فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۸۱ تا ۴٬۷۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
295 - 309
حوزههای تخصصی:
روان شناسان در بررسی مسائل آموزشی، معماری یا فضای فیزیکی مدرسه را به عنوان عاملی زنده و پویا در کیفیت فعالیت های آموزشی و تربیتی دانش آموزان مؤثر می دانند. به علاوه مقطع متوسطه سن بحران رشدی است و همراه با افزایش انواع استرس ها و آسیب پذیری به فشارهای روانی، اجتماعی و زیستی و کاهش مهارت های مقابله ای در برابر این آسیب ها همراه است. لذا بررسی و شناسایی استرس دانش آموزان در این دوره، از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارتقا کیفیت فضاهای آموزشی (مدارس مقطع متوسطه دوم متناظر با مقطع تحصیلی دبیرستان در نظام آموزشی قبل) است که با شناسایی متغیرهای کالبدی و محیطی موثر بر کاهش استرس دانش آموزان قابل دستیابی است. در این پژوهش از روش پژوهش ترکیبی (کیفی- کمی) استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه متخصصین رشته معماری و روانشناسی بوده که از طریق روش نمونه گیری شبکه ای (گلوله برفی)، نمونه مورد نظر انتخاب گردید و حجم نمونه از طریق اشباع نظری که از عوامل استخراج شده است، به دست آمد. همچنین پس از مصاحبه ی بازپاسخ با متخصصین از تکنیک کدگذاری باز و محوری استفاده شد و از روش اکتشافی دلفی توسط 20 نفر از اساتید معماری و روانشناسی دانشگاه ها در شهر شیراز و تهران بهره گرفته شد. بعد از آن نتایج از طریق جدول هدف محتوا به پرسشنامه تبدیل و طی دو مرحله تکمیل گردید. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از پرسشنامه متخصصین، به جهت دسته بندی تفکر آن ها از تحلیل عامل Q که پاسخ دهندگان را دسته بندی می کند، استفاده شد و در نهایت اثرگذارترین عوامل بر کاهش استرس و افزایش سازگاری دانش آموزان در فضاهای آموزشی مشخص شد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که ابعاد اجتماعی، آسایش کالبدی، طراحی معماری، روانشناسی محیط، آسایش محیطی و امنیت محیطی بر کاهش استرس دانش آموزان در فضاهای آموزشی اثرگذار است.
ارزیابی ابعاد تاب آوری شهری با استفاده از روش میانگین مجموع فواصل از حد بهینه (مطالعه موردی: منطقه ۹ شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
33 - 44
حوزههای تخصصی:
سوانح طبیعی همواره چالشی بزرگ در دستیابی به توسعه پایدار جوامع انسانی بوده است. نگاهی که تا کنون در مدیریت سوانح و مدیریت شهری وجود داشته ،بیشتر نگاه مقابله ای و کاهش مخاطرات بوده است. حوزه ادبیات مخاطرات در یک تغییر پارادایم از (ارزیابی مخاطرات) به سمت (تحلیل آسیب پذیری) تغییر رویه داده است. در پژوهش پیش رو با توجه به تبیین رابطه تاب آوری در جهت کاهش اثرات سوانح طبیعی ، در راستای شناخت ابعاد تاب آوری و راهبردهایی برای تقلیل خطر، ابعاد چهار گانه رویکرد تاب آوری بررسی شده است.هدف از پژوهش حاضر،تحلیل شاخص های تاب آوری، اندازه گیری تاب آوری،بررسی میزان تاب آوری منطقه 9 شهرداری مشهد میباشد.در این پژوهش با استفاده از مدل میانگین مجموع فواصل از حد بهینه مقادیر DSF,IIFو URF محاسبه گردید و میزان تاب آوری منطقه 9 شهرداری مشهد برابر با 0.89 بدست آمد که شرایطی نسبتا تاب آور را مشخص می کند.
