فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۲۱ تا ۴٬۶۴۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
هویت شهر سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۷
123 - 130
حوزههای تخصصی:
تبیین نقش فرم و پوسته ظاهری ساختمان در برندسازی مجتمع های تجاری، بررسی موردی: مجتمع های تجاری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
45 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : برندسازی مجتمع های تجاری، عاملی برای رونق اقتصادی شهرها، جذب گردشگر و ارتقای کیفیت های محیطی محسوب می شود. طراحی و ساخت مجتمع های تجاری از عوامل کلیدی در برندسازی این مراکز است. فرم و پوسته ظاهری ساختمان ها و تزئینات و جزئیات آن در زمره ویژگی های مرئی و محسوس ساختمان ها محسوب می شود که علاوه بر خصوصیات و کارکردهایی که دارد به عنوان پتانسیلی بالقوه برای جذب مخاطب می تواند عمل کند. مجتمع های تجاری در دهه 1390 شمسی در شهرهای بزرگ کشور به ویژه تهران، رشد و گسترش چشمگیری داشته اند. برندسازی آنها می تواند نقش مهمی در رونق اقتصادی و کسب شهرت برای شهر تهران عمل کند. هدف پژوهش : هدف این پژوهش تبیین نقش فرم و پوسته ظاهری مجتمع های تجاری در برندسازی این مراکز است. همچنین این پژوهش در پی آن است ضمن یافتن چگونگی تحولات نقش فرم و پوسته ظاهری مجتمع های تجاری در تهران، میزان مطابقت آن را با رویکرد جهانی این موضوع دریابد. روش پژوهش : پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی است که به صورت توصیفی و تحلیلی انجام شده و به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است و گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی-کتابخانه ای و بازدید میدانی انجام شده است. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان می دهد بهبود کیفیت بصری ساختمان ها در پیوند مطلوب با زمینه، افزایش جذابیت، ایجاد پروژه های منحصربه فرد و نمادین، تعامل با شهر و نمایش فرهنگ و تاریخ، از جمله استراتژی های کالبدی برندسازی است که در طراحی فرم و پوسته بیرونی مجتمع های تجاری، نمود می یابد. نما و تزئینات به کاررفته در مجتمع های تجاری، نمایانگر کاربرد فناوری روز و به عنوان رسانه ای برای انتقال پیام های مدنظر صاحبان برند است. همچنین نتایج نشان می دهد پیش از دهه 1390 شمسی راهکارهای جذب بازدیدکنندگان به مجتمع های تجاری، بیشتر تظاهری برای به روزبودن بوده است، درحالی که در دهه 1390 شمسی نقشی که طراحی و ساخت در برندسازی مجتمع های تجاری تهران، ایفا می کند، تقریباً همگام با جهان است و طراحی مجتمع های تجاری با پوسته و تزئینات شاخص رشد یافته است.
بررسی تطبیقی انعطاف پذیری مدارس سنتی ایران از دوره سلجوقی تا قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
67 - 82
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انعطاف پذیری یکی از مفاهیم مطرح در معماری سنتی ایران است و توجه به آن در اکثر کاربری ها، به ویژه در فضاهای آموزشی به دلیل نیازهای متغیر افراد، اهمیت زیادی داشته است. این در حالی است که امروزه نقش انعطاف پذیری در مدارس جدید کمرنگ شده است. در این میان، معماری مدارس سنتی ایران واجد شاخص های ارزنده ای در حوزه انعطاف پذیری است که می توان آن ها را در طراحی مدارس جدید در نظر گرفت.هدف پژوهش: هدف این پژوهش مطالعه انعطاف پذیری مدارس سنتی ایران، بررسی نحوه تغییرات انعطاف پذیری این مدارس در طی دوره های تاریخیِ سلجوقی تا قاجار، و شناخت عوامل مؤثر بر انعطاف پذیری مدارس سنتی به منظور استفاده از این عوامل در طراحی فضاهای آموزشیِ انعطاف پذیر است.روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور ابتدا اطلاعات مربوط به حوزه انعطاف پذیری از منابع کتابخانه ای استخراج شده است. در ادامه، پس از تحلیل محتوا، چهارچوب نظری مشخص شده و با روش مطالعه میدانی و شیوه استدلال قیاسیْ نمود انعطاف پذیری در نمونه های موردی بررسی شده است.نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر آنکه مدارس سنتی در همه دوره های مذکور انعطاف پذیر بوده اند، نحوه انعطاف پذیری آن ها نیز، هم زمان با سیر تحول کالبدی آن ها و افزوده شدن عناصر کالبدی گنبدخانه و شبستان، دچار تحول شده است. به طور کلی، در اکثر عناصر کالبدی مدارس مورد بررسی، هرچه از دوره سلجوقی به دوره قاجار نزدیک می شویم، از مؤلفه تنوع پذیریِ عملکردی کاسته می شود و تنوع پذیری فضایی، تطبیق پذیری و تغییرپذیری پررنگ تر جلوه می کند. بنابراین انعطاف پذیری مدارس، در این بازه زمانی، روندی روبه رشد داشته است.
