فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۷٬۸۲۲ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
83 - 92
حوزههای تخصصی:
بیانِ مسئله: ارزیابی جامعه شناختی آثارِ ادبی و هنری، از طریق نیل به بیشینه آگاهیِ ممکن و جهان نگری گروهی، ساختارهای فکریِ طبقات اجتماعیِ جامعه ای را که هنرمند عضو آن است روشن می سازد. «حکام جدید» از آثاری است که در محیط پرتب وتابِ دوره مشروطه نگاشته شده و این متن نه تنها دربرگیرنده نوشته ها و اندیشه های نویسنده آن، بلکه بازتاب دهنده جهان نگریِ طبقه اجتماعیِ خاصی است. هدف پژوهش: این پژوهش بنا دارد با بررسی نمایشنامه «حکام جدید» به نوع جهان نگری در دوران مشروطه و در پیِ آن به نظام فکری و اجتماعی غالب در آن زمان راه ببرد، و از این طریق خودِ انقلاب را نیز ژرف تر از هرگونه بررسیِ صرفاً تاریخی بنگرد؛ این گونه می توان اندیشه های فراگیری را که در آن روزگار، دوره های پس از آن، و تا امروز سبب سازِ دگرگونی های تاریخ ساز و آفرینشِ آثار هنری برجسته شده اند، دریافت.روش پژوهش: این پژوهش در نگاه جامعه شناختی خود از روش کتابخانه ای بهره گرفته و متنِ نمایشنامه را در چارچوب نظریه های اساسیِ نقد جامعه شناختی، با نگاه به نوشته های «لوسین گلدمن» و در نظر گرفتنِ نظام های طبقاتی و اقتصادیِ دوره مشروطه، بازخوانی کرده است.نتیجه گیری: جهان نگری و شیوه معنادهی در دیدگاه طبقه روشنفکر ایرانْ دیدنِ نقایص و بیماری های بسیارِ ایران، و راه نجات، از نظر ایشان، اتحاد و آگاهیِ همگان است. با توصیف و دریافتِ ساختار نمایشنامه فوق، به ازای هر یک از طبقه ها نماینده ای یافته شد؛ در مبارزه این نماینده ها در بطن داستانی برساخته، هریک از گروه های رودررو کنش و واکنش های خود را انجام می دهند، اما سرانجام کفه ترازو به سود پشتیبانانِ قانون سنگین نمی شود و از این رو خطرِ پایان مشروطه و پایان طبقه روشن فکر هشدار داده می شود. در این اثر، مفاهیم، واژگان و سازه های معناییِ نوآیین مانند آزادی یا تئاتر از اندیشه ها و نوشته های روشنفکران قبلی وام گرفته شده، ولی هنوز در تاریخ اجتماعیِ ایران نهادینه نشده اند و در نمایی شکننده، همچون خودِ طبقه روشنفکر که رو به انزوا رفته، به زودی در آستانه نابودی قرار می گیرند. در پایان این پژوهش، دیگر پژوهشگرانِ ارزیابی آثار ادبی و هنری را به بازاندیشی در بنیان های فرهنگی و تاریخی ایرانِ معاصر فراخوانده ایم تا، در بررسی آثار هنری مختلف، ساختارهای اندیشه اجتماعیِ دوره های بعدی تا امروز آشکار شوند.