بررسی مفهوم ارزش فضایی در خانه های سنتی ایران بر اساس دو عامل شیوه زندگی و تفاوت فضا (نمونه موردی: خانه افشاریان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
81 - 101
حوزههای تخصصی:
ارزش فضایی، بیان ارتباط میان الگوهای فضایی و عملکرد آنها است که منجر به انعکاس ابعاد فرهنگی- اجتماعی جامعه در کالبد معماری می گردد. با این توصیف می توان چنین برداشت نمود که ارزش فضایی، ارتباط مستقیمی با ویژگی های فضایی از یک سو و نحوه استفاده ساکنین از آن از سوی دیگر دارد که این امر منجر به هدایت نظام های فعالیتی و الگوهای رفتاری ساکنان مختلف در آن می-گردد. از این رو، بررسی الگوهای رفتاری افراد استفاده کننده از فضاهای ساخته شده می تواند زمینه ساز خلق فضاهای مطلوبی شود که بیشترین بازدهی را برای استفاده کنندگان از آن فضا به همراه دارد. بر این اساس، این پژوهش درصدد آن است تا به بررسی مفهوم ارزش فضایی در خانه های سنتی ایران که به واسطه تنوع فعالیتی در فضاهای متعدد آن، حائز ارزش های متنوع و متفاوتی هستند، بپردازد؛ از این رو، راهبرد پژوهش، ترکیبی از نوع پیمایشی است؛ نخست در شهر شیراز به عنوان نمونه موردی به بررسی عامل شیوه زندگی با استفاده از منابع و اسناد تاریخی و کتابخانه ای، مشاهده و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اساتید و متخصصین پرداخته شد؛ سپس عامل تفاوت فضا با استفاده از روش نحو فضا توسط نرم افزارهای ای گراف و دپث مپ مورد بررسی قرار گرفت؛ آنگاه می توان بر اساس منطق فازی در رویکرد ترکیبی محتوایی- نحوی و با استفاده از نرم افزار متلب به تحلیل مفهوم ارزش فضایی برای تمامی فضاها پرداخته و فضاهای هم ارزش را مشخص نمود. نتایج نشان می دهند که منطق فرهنگی- اجتماعی حاکم بر فضاها و تاثیرات عمیق منتج از آن بر ساختار فضا و روابط بین فضاهای موجود در هر پیکره بندی فضایی منجر به شکل گیری نظام های فعالیتی و الگوهای رفتاری ساکنان مختلف بنا می گردند و به واسطه تنوع فعالیتی در فضاهای متعدد خانه، حائز ارزش های فضایی متنوع و متفاوتی می گردند.
A Comparative Study of vernacular Architecture Compatible with Mild and Humid Weather in Gilan's Western Plains (Case study: Gasht, Shalma and Gilandeh villages)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Looking at the role of climate in indigenous settlements of Gilan, which are formed based on the Uniformitarianism principles for the environmental comfort of residents in the basic body, and stability and compromise with the natural factors, as a basic and immutable principle over time has created various species in its context based on the needs and availability of basic infrastructure. Gilan's Western plains, as a geographic split of microclimate (mild and wet), which has its own unique characteristics, in formation of variable species, according to the needs of households, in terms of population growth and vernacular materials, which is associated with the formation of a space with sustainable self-sufficiency for local residents, and in addition to optimal locating is appropriate in terms of orientation and e building elongation. Accordingly, the comparison between variable species in a microclimate (plain geography) with its own unique features will be obtained as separated assessments from body to climate framework, with deductive components which can form a native settlement, through field work on sustainable buildings in plain villages and functional analysis of samples, attached to professional population of Housing Foundation, which have special knowledge of the characteristics of rural housing related to rehabilitation and re-run today's models. Therefore, providing transparent assumptions on the challenges and principled solutions through questionnaires with derivatives percent available for population, has managed to improve the quality of the results of this study.
ارزیابی شاخصه های خیرگی در ساختمان های آموزشی اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳
29 - 50
حوزههای تخصصی:
خیرگی ناراحت کننده یک مسئله بسیار مهم در ساختمان های استفاده کننده از نور روز است؛ با این حال، توافق بر روی شاخصه های خیرگی و معیارهای آنها دشوار است، از آن جایی که هر مقدار اندازه گیری شده باید همبستگی مشخصی را با درک ساکنین فضا داشته باشد. قابلیت اجرای معیارها برای هر شاخص خیرگی باید با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی و تفاوت های فرهنگی و ترجیحات تعیین شود. هدف این پژوهش تعیین شاخصه های مناسب برای ارزیابی خیرگی ناراحت کننده در اقلیم گرم و خشک ایران با استفاده از تکنیک تصاویر با محدوده دینامیکی بالا HDR و ارزیابی پس از سکونت است. ارزیابی در کلاس های آموزشی دانشگاه پیام نور مهریز با 50 شرکت کننده انجام شد. نتایج نشان داد، DGp قابل اعتمادترین شاخص برای صحنه های خیرگی غیرقابل درک، آزاردهنده و غیرقابل تحمل بود. UGR در بین شاخصه های دیگر، بالاترین ضریب همبستگی را برای صحنه های خیرگی قابل درک (0.34) داشت. DGI در صحنه های خیرگی غیرقابل درک و غیرقابل تحمل دارای ضریب همبستگی قابل قبول بود و CGI بیشترین ضریب همبستگی را در صحنه های خیرگی آزاردهنده (0.31) داشت. VCp به دلیل ضریب واریاسیون بالا از محاسبات حذف شد. آنچه از نتایج به دست می آید، این است که DGp قابل اعتمادترین نتایج را در سطوح متفاوت خیرگی بر اساس ارزیابی ذهنی افراد در بین 5 شاخصه دیگر به دست می دهد.