نقش آفرینی مراکز آموزش عالی در ارتقاء فرهنگ پذیری اجتماع شهری یادگیرنده بررسی موردی: محله های سناباد و جنت، مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلان شهر مشهد با حضور مستمر میلیون ها زائر، کانون بزرگ ارتباط اقوام و فرهنگ های مختلف است. این حضور علاوه بر فرصت های متعدد اقتصادی و گردشگری، زمینه برخورد جریان های فرهنگی ناهم سو با یکدیگر را ایجاد کرده است؛ جریان های فرهنگی که ارزش هایی گاه متضاد با یکدیگر را پشتیبانی می کنند و این تضاد عامل چالش های فرهنگی در شهر مشهد شده است. پژوهش حاضر هدف خود را به کارگیری انگاشت شهر یادگیرنده و تأکید بر نقش مراکز آموزش عالی همچون عامل وحدت بخش این جریان ها، برای تقویت هویت فرهنگی در این شهر قرار داده است. شهر یادگیرنده با ایجاد فضای تجربیات مختلف، دربرگیرنده تمامی گروه های اجتماعی و فرهنگی است و فرآیند یادگیری شهروندان و فرهنگ پذیری را تسهیل می بخشد. برای دستیابی به هدف مقاله معیارها و شاخص های پژوهش با روش فراتلفیق استخراج و وزن دهی شده است. داده های جمع آوری شده از طریق پیمایش میدانی (با 150 پرسشنامه از جامعه آماری) و مطالعات اسنادی، با شاخص های توزیع جمعیتی، فضایی و اجتماعی سنجیده شده است. و در نهایت رتبه بندی نواحی هفت گانه به وسیله مقادیر استاندارد شده حاصل از سنجش شاخص ها صورت پذیرفت. نتیجه این تحلیل تعیین ناحیه برخوردار از الزامات فرهنگ پذیری، به عنوان محرک توسعه فرهنگی و فرهنگ پذیری و ارائه پیشنهاد برای فراهم کردن ساختار فضایی و نهادی تسهیل کننده یادگیری، با امکان حضور جریان های مختلف فرهنگی و با تقویت نقش مراکز آموزش عالی به عنوان واحد میانجی ارتباطات این جریان ها است.
Role of Environmental Dimensions on well-being: Qualitative Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۴ - Serial Number ۴۶, Autumn ۲۰۲۲
41 - 52
حوزههای تخصصی:
Environmental dimensions can be used as indicators of urban quality of life due to their potential contribution to subjective well-being. The environment is constituted by the interacting systems of physical, biological, and social elements interrelated in various ways, individually and collectively. This study aims to uncover qualitatively whether these two environmental elements, namely social and physical factors, are indeed predictors of subjective well-being and reliable indicators of quality of life in cities. The study presents and tests a model that examines a matrix of cross-effects between social and physical indicators with subjective well-being. Data are obtained through an expert survey in the city of Tehran. In this approach, a group of urban planners undertakes the effect of social and physical components on subjective well-being. First, the existing literature is studied, and the related components are identified. Then, some interviews are made, and the cross-section analysis effects are extracted in a cross-effect matrix. As the finding revealed, among physical factors, percapita and spatial justice can have the highest impact on subjective well-being in Tehran. This was followed by access to urban transportation networks depending on their type, quality, and amount. Also, commute, neighborhood, housing, and job satisfaction were predictors of subjective well-being. Among social factors, spending leisure time, continuous social interactions, and health status impact subjective well-being.
تجربه پیاده راه سازی در مرکز تاریخی ش هر؛ نمونه مورد مطالعه: میدان مرکزی شهر ترابزون، ترکیه
حوزههای تخصصی:
مراکز شهری بخصوص مراکز تاریخی شهر به دلیل بافت و مورفولوژی خاص خود و حضور بیش از اندازه سواره شهرها و شهروندان را با مشکلات عدیده اقتصادی-اجتماعی و فیزیکی و زیست محیطی مواجه کرده است، از مهمترین راهکارها برای حل این مشکلات محدود کردن حضور سواره در مراکز شهری با اجرا پروژه های پیاده محور و ارتقاء حضور پیاده ها می باشد.این پژوهش به بررسی پروژه پیاده راه شهر ترابزون ترکیه پرداخته است، این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و روش جمع آوری اطلاعات میدانی است، میدان مرکزی شهر ترابزون باتوجه به وجود امکانات مختلف که می تواند حداقل نیاز های شهروندان را در مرکز شهر برطرف کند توانسته است در جذب پیاده ها نقش مهمی داشته باشد.
