فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۷٬۸۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
همواره در پژوهش های حوزه معماری و شهرسازی از «نمونه های مورد مطالعه» نام برده می شود و به فراخور موضوع تحقیق، نمونه هایی مورد ارزیابی قرار می گیرند. اما غالباً نقش این «نمونه ها» در روند پژوهش و نحوه استخراج داده های مفید از آنها، مبهم و بدون روش مشخص است. در واقع معمولاً هر محقق به گونه ای شخصی و فارغ از روش های علمی به تحلیل نمونه ها اقدام می کند. این فقدان روش مندی، از یک سو ارزش علمی پژوهش را کمرنگ می کند و از سوی دیگر امکان اعمال نظر شخصی محقق بر روند تحقیق را افزایش می دهد به گونه ای که ممکن است از یک نمونه واحد، دو محقق، دو نوع نتیجه گیری کنند. از سوی دیگر پژوهش های معماری که قصد بهره گیری از تجربیات گذشته را دارند ناچارند که به نمونه های پیشین مراجعه و جنبه های مثبت آن را برای ایده های آتی وام گیرند. بدین لحاظ، ضروری است که متناسب با موضوع تحقیق، تکنیک های مدون علمی که چهارچوبی روش مند دارند شناسایی شده و مورد استفاده واقع شوند. نوشتار حاضر، برای پاسخگویی به یک نیاز، یعنی چگونگی تدوین آداب همنشینی با بناهای تاریخی مقدس، سعی دارد روشی را پیشنهاد کند که از طریق نمونه های موجود بتوان معیارهایی برای طرح های آینده تدوین کرد. محدودیت های منابع تحقیق، قوانین و اسناد کلی نگر و غیر بومی (منشورها و توصیه نامه های بین المللی)، تعارض دیدگاه های صاحبنظران در خصوص حفاظت و ساختارهای جدید و در نهایت پیچیدگی های مطالعه بر روی آثار ارزشمند تاریخی نشأن می دهد که از میان روش های موجود ترجیح با آنهایی است که نمونه های پیشین در یک منطقه جغرافیایی را تجزیه تحلیل کرده و از خلال آنها آدابی متناسب با همان پهنه جغرافیایی و فرهنگی استخراج کرده اند. روش پیشنهادی، یعنی «استدلال بر مبنای نمونه» Case-based reasoning مطابق یک مدل ساختارمند، به محقق کمک می کند که نمونه ها را طی یک فرآیند مشخص، تحلیل کرده و خروجی هایی مورد انتظار به دست آورد. این روش برای سایر پژوهش های مشابه نیز کارایی داشته و محققان حوزه معماری و شهرسازی را از برخوردهای غیر یکسان با نمونه های موردی می رهاند.
معرفی اثر-عناصر معماری
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی زیست پذیری در محله های شهری قدیمی، نوساز و حاشیه ای؛ مطالعه موردی محله های حاجی، اعتمادیه و مزدقینه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
29-44
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری از نزدیک ترین مفاهیم به کیفیت زندگی است که از طریق آن می توان مطلوبیت محیط زندگی را برآورد کرد. بنابراین هر گونه افزایش یا کاهش میزان زیست پذیری، روشی برای ارزیابی کیفیت زندگی و ماندگاری ساکنان محلات و شهرها است. به موازات توسعه شهرها از جمله شهر همدان، تمام محلات قدیمی، جدید و حاشیه ای با انواع دگرگونی های کالبدی، اجتماعی و غیره مواجه شده اند. پس انتظار می رود که زیست پذیری در محلات با انواع فراز و نشیب ها مواجه باشد و این امر نیاز به بررسی دارد. در مطالعه حاضر، سه محله مختلف شامل حاجی، اعتمادیه و مزدقینه بررسی شده اند. هر سه محله در دو منطقه واقع شده اند. در نهایت از ۴ مولفه کالبدی- فضایی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی استفاده شد. زیرمعیارهای هر مولفه به صورت سلسله مراتبی چیدمان شد و دو به دو مورد سنجش قرار گرفت. روش مطالعه، تحلیلی- مقایسه ای و ارزیابی و تحلیل داده ها نرم افزارهای SPSS ۱۹ و Expert Choice ۱۰ و روش AHP انجام شد. جمع آوری اطلاعات از طریق برداشت عینی، تکمیل پرسش نامه و انجام مصاحبه با شهروندان و مسئولین بوده است. نتایج نشان می دهد که زیست پذیری در محله اعتمادیه با امتیاز ۴۳۱/۰ کیفیت مطلوب تری دارد و دو محله دیگر یعنی حاجی (۳۲۲/۰) و مزدقینه (۲۴۶/۰) به ترتیب در مرتبه های دوم و سوم قرار دارند. مولفه کالبدی و اقتصادی در محله حاجی نسبت به محلات دیگر از مطلوبیت بیشتری برخوردار است، ولی مولفه اجتماعی در محله مزدقینه نسبت به دو محله دیگر برتری دارد. همچنین محله اعتمادیه در مولفه زیست محیطی نسبت به سایر محلات اولویت دارد.