سنجش شاخص های برگزیده در روند توسعه شهری سبز در منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
109 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سنجش شاخص های برگزیده در روند توسعه شهری سبز در منطقه 22 شهر تهران دری یک دوره پنج ساله 1390 الی 1395 انجام پذیرفته است (مطالعه ای که از زمان شکل گیری این منطقه نوپا و درحال توسعه شهر تهران دریک دوره زمانی مشخص انجام نپذیرفته است)، بدین منظور بر اساس نظریه ها، دیدگاه ها و نیز پژوهش های موردی در چارچوب هدف مذکور؛ علاوه بر معیار کیفیت هوا به عنوان معیار برگزیده، سایر معیارهای مؤثر در جهت سنجش توسعه شهری سبز شناسایی و تبیین گردید، سپس جهت تعیین میزان تأثیر هر یک از معیارها و امتیازدهی به عملکرد آنها در طی دوره موردمطالعه، ازنظر خبرگان در حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری طی دو پرسشنامه مجزا استفاده گردید و تحلیل داده ها با نرم افزار Expert Choice و ماتریس ارزیابی عملکرد و صفحه گسترده اکسل انجام پذیرفت. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که عملکرد سیاست هوای پاک به عنوان معیار برگزیده در طول دوره موردبررسی، عملکردی مطلوب، آلاینده ذرات معلق کمتر از 10 میکرون (PM10) و آلاینده دی اکسید سولفور (SO2) عملکردی متوسط و آلاینده دی اکسید نیتروژن (NO2) عملکردی نامطلوب داشته است، امتیاز نهایی عملکردی معیارها نیز در ارتباط با عملکرد شهر سبز در منطقه موردمطالعه دری دوره پنج ساله 545/0 به دست آمد که به عبارت دیگر 5/54 درصد از تغییرات توسعه شهری در این منطقه در این دوره زمانی بر اساس معیارهای شهرسبز محقق گردیده است و این نشانگر آن است که توسعه شهری سبز در این منطقه در دوره پنج ساله موردبررسی با توجه به پتانسیل های زیست محیطی قابل توجه آن در وضعیت متوسط قرارگرفته است و با نقطه ایده آل فاصله نسبتاً زیادی دارد. در انتهای پژوهش پس از شناسایی نقاط ضعف عملکردی و در جهت برنامه ریزی بهینه و کاراتر برخی راهبردها ارائه گردیده است.
آسیب شناسی کالبدی منطق فضایی کلان شهر تهران از منظر اصول پدافند غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مسئله ی امنیت و کاهش آسیب پذیری منطقه ی کلان شهری تهران، به عنوان پایتخت سیاسی و اقتصادی کشور، از گذشته تاکنون موردتوجه قرار داشته است. نامناسب بودن گزینه نظامی سازی فضاهای شهری، به دلیل «هزینه های بالای برقراری امنیت» و همچنین «افشای فضاهای راهبردی»، تصمیم گیرندگان را به تفکر در مورد شیوه های مشاهده نشدنی برقراری امنیت یا«پدافند غیرعامل» در پوشش ابزارهای برنامه ریزی و طراحی واداشته است. در این رابطه با آگاهی از این موضوع که مشکل یابی اولین گام درفرایند حل مشکل به شمار می آید، هدف از پژوهش کیفی پیش رو به شناسایی عرصه های آسیب پذیر منطق فضایی کلان شهر تهران و در نهایت تدوین چارچوب مناسب سیاست گذاری توسعه فضایی، به منظور کاهش آسیب پذیری آن، اختصاص یافته است. با فرض تفکیک سازمان فضایی شهر به پنج مقوله ، برآمد پژوهش تحلیلی انجام شده به روش فراتحلیل، نشان از آسیب پذیری بالای منطق فضایی کلان شهر، به جز در مقوله ی الگوی توسعه فضایی شهر و تنها از منظر معیار«استتار درون ساخته»، اصل«اختفا و پوشش» و اصل«دسترسی و نفوذپذیری» و همچنین در مقوله ی جانمایی و پخشایش عملکردها در مجموعه از منظر اصل »دسترسی و نفوذپذیری» دارد. درنهایت با توجه به این موضوع و با هدف مشکل گشایی و افزایش پایداری به پیشنهاد چارچوب سیاست گذاری مناسب پرداخته خواهد شد.
