فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۶, Spring ۲۰۱۹
30 - 39
حوزههای تخصصی:
It would be much of value and importance to understand how in less than a century after the attack to another land and nation, the uncultured invaders changed dramatically in the realm of science and knowledge so they created an academic complex, Rab'-e Rashidi, during Ilkhanid dynasty. Rab'-e Rashidi as a big academic center was established by Rashid-al-Din Fadhlollah Hamadani (the minister of Ghazan Khan) in the late 7th century (the 13th century). According to his Report, this complex was equipped with a paper factory, a library, an educational treatment center (Dar-ol-Shafa), a center for teaching and researching on Quran (Dar-ol Quran), accommodation for teachers and students, and other facilities. Thousands of students from Iran, China, Egypt, and Syria studied their desired subjects there. In addition to the components of the foundation, it contained caravanserais, shops, baths, storehouses, mills, and so on. Though, the Rab'-e Rashidi began to decline after the death of Rashid al-Din in 1318 and during its long history much damage happened by human causes or by natural disasters, but from the viewpoint of sociology of knowledge, it is very important that Rashid-al-Din Fadhlollah Hamadani performed different rules and regulations for all of these aspects and constituents, in detail: Vaghfnameh is an elaborating and professorial book written by Hamadani which describe Rab'-e Rashidi complex. Findings indicates that Rab'-e established according to an existential state of human in the world and describes a system of justice.
واکاوی اثرات تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی در نوسازی محلات قدیمی شهر (مورد: محلّه دربنو گرگان)
حوزههای تخصصی:
محلات قدیمی سکونت گاه های شهری به مثابه تاریخ فرهنگی شهر و ساکنین آن بوده که با گذشت زمان و تحت تأثیر جریان ها و تحولات اقلیمی- محیطی، اجتماعی و اقتصادی بهتدریج دستخوش تغییرات و فرسودگی شده که ضرورت نیاز به نوسازی و بهسازی آنها احساس گردیده است. از سویی، آنچه در باب این مداخلات بافت و کالبد شهری حائز اهمیت است، ضرورت توجه به امر مشارکت شهروندان است. چراکه در این رابطه باید توجه شود که هرگونه مداخله در بافت های شهری بدون مشارکت ساکنان به نتیجه نمی رسد. در این میان، مشارکت بعنوان یک عامل مهم در توسعه شهری، خود متاثر از عوامل دیگری از جمله حس تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی است. در بین دارایی های یک جامعه، حس تعلق مکانی شهروندان و سرمایه اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار بوده و می تواند محرک توسعه محلّه یا شهر باشد. زیرا این دو دارایی باعث می شود شهروندان، سایر سرمایه ها از جمله سرمایه های فکری و مالی خود را جهت ترقی محیط زندگی شان وارد عرصه کنند. از این رو در پژوهش حاضر تلاش گردیده تا میزان این حس تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی ساکنان در محلّه قدیمی دربنو شهر گرگان مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد و نقش این متغیرها بر میزان مشارکت ساکنان در توسعه و نوسازی محلّه مورد واکاوی قرار گیرد. این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته که جهت گردآوری دادهها از روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) استفاده شده است. ضریب پایایی ابزار پرسشنامه حدود 9/0 بوده و حجم نمونه آماری 120 نفر از سرپرستان خانوارهای ساکن در محلّه قدیمی دربنو شهر گرگان می باشد. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که سطح سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی در محلّه مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط بوده و این دو متغیر اثرات معناداری بر میزان مشارکت ساکنان در برنامه های بهسازی و نوسازی این محلّه دارد.
عوامل مؤثر در تغییر کاربری میراث صنعتی به بناهای عمومی؛ مورد مطالعه: موزه حیات وحش هفت چنار و گالری موزه زمان شیراز
حوزههای تخصصی:
اکثر بناهای صنعتی که حامل میراثی ارزشمند از معماری و صنعت دوران گذشته اند به طور عمده بدون استفاده رها شده اند. جهت حفاظت از این آثار گران بها، در برخی از این بناها به دلیل منسوخ شدن عملکرد اولیه، کاربری های جدیدی جریان دارد که می توان به کاربری های عمومی اشاره کرد. سؤال اصلی این است: چه عواملی در تغییر کاربری بناهای صنعتی به بناهای عمومی تأثیرگذار است؟در پژوهش فوق ابتدا در ادبیات موضوع به جمع آوری مؤثرترین عوامل انطباق پذیری پرداخته می شود که شامل پنج بخش است، سپس دو نمونه را که دارای یک نوع عملکرد هستند، براساس بخش های دوم و سوم ادبیات موضوع ارزیابی می شوند. پژوهش فوق در تلاش است تا با بازبینی دقیق تر در چالش ها و فرصت ها علاوه بر حفظ ارزش ها، باعث تجدید کاربری سازگارتر میراث صنعتی شود. پژوهش فوق پژوهشی کاربردی و از نوع مطالعه موردی و پیمایشی است. براساس نمونه های مورد مطالعه با در نظر داشتن بخش دوم و سوم معیارهای جمع آوری شده در بخش ادبیات موضوع، از افراد غیرمتخصص و متخصص پرسش هایی می شود، پاسخ به سؤالات با توجه به مؤلفه های بخش دوم و سوم پیشینه تحقیق تحلیل می شود. نتیجه تحقیق فوق برآن است که گالری موزه زمان شیراز نسبت به موزه حیات وحش هفت چنار تطابق بیشتری با معیارهای جمع آوری شده داشته است، انتخاب رویکرد طراحی مناسب رابطه متقابلی با حفاظت ، اصالت بخشی و جنبه های زیبایی شناختی در تجدید کاربری در بنا دارد.
