فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
This paper seeks to investigate a new definition for architecture by unifying the three Vitruvian principles of firmitas, utilities, and venustas via a phenomenological approach in the interpretation and analysis of their role in defining architecture. The paper is composed in two main sections. The first section investigates the nature of architecture based on the mentioned principles, where architecture is interpreted and analyzed in terms of its “thingly,” “equipmental,” and “artistic” characters. While it seems that architecture could be in view of its “thingness” alone, or “equip mentality”, or “artless”, but each perspective reveals only a dimension of the nature of architecture. Therefore, the second section of this paper focuses on unifying the Vitruvian Triad, attempting to define architecture from the single stance of “architecturality” the sphere from which architecture is seen as a way of disclosing the truth in the desired life of humans in an architectural work. In this definition, there is the simultaneous presence of thingness, equip mentality, and artless of architecture, thus establishing an integral unity between the principles of the Vitruvian Triad. Thus, the three Vitruvian principles come to unify in architecture which is defined as “the manifestation of truth of human desired life in the work of architecture.” This definition also allows us to assume three fundamental principles for architecture, “truth of human desired life”, “work of architecture” and “manifestation of truth”. These three principles are themselves, in fact, reflections of the three Vitruvian principles.
چهارچوب ردیابی مشکل در شهرهای جدید: برنامه ریزی مشکل سو در شهر جدید هشتگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش یافتن و پیچیده تر شدن ماهیت مشکل های شهری، به اهمیت پرداختن به چگونگی یافتن و گشودن مشکل ها در فرایندهای برنامه ریزی شهری اشاره دارد. برنامه ریزی و توسعه شهرهای جدید در پاسخ به انواع مشکل های شهرهای بزرگ و با دستور کاری برای فرار از آن مشکل ها، همواره قصد تکرار نشدن مشکل های شهرهای بزرگ در آنها را داشته است، درحالی که شهرهای جدید کشورهای مختلف، با وجود به دست آوردن موفقیت ها و دستاوردهایی در زمینه هایی چند، در مراحل گوناگون توسعه خود با مشکل هایی پیچیده و چندبُعدی روبه رو بوده اند. چنین مشکل هایی نیاز به راه حل هایی چندبُعدی یا فضایی دارند، اما رویکردهای رایج توان رویارویی با مشکل های پیچیده و چندبُعدی در شهرهای جدید را ندارند. با توجه به این موضوع، مقاله حاضر به طراحی چهارچوب و یا الگوواره ای مناسب مشکل یابی-مشکل گشایی برای به کارگیری در شهرهای جدید با تأکید بر شهر جدید هشتگرد پرداخته است. چهارچوب پیشنهادی مشکل گشایی در این مقاله، بر پایه مقوله بندی مشکل ها در دو دسته روندکاری و محتوایی و با استفاده از روش های خلاقانه مشکل گشایی و ترکیب عناصری از دو رهیافت مشکل گشایی خلاق و مشکل گشایی عقلانی، شکل یافت. بر پایه الگوواره پیشنهادی مشکل یابی-مشکل گشایی در این مقاله، شیوه مشکل یابی و تحلیل مشکل با استفاده از روش تحلیل متن و انجام مصاحبه های عمیق، و شیوه مشکل گشایی با استفاده از فرایندی با ماهیت ترکیبی مشکل سو و هدف سو برای رویارویی با مشکل های موجود در شهر جدید هشتگرد معرفی شد.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارزیابی عملکرد مناطق شهرداری تهران با استفاده از روش دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقدان سیستم ارزیابی عملکرد در سازمان ها، یکی از علل اصلی عدم تحقق برنامه ها و مأموریت های آن ها به شمار می آید.آسیب شناسی رویه های ارزیابی گذشته شهرداری تهران نشان می دهد تعداد بالای شاخص ها، کیفی بودن نحوه سنجش آن ها و برخورداری از رویکرد سنتی باعث عدم تحقق هدف اصلی ارزیابی بوده است.هدف از این پژوهش، بیان روش تدوین و اولویت بندی شاخص های عملکرد مناطق بیست ودوگانه شهرداری تهران با استفاده از روش دلفی فازی است تا زمینه لازم برای ارزیابی کارآمد بر اساس شاخص های اولویت بندی شده فراهم شود. این پژوهش از نوع کاربردی و جمع آوری داده ها به صورت تلفیقی است که با استفاده از نظرسنجی خبرگان بر مبنای روش دلفی فازی انجام شده است.مقاله ضمن جمع آوری شاخص های مهم و اثرگذار به منظور ارزیابی عملکرد شهرداری با استفاده از نظرات نخبگان و کارشناسان، اولویت بندی آنها را برای هر یک از مناطق شهرداری تهران ارائه می دهد.نتایج نشان داد میزان تحقق درآمد نقد، میانگین زمان صدور پروانه ساختمانی، میزان رضایت شغلی کارکنان، بهبود عملکرد سامانه اتوبوسرانی، وضعیت حمل ونقل و جمع آوری پسماند و خدمات نظافتی مکانیزه، وضعیت اجرای برنامه های فرهنگی و ملی و مذهبی، کیفیت رسیدگی به درخواست های شهروندان به ترتیب حائز بالاترین اولویت در میان حوزه های 7 گانه شاخص های ارزیابی عملکرد مناطق شهرداری تهران شدند.