Architecture Students’ Understanding of Landscape Issues in Design Studios (A Comparison Approach in Some Tehran Architecture Schools)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Without the surrounding environment of a site, architecture loses its full meaning. In the evolution of the design process, a site's environment should be understood as the integral factor within which a designed product or artifact is expected to perform. The environment is not of secondary priority. Every building is intertwined with its context; context being its physical, visual and ecological potentials. Modern day practice encourages the consideration of ecological factors in any plan to create/alter sites even for those who are not landscape architects. In the pedagogy of Tehran architecture schools today, the architectural design process barely touches upon landscape environment; this is a flawed presentation of architecture which should be remedied. In common practice of Iranian education, buildings rise to represent only themselves. The graduates of this lacking method owe their mal-education to the problematic studio education system. This paper presents both qualitative and quantitative evidence to support the notion that Tehran schools should change their teaching methodology to accommodate the importance of environment in the architectural design process. All research participants are students of architecture. The data, which includes content analysis exports and log-linear analysis, presents the difference between the students' point of view regarding a designed building and its relationship with the surrounding landscape.
راهبردهای ارتقای سرزندگی در مجتمع های مسکونی مسکن مهر از طریق تحلیل تجربه زیسته ساکنان و آراء صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
79 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : نگاه مدرنیستی به سکونت و فروکاستن آن به نیازهای فیزیکی منجر به تنزل فضاهای شهری به کالبدهایی تک بعدی، غیر انسانی، بی روح، تهی از زندگی و تقلیل مجتمع های مسکونی تا حد سرپناه شد. رشد روزافزون جمعیت در جوامع شهری، به ساخت مجتمع های مسکونی، به خصوص در کلان شهرها، با رویکردهای مدرنیستی و کمینه گرا، صرفاً در جهت تأمین سریع و ارزان سرپناه برای اقشار کم بضاعت جامعه، دامن زد. تقریباً یک دهه است که ساخت این مجموعه های مسکونی در ایران تحت عنوان مسکن مهر انجام می شود. از جمله موانع اصلی در این مجموعه ها که دامن گیر مسئولین امر نیز شده است، مسئله تأمین مالی و محدودیت بودجه است.
هدف پژوهش: پژوهش در صدد است تا در ابتدا سرزندگی و مؤلفه های آن را شناسایی کند و سپس به تحلیل و بررسی نقاط قوت و ضعف سه مجتمع مسکن مهر شهر پردیس (هساء، پارسه و ثامن) در دستیابی به سرزندگی، با مشاهده دقیق، ثبت رفتارها و مصاحبه عمیق بپردازد و در ادامه راهبردهایی جهت ارتقاء سرزندگی این مجموعه ها در شرایط موجود و با کمترین هزینه ارائه دهد.
روش پژوهش : روش این پژوهش کیفی و پیمایشی با ابزار مصاحبه باز است و در این راستا، در گام اول پس از مطالعات اسنادی و بهره گیری از منابع معتبر نوشتاری (کتب و مقالات) و مرور تجارب مرتبط صورت گرفته، مفاهیم مربوطه در قالب ابعاد و متغیرهای سرزندگی استخراج شده اند و در گام دوم، در مرحله مطالعات پیمایشی در کنار مشاهده دقیق و ثبت رفتارها، با شهروندان سه مجتمع مسکونی هساء، پارسه و ثامن به عنوان نمونه موردی، مصاحبه عمیق به عمل آمده و اطلاعات به دست آمده از این طریق دسته بندی شدند و در ادامه با استفاده از روش تحلیل محتوا یافته های تحقیق مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته اند .