گره در گنبدهای ایرانی؛ نمونه موردی مسجد حکیم
حوزههای تخصصی:
گره ها از پیشرفته ترین آرایه های پوشاننده سطح در معماری ایرانی-اسلامی می باشد. این الگو در ادوار تاریخی ایران و سایر فرهنگ های جهان اسلام نسبت به پیشرفت های که در علوم ریاضی صورت می گرفت توسعه های فروانی یافته است. گسترش گره با سطح تخت مطابق است. اما سطح کروی دارای که یکی از نمونه های آن در معماری گنبدها هستندکه دارای ساختاری است که گره با آن سازگاری ندارد. با این حال گنبدهای متعددی وجود دارد که با گره پوشانیده شدند که یکی از آن ها گنبد مسجد حکیم می باشد. از آن رو که معماری ایرانی متکی بر آموزشی سینه به سینه بود این راه کارها غیر مکتوب و ناشناخته باقی مانده اند. از این رو این تحقیق سعی دارد تا با بررسی این گنبد راه کار استفاده شده در این گنبد در زمینه انتقال گره را کشف کند تا یک روش به روش های کشف شده در مورد انتقال گره به سطوح گنبدی بیفزاید تا در انتقال گره به سطوح معماری معاصر مورد استفاده قرار بگیرد که در این تحقیق با محوریت پرسش های: که چه تمایزی بین سطح تخت و گنبد در انتقال گره وجود دارد؟ و از چه راه کاری برای انتقال گره در گنبد مسجد حکیم اصفهان استفاده شده است؟ با استفاده از روش توصیفی تحلیل به جمع آوری اطلاعات از طریق پیمایش های میدانی و مطالعه منابع مکتوب پرداخته شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که کاشیکاری مبتنی بر اصول چهارگانه تقارن است که برای نگاشت شدن با صفحه اقلیدوسی سازگاری دارد و به دلیل تغییر در تراکم مقطع عرضی گنبد نگاشت گره با آن سازگاری ندارد. به این خاطر در گنبد مسجد حکیم، گره ها در مقطع عرضی گنبد از یک دیگر منفصل شده و به گونه ای تنظیم شدن تا با تعریف شمسه مجازی پیوسته به نظر برسند.
کاربست رویکرد طب سوزنی شهری در اولویت بندی نواحی هدف بازآفرینی؛ بررسی موردی: محله پامنار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
93 - 111
حوزههای تخصصی:
به رغم تصویب قوانین و طرح های مختلف برای نوسازی بافت های فرسوده شهری، مشکلات و مسائل ناشی از شکاف عمیق بین طرح های پیشنهادی و فرایندهای اجرایی آنها قابل مشاهده است. هدف از این پژوهش ارائه روشی برای اولویت بندی نواحی مداخله در محلات فرسوده شهری برای کاهش هزینه ها، کوتاه کردن زمان اجرای پروژه ها و افزایش بازده و اثرگذاری آنها بر اساس رویکرد طب سوزنی شهری است. برای کاربست این روش، محله پامنار تهران به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شد. مصاحبه های نیمه ساختاریافته، تشکیل گروه های بحث متمرکز، مطالعه اسناد توسعه مرتبط با محله، تحلیل چیدمان فضا با استفاده از نرم افزار Depth Map و تحلیل و همپوشانی اطلاعات با استفاده از نرم افزار Arc GIS، از جمله روش ها و ابزارهای جمع آوری اطلاعات و تحلیل آنها در این تحقیق است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولویت بندی نواحی محله پامنار، از طریق تحلیل جریان های حرکتی و طراحی و اجرای فرایندهای مشارکتی در همه مراحل مطالعه و تحلیل، قابلیت کاربست دارد و می تواند جدای از ایجاد درک عمیق تر از مناسبات درون و برون فضایی، به اولویت بندی نواحی مداخله نیز کمک نماید. بر این اساس و بر پایه نتایج حاصل شده به ترتیب اولویت مداخله مربوط به نواحی درونی بافت، نواحی اطراف خیابان پامنار، نواحی اطراف خیابان مصطفی خمینی و در نهایت نواحی اطراف خیابان های پانزده خرداد، ناصر خسرو و امیرکبیر تعیین شدند.
