فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
181-203
حوزههای تخصصی:
ساختار فضاهای جمعی و به ویژه فضاهای مذهبی کشورمان در دوره اسلامی، تحت تبعیت از آموزه ها و اصول این دین مبین قرار گرفته و همواره الگوهای جدیدی از ابعاد کالبد و کارکرد این گونه از فضاها شکل گرفته است. حسینیه از مهم ترین این قبیل از فضاهاست و کارکردهای مطرح در این فضای جمعی، کارکرد مرتبط با رفتارهای برگرفته از آیین های جمعی با تأکید بر یکی از مهم ترین مناسک مذهبی یعنی عزاداری برای امام سوم شیعیان است، که به ادغام رفتار فردی و گروهی کمک کرده است. هدف اصلی این پژوهش، دستیابی به الگوی کارکرد با بررسی رفتارهای برگرفته از آیین های جمعی در حسینیه های شهر تفت است. با استفاده از روش توصیفی، پیمایشی و به وسیله برداشت میدانی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، به مطالعه و شناخت الگوی کارکرد فضا در دوازده حسینیه شهر تفت پرداخته شده است. بدین ترتیب که پس از انتخاب نمونه های مورد مطالعه، وضعیت و مشخصات کالبدی هریک از طریق پیمایش ها و برداشت میدانی احصا شد. سپس در بازه زمانی مشخص (دهه اول محرّم) فعالیت ها و رفتارهای برگرفته از آیین های جمعی در حسینیه ها از طریق تکنیک های غیرمداخله گر همچون عکس برداری، یادداشت برداری و نیز ثبت نوع و موقعیت رفتارها بدون آگاهی شهروندان استخراج شد. در مرحله بعد تلاش شد تا نظام رفتاری استخراج شده بر مبنای نظریه گراف شکل بگیرد. با بررسی گراف های ترسیم شده، وجوه مشترک در گراف ها تعیین و پس از آن الگوی نهایی از رفتارهای برداشت شده به دست آمد. یافته های پژوهش نشان می دهد که برقراری «نسبت بین الگوهای رفتار حاصل از آیین های جمعی با فضای حسینیه»، باعث به وجودآمدن خاطره جمعی مشترک، حس تعلق به فضا و شکل گیری فرصت تعاملات و واکنش های اجتماعی شده است و در نتیجه منجر به تعامل میان کالبد و محتوای آیین ها می گردد.
مطالعه تطبیقی رهیافت های فرمی- فضایی معماری و نقاشی در مرور آثار مهرداد ایروانیان و علیرضا تغابنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ارتباط میان معماری و نقاشی یکی از حوزه های مورد مطالعه در نظریه هنر و معماری است. هر چند معماری ترکیبی از معانی کاربردی است، ولی می تواند در ارتباط با نقاشی، از بابت فرم و فضا مطالعه شود. در این میان، در خلق اثر هنری، اگر «هنرمند» متغیر ثابت فرض شود، این سؤال مطرح است که ساختار فکری او در خلق فرم و فضا در دو رسانه، چه تأثیری بریکدیگر دارند و در نهایت منجر به چه نوع ارتباطی بین دو نظام هنری می شود؟هدف پژوهش : هدف این پژوهش به طور اخص مطالعه آثار معمارانی است که در هر دو حیطه فعالیت دارند. فرض بر آن است که مهارت معمار از فاصله تصور تا تصویرکردن طرح واره های ذهنی به عنوان نقاشی، منجر به نشر اندیشه او می شود و این فرایند در نحوه آفرینش اثر معماری و تفکر فضایی او مؤثر است.روش پژوهش : پژوهش با رویکرد کیفی و روش تطبیقی بین رشته ای، منطبق با دیدگاه کری واک انجام شده و مدل پژوهش ترکیبی از گرایش های فضایی و رهیافت های معنایی فرم و فضا است. در بخش اول آثار نقاشی مهرداد ایروانیان و علیرضا تغابنی، به عنوان نمونه، با روش شکل گرایی ولفلین تحلیل می شوند. در گام بعد مفاهیم فرمی-فضایی معماری آنان بررسی شده است. دستاوردهای این تحلیل برآمده از مطالعات نظری و داده های تجربی هستند که از طریق روش توصیفی نتیجه گیری می شوند. در نهایت جهت تبیین رابطه، مقایسه تطبیقی تحلیل ها در دو رسانه صورت می گیرد.نتیجه گیری : به نظر می رسد برخورد هنرمند در راستای معانی مصادیق عینی (ابژکتیو) اثر، در سطح «ابتدایی» و «کارکردی» در دو حیطه کاملاً مستقل صورت گرفته و به معانی ذهنی (سابژکتیو) در سطح «ارزشی» پرداخته شده است که قابلیت تطبیق بر ساختار فکری هنرمند را دارد. در سطح «نمادین» با انتقال برخی رهیافت های فرمی از نقاشی به معماری، اثر معماری بیشتر به بعد هنری خود نزدیک شده و جنبه زیبایی شناسی یافته است.
