فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۰۱ تا ۴٬۲۲۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف : «معماری دفاعی» مفهوم جدیدی در دانش معماری به شمار می آید؛ کلیدواژه نوینی که ابعاد و ریشه های نظری آن مشخص نیست. نیاز روزافزون کشورها به رعایت اصول و مبانی «پدافند غیرعامل» در فرآیند طراحی و ساخت پروژه های معماری، ضرورت توجه هرچه بیشتر به چستی، چرایی، چگونگی و ابعاد معماری دفاعی را بیشتر نمایان می سازد. این مقاله می کوشد تا با بررسی «نصوص دینی» و هندسه معرفتی «قرآن مجید»، نسبت به تبیین مفهوم معماری دفاعی اقدام نماید. روش ها: پژوهش بر اساس پارادایم آزادپژوهی، راهبرد استدلال منطقی، روش توصیفی، تکنیک مقایسه مفهومی، و تاکتیک های تفسیری و تاویلی، به تحلیل مفاهیم عمیق قرآن مجید می پردازد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش بیانکننده آن است که معماری دفاعی ریشه ای عمیق و سترگ در فقه ممتاز شیعه و نگاه علمای بزرگ شیعه به نصوص دینی و هندسه معرفتی قرآن مجید دارد؛ موضوعی که نه تنها بر اهمیت آن تاکید می ورزد، یک «معمار متعهد» را وادار می سازد تا بر اساس بایستههای پدافند غیرعامل و چارچوبهای معماری دفاعی، به هدایت فرآیند طراحی و ساخت پروژه های معماری بپردازد. نتیجه گیری: دستاورد گویای آن است که ریشه های معماری دفاعی در نصوص دینی و هندسه معرفتی قرآن مجید را میتوان در قالب های مطرحشده مورد بازشناسی و تحلیل قرار داد: 1- معماری دفاعی یک معماری دینی و آیینی، 2- رعایت اصول و مبانی پدافند غیرعامل بخشی از وظایف ذاتی معمار متعهد، 3- رسالت معماری به عنوان فضای امن برای مخاطب، 4- ضرورت رویکرد کلنگر و نگاه همهجانبه.
بررسی و تحلیل نقش سینما در انتقاد از شهر سازی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوم بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
13 - 24
حوزههای تخصصی:
این مقاله حاصل پژوهشی در "چگونگی نقش سینما در انتقاد از شهرسازی مدرن" است. در این تحقیق، با روش تحلیلی و توصیفی با تکیه بر روش نشانه شناسی لایه ای ( تحلیل فیلم با دیدگاه محور همنشینی 1 لایه های متن 2 ، بافت 3 ، بینامتن 4 ، رمزگان 5 و رسانه ها 6 ) و تحلیل سه گانه اروین پانوفسکی 7 ( ادراک اولیه ،ادبیات موضوع و هرمنوتیک 8 ) در تمامی لایه های همنشین مفاهیم بازشکافت شده اند. سینما در فرآیند انتقاد از جریان مدرنیته در ژانر کمدی سیاه، نشانه های تلخ مدرنیته، نوستالژی شهری، استفاده از پلان شهری و همچنین ارائه یوتوپیا 9 و دیستوپیا 10 ی شهری ابراز وجود نموده است. فرایند حاصل از تحقیق به این نتیجه دست یافته است که اگر چه معماری و شهرسازی مدرن تبلور جریان مدرنیته بوده اند، اما سینما همچون اکثر هنرها منتقد شهر سازی مدرن بوده و عناصر مشخصه فضاهای معماری و شهرسازی در تجلی معنا و مفاهیم انتقادی
بررسی و تحلیل بافت تاریخی روستای خویدک براساس گاهنگاری دوره های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۶۰-۴۷
حوزههای تخصصی:
خویدک یکی از روستاهای تشکیل دهنده دهستان فهرج از توابع بخش مرکزی شهرستان یزد است. این روستا آثار تاریخی زیادی را در دل خود دارد و از بافت نسبتاً منسجمی برخوردار است. این مقاله با رویکرد تاریخی تحلیلی قصد دارد بافت روستا را از دیدگاه تاریخی بررسی کرده و در کنار آن تأثیر عوامل اقلیمی بر شکل گیری بافت روستا را مطالعه کند. برهمین پایه مهم ترین سؤالاتی که در این مقاله مطرح شده اند عبارت اند از 1. روستای خویدک در چه دوره هایی شکل گرفته و توسعه یافته است؟ 2. براساس اطلاعات جمع آوری شده، وضعیت بافت تاریخی روستای خویدک چگونه است؟ متون محلی یزد روستای خویدک را مربوط به دوره ساسانی می دانند شواهد باستان شناختی مرتبط با این دوران نیز در دشت های اطراف روستا شناسایی شده است. همچنین قلعه تاریخی روستا را نیز به این دوره تاریخ گذاری کرده اند. در کنار آن مسجد جامع قدیم قرار دارد که می تواند مربوط به دوران صدر اسلام باشد. در بررسی های باستان شناختی که در این روستا انجام گرفت تعداد دوازده خانه شناسایی گردید که به دوره آل مظفر تاریخ گذاری می شوند. می توان گفت که بافت روستا در قرون میانی اسلامی در محدوده ای حدفاصل حسینیه پایین تا حسینیه بالا قرار داشته است. اگرچه شواهد به دست آمده از دوره صفویه اندک است، ولی خانه های زیادی شناسایی شدند که در دوره های قاجار ساخته شده اند. در این دوران روستا به حد نهایی گسترش خود رسیده بود. در دوران پهلوی و معاصر نیز برخی از خانه های تاریخی مرمت و نوسازی گردیده اند. روستای خویدک دارای بافت تاریخی نسبتاً متراکمی است که در جهت شمال غربی جنوب شرقی توسعه یافته است. خانه ها درون گرا بوده و از عناصری همچون حیاط مرکزی، صفه (تالار)، زیرزمین و خرداقلیم تشکیل شده اند. پوشش ها نیز اکثراً گنبدی و حجم زیادی از مصالح مورد استفاده بوم آورد بوده و در ساخت برخی از نمونه های اخیر، از مصالح مدرن استفاده شده است. درصد زیادی از خانه ها متروک شده که این امر اگرچه، در حفظ بافت تاریخی تا حدودی مؤثر بوده، ولی ادامه این روند می تواند تخریب بخش زیادی از بافت را به دنبال داشته باشد.
