمینه عناصر، رویدادها و همچنین معانی و تداعی ها برای استفاده کنندگان باشد. در گام دوم، یعنی نگاشت فرهنگی، شناسایی منابع فرهنگی موجود در بوستان شهری مورد مطالعه شامل منابع فرهنگی ملموس (عناصر و رویدادها) و منابع فرهنگی ناملموس (معانی و تداعی ها) انجام می شود. در گام سوم، یعنی ارزیابی فرهنگی، تجزیه و تحلیل رویکرد مدیران و سیاست گذاران بوستان شهری نسبت به منابع فرهنگی صورت می گیرد و در گام پایانی، روش خلاقانه برای استفاده بهینه از منابع فرهنگی در جهت بهبود بوستان شهری انتخاب می شود.
یافته هایی نوین پیرامون تاریخگذاری: مسجد جامع شاهرود
منبع:
اثر پاییز ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
فرم های هندسی ساختاری در معماری
حوزههای تخصصی:
در فضای کاربرد فناوری معماری از یک طرف پاسخگوی الگوهای فرهنگی خویش و از طرف دیگر مسئول الگوهای علم فناوری می باشد اما در اظهار و تبیین فرم، وی مجاز است که مفاهیم و شخصیت خویش را بیان نماید. هندسه یک ایده شکل دهنده در معماری است که در تعیین پلان و شکل سه بعدی بنا مورد استفاده قرار می گیرد. در این مبحث شبکه ها از تکرار اشکال ساده هندسی به واسطه تکثیر، ترکیب، تقسیم و جابجایی گسترش می یابند. هندسه به عنوان یک ابزار طراحی از زمان های قدیم در تاریخ معماری مورد استفاده قرار می گرفته هندسه متعارف ترین مأخذ یا مختصات در یک ساختمان می باشد و می تواند در دامنه وسیعی از سطوح، فرم یا فضا بکار رود استفاده از شکل های هندسی ساده، فرم های متغیر، سیستم های تناسب و فرم های پیچیده را در بر می گیرد. قلمرو هندسه به عنوان ایجاد کننده فرم معماری مرتبط با اندازه گیری و تعیین مقدار آن می باشد. هندسه علم بنیادین فرم ها و نظم موجود در آنهاست. اشکال هندسی، فرم ها و تغییر شکل ها بدنه اصلی طراحی معماری را شکل می دهند. در تاریخچه معماری، قواعد هندسی بر اساس نظریه های تناسب و تقارن، ابزار معینی را برای طراحی معماری شکل داده اند. هدف از انجام این پژوهش، در این مقاله یک تمرین را ارائه می دهد که هدف از آن تحریک خلاقیت دانشجویان معمار، افزایش آگاهی در مورد امکانات رسمی بر اساس اشکال هندسی و نشان دادن این است که چگونه دانش نظری می تواند عملاً در یک برنامه معماری خاص اعمال شود. به عنوان اطلاعات اولیه برای این تمرین، انواع و مشخصه های اشکال اصلی هندسی ساختاری محسوب می شوند در حالی که کار دانشجویان در یک مورد خاص استفاده آن ها را نشان می دهد.