طراحی به مثابه حل مسئله؛ مدلی مبتنی بر سوابق طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل طراحی بر خلاف مسائل علوم تجربی، دارای ماهیتی بدساختار و بدتعریف بوده و مسیرهای شفاف و چارچوب های از پیش تعیین شده ای برای حل آن ها وجود ندارد. با توجه به این که طراحان مبتدی فاقد تجربه کافی در مواجهه با این مسائل هستند، ممکن است در حل آن ها دچار سردرگمی شده و به کپی برداری و یا تبعیت کامل از رویکرد مدرس روی آورند که نتیجه آن ممانعت از ارتقاء مهارت و خلاقیت در آن ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به راهکاری برای تغییر ماهیت مسئله بد ساختار طراحی به مسئله ای نسبتاً خوش ساختار و بهره گیری از آن در آموزش طراحان مبتدی بوده است. این هدف با تبیین مدلی جهت قاب بندی مسئله طراحی با بهره گیری از نمونه آثار پیشین طراحی که اصطلاحاً سوابق طراحی نامیده می شود، پی گرفته شد. این مدل پیشنهادی بر اساس روش تحقیق شبه تجربی مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور ابتدا 28 نفر از دانشجویان ترم 4 رشته معماری در دو گروه شاهد و آزمون دسته بندی شدند، سپس اعضاء گروه شاهد بدون بهره گیری از سوابق طراحی و تنها بر پایه تجارب قبلی و اعضاء گروه آزمون با استفاده از مدل پیشنهادی و بر اساس ترکیب نمونه هایی از سوابق طراحی، تمرین مورد نظر را انجام دادند. نتایج حاصل نشان داد طرحواره های گروه آزمون در مقایسه با طرحواره های گروه شاهد میانگین امتیاز بالاتری را کسب کردند. همچنین بهره گیری از مدل پیشنهادی موجب کاهش احتمال تقلید و افزایش تنوع در طرحواره های گروه آزمون گردید.
بررسی تطبیقی رویکردهای معماری معاصر ایران (بازشناسی نظریه در آثار سه نسل از معماران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲
1-10
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به معماری معاصر ایران و نسل های مختلف آن چنین بر می آید که نمونه های برتری در معماری این دوران وجود دارد که می توان بر اساس نوع مؤلفه های نقد معماری، آنها را به جریانی ویژه در معماری ایران و مستقل از رویکردهای معماری غرب،وابسته دانست. این پژوهش بر اساس روش مورد پژوهی، در پی آن است تا با تحلیل نشانه ها و جریانات فکری موجود در متن آثار معماران، به شناخت گرایش ها و رویکردهای نسل های معماری معاصر بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که آیا تسلسل معنی داری در مفاهیم بکار رفته توسط معماران در دوره های مختلف وجود دارد؟ فرض براین است که تبیین گرایش های معماران معاصر ، از مدرنیسم ایرانی گرفته تا گرایشهای ملی گرایانه، تجدید حیات گونه و یا کلاسیک بازاری، ضمن این که می تواند ارزش و اهمیت هر اثر را در رابطه با متن تاریخی کشور ارزیابی کند، با تبیین ریشه ها و شاخص های قابل اتکا، سبب می شود تا جریان تئوریک موجود در تاریخ معماری معاصر ایران بازشناسی گردد. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل تطبیقی آثار معماری سه نسل از معماران معاصر ، همچنین با استناد به توصیف های صاحب نظران، چنین بر می آید که جریان نظریه در معماری معاصر، در چارچوب چهار مقوله مشخص نظیر ایده های ساختار دهنده، ارجاعات سبک شناسانه، گزینش فرم و نوع مصالح قابل تبیین می باشد.