ارزیابی پروژه های روانسازی حرکت پیاده (مورد پژوهش: پیاده روها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
51 - 65
حوزههای تخصصی:
با حاکمیتتفکرمدرنیسم و غلبه انطباق الگوی طراحی شهرمتناسبباحرکت سواره ، اهمیتفضاهایپیادهکاستهشدوبهمرورزمان افرادپیاده،جایگاهواولویتخودرادرفضاهایشهریازدستدادند. ازسویدیگر،سیاست هایمنطقه بندیوتفکیکعملکردهاوکاربری هایشهریدردورانشهرسازیمدرن منجربه ازدسترفتنپویاییوحیات شهرهاشدند هدف پژوهش حاضر؛ ارزیابی و شناخت چالش ها و مسائل پروژه های عمرانی مناسب سازی پیاده روها قبل، حین و پس از اجرا در محور بلوار شهدای (میدان قیام تا میدان شهدا) شهر بروجرد است. این پژوهش از منظر اهداف؛ شناختی و از منظر روش تحقیق؛ توصیفی- تحلیلی است نوعیت داده ها کیفی کمی شده، و با بهره گیری از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده و با استفاده از آزمون آماری خی دو پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند؛ یافته ها حاکی از آن است که فقدان مدیریت واحد، مستقل و متمرکز، ابهام و تردید مدیران شهری نسبت به ضرورت و اهمیت مناسب سازی و نارسایی نظام اطلاع رسانی به موقع به ساکنان و کاربران یا بی توجهی به مشارکت محلی، مهم ترین چالش های فراروی پروژه های مناسب سازی قبل از اجرا است. مشکلات ناشی از فعالیت روزمره کسبه به ویژه تردد عابران توأم با توقف های متعدد، در حین اجرای پروژه و نبود ستاد یا متولی مراقبت و نگهداری به ترتیب مهم ترین مؤلفه های چالش زا در زمان اجرا و پس از آن می باشند.
تبیین راهبردهای داوری طرح های معماری و نقش آن در فرایند یادگیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
85 - 103
حوزههای تخصصی:
فرایند یادگیری مستمر و جامع وابسته به انتخاب شیوه آموزش مناسب در هر نظام آموزشی پیشرو است. فرایند آموزش جامع در امر تدریس از دو جنبه یادگیری و ارزیابی بررسی می شود. در این پژوهش جایگاه ارزیابی طرح های معماری در فرآیند یادگیری و ارتقای توان علمی دانشجویان بررسی شد. روش تحقیق از نوع آمیخته (کمی-کیفی) باهدف کاربردی است. جامعه ی آماری 51 مدرس از اعضای هیئت علمی متخصص رشته معماری در دانشگاه های شهید بهشتی، تهران، علم و صنعت و شهید چمران اهواز می باشند. نمونه گیری به صورت سامانمند و غیر تصادفی انجام و نظر به اینکه یکی از عوامل مهم در ارزشیابی آموزشی عملاً خود دانشجویان می باشند ترجیح داده شد که نظرات دانشجویان هم درزمینه ی ارزشیابی طرح های معماری گرفته شود. بر این اساس دانشجویان آتلیه طرح معماری (3)، کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه طیف لیکرت است. تجزیه وتحلیل آماری نتایج با کمک نرم افزار SSPS و به کارگیری آزمون همبستگی اسپیرمن برای سنجش مدل پژوهش و ارزیابی اعتبار آن و از آزمون فریدمن برای اولویت بندی متغیرها استفاده شد. امتیازدهی خبرگان در ارزشیابی نهایی پروژه ها محاسبه گردید. نتایج حاصل از پرسشنامه ها در تهیه راهکارهای پیشنهادی و امتیازدهی معیارها و ضوابط داوری پروژه های طراحی معماری مؤثر هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مطالعات و دانش فنی، با بالاترین ضریب همبستگی معنی دار بیشترین رابطه را با محصول نهایی داشته است و بعدازآن مهارت طراحی، پیشبرد روند طراحی و دانش اولیه قرار دارند. نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن نشان داد که زیرمولفه تحلیل و تفسیر نتایج محصول نهایی،تکنیک نحوه ارائه و ماکت بالاترین رتبه و مهم ترین زیرمولفه های مرتبط با ارزشیابی طرح های معماری هستند. شاخص وزنی 5 مؤلفه اصلی تاثیرگزار بر داوری طرح های نهایی بر اساس آزمون رتبه بندی زیرمولفه ها به ترتیب محصول نهایی، مطالعه و دانش فنی، مهارت طراحی، پیشبرد روند طراحی و دانش اولیه است.
