فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
109-119
حوزههای تخصصی:
اهداف: پس از توجه مجامع جهانی به مصرف بهینه انرژی، جداره های خارجی بناها تبدیل به یکی از مهم ترین بخش ها در پروسه طراحی شد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان تاثیرگذاری نوع جریان هوا و همچنین فاصله بهینه بین دو جداره، در اقلیم گرم و مرطوب ایران (جزیره کیش) است. مواد و روش ها: برای دستیابی به این هدف، پیکره بندی های مختلف نمای دوپوسته ، با استفاده از شبیه سازی های کامپیوتری (نرم افزار فلوئنت ۱۹/۲) مورد بررسی واقع شده اند. دو نوع جریان هوای تخلیه هوا و لایه هوای خارج بررسی شد. هر یک از این دو جریان با سه فاصله متفاوت، ۱۰۰۰، ۱۵۰۰ و ۲۰۰۰میلی متر شبیه سازی شدند. در این مطالعه از روش "تحقیق شبیه سازی و مدل سازی" استفاده شده است. در بخش های شبیه سازی نرم افزاری و تحلیل عددی نوع تحقیق "کمی" و روش تحقیق "تحلیلی" است و دستیابی به نتایج براساس "استقرا" صورت می گیرد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که در زمان های اوج گرما و رطوبت که هوای بیرون در حالت آسایش نیست، نوع تخلیه هوا، باعث بالارفتن دما و رطوبت داخل دفاتر می شود و آسایش حرارتی ساکنان و کاربران را با مشکل روبه رو می کند. نتیجه گیری: در روزها و ماه های گرم لازم است از نوع لایه هوای خارجی استفاده شود. همچنین مشخص شد که در صورت استفاده از حالت تخلیه هوا، عمق بهینه حفره هوا ۲۰۰۰ میلی متر و در حالت لایه پرده هوای خارجی، ۱۰۰۰میلی متر است.
کیفیت فضای بینابین در گذرهای تاریخی نمونه موردی: گذر ساغریسازان شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به کارکرد طراحی شهری در طراحی معماری حائز اهمیت می باشد، چرا که یکی از نمودهای کالبدی بحران هویت فضای معماری و شهری؛ گسست فضایی عناصر معماری و شهری است. بر اساس پژوهش های انجام گرفته؛ در بافت های تاریخی شهرهای کهن ایران، شاهد حضور فضاهای رابطی با شکل، کارکرد و معانی متعدد میان عناصر مختلف تحت عنوان فضاهای بینابین می باشیم که در مقیاس های مختلف شهری به عنوان عامل مهم پیوند فضایی عناصر معماری و شهری به یکدیگر دانسته شده اند. از طرفی با توجه به تاثیر ماندگار فضای معماری برخوردار از روح زمان بر مخاطب؛ شناخت و کاربرد کیفیات بینابینیت به عنوان کیفیت عصر حاضر، در طراحی فضای شهری و معماری امروز حائز اهمیت می باشد. بدین منظور ابتدا به بیان نظریه های موجود در خصوص مفهوم بینابینیت و شناخت کیفیات و ویژگی های آن پرداخته و در ادامه با توجه به این که گذرهای شهری یکی از مهم ترین فضاهای بینابین در مقیاس میان شهری می باشند؛ لذا کیفیات بینابینیت در یک گذر تاریخی - گذر ساغریسازان واقع در شهر رشت - جهت شناسایی الگوهای فضای بینابین در گذرها بررسی می گردد. بدین منظور به روش اسنادی، میدانی و پیمایشی به جمع آوری اطلاعات و با روش تحقیق پیمایشی و همبستگی به تحلیل متغیرها پرداخته می شود. با توجه به نتایج بررسی ها؛ عملکردها و ویژگی های استنتاج شده از بخش مبانی نظری در ارتباط با کیفیت فضای بینابین، در این گذر پذیرفته می گردد. لذا می توان استنباط کرد؛ استفاده از کیفیت بینابینیت گذرهای شهری می تواند عاملی مؤثر در جهت پیوستگی فضای شهری و فضای معماری گردد و از این طریق در جذب افراد برای استفاده از فضاهای معماری موجود در گذر، آشنایی افراد با بنای معماری و فعالیت های درون آن در حین عبور، ایجاد انگیزه در افراد برای توقف، مشاهده و حتی مشارکت در فعالیت های هدفمند درون فضای معماری گردد. درواقع موجب رونق فضاهای معماری متصل به آن گردد.
Characters privacy of Isfahan Traditional Housing
حوزههای تخصصی:
Traditional Iranian houses, especially Esfahan, have very special cultural patterns, such as privacy entrance but contemporary houses in Isfahan, because of changes in the methods of designing and building houses, importance of entrance reduced to such level that now in contemporary houses entrance is just a door. Entrance correlates indoor safe space of house and outdoors. It`s importance lays in controlling entry, exit, territory and hierarchy. Since house owners were satisfied with traditional form of entrance, it is a good idea to learn from them in designing new entrances. The purpose of this research is to find a way for designing appropriate entrances for Isfahan contemporary houses. Isfahan city is from margin of desert and the origin of traditional houses. Analysis showed that blockage of visual and phonic relation, creating a space between outdoor public space and indoor private space, creating access patterns to internal spaces and traits that separate in and out were the most significant properties of traditional entrances. All these traits are ignored in contemporary entrances. Suggestions made for design include creating public meeting space in yard and creating a separate entrance space for each house in apartments.
