فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۰۱ تا ۴٬۷۲۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
The success of urban spaces is proportional to the extent in which that space is being used and to human presence. In fact, architecture and urban planning should attempt to enhance social interactions and human soلیداrity rather than differentiation and separation. However, today what is witnessed in most of urban spaces is reduction of relationships and social participation of those residing in these spaces. On the other side, in recent decades, with the increasing progress of technology most of traditional patterns have been changed, and these changes have altered culture and life appearance in Iranian community. What is observed in today’s societies is the reduction in level of people’s social interactions. Regarding the role and function of cultural complexes as a space for improving social interactions, the physical structure of cultural environments should play a significant role in boosting people’s social interactions. The purpose of this research is to identify social interactions and effective physical components affecting promotion of social interactions among people in cultural complexes which provide an opportunity for individuals to take a relief from daily tensions, to gather together and interact. The methodology used in this research is descriptive and analytical, exploiting library studies in order to achieve the desired results. Finally, after studying various theories and effective physical components in promotion of social interaction in public urban spaces such as cultural complexes, appropriate architectural strategies have been provided. The results of this research indicate that six components of stagnation, aggregation, integrity, vitality, spatial determination and flexibility are among most important physical factors affecting the promotion of social interaction in cultural complexes.
تآملی بر نشانه شناسی فضاهای ورودی خانه های دوره قاجار شهر قزوین از دیدگاه فردینان دو سوسور، چارلز سندرس پیرس و امبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
79 - 96
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی رویکردی علمی برای مطالعه و تفسیر نشانه ها است. پژوهش از دیدگاه علم نشانه شناسی و با کاربست نظریات فردینان دو سوسور، چارلز سندرس پیرس و امبرتو اکو به بررسی مفهوم عناصر به کاررفته در فضای ورودی خانه های قاجار قزوین می پردازد. فرض است که در بررسی هر جز از فضای ورودی خانه، آنچه تبدیل به نشانه گشته حاصل ساختارهای ذهن انسان و متأثر از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی بوده است. بدین ترتیب لزوم تفسیر معنا و تحلیل های اجتماعی به عنوان شالوده اصلی ایفای نقش کرده و با تکیه بر این موارد روش تحقیق از نوع کیفی، به روش توصیفی تحلیلی انتخاب شده است. نتیجه پژوهش ضمن بررسی علل عملکردی و مفهومی عناصر فضای ورودی از منظر نشانه شناسانه، تأثیرگذارترین عامل در بررسی نشانه ها را در ارجاع به مؤلفه های ذهنی و مفهومی دانسته که در قالب ساختارهای فرهنگی، اجتماعی مذهبی و رفتاری با در نظر داشتن ویژگی های کالبدی درنهایت به ایجاد فرمی معنادار منجر شده است.
نگاهی نو به شباهت سبک معماری دوره گورکانی با مساجد مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
93 - 104
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاکنون چندین پژوهش به لحاظ گونه شناسی به مسئله شباهت میان سبک معماری دوره گورکانی و مساجد مالزی از طریق مشخصه های این دوره پرداخته اند. اگرچه این مشخّصه ها از لحاظ شکل و مصالح در انطباق با مساجد مالزی به لحاظ اقلیم، منطقه و دوره زمانی متفاوت دچار تغییر شد ه اند، اما همچنان بخش هایی از آن قابل تشخیص است.هدف پژوهش: این مقاله با رویکردی نوین در پی مقایسه سبک معماری دوره گورکانی و مساجد مالزی در دوران حکومت بریتانیا است. روش پژوهش: این پژوهش براساس مدل شباهت و تطبیق ویژگی ها انجام گرفته است. همچنین این تحقیق از طریق مشاهده و روش های مطالعه موردی و با توجه به مؤلفه هایی ویژه به صورت شاخص های معنادار جهت کمّی سازی داده های کیفی به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. عناصر گنبد، مناره و چاتری به عنوان ویژگی های مستخرج از سه مطالعه موردی دوره گورکانی با سه مسجد مالزی، در دوران حکومت بریتانیا از جهت شباهت سبکی در این تحقیق با یکدیگر مقایسه شده اند.نتیجه گیری: یافته های تحقیق بر شباهت ملموس سبکی مساجد مالزی و معماری دوره گورکانی دلالت دارد. نتیجه تحقیق همچنین حاکی از آن است که روش پشنهادی نوین این تحقیق به منظور ارزیابی شباهت سبکی میان معماری دوره گورکانی و مساجد مالزی براساس کمّی سازی داده ها راهکاری مناسب محسوب می شود.