ارزیابی و مکان یابی پارکینگ های طبقاتی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی( AHP) (مطالعه موردی : منطقه 1 شهرداری شیراز)
حوزههای تخصصی:
با رشد روز افزون جمعیت شهری و توسعه فزاینده شهرها، ضرورت ایجاد مراکز خدمات عمومی جدید و تعیین مکان بهینه این مراکز، به شیوه ای که همه شهروندان به نحو مؤثر و عادلانه از آن بهره مند شوند ،آشکارتر شده است. کلان شهرشیراز، به دلیل افزایش شتابان جمعیت و توسعه افسار گسیخته ی خود و همچنین به موازات تولید روزافزون خودروها وانواع وسایل نقلیه در این کلانشهر، با مسأله کمبود مکان های مناسب برای پارک ایمن خودروها و عدم تطابق تعداد پارکینگ های عمومی با سرانه جمعیت درمناطق پرتردد مواجه می باشد. یکی از رویکرد ها و راه کارهای حل معضل ترافیک، مکانیابی بهینه پارکینگ های عمومی می باشد. در این مقاله با در نظر گرفتن پارامترهایی همچون: مراکز جاذب سفر، شبکه های دسترسی و معابر شهری، گره های ترافیکی و... به بررسی و ارزیابی مکانیابی پارکینگ طبقاتی در شهر شیراز اقدام شده است. سپس مصاحبه ای درخصوص تعیین درصد اهمیت معیارهای مؤثر در مکان یابی پارکینگ تهیه شده و پس از اعمال اوزان نهایی بدست آمده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) ، سایت های بهینه جهت مکان یابی پارکینگ های طبقاتی در شیراز تعیین گردید. .در نهایت با توجه به یافته های پژوهش ، پیشنهاداتی برای برون رفت از مشکلات جاری ارائه گردید. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که با توجه به اطلاعات و اوزان بدست آمده و تحلیل وزن ها از طریق AHP کدام مکان جهت استقرار پارکینگ عمومی مناسب است.
راهکار های طراحی اقلیمیِ معابر فضای باز (مطالعه موردی: پیاده راه های دانشگاه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
33 - 46
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز و معابر عرصه هایی هستند که زندگی جمعی در آنها جریان دارد، از این رو ایجاد آسایش گرمایی در این فضاها به ویژه در اقلیم های گرمسیری حایز اهمیت است. در این پژوهش فضاهای باز و پیاده راه های دانشگاه کاشان به عنوان نمونه موردی در اوج گرمای تابستان و سرمای زمستان با هدف ارزیابی شرایط گرمایی آن و شناسایی مؤلفه های مؤثر در ایجاد خرد اقلیم مناسب و ارائه یک چهارچوب کلی برای ساماندهی معابر فضای باز بررسی می شوند. بعد از انجام برداشت های میدانی توسط دستگاه های هواشناسی، شرایط آب و هوایی نقاط مختلف مسیر، مقایسه و به کمک شاخص جهانی اقلیم گرمایی، وضعیت گرمایی نقاط روی نمودار سایکرومتریک تحلیل گردید. نتایج، بیانگر وضعیت گرمایی مسیر می باشد و همچنین نیازهای هر نقطه برای رسیدن به شرایط مطلوب را تعیین می نماید. در نهایت از طریق مقایسه مسیر با گذرها و معابر اقلیمی بافت تاریخی شهر، راهکارهای مناسب برای ساماندهی هرچه بهتر فضای باز ارائه شد.