اهمیت و ضرورت تداوم سکونت دراحیاء خان ه های تاریخی؛ آسیبشناسی بازکاربری های غیرمستقیم در خانه های تاریخی شهر یزد
حوزههای تخصصی:
امروزه بافت تاریخی و ارزشمند شهر یزد با مشکلات عدیدهای ازجمله از دست دادن ساکنین اصیل بافت و به تبع آن خالی شدن حجم گسترده ای از بناهای مسکونی از سکنه مواجه است. جهت حل معضل یاد شده راهکارهای متنوعی تا به حال در قالب سیاستهای عملی به بناها و بافت های تاریخی با عنوان کلی احیاء اعمال شده است. نمونه ای از این راهکارها را می توان تغییر کاربری بناهای تاریخی نام برد. چنین راهکاری در قالب تغییرکاربری خانه های تاریخی گاهی به معضل ذکر شده دامن زده و نه تنها سبب کوچ همین تعداد اندک که در بافت سکونت داشتند، می شود بلکه آسیب هایی را به بنا و بافت وارد می کنند. جهت حفظ مردم اصیل و احیا مناسب بافت تاریخی، آن دسته از اقدامات، بیشتر می توانند مؤثر باشند که سکونت و تداوم سنت زیستن را در بخش اصیل شهرهای تاریخی ایجاد کنند. این مقاله بر آن است تا از رهگذر آسیبشناسی تغییرکاربری های نامناسب خانه های تاریخی یزد، احیاء مجدد خانه در مقام خانه را مناسب ترین راه جهت احیاء زندگی در بافت بیان کند. برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق کیفی نظریه مبنایی، استفاده و از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و مشاهدات میدانی به عنوان ابزارهای جمع آوری داده های موجود در این زمینه بهره گرفته شده است. با بهره گیری از این روش تحقیق و کدگذاری داده های شناسایی شده، به آسیب های تغییرکاربری بناهای تاریخی در دو حوزه بنا و بافت به تفکیک پرداخته و با بیان این آسیب ها بر بازکاربری مستقیم بناهای تاریخی به خصوص در مورد خانه های مسکونی تاکید و از آن به عنوان بهترین الگوی فهم و تأثیر پذیری از میراث ارزشی گذشته، که یک سرمایه ی ارزشمند اما مغفول مانده است، یاد می گردد.