بررسی تطبیقی مفهوم واژه «انتزاع» در هنر اسلامی و هنر غربی (براساس نظریات سنت گرایان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
79 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نظریه پرد ازان حوزه حکمت و هنر اسلامی نظیر «بورکهارت» هنر اسلامی را انتزاعی یا تجرید ی می د انند که با بیانی نماد ین، رموز الهی را د ر هنر شرقی بازتاب می د هد . از این رو هنر سنتی هنری قد سی با بیانی انتزاعی است که از بازنمایی فیگوراتیو و طبیعت نگاری می پرهیزد . از سوی د یگر، د ر اروپای قرن بیستم جنبشی د ر هنرهای تجسمی پاگرفت که «کاند ینسکی» مبد ع آن بود و د ر پی کشف امکانات بصری فارغ از د ایره د ید اری - روایی جهان واقعی تلاش می کرد . آن ها عقید ه د اشتند نقاشی باید همچون موسیقی خود ش را از بند میمه سیس Mimesis یا تقلید از طبیعت و روایت برهاند و صرفاً با اَشکال و رنگ، د ر مخاطب تأثیر کند . هرد و نگرش، د لایل و مبانی نظری خود را د ارند که با یکد یگر متفاوتند . د ر این تحقیق تلاش بر این است که بد انیم واژه «انتزاع» د ر هرد و د ید گاه د ارای چه مفهوم، کارکرد و ویژگی هایی است؟ مفاهیمی که سنت گرایان و هنرشناسان غربی از واژه «انتزاع» اتخاذ می کنند ، چیست و چه نسبتی باهم د ارند ؟روش پژوهش: این مقاله پژوهشی، بنیاد ی با روشی توصیفی-تحلیلی است که ابتد ا به شناخت د قیق واژه «انتزاع» می پردازد، سپس با بررسی ویژگی های هنر اسلامی نزد متفکران سنت گرا و نیز مفهوم واژه «انتزاع» نزد هنرشناسان غربی آشنا می شود . و در نهایت به تطبیق این د و مفهوم می پرد ازد .اهد اف پژوهش: این مقاله طرح بحثی هنرشناسی و سبک شناختی است که به حوزه نظری پژوهش هنر مربوط می شود و د ر امر توسعه بحث هایی د ر باب «چیستی هنر» مؤثر خواهد بود .نتیجه گیری: شباهت ها و تفاوت هایی د ر کاربرد از واژه «انتزاع» د ر هنر اسلامی و هنر غربی د ید ه می شود ؛ د ر هرد و هنرمند و مخاطب از جهان و ماد یات و عینیات جد ا می شوند . هر د و د ید گاه، چیزی را فراتر از آنچه ما می بینیم بر ما عرضه می کنند از این رو هنرمند ان برای این کار به رمز و راز و سمبل و نماد رو می آورند .
نقش محوری فضای باز در تحقق معماری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
81 - 90
حوزههای تخصصی:
نتایج فاجعه آمیز استفاده بی رویه از منابع طبیعی و عدم توجه به مسائل زیست محیطی، طراحی پایدار و به دنبال آن معماری پایدار را اجتناب ناپذیر کرده است. پژوهش حاضر با تکیه بر ویژگی پایداری در معماری بومی ایران در مناطق کویری و همچنین با تأکید بر نقش جوهری فضاهای باز در این معماری بر آن است تا نقش کلیدی فضاهای باز را در خلق معماری بومی پایدار، مورد بررسی قرار دهد؛ لذا فضاهای باز به عنوان عناصر پایه معماری کویر مورد ارزشیابی قرار گرفته و با اصول پایداری مورد مقایسه تطبیقی قرار می گیرند. نتایج حاصل از پژوهش بر این مهم تأکید دارند که فضاهای باز در معماری بومی کویر نه تنها خود دارای مختصات پایداری محورند بلکه زمینه ساز دستیابی به پایداری بوده و نقشی اساسی در تحقق پایداری داشته اند. پژوهش به روش کیفی صورت گرفته و ابزار جمع آوری اطلاعات منابع مکتوب، اسناد و مشاهدات عینی بوده است.