معرفی اثر-تأثیر معماری مسکونی بر سنتها
حوزههای تخصصی:
بررسی اهمیت و کاربرد لایه « احساسات شهری » در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینکه چگونه شهروندان محیط اطرافشان را درک و دریافت می نمایند به عوامل زمینه ای پویا و ایستای متعدد بستگی دارد. چنین برداشت ذهنی و زمینه محور می تواند باعث هیجانات و احساسات مختلفی در افراد گردد که نگاه و رویکردی جدید و الحاقی در مطالعه ساختار مکانی و زمانی شهر ایجاد نموده است. بررسی ارتباط بین محیط ساخته شده به عنوان یک بعد کالبدی با جنبه های رفتاری و هیجانی انسان در پژوهش های اخیر و بخصوص در مطالعات برنامه ریزی و طراحی شهری بسیار مورد توجه قرار گرفته و در سال های اخیر به یک موضوع ضروری تبدیل شده است. هدف پژوهش های نظری، تجربی و کاربردی در این زمینه بطور کلی آن است که کیفیت زندگی در شهر را از طریق مطالعه لایه ای جدید که به جنبه های هیجانی-رفتاری افراد توجه دارد، ارتقاء دهند. از این روی، هدف این مقاله معرفی رویکرد و حوزه پژوهشی «احساسات شهری» است. در این نوشتار سعی شده است تا با مرور و بررسی نظریات و مطالعات انجام شده در ارتباط با موضوع به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به نقش و اهمیت ، کاربست و یکپارچه سازی پاسخ های هیجانی محیط های شهری در فرآیند برنامه ریزی و طراحی شهری پرداخته شود. نتایج نشان می دهد که مطالعات انجام شده در این زمینه را می توان به دو دسته نظریه ها و مطالعات پایه و مطالعات و پژوهش های جدید، آغاز شده با کار کریستین نولد (2009) تقسیم نمود. برخلاف نگاه پایه که بیشتر متمرکز بر عوامل اثرگذار محیطی به گونه ای کیفی و بسیار کلی و مبتنی بر روش های سنتی سنجش هیجان بوده است، پژوهش های جدید (5 سال اخیر) برحسب فراوانی به ترتیب شامل 4 حوزه می شوند: 1- متمرکز بر سنجش هیجان2- روش های نوین سنجش هیجان 3- بررسی عوامل اثرگذار بر هیجان در محیط و 4- کاربردهای هیجان. علی رغم اهمیت و کاربرد این حوزه میان رشته ای در مطالعات شهری، هنوز پتانسیل های علمی این رویکرد جدید در همه جوانب متنوع کاربرد و تحلیل شهری کشف نشده است. اصلی ترین حوزه های کاربرد لایه احساسی- هیجانی در حوزه شهرسازی را می توان حوزه سلامت روان، شهر شاد و فضاهای شهری دلپذیر، دلبستگی به مکان، حوزه برنامه ریزی شهری مشارکتی و شهر هوشمند تعیین نمود. همچنین ارزیابی و سنجش محیط ساخته شده، ارزیابی اثرات روان شناسانه یک طرح قبل از اجرا، ارائه فرصت های نوین طراحی و برنامه ریزی شهروند محور از فواید کاربرد موضوع در حوزه شهرسازی است.
طراحی شهری با رویکرد مشارکت همکاری جویانه، از ایده تا طرح؛ موردپژوهی: میدان هروی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طراحی شهرها بدون مشارکت و دخالت مردم، شهری منفعل، غیرانسانی و کسالت بار عرضه خواهد کرد که شهروندان آن نسبت به آینده شهر بی تفاوت خواهند بود. بنابراین با توجه به پیچیدگی شهرهای معاصر و ناکارآمدی روش های سنتی، ارائه روش ها و ابزارهای مناسب برای ارتباط، تعاون و همکاری هرچه بهتر میان کارشناسان و ساکنان یک فضای شهری ضروری به نظر می رسد. مفهوم مشارکت شهروندی ارتباط مستقیم با مفهوم دموکراسی دارد و اهمیت آن زمانی محرز می شود که شهروند فعال در شهر تجلی می یابد و توسعه شهر با همکاری و مشارکت مردم صورت می پذیرد. در این حالت شهروند نوعی کنشگر به حساب می آید که برای تعیین سرنوشت خود و برای رسیدن به وضعیت مطلوب، فعالانه در شهر تلاش می کند و آینده شهر برایش مهم تلقی می شود. این امر می تواند هدف غایی شهر مشارکت مدار محسوب شود و نکته حائز اهمیت این است که این مفهوم بایستی به صورت اجرایی در فرایند طراحی شهری گنجانده شده و در طرح های و برنامه های شهری به کار گرفته شود. روش تحقیق: پژوهش حاضر دارای ماهیت نظری-کاربردی است. برای پاسخگویی به دغدغه پژوهش، روش «تحلیلی-تطبیقی» به منظور تحلیل نظریات مردم و کارشناسان و تطبیق با اصول و فرایند شهرسازی به کارگرفته شده است. هم چنین با استناد به رویکردهای نوین در سراسر جهان از روش های برداشت رفتار مستقیم، غیرمستقیم، تعامل گروهی و طوفان ذهنی در جهت بهره گیری از مشارکت مردمی استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشانگر این واقعیت است که به طورکلی آرا و نظریات کارشناسان و مردمی که از یک فضای شهری استفاده می کنند می تواند متفاوت، هماهنگ و گاهی متناقض باشد. بنابراین آنچه در این میان مهم است حق بیان خویشتن توسط تمامی کاربران و کنش گران یک فضای شهری است و کارشناس همچون یک کاتالیزور می تواند این فرایند را تسریع و تسهیل نماید. این پژوهش با ارائه یک مدل و در قالب مطالعه محدوده میدان هروی فرایندی از طراحی فضای شهری با مشارکت مردم و متخصصین و با توجه به روش های طراحی مشارکتی ارائه می دهد. این فرایند شامل سه مرحله اصلی 1) آگاهی بخشی عمومی 2) کارگاه های طراحی و 3) بازخورد مردم بوده و در انتها با توجه به خواسته ها و با کمک کنشگران مختلف موجود در منطقه به طراحی سایت مذکور منجر می شود.