نقش و تاثیر گذاری معماران معاصر در تحولات معماری و ساختمان سازی
حوزههای تخصصی:
تفکرات معماران در دوران های مختلف از گذشته تا کنون تاثیر و نقش فراوانی در ایجاد تمدنها و پیشرفت کشورها داشته اند، از زمانهای دور معماران و آثار معماری نشان دهنده رشد یا عقب ماندگی کشورها بوده است. همانطور که حتی پیامبر(ص) نیز با بعثت خود اقدام به بنای خانه ها با شرایط ویژه که در قرآن و روایات بیان شده است، نمود و تاثیر معماران و معماری را بیش از پیش نشان میدهد. با گذشت زمان شاهد تحولات فراوانی در ساخت بنا، شکل و فرم سازه ایجاد شده است. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی معماری ایران در دوران بعد از 1300 شمسی نقش معماران و میزان اثرگذاری آنان در تحولات معماری و ساختمان سازی به این سوال پاسخ دهیم که نقش معاران در پیشرفت و توسعه جامعه متمدن چگونه است و معماران باید چه شرایطی را برای ارتقاء معماری در پیش روی خود قرار دهند. با مطالعات تاریخی و بررسی سبکهای مختلف معماری و کتابهای تاریخی و همچنین آثار معماری خلق شده توسط معماران مشخص میگردد که در چه دوره هایی شاهد پیشرفت و در چه دوره هایی شاهد عقب ماندگی در معماری بوده ایم. و هدف این پژوهش نیز یافتن بهترین راه و سبک برای پیشبرد معماری و ساخت ساختمانها با توجه به تجارب معماران معاصر و بهره گیری از نقاط ضعف و قوت آنان میباشد. و امید است که مهمترین دستاورد این مقاله ایجاد سبک جدیدی از معماری که با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم و سنتهای مردم ایران تدوین شده باشد مد نظر معماران قرارگرفته از تقلید کورکورانه از معماری های کشورهای دیگر جلوگیری شود. و بتوانیم تکنولوژی و پیشرفت را در چهارچوب مسایل فرهنگی و دینی خود پیاده نماییم. و مهم ترین نکته این است که باید نسبت به تلاشهای معماران گذشته اشراف کاملی داشته باشند تا بتوانند از آن تجارب بهره کافی را برده و بتوان بهترین سبک معماری معاصر را ایجاد نمود. در این پژوهش با تحلیل توصیفی و تطبیقی، بنا ها و ساختمانهایی که توسط معماران معاصر طراحی و اجرا شده اند، شناسایی و طبقه بندی میشوند و در مرحله بعد به تحلیل اطلاعات و تفسیر آنها پرداخته خواهد شد. و تلاش میشود انواع طراحیها، نحوه معماری، شهرسازی، بلند مرتبه سازی ، انواع مصالح ساختمانی و تکنیک های ساخت و سایر عوامل تاثیر گذار در معماری توسط معماران تاثیر گذار ایرانی و خارجی در این دوران بدقت مورد بررسی قرار گیرد تا درک عمیقی از تحولات معماری بدست بیاید. و گرایش های جدیدی بوجود بیاید تا حرکت معماری در مسیر تکامل خود و بدرستی ادامه پیدا کند و به اوج اعتلای معماری در دوران معاصر دست پیدا کرد. و در این میان هنر طراحی معماری و طراحی سازه نقش مهمی در ایجاد تحول در معماری دوران معاصر داشته است که میتوان گفت در میان سالهای 1340 تا 1350 شمسی به اوج خود می رسد. و گیدیون در کتاب "فضا ،زمان، معماری"اینگونه میگوید : هر بینش جامع مستلزم پیوستگی اندیشه در گذشته و آینده است "(گیدیون، 1353؛12) در سالهای اخیر با توجه به نیاز به وحدت و انسجام بخشی به ساختمان سازیها ضرورت مراجعه به آثار ارزشمند میراث معماری معاصر ایران بسیار ضروری میباشد و نمای ساختمانها ، سبکهای معماری ، سیمای شهری در معماری کنونی دارای جایگاه ویژه ای میباشد.
حفاظت از سازه های خشت و گلی سنتی در شهرهای کویری با استفاده از رویه های جاذب رطوبت و صدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
117 - 137
حوزههای تخصصی:
حفظ آثار و بناهای معماری، امروزه بسیار موردتوجه جهانیان واقع شده است چراکه این بناها ثروت فرهنگی و نمایانگر قدمت، هویت، تاریخچه و تمدن هر سرزمین و از سوی دیگر رونق دهنده صنعت گردشگری در هر کشوری هستند. یکی از این بناهای معماری که به عنوان معماری خاکی نیز شناخته می شود، سازه های خشت و گلی است که در ایران نیز، مخصوصاً در شهرهای کویری با اقلیم گرم و خشک، بسیار به چشم می خورد. عوامل متعددی باعث خرابی این سازه های خشت و گلی می-شود که یکی از عوامل اصلی تخریب این نوع سازه ها، رطوبت است که منشأ اصلی آن، عمدتاً تجمع رواناب حاصل از باران در کنار دیوارهای خشت و گلی است. یک راه حل برای حفاظت از این بناها در برابر رواناب باران استفاده از رویه های جاذب رطوبت است که علاوه بر خاصیت نفوذپذیری، قابلیت جذب