بررسی میزان پاسخگویی فضاهای شهری به نیازهای گروه سنی نوجوان بررسی موردی: خیابان آزادی کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۷
139 - 154
حوزههای تخصصی:
توجه به نوجوانان در میان سایر استفاده کنندگان از فضای شهری، اهمیتی مضاعف دارد زیرا آنها در این سن علاقه مندی بسیاری به روابط دوستی و سپری کردن زمان در فضاهای محله دارند. اما متأسفانه در سال های اخیر با توسعه تکنولوژی و تحول الگوی گذران اوقات فراغت نوجوانان، زمان کلی حضور در فضاهای شهری و تجربه فضاها و روابط عینی برای آن ها محدودتر شده است. لذا در پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان پاسخگویی خیابان آزادی به عنوان یک فضای شهری مهم به نیازهای نوجوانان، پس از تدوین چارچوب نظری پژوهش، با تکمیل 250 نمونه پرسش نامه به بررسی نظرات نوجوانان محله رجایی شهر نسبت به عملکرد خیابان آزادی پرداخته شد و داده ها به صورت توصیفی و تحلیلی (تحلیل عاملی اکتشافی) آنالیز گردید. نتایج این بررسی نشان می دهد که بیشترین رضایت نوجوانان از نزدیکی خیابان آزادی به مدارس آنها، وجود مراکز خرید و کاربری های تجاری خرده فروشی در آن و مناسب بودن نورپردازی شبانه خیابان است. کمترین رضایت نیز از وجود امکانات ورزشی، آّب و آب نماها، مسیرهای دوچرخه و امکان مشارکت در فعالیت ها یا نگهداری خیابان است. علاوه بر این، طبق نتایج تحلیل عاملی، هشت عامل در عملکرد و پاسخدهی فضا موثر شناخته شد که از میان، «جذابیت و پویایی»، «آرامش و آسایش» و «صمیمیت و خودمانی بودن» این خیابان، درصد بیشتری از واریانس مدل را تبیین می کنند.
تبیین الگوی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی (مورد مطالعه: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت، در مدیریت شهری یکی از مباحث مهم و پر چالش در شهرسازی است. متأسفانه در کشور ما اکثر اقدامات مدیریت شهری، از بالا و از بیرون انجام شده که اکنون به حرکتی از پایین و از درون، برای بومی شدن آن ها نیاز است. در این پژوهش، هدف اصلی، تبیین الگوی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی در شهر زنجان است. این پژوهش، با اتخاذ روش استدلال منطقی از رویکرد واقع گرایانه، از استراتژی پس کاوی استفاده می کند. مبنای این پژوهش، مبتنی بر اصل ولایت علامه طباطبائی است و روش تحقیق این پژوهش، به صورت تلفیقی (استدلال منطقی-تحلیلی) خواهد بود. با توجه به رویکرد نظری تحقیق که نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز است؛ الگوی اولیه مبتنی بر مشارکت اسلامی در چهار بُعد: بدنه تصمیم گیری، بدنه تصمیم سازی، بدنه اجرایی، بدنه کنترل و نظارت، مطرح شد. با توجه به اینکه عمل تجزیه تحلیل داده ها به عنوان یکی از مهم ترین بخش ها در تحقیقات اجتماعی، به ویژه در حوزه داده های جمع آوری شده از میدان تحقیق، مطرح است، در مرحله بعد داده های حاصل از پرسش نامه های تکمیل شده توسط جامعه آماری مورد جمع بندی قرار گرفت و نتایج آن درنتیجه گیری و ارزیابی فرضیه ها به کار گرفته شد. در همین راستا، پس از ارزیابی الگوی ارائه شده توسط شهروندان، متخصصان و مدیران شهری شهر زنجان، بدنه ارزیابی و پایش نیز به چهار بدنه قبلی الگوی مدیریت شهری اضافه شد. سرانجام، الگوی نهایی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی در شهر زنجان در پنج بُعد: بدنه تصمیم گیری، بدنه تصمیم سازی، بدنه اجرایی، بدنه کنترل-نظارت و بدنه ارزیابی و پایش تبیین شد.
