فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۴۱ تا ۳٬۲۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بیمار به فردی اطلاق می شود که از ناراحتی یا اختلال روحی یا جسمی و یا هر دوی آنها رنج می برد. بیمارستانها و سایر مراکز درمانی به عنوان مکان هایی به شمار می روند که بیماران جهت تشخیص و درمان بیماری خود به آنها رجوع می کنند، لذا تأثیر گرافیک محیطی بیمارستان بر بیماران با توجه به شرایط حساس و آسیب پذیری بیماران بسیار حائز اهمیت است. یکی از مؤلفه های بسیار تأثیر گذار در گرافیک محیطی بیمارستان رنگ ها می باشند. رنگ عاملی است که هم بر جسم و هم بر روان انسان تأثیر گذار است. لذا این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سؤالها است که انتخاب رنگ در بخش بستری بیمارستان بر اساس چه مؤلفه هایی می باشد و این امر چه نقشی در تشخیص و روند درمان بیماران، روحیات آنها و همچنین عملکرد کارکنان مراکز درمانی دارند.
در این مقاله ابتدا به مطالعه ی رنگ و تأثیرات آن بر انسان به عنوان یکی از مؤلفه های مهم گرافیک محیطی پرداخته است، سپس با مشخص کردن وضعیت بیمار و نیازهای وی به بررسی عوامل موثر در انتخاب رنگ ها و تأثیرات آن ها در بخش بستری بیمارستان پرداخته ایم. روش تحقیق بکار گرفته در این نوشتار مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است و رویکردی توصیفی دارد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که رنگ ها بنا بر فیزیک خود و همچنین تأثیرات روانشناختی خاص خود می توانند تأثیرات مشخصی را بر بیماران به جا بگذارند و همچنین عملکردهای بخش بستری بیمارستان استفاده از رنگ های مشخصی را طلب می کند و طراح در طراحی بیمارستان می بایست این عوامل را در نظر بگیرد.
نتیجه اینکه، به کارگیری صحیح رنگ ها در بخش های مختلف مرکز درمانی از جمله بخش بستری بیمارستان ها عاملی بسیار مهم در روند بهبود بیماران به شمار می آید. طراح با ایجاد محیطی مناسب و مطبوع با استفاده از رنگ ها به طور مستقیم و غیرمستقیم در وضعیت روحی و روانی و همچنین جسمی بیمار تأثیر می گذارد و سرعت روند بهبود وی را تغییر می دهد. بازدهی و کارایی پرسنل بیمارستانی و همچنین وضعیت روحی و روانی همراهان بیمار نیز متأثر از این طراحی می باشد.
بازشناسی عوامل سازنده سلسله مراتب نوری در فضای معماری ایرانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: سلسله مراتب نوری موضوعی فرعی اما بسیار تاثیرگذار در ادراک فضا و خلق تجربه ای ناب در معماری می باشد. سلسله مراتب نوری به درجه بندی نور در فضای معماری اشاره دارد؛ درجه بندی نور، اولویت های محتویات فضا را مشخص و رتبه بندی می کند و بدینگونه چشم مخاطب را در فضا هدایت می نماید. این موضوع در معماری ایرانی- اسلامی نیز بسیار اهمیت داشته و در ساخت بناها به شیوه های گوناگون از این عامل برای ایجاد فضای خوشایند بهره گرفته می شده است. روش ها: جهت شناسایی عواملی که به ایجاد سلسله مراتب نوری کمک می کردند، از متخصصین حوزه معماری ایرانی- اسلامی به روش دلفی نظرسنجی شد تا در درجه اول عوامل سازنده و سپس نقش آنها بطور دقیق به عنوان عامل بنیادی، اصلی یا مکمل شناسایی کنند. همچنین در انتها از متخصصین خواسته شد که نقش عوامل را در ایجاد سلسله مراتب نوری با طیف لیکرت 5 درجه ای رتبه بندی نمایند و نتایج با آزمون ویلکاکسون تحلیل شدند. یافته ها: عوامل سازنده سلسله مراتب نوری به سه دسته "عناصر نورگیر" (بازشو معمولی، بازشو مشبک)، "ارتباط با واسطه با فضای بیرون" و "تزئینات" قابل تقسیم هستند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که متخصصین معتقد به تأثیر چشمگیر "بازشو معمولی" به عنوان "عامل بنیادین" در سلسله مراتب نوری هستند. همچنین "بازشو مشبک" و "فضای معماری" به عنوان عوامل کنترلگر نور، هر دو به عنوان "عامل اصلی" و تزئینات به عنوان "عامل مکمل" جهت شناسایی عوامل موثر در سلسله مراتب نوری قابل شناسایی هستند.