نتیجه گیری : راه حل منطقی در شرایط کنونی و مضیقه مالی پروژه های مسکن مهر، توجه و پرداختن به مؤلفه های ذهنی، غیرمادی و غیر سرمایه بر سرزندگی است که از این میان نیز مطابق با آراء صاحب نظران و تحلیل مصاحبه های انجام شده با ساکنان، مهم ترین مؤلفه غیرمادی، حس تعلق به مکان است. بخشی از مسئله عدم تعلق ساکنان به محل زندگی شان طبیعی است چرا که ساکنان این مجتمع ها اغلب دارای سابقه سکونت پایین هستند، هیچ آشنایی با هم ندارند و خود را در مکانی جدید و ناآشنا می یابند. اما می توان با استفاده از تدابیری سرعت ایجاد حس تعلق به مکان در ساکنان این مجتمع ها را افزایش داد که سیاست پیشنهادی این پژوهش، جهت تسریع در فرایند ایجاد حس تعلق به مکان، تقویت همبستگی اجتماعی و آشناساختن آنها با هم از طریق فعالیت های مشارکتی و تعاملی با حضور خود ساکنان است.
بررسی میزان توجه به شاخصه های فرمی–کالبدی در آموزش دروس طراحی معماری در جهت کاهش مصرف انرژی در اقلیم گرم و مرطوب
حوزههای تخصصی:
امروزه، بحران انرژی و آلودگی های زیست محیطی، معماران و سیستم آموزش معماری را وارد چالشی جهت استفاده از انرژی های تجدیدپذیر نموده است . توجه به طراحی فرم ساختمان و استفاده از پتانسیل های اقلیمی، از اصول مهم طراحی اقلیمی می باشد که نیازمند آموزش در دروس طراحی معماری است. پژوهش پیش رو میزان استفاده از شاخصه سایه اندازی، کوران و مصالح، را به عنوان سه عامل تأثیرگذار طراحی اقلیمی در درس طرح دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق نیز از نوع کمّی و کیفی می باشد که داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و توسط نرم افزار انرژی پلاس شبیه سازی و تحلیل شده است. این پژوهش در سه مرحله، ابتدا با انجام مطالعات کتابخانه ای و میدانی، متغیرهای تأثیرگذار را شناسایی و سپس طرح های اقلیمی ساختمان های اداری منتخب دانشجویان را مورد آنالیز نرم افزاری قرار داده است و در انتها به ارزیابی نوع آموزش طراحی معماری و میزان به کارگیری متغیرها در طراحی های دانشجویان پرداخته است. نتایج حاصل نشان می دهد که؛ در حوزه آموزش طراحی معماری، متغیرها به درستی در طرح های دانشجویان منعکس نشده و نیاز به تبیین مناسب تر کاربرد شاخصه های اقلیمی مخصوصا کوران و تهویه طبیعی در آموزش طراحی معماری می باشد.
تبیین رویکرد شناختی-فرهنگی در انطباق با رویکردهای تکوینی به معنا در شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
87 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه معنای محیط از مهم ترین موضوعات شهرسازی بوده و مکاتب فکری معاصر همواره به دنبال نظریه پردازی «ماهیت معنا و فرایند تکوین آن» در فضاهای شهری هستند. به نظر می رسد این مکاتب به دلیل فقدان ظرفیت لازم جهت بهره مندی از ابتکارات سایر حوزه های علمی و همچنین نگاه تک سطحی به معنا، با کاستی هایی همراه هستند. به دلیل ماهیت میان رشته ای شهرسازی، بهره گیری از علوم مرتبط با ساختارهای شناختی و ادراکی فرد مانند علوم شناختی برای تبیین فرایند تکوین معنا در فضای شهری، ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف این نوشتار تعمیم کاربست مفاهیم مرتبط با شناخت انسان و محیط در حوزه علوم شناختی به حوزه مطالعات محیطی از جمله شهرسازی و کاهش خلأ موجود در مطالعات نظری میان رشته ای بین این دو حوزه است. روش: روش تحقیق در این مقاله، تطبیقی - تحلیلی است که با تبیین جایگاه رویکرد شناختی-فرهنگی در مقایسه با رویکردهای پسااثبات گرا و پساساختارگرا در حوزه مطالعات شهری، انجام می شود. یافته ها: رویکرد شناختی-فرهنگی به لحاظ معرفت شناسی و عوامل تکوین معنا در فضاهای شهری با رویکردهای پسااثبات گرا و پساساختارگرا متمایز می شود. به لحاظ معرفت شناسی در رویکرد شناختی-فرهنگی، معنا را به طور هم زمان در دو سطح فراگیر با ذهنیت فرهنگی و در سطح خاص با رویه های فرهنگی بازتولید می شود. قابلیت های شناختی-فرهنگی فضای شهری، تجربه شناختی-فرهنگی فرد از فضای شهری و نحوه در دسترس بودن/دسترس پذیری در یک موقعیت خاص عوامل تکوین معنا در رویکرد شناختی-فرهنگی هستند. نتیجه گیری: رویکرد شناختی-فرهنگی به عنوان رویکرد پیشنهادی پژوهش با نگاهی چندسطحی و موقعیتی به معنا، کاستی های موجود رویکردهای پیشین همچون نگاه تک سطحی به مطالعه معنا در مطالعات شهری را پوشش داده و شهرسازی را به عنوان دانش موقعیت مند فرهنگی معرفی می نماید