صدا، کاهش آلودگی صوتی و ایجاد تبخیر برای خنک شدن هوا را نیز دارد. این پژوهش به منظور بررسی عملکرد آسفالت متخلخل در معابر بافت سنتی به منظور نفوذ رواناب برای جلوگیری از رسیدن رطوبت به بناهای معماری خشت و گلی و درنتیجه حفاظت آن ها و همچنین بررسی خاصیت کاهش آلودگی صوتی برای تأمین آرامش روانی بافت سنتی، ایجاد فرایند تبخیر برای تأمین آسایش حرارتی بافت سنتی و میزان مقاومت آسفالت متخلخل و مقایسه آن با آسفالت معمولی (نفوذناپذیر) با ساخت نمونه های آزمایشگاهی انجام شده است. علاوه بر این ازآنجاکه در معابر بافت سنتی-گردشگری، زیبایی بصری نیز اهمیت ویژه ای دارد، با اجرای یک قطعه آسفالت متخلخل دریکی از معابر محلی، سرعت تغییر رنگ آسفالت متخلخل در طول زمان از رنگ سیاه به رنگ خاکستری به کمک پردازش تصویر با کد نویسی در متلب بررسی و با آسفالت معمولی مقایسه شد. نتایج نشان می دهد نفوذپذیری و تبخیر آسفالت متخلخل به ترتیب ۰۰۱۷۸/۰ متر بر ثانیه و ۶/۱۳ گرم در روز است درحالی که این مقادیر برای آسفالت معمولی صفر است. همچنین نتایج گویای آن است که میزان آلودگی صوتی تولیدشده حاصل از ترافیک آسفالت متخلخل و میزان مقاومت فشاری مارشال آن به ترتیب٪۸ و٪۲۳ کمتر از آسفالت معمولی است و سرعت تغییر رنگ در آسفالت متخلخل در جهت کاهش تیرگی رنگ، به مراتب بیشتر از آسفالت معمولی است.
بررسی ابعاد بازدهی انرژی در معماری بیونیک؛ موردپژوهی: ساختمان های بیونیک
منبع:
بوطیقای معماری سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
21-38
حوزههای تخصصی:
بازده انرژی در ساختمان های بیونیک و معماری سبز بیونیک ابزارهای مهمّی برای حصول اطمینان از ایجاد هماهنگی بین ساختمان ها و محیط طبیعی، حفظ تعادل بوم شناختی و دستیابی به توسعه پایدار در احداث ساختمان ها هستند. بر اساس یک بازبینی درباره فناوری های بیونیک برای کارکردها، سازه ها و مصالح ساختمانی، در مطالعه حاضر کاربردها و حالات متعارفِ بازده انرژی در ساختمان های بیونیک و معماری سبز بیونیک تحلیل می شود. علاوه بر این، فناوری ساختمانی غیرفعال با استفاده از منابع انرژی خورشیدی نه تنها می تواند کیفیت محیط گرمایی درون ساختمان را بهبود دهد بلکه مصرف انرژی را نیز در ساختمان کاهش می دهد. با الهام از خواص مکانیکی، روابط ساختاری و عملکرد مصالح طبیعی و استفاده از آن در سازه ساختمان یا طراحی شکل آن، سازه های بزرگ مانند کابل های آویزان و سازه های دارای پوسته نازک که به ترتیب شبیه به تار عنکبوت و پوسته تخم مرغ هستند، طراحی شده اند تا بازدهی منابع ساختمانی بهبود داده شود. به طورخلاصه، توسعه معماری سبز بیونیک و بازده انرژی در ساختمان های بیونیک باید از قوانین طبیعت پیروی کند و به آن ها احترام بگذارد. مطالعه سازوکارهای به کار رفته در سیستم های زیست شناختی ضروری است که همراه با فناوری های ساختمانی جدید باید به کار گرفته شوند تا از نوآوری در ساختمان -سازی پشتیبانی کنند و توسعه سریع در ساخت ساختمان های سبز و بازدهی انرژی در ساختمان ها محقّق شود.
سنتِ سنت گرایان و سنت گرایی معماران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله بر آن است که در مفهوم سنت و مرام سنت گرایان تعمق و تأملی نماید. آیا سنتِ سنت گرایان همان سنتِ گم شده ما و عالم معماری ما است؟ آیا این سنت، تداوم فرهنگ سنتی ما است؟ آیا این سنت می تواند پردازنده و بازآفریننده معماری سنتی ایران باشد؟ سنت گرایان از کی و کجا پدید آمدند؟ مرام آنان چیست و نگاه ایشان به معماری چگونه است؟در پاسخ، این مقاله سنت گرایی را پدیده ای مدرن و سنتِ سنت گرایان را سنتی نخستین، فرازمانی، فرامکانی و فرافرهنگی می یابد؛ سنتی که تمامی اقوام و عقاید، از هندو و بودایی و مسیحی و مسلمان را فرا می گیرد و داعیه جهان شمولی و عالم گیری دارد.مقاله سپس با تأملی در یک اثر معماری سنت گرا، کارآمدی آن را در تداوم معماری سنتی و سنت معماری این مرز و بوم بررسی می کند: معماری سنت گرا در شایسته ترین شکل خود، پا را از تعریف و تمجید و تقلید معماری سنتی فراتر نمی نهد و پاسخی از جنس زمان به معماری سنت سوخته این سرزمین نمی دهد.نتیجه آنست که معماری را گِلی است و دِلی؛ گِل را تافتن و دِل را نیافتن، سبب می شود تا معماری ما و آموزش معماری ما از فهم عمیق سنت و معماری سنتی بازماند و به تقلیدی رقیق از آن بسنده کند.