بررسی مولفه های شهر هوشمند در ارتقاء کیفیت زندگی شهری (شهر مورد مطالعه: بابلسر)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم جدید، جهت مقابله با چالش های کنونی شهرها در عرصه ی برنامه ریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است که در طول سال های اخیر بیش از پیش مورد مطالعه و توجه قرار گرفته است. شهر بابلسر نیز با دارا بودن کارکردهای گردشگری-توریستی و دانشگاهی، در حوزه مدیریت شهری دارای مشکلات متعددی در این زمینه است که با بکارگیری مولفه های شهر هوشمند می تواند به بخشی از آن موارد پاسخگو باشد. لذا هدف این تحقیق بررسی مولفه های شهر هوشمند در ارتقاء کیفیت زندگی شهری در بابلسر می باشد. روش شناسی تحقیق مبتنی بر رویکردهای توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق مراجعه به داده های اسنادی و توزیع پرسشنامه ( بدلیل گسترش اپیدمی ویروس کرونا19 - Covid ) به صورت مجازی در سایت های معتبر شهری صورت پذیرفته است. پس از کدگذاری و ورود داده ها به نرم افزار SPSS ، تحلیل داده ها توسط این نرم افزار و آزمون های فریدمن، کندال و کولموگرف-اسمیرنوف انجام شد. نتایج حاصل از آزمون دبلیو کندال نیز طبق بررسی مهمترین مولفه های شهر هوشمند در بابلسر نشان می دهد حکمروایی هوشمند با امتیاز 8722/2 و sw: 2/90 در رتبه و اولویت اول و محیط زیست هوشمند با امتیاز 1/4001و sw: 1/21 در رتبه و اولویت ششم و آخر از دیدگاه کارشناسان می باشد و این در صورتی است که شهروندان شهر بابلسر زندگی هوشمند را با امتیاز 1/3854و sw: 2/29 رتبه و اولویت اول و حکمروایی هوشمند را با امتیاز 1/0033 و sw: 1/20 به عنوان رتبه و اولویت آخر خود موثر دانسته اند. همچنین نتایج حاصل از ارزیابی پاسخ جامعه هدف تحقیق و اعمال امتیاز بر اساس ضریب آلفا کرونباخ در بررسی تاثیر مولفه های شهر هوشمند در کیفیت زندگی شهری بابلسر نشان می دهد، حکمروایی هوشمند با میانگین ارزیابی 99/2 وضعیت: قابل قبول، اقتصاد هوشمند با میانگین ارزیابی 90/1 وضعیت: ضعیف، محیط زیست هوشمند با میانگین ارزیابی 50/1 وضعیت: ضعیف، تحرک هوشمند با میانگین ارزیابی 47/2 وضعیت: قابل قبول، مردم هوشمند با میانگین ارزیابی 69/2 وضعیت: قابل قبول و زندگی هوشمند با میانگین ارزیابی 18/3 وضعیت مطلوبی را در تاثیر خود بر کیفیت زندگی شهری به خود اختصاص داده است .
تبیین معیارهای پایداری اقلیمی در ابنیه سکونتی اقلیم گرم و مرطوب (نمونه موردی: خانه های سنتی اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
161-170
حوزههای تخصصی:
Assessment of the Role of Archetypes in Creation of Sense of Place in Iranian Mosques Using AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۴ - Serial Number ۴۲, Autumn ۲۰۲۱
65 - 74
حوزههای تخصصی:
Taking into account the decrease in public presence in religious places, it appears that one of the main reasons for the los t connection between audiences and sacred sites is the lack of sense of place. Creating a sense of place is the job of architects who utilize several factors to this end. The objective of the present s tudy is to show that in designing, an architect considers a set of the personal unconscious mind and collective unconscious mind to achieve the optimum design based on the needs and a sense of place. Hypotheses were formed based on this. The mos t complete among them was that the mos t solid and adequate unders tanding of place is composed in a space that encompasses a combination of the two groups of semantic and physical archetypes. A variety of phenomenological, environment psychology, and analytical approaches helped the s tudy to realize its objective. A combination of field and library s tudies provided qualitative and quantitative data to the researcher that were analyzed using the Delphi technique. The data obtained by a ques tionnaire were analyzed using analytical hierarchy process 1 (AHP). The findings showed that inducing a sense of place in the Iranian mosque depended on semantic archetypes, and creating, s trengthening, and ensuring the survival of these archetypes turned on more robus t use of physical archetypes.