The Assessment of the Community Capacity on the Urban Vulnerability Based on Community Disaster Risk Management (CBDRM) (Case Study : Yousef-Abad, Tehran City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Disaster Management and current approaches in this field in one hand only has focused to physical vulnerabilities and in the other hand has included consequential action to reduce vulnerability and improve physical preparation as well as resistance institutional insignificant during the disaster. Therefore, these approaches usually have ignored the capabilities and capacities of residents to reduce vulnerabilities and consequently losses and damage. While recent approaches have entered, the field of disaster management emphasized that at first vulnerability is beyond the physical vulnerabilities and second vulnerabilities have an inverse relationship with the resident’s capacity in the face of disaster. So, community-based disaster risk management need to recognize indicators of vulnerability and community capacity and its relationship is essential. Accordingly, in the first step, the indicators of community capacity and community vulnerability are provided and in the second step based on these indicators, community capacity and vulnerability have been assessed. The assessment of community characters is based on GIS capabilities, spatial analysis tools and SPSS and correlation regression is used for analyzing the relationship of the variables. The results and findings of this research indicate that the vulnerability of urban areas is not only influenced by physical factors, but also social and organizational factors like community organizing and community educating have affected strongly the vulnerability.
تحلیلی از مفهوم شهر و ارکان شهرنشینی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
53 - 66
حوزههای تخصصی:
تدوین الگوی شهرسازی اسلامی، ایجاب می کند تعریف دین از خود مفهوم«شهر» و «شهرنشینی» با استناد روشمند به منابع دست اول به ویژه قرآن کریم جستجو شود. در این تحقیق با تکیه بر روش «تدبر»، مفهوم شهر و شهرنشینی در قرآن تعریف، و مهم ترین ارکان تحقق و بقای آنها، ذکر می شود. براین اساس، قرآن «شهر» را محل تحقق حاکمیت الله بر زمین می داند که با محوریت وحی و تجمع امت بر گِرد ولی الله شکل می گیرد. بنابراین شهرنشینی به معنای پذیرش حاکمیت کتاب خدا و حاکمیت ولی او بر زمین است که مستلزم تجمع مکانی و استقرار بر محور ولیّ می باشد. این نوع شهرنشینی برای بلوغ خود، لازم است چهار مرحله را طی کند تا واجد وجه اجتماعی، دنیوی، الهی و تمدنی گردد. هر یک از این مراحل نیز دارای ارکانی است که عبارتنداز: «قانون»، «حاکمیت»، «تجمع»، «مرابطه»، «مالکیت»، «سکونت»، «معیشت»، «عمران»، «امنیت»، «عبادت»، «تعلیم و تزکیه»، «تذکر و تفکر»، «انفاق»، «جهان پیوندی» و «نسل».
اسکان غیر رسمى و راهبرد توانمندسازى درونى (توسعه درون زا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۳
5 - 11
حوزههای تخصصی:
به بررسى علل بروز این مشکل پرداخت و با نقد آن راهى به سوى مفهوم جدیدى از توسعه به نام توسعه درون زا مى گشاید. همچنین در ارتباط با این مفهوم راه حل توانمندسازى درونى را براى حل معضل اسکان غیر رسمى و مشکلات مترتب بر آن معرفى نموده است. توانمندسازى درونى متأثر از توسعه درون زا است که در ارتباط با مفاهیم برگرفته از توسعه پایدار متضمن به کارگیرى توان ها و قابلیت هاى بالقوه ساکنان غیر رسمى شهرها به منظور بهبود شرایط زیستى و زندگى آنان است. لذا با رویکرد تحلیلى توصیفى متون مربوطه بررسى گردید و در نهایت اصولى در رابطه با حل معضلات اسکان غیر رسمى عنوان گردید.