معماری و نوستالژیا، پویشی بر یادآوری مفاهیم عاطفی معطوف به گذشته در فضای معماری (مطالعه موردی: خانه سنتی شکوهی در شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التفات به مفاهیم کیفی مرتبط با گذشته هر متنی، ارتباط پررنگ تر با مفاهیم عاطفی در آن را به دنبال دارد. درحوزه معماری نیز ارتباط با گذشته بستر، می تواند بر اختلالات ناشی از عدم پیوند روانی با مکان، تا حد زیادی فائق آید. در این مقاله، عطف به بروز احساس نوستالژیا در فضای معماری، به عنوان یکی از دغدغه های کیفی فضای معماری در راستای یک طراحی ادراکی مطرح می گردد؛ زیرا موجب تازه شدن روحیه و احساسات کاربر، به علت ظهور یاد و خاطره برخی مولفه های کیفی و لذت بخش در مکان می شود. توجه به احساس نوستالژیا در حوزه معماری، علاوه بر ایجاد آشنایی ضمنی با مکان، بیدار کردن روان جمعی بشر برای نگه داشتن رشته اتصال به ریشه های کهن زمان است. فضای معماری حاوی حس نوستالژیا به تجربه عاطفی مفاهیم توجه دارد. نوعی از تجربه مکان های معاصر که به علت یاداوری خاطرات خوش گذشته و برانگیختن برخی معانی واکنشی، انسان را به دلتنگی شیرین وا می دارد. این پژوهش با تمرکز بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی در زمینه مفهوم نوستالژیا، در حوزه های مرتبط از جمله ادبیات، روانشناسی و روانشناسی محیط، به تجزیه و تحلیل تفسیری از درک پدیده مذکور پرداخته است. همچنین باتوجه به هدف عمده پژوهش، یعنی هدایت به سمت بروز این احساس با یادآوری برخی مفاهیم ضمنی در مکان، درعملیات میدانی تحقیق از تکنیک آزمون میدانی مصاحبه ها و پرسش نامه های نیمه ساختار یافته بهره گرفته شده است. مهمترین پیامد بروز نشانه های این احساس در فضای معماری، پدیدار شدن احساس تجربه یک فضای صمیمی، ملموس و تاثیر پذیر از بستر فرهنگی-اجتماعی است و در واقع تلاشی در جهت غنابخشی و معنادهی عاطفیبه فضای معماری با التفات به گذشته محسوب می گردد. بر این مبنا، معنی اولا می بایست از سطح معنی تجسمی به سطح واکنشی ارتقاء یابد؛ دوما مخاطب مکان را به واکنش عاطفی مثبت (در پی ارتباط با گذشته) ترغیب کند. لذا لایه های معنی بایستی طوری در محیط عملیاتی گردند که تداعی معانی عاطفی در عطف به گذشته، نسبت به محیط ایجاد گردد.
بررسی و تبیین نظام کارکرد نشانه ها در خوانش معماری مذهبی دوره زندیه (نمونه موردی: مسجد وکیل شیراز)
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
189-211
حوزههای تخصصی:
اهمیت دوره زندیه، روند شکل گیری تاریخ معماری ایران، تا پیش از دوره قاجار، از آنجاست که هنوز هنر و معماری ایران از منابع و پدیده های محیطی چون: عوامل اقلیمی و ریشه های فرهنگی- بومی تاثیر می پذیرفته است. بر این مبنا، این دوره به عنوان آخرین دوره تا پیش از تحولات فرهنگی ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف این تحقیق شناخت جنبه های اثرگذار درون مایه های فرهنگی دوره زندیه در شکل گیری هنر و معماری این دوره با در نظر گرفتن این موضوع که نشانه و نماد گرایی یکی از قدیمی ترین ابزرارهای ارتباطی بین مردم محسوب می شود که شاهد این امر در دوره های مختلف از آغاز شروع تمدن ها و یک جانشینی در اولین سکونت گاهای انسان های اولیه( غارها) تا بنهای مختلف و مدرن امروزی می باشیم.بر اساس دیدگاه و نظریه های خاص موجود در اسلام نماد ها و نشانه ها دارای ویژگی ها و خصوصیات خاص مربوط به خود می باشند که برای به نمایش گذاشتن آنها در آثار معماری از خصوصیات ظاهری و معنوی آنها در قالب تمثیل نیز استفاده می شود. با توجه به قابلیت ها و ظرفیت های معناکاوانه معماری مساجد، با استفاده از روش نشانه شناسی به تحلیل مفاهیم نمادین و معانی روحانی این آثار هنری پرداخته شده است. ماهیت پژوهش از نوع کیفی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و از مطالعات اسنادی و میدانی جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. نشانه شناسی نقوش و نگاره های مسجد وکیل حاکی از آن است که در معماری بنا، نگرش قوی عرفانی دوران صفویه با حرکت به سمت محتوای فرهنگ و هنر قومی ساده تر شده و از ذهنیت های طبیعت گرای هنر زندیه ساختار یکدست و ساده شده ای از الگوی معماری مساجد ایرانی را شکل داده است. با بررسی نشانه ها به عنوان یک هنر در دوران زندیه در مسجد وکیل شیراز می توان دریافت که نقوش موجود به سه دسته، نقوش خطاطی، هندسی و گیاهی (انتزاعی و واقع گرا) تقسیم می شوند.