تأثیر محدوده ی کالبدی مجموعه های مسکونی بر ترس از جرم ساکنان مطالعه موردی: مقایسه ی مجموعه های مسکونی محصور، محصور نمادین و غیرمحصور در شهرک اکباتان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
189 - 204
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر محدوده کالبدی مجموعه های مسکونی بر ادراک ترس از جرم ساکنان آن ها می پردازد. مجموعه های مسکونی را بر اساس نوع محدوده آن ها، می توان به سه نوع مجموعه های مسکونی محصور، محصور نمادین و غیرمحصور دسته بندی کرد. در ادبیات مسکن سازی، به یک طرح مسکونی که در آن سعی می شود از طریق ایجاد حصار و دورازه، یک محدوده کالبدی سخت شکل بگیرد، مجموعهِ مسکونی محصور گفته می شود. علی رغم گسترش مجموعه های مسکونی محصور محصور، توافقی در مورد عملکرد آن ها بر کاهش ترس از جرم وجود ندارد. در این پژوهش، به روش پس رویدادی و نمونه گیری هدفمند، مجموعه های مسکونی شهرک اکباتان تهران به سه دسته مجموعه های مسکونی محصور، محصور نمادین و غیرمحصور تقسیم شدند و در هر دسته، دو مجموعه مسکونی برای مطالعه انتخاب شدند. این نوع نمونه گیری سبب شد که اثر متغیرهای تعدیل کننده اجتماعی و کالبدی کنترل شوند. تجزیه و تحلیل 192 پاسخنامه دریافتی از ساکنان نشان داد که حصارکشی و استخدام نگهبانان در اکباتان کارآیی لازم را برای کاهش ترس از جرم نداشته است و میزان ترس از جرم ساکنان مجموعه های مسکونی محصور و غیرمحصور تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند؛ اما وضعیت در مجموعه های مسکونی محصور نمادین متفاوت است و ترس از جرم کمتری در آن ها وجود دارد. مجموعه های مسکونی محصور نمادین از طریق ایجاد حس محدوده، همراه با مشارکت فعالانه ساکنان در حفاظت از قلمرو، اساسی ترین راه مقابله با جرم و جنایت هستند.
منظر، زمینة ادراک تحول (خوائو نونش)
حوزههای تخصصی:
مفهوم طراحی مشارکتی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۲
17 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کلمه مشارکت از حدود دویست سال پیش، برای اولین بار در امور سیاسی اروپا، برای مشارکت مردان در رای دادن و تصمیم سازی مطرح شد. پس از آن، به تدریج استفاده از این کلمه در سایر ابعاد اجتماعی و محیطی اروپا، رواج پیدا کرد. از حدود سال 1370 تا به امروز در کشور ایران، شاهد استفاده روز افزون از این کلمه در ابعاد گوناگون هستیم. بدین ترتیب، عباراتی نظیر مشارکت سیاسی، مشارکت اجتماعی، مشارکت مدنی، مدیریت مشارکتی و منظر مشارکتی در طی چند دهه اخیر رواج یافته اند. علیرغم استفاده فراوان از عبارت منظر مشارکتی در متون تخصصی، مفهوم دقیق این عبارت در هیچ یک مشخص نشده است و نوشتارهای متعدد، معانی متفاوتی برای آن در نظر گرفته اند. هدف: با توجه به این چندگانگی مفهومی عبارت منظر مشارکتی و همچنین به کارگیری عبارات متعدد و مشابه برای این مفاهیم، هدف این نوشتار، بررسی مفهوم طراحی مشارکتی منظر است. روش تحقیق: روش تحقیق به صورت کیفی و تحلیل محتوا است. ابتدا مفهوم واژه "مشارکت" و کلمات مشابه با آن در متون ایرانی بررسی شده است. سپس در خصوص واژه "منظر"، به دیدگاه متخصصان پرداخته شده است. در نهایت، مفاهیم قابل اتخاذ از کلمه "منظر مشارکتی" از دیدگاه نویسندگان داخلی تبیین شده است. همچنین مفهوم عبارت انگلیسی Participation in landscape Design نیز بررسی شده است. نتیجه گیری: در نهایت با بررسی های انجام شده، مفهومی برای طراحی مشارکتی منظر مشخص شد که علاوه بر آنکه ابعاد عینی و ذهنی منظر را در برمی گیرد و همچنین برای بیان این مفهوم، عبارت طراحی مشارکتی منظر به جای سایر عبارات مشابه پیشنهاد شد.