راهکارهای طراحی مرکز تحقیقاتی زیست محیطی مبتنی بر الگوی تحقیقات اکولوژیکی
حوزههای تخصصی:
با آغاز دوره مدرن فعالیت های انسانی با بهره گیری بی ضابطه از طبیعت شرایط بی سابقه ای را بر آن تحمیل ساخت که آلودگی های محیطی، نابسامانی زیستگاه های جانوری و گیاهی، بر هم خوردن اکوسیستم های طبیعی انقراض گونه های کمی آب و درخطر قرار گرفتن نسل های دیگر جانداران و... اثرات تخریب های محیطی در این دوره است. انسان با مشاهده این آثار و اطلاع از خسارت های ناشی از بی توجهی به طبیعت، اندک اندک از روش های گذشته خویش پشیمان شده و سعی در جبران آن نموده است؛ چراکه وابستگی همه جانبه انسان به طبیعت وظیفه را بر عهده او گذاشته است. توجه به طبیعت و محیط زیست در مقیاس های مختلف به صورت پروژه های ملی، منطقه ای و فرا منطقه ای در جهان به مورداجرا گذاشته شده است. بی شک، تحقیقات و آموزش از زیرساخت های رشد و شکوفایی هر جامعه ای هستند و توجه به آن ها بسیار حائز اهمیت است. هدف از انجام این تحقیق، طراحی مرکزی تحقیقاتی، با استفاده از استانداردهای جدید و مطابق با نیازهای مراجعین این گونه مراکز بوده است. در کشور ما، باوجود توجه بسیار به امر آموزش و پژوهش، نیاز به طراحی و اجرای چنین مراکزی ضروری به نظر می رسد چراکه اغلب ساختمان های تحقیقاتی کشور، مربوط به دهه های پیش و با استانداردهای گذشته طراحی شده اند و به خوبی پاسخگوی تمامی نیازهای کاربران نمی باشند. این پژوهش در پی پاسخ به پرسش: اساساً طراحی اکولوژیک چیست و ضرورت آن در رابطه ی میان انسان، طبیعت و جامعه چگونه نمود می یابد؟ به منظور پاسخ به چنین پرسشی ابتدا با استناد بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به دنبال تبیین ماهیت واژگان کلیدی چون محیط زیست، اکولوژی و در راستای آن طراحی اکولوژیک برمی آید، در ادامه به منظور تسلط بر موضوع و موضع پژوهش اهداف آن به رشته ی تحریر درمی آید، نتایج حاکی از آن است که 6 راهکار برای طراحی معماری با رویکرد اکولوژیک مثمر ثمر است، که این 6 راهکار شامل 1) بهره گیری از منابع قابل احیاء، 2) بازیافت/حذف زباله و آلودگی، 3) انرژی نهاده شده، 4) عمر طولانی/تطبیق مناسب، 5) هزینه تمام طول عمر، 6) سلامتی و شادابی می باشد. این پژوهش از نوع بنیادی است چراکه در پی ارتقاء سطح دانش و آگاهی است.