Assessment of Housing Characteristics in Ibeju-lekki, Lagos Peri-Urban Settlements(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Housing developments in Lagos State peri-urban settlements have contributed immensely to the alleviation of the challenges of housing deficits in central Lagos. This research aims at exامینing the characteristics of housing development in the peri-urban settlements of Lagos State, Nigeria. Using a case study approach, housing developments in peri-urban settlements in Ibeju-Lekki Local Government Areas were selected to represent the rapidly urbanizing metropolitan peripheral areas in Lagos State. Data was collected through primary and secondary sources which include survey questionnaires, direct observations and in-depth interviews. Using two-stage sampling techniques, a questionnaire was distributed to households in purposively selected 16 peri-urban settlements in IbejuLekki. Data collected through field survey were analyzed using frequencies, percentages, cross tabulations while qualitative data were analyzed using descriptive analysis. Findings demonstrate that different housing initiatives in the peri-urban settlements performed differently in typology and resident’s perception. Socio-economic attributes revealed a multi-cultural households composition, reasonable literacy level. It is recommended that improved quality and user performance peri-urban housing development can be achieved through residents’ participation in housing policy design and also by timely regional policy response to the pace of housing development in Lagos peri-urban settlements.
Studying the Effect of Accessibility and Vitality on Urban Space Efficiency in Iran (Case Study: Hamadan City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research seeks the role and effect strength of accessibility and vitality on urban spaces. Urban space is a phenomenon organized by information manifested in various forms, functions and meaning. It is the context of forming and improving social life, representing culture and urbanization of a culture. According to desirable cities, it is deliberated that the cause of this magnificence is their lively and vibrant urban spaces. Regarding this point, weak social interaction of people and lack of optional and social activities in cities of Iran is clearly observed. This issue will remove urbanity attributes of Iranian urban spaces. The research studies two important factors in urban spaces, based on literature review: accessibility and vitality; using library and field study of Hamadan city to find the rate of their effect on urban spaces of Iran. Correlation analysis and questionnaire were used to codify analytic model. The main hypothesis of the research is the weakness of urban spaces in Iranian cities due to poor access and lack of vitality in these spaces, that is acquired by investigating aspects related to access and vitality. The results showed a positive correlation between urban spaces and these two factors, which control 44 percent of urban spaces efficiency as a common courtyard.
ارزیابی طرح پیشنهادی توسعه شهر کرج مبتنی بر رویکرد رشد هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۱
131 - 154
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرهای بسیاری در سطح جهان در اثر رشد پراکنده، منابع طبیعی خود را مورد بهره برداری نادرست قرار داده اند. در ایران نیز کرج که تا سال 1345 سیمای یک باغ شهر را داشت با رشد مهاجرت، تخریب باغات و اراضی سبز، اتصال روستاهای پیرامون در حاشیه شهر و... به کرج امروزی با رشدی لجام گسیخته تبدیل شده است. یکی از راه هایی که برای مقابله با چنین رشد نابسامانی در دنیا مطرح شده، بهره گیری از الگوی «رشد هوشمند» در تهیه طرح های توسعه شهر است. رشد هوشمند با تمرکز بر تجدید حیات شهری و گسترش گزینه های حمل و نقل عمومی به دنبال ایجاد جوامعی است که مردم به زندگی در آن رغبت نشان دهند. این مقاله با هدف ارزیابی آخرین طرح تفصیلی شهر کرج بر مبنای معیارهای رشد هوشمند تهیه شده و به ارزیابی و تعیین اولویت های برنامه ریزی در طرح تفصیلی شهر کرج با هدف بهره گیری از اصول رشد هوشمند، پرداخته است. در کل نتایج تحقیق حاکی از آن است که طرح مذکور 84/52 درصد نمره از کل را کسب نموده و با رویکرد رشد هوشمند انطباق نسبی دارد. عمده ترین موضوعاتی که در طرح مذکور نیازمند تأکید بیشتر است مربوط به مسایلی از قبیل نظارت بر اجرای طرح، دسترسی مساوی به اطلاعات و جلب مشارکت اجتماعی در تهیه طرح است که اکثراً ریشه در نظام تهیه طرح های توسعه شهری در ایران دارد.