مدل نظری معاصرسازی مبتنی بر مدیریت تعارض در بافت های تاریخی شهری؛ موردپژوهی: بافت تاریخی شهر ری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
120-136
حوزههای تخصصی:
اهداف: بافت تاریخی شهری به مثابه سند زنده از تاریخ گذشتگان و عامل هویت جمعی، در عمل شاهد تعارض دو مفهوم «توسعه» و «حفاظت» است موضوعی که از چالش های سازمان زیباسازی شهر تهران و شهرداری تهران در اجرای طرح های حفاظت و معاصرسازی شهری است. یکی از چالش های اصلی برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری، تقابل حفاظت با نیازهای معاصر ساکنان است. هدف اصلی پژوهش، تحلیل و مدیریت تعارضات فراروی برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری است تا بتواند با ارائه یک الگوی مفهومی جدید، بستر تحقق رویکرد معاصرسازی شهری مبتنی بر تحلیل تعارض را فراهم نماید. روش ها: پژوهش در چارچوب پارادایم کیفی تدوین و داده های موردنیاز با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، تحلیل اسنادی و مصاحبه عمیق گردآوری شده است. تحلیل تعارضات فراروی برنامه ریزی بافت های تاریخی شهری در چارچوب نظریه زمینه ای و پیوند دو مفهوم مدیریت تعارض و معاصرسازی بر پایه راهبرد استدلال منطقی صورت گرفته است. یافته ها: ضعف و ناکارآمدی نظام برنامه ریزی حفاظت و مدیریت بافت تاریخی در سطح تصمیم گیری، مهم ترین عوامل بروز تقابل نیروهای حفاظت و توسعه در این نواحی هستند؛ که در سطح عملیاتی منجر به ظهور تعارضات ثانویه می گردند. تحلیل ها حاکی از آن است که در صورت مدیریت این تعارضات، تلفیق دو انگاشت مدیریت تعارض و معاصرسازی در این نواحی امکانپذیر خواهد بود. نتیجه گیری: مدیریت و حل تعارض جریان های توسعه و حفاظت در بافت های شهری تاریخی، بستر تحقق توسعه تعاملی حفاظت گرا را که یکی از مولفه های اصلی معاصرسازی شهری است، فراهم می سازد. بنابراین حفظ ارزش ها در عین تامین نیازهای مدرن ساکنان امکان پذیر خواهد بود.
رد پای نقش مایه های تزئیناتی معماری بومی روستایی گیلان در سرزمین آماردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خصوصیات اقلیمی گیلان موجب شده است که تحقیقات چندان شایسته ای در مورد آثار برجای مانده از دنیای کهن در این منطقه صورت نپذیرد و گیلان به لحاظ شناسایی تاریخ کهن آن مهجور واقع گردد. اما با نگاهی به تزئینات معماری بومی در روستاهای گیلان می توان نقش مایه هایی را مشاهده کرد که تا حدودی متمایز از دیگر نقاط ایران است. با بررسی کشفیات باستان شناسی پیش از اسلام در منطقه نیز ردپایی از این نقوش را در معماری امروز می توان یافت. استمرار این نقش مایه ها و بن مایه فکری ای که موجب تداوم به کارگیری این نقوش بوده اند، شالوده این مقاله را تشکیل می دهد. مقاله بر پایه تحقیقات تاریخی و توصیفی و با مطالعات اسنادی و میدانی انجام پذیرفته است. در این مقاله، مقایسه ای تطبیقی بین تزئینات موجود از میان سیزده هزار شیء ثبت شده در موزه شهر رشت، برخی از اشیای در معرض نمایش در موزه ایران باستان که بخش اعظمی از آنها متعلق به تمدن آماردهاست از یک سو و تزئینات معماری بناهای سنتی روستایی گیلان بر اساس برداشت های میدانی از سوی دیگر، صورت گرفته است. نوشتار با نگاهی کوتاه به تاریخ گیلان از زمان های کهن آغاز شده است و سپس کشفیات باستان شناسی اشیایی که در آنها طرح هایی به منظور تزئین به کار گرفته شده است، مورد بررسی قرار گرفت. اهمیت تزئین و پرداختن به جنبه های هنری خلق اثر، از مباحثی است که در حد مقاله به آن توجه شده است و مقایسه تطبیقی نقش مایه های تزئینی امروز با گذشته، محور اصلی این نوشتار است. در پایان، نحله های فکری مولّد این آثار هنری و عوامل این تداوم در به کارگیری طرح های همسان، مورد بررسی قرار گرفته است. حاصل سخن آنکه هنرمند بومی گیلان، به رغم توانایی در ظهور هنر طبیعت گرا، بر اساس نحوه اندیشه درباب انگیزه غایی، دست به خلق هنر انتزاعی و هندسی زده است و این استمرار نحله های فکری، هنرهایی همسان را در طول تاریخ به وجود آورده است.
اندیشه معماری در آیینه نظریه های معاصر معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است که آیا نظریه های معماری محمل مناسبی برای اندیشه معماری بوده اند؟ منظور از اندیشه معماری تفکرات معماران در هنگام طراحی و اجرای ساختمان است، همچنین مباحثی که در دانشکده های معماری طرح می شود. به این منظور ابتدا صورت های گوناگون اندیشه معماری را تعریف می کند؛ نخست اندیشیدن معمار با قواعد برخاسته از عالم معماری، دوم اندیشه صاحب نظران با قواعد برخاسته از اندیشه، و سوم آن چیزی در معماری که بر شناخت و هستی مخاطبان اثر می گذارد. از میان محصولات معماری (ساختمان و طرح ها و متن ها) متن های نظری را به عنوان صریح ترین محمل اندیشه معماری مورد بررسی قرار می دهد. نظریه های معماری را با نظریه های علمی و هنری مقایسه می کند تا دریابد اندیشه ای که در قالب نظریه در می آید ناگزیر از در نظر گرفتن کدام قواعد است. تنها بخشی از اندیشه معماری در نظریه های معماری یافت می شود که بتواند در قالب زبان درآید. بخشی از اندیشه معماری در صورت ساختمانی معماری و در رابطه اش با محیط حاضر است. در نهایت رابطه نظریه های معماری را با شاخه های دانش می سنجد تا امکاناتی که نظریه های معماری برای اندیشیدن در معماری فراهم کرده است، آشکار شود. نظریه پل ارتباطی اندیشه معماری با دیگر صورت های شناخت است و از این طریق دامنه تصورات معماری را گسترده کرده است.