تبیین سیر تحول درون گرایی در ساختار ورودی خانه های ایران در دوره قاجار و دوره پهلوی اول (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
175 - 194
حوزههای تخصصی:
درون گرایی، یکی از اصول معماری ایرانی- اسلامی که برگرفته از اهمیت و حرمت زندگی خانوادگی و نیز عزت نفس ایرانیان بوده است و به منزله توجه هرچه بیشتر به درون فضا و سادگی و بی آلایشی در بیرون، توصیف شده است؛ این پژوهش درصدد آن است تا به بررسی گونه های مختلف مسکن، ویژگی ها و عناصر تشکیل دهنده ساختار کالبدی- فضایی ورودی خانه های شهر شیراز در دوره قاجار و دوره پهلوی اول بپردازد و طراحان و برنامه ریزان را در رسیدن به الگوی مطلوب ورودی مسکن در منطقه، متناسب با نیاز انسان، یاری رساند. بر این اساس، راهبرد پژوهش، ترکیبی از نوع پیمایشی است و از آنجایی که متغیرهای مستقل پژوهش، حوزه ها و زیرمولفه های درون گرایی و متغیر وابسته پژوهش، ساختار ورودی خانه ها می-باشند؛ داده های پژوهش در بعد کیفی از طریق منابع و اسناد تاریخی و کتابخانه ای، مشاهده و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اساتید و متخصصین و در بعد کمی در راستای تشریح پیکره بندی فضایی خانه ها بر اساس روش نحو یا چیدمان فضا با استفاده از نرم افزارهای ای گراف و دپث مپ گردآوری می گردند. نتایج نشان می دهند که همبستگی معنی داری میان درون-گرایی و ساختار ورودی خانه های ایران در دوره قاجار و دوره پهلوی اول، وجود دارد و سیر تحول درون گرایی موجب بروز تفاوت هایی در گونه های مختلف مسکن، ویژگی ها و عناصر تشکیل دهنده ساختار کالبدی- فضایی ورودی شده است؛ بدین-گونه که ساختار ورودی خانه های ایران در دوره قاجار دارای درون گرایی و محرمیت بوده و هرچه به دوره پهلوی اول، نزدیک تر می شویم، از میزان آن کمتر می گردد و تمایل به سمت برون گرایی، بیشتر می شود.
Evaluating the Satisfaction Rate of Low-Income Communities about Low-Cost Housing (Case Study: Abadeh Mehr Housing in Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As cited in the constitution of the Islamic republic of Iran, it's one of the responsibilities of the government to provide appropriate housing for the people of Iran. The main aim of current study was to assess satisfaction rate of a Mehr housing residents in Fars province, southwest of Iran. Randomly selected heads of 100 households residents of Abadeh Mehr housing for at least 1 year were asked a couple of questions about characteristics of households, employment status, level of satisfaction with indexes of the present accommodation, social quality rate of the complex, urban access situation, and satisfaction about general aspects of Mehr housing. Residents were generally satisfied with the security status and accessibility to the public services of neighborhood. Most of the residents stated that their housing problem has been resolved by the Mehr housing. In contrast, poor access to city center as well as public transportation services and inappropriate cultural status were reported as the main drawbacks of the site.
تبیین مفاهیم و رویکردهای ساختار فضایی در مناطق شهری چندمرکزی: ارائه چارچوبی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
37 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گرایشات اولیه تمرکززدایی و تغییرات در تکنولوژی اطلاعات، حمل ونقل و ارتباطات منجر به تغییر ساختاری عمده ای در شهرها شد که ظهور مناطق شهری چندمرکزی را در پی داشته است. با این حال در سال های اخیر توسعه شهری چندمرکزی به بحثی مهم بین محققان شهری، جغرافیدانان، برنامه ریزان، اقتصاددانان و سیاست گذاری شهری تبدیل شده است و هر کدام از دیدگاه خود به آن پرداخته و تعاریفی ارائه کردند. هدف: این پژوهش با این هدف به بررسی رویکردهای نظری مناطق شهری چندمرکزی و تبیین آن از منظر مفاهیم مرتبط و رویکردهای آن پرداخته تا یک مدل مفهومی برای درک ساختار فضایی تبیین کند. روش: روش تحقیق به کار گرفته شده تحلیل محتوی کیفی بود؛ به طوری که با مفروض گرفتن تعریف های مشخص به مطالعه متون تعیین شده پرداخت شد. این مفاهیم و تعاریف عملیاتی بر اساس مباحث نظری استخراج شد که گام نخست یعنی برنامه ریزی را شامل می شد. منابع تحقیق براساس معتبرترین پایگاه علمی جهانی مورد بررسی قرار گرفت. در گام دوم بازیابی منابع بر اساس کلید واژگان، عنوان و چکیده انجام شد و نهایتاً در مرحله سوم تحلیل و چارچوب مفهومی تدوین شد. یافته ها : یافته های تحلیل نشان داد مفهوم چندمرکزی بر مبنای بعد مقیاس جغرافیایی درون و برون شهری و ماهیت تحلیل و تجویزی قابل تبیین است. همچنین بررسی ها نشان داد که منطقه شهری چندمرکزی عملکردی نسبت به چندمرکزی ریخت شناسی کمتر درک شده است. رویکرد ریخت شناسی بر پایه میزان جمعیت، فعالیت یا اشتغال است و رویکرد عملکردی بر شبکه های زیرساختی، جریان ها و تعاملات بین گره های شهری به عنوان روابط بین شهری، فاصله، رفت وآمدهای روزانه و شبکه فعالیت ها تاکید دارد. توزیع جریان ها در این رویکرد می تواند یک طرفه یا دوطرفه باشد. همچنین سیستم های شهری دارای یکپارچگی فضایی ساختار عملکردی ممکن است، نامتعادل باشد و از سویی دیگر سیستم های شهری متعادل به لحاظ عملکردی ممکن است دارای یکپارچگی فضایی ضعیف یا قوی باشند. نتیجه گیری: در نهایت اینکه برای مناطق شهری چندمرکزی چهار بعد پژوهش های تحلیلی – توصیفی برای نشان دادن، اندازه گیری و مشخص کردن وضعیت موجود یک ساختار فضایی، بعد مفهومی است برای تشخیص پیکربندی فضایی چنین ساختاری، بعد حوزه فضایی برای تحقق بعد مفهومی تحلیلی یا تجویزی و بعد عملکردی و ریخت شناسی قابل تشخیص است.