رهیافتی در منظرسازی پایدار سواحل حاشیه بنادر (مطالعه موردی: سواحل حاشیه بندر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
41 - 54
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ در بسیاری از نقاط جهان، منابع آب نقش بسیار مهمی در استقرار و شکل گیری سکونت و ایجاد هویت داشته اند. قبل از صنعتی شدن مناطق ساحلی شهرها با حضور مردم و فعالیت های متنوع پررونق بودند و ارتباط نزدیکی بین ساحل و شهر وجود داشت. در عصر صنعتی این رابطه با ایجاد برخی کاربری ها مانند ایجاد بنادر بزرگ، کاربری های تجاری و انبار کالا قطع شد. بی شک راه نجات از این وضعیت کنونی، توجه به اصول معماری پایدار و دخالت دادن آن در توسعه سواحل شهری است. در این پژوهش که جزو پژوهش های کاربردی و توسعه ای محسوب می شود، سعی خواهد شد تا پس از ارائه مبانی نظری مرتبط با موضوع و اصول و مؤلفه های طراحی پایدار سواحل شهری، معیارهای مناسب جهت ایجاد مناظر پایدار ساحلی در حاشیه بنادر و تبدیل آنها به مراکز پویا و زنده شهری ارائه شود.
رضایت و دیدگاه کارکنان ساختمان های اداری از نگاه معمار و غیرمعمار؛ نمونه موردی: شهر تهران و خرم آباد
حوزههای تخصصی:
رضایت کاربر از نظر کیفیت محیط داخلی از عوامل اساسی در طراحی معماری است. با توجه به آنکه معمار و غیرمعمار با توجه به آموزش هایی که در دانشگاه دیده اند، تفاوت های دیدگاهی را در معماری و زیبایی شناسی و درنتیجه رضایت بخشی دارند. چگونگی تفاوت کاربران معمار و غیر معمار از دغدغه های این پژوهش است. هدف این مقاله تعیین مرزهای همگرایی و واگرایی معماران و غیر معماران از نظر عامل رضایت کاربر با توجه به یک مطالعه موردی جامع است. در این پژوهش، از روش کمی استفاده شده و تعداد کافی پرسشنامه توسط کارمندان ایرانی در تهران و خرم آباد پر شده اند. داده های بدست آمده توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که دیدگاه های معماران و غیر معماران در رضایت کاربر همگراست، که به طور خاص کیفیت، لذت بخشی، تمیزی، ایمنی و بهره وری را به دنبال دارد. از نظر معماران، بهره وری انرژی برای ساختمان ها از عناصر دیگر اهمیت بیشتری داشت. علاوه بر این، افراد غیر معمار (از هر دو جنسیت) طراحی سازگار با محیط زیست را دارای اهمیت تر از معماران دانستند. از نظر شغل و جنسیت، میزان رضایت کاربر از مردان در هر دو گروه معمار و غیر معمار بیشتر از زنان است. از این نظر، با توجه به نقاط واگرایی و همگرایی معماران و غیرمعماران می تواند طراحی بهتری را انجام داد. این تحقیق می تواند بینش جدیدی در مورد دیدگاه طراحی فضاهای اداری توسط معماران را ایجاد کند.
مقایسه نظریه های جدید در معماری و شهرسازی در رابطه با وضعیت پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
68-52
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه پس از تجربه اپیدمی کرونا برای بسیاری از کارشناسان، تأثیر برنامه های توسعه شهری بر انتشار ویروس مسجل شده است که نظریه های جدید در معماری و شهرسازی در رابطه با وضعیت پاندمی کرونا می تواند راه حل های مناسبی پیش روی طراحان قرار دهد. روش تحقیق: بر اساس مطالعات تحلیلی و توصیفی بوده و بر اساس روابط متقابل و مقایسه میان متغیرهای مستقل و نظریه های جدید در معماری و شهرسازی در رابطه با وضعیت پاندمی کرونا و متغیرهای وابسته تدوین گردیده است. یافته ها: توسعه متراکم شهرها و ارتباط زیاد مردم با یکدیگر به دلیل زندگی شهری متراکم، راه های شکستن زنجیره انتشار ویروس را سخت تر می کند؛ بنابراین تاب آوری شهرها با وجود نادیده گرفته شدن در مرحله توسعه، در هنگام بروز بحران اهمیت بالایی دارد. عواملی مانند الگو سکونت، استفاده از نهادهای محلی، شهرسازی محله محور، عرصه عمومی، حمل ونقل شهری، کسب وکارهای خرد و محلی و زیرساخت های هوشمند مانند توسعه خدمات شهری الکترونیک، در گسترش بیماری های واگیردار در شهرها و کلان شهرها بسیار تأثیرگذار هستند شیوع COVID-19 تغییرات الگوی بالقوه جدیدی را پیشنهاد می کند که احتمالاً الگوهای توسعه ما را تغییر می دهد، به ویژه از هر دو بخش ساخت وساز و محیط زیست. نتیجه گیری: همه گیری چشمگیرترین اختلال در فعالیت های انسانی در یک نسل بوده است. برای بسیاری از طراحان، زمانی برای تمرکز مجدد و بازنگری در نحوه طراحی محصولات، ساختمان ها و شهرها بوده است.