گونه شناسی خانه های دوره قاجار در شهر کرمان از منظر شکل و سازماندهی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه خانه های تاریخی به دلایل مختلف و موجهی همواره مورد توجه بوده است. محققین متأثر از پرسش ها و اهداف خود، از رویکردها و روش های متنوعی استفاده می کنند. تمرکز بر شکل و ترکیبات آن یکی از رویکردهایی است که به ویژه برای شناخت وجوه اشتراک ابنیه و طرح یک گونه یا الگو برای آنها کاربرد دارد. این پژوهش نیز برای مطالعه خانه های دوره قاجار در شهر کرمان بر شکل و وجوه هندسی آنها تمرکز کرده و تلاش می کند اشتراکات و تشابهات خانه ها را از منظر سازماندهی عناصر و چیدمان فضاها استخراج و درصورت امکان برای آنها الگویی مطرح نماید. به این منظور با اتحاذ روش ترکیبی (توصیفی- تحلیلی) و گونهشناسی کالبدی، نخست خانه هایی که از دوره مذکور در شهر کرمان باقی مانده و مدارک آنها موجود بود؛ شناسایی شدند و سپس برای بررسی مستدل و نظام مند، دو شاخص توده (در سطح خرد) و ساختار حیاط (در سطح کلان) که هر یک دارای مولفه هایی بودند؛ تعریف شدند. درنهایت بررسی نمونه ها براساس شاخص های مذکور نشان داد می توان برخی اشتراکات را نظیر چگونگی گسترش و توسعه خانه و نیز سازماندهی فضایی در خانه ها مشاهده کرد. لایه دوم فضایی اکثراً در جبهه شمال شکل می گرفت و ترکیب اتاق – راهرو ترکیب غالب پلان بود. عناصری که در جداره های حیاط قرار می گرفتند، اگرچه ازنظر تعداد با یکدیگر هماهنگ بودند اما ازنظر ابعاد یکسان نبوده و درنتیجه تقارنی که در نما وجود داشت در پلان دیده نمی شد. در نگاهی کلی می توان به آزادی عمل معماران و عدم التزام کامل به رعایت تقارن در سازمان دهی عناصر در پلان اشاره کرد.
حاملین توسعه و احیاء، از احیاء آمرانه تا بازسازی مشارکتی (مورد پژوهش (بررسی سه نمونه توسعه و احیاء با تأکید بر نقش حاملین))
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه و احیای کالبدی در قالب پروژه های مختلف ساختمانی اعم از ساختمان های جدید و یا پروژه های بازسازی، بهسازی و نوسازی در بافت های تاریخی در مناطق مختلف دنیا اجرا می شود. نحوه و میزان مشارکت مردم، فعالیت فنی کارشناسان و عملکرد مدیریتی مسئولین به عنوان حاملین هر نوع توسعه و احیاء، روابط و نوع همکاری آن ها از پارامترهای مهمی است که توجه به آن می تواند در موفقیت یا شکست هر پروژه ساختمانی نقش اساسی داشته باشد.
با توجه به این امر و اعتقاد به نقش کلیدی تقسیم وظایف مناسب در هر پروژه اجرایی به منظور تضمین آینده پروژه، تحقیق حاضر چند نمونه کار انجام شده در این زمینه را بررسی و با مقایسه آن ها به دنبال دستیابی به نتیجه ای قابل استناد می باشد.