تطبیق نشانه شناسانه الگوی معماری ارگ کریم خان با درون مایه های فرهنگ ایلاتی زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
193 - 209
حوزههای تخصصی:
در شکل گیری آثار معماری گذشته، فرهنگ بر مبنای امکانات، نیازها، اعتقادات، بوم و اقلیم در کنار پدیده های محیطی دیگری ازجمله خصوصیات کارکردی، انسانی، جنبه های زیبایی شناسانه، مصالح و سازه، همواره به تناسب موقعیت زمانی-مکانی و عملکرد بنا با نقش ها و ارزش های مختلف اثرگذار بوده است. ازاین رو این تحقیق با به کارگیری نشانه شناسی فرهنگی به عنوان ابزاری در خوانش دلالت های تصریحی و تلویحی موجود در پدیده ها به مثابه نظامی از نشانه های فرهنگی، درصدد رمزگشایی و شناخت مفاهیم و استعاره های معنایی در شیوه سازمان یابی فضا و مفاهیم اصلی شکل دهنده به معماری ارگ کریم خان است. پژوهش حاضر به روش تاریخی-تفسیری و با راهبرد نشانه شناسی فرهنگی، به شناسایی مفاهیم فرهنگی و زمینه های تأثیرپذیری بنا از شیوه زندگی و حکومت خاندان زندیه و تطبیق خصوصیات منحصربه فرد آن با درون مایه های هنر ایلیاتی رسیده است. نتایج نشان می دهد هنر ایلیاتی واجد مراتبی از خلق دنیایی غیر بازنمودی است که در آن واقعیت تصویری پدیده ها مستقل از هر خصلت بازنمودی و بیانگری شکل می گیرد. می توان گفت توجه به این فرآیند (مواردی همچون سادگی؛ بی پیرایگی؛ پیوند با طبیعت؛ سرخوشی و شادابی و آرامش) عدم وجود هرگونه نگاه کارکردی و محافظه کارانه صرف را در محتوای هنر و معماری دوره زندیه تأیید و مشخص می کند که «کارکردگرایی اندیشه ورزانه هنر قومی» پس از درون مایه «طبیعت گرایی» و «ساده سازی حاصل از انتزاع مفاهیم»، به عنوان سومین درون مایه ی مهم هنر قومی در الگوی فضایی و تزئینات ارگ کریم خان تأثیرگذار بوده، که به صورت تنوع گسترده و حضور قوی دیوارنگاره ها با مضمون نقوش انتزاعی و هندسی عناصر طبیعت با فن و اسلوب اجرای مکتب شیراز نمود یافته است.
مدل ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه های میراث فرهنگی جهانی (نمونه مطالعه: عرصه ثبت جهانی شهر تاریخی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه های میراث فرهنگی جهانی به عنوان یکی از اساسی ترین موضوعات در فرایند نظارت بر میراث می باشد؛ که باید علاوه بر تمرکز بر حفاظت از ارزش های ملموس و ناملموس، همچنین بر برقراری ارتباط با برجستگی و منزلت فرهنگی سایت میراثی تاکید داشته باشد و این فرایند ارزیابی باید با مشارکت ذینفعان مختلف مرتبط با بستر فرهنگی مربوطه محقق گردد. روش ها: پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی- توسعه ای می باشد و در دو بخش مطالعات نظری و عملی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در بخش نظری از روش استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا و استنتاج منطقی و در بخش عملی از روش پیمایشی و تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شده است. یافته ها: نتایج بیانگر آن است که شاخص "حس دلبستگی مکانی" به عنوان مهمترین عامل در ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه میراث جهانی شهر تاریخی یزد محسوب می گردد و محله شاه ابوالقاسم دارای بالاترین رتبه و محله دارالشفاء دارای پایین ترین رتبه ی وضعیت حفاظت در میان محلات مورد مطالعه می باشد. نتیجه گیری: مدل پیشنهادی ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه میراث جهانی شهر تاریخی یزد مبتنی بر معیار "حفاظت و انتقال برجستگی و منزلت فرهنگی سایت میراثی" تحت تاثیر زیر معیارهای "یکپارچگی" و "اصالت" و همچنین معیار "تجربه سایت میراثی" تحت تاثیر زیر معیارهای "ادراک برجستگی و منزلت فرهنگی" و "تجربه اصالت" تدوین می گردد. بهره گیری به طور ادواری از این مدل در فرایند نظارت، می تواند بستر مناسبی را برای سنجش میزان کارامدی سیستم مدیریت میراث فراهم سازد.
تأثیر متقابل موسیقی مذهبی و معماری عصر قاجار در تحول فضاهای جمعی اسلامی(نمونه موردی: تکیه دولت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳
43-50
حوزههای تخصصی:
فضاهای جمعی شهرهای ایران پس از اسلام، تحت تأثیر آموز هها و فرامین این دین مبین شکل گرفته است. کیفیت و کارکرد همراه با عوامل کالبدی به کار رفته در شهرها منجر به ایجاد فضاهای جمعی و افزایش حضور مردم در این فضاها گردیده است. در دوره قاجار با شروع حکومت ناصرالدین شاه و روابط اقتصادی و فرهنگی ایران با کشورهای اروپایی و تحولاتی چون سفر شاهان قاجار به اروپا، اعزام دانشجویان به خارج از کشور و تأسیس دارالفنون، زمینه تأثیرپذیری ایران از فرهنگ غربی فراهم آمد. ناصرالدین شاه که در مسافرت هایش به اروپا با تئاترها و سال نهای نمایش آنجا آشنا شده و چنین نمای شهایی مورد پسندش واقع شده بود، دستور به ساخت مکانی داد که نمای شهای بزرگ در آن برگزار شود، این مکان بعدها به تکیه دولت معروف گشت که باشکوه ترین تعزی هها در آن برگزار می شد. شاهزادگان و بزرگان و اشراف دولت هم به پیروی از شاه، هر یک مجالس تعزیه خوانی به راه انداختند. رفته رفته در هر محله و گذر بزرگ تهران تکیه هایی ساخته شد که مخارج آن را ساکنان هر محل فراهم م یکردند. این آغازی بود بر ایجاد بناهایی برای جا دادن تعداد افراد زیادی که به منظور تماشای تعزیه و برپایی عزاداری گرد هم جمع می آمدند. چرا که پیش از آن رسم نبود نمایش و موسیقی را برای توده مردم عرضه کنند و موسیقی تنها در مجالس خلوت اهل فن مطرح می شد. در این مقاله با روش توصیفی-تاریخی، ابتدا به بررسی موسیقی عصر قاجار و نیازی که در آن دوره برای ایجاد فضاهای جمعی پدید آمد پرداخته شده است؛ سپس پاسخ هایی که معماری آن عصر به این نیاز داد و پیشینه و جایگاه تکیه ها و نمایش خان هها در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. بنای تکیه دولت تهران به عنوان نمونه موردی این پژوهش، مورد تحلیل فضایی و کالبدی معماری قرار گرفته است.