ابنیه و آثار
حوزههای تخصصی:
هوستون، جاده ای که از دل شهر می گذرد
حوزههای تخصصی:
همگرایی معماری ایرانی با هنر نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
81 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از راه های فهم و احیای اصول موجود در معماری ایرانی-اسلامی، رجوع به نگارگری است. برای فهم این نگارگری ها، باید ویژگی های آنها را شناخت و به شیوه بیانی، به اصول حاکم در آن و تصویرکردن معماری دست پیدا کرد. بررسی چگونگی خلق فضا و استفاده از اصول معماری ایران در آثار هنرمند ایرانی، به درک هرچه بهتر نگارگری ایران کمک می کند . علاوه بر آن، عدم وجود روشی منسجم و نظام مند برای شیوه بیان و فهم تصاویر نگاره ها، که از آنها به عنوان اسناد تاریخی معماری اسلامی یاد شده است، لزوم شناساندن این دو هنر را بر یکدیگر بیش از پیش ایجاب می کند .پرسش تحقیق: با بررسی نقش نگاری از معماری ایران در نگاره های مینیاتور سنتی و تطبیق با آثار تاریخی هم دوره، به چه اصول و نکاتی می توان پی برد؟هدف پژوهش: هدف از بررسی تطبیقی مفاهیم بنیادی معماری ایرانی با هنر نگارگری، یافتن پرکاربردترین اصول و مفاهیمِ معماری ایرانی تجلی یافته در فضای نگاره هاست. روش تحقیق: روش پژوهش مقاله حاضر دارای ماهیت نظری-کاربردی است و از نظر اهداف نیز از نوع کیفی با رویکرد تطبیقی است. همچنین منابع از روش کتابخانه ای گردآوری شده و با استفاده از تحلیل کیفی و تحلیل گرافیکی، تجزیه و تحلیل شده اند.نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان می دهد نگارگران ایرانی با پیروی کامل از اصول موجود در معماری ایرانی و به صورت آگاهانه، با استفاده از تمهیداتی، آنها را به تصویر کشیده اند که نشان دهنده همگرایی و انطباق با اصول موجود در معماری سنتی است. درپی آن با اثبات همگرا بودن اصول موجود در هنر نگارگری با اصول معماری ایرانی، مشخص شد اصول رایج موجود در مفهوم سیر از کثرت در وحدت، که از مفاهیم پایه در معماری اسلامی ایران است، بیشترین تجلی را در خلق فضای نگاره داشته است.
تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی با تأکید بر قدرت انضباطی و زیست-قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
133 - 151
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود چند دهه سابقه ی تهیه طرح های توسعه شهری در کشورهای در حال توسعه و بهره مندی عمده از عقلانیت ابزاری در تهیه این طرح ها، مشاهده می شود که مسائل و مشکلات این شهرها از جمله سکونتگاه های غیررسمی، بافت فرسوده و اقتصاد شهرها نه تنها حل نشده است؛ بلکه روز به روز بر وسعت و شدت مشکلات آن ها افزوده می شود. بنابراین، به جای ردیابی ریشه این مسائل در نحوه ی تهیه و اجرای طرح ها، باید از دریچه ای دیگر به آن نگریست و به جنبه پنهان و کمتر توجه شده نظریه برنامه ریزی، یعنی قلمروی قدرت و اعمال آن بر فرآیند برنامه ریزی فضایی پرداخت که عمدتاً توسط برنامه ریزان شهری نادیده گرفته شده است. هدف: هدف اصلی این پژوهش تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی با تأکید بر واکاوی دو مفهوم قدرت انضباطی و زیست-قدرت است. روش: این پژوهش با اتکا به معرفت شناسی برساخت گرایی اجتماعی و روش پژوهش تحلیل گفتمان فوکویی با پیش فرض پذیرش گذار نظام سرمایه داری از امپریالیسم به امپراتوری، به واکاوی دو مقوله قدرت-دانش یعنی قدرت انضباطی و زیست-قدرت پرداخته است و سپس با واکاوی نقش برنامه ریزی فضایی، سعی در تبیین نقش قدرت-دانش در برنامه ریزی فضایی دارد. یافته ها: از دیدگاه قدرت-دانش فوکویی تولید فضا صرفاً برآمده از قوانین و مقررات و نظام رسمی برنامه ریزی فضایی نمی باشد و عوامل متعددی از جمله دانش و گفتمان انضباطی، نهادهای انضباطی، وضعیت استثنایی دائمی و زیست-قدرت در برنامه ریزی فضایی مؤثر هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که برنامه ریزان فضایی در کنار رهیافت های برنامه ریزی که به طور مرسوم در محیط آکادمیک آموخته اند، باید به مباحث قدرت-دانش نیز بپردازند، تا در کنار نظام رسمی برنامه ریزی فضایی در نظام غیررسمی نیز قابلیت کنش و اثربخشی بیشتری داشته باشند.