در نهایت تحقیق به دنبال این رویکرد است که توسعه پایدار بدون ایجاد ساختار مطلوب برای فعالیت حاملین احیاء و مشارکت آن ها امکان پذیر نیست. در احیاء بافت های تاریخی و احیای کالبدی فضاها و یا ایجاد آن، پایداری وفتی اتفاق می افتد که حضور مردم چشمگیر باشد و این حضور وقتی نمایان است که در فرآیند طراحی، ساخت، مدیریت و برنامه ریزی اقتصادی-کالبدی-فرهنگی نقش آفرین باشد. اگر مردم در فرآیند ساخت و ساز نقش داشته باشند و کارفرمایی پروژه از دولت به مردم سپرده شود اولا کارشناسان برای انجام عمل کارشناسی از قید و بند های دولتی آزاد و دارای اختیارات تام می شوند، ثانیا مردم جزئی از فرآیند ساخت و اجرا می شوند و ثالثا دولت نقش مهم خود یعنی سیاست گذاری و حمایت را ایفا می کند.
سنجش ظرفیت توسعه فضاهای بدون استفاده در مرکز شهر قزوین؛ با تأکید بر رویکرد توسعه میان افزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی افزایش روزافزون جمعیت و کالا و فعالیت ها در شهرها، راه حل های متفاوت و گاه متناقضی برای توسعه شهرها مطرح شد، که بهره گیری از این راه حل ها به شکل گیری حومه ها، حاشیه نشینی، مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها و پیامدهایی از این دست، به ویژه در اواخر قرن بیستم، دامن زد. ادامه این روند، ضمن آنکه رشد پراکنده شهرها را در اراضی و محیط زیست اطراف شان موجب شد، زمینه بازماندن نواحی مرکزی شهرهای سنتی را نیز از جریان توسعه فراهم آورد؛ اما با مطرح شدن رویکردهای جدید توسعه شهری نظیر توسعه میان افزا، نگرش توسعه پایدار و استفاده از امکانات موجود در دستور کار قرار گرفت. بنابراین سطوح میان افزا سطوحی که به رغم دارا بودن تأسیسات، تجهیزات زیرزمینی و روزمینی، و دسترسی مناسب به مراکز خدماتی شهر از جریان توسعه بازمانده و متروک و بی استفاده باقی مانده اند طی سال های اخیر به سبب پتانسیل بالایی که دارند، بیش از پیش مورد توجه دلالان و بساز و بفروش ها قرار گرفته اند. بررسی دلایل شکل گیری چنین سطوحی در مرکز شهر قزوین، نشان داد که بالاترین قابلیت توسعه، به محدوده هایی مربوط می شود که بیشترین مشکلات را از لحاظ شاخص های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارند و پلاک هایی که از لحاظ ضوابط و قوانین منطقه بندی شرایط مناسبی دارند، دارای بیشترین ظرفیت توسعه اند.
بررسی شیوه های مختلف نقد در آتلیه های معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
47 - 62
حوزههای تخصصی:
طراحی معماری چالش اصلی دانشجویان رشته معماری است که در طول دوره آموزشی با آن مواجه هستند. هدف این پژوهش، بررسی روش های مؤثر شیوه های نقد در آتلیه های معماری و میزان اثرگذاری آن بر فرآیند یادگیری، با توجه به روش های مختلف نقد است. عوامل اصلی در نقد که توسط استادان انجام می شود عبارت اند از: تبیین طرح، توصیف، تجزیه، تحلیل و قضاوت طرح. در این پژوهش به انواع مختلف نقد مانند نقد بر سر میز، نقد گروهی، تعاملات غیررسمی، تحویل موقت، تحویل نهایی و روش های ارزیابی جدید مانند نقد هم تراز، نقد عمومی، کنفرانس، نقد مکتوب، پنل بحث، نمایشگاه و کرکسیون پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش 57 نفر از دانشجویان دروس طراحی معماری دانشگاه ارومیه است که به سه گروه تقسیم شده اند. از هر گروه سؤال شده است که؛ مؤثرترین روش برای انتقال دانسته ها، تجربیات، دانش و یادگیری دروس کارگاهی چیست؟ با مقایسه جواب های سه گروه، نتایج متفاوتی به دست آمده است: دانشجویان دروس مقدمات طراحی (1) و (2)، کرکسیون های فردی و نقد بر سر میز را روشی مناسب دانستند. دانشجویان دروس طرح معماری (1) و (2)، روش کرکسیون فردی را چندان مناسب ندانستند و معتقد بودند که نقد و کرکسیون گروهی نقش مؤثرتری در یادگیری ایفا می کند. دانشجویان دروس طراحی (3) و (4) و (5) ضمن تأکید بر کارایی نقد گروهی، تحویل موقت را یکی از روش های مؤثر در یادگیری می دانند.