بررسی و مطالعه معماری و شهرسازی آوه در دوره ایلخانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرسازی در دوره ایلخانیان، با توجه به اسناد و مدارک مکتوب باقی مانده از این دوره چون، مبارک غازانی، تاریخ اولجایتو، جامع التواریخ رشیدی و ... و نیز آثارمعماری چون شنب غازانیه، سلطانیه، ربع رشیدی و ... اهمیت بسزایی در نزد حاکمان این دوره داشته است. در ساخت و شکل گیری این شهرها، عوامل متعدد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و بویژه مذهبی دخیل بوده اند. آنچه که در نگاه کلی به نقشه این شهرها ذهن مخاطب را متوجه خود می سازد، پیروی از الگوی ایرانی ساخت شهرها یعنی سه بخش اصلی به نام کهندژ، شارستان و ربض است. بررسی ها و کاوش های انجام شده در منطقه آوه در نهایت منجر به دست یابی به نمونه ای دیگر از چنین گرایشی به مقوله شهر و شهرنشینی در مساحت 220 هکتار در دوره ایلخانی گردید. بدست آوردن آثار معماری از این منطقه از جمله ارگ، شارستان و نیز نوع تزئینات مختص به دوره ایلخانی از جمله کاشی کاری با تاریخ 684 ه.ق. تاییدی بر مطالب فوق الذکر است. نوشتار حاضر به بررسی ویژگی های معماری و شهرسازی آوه، به عنوان نمونه ای نویافته از معماری و شهرسازی ایلخانیان می پردازد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و مطالعات آن به صورت میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است.
پرسش های پژوهش
1: ساختار شهر آوه چگونه است؟
2: مصالح عمده معماری این شهر چه بوده؟
تحلیل و مقایسه میزان رویدادمداری فضاهای عمومی شهری مورد مطالعه: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
85 - 98
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در تجربه های معاصر ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری با نگاه فرهنگ مبنا، رویدادمداری، به عنوان یک راهبرد کلیدی، مطرح شده است. نگاه به پیشینه تحقیقات این حوزه نمایانگر آن است که ماهیت فضاهای عمومی شهری و عوامل سازنده آن ها در شکل گیری رویدادها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. سؤالاتی همچون، چه عواملی بر رویدادمداری فضای شهری تأثیر می گذارد؟ و تأثیر گونه های مختلف فضای عمومی بر میزان رویدادمداری چگونه است؟ ازجمله سؤالات کلیدی هستند که مطالعات پیشین پاسخ روشنی به آن ها نمی دهند.هدف پژوهش : هدف این پژوهش، تبیین و تدوین معیارهای رویدادمداری فضاهای شهری و سپس سنجش و مقایسه میزان رویدادمداری انواع فضاهای شهری منطقه 12 تهران است.روش پژوهش : رویکرد روش شناسی در ای ن مقال ه، ترکیبی از روش های کمی و کیفی است. در گام اول به منظور انتخاب موردهای مطالعه به عنوان مکان رویدادهای منطقه 12، از ابزارهایی چون تحلیل محتوای اسناد، بازدیدهای میدانی و مصاحبه های عمیق با متخصصان استفاده شده است. سپس عوامل مؤثر بر رویدادمداری فضاهای عمومی شهری بامطالعه ادبیات جهانی شناسایی شده و درنهایت از طریق تهیه چک لیست ها و تحلیل آن در نرم افزار SOCNETV به سنجش و مقایسه میزان رویدادمداربودن مکان-رویدادهای قلب تاریخی شهر تهران پرداخته شده است.نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان می دهد از میان معیارهای مؤثر بر رویدادمداری، پنج معیار دسترسی، پیوستگی فضایی، تسهیلات فضایی، همه شمولی و امنیت بیشترین تأثیر بر شکل گیری و دوام رویدادها را دارند. همچنین از میان گونه های مختلف فضاهای عمومی، پیاده راه و بوستان در منطقه 12 تهران میزان رویدادمداری بیشتری در مقایسه با دیگر گونه ها داشته اند.