بررسی کارآیی راه های خروج ساختمان در تخلیه اضطراری آتش به روش تحلیل نر م افزاری (نمونه موردی: یک مدرسه در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاخیر چند دقیقهای درتخلیه کاربران در حوادث، به ویژه درساختمانهای آموزشی به دلیل حجم بالای جمعیت اثر قابل توجهی درافزایش خسارت جانی دارد. بدین منظور تعداد و موقعیت راههای خروج این ساختمانها باید متناسب باشد تا امکان تخلیه را درزمان مناسب فراهم کند. هدف از این مقاله بررسی خروجی های یک ساختمان آموزشی در تدارک مسیر خروج مناسب می باشد. در این پژوهش با دو روش کارآیی ابزارهای فرار در ساختمان های آموزشی بررسی شده است؛ ابتدا زمان های خروج اضطراری با مدلسازی رفتاردانش آموزان (به وسیله نرم افزار شبیه ساز) تخمین زده می شود و با مقایسه نتایج حاصل با زمان مورد نیاز برای تخلیه ساختمان برآوردی از کارآیی ابزارهای خروج به دست می آید. در روش دوم کارآیی راههای خروج مدرسه با معیار ضوابط و مقررات ایمنی ساختمان در برابر آتش بررسی می گردد. مقایسه نتایج حاصل از دو شیوه یاد شده امکان تایید این فرضیه را فراهم کرده است که رابطه مستقیمی بین تعداد، ابعاد و موقعیت راه های خروج با زمان خروج امن کاربران در مواقع بحران وجود دارد . نتایج حاصل شیوه ای در ارزیابی عملکرد پلان معماری ارائه داده است که می تواند افزایش دقت تصمیمات مدیریتی در وضعیت پاسخگویی بناها در موارد بحران را به همراه آورد. نتایج نشان می دهد ارزیابی ویژگی های معماری مربوط به ابزارهای فرار ساختمان تنها به وسیله ضوابط و مقررات ملی کافی نیست. در نهایت پیشنهاداتی در زمینه دستیابی به مسیرهای فرار مناسب در مدارس ارائه می شود.
بازتعریف عرصه میانه در مسکن آپارتمانی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
145 - 156
حوزههای تخصصی:
انسان در طول دوره زندگی و درهمه حال نیاز به ارتباط با محیط اطراف خود و انسان های دیگر دارد. دامنه این ارتباط درمیان سه عرصه عمومی(خیابان)، میانه و خصوصی(خانه) گسترده شده است. عرصه میانه به مثابه فضای انتقال میان خانه و خیابان است که در محدوده های مسکونی، اتصال دهنده دو عرصه عمومی و خصوصی می باشد، به طوری که از مرز هر خانه در واحد های مسکونی آغاز شده و تا محله و اتصال به فضای عمومی شهر گسترده می شود. امروزه به دلیل محدودیت های زندگی آپارتمانی، از جمله افزایش تراکم واحدهای مسکونی، فضاهای هر واحد مسکونی تقلیل پیدا کرده و عرصه های واسطی که به عنوان حلقه ارتباط دهنده درون و بیرون محسوب می شوند مبهم بوده و یا به فراموشی سپرده شده اند. این پژوهش با مطالعات کتابخانه ای و به روش کیفی درصدد بررسی عرصه میانه و کیفیت آن در مقیاس مسکن آپارتمانی است. از این رو ابتدا براساس ادبیات موضوع به بیان لزوم وجود عرصه میانه در عرصه های زیستی، اهمیت و تأثیر آن بر شکل گیری روابط فضایی و اجتماعی ساکنین واحدهای مسکونی پرداخته می شود. در ادامه مقایسه محدوده عرصه میانه ی خانه های سنتی و خانه های حیاط دار با الگوی رایج در آپارتمان های مسکونی نشان می دهد، محدوده عرصه میانه در مسکن آپارتمانی از پیوستگی لازم برخوردار نیست. از این رو عرصه میانه در سه بخش «رسش به آپارتمان»، «رسش به هر خانه» و «درون هر خانه» بازتعریف شده است. بازتعریف این بخش ها به همراه ارائه راهکارها نشان می دهد، پیوستگی فضایی و اجتماعی عرصه میانه موجب کاهش «خوی خیابانی» افراد و افزایش آرامش روانی در لحظه ورود به خانه خواهد شد. در واقع پیوند با حیاط اصلی،ایجاد فضاهای پویا و مرتبط با بیرون در دسترسی طبقات (کوچه ای در ارتفاع) و الگوی حیاط میانی موجب پیوند فضایی، بصری و اجتماعی با درون خانه و بالعکس خواهد شد.