بررسی میزان پیشگیری از جرم با استفاده از طراحی محیط(C.P.T.E.D)
حوزههای تخصصی:
در ﺟﻬﺎن اﻣﺮوزی ﭘیﺸﮕیﺮی از ﺟﺮم، کﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف کﺎﻫﺶ ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎ و اﻧﮕیﺰه ﻫﺎی ﻣﺠﺮﻣﺎﻧﻪ اﻧﺠﺎم ﻣیﭘﺬیﺮد، اﻫﻤیﺖ ﺑﺴیﺎری یﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ .در ایﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘیﺸﮕیﺮی از وﻗﻮع ﺟﺮم از ﻃﺮیﻖ ﻃﺮاﺣی ﻣﺤیﻄی، ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺑﺨﺸی از راﻫکﺎر ﺟﺎﻣﻌﻪ در ﺟﻬﺖ اﺟﺘﻨﺎب ﺟﺮم، ﺑﺮرﺳی ﻣیﺷﻮد. ﭘیﺸﮕیﺮی از ﺟﺮم از ﻃﺮیﻖ ﻃﺮاﺣی ﻣﺤیﻄی، ﺑﺮ راﻫکﺎرﻫﺎی ﺣﻞ ﻣﺸکﻞ ﺟﺮم و ﺗﺮس از وﻗﻮع ﺟﺮم ﺗﺄکیﺪ دارد. ﭼﺮا کﻪ ﭘیﺸﮕیﺮی از ﺟﺮم از ﻃﺮیﻖ ﻃﺮاﺣی ﻣﺤیﻄی (CPTED) ﺑﺮ ﺗﺠﺰیﻪ وﺗﺤﻠیﻞ ﻣﻨﻄﻘی و ﻧﻈﺎم ﻣﻨﺪ وﻗﻮع ﺟﺮم در یک ﻣﻮﻗﻌیﺖ و ﻣکﺎن ﺧﺎص ﺗﺄکیﺪ دارد و از ﻃﺮیﻖ اراﺋﻪ راﻫکﺎرﻫﺎیی کﻪ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ وﻗﻮع ﺟﺮاﺋﻢ اﺳﺖ، ﺑﻪ ﭘیﺸﮕیﺮی از ﺟﺮم ﻣی ﭘﺮدازد.هدف از این مقاله بررسی پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیط(C.P.T.E.D) است، پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است و نتایج بدست آمده حاکی از این است که عوامل ساختار اجتماعی و معماری در شهر تاثیر بسزایی در کاهش و افزایش جرم در جامعه را ایفا می نماید. هدف از این مقاله بررسی پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیط(C.P.T.E.D) است، پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است و نتایج بدست آمده حاکی از این است که عوامل ساختار اجتماعی و معماری در شهر تاثیر بسزایی در کاهش و افزایش جرم در جامعه را ایفا می نماید.