مدیریت راهبردی گردشگری شهر تهران؛ چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
75 - 88
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه گردشگری، به عنوان یکی از مهم ترین صنایع توسعه پایدار، فرصت های زیادی را در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای کلان شهرها به وجود آورده است. شهر تهران نیز با داشتن جاذبه های متعدد و متنوعِ گردشگری ظرفیت بالایی در این زمینه دارد که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است. از این رو مسئله این مقاله شناخت فرصت ها و محدودیت ها و ارائه راهبردهای توسعه گردشگری شهر تهران است.هدف پژوهش: مقاله حاضر در پی آن است که راهبردهایی برای توسعه گردشگری شهر تهران ارائه کند.روش پژوهش: این پژوهش بر روش توصیفی-تحلیلی مبتنی است. گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای- اسنادی و مصاحبه انجام گرفته و در تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون و نیز مدل SWOT استفاده شده است. جامعه آماریِ تحقیق متخصصان و صاحب نظران حوزه گردشگری شهر تهران و مدیران سازمان ها و نهادهای متولی گردشگری شهری تهران را شامل می شود. حجم نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری تحقیق بوده و با 35 نفر از متخصصان و صاحب نظران مصاحبه شده است.نتیجه گیری: تحلیل یافته های این تحقیق نشان می دهد که برای توسعه گردشگری شهری در تهران باید جوانب مختلفی مورد دقت و توجه قرار گیرد؛ مهم ترین راهبردها و پیشنهادهای ارائه شده در این مقاله به شرح ذیل است: تقویت عزم و اراده توسعه گردشگری در میان مردم و مسئولین، ملاحظه گردشگری با تفکر شبکه ای، تشکیل سیستم مدیریت یکپارچه مقصد، تقویت بازاریابی گردشگری و ارائه و ترویج تصویری مثبت از تهران، ارتقای فرهنگ پذیرش و نگهداشت گردشگر، ظرفیت رویدادسازی در شهر تهران، و برندسازی برای تهران در حوزه گردشگری.
تحلیل ساختار منظر ستایشگاه های مهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۴
31 - 42
حوزههای تخصصی:
نگرش بشر به آداب و آیین های مذهبی و ارزش و اهمیتی که برای آنها قائل بوده است، به بهترین شکل در معماری و هنر نمود پیدا می کند. در ایران باستان یکی از بارزترین و شکوهمندترین مبانی آیینی که فضا را شکل داده، باورهای مهرپرستان بوده است. پرداختن به آثار معماری و منظر ستایشگاه های این آیین و مکان برگزاری مراسم این کیش از آن جهت اهمیت دارد که باورها و سمبل های میتراییسم با همه پیچیدگی معنایی در راز های آن، در هنر و معماری ادوار مختلف ایران و حتی پهنه گسترده ای از جهان نمود پیدا کرده است. تمایل وسواس گونه به مطالعه ستارگان و علم نجوم از اهم آموزش ها در حلقه یاران بود و بر همین اساس عموماً بررسی های انجام شده درباره ستایشگاه های مهری دینان متمرکز بر معماری داخل مهرابه بوده و به محیط و منظر پیرامون آن پرداخته نشده است. هدف این پژوهش بررسی و شناخت منظر ستایشگاه های باستانی مهر براساس شواهد و بناهای موجودی است که تا به امروز متعلق به این آیین شناسایی شده اند. این تحقیق براساس روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی _تبیینی است. ابتدا با مطالعه شواهد و باورهای آیینی و تحلیل کتب و مقالات موجود و در نهایت با بررسی منظر مهرکده ها این نتیجه حاصل شد که علی رغم تغییر ساختار بنیادی مهرکده از شکل های غاری تا میتراییوم های زیرزمینی، به شکل پویا در همه گونه های مهرکده ها محور اصلی طراحی، منظر شبانه است.