تحلیل رفتار گونه های شناشیر بیرونی و تاثیر آنها بر جریان باد در بافت تاریخی بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
179-186
حوزههای تخصصی:
The Role of Neighborhoods’ Centers in the Development of Urban Sustainability (Case Study: Mahmudabad Neighborhoods, Mazandaran, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As it is commonly understood, Urban neighborhoods play a significant role in developing urban sustainability as the smallest unit of city so that the formation and promotion of neighborhood identity, and focusing on social relationships would be in harmony with urban sustainability. It is believed that a dramatic change in spatial structure of urban neighborhood include a decline in levels of political, social and economic role of neighborhoods as long as they have had some disadvantages such as environmental pollution, marginalization, poor housing, socialpsychological and cultural damages, and particularly losing spiritual and material values as well in the recent decades. To limit these disadvantages associated with communities, neighborhood centers should be designed. The purpose of this study will analyze the concept of neighborhoods and neighborhoods’ centers and their effects on urban sustainability by descriptive- analytical approach and by gathering information through libraries and reviewing documents. This paper engages in analyzing components, dimensions, factors of sustainability and neighborhoods centers that integrated in the final model which characterized by practical-economic, environmental, empirical- aesthetic components; and, the validity of the used questionnaires based on factors of this model with 387 subjects (the selected sample) and the reliability of the questionnaires by using Cronbach Alpha through Bartlett Test and KMO factor at high level of 0/85 was proved. The level of significance of each component was reexامینed by concerning their effects on urban sustainability. By applying multiple- regression test, the statistical outcomes reveal that designing based on environmental components have the utmost impact on neighborhoods sustainability.
The Relationship between Artist and Audience in the Architectural Work as a the Creator of Cognition Factor(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The question from the mission of architecture and its relationship with human as the artist or the audience, without addressing to the reality issue and the manner of cognition is not possible. As a human phenomenon, architecture is a product of human awareness on various aspects such as scientific, engineering, and artistic aspects. Therefore, clarifying the nature and the manner of awareness, cognition and the methods and tools, can contribute to understand the art work. In continue the manner of advent and perception of wisdom in the Islamic architectural work would be analyzed. The research method is logical reasoning. Therefore, initially the Islamic worldview is posed based on the transcendental philosophy as the last and most important and major Islamic philosophy evolution, this approach is a strong system with logical method and has a strong theoretical transparency in order to understand the definition of components such as ontology, anthropology, epistemology and cosmology. After explaining principles of mental structures according to proposed Islamic worldview, the manner of emergence of the architectural work by creator of the work and how it is perceived by the audience and the work relationship with reality, based on the quad and quintet causes, ultimate and in instance, nominative, substantial, formal which have been considered in the formal position of discussion. The manner of Islamic architecture as nominative cause and the advent of thought and imagination, as the ultimate and in instance cause and actuality of the mass and the space, as substantial causes in the form of the face of place as formal cause is the purpose of this research. The manner of creation and perception of the work and the manner of presence and the advent of reality in architecture are exامینed by determining nature and the manner of emotions, perceptions and cognition. The most important result of this study is to address the main mission of architecture as the creator of the cognition factor.