Defining the Color Weight of Residential Building Façade, Using Q-Factor Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
15 - 24
حوزههای تخصصی:
Designing the facade's color based on user evaluation is necessary due to the effect of color on people's evaluation. To evaluate the facade's color, its combination should be categorized. The emotional dimensions of color evaluation should be assessed due to the variety of emotional scales of color evaluation. Thus, the question arises: What are the emotional scales describing the facade's color and components. During a study, temperature, harmony, and weight were considered to describe the color in facades. This study used a combination of qualitative and quantitative methods to examine the components related to defining the color composition's weight scale. First, some components were identified to determine the weight of the color combination through a semi-structured interview. Based on the results, a questionnaire was prepared. The final results were obtained using the Q method analysis with the help of color strips and HSL codes. Therefore, to describe the combination color of the facade as light and heavy, the facade with a light color combination has at least 30% openings. At least 70% of facade areas and openings have a hue with more than 90% lightness. In addition, the saturation of at least 70% of the area is less than 30% and 5% with warm and cool hues, respectively. At least 70% of facade areas and openings have a hue with less than 65% lightness and a heavy color combination.
راهکارهای برقراری پایداری محیطی و اجتماعی در شهر مسجدسلیمان
حوزههای تخصصی:
سابقه تاریخی هر کشور موجب شکلگیری فرهنگ آن جامعه میشود فرهنگ هر جامعه نیز بر معماری آن جامعه تاثیر میگذارد. از مهمترین ویژگیی هیای هنیر معماری هم هدایتگری فرهنگی است. یکی از مکانهای عمومی که افراد در آن میتواند دغدغههای ذهنی خود را از مسائل گوناگون بیه شیکل مهیاهیم مختلی در قالب اشکال مختلهی جهت تاثیرگذاری بیشتر بر روی افراد جامعه عرضه نماید یک شهر است. که اجتماع پذیر کردن شهرها یکیی از الیلی تیرین مولهیه هیای مهیم و موثر در خلق شهرهای فرهنگی است که این امر درگرو توجه به انگارههای فرهنگی و اجتماعی مختل است. که این انگارهها را می توان در بخی هیای شهرسیازی و معماری پایدار جستجو نمود. عموما معماری پایدار را مبتنی بر سه بعد محیطی، اقتصادی و اجتماعی میدانند و شهرهای فرهنگی و هنری یکی از مکیان هیایی اسیت که پایداری اجتماعی در آن دنبال میشود. سعی پژوه حاضر فراهم آوردن بستری در جهت بهبود جایگاه فرهنگ و هنر، با تاکید بر خلق فضیای ی در شیهر مسیجد سلیمان منطبق با الول معماری پایدار و با تاکید بر پایداری اجتماعی است و در پی پاسخ به این سوال است که، شهر مسجدسیلیمان چگونیه میی توانید در پاییداری اجتماعی موثر واقع شود؟ روش مورد استهاده در این مقاله، راهبرد تحقیق کیهی با رویکرد نظریههای زمینهای )زمینهیاب( است. در زمینه مطالعات تحقییق پیی رو بررسی شهرهای فرهنگی و هنری به عنوان یک فضای شهری در جوانب گوناگون هر یک به نوبه خود میتواند یاری بخ حل این مسئله باشد. درراستای دستییابی به پایداری در شهرها، بیشتر به جنبه پایداری اجتماعی پرداخته شدهاست. لیکن رویکرد مقاله حاضر ابتدا لزوم توجه به جنبه اجتماعی معماری پاییدار بیوده و سی با علم بر نق اجتماعی شهرها، بالخصوص شهر مسجدسلیمان، پ از بررسی پایداری اجتماعی، به بیان راهکارهایی جهت برقرار نمودن پایداری مذکور در ایین شیهر پرداخته میشود.
فهم مفهوم منفعت عمومی در نظام شهرسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: : منفعت عمومی یکی از زیربنایی ترین و مهم ترین موضوعات در حوزه ی شهرسازی است. اهمیت این موضوع به اندازه ای است که هیچ اقدام شهرسازی بدون داشتن توجیهی مبنی بر قرارگیری آن در راستای منفعت عمومی، به انجام نمی رسد؛ اما مساله زمانی بروز می یابد که تلقی ها از این که منفعت عمومی چیست و از چه طریقی باید به دست آید، متفاوت می شود. در این شرایط تعیین این که کدام برنامه یا اقدام شهری در راستای منفعت عمومی است، بسیار دشوار می شود. هدف: با توجه به شکاف عمیق موجود در ارتباط با موضوع منفعت عمومی در شهرسازی ایران، این مقاله تلاش می کند تا نتایج پژوهشی در این حوزه را که با هدف فهم رویکرد حاکم بر شهرسازی ایران نسبت به مفهوم منفعت عمومی یا به عبارتی فهم مشترک موجود در شهرسازی ایران از مفهوم منفعت عمومی انجام شده است را ارائه دهد. روش:در این پژوهش از تحلیل محتوای 15 مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته و همچنین تحلیل 12 سند قانونی و اسناد و مدارک دو طرح معاصر شهرسازی ایران بهره گرفته شد. مصاحبه های انجام شده، بر مبنای یک شاکله ی واحد منتج از بخش مبانی نظری و مساله انجام شد. همچنین با توجه به ماهیت پژوهش، کدگذاری تا زمان دستیابی به اشباع داده ادامه یافت و به منظور کاهش خطا و همسان سازی کدها در فرایند تحلیل محتوا از روش های کدگذاری توافقی و قیاس دائمی استفاده شد. یافته ها: آنچه به عنوان یافته ی این پژوهش می توان بیان کرد این است که منفعت عمومی در شهرسازی ایران مقوله ای عینی، همگانی، رویه ای و محتوایی است که به وسیله ی نهادهای رسمی متولی شهرسازی تعیین می شود. نتیجه گیری: علی رغم این که نمی توان تبیینی رسمی از منفعت عمومی در شهرسازی ایران را به طور مستقیم در اسناد، قوانین و ادبیات شهرسازی پیدا کرد، به نظر می رسد فهم مشترکی از این مفهوم در میان فعالان و فعالیت های مختلف حوزه ی شهرسازی قابل فهم است.