بررسی تاثیر الگوی هندسی ساختارشکل میدان نقش جهان و بناهای پیرامونی آن در تبیین گره های اجتماعی از دیدگاه هردگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۵۲-۱۳۶
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ساختارشکل واژه ای است که چارچوب شکل گیری اشکال را معنا بخشیده و منجربه درک نوع ترکیب اشکال می گردد، باید توجه داشت که این ساختارشکل برمبنای نسبت تداخل در الگوی هندسی قابل بررسی می باشد، لذا این الگو می تواند با تعاملات اجتماعی برآمده از لایه بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار وارد موازنه شود به قسمی که هرچه تعاملات اجتماعی منسجم تر ظاهر گردد، لایه بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار نیز به مراتب تطبیق پذیرتر بوده که بابهره از ابزار بصری (نقطه تا حجم) برآمده از دیدگاه هردگ می تواند به نوع دسته بندی ساختار شکلی- حرکتی اقشار و سپس از فصل اشتراک آنها به پیوند گره های اجتماعی حاصله منجر گردد. هدف: گره های اجتماعی می تواند منجر به فصل اشتراک الگوی هندسی موجود در مجموعه و لایه های شکلی- حرکتی اقشار مرتبط به آن شود. به نحوی که اگر این مهم احصا نگردد، جانمایی و نقطه شروع ساختار شکلی- حرکتی هر کدام از اقشار در هم ارزی صحیح با ترکیب شکل مجموعه قرار نگرفته و این خود منجر به عدم خوانش فضایی و ساختارشکنی شکلی در مجموعه نقش جهان می شود. 137 روش تحقیق: سعی شد با بهره از ماهیت تفسیری- تاریخی جستار و تحلیل روابط هندسی تصاویر ترسیمی و به واسطه درک الگوی آن و بهره از استدلال قیاسی به روند ساختارشکلی مجموعه نائل آمد و با طرح فرضیه ؛ «محتمل است که جانمایی گره های اجتماعی در مجموعه نقش جهان اصفهان می تواند دلیلی بر همسویی الگوی هندسی با ساختار شکلی-حرکتی اقشار از منظر شکل گرایی چون هردگ باشد». نتیجه گیری: با این فرض، می توان بر همنوایی الگوی هندسی میدان با ساختار شکلی مجموعه در راستای شناسایی گره های حاصله از هم ارزی ساختار حرکتی اقشار در مجموعه نقش جهان دست یافت. این مهم می تواند در جهت توجیه پیشبرد همزمان فرم و عملکرد در نحوه پیکره بندی این میدان شهری در زمان احداث آن تا به امروز، موثر واقع گردد.