اولویت بندی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری در محدوده های بازآفرینی شده تاریخی (مطالعه موردی: محدوده تاریخی زندیه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
61 - 74
حوزههای تخصصی:
شناخت قابلیتها و جاذبه های گردشگری، در راستای توسعه شهری و ارتقاء حضور گردشگران، حائز اهمیت می باشد. هدف از این پژوهش شناسایی قابلیتها و جاذبه های گردشگری در محدوده های بازآفرینی شده تاریخی، می باشد. در گام اول، جهت شناسایی اصول بازآفرینی گردشگری محور با روش تحلیل محتوا، به ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺘﻮن ﻧﻈﺮی شامل ﺗﻌﺎرﯾﻒ و بررسی دﯾﺪﮔﺎه و نظریات اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان پرداخته شده است. در گام دوم، با بهره گیری از روش میدانی، معیارهای بازآفرینی شهری گردشگری محور، از طریق پرسشنامه گردشگران شهری در محور بازآفرینی شده زندیه شیراز، مورد آزمون واقع شده که پرسشنامه گردشگران شهری با نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون فریدمن تحلیل شده و قابلیتهای تاریخی و یادمانی در اولویت اول و قابلیت های فرهنگی، تفریحی و محیطی در اولویت های دوم تا چهارم قرار دارند. این خود راهنمای مناسبی جهت برنامه ریزی های بازآفرینی شهری در محدوده زندیه با محوریت گردشگری خواهد بود.
بررسی رابطه تئوری ترجیحات محیطی و نظم بلوک های شهری نمونه موردی: محله های خانه اصفهان و مرداویج شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
125 - 136
حوزههای تخصصی:
تئوری ترجیحات محیطی، یکی از تئوری های پایه در روانشناسیمحیطیاست که تاکنون پژوهش های زیادی براساس آن انجام شده است. آنچه که تاکنون بر اساس این تئوری رایج بوده، بررسی متغیرهای آن به عنوان معانی صریح بوده درحالی که در این پژوهش متغیرهای این تئوری به عنوان معانی ضمنی مورد مطالعه قرار گرفته اند. در این پژوهش هدف آن است که ارتباط بین چهار متغیر این تئوری (انسجام، پیچیدگی، خوانایی، رمزآلودی) و نظم بلوک های شهری مورد مطالعه قرار گیرد. برای رسیدن به این هدف دو محله خانه اصفهان و مرداویج شهر اصفهان به عنوان محدوده های پژوهش انتخاب شده اند. جامعه آماری مورد بررسی افراد ساکن دو محله نام برده هستند که طبق روش های آماری، حجم نمونه مورد بررسی 200 نفر (100 نفر در هر محله) هست. روش مورد استفاده در این پژوهش همبستگی بوده و رابطه متغیرهای تئوری ترجیحات محیطی و نظم بلوک های شهری با آزمون خی دو و فیشر بررسی شده و به این نتیجه می رسد که محدوده ها با نظم ساده دارای انسجام و خوانایی بیشتر بوده و محدوده ها با نظم پیچیده دارای رمزآلودی و پیچیدگی بیشتر بوده است.