Investigating Cross-Cultural Differences in the Privacy Regulation and Perception of Crowding (Northern and Kurdish Women in Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated cross-cultural differences in the privacy regulation and perception of crowding among two Iranian sub-cultures (Kurdish and Northern women).The primary purpose of this study was to exامینe whether Northern and Kurdish women differed in their desired and achieved levels of privacy in parks. The second purpose of this study was to investigate the relationships between the desired and the achieved levels of privacy and the experience of crowding. The final purpose was to describe the cultural differences in the experience of crowding between Northern and Kurdish women. The research methodology was designed on interview and questionnaire. A random size of 600 Kurdish and Northern women was selected in Sanandaj and Rasht cities. Moreover, to exامینe the survey Chi-Square Test, Independent Sample Test and Analysis of variance were conducted. The results show that Kurdish women desired more privacy in public spaces than Northern women. Regardless of culture, women’s desired and achieved privacy levels have associations with the level of perceived crowding in public spaces. These findings assist environmental designers to present strategies for achieving privacy in relation to Iranian sub-cultures.
چگونگی شکل گیری الگوهای رفتاری در سازمان فضایی محلات «زرگنده» و «درّوس» با استفاده از نرم افزار «اگراف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
47 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شناخت و بررسی رابطه بین فضا، رفتار یا محیط و اجتماع در مطالعات شهری، به سبب درک روابط بین انسان و نیازهای آن و شکل بروز رفتار در محیط، همواره مهم و ارزشمند است. در این پژوهش دو محله که از حیث ساختار مورفولوژیک بافت متفاوتی دارند (محله زرگنده با بافت نامنظم-طبیعی و محله درّوس با بافت منظم-شطرنجی) مورد مطالعه قرار گرفته اند تا تأثیرات ناشی از ساختار متفاوت بافت محله بر روی شکل گیری الگوهای رفتاری بررسی شود، و به این مسئله که برنامه ریزان و طراحان شهری چگونه و با چه ابزار و مبانی ای می توانند بر الگوهای رفتاری در فضاهای شهری تأثیر بگذارد پاسخ دهیم. با درک این تفاوت ها در بافت های شهری، زمینه و امکان تأثیرگذاری بر شکل گیری الگوهای رفتاری مورد نظر فراهم می شود. در پژوهش حاضر سؤال اصلی حول این محور می چرخد که بروز و ظهور الگوهای رفتاری در دو بافت متفاوت نامنظم-طبیعی و منظم-شطرنجی را درک کنیم. این پژوهش فرضیه محور نیست و به دنبال توصیف و تحلیل ارتباط بین الگوهای رفتاری و این دو ساختار متفاوت شهری است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش کشف تغییرات الگوهای رفتاری در بافت های متفاوت شهری است تا از طریق تبیین این تغییرات و تفاوت ها بتوان زمینه برنامه ریزی متناسب با اهداف برنامه ریزان و طراحان شهری را فراهم آورد.روش پژوهش: پژوهش فوق از نوع توصیفی-تحلیلی، و به دلیل تطبیق و قیاس نمونه های موردی و مقایسه خروجی های دو ابزارِ استفاده شده (اگراف و Depth map)، از نوع قیاسی است. همچنین این پژوهش از نوع کمّی و کیفی است. نتیجه گیری: شکل گیری الگوهای رفتاری در فضاهای شهری مختلفِ محلات محصولِ روابط انسانی موجود است. وجود الگوی منظم در معابر سبب می شود که سطح دسترسی و هم پیوندی بالا رود و امکان دسترسی را تسهیل کند تا الگوهای پیاده و حرکتی تقویت شود. فضای دید گسترده شرایط را برای حرکت کردن و افزایش امنیت فراهم می آورد. الگوهای کاربری، به سبب دسترسی مناسب ناشی از نوع بافت محله، نقطه ای و پراکنده شده است. وجود فرم کالبدیِ ارگانیک سبب تقویت پیاده روی و افزایش حس جستجوگری شده است. بخش هایی از محله، به سبب وجود هم پیوندی پایین و وجود بن بست های متعدد و کاهش احساس امنیت به واسطه وجود کنج ها و دنج های متعدد و محدودیت دید، از دیگر بخش ها جدا شده و به فضاهایی بدون مراجعه یا با مراجعه محدود بدل شده اند.