A Review on the Extent of Urban Design Intervention in Iran’s Architectural Structures for Interaction with Architectural Innovation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The intervention of urban design in Irans architectural structures has been for many years a challenging issue for architects and urban designers over their professional realm. The preservation of architectural structures in Iran has always resorted to extremes. This control and direction has sometimes resulted in exclusion of architecture position and has sometimes, once faced with lack of proper direction, led to confusion in urban realm and environment. This study reviews the theoretical literature including issues such as context, urban design realm as well as urban design control and then investigates a number of case studies selected from urban design measures carried out in Iran in order to identify the weaknesses and the reasons behind them. In regard to the theoretical basis achieved through literature review and the current procedures in Iran and also an analytic framework research, it seems that through modification of the executive system, implementation process for projects, application of urban design review tools for projects controlling, attention to gradual enlargement of cities and lack of certainty in design predictions in urban design process, the current challenge in Iran among architects and urban designers can be minimized. So the results of this analysis will illustrate a new vision- a native one - for alternative policies in relation between architecture structures and urban design controls.
ارزیابی عوامل اثرگذار بر هویت کالبدی نماها در منطقه تاریخی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
36-19
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه به دلیل رویکردهای متناقض و نبود جهت گیری مناسب، متأسفانه نماهای شهری نامناسبی را پدید آورده و هویت کالبدی را در شهرهای ایران از بین برده است. هدف: ارزیابی عوامل اثرگذار بر هویت کالبدی نماها در منطقه تاریخی شهر تبریز می باشد. روش ها: از روش تحلیلی- استنباطی استفاده شد. جامعه آماری دو گروه کاربران ساختمان ها و متخصصان بودند. برای تحلیل اطلاعات روش معادلات ساختاری با نرم افزار Smart Pls به کار گرفته شد. یافته ها: از نظر کاربران بیشترین تأثیر بر روی هویت کالبدی نماهای بافت تاریخی شهر تبریز مربوط به تخریب نماهای تاریخی و سلیقه شخصی و نظم و هماهنگی می باشد و کمترینش مربوط به کنج و خط اتصال به زمین است. از نظر متخصصان هم بیشترین اثرگذاری مربوط به مقیاس و اندازه انسانی، مصالح نما و سلیقه شخصی می باشد. کمترینش مربوط به کنج و خط اتصال می باشد. درنهایت هر دو گروه در زمینه کمترین اثرگذاری یعنی معیار کنج و خط اتصال به زمین متفق القول بودند. نتیجه گیری: همه مؤلفه های مورد بررسی بر روی هویت کالبدی نماهای بافت تاریخی شهر تبریز اثرگذار بوده است. با توجه به رابطه نزدیک هویت کالبدی و نماهای شهری، می توان گفت که با مدیریت صحیح نماها می توان به هویت کالبدی محسوس دست یافت.