دستیابی به الگوی رفتاری باد در بادگیرهای سنتی یزد بر اساس اندازه گیری بلند مدت عوامل اقلیمی (نمونه موردی: بادگیر خانه مرتاض)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بادگیرهای شهر یزد بعنوان نمونه بارزی از صرفه جویی انرژی توسط طراحی ساختمان در اقلیم گرم و خشک به شمار می آیند، از این رو بررسی و شناخت دقیق، کمی و عددی از نحوه عملکرد و الگوی رفتاری بادگیرها می تواند به عنوان گامی موثر در دستیابی به راهکارهای طراحی همساز با اقلیم کمک نماید. مقاله حاضر براساس مطالعات میدانی و اندازه گیری بلند مدت عوامل اقلیمی مداخله گر در عملکرد بادگیرها بر روی یک بادگیر سنتی در شهر یزد صورت گرفته است. در این تحقیق نتایج حاصل از اندازه گیری بلند مدت مشخصات جریان باد در اطراف و داخل کانال های بادگیر خانه مرتاض بعنوان نمونه موردی در بافت تاریخی شهر یزد به منظور بررسی نحوه عملکرد بادگیرها در به کارگیری انرژی باد به روشی کاملا جدید ارایه گردیده است. در این روش یک ایستگاه هواشناسی محلی جهت استخراج اطلاعات اقلیمی خرد اقلیم منطقه مطالعاتی نصب و راه اندازی گردیده و بادگیر مورد مطالعه به دستگاه ها و سنسورهای اندازه گیری اقلیمی مجهز شده است. نتایج مقایسه پروفیل سرعت جریان های خروجی از بادگیر با پروفیل سرعت جریان باد محلی منطقه در گرمترین و سردترین روزهای سال نشان دهنده هماهنگی بیشتر الگوی جریان هوای خروجی از بادگیر با الگوی جریان باد محلی در اوقات گرم سال می باشد. همچنین بررسی شدت وزش بالای بادهای تابستانی نسبت به بادهای زمستانی منطقه و در پی آن افزایش سرعت جریانات داخل بادگیر در فصول گرم سال نیز تایید کننده عملکرد بهتر بادگیرها در ایجاد تهویه طبیعی در دوره های گرم سال است که موضوع تهویه شبانه نیز در این خصوص قابل بررسی می باشد. تطبیق کالبدی بادگیر مورد مطالعه با شرایط اقلیمی منطقه نیز در این تحقیق مورد بررسی قرارگرفته است. بر این اساس جهت گیری بادگیر نسبت به الگوی جریانات باد محلی به گونه ای است که قابلیت بادگیر در بکارگیری80 درصدی از بادهای غالب منطقه در فصل تابستان را فراهم آورده که در این میان 48 درصد از بادهای غالب محلی را بادهای مطلوب شامل می شوند. لذا پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوهای رفتاری باد در بادگیر مورد مطالعه سعی در بررسی تطبیقی همسازی بادگیر با شرایط اقلیم محلی را داشته است.
هنجار مادی: نظام مدیریت آب در اصفهان صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰
141 - 153
حوزههای تخصصی:
شهر اصفهان صفوی را از منظرهای گوناگونی می توان قرائت کرد. یکی از این منظرها نظام مدیریت آب است. حیات پایتخت صفوی هم به حیات زمین های زراعی پیرامون آن وابسته بود و هم به گردش آب در شهر. درخشش اصفهان صفوی بی تردید مرهون نظام استوار مدیریت آب است، که تاکنون کمتر به آن توجه شده است. در این مقاله، با رویکردی انسان شناسانه و با روش تفسیری تاریخی، به مهم ترین جنبه های مادّی و غیرمادّی نظام مدیریت کلان آب در اصفهان صفوی می پردازیم. در نظام مدیریت آب در اصفهان صفوی، مادی ها را بنا بر قواعدی در شهر می گرداندند؛ هم بهره مصرفی از آنها می گرفتند و هم بهره در فضاسازی شهری؛ سپس آب را به کفایت به مزارع می رساندند. حصول چنین نتیجه ای، گذشته از مهندسی دقیق آب (که موضوع این مقاله نیست)، از طریق تعیین حقابه ها و نظارت دقیق بر اجرای آنها با توجه به نیازها و اوضاع آب وهوایی و قوانین فقهی ممکن می شد. چنین مدیریتی مستلزم تدبیر در اقتصاد آب بود که آن را با ابتنا بر فروش و وقف آب و قوانین فقهی مربوط به آن اداره می کردند. تشکیلات مدیریت آب نیز بسیار مهم بود و میرابی از مهم ترین مشاغل دستگاه صفوی شمرده می شد. در اواخر دوره صفویه، همه مراتب نظام مدیریت آب دچار خلل و فساد شد و رفته رفته فروریخت.