Evaluating the Effects of Architectural Aspects on Student Sociability (Case Study: Tehran University)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۴ - Serial Number ۳۸, Autumn ۲۰۲۰
57 - 66
حوزههای تخصصی:
The sociability and quality of behavior settings, according to general psychology data, are the most significant environmental values, measuring which helps to assess the success of environmental and architectural aspects. The present study was aimed at investigating the efficient environmental characteristics for the achievement of sociability in educational space. This issue has been addressed by examining the type and manner of interactions of students at the University of Tehran as well as qualified environmental factors facilitating, or restricting these interactions. In this study, data were collected as a combination of three methods of interview, observation, and questionnaire; with a population of students at the University of Tehran. With regards to statistical investigations, the sample size was 386 taken with a simple random sampling, and the data were analyzed using SPSS22 software. The one-sample t-test was also used for data analysis in order to find a logical relationship between variables. The results have shown that all environmental indicators are of significant importance for students in the formation of social interactions between students.
Density and Quality of Spaces in Relation to Built-Forms (Case S tudy: Commercially Active Centers In Addis Ababa (Pedes trian Density And Pedes trian Priority))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A vibrant and commercially active center is often the result of interesting, diverse building styles and or built-forms, pedestrian density along with variety of quality public places where people feel comfortable, spending time and shopping items for domestic and commercial functions in cities like Addis Ababa. The scale and design of buildings, pedestrian density, and other physical characteristics will determine the quality of built form and public spaces and how well they create an attractive and pedestrian friendly and welcoming environment in relation to built-up and pedestrian density.On the other hand, not many studies have been undertaken in relation to the concept and theory of “Pedestrian Density and Quality of Spaces”. This research is aimed to analyze and explore the relationship among urban space quality, pedestrian density and built-form of the city in commercially active centers so as to contribute to a better understanding of the correlation among pedestrian density, built-form and quality of urban space. Hence, the study employed multiple data sources through quantitative and qualitative approaches (Triangulation). Finally, the research ended with arriving at answers for research questions through both statistical and non statistical techniques. The research result has highly addressed and concluded that Pedestrian friendly Streets with pedestrian density thresholds in commercially active built-environments are places that people like walking and want to stay in, with real character and sense of place. It concludes with an overview of emerging thinking/implications where further efforts are required in the future
شناسایی موانع و ارائه ی چارچوبِ عملیاتی برای ارتقای کیفیت معماری صنعتی در ایران
حوزههای تخصصی:
معماری صنعتی در ایران علی رغم برخورداری از یک پیشینه قوی تاریخی، حسب شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در پروژه های جاری صنعتی چندان مورد توجه قرارنمی گیرد و با وجود صرف هزینه های قابل توجه در ایجاد زیر ساخت های صنعتی، در ساختمان ها و بناهایی که برای فعالیت های صنعتی طراحی می شوند ارزش های معمارانه و مبانی معماری صنعتی مورد توجه قرارنمی گیرد. این پژوهش با هدف شناسایی تنگنا ها و مشکلاتِ نقش آفرینی معماران در پروژه های صنعتی و ارایه راهکارهایی برای ارتقای کیفیت فضایی ساختمان های صنعتی انجام شده است. در این راستا مصاحبه هایی با کارشناسان و مدیران بنگاه های صنعتی انجام شد. تحلیل مصاحبه ها نشان داد یکی از موانع کلیدیِ عدم توجه به معماری صنعتی در ایران برداشت های نادرست است که شفاف سازی در خصوص آنها می تواند زمینه های مناسبی برای نقش آفرینی معماران در پروژه های صنعتی فراهم کند. با تحلیل دغدغه ها و انتظارات دست اندرکاران صنعت و رجوع به مبانی نظری مرتبط، تلاش شده یک تعریف عملیاتی و شفاف برای معماری صنعتی ارایه شود. در نهایت متعاقب آن یک چارچوب ۳ سطحی برای نقش آفرینی معماران در پروژه های صنعتی ارایه شد. یافته کلیدی این پژوهش حاکی از این امر است که معماری صنعتی یک ضرورتِ کسب و کار صنعتی است که می تواند باعث افزایش بهره وری نیروی انسانی و کیفیت محصولات صنعتی شود.