تغییر ادراک معنا از حرم امام رضا (ع) در نسبت با زمان
حوزههای تخصصی:
امروزه جایگاه بین المللی شهر مشهد به عنوان یکی از قطب های مذهبی و فرهنگی جهان اسلام، ضرورت برجسته کردن حرم مطهر، توجه به بافت پیرامونی و در نتیجه ساماندهی آن را به روشنی نمایان می سازد. عدم توجه به احیا و ساماندهی این بافت می تواند سبب کاهش جذب گردشگر، جابجایی جمعیت ساکن، رکود وضعیت اقتصادی و مهمتر از همه، از بین رفتن هویت و نقش مذهبی- فرهنگی آن گردد. در مقابل آشکار است که افزایش کیفیت معنایی و بصری عرصه های شهری می تواند عامل مهمی در جذب گردشگران مذهبی از سرتاسر نقاط جهان به شهر مشهد و همچنین حفظ ابعاد هویتی و خاطره ای نزد ساکنین و زوار محلی باشد . در پژوهش حاضر سعی بر آن بوده تا به این پرسش که کدام یک از ابعاد ادراک محیط حرم درگذر زمان دستخوش تغییر شده ، پاسخ داده شود. قلمرو مکانی این پژوهش خیابان های منتهی به حرم بوده و در تحقق آن از راهبرد اسنادی و پیمایش اجتماعی استفاده شده است. تأکید این جستار بر تغییر وجوه معنایی ادراک منظر بافت پیرامون حرم مطهر امام رضا (ع) درگذر زمان بوده و ارزیابی آن در ابعاد شناختی، احساسی، تفسیری و ارزش گذاری انجام یافته است. تعداد اعضای نمونه مرحله نظرسنجی 105 نفر می باشد که به روش تصادفی انتخاب و پرسش نامه ای شامل سؤالات باز و بسته میان آنان توزیع شده؛ همچنین تحلیل داده ها با استخراج ضریب رگرسیون میان متغیرهای مستقل و وابسته در نرم افزار SPSS 16 و Exel ارزیابی گردیده است. نتایج نشان می دهند که به سبب ظرفیت پایین بافت کنونی پیرامون حرم، بیشترین تأثیر بر تمایل افراد به تغییر محیط به ترتیب متوجه بعد شناختی، تفسیری، ارزشی و در نهایت بعد احساسی است که این نشان دهنده عدم توجه به ابعاد ادراکی، معنایی و به ویژه در بعد شناختی است که در معنادار شدن بیشتر محیط کمک مؤثری می نماید.
نقش خلاقیت انسانی در توسعه پایدار گردشگری جزیره قشم
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
158-166
حوزههای تخصصی:
نقش خلاقیت نیروی انسانی در فرایند توسعه پایدار، نقشی بی بدیل است و آینده هر ملتی را نیروی انسانی آن تعیین می کند. پایداری در فاكتورهای توازن اجتماعی، محیطی و اقتصادی برای عملكرد طولانی، از مسایل حیاتی دنیای امروز محسوب می گردد. یكی از فاكتورهای مهم موفقیت پایدار یك سازمان و یا كسب و كار، نیروی انسانی خلاق آن سازمان است. انجام فعالیتهای گردشگری که مشاغل گوناگونی راهم به دنبال دارد در هر کشوری بعنوان بخشی از فعالیتهای اقتصادی در کنار بخش صنعت وکشاورزی موجب رونق و پیشرفت اجتماعی- اقتصادی آنان می گردد. هدف اصلی این مقاله بررسی نقش خلاقیت انسانی در توسعه پایدار با تاکید بر پتانسیل های جزیره قشم بر توسعه اجتماعی و اقتصادی این جزیره می باشد. روش تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی با ترکیبی از روش تحقیق کتابخانه ای و میدانی است. در این مقاله سعی شده به نقش خلاقیت در توسعه جزیره قشم که از جنبه اکوتوریسمی که حساسیت خاصی در همه ابعاد اكولوژیك، اقتصادی ، انسانی ، فرهنگی و سیاسی برخوردار است پرادخته می شود. این جزیره بزرگترین جزیره ایرانی خلیج فارس است كه نزدیكترین آنان به ساحل می باشد. توسعه پایدار جزیره با توجه به ماهیت جزیره ای بودن آن از نظر اكولوژیكی و حضور اكوسیستم های خاصی چون جزایر مرجانی، جنگل های حرا و اراضی خاص و وسیع داخلی آن در كنار روند نابسامان توسعه گذشته اش مستلزم دقت خاصی است كه باید حتماً بر شناخت دقیق وضعیت موجود از کلیه جهات خلاقیت انسانی در برنامه ریزی و مدیریتی مستمر از نظر محیط زیست مبتنی باشد.