Urban Public Spaces and Women’s Safety: A Participatory Approach of Saqqez Streets, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In recent years many transformations have occurred in Iranian society and women and girls still have a lot of worries about comes to urban public spaces. Also, due to some ambiguities in defining the domain of public space in traditional Islamic cities and gaps in the knowledge related to the Kurdish cities, the main problem of this paper is how we can define a participatory approach to improvement of women’s safety in the urban public spaces of Saqqez city. This paper will exامینe the women’s participation role in the urban spaces safety by Participatory Urban Appraisal (PUA) model in south and north Imam Avenue, Republic Street and Quds avenue of Saqqez city.Applied methodology is based on librarian, documents and field studies. Statistical society of current research was including 200 citizens, experts and urban officials. In order to, sampling method is simple random sampling. Morgan's sample size estimation table was used to determine size of samples. Finally, Data’s were analyzed through SPSS and Excel software’s. It is presented some solve ways in the framework of SWOT strategy. Results showed that the index of city street furniture in Republic street with providing more favorable conditions of women's satisfaction with 29% of the Quds street, south Imam Khomeini street with 18% and 12% were in north Imam Khomeini street. Other indicators also had a similar situation. Finally, presented some solve ways using SWOT model.
Cemetery as a Sociocultural Space in the Persian Cities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Examining the planning of cemeteries in the urbanism system of Iran does not show a good condition. In fact, cemeteries in the most Persian cities have become large-scale open spaces outside the city. This could cause irreparable damage to the cities because of the partial and/or improper use of the capacity of urban lands. Along with this, historical cemeteries within the cities have been abandoned. However, it seems that urban space with function of the cemetery has a specific sociocultural potential. Cemeteries can be very effective elements in the symbolic network of the city. As a result, it is also an essential element which must be associated with the structure and organisation of the city and the neighbourhoods, not as a waste and marginal element. In addition, exامینing this symbolic space achieve a symbolic dialogue which will result in exploring the beliefs, emotions, dreams, and imaginations of ancestors which means these urban areas need a specific attention. This paper, by using descriptive-analytical research method, attempts to explain sociocultural functions of cemeteries as an urban space, and to scrutinise its pathology through reviewing its position in the urban plans in Iran. In the following, via an emphasis on the sociocultural role of the cemetery, a series of strategies will be expressed for promoting its position within cities.
مطالعه اثربخشی الگوهای ذهنی حاکمان تیموری بر باغ سازی تیموری با رویکرد تاریخ فرهنگی (نمونه موردی: باغ های نو، شمال و میدان در سمرقند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
31 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: باغ ایرانی تبلور اندیشه، فرهنگ و باور جامعه ایرانی در طی تاریخ است. در این میان، عصر تیموری تأثیر بسزایی بر باغ سازی ایرانی و پیشرفت و معرفی آن به جهان داشته است. از این رو ارزیابی باغ سازی تیموری و اندیشه پنهان در پس آن می تواند آموزه ای برای منظرسازان امروز باشد. هدف: پژوهش حاضر در تلاش است تا با بررسی نمونه هایی از باغ های عصر تیموری، تأثیرات الگوهای ذهنی و فرهنگی حکام تیموری را، بر باغ سازی این عصر و ظهور ویژگی های کالبدی جدید در باغ را شناسایی کند. هدف اصلی پژوهش شناسایی تأثیرات الگوهای ذهنی و فرهنگی حاکمان تیموری بر باغ سازی عصر تیموری است. روش تحقیق: برای دستیابی به سؤال پژوهش، ابتدا باغ سازی عصر تیموری و ویژگی آن بررسی شده و سپس الگوهای ذهنی و جهان بینی سلسله تیموری با استناد به گفته مورخان و نویسندگان حاضر در دربار، ارزیابی شده است. در پایان با کمک رویکرد تاریخ فرهنگی، رابطه میان دو مؤلفه الگوی ذهنی حکام تیموری و باغ سازی عصر تیموری شناسایی و نمود این رابطه در نمونه های موردی تطبیق داده شده است. این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی بوده و داده ها به صورت تحلیلی-تاریخی مورد بررسی قرار گرفته و به شیوه اسنادی و با استفاده از کتابخانه و سایت های اینترنتی اطلاعات لازم جمع آوری شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که برخی مبانی فرهنگی و الگوهای ذهنی تیموریان همچون: (رونق اقتصادی، آبادانی شهرها، احترام به سنت عشایری، ارج نهادن به هنرمندان، قدرت نمایی و ...) بر باغ سازی عصر تیموری تأثیر بسزایی گذاشته است و خلق فضاهایی همچون سراپرده در باغ تیموری و تبدیل باغ به نماد قدرت و تجلی رونق اقتصادی حکومت، از نتایج این الگوهای ذهنی و مبانی فرهنگی است.