بررسی تطبیقی تراژدی ارسطو و آثار نقاشی کاراوادجو بر مبنای نظریه کاتارسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
69 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: زمینه تاریک، نورپردازی، پیکره هایی با اندازه واقعی و نمایش اوج احساسات در پرتره ها و به عبارتی تئاتر کاملاً واقع گرایانه در آثار کاراوادجو، ما را بر آن می دارد تصور کنیم در آثار وی در مواجهه با روایت یک تراژدی قرار گرفته ایم که می تواند در مخاطب منجر به کاتارسیس گردد چراکه باید اذعان داشت روان پالایی فقط در نمایشنامه نویسی شکل نگرفته است، بلکه اثرات آن را در دیگر هنرها اعم از نقاشی، موسیقی و نیز پیکره سازی می توان مشاهده کرد. مسئله اصلی در مقاله حاضر این است که چگونه یک اثر نقاشی می تواند تراژدی را در ذهن مخاطب متبادر سازد و به تبع آن تأثیرات روان پالایی یا کاتارسیس داشته باشد؟ هدف پژوهش: این مقاله در پی آن است تا تطبیقی میان تراژدی ارسطو و آثار نقاشی کاراوادجو بر اساس نظریه کاتارسیس (روان پالایی) انجام دهد. روش پژوهش: روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با استناد به منابع کتابخانه ای و بررسی آثار نقاشی در منابع موجود انجام پذیرفته است. برای این منظور و تطبیق آثار نقاشی کاراواجو، تعداد پنج اثر به صورت تصادفی انتخاب و بر اساس رویکرد پژوهش مورد تجزیه، تحلیل و تطبیق قرار گرفته اند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش بر این مقوله تأکید داشت که در آثار کاراوادجو با یک تئاتر کاملاً واقع گرایانه از تضادها شامل: نور و تاریکی، پیری و جوانی، زندگی و مرگ، قدرت و ضعف به صورت همزمان سر و کار داریم، وی صحنه را با نمایشی خارق العاده از طریق حضور این چهره ها و شدت احساسات آنها طراحی می کند. لذا با توجه به تعریف ارسطو از تراژدی و تطبیق آن با آثار کاراوادجو، آثار وی دارای فرم تراژیک است و موجب کاتارسیس و روان پالایی در مخاطب می شود.
بررسی کیفیت کالبدی- فیزیکی بازشوهای ارسن امیر بازار تبریز با رویکرد زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
129 - 152
حوزههای تخصصی:
ارسن امیر یکی از مکان های قدیمی بازار تبریز و نشان دهنده هویت آن است. این مکان شامل: سرا امیر، تیمچه امیر شمالی، تیمچه امیر جنوبی، راسته امیر، دالان شرقی، دالان جنوب شرقی و دالان غربی است. بازشوهای این ارسن قدیمی و به دو صورت چوبی و فلزی و به رنگ های مختلف و تنوع کتیبه ساخته شده اند. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی با بهره گیری از متون و منابع و نیز مصاحبه و پرسشنامه با بکارگیری طیف لیکرت بوده است. این پژوهش دارای دو پرسشنامه براساس مطالعات محقق ساخته است. جامعه آماری مورد مطالعه در هر دو پرسشنامه به صورت تصادفی انتخاب شده اند. تعداد نمونه در پرسشنامه اول از میان کسبه و مردم رهگذر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب خطای 5 درصد، برای کسبه، 30 عدد و مردم رهگذر نیز، 30 عدد بوده است و در پرسشنامه دوم نیز به همان ترتیب بین کارشناسان 20 عدد توزیع شده است. در پرسشنامه اول کیفیت کالبدی بازشوها بر اساس سه مولفه: "عملکرد"، "فرم"، "هویت" بررسی شده است. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و برای سنجش توزیع نرمال نمرات متغیرها، از آزمون کولموگروف–اسمیرنوف و برای مقایسه هر یک از سه مولفه در دو گروه مردم رهگذر و کسبه از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شده است. پرسشنامه دوم که مکان محور بوده، مولفه های کیفیت را در دو گروه اصول طراحی و اصول معماری در هفت مکان مورد مقایسه قرار داده است. نتایج حاکی از آن است بازشوها در این ارسن به طور کلی از لحاظ فرم کتیبه 12 گونه و از لحاظ رنگ 7 گونه هستند. میزان کیفیت بازشوها با توجه به سه مولفه در دو گروه کسبه و رهگذران به ترتیب با میانگین های 65 و 71 از امتیاز کل 115 ضعیف ارزیابی می شود. بنابراین علاوه بر توجه به مولفه های با امتیاز کم و ارائه راهکار برای برطرف نمودن آن ها، به تقویت پتانسیل های موجود ازجمله فرم های برگرفته از سنت و تاریخ مخصوصا بعدهای محیطی- مکانی تاکید می گردد.
ارزیابی نقش منظر شهری انسان گرا در سرزندگی خیابان های شهری تبریز از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: خیابان امام تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
124-107
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: درواقع خیابان های شهری به عنوان مهم ترین بخش از ساختار منظر شهری، منعکس کننده ارزش ها و روابط اجتماعی-فرهنگی شهروندان بوده و به خوبی می تواند بر مبنای آن ها امکان زیستن در شهر و برقراری تعاملات اجتماعی را تسهیل و یا بر آن ها تأثیر گذارد. از این رو حرکت به سوی فضاهای سرزنده شهری با وجود فضاهای عمومی پویا و انسان محور که زمینه حضور فعال انسان ها را در محیط فراهم نماید، در شهرها ضرورت بیشتری می یابد. هدف: هدف تحقیق حاضر ارزیابی نقش منظر شهری انسان گرا در سرزندگی خیابان های شهری تبریز از دیدگاه شهروندان می باشد. روش ها: تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. برای تعیین حجم نمونه از روش گلوله برفی استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش ANP استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل نهایی فضاهای انتخابی پژوهش بر مبنای مؤلفه های منظر انسان گرایانه و کیفیت سرزندگی نشان می دهد که محدوده چهارراه شریعتی تا چهارراه قونقا با وزن نرمال 0.498 از انطباق بیشتری با کیفیت های استخراج شده دارد. نتیجه گیری: نتایج نهایی اوزان نشان داد که بیشترین میانگین به زیر معیار عناصر شهری بیولوژیکی برمی گردد و مناظر خیابان های شهر تبریز بر ادراک شهروندان و تفسیر و بازخوانی محیط توسط آن ها تأثیر دارد. همچنین نتایج به دست آمده از تحلیل نهایی فضاهای انتخابی پژوهش بر مبنای مؤلفه های منظر انسانگرایانه و کیفیت سرزندگی، انطباق بیشتری با کیفیت های استخراج شده دارد.