پژوهشی درباره رابطه زبان و هنر در هنر مفهومی ایران (1344 تا 1381 شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
113 - 126
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: موازی با رویارویی شرق با غرب در حوز ه های مربوط به جهان بینی و فلسفه، جذب رویکردها و جنبش های هنری معاصر نیز پیچیدگی های مخصوص به خود را دارد. در این میان، هنر مفهومی به علت ویژگی های ذاتی و نوع نگاهش به زیباشناسی، رسانه، مخاطب و نهادها از جمله بحث برانگیزترین موضوع ها در عالم هنر محسوب می شود. موضوعی که به واسطه ماهیتش مستقیماً با مقوله زبان در ارتباط است. اکنون این سؤال مطرح می شود این است که در هنر مفهومی ایران چه ارتباطی میان زبان و هنر وجود دارد؟ هدف پژوهش: هدف از پژوهش حاضر شناخت عمیق تر هنر مفهومی در ایران است تا بتوان نقاط ضعف و قدرت ارتباط هنر و زبان را در یان جنبش بهتر واکاوی نمود و در صورت امکان راهکارهایی برای آینده متصور شد. روش تحقیق: در این پژوهش سعی شد که در قدم اول، هنر مفهومی با پرداختن به پیش زمینه ها و طیف مربوط به آن بررسی شود. در قدم دوم تلاش بر این بود که ارتباط هنر و زبان، مستقل از هنر مفهومی و بعد در بطن هنر مفهومی با تکیه به آرای هنرمندان، جریان ها و آثار تحلیل شود و مؤلفه ها و اصول آن استخراج شود. در قدم سوم، سیر هنر مفهومی ایران و رابطه هنر و زبان در این جنبش هنری نوپا مطالعه شد و آثار بر اساس مؤلفه ها و اصول نام برده واکاوی شدند. در این پژوهش هدف اصلی این بود که با خوانش رابطه هنر و زبان در هنر مفهومی، نقاط ضعف و قوت فرایند درک، جذب و کنش هنر مفهومی در ایران با نگاهی انتقادی شناخته و تحلیل شوند. نتیجه گیری: با مطالعه ارتباط زبان و هنر در هنر مفهومی ایران می توان نتایج را در دو بعد خلاصه کرد. اول اینکه سه مؤلفه شکل گیری هنر مفهومی در غرب با زمینه تکوین و جذب آن در ایران به میزان زیادی متفاوت است. دوم اینکه این تفاوت باعث ایجاد ارتباط ضعیفی میان زبان و هنر در هنر مفهومی ایران شده که با دو اصل مستخرج از هنر مفهومی غرب مغایر است. به نظر می رسد این دو بعد را باید در کنار نقطه قوت این جریان یعنی دغدغه مندی قرار داد.
جایگاه فن آوری در معماری سنتی و نوین (مطالعه موردی: ایران)
حوزههای تخصصی:
سرعت بالاى تحولات تکنولوژیک در دو دهه اخیر چنان مغلوب کننده بوده است که تبعات گوناگونى در معمارى در پیش داشته و سبب شده است معماران گرایش هاى گوناگونى در امر طراحى و ساخت بناها پیدا کنند. در واقع تکنولوژی، دانش ما را تحت تأثیر قرار داده و شناخت ما را از جهان پیرامون، تغییر داده و باعث شده تا فضاهای معمارى جدیدى را متصور شویم. این پژوهش بر پایه روش تحقیق کیفی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای و مرور منابع الکترونیکی در زمینه تاثیر فناوری و تکنولوژی بر معماری سنتی و نوین ایران انجام شده است. نتایج نشان داد که در معماری سنتی ایران، تکنولوژی در سیستم های سازه ای با توجه به عملکرد بنا، مصالح، شکل و جغرافیای منطقه شامل قوس ها، طاق ها و گنبد بوده و مصالح سنتی شامل مصالح سنگین و ملات چسبنده است ولیکن در معماری مدرن تکنولوژی در سیستم های سازه ای از تنوع بسیار کمی برخوردار بوده آجر هنوز از عناصر اصلی جدا کننده در دیوارها و سقف ها و استفاده از دو سیستم اجرای سقف های طاق ضربی و تیرچه بلوک بسیار متداول است و مصالح عمومی به علت عدم فرهنگ سازی مناسب برای کارفرمایان و عموم مردم شامل فولاد و بتن به صورتی ناقص و ناکارآمد و ابتدایی در حال استفاده است.