معرفی اثر-قنات
حوزههای تخصصی:
شناسایی شاخص های مؤثر بر تحقق پایداری محله از جنبه کارکردی مورد پژوهی : محلات دارای بافت فرسوده در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیندهای بازساختاردهی اقتصادی و اجتماعی منجر به بازشکل دهی شهری شده و تأثیرات فراوانی را بر شهرهای جهان در پی داشته است. یکی از این تأثیرات، افت شهری است که به معنای کارایی نامطلوب (نسبی) اقتصاد شهری و شکل گیری محرومیت اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی است که در نبود مداخله بیرونی از امکان تداوم و پایداری برخوردار است. افت شهری – به دلیل تمرکز فضایی- منجر به ایجاد، تداوم و تشدید فرسودگی در برخی محلات شهری شده است. در ایران نیز، فرسودگی برخی محلات شهر به عنوان یکی از پیامدهای تحولات اقتصادی و اجتماعی دوران معاصر قابل ردگیری است. تأثیر فرسودگی بر این محلات، برهم خوردن توازن بین کارکردهای اصلی، تمرکز ساختمان های کم دوام، کمبود خدمات و تسهیلات عمومی و نبود تعادل بین حرکت سواره و پیاده است؛ شرایطی که تحت عنوان عدم تعادل و ناپایداری قابل تبیین است. پایداری محله از جنبه های مختلف کالبدی، کارکردی، محیطی، اجتماعی و ... قابل بررسی است. یکی از جنبه های پایداری (که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است) تعادل و توازن بین کارکردها و عملکردهای مختلف در محله است. در این مقاله، ضمن شناسایی معیارها و شاخص های دستیابی به پایداری محله (از جنبه کارکردی) از طریق تحلیل محتوای منابع موجود، وضعیت محلات دارای بافت فرسوده در شهر تهران در ارتباط با این شاخص ها مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهای مورد نیاز برای ارتقای وضعیت محلات جهت دستیابی به پایداری کارکردی معرفی می شود.
A Study on Socio-economic status Effects on Private Universities Architecture Students’ Educational Motivation
حوزههای تخصصی:
The main purpose in this research is A Study on Socioeconomic status Effects on Private Universities Architecture Students’ Educational Motivation. Since students could have a great role in reconstructing and improving the society through proper planning, studying students’ issues and their attitudes toward higher education with an insight of internal motivation and talents is among the main duties for higher education programmers. Considering the issue significance, the following research tries to study socioeconomic status effects on private universities architecture students’ educational motivation. Using the determining factors in students’ socioeconomic status, the research studies the relation between this status and students’ major, educational motivation, motivations in entering private universities and their job prospects. The statistical society for this research included 12 public and private universities and 306individuals were selected to answer the research questions through stratified random sampling. To analyze the data, descriptive and inferential statistics (Chi-square) were used. Results suggest that there is a significant relation between university type and major on the one hand and students’ socioeconomic status. But there is no significant relation between educational motivation and job prospective with students’ socioeconomic status.
معرفی اثر-هنر و معماری مساجد
حوزههای تخصصی:
آموزش منظر در مدرسه معماری : لحظه هایی از یک نوآوری (بندیشت وبر)
حوزههای تخصصی:
تأثیر معماری خانه های چوبی روسیه بر خانه های چوبی گمیشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
19 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : موضوع این پژوهش بررسی تأثیر معماری خانه های چوبی روسیه بر خانه های چوبی گمیشان است که در آن به بازشناسی کالبد خانه ها از جنبه های مختلفی مانند نوع مصالح، روش ساخت، فرم، تزیینات و عناصر بصری پرداخته شده است که در خانه های چوبی اقوام ترکمن ساکن گمیشان و اقوام روس مشابه است. هدف پژوهش: این پژوهش از این نظر اهمیت دارد که می توان رابطه میان ویژگی های فرهنگی اقوام ترکمن، با ویژگی های فرهنگی اقوام روس که با آنان در تعامل بودند را تبیین کرد. پرسش اصلی این است که چه رابطه ای میان خانه های چوبی در روسیه و خانه های چوبی ترکمنی گمیشان وجود دارد؟ مبانی نظری تحقیق متکی بر تأثیرپذیری معماری اقوام از یکدیگر و نقش فرهنگ و تعاملات فرهنگی در ایجاد خانه و بخش های مختلف آن در اقوام گوناگون در گذشته بوده است. روش پژوهش : در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و همچنین روش تحقیق تطبیقی استفاده شده است گردآوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، اصول اجتماعی و فرهنگی اقوام ترکمن در ارتباط با اقوام سنتی روسیه بررسی و عناصر و مؤلفه های مشابه شناسایی شده و نیز به بررسی تأثیر این مؤلفه ها بر خانه های ترکمنی گمیشان پرداخته شد، در این پژوهش فرهنگ معماری خانه های چوبی روسیه متغیر مستقل و معماری خانه های چوبی گمیشان متغیر وابسته است. نتیجه گیری : نتایج این تحقیق نشان می دهد معماری خانه های چوبی گمیشان چه در تقسیمات فضایی، نما و تزیینات و چه در ابزار و روش ساخت به صورت مستقیم از خانه های چوبی روسیه تأثیر پذیرفته که این تأثیرپذیری ریشه در تعامل افکار و باورهای فرهنگی و اجتماعی آن ها دارد و نشان می دهد که اقوام ترکمن عناصر فرهنگی و بومی و اقلیمی خود را با مؤلفه های فرهنگی–بومی روسیه ترکیب کرده و با بازتولید آن به نوع خاصی از معماری رسیدند که از بسیاری جهات مطابق با مختصات فرهنگی آن ها بوده است.