Developing Complete S treets inside Cities through the Es tablishment of S trong Policies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The complete streets movement has been defined as the latest movement for providing safe streets for all modes of transportation and people of all ages and abilities through redesigning streets' spaces. The first phase in planning a successful complete street for any location is establishing a solid policy. To identify the key components of the firm policy, this study surveyed the highest-ranked complete streets policies in North America since the concept of the complete street has emerged in the USA. This study aimed to provide an exemplary policy structure for other societies to use as a model for developing successful complete streets policy in their communities. To support this effort, an integrated literature review made for an inclusive methodological approach. As a result, fundamental approaches to writing and defining an ideal complete street policy are clarified. Also, two characteristics outside the policy elements, which improved the policy's potential for success, are discovered.
بررسی وضعیت دیواره های جداکننده در کیفیت تهویه مطبوع و شرایط جریان هوای داخل فضاهای اداری با روش CFD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین شرایط آسایش کارکنان در فضاهای اداری امری ضروری است. این پژوهش نشان می دهد که معمولاً سامانه های تهویه مطبوع عملکرد مناسبی جهت خنک کردن فضاهای داخلی اداری با پلان باز ندارند. لذا تحقیق حاضر با هدف ارائه راهکاری ساده و اجرایی، به صورت مداخله در وضع موجود معماری انجام گرفت. روش انجام این تحقیق با توجه به ماهیت میان رشته ای آن، یک روش ترکیبی است. ابتدا پس از مشاهدات اولیه و انتخاب نمونه موردی با استفاده از یک روش تجربی متغیرهای مستقل تأثیرگذار شناسایی و متغیرهای وابسته توسط دستگاه های دیجیتال در یک نمونه موردی تصادفی (ساختمان اداری پروژه یادآوران) اندازه گیری شدند. به منظور تدقیق داده ها و تحلیل آنها از روش CFD استفاده شد و با استفاده از نرم افزار Fluent جریان هوای داخل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که وضعیت معماری و شیوه قرار گرفتن اجزای آن بر کیفیت جریان هوای داخل و مصرف انرژی دستگاه های تهویه مطبوع تأثیر بسیار زیادی دارد. همچنین آزمون ها نشان دادند که ارتفاع پارتیشن ها در فضاهای اداری، موقعیت دیواره های جداکننده و نیز موقعیت نازلهای جریان هوای مطبوع باید بر اساس شرایط هر واحد اداری محاسبه شود و طراحی صحیح آنها موجب ارتقای کیفیت تهویه مطبوع، تأمین شرایط آسایش ساکنان و نیز کاهش مصرف انرژی می شود.
مشکل یابی سیستم برنامه ریزی شهری تهران برپایه رهیافت یکپارچه برنامه ریزی فضایی راهبردی دانش پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
61 - 43
حوزههای تخصصی:
غلبه رهیافت های نافضایی و جبریت کالبدی در مدیریت تغییرات فضایی و تعیین و گشودن مشکلات شهری در شهر تهران، منجر به وضعیتی شده است که برنامه های شهری تولید شده چون برنامه جامع شهر تهران (1386)، دستاورد مورد انتظار برای سیستم فضایی شهر تهران را به همراه نداشته است. افزون بر آن، نبود سازوکار مدیریت دانش شهری منجر به افزایش پویایی و پیچیدگی مشکلات شهری شده است. این در حالی است که این موضوع به عنوان یکی از عوامل کارامدی سیستم برنامه ریزی شهری، در پژوهش و عمل برنامه ریزی مغفول مانده است. هدف این مقاله، تأکید بر نقش رهیافت های برنامه ریزی فضایی راهبردی و مدیریت دانش در ارتقای سیستم برنامه ریزی شهر تهران است. دستیابی به هدف این مقاله در چارچوب رهیافت پژوهش کیفی برپایه یک فرایند دومرحله ای توصیفی-تحلیلی و تحلیلی-تجویزی استوار شده است. در مرحله نخست، از روش بازبینی متون مدون و در مرحله دوم، از روش های مشکل یابی تجرید تدریجی و مناسبت انگاشت ها، تحلیل محتوا و گروه متمرکز استفاده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد مدیریت دانش با تولید و به کارگیری همه گونه های دانش، فراهم کردن زمینه یادگیری از دانش، ایجاد پایه دانش انعطاف پذیر، تبادل دانش و افزایش آگاهی عمومی و ایجاد فرهنگ به کارگیری دانش، کارامدی سیستم برنامه ریزی شهر تهران را در چارچوب رهیافت برنامه ریزی فضایی راهبردی ارتقا می دهد. با این حال، عدم باور به مدیریت دانش و تفکر راهبردی در ساختارهای نهادی رسمی (چون قانون، دولت و سازمان ها) و نهادهای غیررسمی (چون فرهنگ، تاریخ و باورهای عمومی) چالش اصلی سیستم برنامه ریزی شهر تهران است.