تدوین چارچوب مفهومی بازآفرینی شهری اجتماع محور مبتنی بر آموزش در بافت های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
21 - 34
حوزههای تخصصی:
در سیر تکامل رویکرد بازآفرینی شهری توجه به مقوله مشارکت اجتماعی، منجر به شکل گیری رویکرد بازآفرینی شهری اجتماع محور گردیده است. مشارکت مردمی در فرآیند بازآفرینی منجر به افزایش سرمایه اجتماعی، حس تعلق به مکان و مسئولیت پذیری نسبت به مکان خواهد شد و نهایتاً پایداری اجتماعی را بوجود خواهد آورد. از آنجایی که مهارت و آگاهی کافی برای ورود به عرصه مشارکت در فرآیند توسعه محلی، امری ضروری است، به نظر می رسد دلیل عدم مشارکت مردمی در فرآیند مذکور، حاصل فقدان آموزش های موردِ نیاز بوده است. با هدف تبیین رابطه بین آموزش و بازآفرینی شهری و همچنین تعیین نقش و جایگاهِ آموزش در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور، در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، نظریات، بیانیه ها و منشورهای بین المللی، واکاوی گردیده اند که در نهایت منجر به تشکیل مدل بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش شده است. همچنین در پیِ تبیین این رابطه و در پاسخ به این پرسش که «آموزش اجتماعی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور چه تأثیری خواهد داشت؟»، نظریات و تجربیات موجود مورد بررسی قرار گرفته اند و سه نوع رویکرد تشخیص داده شده است: استقرار واحدهای آموزش عالی در محلات هدف، دسترسی عمومی و عادلانه به کاربری های آموزشی و آموزش های اجتماعی به ساکنان محلات هدف. نتایج تحقیق نشان می دهد اتخاذِ رویکرد مشارکت بعنوان پارادایم برنامه ریزی، منجر به موفقیت پروژه های بازآفرینی شهری خواهد شد، و آموزش به اجتماع نباید ابزاری برای رسیدن به اهداف باشد بلکه ابزار اجرایی برای جلب مشارکت ساکنان باید در نظر گرفته شود و همچنین آموزش در این مفهوم به عنوان ابزاری برای نیل به توانمندسازی، ظرفیت سازی و نهادسازی در میان ساکنان محله خواهد بود که منجر به آگاهی بخشی و زمینه ساز مشارکت اجتماعی، عامل حساس سازی ساکنان نسبت به محیط و همچنین عامل مسئولیت پذیریِ افراد نسبت به توسعه آتی محله خواهد بود.
بازشناسی ویژگی های معماری تلفیقی در تزئینات عمارت صمیمی شهرستان رامهرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تزئینات بخش جدایی ناپذیر از معماری و بناهای هر فرهنگ و سرزمینی است که خود شیوه های متنوع و گوناگونی را شامل می شود و کاربرد آن در معماری موجب کمال و غنای بصری می گردد. شهرستان رامهرمز خوزستان با پیشینه ای باستانی و تاریخی دارای ابنیه و آثار باقی مانده متنوعی است که عمدتاً از دیدگاه کالبدی بیانگر شاخص های فرهنگی و هنری خاص این منطقه جغرافیایی می باشد. به عنوان نمونه می توان به بنای سکونتی- حکومتی عمارت صمیمی، ساخته شده در دو دوره صفوی و قاجار در شهرستان رامهرمز اشاره نمود. این بنا از جمله باغ های سکونتی حکومتی قاجار است که در دو دوره زمانی صفوی و قاجار احداث شده است. در این پژوهش با توجه به خلاء علمی - تحقیقاتی در رابطه با معماری بناهای تاریخی رامهرمز بخصوص در بحث تزئینات، سعی شده است تزئینات بنای فوق مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و با استفاده از روش تفسیری - تاریخی ویژگی های معماری تلفیقی دوره قاجار و صفوی بنای فوق را بیان نماید. سپس با استفاده از روش تحقیق مورد کاوی و با ابزار مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و همچنین ابزار میدانی شامل بازدید از بنا، عکس برداری و تهیه نقشه، به بازشناسی رویکردهای غیر ایرانی و ویژگی های تلفیقی تزئینات عمارت فوق و همچنین نوآوری های موجود در معماری بنا پرداخته شده است که موجب شناخت هویت فرهنگی بنا گردیده است. سؤال اصلی تحقیق عبارت است از: "تزئینات تلفیقی مورد استفاده در معماری دو دوره صفوی و قاجار بنای عمارت صمیمی چگونه است؟". نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تلفیق در تز ئینات معماری عمارت صمیمی در سه زمینه شامل: 1. تأثیر تزئینات غرب در ساختمان قاجاری و پیدایش ستون های کلاسیک، 2. تلفیق تزئینات بنا با معماری کشورهای عربی در ساختمان صفوی و شکل گیری چهار نوع قوس نوآورانه و مشابه قوس کنگره دار، 3. ترکیب الگوهای معماری ایرانی با سایر الگوها و تشکیل قوس های ترکیبی؛ قابل مشاهده است. 4. عمده تزئینات آجرکاری عمارت صمیمی رامهرمز، شامل شیوه های آجرکاری گل اندازی و انواع رگ چین با الگوهای فخرومدین، راسته، هره، دندان موشی، گل پنجره و حصیری است که در جداره های بنا می توان مشاهد نمود.