حیات جمعی و شهر شیراز در عصر آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
49 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : اجتماعات اقشار مختلف شهروندان، در مکان ها و فضاهایی صورت می گیرند که به طور کلی فضاهای جمعی نامیده می شوند. شهرنشینی ترجمه نیاز انسان به زندگی اجتماعی است. این نیاز در انواع رفتار، به طرق و اشکال گوناگون، با توجه به زمان های مختلف خود را نشان داده است. در دوره آل بویه شهر شیراز از قشرهای مختلفی تشکیل شده بود که هرکدام از این گروه ها اجتماعات خاص خود را داشتند و زیر سایه مدارای امیران آل بویه با دیگر مذاهب، و آزاداندیشی نسبی، این اجتماعات را در فضاهای متفاوت یا مشترک برگزار می کردند.هدف پژوهش : این تحقیق با هدف بررسی فضاهای جمعی شهر شیراز در دوران آل بویه و نحوه تأثیر آن بر کالبد شهر انجام شده است. همچنین با این فرض که فضای موجود از تسامح امیران آل بویه با دیگر ادیان و اقوام باعث پویایی حیات جمعی و مکان های شهری شده بود، نقش اقشار مختلف در تولید فضای جمعی بررسی می شود.روش پژوهش : روش تحقیق در این پژوهش، روش تفسیرِ تاریخی است. سپس با رویکرد تحلیلی، مکان های شهری و محل استقرار آنها در شهر شیراز، معاصر با دوره آل بویه بررسی می شوند. در این روند ابتدا تعاریف مکان های شهری و فضاهای اجتماعی جمع بندی خواهند شد و سپس با استفاده از این تعاریف و مستندات برداشت شده از منابع دست اول، تحقیق در مورد فضاهای جمعی شهر شیراز در دوره آل بویه انجام می گیرد.نتیجه گیری : مسجدها، بازار، مدارس و مکاتب، کاخ های حکومتی، میدان ها، خانقاه و رباط، معابر، کنیسه ها، کلیساها و آتشکده ها فضاهایی هستند که میزبان تعاملات اجتماعی ساکنین شیراز بودند. فضاهایی که اغلب توسط مردم ساخته می شد. از داده های تاریخی چنین برمی آید که این مکان ها به جز کارکردشان به عنوان یک هویت شهری برای قشرهای مختلف عمل می کرده است و محلات زیستی با ساکنان هم مسلک در اطراف آن به وجود می آمده است. بیشتر این فضاها در قسمت جنوب غرب محدوده تاریخی شهر شیراز قرار داشته اند.
واکاوی اصول و رهنمود های طراحی معماری مدارس از منظر پدافند غیرعامل
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از اصول ضروری در طراحی معماری، توجه به عملیاتی کردن الزامات پدافند غیر عامل به منظور کاهش آسیب پذیری و ایمن سازی آن هاست. معماران به عنوان یکی از تاثیر گذارترین اعضای گروه طراحی لازم است در ارایه طرح های خود به جوانب مختلف تاثیر گذار به آن توجه نمایند. توجه به پایداری طرح در طول عمر ساختمان و تاثیر ملاحظات طراحی معماری، در کاهش آسیب پذیری ساختمان در مقابل تهدیدات انسانی و طبیعی امری ضروری خواهد بود. از اینرو مدارس به دلیل تعداد، شرایط و تنوع گروه های سنی کاربران و همچنین نوع و اهمیت کاربری، در زمره مهمترین فضاهای شهری قرار می گیرند. از طرف دیگر در زمان وقوع حوادث در ساعات بهره برداری، امکان خسارت جانی بسیار وجود دارد. لذا توجه به ایمنی و کاهش آسیب پذیری در این بناها در زمان بروز حوادث از اهمیت خاصی بر خوردار است که، پرداختن به مقوله پدافند غیر عامل و در تقابل با مدیریت بحران به خصوص از حیث اهمیت در درجه ویژه ای قرار دارند، کمک خواهد کرد تا تلفات انسانی در زمان بروز حوادث، کاهش یابد. بدینسان این مساله، بستری لازم را برای نگارش پژوهش حاضر فراهم کرده است. هدف اصلی از نگارش این پژوهش، پرداختن به امر پدافند غیرعامل در مدارس و توجه به گستردگی موضوع به ارایه چهارچوب و راه کارهایی در بخش طراحی می باشد که مدرسه ای طراحی شود که در شرایط بحران، ایمن و برای شرایط پسا بحران، نقش پناهگاه را داشته باشد و بتواند جامعه را از تهدیداتی که بعد از سانحه به وجود می آید حفظ کند. پژوهش حاضربه لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی_تحلیلی است که از ابزار جمع آوری اطلاعات، اسنادی(کتابخانه ایی) در بستر بهره گیری از مطالعات میدانی بهره برده است. با استناد به نتایج این پژوهش می توان این گونه برآورد نمود که، در نظر گرفتن تدابیری همچون نحوه قرارگیری بازشوها، حفاظت سلسله مراتبی فضاها، تاثیرفرم ساختمان بر کاهش اثر موج انفجار، طراحی مناسب مسیرهای حرکت داخلی، فضای عبور موج، انتخاب شیوه مناسب نورگیری، طراحی محوطه و انتخاب مصالح فضایی امن را در اختیار قرار می دهد که در ﻃﺮاﺣﯽ و ﺟﺮای ﻓﻀﺎﻫﺎی آﻣﻮزﺷﯽ (ﻣﺪارس) ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﮐﺎﻫﺶ آﺳﯿﺐﭘﺬﯾﺮی ﺿﺮوری ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ.