مروری بر مفاهیم انتقال، دگرگونی و تغییرات محیط شهری و نسبت و ارتباط آن ها با یکدیگر
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
107 - 88
حوزههای تخصصی:
تغییرات محیط شهری به منظور ایجاد شرایط مطلوب زندگی، فرآیندی همیشگی، مداوم، بلند مدت و دارای اثرات طولانی و وسیع در تکامل شهرها می باشد. شهرها با هدف ایجاد یک محتوا و معنای جدید، بارها دستخوش دگرگونی ها، تغییرات و در-نهایت انتقال به ساختاری دیگر به صورت ارادی و یا غیرارادی می شوند. اما آنچه در مفاهیم انتقال، دگرگونی و تغییر مشخص نیست، مفهوم شناسی و جایگاه و رابطه میان آن ها، انواع، ابعاد و اهداف هر یک از آن ها می باشد. به طوری که مفاهیم مذکور در بسیاری از پژوهش ها به جای یکدیگر استفاده می شوند. بازیابی و معرفی نقش هر یک از اجزای متشکله انتقال، دگرگونی، تغییرات شهری و هم چنین تاثیر و رابطه آن ها بر یک دیگر را می توان به عنوان هدف اصلی پژوهش دانست. براین اساس در این نوشتار به روش توصیفی و تحلیل محتوا و با استنتاج نتایج کاربردی، بر پایه مرور متون و اسناد مرتبط، به بررسی آراء و نظرات صاحب نظران پرداخته می شود. هم چنین برای دستیابی به یافته ها از روش فرا ترکیب به عنوان نوعی از روش فرا مطالعه استفاده شده است. پی بردن به تفاوت ها و جایگاه هر یک از مفاهیم دگرگونی، انتقال و تغییرات شهری و هم چنین به انواع فرآیند تغییرات شهری و روابط آن ها با یک دیگر از یافته های پژوهش می باشد. در نهایت این گونه می توان بیان نمود که انتقال باعث ایجاد دگرگونی های گوناگون شهری در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی می گردد که خود منجر به بروز تغییرات شهری نمایان و نهان وسیع در ابعاد مطرح شده است. پس تغییرات شهری جزء پویا و جدایی ناپذیری از انتقال و دگرگونی شهری می باشند.
تغییر پارادایم ها در اصول طراحی شهری؛ از مؤلفه های کالبدی و اجتماعی و ادراکی به رهیافت مکان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، از سنخ مقالات مروری تحلیلی است و بر پایه روش های توصیفی و تحلیل داده های ثانویه (اسنادی)، تغییر پارادایم ها در اصول طراحی شهری را از مؤلفه های کالبدی و اجتماعی و ادراکی به سمت رهیافت مکان سازی مورد بررسی قرار می دهد. مکان سازی در دهه های اخیر و به ویژه از اوایل دهه 90 میلادی به بعد، به عنوان رهیافتی جدید در طراحی شهری مطرح شد که بیشتر به دنبال ارتقای نقش مکان های عمومی پایدار با هویت خاص، مطابق با نیازها و خواسته های انسانی و در برگیرنده فعالیت های اجتماعی در جوامع محلی است. نوشتار حاضر، در آغاز به مؤلفه های کالبدی بصری و رهیافت های سنتی در اوایل قرن بیستم می پردازد؛ و غالباً رویکردهایی محصول گرا را که جنبه های کالبدی، زیبایی شناسانه و ظاهری فضاهای شهری را دربرمی گیرند، مد نظر قرار می دهد. سپس رهیافت اجتماعی و ادراکی مورد بررسی قرار می گیرد که از اوایل دهه 1960 تا اوایل 1980 میلادی، در مقابل مؤلفه های کالبدی و بصری در پاسخ به افزایش حس تعلق با بحث درباره پیدایش رهیافت مکان سازی در اوایل دهه 90 میلادی پایان می یابد. یافته های این مقاله با استفاده از تبیین اصول و مؤلفه های کیفی در رهیافت های طراحی شهری، حاکی از وجود توجه روزافزون به رهیافت مکان سازی و گرایش بیشتر به سمت توسعه پایدار در طراحی مکان های عمومی است.
جستجوی مفاهیم بینافرهنگی در آثار هنرمندان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
67 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : درباره مضامین بینافرهنگی معمولاً نشانه شناسان، از منظر بینامتنیت و بیناگفتمانی صحبت کرده اند. به موضوعات بینافرهنگی، در میان شاخه های مختلف علوم به صورت بینارشته ای، نگاه می شود. اینکه قلمرو مباحث بینافرهنگی در چه حوزه ای قابل طرح است را می توان موضوع یک تحقیق قرار داد ولی در متن حاضر، فرض براین است که هنر معاصر به دلایل مختلف از جمله ضرورت های دنیای امروز، نزدیکی فرهنگ را از طریق دسترسی تقریباً بدون محدودیت، فراهم آورده است، لذا جایگاه مفاهیم فرهنگی و ارزش های سازنده فرهنگ، متفاوت از گذشته مطرح و حفظ می شوند. هدف پژوهش : در این مقاله از طریق مطالعه تا حد امکان عمیق، به تفسیر و تحلیل موضوع پژوهش یعنی کنکاش مفاهیم بینافرهنگی در میان آثار سه تن از هنرمندان معاصر (انسلم کیفر، احمد نادعلیان و ژان میشل بسکیت) پرداخته می شود تا از این رهگذر برای هنرمندان جوان و جستجوگران دستمایه های آثار هنری، زمینه های اندیشه ورزی و تفکر عمیق تر با توجه به شرایط موجود جهانی را در هنر معاصر فراهم کند. روش پژوهش : ماهیت پژوهش حاضر، توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای است. نتیجه گیری : هنر معاصر به گستره بی پایانی از مضامین پرداخته و تنوع زبان های به خدمت گرفته شده و رسانه های فراوان در اختیار هنرمند، مفاهیم بینافرهنگی را به شیوه های گوناگون به مخاطب خویش ارائه می کند. شاید بتوان گفت همین امر باعث ظهور تعاریف جدید از هنر، هنرمند، مخاطب، اثر هنری و حتی ابزار را باعث شده است.