ارزیابی استانهای شمال غربی ایران از نظر شاخص های غالب اقتصادی آنها با مدل ویکور
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
22-39
حوزههای تخصصی:
دست یابی و نیل به توسعه، اگرچه امروز به طور مشخص، یکی از آمال و آرزوهای شیرین و دور از دسترس بسیاری از کشورهای جهان می باشد، اما اندیشه پیشرفت و راههای تحقق آن، قدمتی طولانی دارد و در طی دوره های مختلف حیات بشری، جوامع مختلف و به خصوص رقیب، همواره در تلاش بوده اند که برای بسط قدرت و توانایی های خویش، به جدیدترین شیوه ها و ابزارهای تسلط بر طبیعت و استفاده بهتر و کاراتر از امکانات آن دست یابند. هدف این مقاله دستیابی به برتری نسبی هر استان از طریق ارزیابی شاخص های غالب اقتصادی است. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش آنتروپی شانون به وزن دهی هر یک از 11 شاخص اقتصادی پرداخته، سپس به منظور دستیابی به نتایج تحقیق، با استفاده از داده های موجود در مرکز آمار و استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره (VIKOR) برای داده های سال 1395 تحلیلی صورت گرفته است. با توجه به هدف تحقیق که ارزیابی استانهای شمال غربی ایران از لحاظ شاخص های غالب اقتصادی با مدل ویکور می باشد پنج استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان و کردستان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این راستا برای محاسبه داده های کمی در مراحل مختلف مدل از نرم افزار Excel و برای ترسیم نقشه ی سطح برخورداری استانها از نرم افزارArc GIS10.3 استفاده شده است. نتایج نیز با توجه به شاخص های مورد نظر نشان می دهد که استان های آذربایجان غربی به دلیل داشتن کمترین مقدار عددی شاخص ویکور معادل 0.180 در بالاترین رتبه و آذربایجان شرقی با مقدار شاخص 0.5 در رتبه دوم و استان های اردبیل ، کردستان و زنجان با مقدار عددی شاخص به ترتیب معادل 0.978، 0.984 و 1 در رتبه های سوم تا پنجم قرار دارند.
تبین مفهوم شناختی معیارهای زیباشناسی در منظر شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۶
14 - 5
حوزههای تخصصی:
دستیابی به رویه پایدار زندگی روزمره شهری، به طور مستقیم به «منظر شهر» 1 ، زیبایی و توان خلاقانه فضاهای مطلوب آن مرتبط است. منظر شهر بر زندگی مردم، نظم روحی و عقلانی فضاهای عمومی شهر جهت مواجهه با نیازهای مردم، از نیازهای روانی و زیباشناسانه شهر تا خلق محیط مورد نیاز تأثیر می گذارد. منظر شهر سیستمی زنده است که تجمع جریانات پیچیده، ساختارها، ارتباطات و مالکین آن را شکل می دهند. به منظور دستیابی به محیطی سالم، امن، مناسب و زیبا، باید به منظر شهر از لحاظ زیباشناسی توجه اساسی نمود. هدف این پژوهش بررسی خصوصیات و کیفیات منظر شهر، تبیین معیارهای زیباشناسی در منظر شهر، دسته بندی نظریات زیباشناسی منظر شهر و در نهایت ارائه عناصر و کیفیت های منظر شهری زیبا بوده است. در راستای دست یابی به این هدف، از روش تحقیق تحلیلی توصیفی استفاده شده است. همچنین یافته های این پژوهش نشان داده است که منظر شهر جنبه عینی یا قابل ادراک محیط است که به نوبه خود واجد فرم، عملکرد، معنا و بالاخص زیبایی است.
حق ساکن بر مسکن در مجموعه های مسکونی شهری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
65 - 78
حوزههای تخصصی:
حق بهره مندی از مسکن مناسب یکی از اصلی ترین و مهم ترین حقوق هر فرد در جامعه است که به فراخور تعریف حق در دوران های مختلف، تحت عنوان حق اخلاقی، حق فردی، حق اجتماعی و حق شهروندی به آن پرداخته شده است. هدف از پژوهش پیش رو تبیین شاخص های حق بر مسکن شهری در راستای تحقق خواست و نیاز ساکنان است. بر اساس ادبیات و مبانی نظری موضوع، حق ساکن بر مسکن را می توان از دو جنبه طبیعی و مدنی تبیین و تدوین نمود. جنبه طبیعی حق بر مسکن همان مرتفع شدن مراتب مختلف خواست و نیاز ساکن است که با مطالعه اسنادی، تبیین و تحلیل محتوا سه گونه حق برای ساکن منتج شد: حق برخورداری، حق انتخاب و حق انطباق. جنبه مدنی حق بر مسکن نیز در بستر نظام حکومتی هر جامعه بیان می شود. از این رو مطالعه تطبیقی سیاست گذاری مسکن در جوامع لیبرال، شبه لیبرال و غیرلیبرال توجه به چهار شاخص اصلی را در چهار حوزه مختلف برنامه ریزی مسکن آشکار میسازد: سیاست مدیریتی، سیاست مالی، سیاست طراحی و سیاست واگذاری مسکن. برنامه ریزان و طراحان مسکن شهری می بایست با در نظر داشتن همه این شاخص ها، حق بر مسکن را در حد جایگاه و حوزه عمل خود برای ساکن محقق نمایند.