سنجش شاخص هاى مؤثر بر مطلوبیت فضاهاى عمومى شهرى از منظر گروه هاى خاص اجتماعی (زنان) مورد پژوهى میدان نبوت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری امروزه، جایگاه با اهمیتی در برنامه های توسعه شهری یافته اند. این امر ناشی از تأثیر این فضاها در تقویت وجهه فرهنگی- اجتماعی شهر و در نتیجه تولید سرمایه های اجتماعی است. از آنجا که ساکنان شهرها در استفاده از این فضاها حقوق برابر دارند، لذا ایجاد فضاهایی مناسب و مطلوب برای تمامی گروه های سنی و جنسی و به ویژه گروه های آسیب پذیر نظیر کودکان، زنان، سالخوردگان و ناتوانان جسمی، بخشی از وظایف برنامه های توسعه شهری قلمداد می شود. مطالعات گسترده جهانی نشان می دهد ایجاد چنین فضاهایی در شهر جدای از ایجاد کنش اجتماعی، از حاشیه نشین شدن گروه های خاص در استفاده از فضاهای عمومی شهر کاسته و زمینه را جهت تعامل اجتماعی و بازتولید فرهنگ اجتماعی شهر فراهم خواهد کرد. در این مقاله با تأکید بر ضرورت حضور مؤثر گروه های اجتماعی خاص، تلاش شده است با بررسی یک فضای عمومی شهری (میدان نبوت) میزان مطلوبیت این فضای شهری، جهت حضور زنان مورد بررسی قرار گیرد. روش بررسی بر طراحی پرسشنامه، مصاحبه عمیق برای تدوین پرسشنامه ها و در نهایت تحلیل آماری داده ها استوار بوده است. سنجش تأثیرگذاری فضاهای عمومی شهری بر میزان اجتماعی شدن و تقویت مشارکت اجتماعی زنان از جمله موارد مورد بررسی در این مقاله است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که از نظر زنان اجتماع پذیربودن فضا و نظارت اجتماعی در آن بیشترین ارتباط را با میزان مطلوبیت فضای عمومی شهری دارد.
Investigation on the Role of Recycling Materials and the Importance of their Potential Energy in the Trend of Sustainable Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recycling process is one of the most important processes in the trend of sustainable development, a logical reaction against the problems that results from industrial age. Building materials can play an important role in the process of a building formation or destruction, in fact, materials forms the building nature. Thus, the role of material and the impact of its recycling in sustainable development context cannot be ignored. Also, due to the rate of destruction and renewals that exist in cities and considering to the point that almost half of fuel storages are consumed in the buildings, the mass of materials that are sources of potential energy, should not be ignored. So, it is obvious that finding a fundamental solution in this area is necessary. In terms of research performance, this study is qualitative and as descriptive-comparative investigation and selection of the concepts is based on library and documentary methods, surveying some characteristics of recycling which in terms of quality and technique effect on architecture has been attempted in this research. Therefore, the role of recycling materials and the importance of their potential energy in the trend of sustainable development are investigated in this paper by descriptive-comparative method and appropriate and optimum solutions provided in order to reduce energy consumption in the field of construction and building materials.
خوانش بولی جنبش های اجتماعی با استفاده از نظریه های فضا-زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
41 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : فضامندی و زمان مندی جنبش های اجتماعی از اهمیت بسیاری برخوردار است. مطالعات کمی الگوهای فضا-زمانی جنبش ها را بررسی کرده اند. این مقاله به ترکیب فضاهای کنشگری که در موفقیت جنبش های اجتماعی مؤثر بوده اند می پردازد.
هدف پژوهش : هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری الگوهای فضا-زمانی در جنبش های اجتماعی برمبنای نظریه های فضا-زمان و بررسی تأثیر این الگوها در شکل دهی به رفتارها و کنش های اجتماعی است.
روش پژوهش : متدلوژی تحقیق به صورت ترکیبی از روش های کمّی و کیفی است. 34 جنبش اجتماعی معاصر به صورت تاریخی مطالعه و اطلاعات آن ها کدگذاری و دسته بندی شد. با استفاده از تحلیل محتوای کمّی شرایط علّی پژوهش شناسایی و براساس معیارهای تحقیق دسته بندی شدند. با تبدیل داده های کیفی به کمّی و با استفاده از روش بولی معادله ای به دست آمد که در آن ارتباط بین متغیرهای فضا-زمان و موفقیت جنبش ها تعیین شد.