Pedestrian Area Design to Promote Social Interaction (Case study: Isfahan Khajoo Neighborhood)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Pedestrian areas are a type of urban public space, nowadays because of the serious consequences of car-dependency and ignoring pedestrian needs, a consensus on the importance of walking and the necessity for planning for pedestrians movement has been formed among urban designers, planners and people. The concerns about human health and movement in city create a new trend in contemporary urbanism, entitled “pedestrianization movement”. So far, walking in the streets has been defined under the influence of cars and they have always been given a priority over pedestrians. As a result, cars gradually conquer urban spaces, retreat pedestrians from their essential rights to use public spaces. If it is accepted that the quality of urban public areas has a considerable influence on citizens’ everyday social activities, this influence can be seen much greater in car free zones than anywhere else in the city. The main attention of the present study is enhancing social interactions in urban spaces, so the main purpose of the study is finding solutions and providing a model and design criteria to promote social interaction of citizens. The research methodology is qualitative which is based on reviewing literature of pedestrian areas and social interactions. The case of study is Khajoo Neighborhood, one of the oldest and historical neighbors of Isfahan1. The result shows that design of pedestrian zones invite people and residents to spend their time in urban space and have social interactions.
عوامل موثر بر سرزندگی فضاهای شهری (خلق یک فضای شهری سرزنده با تکیه بر مفهوم "مرکز خرید پیاده")(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۸۹ شماره ۶
63 - 74
حوزههای تخصصی:
اصول شهرسازی ایرانی بر اساس «صد میدان خواجه عبدالله انصاری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
37 - 48
حوزههای تخصصی:
ش هر و معماری هر جامعه ای در پس ظاهر خود دارای معانی برگرفته از جهان بینی و فرهنگ مردم همان جامعه اس ت. بنابراین شناسایی معانی و اصول بی زمان و بی مکان برای شهرسازی و معماری ایران، از مکتب فکری حاکم بر آن که در متون اصیل آمده اس ت، نخستین گام برای تدوین اصول شهرسازی و معماری ایرانی- اسلامی است. گام بعدی که تبدیل این اصول و ارزش ها به احان و برنامه ریزان است. هدف از این نوشتار توجه دادن شهر سازان ّ وجه ظاهری برای درک و بهره گیری عموم است، بر عهده طر و معماران به متون ارزش مند در تولید علم این رشته ها اس ت. مقاله با انتخاب کتاب «صد میدان»، از خواجه عبدالله انصاری، که فی نماید؛ و سپس، در حد ّ یکی از کتاب های فارس ی در حوزه عرفان اس لامی است، سعی کرده تا گامی را که خواجه برداشته، معر بضاعت، گام بعدی را برای تبدیل آن اصول به وجه ظاهری در حوزه شهرسازی و معماری بردارد.
عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی از مکان
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی بازنمایی ذهنی یک پدیده در غیاب آن است، ما بسیاری از اطلاعات موجود در حافظه خود را به صورت تصویری به خاطر می آوریم چون آنها را به صورت تصویری ثبت نموده ایم. انسان به واسطه حضور در محیط ودریافت داده های محیطی فرآیند ادراک محیط را آغاز می کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و فهم عوامل مؤثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان، با توجه به ادراک از محیط و نقشه های شناختی پرداخته است. هدف پژوهش بررسی عوامل موثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان است، این مقاله به رابطه تصاویز ذهنی و ادارک و شناخت محیط می پردازد. روش تحقیق مقاله بصورت ﺗﻮﺻیﻔی -ﺗﺤﻠیﻠی به مطالعه ادراک و شناخت محیط، نقشه های شناختی،تصویر ذهنی و ارتباط تصویر ذهنی با مکان به گردآوری داده ها پرداخته است. بررسی ها نشان میدهد که بطور کلی عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی مکان از 2عامل تشکیل می شوند؛ که عوامل داخلی ایجاد شده در فرد، نظیر :ویژگی های شخصیتی،جنسیت وتوانایی ها و استراتژی ها و عوامل خارجی نظیر: ویژگی های محیط،دسترسی بصری،چیدمان فضایی می باشند.