نقش نرم افزارهای مسیریابی در فرآیند شناخت سازمان فضایی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
67 - 85
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بسیاری از رفتارها در شهر بسته به نحوه ادراک و شناخت شهر تغییر می کند. هم چنین امروزه نقش فن آوری اطلاعات در زندگی بشر بسیار پررنگ و حیاتی است و دستاوردهای آن، بیش از پیش بر شیوه زندگی افراد تاثیر می گذارد. از جمله آن ها، نرم افزارهای تلفن همراه است که با استفاده از شبکه اینترنت، امکانات وسیعی را برای افراد فراهم کرده و بسیاری از فعالیت های گذشته را تغییر داده است. نرم افزارهای مسیریابی در سال های اخیر مورد استقبال وسیع کاربران اینترنت قرار گرفته است؛ این نرم افزارها با قابلیت های مختلف تولید شده اند و هرکدام با ویژگی های خاص خود مقبولیت های متفاوتی دارند.هدف: این پژوهش در پی بررسی نحوه تأثیر نرم افزارهای مسیریابی بر فرایند شناخت افراد نسبت به سازمان فضایی شهر و تفاوت احتمالی این تاثیر در محیط های مختلف بوده است.روش:روش تحقیق، آمیخته و ترکیبی از روش های کیفی و کمی است؛ در ابتدا به روش دلفی شاخص های موردنظر دسته بندی و معین گردید، سپس با استفاده از پرسشنامه و هم چنین تهیه نقشه های شناختی از کاربران نرم افزارهای مسیریابی و تحلیل آن ها به سوالات پژوهش پاسخ دادند.یافته ها: رانندگان عادی توجه بیشتری به نشانه ها و پهنه های شاخص شهری دارند؛ اگرچه در زمینه های ادراکی رانندگان عادی، گره های شهری نیز نقش جدی دارند، اما این تأثیر در آن ها کمرنگ تر است. نرم افزارهای مسیریابی در چگونگی شناخت لبه های شهری تاثیر زیادی ندارند.نتیجه گیری: در شهرهای بزرگ، افراد بیشتر برای یافتن مقصد و مسیرهای جایگزین از نرم افزار مسیریابی استفاده می کنند. آگاهی از مسیرهای خلوت و سایر اطلاعات، نقش فرعی را بر عهده دارد؛ این در حالی است که در شهرهای کوچک، افراد بیشتر برای یافتن اطلاعات مربوط به ازدحام ترافیک از نرم افزار استفاده می کنند. به طورکلی، می توان گفت افرادی که کاربر نرم افزار هستند، در مقابل گروه دوم به طور ذهنی بیشتر تحت تأثیر نشانگرهای نرم افزارها هستند. مسیرهای فرعی نیز بیشتر مورد توجه کاربران نرم افزارها است.
انکشاف موضوع نظم در معماری به مثابه یکی از مظاهر کیفیت
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر در پی فهم نظم در معماری می باشد. اگر به نظم به عنوان یکی از مظاهر کیفیت نظر کنیم؛ فهم نظم از ظاهر تا باطن به مثابه یکی از مظاهر رجعت به درون است که می تواند از مجاری فهم کیفیت در معماری منظور گردد. در راستای فهم موضوع نظم در معماری؛ می توان سه موقعیت طولی را احصاء کرد: است که بر اساس آن؛ معماری در قالب دستگاهی استوار می « انضباط » مرتبه حداقل نظم؛ منحصر به لایه گردد.این ساحت از معماری به دلیل مجموعه ای از اجزاء بودن بر اساس هدف خاص و کارکردن بر اساس حداقل خوانده می شود. « دستگاه معماری » ، نظم به کمک اصول « انتظام » مسیر تکاملی نظم از انضباط در طلب نظم های کاملتر باز است. نظم معماری در مرتبه نام می گیرد. « منظومه معماری » ؛ تعادل و تناسب بیان می گردد.آن به دلیل انتظام در ادامه؛ نظم به سوی مراتب معنایی خود در حرکت است و خبر از جان و درون خواهد داد . نظم در مرتبه دل » اعتبار می شود . از کیفیتهای آن « منظومه معماریِ درون » ؛ قرار می گیرد. چنین ساحتی از معماری « انجذاب » است. « لایق حضور انسان بودن » و ،« داشتن منظومه معماری درون، نسبت به دو ساحت قبل از خود اوسع است. آنها از بودنِ در سایه منظومه معماری درون؛ بعضی از خاصیتهای آن را دارا خواهند بود؛ اما به دلیل قرار گرفتن در موقعیت ظلی؛ دارنده تمامی آن خصوصیات نیستند. مراتب طولی نظم به مثابه دریافت منزلهایی هستند که نگارنده در ارتقاء فهم خود از کیفیتها در معماری پیموده است. راه نظم برای رسیدن به درون موضوعیت یافته است لذا موجودیت خود را از نسبتی « راه نظم » ؛ است. این مسیر برقرار می سازد احراز می نماید. از آن جهت که مخاطب راه درون، درون انسانهاست؛ می توان « راه درون » که با اذعان داشت جستجوی راه درون همواره معتبر خواهد ماند. به مثابه مقصود راه درون در معماری است . وقوف به معنای آگاهی به « وقوف » نتیجه تحقیق حاضر، ناظر بر وجودی برتر از انسان است.آن، راهی برای فهم معماری؛ نه بر اساس مقولات، بلکه متکی به باور به « حضور » است. شاید با گذر از مسیرهایی از این دست بتوان امید داشت که در فهم معماری چارچوب دیگری ایجاد « وجود » کرد. رسیدن به منظومه معماری درون؛ مقصود بالذات نیست . بلکه مقصود اعلای جستجوی درون جستجوی ذات باری تعالی است.در انسان با تأثّر از نظم معماری، با رجوع به خود و نظم درونی خود؛ انکشافی حادث می شود . در این مقام؛ معماری به عنوان اثر کنار می رود و انسان با نظمی برتر از هر آنچه گفته شد به مثابه نظام سرمدی؛ مواجه می شود. به این ترتیب؛ راه نظم در مقیاس طولی می تواند همچنان ادامه دار باشد