فرامطالعه مطالعات مرتبط با ساختار فضایی شهری و منطقه ای در ایران در بازه زمانی 1380-1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مجموعه مطالعات علمی و پژوهشی داخل کشور، پژوهشگران متعددی پیرامون حوزه «ساختار فضایی» به پژوهش و مطالعه پرداخته اند. استناد و استفاده از این مطالعات در عرصه نظریه پردازی و حوزه کاربردی برنامه ریزی فضایی، نیازمند بررسی و واکاوی و آسیب شناسی حوزه نظری مطالعات انجام شده است. از این رو، این مقاله تلاش دارد با استفاده از روش فرامطالعه به بررسی ساختار شکلی و محتوایی مطالعات صورت گرفته بپردازد. جهت دستیابی به این مهم، ابتدا 210 مقاله نمایه شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی در بازه زمانی 1380 تا 1398، شناسایی شد و پس از دو مرحله غربالگری، 79 مقاله جهت واکاوی ساختار شکلی و محتوایی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت گردآوری اطلاعات از روش نظام مند و کدگذاری باز استفاده شده است. نتایج نشان می دهد؛ چارچوب نظری و تحلیل ساختار فضایی، مفهومی چندرشته ای است که پایه های مفهوم و بسط نظری آن، از حوزه های مطالعاتی تحت سیطره برنامه ریزی فضایی نظیر الگوهای رشد فضایی، شکل و فرم فضایی، توزیع فضایی، پراکنده رویی و گسترش فضایی منتج شده است. در ارزیابی یکپارچه یافته های پژوهش می توان استنباط کرد که نه تنها درک مفهوم ساختار فضایی در پژوهش های داخلی به کفایت رخ نداده است، بلکه بواسطه مطالعات سطحی و عدم درک مناسب از مفاهیم بنیادین از ساختار فضایی، نیاز به مطالعه عمیق تر در این حوزه وجود دارد. از این رو اصلی ترین نیاز ادراک شده برای انجام پژوهش های بعدی، درک عمیق و بسط مفاهیم، ساختارها و چارچوب های نظری است. همچنین لازم است با مداقه در رویکردهای تحلیل ساختار فضایی به شکل یابی صحیح از فهم دانشی ساختار فضایی دست یافت.
توسعه سامانه بام سبز بر اساس معیارهای توسعه پایدار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۸۹ شماره ۶
15 - 28
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی محلات مسکونی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
65 - 78
حوزههای تخصصی:
شهر معاصر به سرعت در حال تحول و دگرگونی است. تحولاتی که بخشی از تاریخ شهرسازی کشور را تشکیل می دهند. ولی مستندسازی آن ها مورد غفلت قرار گرفته است. شاید یکی از مهم ترین دلایل این مسئله این باشد که در هزارتوی مسائل و مشکلات شهری، مستندسازی شهری هیچ گاه جایگاهی در اولویت های پژوهشی و یا اولویت های اقدامات مدیریت شهری نداشته است. پژوهش حاضر تلاشی است در راستای رفع کاستی فوق. از آن جایی که مطالعه ی شهر به صورت کلی از توانایی بحث حاضر خارج است، تلاش شده است تا با تمرکز بر محلات مسکونی و مطالعه ی تحولات تاریخی آن ها، نسبت به گونه شناسی این عرصه های شهری و شناسایی خصوصیت های متمایز کننده هر گونه، از گونه ی دیگر، اقدام گردد. معیار به کار رفته در طبقه بندی گونه ها، مطالعات ریخت شناسی شهری در نظر گرفته شده است. از میان شهرهای کشور هم شهر زنجان به عنوان نمونه ی مطالعاتی انتخاب گردیده است. ابتدا در بخش چارچوب نظری به بحث پیرامون مفهوم محله و گونه شناسی پرداخته و جمع بندی مناسبی از این بحث ارائه شده است. در ادامه، با استفاده از راهبرد پژوهش کیفی و به کمک مطالعات اسنادی در خصوص سه مقطع زمانی قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی، هشت گونه ی اصلی شکل گیری/طراحی محله ی مسکونی در شهر زنجان شناسایی شده است. جهت مطالعه ی تفصیلی عرصه ی پژوهش نیز از هر گونه، یک نمونه محله برای مطالعه ی تفصیلی انتخاب شده است. در انتها نیز با کاربرد رویکرد پژوهش تاریخی و به وسیله ی مطالعه ی اسنادی و مصاحبه با مطلعین کلیدی به مطالعه ی محلات منتخب پرداخته شده و مستندات مربوط به هریک ارائه شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از کاربرد مناسب مطالعات گونه شناسی بوده و علاوه بر مستندسازی بافت های مسکونی شهری در هر دوره ی تاریخی، روند مطالعه ی این بافت ها را به شکل هدف مندی تسهیل می نماید
تحلیل ارتباط میان جداافتادگی کالبدی و محرومیت چندگانه در مناطق شهری بررسی موردی: محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
29 - 46
حوزههای تخصصی:
بر اثر توسعه پراکنده شهرها، ساختار اصلی آنها دگرگون گردیده و موجب انزوای فضایی بخش های مختلف شهرها و در نتیجه انزوای اقتصادی- اجتماعی آنها شده است. بر این اساس به تازگی شهرسازان در حوزه های ریخت شناسی و ساختارگرایی مدعی شده اند که تغییرات سطح جداافتادگی ساختار فضایی نقش بسزایی در تغییرات سطح محرومیت اجتماعی و اقتصادی مناطق شهری دارد. در این زمینه این مقاله به دنبال آزمون فرضیه ارتباط میان جداافتادگی کالبدی و محرومیت چندگانه در شهر اصفهان و 155 محله این شهر را مورد آزمون قرار داده است. در این آزمون جداافتادگی فضایی محلات به روش چیدمان فضا و محرومیت اجتماعی- اقتصادی به روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی مورد بررسی قرار گرفته و سپس ارتباط میان این دو ویژگی به روش همبستگی تحلیل شده است. در تحلیل جداافتادگی فضایی از شاخص هم پیوندی و در تحلیل محرومیت از شاخص محرومیت چندگانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ارتباط معنادار قوی و مستقیمی میان جداافتادگی فضایی و محرومیت چندگانه محلات شهر اصفهان وجود دارد، به طوری که با کاهش جدافتادگی، سطح محرومیت محلات نیز کاهش می یابد و بالعکس. همچنین ابعاد اجتماعی – اقتصادی محرومیت بیش از ابعاد کالبدی با جداافتادگی فضایی- کالبدی محلات همبستگی دارند. بنابراین ارتباط میان این دو متغیر می تواند نقش مهمی در توسعه و یا عدم توسعه محلات شهر اصفهان داشته باشد.
Explaining the Methods of Architecture Representation Using Semiotic Analysis (Umberto Eco's Theory of Architecture Codes)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this paper, it is tried to explain the concept of representation and architectural representation through a qualitative methodology, approach its procedure for gradual creation in architecture and then according to scholars and to obtain the effect of this concept in the process of architectural facts the concepts are presented. In addition, it is referred to theories and practical texts by philosophers, and archaeologists and architects who have spoken about the architectural representation, and its definitions are also provided from the perspective of semiotics. Then through a deductive view aiming to clarify the fundamental differences between types of architectural representation and according to the presented ideas, three fundamental roles in the representation of architecture as mimesis and imitation, architectural representation as abstraction and architectural representation as simulation are described and examples are cited for each of them. In the end, by a qualitative methodology and with an interpretive approach using the theory of Umberto Eco in architectural codes, the comparative tables are provided, and to clarify the relationship between the three methods of representation and the procedure of their ideas on the formation of the architectural reality are analyzed through the semiotic approach. Finally, these comparative tables are separately classified in three groups of three so a variety of architectural representation techniques in diverse historical periods in architecture are explained as a result of this research.
ارزیابی و سنجش ابعاد و مؤلفه های تاب آوری در شهر جدید گلبهار در برابر مخاطرات طبیعی
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
150-170
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین موضوعاتی که در سالهای اخیر در مدیریت شهری مطرح است، ایجاد شهرهای تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی می باشد استان خراسان رضوی بعنوان یکی از مهمترین استانهای کشور هرساله تحت تاثیر مخاطرات طبیعی می باشد و بطبع شهر جدید گلبهار نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگی های محیطی خود تحت تاثیر می باشد، از لحاظ بٌعد منطقه ای نیز این شهر بعنوان یکی از شهرهای اقماری کلانشهر مشهد از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی- کاربردی است. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش تصادفی ساده 30 نفر از خبرگان، کارشناسان و متخصیصین مسائل برنامه ریزی شهری و شهرسازی است که به صورت هدفمند انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفته اند. متغیرهای این پژوهش ابعاد تاب آوری و 66 مولفه وابسته به آن می باشد. روایی پرسشنامه نیز توسط متخصیصین و خبرگان مسائل برنامه ریزی شهری و شهرسازی بررسی و تأیید شده است. در خصوص پایایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که برابر با 727/0 می باشد و حاکی از پایایی بالای ابزار تحقیق است. در بخش استنباطی از تحلیل های آماری، آزمون T-Test تک نمونه ای و فریدمن کمک گرفته شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که شهرگلبهار با 3.02 نظر تاب آوری در مقابل مخاطرات طبیعی در حد متوسط است. نتایج حاصل از جدول آماره های توصیفی تاب آوری شهری نیز بیانگر این است که در میان ابعاد تاب آوری ، بَعد محیطی کالبدی بیشترین و بَعد اقتصادی کمترین تاثیر را در تاب آوری شهر جدید گلبهار در برابر مخاطرات محیطی دارند. در خصوص سطح متغیر تاب آوری شهری نیز شهر جدید گلبهار در دامنه متوسط ارزیابی می شود.