تبیین پارامترهای کیفی و معیارهای ارزیابی تعامل میان فرم و سازه در معماری امروز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این تحقیق، چگونگی تحقق تعامل میان فرم و سازه است. این تحقیق در پی آن است تا با تبیین معیارهایی در ارزیابی بناها از نظر تعامل فرم و سازه و با بررسی نمونه هایی از معماری امروز ایران، راهکارهایی را جهت ارتقای آن ارائه کند. بر این اساس از روش تحقیق کیفی، تحلیل محتوایی استفاده می شود. به این صورت که ابتدا بناها از جهت ارتباط میان فرم و سازه در سه گروه سازه خودنما، همساز با فرم و فراموش شده در فرم دسته بندی می شوند. سپس براساس نیازهای سازه و فرم و ویژگی های هر گروه، پارامترهای کیفی این تعامل شامل مشارکت فرم در بازدهی بالاتر سازه، صداقت در بیان عناصر سازه، درک رفتار سازه در فرم، تناسب سازه با نیازهای عملکردی و معنایی فرم و تناسب فرم با نیازهای ساخت سازه (زمان، اقتصاد و ملاحظات کیفی) ارائه می شود. در ادامه بر مبنای این پارامترها، معیارهای ارزیابی بناها در تعامل فرم و سازه استنتاج می شود. در نهایت نمونه هایی از معماری امروز ایران با روش پیمایشی و بر اساس این پارامترها و معیارها مورد ارزیابی قرار می گیرند تا نقاط قوت و ضعف آن ها در تعامل فرم و سازه شناسایی گردد. نتایج این تحقیق شامل ارائه راهکارهایی جهت بهبود معماری امروز ایران در تعامل فرم و سازه است.
مؤلفه های آموزش طراحی معنامحور مسکن با رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
43 - 58
حوزههای تخصصی:
تضعیف وجوه هویتی و معناشناختی مسکن به عنوان یکی از اساسی ترین آسیب ها در جامعه معماری مطرح است که می تواند ریشه در آموزش داشته باشد. بنابراین بهره گیری از نشانه شناسی به عنوان شاخص ترین عامل معنایی، از بهترین راهکارها در معنادهی به فضا محسوب می شود که از طریق توجه به مفهوم «خوانش» در آموزش طراحی، تحقق می یابد. پیشینه پژوهش عمدتاً در قالب بیان تعاریفی از «معنا» و «نشانه» و نیز مبانی نظری و مشکلات آموزش معماری است. آنچه که خلأ تحقیقاتی در این زمینه محسوب می گردد، نگرش عملی به مفاهیم «معنا» و «نشانه» در فرآیند آموزش طراحی مسکن است. این پژوهش درصدد است تا با پاسخگویی به پرسش های «چیستی مؤلفه های نشانه شناسانه آموزش طراحی معنامحور مسکن» و نیز «چیستی محوری ترین عامل مؤثر بر مؤلفه های نشانه شناسانه»، گامی در جهت تقویت حوزه معنا در آموزش معماری بردارد. این پژوهش به منظور دستیابی به هدف زمینه سازی فرهنگ محوری و نیز تقویت سطوح هویت در جامعه معماری مسکن، از روش های تحقیق دلفی و سندکاوی بهره می برد. براساس نتایج به دست آمده، بهره گیری از مؤلفه های «خوانش محوری طراحی»، «پژوهش محوری تمام فرآیند طراحی»، «مشارکت کاربران در روند طراحی»، «زیبایی شناختی معنایی» و «معانی نشانه ای» در آموزش طراحی مسکن جهت معنامحور نمودن خروجی طراحی های دانشجویان پیشنهاد می گردد. «خوانش ذهنی» نیز به عنوان محوری ترین عامل مؤثر بر مؤلفه های آموزش طراحی معنامحور تبیین می شود.