ارتباط مجموعه مظفریه با سازمان فضایی شهر تبریز از دوره قراقویونلوها تا دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
15 - 24
حوزههای تخصصی:
سازمان فضایی شهر، امری ذهنی و بیانگر نظم حاصل از ارتباط میان عناصر شهر است. شناخت شأن و نقش یک عنصر شهری در کلیت شهر، منوط به تشخیص چگونگی رابطه آن با سازمان فضایی یا به عبارت دیگر انتظام شهر به مثابه یک سیستم و کل است. هدف پژوهش حاضر این است که بر اساس نظریه سازمان فضایی شهر، به بررسی ارتباط میان مجموعه مظفریه با شاخص های سازمان فضایی شهر تبریز و به عبارتی نقش این مجموعه در سیستم کلی شهر از زمان قراقویونلوها تا دوره قاجار بپردازد. مقصود از نقش سیستمی مجموعه مظفریه، کارکرد صرف آن نیست، بلکه این پژوهش، علاوه بر کارکرد و ویژگی های مستقل این مجموعه، در پی کشف ویژگی هایی است که در ارتباط با سایر اجزاء و عناصر شهر تعریف شده اند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و استنتاجی-اکتشافی بوده و در جمع آوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای بهره برده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده تأثیرپذیری و تأثیرگذاری متقابل و پراهمیت مجموعه مظفریه و سازمان فضایی شهر تبریز بر یکدیگر و نقش اساسی این مجموعه در ادراک ساکنین از کلیت شهر و شکل گیری هویتی واحد بوده است.
تحلیلی مقایسه ای بر خوانش مدرنیستی و پسامدرنیستی اثر معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"نقد اثر معماری" با بررسی خود بنا آغاز میشود؛ اما خاستگاهش، در بنیانهای نظری معماری است. با دانستن این مهم که "نقد" و "نظریه"، دو مقوله مرتبطند، هدف نقد بهعنوان زیرمجموعه تئوری، تفسیر و ارزیابی آثار برمبنای نظریه می باشد. علی رغم مطالعات زیادی که تاکنون بر روی مبانی طراحی « مدرن » و « پسامدرن » و تفاوت هایشان انجام شده؛ اما، تدقیقی بر تفاوت های مبانی و روش شناسیِ خوانش و نقد، و قواعد ارزیابی اثر معماری در این مکاتب صورت نگرفته است. پژوهش حاضر با مطالعه مبانی نظری «مدرن » و « پسامدرن »، ویژگی های « خوانش اثر معماری » و « قواعد نقد » در دو مکتب را مورد تحلیل، واکاوی و قیاس قرار داده است. این پژوهش با ماهیتی کاربردی، و سامانه جستجوی کیفی، با رویکردی تفسیرگرا به تفسیر و تحلیل معنایی داده ها که مشتمل بر نظریات و آراء معتبر نظریه پردازان « مدرن » و « پسامدرن » با محوریت مفهوم نقد است می پردازد. محققان، با روشی توصیفی- تحلیلی و شیوه تحلیل تطبیقی و مقایسه ای، داده های گردآوری شده از طریق مطالعه اسنادی را تحلیل و مقایسه کرده اند؛ در نهایت با ارائه نمونه هایی از نقد آثار معماری به شیوه های مدرن و