برنامه ریزی کاربری زمین در راستای توسعه پایدار محله ای با تأکید بر بهینه سازی مصرف انرژی (مطالعه موردی: محله دروس، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۲
5 - 18
حوزههای تخصصی:
با توسعه شهرها، کاربری اراضی به عنوان بخش مهمی از برنامه ریزی، محلات را دستخوش تغییرات کرده است. برای پاسخگویی به معضلات توسعه های جدید، نظریاتی نظیر توسعه محله ای پایدار مورد توجه قرار گرفته است. یکی از چالش برانگیزترین بحث های توسعه محله ای پایدار، انرژی است. به دلیل نقش چیدمان کاربری ها در مصرف انرژی، برنامه ریزی کاربری با رویکرد توسعه پایدار محله ای و تأکید بر بهینه سازی مصرف انرژی می تواند موجب حفظ و ارتقا پایداری شود. پژوهش حاضر تلاشی جهت توسعه مفهوم محله پایدار، بهینه سازی مصرف انرژی و ارتباط آن با برنامه ریزی کاربری زمین است. دروس از محلات برنامه ریزی شده تهران است. روش تحقیق پژوهش، تحلیلی و مدل آن AHP1 است. با استفاده از پرسش نامه، مطالعات میدانی ، نرم افزار GIS2 و موارد دیگر زیرمعیارهای برنامه ریزی کاربری با رویکرد بهینه سازی مصرف انرژی در دروس اولویت بندی می شوند. در قالب نتایج تحقیق، برنامه کاربری زمین محله و یافته های قابل تعمیم پژوهش ارائه شده است.
تحولات کالبد شهر و بازتاب حرارتی آن بررسی موردی: اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۷
155 - 171
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرها و افزایش شهرنشینی تبعات بسیاری به همراه دارد. از آن جمله افزایش دمای بسیاری شهرها نسبت به حوزه های پیرامونی آنها است. این افزایش دما تبعاتی از تهدید سلامت شهروندان به دلیل افزایش تنش حرارتی و آلودگی گرفته تا بازتاب اقتصادی به دلیل افزایش نیاز به انرژی را دربر می گیرد و ضرورت تحقیق را پررنگ می نماید. طراحی شهری می تواند با ابزارهای متعدد از جمله کالبد شهری در تعدیل حرارتی غیرفعال تأثیرگذار باشد. این پژوهش با تأکید بر شاخص های طبیعی و کالبدی به ریشه یابی ارتباط آنها و حرارت پرداخته و به مقایسه سال های 2000 و 2014 اصفهان می پردازد. هدف اصلی پژوهش نشان دادن ارتباط تحولات شهری و افزایش دمای سطح و دمای هوا است. مقایسه ها بر تنش حرارتی بازتاب شده از دمای سطح مبتنی است و شناسایی حوزه هایی با بیشترین تغییر دمای سطح و ریشه یابی علل آن در این پژوهش صورت گرفته است. به علاوه در مقایسه گرم ترین و خنک ترین حوزه ها از داده های برداشت شده میدانی نیز استفاده گردید. این تحقیقات تأثیر خشکسالی و کاهش سبزینگی را هم بر دمای سطح و هم بر دمای هوا نشان می دهد و یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر دمای هوا را سایه اندازی ها و ضریب آسمان قابل رؤیت برپایه محصوریت کالبدی و فضای سبز معرفی می نماید.
بازنمایی فضای معماری در آثار نقاشی با رهیافت نشانه شناسی لایه ایی (نمونه موردی: منتخبی از آثار ایران درودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
37 - 48
حوزههای تخصصی:
مطالعات بین رشته ایی در حیطه هنر، فهم عمیقی از معنای اثر را فراهم می سازد. اگر نقاشی را نوعی بازنمایی پنداشت که توان ارائه معانی متعدد را دارد، این مسأله مطرح می شود که در خلق تصویر چه رهیافت های فضایی به ماهیت تولید معنا منجر شده و چگونه مورد خوانش قرار می گیرد. این پژوهش با هدف پیوند دو رسانه هنری نقاشی و معماری، به کشف لایه های معنایی فضا در تصویر می پردازد. روش پژوهش با رویکرد کیفی، بر پایه نشانه شناسی لایه ایی، به مرور رمزگان فضایی پرداخته و ساختار بدست آمده در آثار منتخبی از «ایران درودی» مورد خوانش قرار می گیرد. در نهایت دلالت های فضایی در تصاویر به روش توصیفی نتیجه گیری می شوند. نتیجه بر آن است که تصور فضای شهری توسط نقاش می تواند در نشانه های فضایی به صورت برابرجای، دگرجای و یا آرمانشهر نمود پیدا کند، که در لایه های همنشین: متن؛ بافت؛ بینامتنیت؛ رمزگان و در محور جانشینی: شکل شناسی؛ نشانه شناسی و پدیدارشناسی قابل خوانش اند.