ارائه روشی تلفیقی برای ارزیابی طرح های تفصیلی شهری (مطاله موردی: طرح تفصیلی منطقه ۶ شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
29 - 42
حوزههای تخصصی:
طرح های تفصیلی شهری مهم ترین ابزار ساماندهی نظام مند کالبدی شهرها، محسوب می شوند که در مواجه با نارسایی های کالبدی- فضایی شهرهای کشور به کار گرفته می شوند. علی رغم سابقه طولانی تهیه و اجرای آنها، ارزیابی میزان تحقق پذیری اهداف و موفقیت طرح های تفصیلی به ندرت انجام شده است و درنتیجه بازخورد آن در نظام برنامه ریزی انعکاس چندانی نداشته است؛ بنابراین، برای نیل به یک برنامه ریزی و مدیریت پویا، مستمر، منعطف و مبتنی بر واقعیات طرح های تفصیلی شهری، ارزیابی آنها گامی ضروری است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی میزان تحقق پذیری و موفقیت طرح تفصیلی منطقه 6 شهرداری شیراز است، در این راستا از تلفیق دو روش ارزیابی«طرح/فرایند/نتایج» 1 و «فرایند تهیه برنامه/ اجرای برنامه» 2 برای تدقیق معیارهای ارزیابی استفاده شده است. نتایج تحقیق علاوه بر بررسی نقاط قوت و ضعف تهیه و اجرای طرح تفصیلی مذکور، فرایندی از ارزیابی طرح های تفصیلی شهری را پیشنهاد می دهد که می تواند در ارزیابی طرح های مشابه مورداستفاده قرار گیرد.
واکاوی فرآیند تأویل در معماری خُرده فرهنگ از منظر نشانه شناسی اومبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم چگونگی تأویل بناهای معماری خرده فرهنگ ها از طریق بسط رویکرد نشانه شناسی اومبرتو اکو به این حوزه است. پارادایم این پژوهش تفسیری است و قصد دارد پدیده معماری خرده فرهنگ ها را با دقت تفسیر کند و بر اساس تحلیل مفاهیم و نظریه پیش رفته است. تحلیل ها نشان دادند تأویل بناهای معماری در خرده فرهنگ ها به سه دلیل با تأویل بناهای معمول متفاوت است: اول. در رمزگان فرآیندی، نحوی و معنایی. در رمزگان فرآیندی عناصر رمزگان سیستمی اول به رمزگانِ سیستمی ناشناس پیوند زده می شود. این ناشناس بودن شکل گیری تأویل را به تأخیر انداخته و به همین دلیل این امکان را می یابد که ظاهری خلاقانه به خود بگیرد. در رمزگان نحوی این امکان وجود دارد که همنشینی متفاوتی از اجزاء معماری شاهد باشیم. در رمزگان معنایی معمولاً صورت های بیانی فرهنگ اکثریت و فرهنگ اقلیت تلفیق شده و به صورت محتوایی خرده فرهنگ دلالت داده می شوند. دوم. دانشی که براساس آن دال ها به مدلول هایی در ذهن مخاطب دلالت کند، خرده فرهنگ پشتوانه تاریخی ندارد و به همین دلیل جز برای جمعیت اندک مردم گروه اقلیت برای دیگران مبهم و گنگ خواهد بود و تنها با مطالعات تاریخی و فرهنگ شفاف خواهد شد. سوم. شناخت اصول و معیارهای خرده فرهنگ براساس صورت های بیانی و محتوایی است.