کاربرد تئوری مبتنی بر عامل در طراح ی پوس ته های هوشمند
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت روزافزون تکنولوژی و ظهور آن در همه ابعاد زندگی انسان، معماری نیز به سهم خود تحت تأثیر قرارگرفته است. از سوی دیگر با کاهش منابع سوخت های فسیلی و توجه جامعه جهانی به استفاده از انرژی های پاک و صرفه جویی در مصرف سوخت های فسیلی، در سال های اخیر شاهد توسعه معماری هوشمند و پاسخگو به محیط در سراسر جهان بوده ایم. پوست ساختمان به واسطه ی قرار گرفتن در مرز فضا و روبرو بودن با عوامل جوی نقش مهمی در کاهش یا افزایش مصرف انرژی دارد. به علاوه، به دلیل هزینه زیاد طراحی و اجرای پوسته، هوشمند بودن آن می تواند از طریق کاهش مصرف انرژی در ساختمان این هزینه را جبران نماید. در این میان تئوری مبتنی بر عامل در راستای کمک به این هدف می تواند نقش مؤثری داشته باشد. مجموعه عامل ها می توانند رفتارهای تعاملی هماهنگ یا تعاونی را به وجود بیاورند. عامل ها با ویژگی هایی همچون خودکار بودن، واکنش پذیری و فعال بودن امکان مدل کردن تعاملات غیرخطی و پیچیده را فراهم می کنند و بهاینترتیب سیستم می تواند به طور مؤثر به هدف هایش دست یابد.
فضاهای عمومی بافت تاریخی شهری و نقش آن در ایجاد روابط اجتماعی فعال(نمونه موردی بازار ومسجد بافت قدیم دزفول)
حوزههای تخصصی:
ساختمان ها و کلیه فضاها و بافت های تاریخی شهرها، ارائه کننده هویت، تاریخ و فرهنگ آنها هستند و حتی اهمیت این موضوع گاه در سطح هویت ملی مطرح می شود. اما در سال های اخیر و با پیشرفت روزافزون علوم و فنون و توسعه صنعتی، شهرهای تاریخی بیش از سایر شهرها تحت تأثیر نتایج متأثر از این پدیده بوده اند، چنانکه این تحولات سریع و ناگهانی و نیز گسترش و توسعه شهر سبب شده است که نوعی عدم تعادل و تناسب میان روابط اجتماعی یک شهر به وجود آید و ارتباط بین این دو ، به تدریج در حال ضعیف شدن و گسیختگی باشد. از طرفی واقعیت های زندگی مدرن امروزی و تأثیر آن بر علایق و نیازهای انسانی و متعاقباً بالا رفتن سطح مطلوب زندگی باعث شده است که بافت های تاریخی شهرها، رفته رفته رونق گذشته خود را از دست بدهند و به مکان هایی ناامن و نامطلوب و عاری از کیفیت های مناسب برای زندگی شهری امروزی تبدیل گردند. شهر دزفول به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای تاریخی ایران، دارای پیشینه ای غنی از تاریخ و فرهنگ است. از این رو فضاهای بافت تاریخی این شهر ، گونه ای هدفمند از فضای با تعاملات اجتماعی است که در لابه لایه این بافت مشاهده می شود. از آنجا که ادراک انسان از فضا نقش مهمی در روابط اجتماعی افراد دارد و به مثابه شرط لازم برای ارتباط آنان با محیط می باشد، باید با شناخت و درک عواملی که در ایجاد این روابط اجتماعی در این شهر تاریخی و تبدیل عینیت فضا به ذهنیتی زیبا و قابل قبول نقش دارند،در جهت تامین بخشی از نیازهای امروز، به تبیین و بازآفرینی بافت تاریخی این شهر و ایجاد پیوند بین فضاهای آن پرداخت. این مقاله به روش میدانی و توصیفی- تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و چندگانگی روشهای کنترل و استنتاج، نتایج حاصله در نظامی مقایسه های تطبیقی مورد بررسی قرار داده و ضمن تشریح مباحث مطرح شده به مطالعات نظری و میدانی به بازار و ومسجد که در بافت قدیم دزفول باعث ایجاد روابط اجتماعی فعال می شود می پردازد .