تبیین مولفه های تاثیرگذار امنیت بر شهر امروز
حوزههای تخصصی:
در توسعه پایدار شهری کیفیت زندگی انسان در فضای شهری محور قرار می گیرد به طوری که تداوم زندگی شهروندان توأم با بالندگی و رفاه اجتماعی باشد و به پایداری محیط شهری آسیب نرسد. نقطه قوت نظریه توسعه پایدار توجه به ارتباط و برقراری رابطه میان عناصر و اجزاء توسعه به شکل منطقی و معقول است که می تواند موجب حفظ و بقای توسعه شود. که در صورت تحقق از میزان ناهنجاری های اجتماعی، جرائم، که ریشه در نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی داشته و ازجمله موارد سبب ساز ناامنی در محیط های شهری می باشند، کاسته خواهد شد. مفهوم امنیت در سیر تطور و توسعه خود به عنوان موضوع موردبررسی در حوزه های بیشتری از علوم مدنظر قرارگرفته است و هر یک از علوم مختلف بسته به موضوعات موردبررسی خود، بعدی از ابعاد آن را کانون توجه خود قرار داده و به آن پرداخته اند. این پژوهش یک پژوهش کاربردی و توسعه ای است و با هدف معرفی مفاهیم پایه امنیت در ابعاد مختلف به دنبال پاسخی برای این سوال است که چه مولفه ها و شاخص هایی بر امنیت یک جامعه تاثیرگذارند. در این نوشتار ابعاد کلی امنیت در 4 مقوله ی امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی، امنیت زیست محیطی و درنهایت امنیت کالبدی و اجتماعی که بیشترین نقش را در بحث امنیت فضاهای شهری ایفا می کند؛ موردپژوهش و بررسی قرارگرفته است و درنهایت شاخص های جهت سنجش میزان امنیت در فضاهای شهری با استفاده از این تعاریف و پژوهش ها توسط نگارنده استخراج گردیده است.
اولویت سنجی عوامل موثر بر تاب آوری اجتماعی در برابر مخاطرات طبیعی با تأکید بر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
45 - 58
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکرد جدید مدیریت بحران تاب آوری اجتماعات شهری است. یکی از ابعاد مهم تاب آوری، بعد اجتماعی است. هدف از این مقاله اولویت سنجی عوامل مؤثر بر تاب آوری اجتماعی در برابر زلزله می باشد؛ در این راستا با روش اسنادی و کتابخانه ای شاخص های مطرح اجتماعی جمع آوری گردید، سپس با روش دلفی فازی به غربالگری شاخص ها پرداخته شد از پنجاه شاخص شناسایی شده بیست ونه شاخص در هفت معیار کلی طبقه بندی گردید. جهت اولویت سنجی معیارهای هفتگانه با تکنیک تحلیل شبکه ای توسط خبرگان ارزش وزنی آنها به دست آمد. نتایج حاکی از آن است که از معیارهای مؤثر در تاب آوری اجتماعی جهت تقابل با زلزله، سرمایه اجتماعی با بیشترین وزن (216/.) در رتبه اول و در مراحل بعدی سرمایه انسانی (184/.)، ویژگی جمعیتی (168/.)، ویژگی فردی (123/.)، کیفیت زندگی (126/.)، امنیت اجتماعی (112/.) و آمادگی روانی جامعه با وزن (058/.) در رتبه آخر قرار دارد.
جستاری در استفاده از دیدگاه نشانه شناسی در طراحی محصول
حوزههای تخصصی:
به کارگیری نشانه شناسی به مثابه ابزاری برای تحلیل و ارزیابی هویت، استعاره ها و دلالت های تصریحی و تلویحی در ساختار طراحی محصول، کمتر مورد توجه قرار گرفته و واکاوی پیرامون آن حائز اهمیت است. این مقاله درصدد است تا نشان دهد چگونه مطالعه نشانه شناسی می تواند در فهم جنبه های ارتباطی در طراحی محصول به کار آید. جهت نیل به این مقصود پس از تبیین مفاهیم پایه و تشریح برخی فواید و ضرورت های نشانه شناسی از دیدگاه متخصصان این علم و سپس دیدی اجمالی به چگونگی به وجود آمدن این دانش و توضیح برخی از ابزار و نظریه های این علم، به چگونگی استفاده از این دانش در طراحی محصول با ارائه یک نمونه موردی، پرداخته شده است. پایه های نظری این تحقیق بر اساس تطبیقی میان نظرات نشانه شناسی و طراحی محصول از زیر شاخه های طراحی صنعتی، قرار دارد، نویسنده متداول ترین مفاهیم و ایده ها را در حیطه نشانه شناسی در نظر داشته و چگونگی درک آن در زمینه طراحی را مورد بررسی قرار داده است. در نهایت رویکرد نشانه شناسی محصول درصدد است تا شکل محصول را بر اساس نظم نشانه ها تبیین نماید. در تحلیل نمونه مورد مطالعه از روش سوسور استفاده شده است و برخی ارزش ها و مفاهیم زیربنایی در نظریه طراحی مانند تاثیرات متقابل میان فرم و محتوا از این نظریات بهره برده است.