پسامدرن، تفاوت های خوانش معماری در دو مکتب، به صورت کلّی بازشناخته شده است. یافته های تحقیق، حاکی از تک معنایی و قطعیتی بلاتردید در روند خوانش مدرنیستی اثر است در حالیکه در نظریه های پسامدرنیستی، شاهد عدم قطعیت در داوری به دلیل تکثرمعانی هستیم. خوانش مدرنیستی، کنشی خطی و منطقی با مرکزیت متن و دلالت های صوری و با روند استدلال منظم، خلاصه نگر و تک لایه است و مواجهه محصولگرایانه با اثر دارد، درحالیکه خوانش پسامدرنیستی با مواجهه فرآیندگرایانه، به مثابه یک بازی غیرخطی با محوریت خواننده و دلالت های ضمنی حول لایه های متعدد شکل میگیرد. تفاوت آشکار بین دو خوانش در پژوهش نشان داد که با تکیه برنظریه « بازی های زبانی 1 » ویتگنشتاین، به منظور داشتن نقدی منصفانه تر، وجود تناسب بین اثر معماری و شیوه خوانش آن امری مطلوب به نظر میرسد که منتقد معماری باید بدان آگاه باشد.
ارتقا آسایش حرارتی و بهینه سازی مصرف انرژی به کمک سیستم های تهویه طبیعی در کتابخانه ها
حوزههای تخصصی:
با توجه به ساعات کار و ابعاد کتابخانه ها که هر روز از آغازین لحظات صبح تا اواخر شب ها باز و مشغول ارائه خدمات به مخاطبین خویش هستند می توان گفت که این بناها در زمره ابنیه با مصرف انرژی بالا در امر ایجاد تهویه مطبوع و آسایش حرارتی قرار می گیرند که باعث می گردد هزینه بهره برداری از آن ها خیلی زیاد باشد. براین اساس، منظور از پژوهش حاضر پیش از آنکه در پی دستیابی به فرمولی برای خلق پروژه ای موفق در زمینه معماری باشد، سعی در جلب توجه ویژه صاحب نظران اهل فن و سیاست گذاران به مقوله بهینه سازی مصرف انرژی و معماری پایدار و به طور خاص، بررسی رابطه بین عملکرد فضاهای مختلف کتابخانه با سیستم های تهویه طبیعی است. هدف این تحقیق در درجه اول دل پذیرتر کردن فضای کتابخانه برای دانشجویان و کاربران به جهت طولانی بودن ساعت اقامت در این بنا و در درجه دوم ارائه راهکارهایی برای ارتقاء آسایش حرارتی و بهینه سازی مصرف انرژی مرتبط با طراحی کتابخانه در راستای چگونگی استفاده از انرژی های پاک در امر تهویه می باشد. نتایج این پژوهش حاکی بر آن است که سیستم و اصول تهویه طبیعی منافاتی با عملکرد فضاهای مختلف کتابخانه ندارد و می توان با در نظر گرفتن و اعمال ضوابط در طراحی همساز با اقلیم، از تهویه طبیعی و مزیت های آن به عنوان ارائه راهکارهایی برای ارتقاء شرایط آسایش حرارتی کاربران و بهینه سازی معماری کتابخانه ها در اقلیم گرم و خشک بهره برد. گرداوری اطلاعات در این تحقیق با استفاده از جدیدترین پژوهش ها و مقالات در منابع کتابخانه ای، استفاده از سایت های معتبر، اطلاعات محلی، مطالعه میدانی و تهیه پرسشنامه در زمینه موردنظر می باشد.