بررسی تاثیر اقلیم و مولفه های تاثیرگذار آن بر کاروانسراهای سنتی کرمان
حوزههای تخصصی:
در معماری سنتی ایران توجه به مسائل اقلیمی حائز اهمیت بوده است و بر کالبد بنا تأثیر بسزایی داشته است. حاشیه جنوب شرق ایران دارای اقلیم گرم و خشک است و توجه به مؤلفه های اقلیمی در فرآیند طراحی کاروانسرا در این منطقه، می تواند به بالا بردن سطح آسایش ساختمان کمک کند. در همین راستا، در این پژوهش چند نمونه کاروانسرا سنتی شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفته و الگوها و مفاهیم، رویکردها و نظریه ها، ساختار و نحوه شکل گیری، انتظامات فضایی با رویکرد اقلیمی بناها تحلیل شده اند. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و مطالعات آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. هدف این پژوهش، استخراج الگوهای اقلیمی از فضاهای عمومی سنتی با تطابق ویژگی های مؤلفه اقلیمی در شهر کرمان با ویژگی های فضاهای عملکردی داخلی کاروانسراهای سنتی است و در پی پاسخ به این سؤال است که این الگوها تا چه حد متناسب و متأثر از اقلیم هستند. تطابق الگوهای به دست آمده از نمونه های کاروانسراهای سنتی مورد بررسی با مؤلفه اقلیم منطقه نشان می دهد که مشخصه های فضاهای زیستی در نمونه های مورد مطالعه از ویژگی های اقلیمی شهر کرمان پیروی می کند و به اهداف اقلیمی در منطقه گرم و خشک پاسخ می دهند.
Making Invisible City Visible: A Solution for Mapping Hidden Socioeconomic Patterns in Tehran
منبع:
Socio-Spatial Studies, Vol ۳, Issue ۵, Winter ۲۰۱۹
39 - 49
حوزههای تخصصی:
Today, urban areas are among the most complex social landscapes. In order to detect and to resolve urban social problems, urban planners require a deep recognition of this complexity. Synthetic homogeneous neighborhoods offer one approach in moving towards reimagining some of the invisible socioeconomic aspects of urban life. In this paper, we use Openshaw’s Automated Zone Design (AZD) methods that utilize an array of factors and algorithms to generate new homogenous socio-spatial units based on both statistical and heuristic procedures. The results are polygons (pseudo neighborhoods) which represent a specific underlying socioeconomic patterning across the city. Using Tehran as our case, the hidden socioeconomic patterns are different from the administrative city divisions and cartographic. The consistency of the new zone design was checked through global and local Moran’s I; upon given assumption that for the resulted homogenous polygons (neighborhood), there is no spatial autocorrelation in the new zone design map. The results showed the random distribution for all but one socioeconomic indices in the new zone design map. The result converts heterogeneous urban divisions into new homogenous polygons (neighborhoods) by regrouping basic socioeconomic and spatial units.
تحول معنی درباززنده سازی خانه های تاریخی با رویکرد نشانه شناسی
حوزههای تخصصی:
امروزه معنامندی فضایی ا ز مهم ترین راهکارهای کیفیت بخشی به فضای معماری است و طراحان و معماران در این زمینه تلاش میکنند. فضا یا یک ساختار فضایی ،یک متن است.هر بنای مرمت شده ساختاری دارد که نشانه های آن با مخاطبانش سخن میگوید وبرمعنای ویژه ای دلالت میکند. در این مقاله ارتباط میان حفاظت معماری و نشانه شناسی مورد تحلیل قرار می گیرد. هر متن اجتماعی(مانند معماری) حامل مجموعه ای از پیام ها بوده که به وسیله رمزگان ها و روابط درون متنی به مخاطب منتقل می شوند. این نشانه ها توسط خالق کد گذاری شده و خواننده(مخاطب) بر پایه قراردادهای اجتماعی، برداشت های ذهنی و زاویه نگاه خود به رمزگشایی و معنا سازی برای متن( معماری) تلاش می کند. در این مقاله جهت تبیین این مسئله، ضمن تشریح مفاهیم سه دیدگاه نشانه شناسیِ ساختارگرا و پساساختارگرا وفرهنگی معرفی می گردند.در این مقاله پس از بررسی نظریات نشانه شناسان، خوانش معماری متن از دیدگاه های ذکر شده مورد قیاس قرار گرفته است. تمرکز اصلی تحقیق بر بازنمود معنای حفاظت معماری، که از لایه های متعدد معنا تشکیل شده است، می باشد. هدف این پژوهش تحلیل عناصر مهم نشانه ای در باززنده سازی خانه های تاریخی است تا به این سوال پاسخ داده شود: نحوه حفاظت عناصر کالبدی معماری خانه با چه مولفه هایی و درچه راستایی باید صورت پذیرد ؟ نتایج تحقیق نشان می دهدحفاظت واحیاء خانه با توجه به پنداشت های فرهنگی وتوجه به بوم نشانه شناسی، معنی می یابد.