هدف از استفاده نشانه شناسی این نیست که به طراحان آموخته شود که چگونه باید محصولات بهتری به دست آورند، بلکه در نظر است که از آن به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل و نقد مفاهیم و ساختار ظاهری به کار رفته در محصول و به طور کلی پیام محصولات به عنوان انتقال دهنده معنا درکنش میان استفاده گر و طراح، در طراحی محصول استفاده شود. به کارگیری نشانه شناسی در طراحی محصول ابزارهای ارزشمندی را برای تحلیل اموری چون مفاهیم پنهان و قابلیت دیده شدن در محصولات ساخت انسان را در اختیار قرار می دهد. در نتیجه نشانه شناسی محصول می تواند ابزاری ارزشمند و مفید برای بازنمایی واقعیت در محصولات محسوب شود.
بررسی تجارب کاهش آسیب پذیری شهری در مقابل سوانح
حوزههای تخصصی:
امروزه، برنامه های کاهش آسیب پذیری به عنوان یکی از مهم ترین اسناد کاهنده تلفات و خسارات در مقابل سوانح در مقیاس شهری مطرح هستند. این پژوهش با رویکرد کمی و به روش تاریخی، به مطالعه اسناد و مدارک موجود در این زمینه و جمع آوری تجربیات دارای اهمیت ایران و جهان، در مقیاس شهری پرداخته است. بررسی فراوانی رویکردهای بکار گرفته شده در تجربیات کاهش آسیب پذیری بررسی شده نشان می دهد بیشترین فراوانی را رویکرد توجه به زیرساخت ها و شریان های حیاتی مانند راه ها به خود اختصاص داده و برنامه ریزی کاربری زمین، مکان یابی و تلاش در خدمات رسانی مناسب از این طریق در رتبه دوم فراوانی قرار دارد. از طرفی عدم توجه درخور به رویکردهایی نظیر توجه به ویژگی های غیر کالبدی شهر، کیفیت شهر و معماری، ارتقای آموزش و مشارکت شهروندان، توجه به ابعاد رویه ای مداخلات شهری، مدیریت یکپارچه و هماهنگ بحران و نهایتا استفاده از فرصت های بازسازی در این بررسی ها مشهود است.
بازتعریف هستی شناختی مکان به مثابه امر شهری-رابطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کلانشهر معاصر از گذر تحولات گفتمانی و پارادایماتیکِ صورت گرفته در جهان با دو نقشِ گاه متعارض روبه روست: نقش آفرینی در سطح ملی/فراملی و پاسخ گویی به انتظارات سطح محلی. به همین اعتبار و به دلیل کثرت و تنوع ارتباطات میان این دو سطح و سوژه های مختلف ذیل این نقش های دوگانه، تعریف چیستی «مکان» در این کلانشهر، یا به نوعی هستی شناسی مکان، باید دستخوش تغییر شود. آن مفهومی از هستی مکان مد نظر است که بتواند ارتباطات پیچیده مذکور و منازعات محتمل و مستتر در آن را در مقام یک شبه ابژه (مظروف) بر خود هموار کرده و در قامت یک شبه سوژه (ظرف) جرح وتعدیل کند و در خود جای دهد. هدف پژوهش: بازتعریف هستی شناختی مکان به نحوی که فارغ از مرزهای جغرافیایی بتواند در قامت یک لایه واسط تحت عنوان «امر شهری-رابطه ای»، میان این دو سطحِ نقش انگیزی، میانجی گری کند، یعنی مکان در مقام یک شبه ابژه-شبه سوژه.روش پژوهش: پارادایم تحقیق معطوف به الگوواره های بینشی پسا اثبات گرایانه و رهیافت پسا ساختارگرایی است و هستی شناسی مکان به مثابه یک موجودیت شهری-رابطه ای در کلانشهر امروز را دنبال می کند. روش این تحقیق کیفی و نوع آن توسعه ای-اکتشافی است. این تحقیق به واسطه مرور اسناد کتابخانه ای و از طریق توصیف، تحلیل و بسط آرا و رویکردهای نظری، در پی ارائه یک هستی شناختی جدید از مفهوم مکان در کلانشهر امروز است.نتیجه گیری: مکان به عنوان یک شبه ابژه/شبه سوژه باید یک میانجی ارتباط دهنده (امر شهری-رابطه ای) بین دو سطح نقش انگیزی متفاوت باشد تا از این طریق، ارتباطات سوژه های متکثر و بعضاً ناهمگون را انتظام بخشیده و منازعات میان آنها را تعدیل کند. مختصات میانجی گری این لایه واسطِ شهری-رابطه ای چهار حالت طیف گونه را برای سطح مکان بودگی ممکن می کند: نیل به سوی مکان بودگی حداقلی، نیل به سوی مکان بودگی حداکثری، دستیابی به حدی از مکان بودگی، احتمال آشوبناکی و بی نظمی.