خوانش تکتونیکی بناهای عمومی معماری معاصر ایران در دوره پهلوی اول (نمونه موردی: دبیرستان البرز، موزه ایران باستان، دانشکده هنرهای زیبا، ساختمان شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
61 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : پیشرفت و توسعه علوم در طی سال ها، منجر به تفکیک و تخصصی ترشدن حوزه های دانش و فن شده است که به جدایی سازه، سیستم های ساختمانی و معماری پس از این تحولات منجر شده است، ترکیب معنا و ساخت در معماری همانا عرصه حضور تکتونیک است. هدف پژوهش : این پژوهش در جهت تبیین مؤلفه های تکتونیک معماری جهان و خوانش تکتونیکی بناهای منتخب معماری دوره پهلوی اول با این معیارها و استخراج چارچوب تکتونیکی حاکم بر معماری بناهای عمومی این دوره انجام گرفته است. روش پژوهش : این پژوهش با روش ترکیبی، تفسیری-تاریخی و رویکرد غالب کیفی در گردآوری، تحلیل اطلاعات و همچنین روش تحلیل اسناد و از مشاهده توصیفی مبتنی بر پدیدارشناسی، توسط نخبگان استفاده کرده است. انتخاب نمونه های موردی با بررسی نتایج حاصل از توزیع پرسش نامه در میان خبرگان معماری انجام شده است. در روند تحقیق از نرم افزار کیفی MAXQDA و نیز نرم افزار آماری SPSS صرفاً برای ترجیح دادن و انتخاب بناهای مطالعاتی استفاده شده است. در آخر نیز با استفاده از مثلث سه سویه سازی (خوانش پدیدارشناسی، استنباط های محقق بر اساس اسناد و مدارک موجود، ادبیات غنی تکتونیک)، استحکام و تأیید پژوهش از جهات مختلف بررسی شده است. نتیجه گیری : بُعد تکتونیکی سازه از جهت ایجاد سازمان فضایی و نقش آن در تعیین فرم و القاء پایداری بصری در هر چهار نمونه موردی از بناهای عمومی دوره پهلوی اول حضور دارد. ساختمان دبیرستان البرز با شیوه معماری سنت گرا در این دوره با ابعاد تکتونیک همخوانی بیشتری داشته است. ساختمان شهرداری تبریز وجوه تکتونیک ناچیزی در معماری کلاسیک دوره پهلوی اول را به خود اختصاص داده است.
کارگاه های طراحی شهری هسته اصلی آموزش رشته؛ بررسی موردی: مقایسه موضوعات کارگاه های درسی و اولویت های جامعه حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
93 - 112
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری به عنوان فعالیتی میان رشته ای در جهانی که کیفیت هایش اسیر کمیت ها شده بودند، سربرآورد تا جامعه را به وسیله ارتقای کیفیت های از دست رفته، بهبود بخشد. این امر در گرو شناخت صحیح اهداف رشته و روش های حصول به آن بود. برنامه های آموزشی متعددی برای تحقق اهداف مورد انتظار این رشته در سراسر دنیا و از جمله ایران پیشنهاد شد. دو جامعه دانشگاهی و حرفه ای بازوهای اصلی دستیابی به اهداف این رشته اند و هماهنگی این دو در تحقق اهداف رشته نقش اساسی دارد. لذا برای شناخت بهتر اهداف و انتظارات طراحی شهری، اسناد نظری متعددی بررسی و نظرات صاحبان اندیشه این رشته جمع بندی گردید و از آنجا که موضوعات مطروحه در کارگاه های طراحی شهری به عنوان مهمترین بخش آماده سازی دانشجویان برای ورود به حرفه طراحی شهری اهمیت زیادی دارد، هماهنگی موضوعات اولویت دار در جامعه حرفه ای و پروژه های کارگاه های طراحی شهری در دانشگاه های ایران مورد کنکاش و مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان از هماهنگی در بعضی موارد و ناهمخوانی در بعضی دیگر دارد. به گونه ای که اصلاح برخی رویکردها و شیوه های موجود جامعه حرفه ای و علمی طراحی شهری در ایران اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. به علاوه جامعه حرفه ای در موارد بسیاری درک کاملی از ماهیت مسایل روز طراحی شهری نداشته و نظام آموزشی نیز اقدام مؤثری برای رفع این نقصان نکرده و نتوانسته است خلأهای نظری این رشته را در عرصه حرفه ای پوشش دهد و ابهام در مفاهیم آن را متناسب با ویژگی های بومی رفع نماید.