نتیجه گیری : نتایج نشان داد جنبش موفقیت را تجربه می کند اگر از فضاهای ساختار فضا-زمان نسبی استفاده کند «و» از فضاهای ساختار فضا-زمان رابطه ای استفاده نکند «یا» از فضاهای ساختار فضاوزمان مطلق استفاده کند «و» از فضاهای ساختار فضا-زمان رابطه ای نیز استفاده کند. یافته ها نشان داد اگر امکان شبکه سازی های مبتنی بر روابطِ نزدیک و چندوجهیِ گسترده برای جنبش فراهم نباشد، در این صورت برای نیل به موفقیت، شبکه بندی سازمانی ضروری است. همچنین ثابت شد در صورت غیبت نهادها، وجود توأمان فضای فیزیکی شهری و فضاهای رابطه ای (رسانه ها، شبکه سازی های گسترده و هنرهای اعتراضی)، برای موفقیت جنبش الزامی است. آن ها با هم یک حوزه عمومی را شکل داده و در آن به اعتراض و مقاومت برای به چالش کشیدن سلطه دولت مستقر ادامه می دهند.
بازنمایی خاطره شهری به مثابه تصاویر عکاسانه سوررئالیستی در کتابِ «دوران کودکی در برلین حوالی 1900»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
31 - 40
حوزههای تخصصی:
فضا، مکان، و شهر مفاهیمی کلیدی در نوشته های «والتر بنیامین»، فیلسوف و متفکر آلمانی، محسوب می شوند. وی در آثارش خصوصاً تجربه ادراکی مواجهه با فضاهای شهری مدرن را مورد مطالعه قرار داده است. در میان نوشته های شهری بنیامین، کتاب «دوران کودکی در برلین حوالی 1900» از جایگاهی متمایز برخوردار است. این کتاب از طریق پروژه ناتمام «وقایع نامه برلین» ظهور پیدا کرد و روایت تجربیات و خاطرات دوران کودکی وی از زندگی در برلین مدرن در سال های انتهایی قرن نوزدهم و سال های ابتدایی قرن بیستم است. بنیامین، به منظور یافتن راهکاری مناسب برای بازنمایی خاطرات دوران کودکی اش از تجربه کلان شهری، از ظرفیت های تکنولوژی های بازتولیدی مدرن، همچون سینما و عکاسی، بهره می گیرد. پژوهش حاضر سبک نگارشی بنیامین در اثر مذکور در توصیف فضاهای شهری را با شیوه عکاسی «اوژن آتژه»، عکاس فرانسوی، از فضاهای شهری پاریس مقایسه می کند. خودِ او آتژه را از پیشگامان عکاسی سوررئالیستی محسوب می کرد و معتقد بود تصاویر شهری آتژه از کیفیتی رؤیایی و وهم گونه برخوردارند. هدف پژوهش: مقاله حاضر می کوشد این نکته را آشکار سازد که بهره گیری بنیامین از تکنولوژی های نوین، خصوصاً عکاسی، در بازنمایی خاطرات شهری دوران کودکی اش چگونه نقشی تعیین کننده در سبک نگارش و ساختار متن ایفا می کند. مقاله بر آن است که دلالت های اجتماعی و سیاسی ای را که بنیامین، با اتخاذ رویکرد عکاسانه-سوررئالیستی، در بازنمایی خاطرات کودکی اش از شهر برلین به آن ها اشاره کرده است برجسته سازد. روش پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر این نتیجه را مطرح می کند که تصاویر عکاسانه-متنیِ بنیامین از تجربه و خاطره کلان شهری نه تنها در رابطه با گذشته بلکه در پیوند با زمان حال و آینده معنا پیدا می کنند. تصاویرِ «بی صدا» و سوررئالیستیِ او از خاطرات دوران گذشته برلین، در مواجهه با تبلیغات پرشکوه و نویدهای فریبنده حزب نازی، پژواک و معنای خود را پدید می آورند.
Study of the Impact of Culture on Qualitative Structure of Residential Complexes in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
It is not long time that residential complexes have been built in Tehran. Although during this time, always influenced by some factors, configuration of the residential complexes has undergone fluctuations, rateof which has been very fast especially in recent decades considering the fundamental changes that have emerged in the housing debate. turning housing into an investment commodity. Residential complexes are generally evaluated qualitatively and quantitatively from two viewpoints. Qualitative issues that are often in connection with quality of living environment and its effects from social and especially cultural issues of residents have been given little attention in the past few decades and in contrast, quantitative issues have been more attractively motivated by profitability and economic benefits. The result of this imbalance is the housing status that we can see in all aspects. The present studies indicate that in recent decades, the rising rate of construction and lack of sufficient control over housing sector resulted in the formation of the residential complexes regardless of cultural context, approval of settlement inconsistent with the culture and traditional attitudes of the residents and as a result, low quality of life in residential complexes. This paper is an attempt to assess several condominiums in different years in terms of quality and the effect taken from cultural concepts in all stages, including studies, planning, design and operation using field study and questionnaires and then to find a correct relationship between various components and finally, some recommendations are provided to improve the current situation.