بررسی الگوهای ارزیابی بعد از بهره برداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
41 - 52
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به ساختمان های ساخته شده در کشور به جز پاره ای ارزش های محتوائی و اقتصادی به نظر می رسد در دیگر مؤلفه ها، کیفیت معماری در مقابل کمیت ساخت و ساز دارای نقصان است. مفاهیمی از قبیل «ارزیابی بعد از بهره برداری» در امر ساختمان موضوعاتی بیگانه در اذهان عمومی جامعه محسوب می شوند. در نتیجه اغلب ساختمان ها دارای ایراداتی هستند که نسل به نسل تکرار می شوند. از آنجایی که یکی از راهکارهای بهبود سطح کیفی هر پدیده ای کنترل کیفیت آن از طریق ارزیابی است، در امر معماری نیز ارزیابی وسیله ای برای کنترل و بررسی های مدیریتی می باشد. تمرکز این تحقیق بر «ارزیابی بعد از بهره برداری» می باشد، لذا سعی شده تا مراحل و روش های متناسب با این ارزیابی معرفی گردد. روش تحقیق در این مقاله روش کیفی «استدلال منطقی» است. دستاورد این تحقیق دستورالعملی است که می توان بر اساس آن الگوی «ارزیابی بعد از بهره برداری» را بر مبنای موضوع «فرایند»، «نمایش کارکردی» و «نمایش تکنیکی» بررسی نمود.
معمارى در دنیاى چند جهانى تحلیل رابطه میان معمارى و بستر فرهنگى بر اساس دیدگاه تعاملى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۱
129 - 144
حوزههای تخصصی:
چندجهانی شدن، به شرایطی اطلاق می شود که در آن شیوه های مختلف مواجهه با موضوع جهانی شدن، در قالب نگرش منطقه گرایی و رویکرد جهانی- بومی شدن به رسمیت شناخته می شود. در چنین موقعیتی، موضوع شیوه تعامل معماری و فرهنگ، به عنوان یکی از جنبه های رابطه انسان و محیط مصنوع و با هدف ارتقاء کیفیت آن، چالشی قلمداد می گردد که بر حوزه اندیشه و به تبع آن عمل معماری سایه افکنده است. برای مواجهه کارساز با چالش مذکور، بازتعریف دو واژه فرهنگ و معماری و تبیین ساختار تعاملی آن ها در عرصه تفکرات جهانی ضروری است. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل محتوای معنایی و روش تحلیل منطقی، برخی از بسترهای مؤثر برتعاملات میان فرهنگی را با نگاهی ژرفانگر، تحلیل نماید. فرض بر این است که اگر گفتمان معمارانه، در عرصه تعاملات جهانی بر اساس فرهنگ های منطقه ای و بر اساس تبیین چهار واژه «فرهنگ»، «فناوری»، «هویت» و «مکان» گسترش یابد، روابط میان فرهنگی در سایر حوزه های علمی و هنری، با بالندگی بیشتر و مبتنی بر اهداف دست یافتنی تر، گسترش خواهند یافت.
بررسی ترفندهای طراحی سکونتگاه های مسکونی جهت ارتقا امنیت محیطی
حوزههای تخصصی:
تا پیش از سال 1980 اکثر اطلاعات ما درباره ی جرم وجنایت از آمارهای رسمی جرم می آمد، که تنها شامل جرم های گزارش شده و ثبت شده توسط پلیس می شد. با این حال، در سال های اخیر بررسی های محلی و ملی جرم و جنایت به خوبی میزان اطلاعات موجود را افزایش داده اند. همراه با یکدیگر، این بررسی ها نشان داده اند که جرم و جنایت بسیار گسترده تر از آن که پیش از این ثبت شده است، بیش از دو برابر حد سرقت؛ پنج برابر اکثر جراحت ها و ده برابر بیش تر از خراب کاری. روش تحقیق پژوهش حاضر تحلیلی و اسنادی است که با بهره گرفتن از منابع و دست آوردهای صاحب نظران بروز فعال در طراحی محیطی شهر منجر به کاهش جرائم شهری بر آن بوده که در پی تبیین موضوع روش ها و راه کارهایی را در راستای امر فوق، پیش رو گذارد. بر این اساس، رویکردهای جلوگیری از جرائم از طراحی محیطی درحوزه های منظر، شهر و مسکن مورد توجه برنامه ریزان و صاحبان اندیشه حوزه معماری و شهرسازی قرار دارد. مقاله حاضر نیز به امید بهره از تحقیقات و تجارب موجود در سال های پایانی سده بیستم به عنوان پایلوت های تجربی به رشته تحریر درآمده است.