معرفی اثر-مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-تاریخشناسی معماری ایران
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی خدمات هفتگانه شهری بر اساس رویکرد عدالت توزیعی
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
55 - 69
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع عدالت اجتماعی و فضایی در مباحث شهری و به تبع آن عدالت توزیعی در پراکنش خدمات در فضای شهری اهمیت بسزایی یافته است. لذا توجه به اهمیت توزیع کاربری خدمات در نواحی شهری بر اساس نیاز به خدمات عامل مهمی در پایداری زندگی شهری است. در این پژوهش به بررسی تحلیل فضایی بخشایش خدمات هفتگانه شهری بر اساس رویکرد عدالت اجتماعی با استفاده از تکنیک های زمین آماری(نمونه موردی منطقه 8 تهران) پرداخته شده است. نوع پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و روش تحقیق مورداستفاده توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها اسنادی است که جهت انجام پژوهش با توجه به داده های عینی و موجود در طرح ها جامع و تفصیلی منطقه 8 با استفاده از نرم افزار GISو فرمول موران مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد تمرکز خدمات شهری در منطقه 8 از مدل مرکز –پیرامون تبعیت می کند به این معنی که هرچه از مرکز منطقه به سمت نواحی پیرامونی حرکت می کنیم از توزیع خدمات کاسته می شود. یعنی توزیع خدمات عمومی به جای این که در منطقه به صورت عادلانه یا تقریباً عادلانه توزیع شود به صورت ناعادلانه توزیع شده است.
واکاوی تاریخی بازتاب اصول پانزده گانه نظریه ساختار زنده کریستوفر الکساندر بر سازمان فضایی «ابواب البر» ایلخانی (مطالعه موردی: غازانیه و ربع رشیدی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
97 - 112
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: از تحولات کالبدی دوره ایلخانی در شهرسازی پدیده ابواب البر است.که در تنوع ،سازمان و عظمت همتایی نداشت. ابواب البر، شامل دو قسمت کلی«هسته مرکزی»و «شهرستان»بودند که با یک ساختار هندسی منظم و طرحی از پیش اندیشیده شده، شکل گرفتند.از آنجایی که شهرسازی ایلخانی در امتداد سنت شهرسازی در ایران است، نوآوری شهری در آن دوره نیز در همان امتداد قابل بررسی است. پیشرفت معماری ،نه در گسستن از گذشته بلکه در کاوش و جستجو و اعتنا به سنت های مطمئن ، اصول و فن شناسی نهفته در آن است . هدف :کریستوفر الکساندر در کتاب سرشت نظم 15 ویژگی یک ساختار زنده که بر مبنای اصول "کلی ت" استوار است را شرح می دهد. معتقد است پانزده ویژگی در ایجاد ساختارهای منظم و زنده موثر می باشد. در این پژوهش کوشش بر آن است با کاوش به اصول طراحی شهری نهفته در سازمان فضایی «غازانیه»و«ربع رشیدی»به عنوان نمونه های متعالی ابواب البر دست یابد. سوال : اصول طراحی شهری الکساندر تا چه میزان بر ساختار شهر از پیش طراحی شده ابواب البر متعالی ایلخانی(ربع رشیدی و غازانیه) تعمیم پذیر است؟ روش تحقیق: در راستای پاسخ به سوال و نیل به هدف راهبرد انتخابی پژوهش تاریخی –تفسیری می باشد و فرآیند پژوهش در دو گام می باشد:یکم به مطالعه سازمان فضایی ابواب البری در بستر اسناد تاریخی می پردازد و دوم تعمیم پذیری اصول نظریه «ساختار زنده»بر«سازمان فضایی ابواب البر» را ارزیابی می کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد سازمان فضایی «شنب غازان» و «ربع رشیدی» ،منطبق براصول پانزدگانه «مقیاس های مختلف»،«مراکز نیرومند»، «مرزها»، «تکرار متناوب»، «فضای معین»،«شکل خوب»، «تقارن موضعی»، «انسجام و ابهام عمیق»،«تضاد»، «درجه بندی»، «ناهمگونی»، «پژواک »، «فضای خالی»، «سادگی و آرامش درونی»، «جدایی ناپذیری» اصول پانزده گانه نظریه ساختار زنده می باشد و این می تواند به عنوان یک رهیافت برای طراحی و سازماندهی شهرهای فاقد نظم امروزی باشد.