مفهومی سازی روابط فضایی و تحلیل الگوهای مکانی پروانه های صادره ساختمانی در محدوده قانونی- خدماتی شهرها
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
332-345
حوزههای تخصصی:
بررسی روابط مکانی داده های محیطی به عنوان یکی از مهم ترین اهداف آمار فضایی برای تحلیل الگوهای فضایی و درک وابستگی های فضایی به حساب می آید. توجه به عدم استقلال مشاهدات و وابسته بودن آن ها به یکدیگر در فضای مورد مطالعه و استفاده مستقیم از فضا، محیط، همسایگی، جهت گیری و روابط فضایی در محاسبات سبب برتری یافتن این روش نسبت به آمار کلاسیک شده است. موقعیت مکانی پروانه های صادره ساختمانی در سال 1398 در محدوده شهرداری منطقه دو به عنوان داده اصلی این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. نوع پروانه در گروهای احداث بنا، تجدیدبنا، توسعه بنا، تمدید مهلت پروانه، تغییر کاربری، تعمیرات جزئی و اساسی و اصلاحیه پروانه دسته بندی شده و موقعیت مکانی مجموع 697 پروانه صادره ساختمانی به عنوان داده خام در وسعت محدوده محللات مطالعه شده اند. جهت تحلیل الگوهای موقعیت های مکانی پروانه های صادره ساختمانی از سیستم محله بندی شهر شیراز که توسط معاونت برنامه ریزی و توسعه سرمایه انسانی شهرداری شیراز تهیه شده بود استفاده و محدوده شهرداری منطقه دو به 31 محله تقسیم بندی گردیده است. در نتیجه این تحقیق مشخص گردید در برخی محلات توزیع داده ها بصورت یکپارچه با فراوانی بیشتر و در برخی محلات با توزیع کم روبرو بوده است. در تحلیل کلاستربندی موقعیت مکانی پروانه ها در سال 1398 مقدار P-value بسیار کوچک و نزدیک به صفر و مقدار Z محاسبه شده منفی و همچنین مقدار آماره G صفر محاسبه گردید که نشان دهنده الگوی توزیع نرمال پروانه ها در سطح محلات بوده است.
مکان های سوم شهری؛ صحنه خلق پاتوق های اجتماعی و تفریحی جامعه مطالعه موردی: بررسی تطبیقی کافه های مناطق 1 و 4 شهر اورمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
153 - 170
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه مکان های سوم شهری همواره محلی برای جاری شدن حیات غیررسمی در مقابل حیات رسمی بوده است. کافه های شهری به عنوان یکی از پدیده های خرد اجتماعی، فضایی مدرن و روشن فکر و بخشی از مکان های سوم شهری، فضاهای شهری فراتر از مکان زیست و کار به حساب می آیند که با تأکید بر پویایی، سرزندگی و کارایی مطلوب فضا، بستر تعاملات اجتماعی پایدار، حضورپذیری فعال شهروندان و شکل گیری حیات اجتماعی را فراهم می آورند. هدف: تحقیق حاضر با هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی در تلاش است تا با بهره گیری از اندیشه اولدنبرگ در اسناد کتابخانه ای، به بررسی تطبیقی کافه های شهری مناطق 1 و 4 شهر اورمیه از منظر صحنه ی سازگار و مناسب پاتوق های تفریحی و اجتماعی جامعه بپردازد. روش: شیوه های مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، بهره گیری از روش های سندگزینی، شناسایی میدانی و نمونه گیری طبقه ای و استفاده از تکنیک های آنتروپی شانون و ماباک جهت وزن دهی مولفه ها و رتبه بندی مناطق پیشنهادی می باشد. یافته ها: براساس تحلیل داده های تحقیق و طبق یافته ها، شاخص «شخصیت بخشی» در منطقه 1 شهر ارومیه، بیشترین میزان مطلوبیت و سازگاری را به خود اختصاص داده است. همچنین شاخص «آسایش و آرام بودن» وضعیت مناسبی را در منطقه 1 شهر داشته است. به علاوه شاخص های «مکان تفریح و گذران اوقات فراغت» و «پویایی تعامل بومی و محلی» در منطقه 4 شهر اورمیه، به ترتیب نامناسب ترین وضعیت موجود را در میان سایر شاخص ها به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که منطقه 1 شهر اورمیه با برخورداری از توسعه روزافزون و چشمگیر در ابعاد فیزیکی، اجتماعی، کیفیتی فضا و فرهنگی، شرایط مطلوب تری در امر بهبود و خلق مکان های سوم شهری (کافه) و بازتولید پاتوق های تفریحی و اجتماعی جامعه شهری داشته است.