بازشناسی مولفه های معماری ایرانی اسلامی با تاکید بر فضاهای آموزشی
حوزههای تخصصی:
در نگاهی کلی، هرچند از قرون اول تا چهارم قمری آثار معماری زیادی باقی نمانده، اما شاید بتوان این دوره را بیشتر با اتکا به اطلاعات موجود در متون تاریخی، راجع به شهرها و بناهای آن، دوره تولد و شکل گیری این معماری نامید. قرون پنجم و ششم دوران اوج گیری است. قرن هفتم، که با حمله مغول آغاز می شود، دوران سکوت است و قرن هشتم زمان ابداع های پرشتاب و پرهیجان بسیار. قرن نهم آغاز دوران تصیم گیری و قرن دهم ادامه آن و سده یازدهم دوران شکوفایی است. قرن دوازدهم مکث و آغاز حرکت جدید و سده های سیزدهم و چهاردهم عصر مهم نوآوری و خلاقیت های دوباره ، همزمان با خودباختگی در برابر غرب است. علی رغم این دگرگونی ها و افت و خیزهای مکرر، این معماری همواره حرکتی پیوسته و رو به جلو داشته و هیچ گاه فعالیت مداوم و پیگیرش، تلاش ها و جستجوهای دائمی و خلاقیت ها و نوآوری های چشمگیر در دامنه آن، در طول سال ها و سده ها، قطع نشده است. استمرار و تداومی، که این معماری را در طول تاریخ طولانی و عرض وسیع جغرافیایی-اش یک تن واحد و «یک معماری» کرده ، از مشخصات اصلی آن محسوب می شود.از این میان مدارس ایران همواره جایگاه ویژه ای داشته اند و در پارادایم معماری ایرانی- اسلامی نیز در دوره های مختلف شاخصه های ویژه ای داشته اند. این پژوهش سعی دارد از طریق بررسی اسناد کتابخانه ای و متون پژوهشی در باب معماری ایرانی – اسلامی، شاخص های مورد قبولی برای این معماری بیان داشته و همچنین با تاکید بر مدارس سنتی، شاخص های این ابنیه را در پارادایم معماری ایرانی – اسلامی استخراج نماید.
تحول معنای اجتماعی_فضایی بناهای دوره قاجار تهران (نمونه موردی:تکیه سادات اخوی،رضا قلی خان)
حوزههای تخصصی:
هرچند که مبدا پیدایش تکایا در ایران و بخصوص در کشورهای اسلامی به وضوح مشخص نیست، اما ارائه واژه ها و عباراتی که معانی لغوی متفاوت در تعریف واژه تکیه، این فرضیه را روشن می سازد که تکیه در زمان های مختلف کاربردهای گوناگون داشته و کاربرد آن به تبع، معنا و تعریف آن در دوره های تاریخی تغییر کرده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی آن دسته از تحولات معنایی است که مربوط به الگوی فعالیت ها، روزمره و روابط اجتماعی است.در این پژوهش روش تاریخی برای بررسی خانه ها و روش مردم نگاری برای خانه هایی که به تکیه تبدیل شده اند به کار رفته است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که در الگوی فعالیت های افراد؛ شیوه های تفریح، نحوه انجام وتقسیم کار، نحوه تنظیم زمان و روابط اجتماعی درون و برون تغییرات صورت گرفته است. این تغییرات همراه با تغییرات فضایی بوده است. از معانی اجتماعی- فضایی که در شکلی جدید هنوز به حیات خود ادامه می دهند می توان به اثرات فضایی- اجتماعی آن اشاره کرد. از سوی دیگر تحول جایگاه معنایی تکیه ها، نقشی نمادین به این بناها داد و باعث شد فضاهای مذهبی چند عملکردی با کاربردهای آموزشی، عبادی، مقابر آرامگاهی، اقامتی و حتی تفریحی، در قالب کالبدهای قدیمی خویش، با معانی تازه در کنار هم قرارگیرند.