شناسایی گونه های انعطاف پذیری در طراحی مسکن آپارتمانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان طیف وسیع نیازهای خانواده ایرانی، آنچه به وضوح دیده می شود، نیازهایی است که در طول زمان دستخوش تغییر شده و خانواده را در صدد انطباق با شرایط جدید قرار می دهد. به منظور بالا بردن کیفیت های طراحی مسکن، انعطاف پذیری و تطبیق پذیری فضای داخلی آن به عنوان قابلیتی برای پاسخ گویی به نیازهای متغیر در خانواده مطرح می شود. این پژوهش در جستجوی راه حل هایی است که در طراحی مسکن انعطاف لازم را ایجاد نموده و برنامه ریزی روشنی جهت اصول طراحی مسکن انعطاف پذیر مطرح کند. برای دستیابی به این هدف با روش تحقیق کیفی و کمی، در ابتدا با جمع آوری منابع و تجزیه تحلیل آن و سپس با ابزار مصاحبه و پرسشنامه، مراحل تحقیق و آزمون های لازم انجام شد. در مرحله ی اول، بررسی گونه های انعطاف پذیری در مقیاسی گسترده از منابع کتابخانه ای پرداخته شده است. سپس با انجام مصاحبه از صاحبنظران طراح، گونه های کاربردی انعطاف پذیری که در مسکن ایرانی پاسخگوی نیازهای متغیر خانواده می باشد، استنتاج و استخراج شده و در ادامه با تنظیم پرسشنامه و دریافت نظرات متخصصین معماری، اولویت بندی این گونه ها به روش دلفی انجام پذیرفته است. بر پایه نتایج به دست آمده از ارزیابی و تحلیل نظرات، گونه های چهارگانه انعطاف پذیری به ترتیب اولویت شامل توسعه پذیری، قابلیت چیدمان متفاوت مبلمان، تفکیک پذیری و چند عملکردی بودن در فضای مسکن معرفی می شود. هر کدام از این کیفیات فضایی به نوبه خود در پاسخگویی به بخشی از نیازهای متغیر خانواده هسته ای در ایران امکان انعطاف پذیری و تطبیق را فراهم می کند.
تبیین مؤلفه های زنانگی برگرفته از آثار زنان معمار ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم دی ۱۳۹۹ شماره ۹۱
81 - 94
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه فراهم آوردن یک فضای مطلوب برای افراد، فارغ از زن یا مرد بودن کاربران، نیازمند شناخت کامل معمار از ابعاد فیزیکی، روحی و روانی و اجتماعی مخاطب است. در این میان، گاهی نیازهای زنان، به عنوان نیمی از کاربران فضا، نادیده گرفته می شود، زیرا بسیاری از نیازهای زنان، که از ویژگی های روحی، روانی و حتی اجتماعی آن ها منتج می شود، ناشناخته مانده است. نبود شناخت کافی نسبت به نیازهای زنان موجب کاهش میزان رضایتمندی آن ها از محیط ساخته شده اطراف خود خواهد شد. فرضیه پژوهش حاضر این است که در برخی از آثار معماری مؤلفه هایی وجود دارند که مصداقی از زنانگی طراحان آن ها هستند. شناخت این مصادیق که غالباً برگرفته از مفاهیم اندیشه پست مدرنیستی بوده و یا توسط خود زنان خلق شده اند، بر کیفیت فضا، مخصوصاً مطلوبیت آن برای زنان بسیار تأثیرگذار خواهد بود.هدف پژوهش: با توجه به فرضیه مطرح شده، هدف این پژوهش معرفی مؤلفه های زنانگی در معماری است که بتوان از آن ها برای خلق فضاهایی مطلوب زنان بهره برد.روش پژوهش: در بخش های مبانی و مفاهیم و مرور تجارب، که درنهایت تولیدکننده مدل پژوهشی پژوهش است، از روش استقرایی و سپس به منظور دستیابی به نتیجه هایی از روش دلفی و مصاحبه با خبرگان ( 228 نفر از معماران زن فعال ایرانی) استفاده می شود.نتیجه گیری: درنتیجه این پژوهش مؤلفه های مادرانگی، آب گونگی، بنیادی بودن و ساختاری بودن، به همراه ریزمعیارهایشان، به عنوان مؤلفه های زنانگی در معماری امروز زنان معرفی شده اند.
تبیین اصول معماری پایدار ، در جهت ارتقای نماهای طراحی شده ی 5 سال اخیر در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پیشرفت بیش از پیش صنعت ساختمان سازی درایران و به خصوص شهر تهران و توسعه ی نماهای وارد شده با عنوان های مختلف در طی سالهای اخیر در این ساخت و سازها باعث تغییر چهره ی نمای شهری شده است و نمای گرم و اصیل ایرانی جای خود را به نمای التقاطی و وارداتی ای داده است که هیچ یک از نمادهای معماری گذشته ی ایران را در خود ندارد. لذا در این مقاله ضمن معرفی اصول معماری پایدار و بررسی تغییرات نما در طی دوره های مختلف در شهرتهران سعی در بهبود این نماها را به شکلی داریم که به لحاظ پایداری برگرفته از اصول معماری پایدار باشد و به فرهنگ و معماری سنتی ایران نیز نزدیک باشد. در این مقاله شیوه کتابخانه ای و میدانی برای بررسی مطالب انتخاب شده است. درنهایت باید گفت با وجود عمر طولانی مبحث معماری پایدار خبری از این بحث در ساختمان سازی ایران به خصوص بخش طراحی نما نیست و نماها شامل بخش های سرد و بی روحی هستند که نمیتوان ردپای هیچ یک از اصول معماری پایدار را در آن ها پیدا کرد. در پایان میتوان با ارتقای دانش و آموزش شهروندان ، مدیران شهری و معماران در خصوص نمای شهری و آشنایی این افراد با ادبیات نما و عناصر سازنده ی آن و همچنین واردکردن تکنیک های نوظهور همچون پنجره های هوشمند و نماهای دوپوسته ، نماهایی متناسب با فرهنگ ایرانی و براساس اصول معماری پایدار طراحی نمود.