سازه های هوای فشرده یا سازه های بادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با انواع سیستم های سازه ای، امروزه جزو ضروریات دانشجویان و مهندسان معماری و عمران محسوب می شود. تنوع موضوعات ساخت و ساز و دسترسی به تکنولوژی های جدید به معماران کمک کرده است تا بتوانند در طرح بناهای جدید، بسیار خلاقانه عمل کنند. یکی از گونه های خاص سیستم های سازه ای که چندی است در احداث بناهای موقت و سریع الاجرا مورد استفاده قرار می گیرد، سازه های موسوم به هوای فشرده یا سازه های بادی است. این سازه ها پس از طراحی و ساخت، به سادگی حمل می گردند و در محل برپایی باد می شوند؛ و به همین خاطر می توان از آنها به کرّات استفاده کرد. در این مقاله کوشش بر آن است که به انواع این سازه ها اشاره شود و پس از بیان نظام سازه ای انتقال بار آنها، مزایا و معایب هرکدام تشریح گردد و مصالح و شیوه های ساخت آنها مورد بحث قرار گیرد. دیگر اینکه تلاش بر بیان چگونگی رفتار سازه ای و عوامل مؤثر در نیروهای وارد بر سازه است و توضیح نقاط قوت آنها در عکس العمل پایداری نسبت به زمین لرزه. در پایان نیز برخی از نمونه های واقعی ساخته شده به همراه تصاویر آنها آورده می شود. نتیجه تحقیق نشان می دهد که این سازه ها مزیت های بسیاری دارند، که از آن جمله اند چندمنظوره بودن، سبکی، زمان و هزینه کمِ استقرار برای بهره برداری و جز اینها؛ لیکن اینها محدودیت هایی نیز دارند، همچون ضعیف بودن در برابر بارهای واردشونده، کاربرد محدود و نیز محدودیت استفاده در طرح های معماری گوناگون و نظایر اینها. همچنین این سازه ها به دلیل ویژگی هایی که دارند، برای استفاده در مکان های ورزشی، مکان های صنعتی، کاربردهای نظامی و دیگر مواردی چون نمایشگاه ها، همایش ها، ایستگاه های خدمات رسانی بین راهی و کمپ های پزشکی، مناسب می نمایند.
نقش آب در ریخت شناسی شهر تاریخی قزوین (دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
31 - 46
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کمبود آب به عنوان چالشی همیشگی در ایران وجود دارد. با وجود این اکثر شهرهای ایران سالیان دراز توسط برداشت از آب های زیرزمینی و به وسیله قنات دوام یافته اند و دارای ویژگی های خاصی در ریخت شناسی (مورفولوژی) شهری هستند. زیرساخت سنتی آبی در اکثر شهرهای ایران دارای اثر زیادی در شکل گیری بافت شهری بوده است و نمونه موردی شهر تاریخی قزوین است.هدف پژوهش: پژوهش سعی بر شناساندن نقش آب در عناصر ریخت شناسی شهری است. به عبارت دقیق تر آب که خود در عامل بستر طبیعی شهر قرار دارد بر سه عامل دیگر شکل شهر یعنی نظام ارتباطی، نظام قطعات و نظام ساختمان تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش میزان تأثیرگذاری آب بر این سه عامل است.روش تحقیق: شهر تاریخی قزوین نمونه موردی این پژوهش است. اطلاعات مورد نیاز در خصوص عناصر شکل شهر تاریخی قزوین در دوره قاجار از طریق مشاهدات میدانی و بررسی مدارک و همچنین انجام مصاحبه با ساکنان قدیمی قزوین و متخصصان در این زمینه جمع آوری شد. سپس تحلیل داده ها هم از طریق تحلیل نقشه های به دست آمده از تحقیق و هم از طریق پردازش آمارهای منتج از مصاحبه ها توسط نرم افزارهای مربوط انجام گرفت.نتیجه گیری: با بررسی نحوه حضور آب در چهار عنصر شکل شهر نتیجه شد که آب که خود عنصری متعلق به بستر طبیعی شهر است به عنوان یک عامل مستقل تأثیر زیادی بر شکل شهر یعنی نظام معابر و نظام ساختمان دارد و البته تأثیر عامل آب بر نظام قطعات از دو عامل دیگر کمتر است. به عبارت دیگر آب ابتدا تأثیر زیادی بر نظام ارتباطی و بعد نظام ساختمان و در آخر نظام قطعات شهر دارد و نادیده گرفتن این تأثیر در هنگام مداخله در بافت قدیم باعث می شود که تصمیم گیری جامع و کاملی در مورد بافت تاریخی صورت نگیرد و نتیجه کار واقعی و اصولی نباشد.
تبیین سیاست های فرهنگی تاثیرگذار بر بازآفرینی شهری فرهنگ محور (با تاکید بر تجارب بازآفرینی شهری استانبول ترکیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
95 - 109
حوزههای تخصصی:
در بیست سال اخیر، سیاست های فرهنگی تأثیرگذار بر برنامه ریزی شهری، نیاز به بازآفرینی مناطق بی رونق شهری و حرکت به سمت فعالیت های خلاق فرهنگی در جهت پیشرفت های اقتصادی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش به روش کیفی صورت پذیرفته و ابزار جمع آوری اطلاعات، منابع کتابخانه ای و اسناد بوده است. هدف این پژوهش تبیین مولفه های فرهنگی تأثیر گذار بر بازآفرینی شهری فرهنگ محور می باشد که مولفه هایی چون «کاربری های فرهنگی»، «فعالیت های فرهنگی درفضای عمومی شهری»، «ترکیب فعالیت های فرهنگی با طراحی شهری خلاقانه»، «حفاظت میراث فرهنگی» و «گردشگری فرهنگی» را به عنوان معیارهایی کلیدی معرفی نموده و در سه پروژه بازآفرینی شهری در شهر استانبول ترکیه مورد مقایسه و این نتیجه حاصل گردید که بازآفرینی شهری با بهره گیری از صنایع خلاق فرهنگی منجر به احیای اقتصادی مناطق مورد نظر گردیده و همگرایی اقتصاد و فرهنگ تأثیرات بسزایی بر بازآفرینی بناهای تاریخی داشته است.