گفت و شنود مستمر با معماری، دستاورد تاریخی انسان (4)
منبع:
سوره ۱۳۷۰ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
ارزیابی نحوه ساختاردهی به مسائل طراحی در طرح های برگزیده مسابقات معماری ایران(نمونه موردی: طرح های برگزیده جایزه معمار سال 1391)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار مؤید آن بوده که ماهیت بدتعریفِ مسائل طراحی نیازمند ساختاردهی به مسأله، همزمان با تلاش برای حل آن است. بنا بر نظریات طراحی پژوهان، طراحی فرآیندی دوسویه است که با توسعه همزمان مسأله و راه حل آن رخ می دهد. به عبارت دیگر، طراحی بیش از آنکه فرآیند حل مسأله باشد، فرآیند کشف مسأله است. دراین حالت، فهم آنکه طراحان چگونه به یک مسأله ساختار می دهند، می تواند در شناخت واقعی ضعف ها و قوت های طرح مؤثر باشد. از سوی دیگر، طرح های برگزیده در مسابقات معماری ایران (بالاخص جایزه معمار که مهمترین مسابقه داخلی تلقی می شود)، با استقبال قابل توجهی در میان جامعه حرفه ای و دانشگاهی روبرو شده است. دراین صورت، کم وکیف نحوه ساختاردهی به مسائل این طرح ها می تواند از قوت ها و ضعف های واقعی طرح ها پرده بردارد. بنابراین، تحقیق پیشِ رو به دنبال پاسخ دادن به این سوال است که طراحان برگزیده مسابقات معماری ایران چگونه به مسائل طراحی خود ساختار می دهند. تحقیق پیشِ رو از الگوی لاوسون درخصوص ساختار مسائل طراحی بهره برده که بر سه مؤلفه مولدها (طراح، کارفرما، بهره بردار، قانونگذار)، قلمروها (درونی، بیرونی) و کارکردهای عوامل سازنده آن (بنیادین، شکلی، نمادین، عملی) متکی است. این تحقیق برای پاسخگویی به سوال خود، از تحلیل محتوای متون مرتبط با طرح ها که در ویژه نامه این مسابقه (مجله معمار شماره 76) ارائه شده، استفاده کرده است. برای این منظور، ابتدا متون مربوطه به کوچکترین واحدهای معنایی تجزیه شده، سپس این واحدها براساس مؤلفه ها و زیرمؤلفه های الگوی لاوسون کدگذاری گردید. یافته های تحقیق مؤید آن بوده که در این طرح ها بیشتر بر مؤلفه های طراح، شکل و قلمرو درونی تأکید شده است. درحقیقت، ساختار مسائل این طرح ها برآیند همین سه مؤلفه بوده و بر ابعاد فردی تأکید نموده است.
الگوی مدیریت برند داخلی هتل های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
25 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برندسازی داخلی را می توان یکی از فعالیت های مهم انسانی برای کسب مزیت رقابتی دانست. تجربیات تکرارپذیر در هتل ها وابستگی زیادی به رفتارهای باثبات منابع انسانی دارد. ساخت الگوی بومی و تکرارپذیرکردن تجربه مشتریان در هتل ها یک نیاز عملی و در عین حال بنیادین وابسته به برندسازی داخلی است. از آنجا که تا به حال هیچ تلاشی برای معرفی الگوی بومی مدیریت برند داخلی هتل های تهران صورت نگرفته است، این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که چه الگویی برای مدیریت برند داخلی هتل های شهر تهران وجود دارد؟ هدف تحقیق: هدف از انجام پژوهش حاضر معرفی الگوی زمینه ای مدیریت برند داخلی است که با استفاده از داده های مرتبط با هتل های شهر تهران از نگاه خبرگان دارای سابقه مدیریتی و سرپرستی به دست آمده است. روش تحقیق: این پژوهش کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری و با استفاده از کدگذاری مصاحبه 18 خبره صورت گرفته است که دارای سابقه مدیریت بالای 12 سال در هتل های تهران و تحصیلات تکمیلی مدیریت یا بازاریابی هستند و استفاده از نمونه گیری گلوله برفی برای انتخاب نمونه ها، اشباع نظری را ممکن ساخته است. لذا پس از کدگذاری های متون، 535 کد باز، 18 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی شناسایی شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که استخدام و آموزش مهم ترین عوامل علّی، رفتارهای مدیر و تشویق برندمحور مهم ترین عوامل راهبردی و پیامد کارکنان و مهمان ها مهم ترین عوامل پیامدی می باشند. مدیر به عنوان یک رکن اساسی، هم در نقش مترجم برند، هم در نقش الگو و معلم، رسیدن به برند داخلی را ممکن می سازد. الگوی به دست آمده قابلیت آزمون و بازنگری در بخش های دیگر خدماتی را خواهد داشت، اما توصیه می شود این گونه مطالعات با تأکید بر زمینه مربوط، در بخش های دیگر گردشگری ایران نیز صورت گیرد.