فضاهای زیرزمینی در معماری بومی اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۷
35 - 44
حوزههای تخصصی:
فضاهای زیرزمینی قدیمیترین نوع سرپناه بشر محسوب می گردند که دارای پیشینه ای فراتر از اولین بناهای معمول ساخته شده بر زمین می باشند. استفاده نوین از این روش، به دنبال بحران انرژی در دنیا مطرح گردید و هنوز در ابتدای مسیر خود قرار دارد. با وجود پیشرفت کند سامانه های زیرزمینی، نامتعارف بودن آن در نظر عمومی و ناآگاهی بسیاری از جوامع نسبت به اجرا و فواید این نوع از ساختمان سازی، معماری بومی ایران دارای شواهد متنوعی از آن است. در پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی به بررسی فضاهای زیرزمینی در معماری بومی اقلیم گرم و خشک ایران پرداخته که هر یک با ویژگی های فنی و اجرایی خود به صورت عنصر اقلیمی در کنار سایر فضاها به کار گرفته شده است. شاخص های این فضاها در تطابق با اصول معماری ایرانی است و از آنجا که قابل انطباق با اصول معماری سبز می باشد، می تواند معماری سبز ایرانی نامیده شود.
تبیین آراء مطرح در شهرسازی اسلامی بر مبنای رویکرد تلفیقی: تحولات دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
113-97
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر و شهرسازی اسلامی موضوعی جذاب و بسیار چالش برانگیز و مخاطب طلب است. آنچه شهر و شهرسازی اسلامی را در اولویت بررسی و تحقیق قرار می دهد یک حکومت اسلامی و قوانین اسلامی رایج در آن حکومت است. عمران و آبادی زمین باید در خدمت حیات معقول انسان باشد و حیات ابدی انسان والاتر از عمران و آبادی صرف است. اهداف: هدف این مقاله، نگاهی اجمالی به رویکردهای موجود در مطالعات شهرسازی اسلامی و معرفی رویکرد مطالعات تلفیقی در شهرسازی اسلامی است. روش ها: مطالعه حاضر از نظر هدف توسعه ای، از نظر اجرا توصیفی و از نظر روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی منابع، درباره موضوع است. داده های مورد نیاز با روش اسنادی جمع آوری شده است. یافته ها: این مقاله از طریق بازخوانی آرا و آثار مطرح و دیدگاه صاحبنظران، سعی در بررسی اصول اساسی شهر اسلامی دارد. برای این امر آرا ایشان را طبق دسته بندی های مطرح در چارچوب نظری بررسی می کند و اختلاف در دیدگاه ها و بیان مفاهیم متفاوت در باب شهر اسلامی را شاهد می گردد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد شهر و شهرسازی اسلامی، باید به اصول کلی اسلام رجوع کند و وارد جزئیات نشود و برای شکل گیری شهر از قوه عقل پیروی شود. این اصل سبب پیروزی اصول کلی اسلام بر شهر خواهد شد. به عنوان راهکار پیش رو در مطالعات شهرسازی اسلامی می توان به نقشه جامع مدیریت اسلامی با نام نجما اشاره کرد که به عنوان یک سند بالادستی و جامع می تواند در حوزه پژوهش به مطالعات حوزه اسلامی در شاخه های مختلف ورود کرده و مکمل مطالعات میان رشته ای باشد.
نقش محدوده های شهری در کنترل و هدایت توسعه شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
151 - 173
حوزههای تخصصی:
گسترش سریع شهرها باعث بروز معضلاتی چون رشد ابعاد کالبدی شهرها، پدیدار شدن اشکال متنوعی از سکونتگاه های بزرگ حاصل از پراکنده رویی شهری و تداوم ساخت و ساز در زمین های آسیب پذیر یا مستعد توسعه پیرامون شهرها شده است. به همین دلیل تعیین محدوده های شهری به عنوان یکی از سیاست های مهار شهری، معمولاً بخشی از راهبردهای برنامه ریزی کاربری زمین و منطقه بندی در مدیریت رشد را تشکیل می دهد که به منظور جلوگیری از گسترش ناخواسته و نابه هنجار شهری، توسعه آینده شهر را درون یک خط یا پهنه در نظر می گیرد. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل نقش محدوده های شهری در کنترل و هدایت توسعه شهری در تهران است. روش بررسی، مطالعات اسنادی، تحلیل های محتوایی و سایر روش های مقدور جمع آوری و تحلیل اطلاعات است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظام مدیریت توسعه شهری تهران از نقش ممانعت از توسعه با تعیین کمربند سبز و همچنین نقش کنترل و هدایت توسعه با تعیین محدوده و حریم شهر به صورت همزمان در محدوده های شهری بهره جسته است، ولی با تداوم چالش های یاد شده، نتوانسته نقش خود را در جهت دستیابی به توسعه موزون به خوبی ایفا کند. در عین حال، این محدوده ها هرچند با ضعف ها و نارسایی هایی در اجرا و تحقق اهداف خود روبه رو بوده اند، اما در جهت کنترل و هدایت توسعه شهری نسبتاً مؤثر بوده اند.