کاربرد الگوی طراحی باغ ایرانی در باغ های شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم دی ۱۳۹۹ شماره ۹۱
41 - 56
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: مجموعه باغ های ایرانی که د ر فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید ه است از خصوصیات مشترکی برخورد ارند که الگویی از طراحی باغ را موسوم به باغ ایرانی معرفی می کنند . خصوصیات برشمرد ه باغ های ایرانی عموماً عبارت است از هند سه مند ی، انتظام های محوری، مرکزی و چهاربخشی، سازمان های فضایی خاص کوشک و باغ و نظام های آب و کاشت که پد ید آورند ه ساختار باغ هستند . از د یگر ویژگی های برشمرد ه برای کاربست الگوی باغ ایرانی، که آن را تمثیلی از بهشت نیز د انسته اند ، ضرورت استقرار د ر سرزمین هایی به لحاظ اقلیمی گرم و خشک قلمد اد می شود و با توجه به منظر طبیعی و سرسبز مناطق معتد ل و مرطوب، کارکرد و ضرورتی برای اعمال این اصول طراحی خاص د ر آن قائل نیستند .هد ف پژوهش: این نوشتار با رد این فرضیه تأکید د ارد کاربست الگوی باغ ایرانی منحصر به معماری منطقه فلات مرکزی ایران نیست و می توان سوابقی از کاربست الگوی باغ ایرانی د ر د یگر سرزمین های ایرانِ فرهنگی با د رنظرگیری خصوصیات اقلیمی متفاوت از فلات مرکزی مشاهد ه کرد .روش پژوهش: اینکه آیا الگوی باغ ایرانی مختص به سرزمین های گرم و خشک د ر فلات مرکزی ایران است؟ کاربست این الگو د ر سرزمین های معتد ل و مرطوب چگونه بود ه است؟ نمونه هایی از کاربست الگوی باغ ایرانی د ر گیلان زمین کد ام اند ؟ پرسش های تحقیق پیش رو را د ر بر می گیرند . این پژوهش با استفاد ه از روش کیفی و تحقیق زمینه ای به ابعاد مشترک و متفاوت باغ های شمال ایران د ر مقایسه با باغ های فلات مرکزی ایران می پرد ازد .نتیجه گیری: این پژوهش با بررسی نمونه هایی از کاربست این الگو د ر اقلیم معتد ل و مرطوب شمال ایران به ویژه د ر منطقه گیلان نتیجه می گیرد «د ارالحکومه»، «باغ صفا» و «باغ ناصریه» د ر رشت و خانه باغی د ر املش از استان گیلان نمونه هایی از کاربست الگوی باغ ایرانی همچون «باغ عباس آباد » بهشهر هستند که د ر سرزمین هایی با اقلیم معتد ل و مرطوب شکل گرفته اند .
تحلیل و ارزیابی عملکرد روش های فرهنگ سازی اصول پایه ای معماری در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
87 - 98
حوزههای تخصصی:
تبیین روش های فرهنگ سازی و بررسی نقاط ضعف و قدرت آن ها قدم اول در آموزش اصول پایه ای معماری به عامه مردم، قطب مهم کنترل و نظارت بر ساختمان سازی صحیح، هست. هدف از انجام این پژوهش معرفی و ارزیابی عملکرد فعلی روش های فرهنگ سازی اصول پایه ای معماری در جامعه ایران است. این مقاله به لحاظ هدف از نوع کاربردی هست و رویکرد روش شناسی آن آمیخته (کمی-کیفی) است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای اصول معماری و روش های شاخص فرهنگ سازی تبیین و سپس عملکرد فعلی این روش ها با شواهد کمیت پذیر، با زبان آمار و ارقام، بیان شده اند. جامعه ی آماری این تحقیق با توجه به تنوع فرهنگی از شهر تهران انتخاب شده است. نتایج تحقیق حاکی از توجه و علاقه زیاد مردم به آگاهی یافتن از اصول معماری است و درعین حال عملکرد فعلی نهادهای فرهنگ ساز در این زمینه ضعیف است. مشارکت مردمی روشی با اثربخشی بالا است. رسانه های دیداری و فضای مجازی از روش های کم هزینه و با سرعت بالا محسوب می شود.