قابوس نامه معماری ایران؛ بازخوانی مفاهیم و کارکردهای گنبد قابوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تحقیق درباره خاستگاه، مفاهیم و کارکردهای صوری و نمادین گنبد (برج) قابوس بر پایه تفسیر و تأویل کتیبه ده بخشی آن ا ست. این تفسیر تاریخی ادبی تازه به بررسی فضای تاریخی شکل گیری بنا، بازخوانی برخی مفاهیم کتیبه بنا با روش لغت شناسی و مقایسه آن با کتیبه برخی برج مقابر ایران می پردازد. یافته های این مطالعه نشان می دهند که قابوس بن وشمگیر برای تثبیت حکمرانی خود، درست پس از زوال سامانیان و اعلان قدرت در برابر حکمرانان قدرتمندی چون آل بویه و دیگر معارضان، نماد اقتدار یا منشور حکمرانی خود را در مسیر گرگان [قدیم] به خراسان برافراشت. قصد اصلی قابوس از ساخت این بنا، فراتر از کارکرد تدفینی، پایه گذاری یادبودی جاودانه از فضایل، شکوه و در واقع جاه طلبی خود بوده است. به تعبیری، گنبد قابوس نمادی از تحکیم قدرت و اقتدار قابوس در عرصه سیاسی، و کمال و برتری او در ادب و هنر بوده است.
آیا مفهوم «منظر» متحول می شود؟ (اگوستن برک)
حوزههای تخصصی:
تحلیل تأثیر تمایز مکانی بر میزان ارزش های مشترک بین شهروندان (مطالعه موردی: محلات منتخب اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۷۰-۵۹
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ارزش های مشترک بین ساکنین و شهروندان یک محله از اهمیت بسزایی در داشتن یک ذهنیت جمعی و مشترک برخوردار است. بوجود آمدن ارزش های مشترک در محله به عوامل متعددی بستگی دارد. یکی از کیفیت ها و مفاهیمی که بر این ارزش های مشترک تأثیر زیادی دارد، تمایز مکانی محله است. هدف این مقاله بررسی تأثیر میزان تمایز مکانی محله ها بر میزان شکل گیری ارزش های مشترک بین شهروندان است. روش ها: این پژوهش با استفاده از پیمایش و بر اساس مطالعات میدانی در محله شهر اهواز و بر اساس نظرات 663 نفر از ساکنان محلات منتخب انجام گرفته است. یافته ها: بسیاری از مسائل شهر و آسیب ها ناشی از نداشتن ارزش های مشترک و ذهنیت جمعی و فهم جمعی مشترک است. محله هایی که دارای ویژگی منحصربه فرد، تشخص ویژه و تمایز مکانی متفاوت هستند، می توانند تأمین کننده خیلی از کیفیت ها باشند. ارزش های مشترک منجر به درک و فهم مشترک از محله شده، تجارب جمعی و مشترک را ارتقا داده و در نتیجه بر کیفیت زیست محله ای و کیفیت زیست شهری اضافه می کند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که تمایز مکانی محله ها به میزان بسیار معنی داری منجر به شکل گیری و ارتقاء میزان ارزش های مشترک و جمعی بین شهروندان می گردد؛ و تمایز سیمای کالبدی و تشخص محله در این بین از مهم ترین عوامل به شمار می آیند.