تحلیل تحقق هویت مستقل عکاس فیلم در عکس های سینمایی غضبانپور و کودلکا بر مبنای نظریه های نقد تکوینی و تحلیل رمزگان تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با اهمیت یافتن عکاسی فیلم به عنوان ابزاری برای فروش بیشتر آثار سینمایی، عکاسان فعال در سایر شاخه های عکاسی نیز به عکاسی فیلم تمایل نشان دادند. در پژوهش حاضر با مقایسه میان عکس های «جاسم غضبانپور» از فیلم «زندگی و دیگر هیچ» و عکس های «جوزف کودلکا» از فیلم «نگاه خیره اولیس»، مسئله هویت مستقل عکاس فیلم و آثارش در روند تولید فیلم بررسی شده است. بر این اساس، این پژوهش در پی این است که موارد تشابه و تفاوت عملکرد غضبانپور و کودلکا را در دستیابی به هویت مستقل، ورای موضوع و روایت فیلم، در عکس های سینمایی بیابد.هدف پژوهش: شناخت مراحل انتخاب عکاس فیلم در مرحله پیش تولید فیلم سینمایی و آشنایی با فعالیت عکاس در جریان تولید فیلم، با حفظ هویت مستقل هنری، اهداف این پژوهش به شمار می آیند.روش پژوهش: این پژوهش با روش تحلیل محتوا و رویکرد تطبیقی انجام گرفته و داده های آن به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. در ابتدا مراحل انتخاب غضبانپور وکودلکا برای عکاسی فیلم، به مدد نقد تکوینی، بررسی و سپس، نتایج فعالیت آن دو، بر مبنای نظریه رمزگان های رسانه ای دانیل چندلر، تفسیر و مقایسه می شود. تطبیق عملکرد هنری دو عکاس ایرانی و خارجی کمک می کند که درک عمیق تری از هویت مستقل عکاس فیلم حاصل شود. نتیجه گیری: به دلیل خصلت های روایی و سبکی ژانر هنری در سینما، جاسم غضبانپور و جوزف کودلکا هویت مستقل خود را هنگام عکاسی فیلم حفظ کرده اند. همچنین از مقایسه عکس های آن ها می توان نتیجه گرفت که عکس ها دارای درون مایه و خصلت هایی مشابه با گونه مستند اجتماعی هستند و این دو عکاس به موضوعی که پیش از تولید فیلم از آن عکاسی می کردند گرایش دارند.
مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوم بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
69-79
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر جایگاه سرمایه های اجتماعی در بازآفرینی بافت فرسوده تاریخی محله امامزاده یحیی با بکارگیری معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
49 - 63
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی در فرایند بازآفرینی بافتهای فرسوده شهرهای امروز، عدم توجه به اعمال مفهوم سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیلهای محله است.اهمیت سرمایه اجتماعی در فرآیند بازآفرینی از آن جهت محسوس است که مداخله در بافتهای فرسوده در بیشتر موارد در ظرف مکانی محله انجام میشود، اما این عنصر معمولا مغفول باقی میماند.هدف این پژوهش تدوین چارچوبی است که علاوه بر معرفی شاخص های سرمایه اجتماعی دخیل در بازآفرینی بافتهای فرسوده و سنجه های مرتبط، آنها را در موقعیت بومی ایران و محله تاریخی امامزاده یحیی مورد سنجش قرار دهد.روش تحقیق مقاله حاضر، روش کمی و با استفاده از راهبردهای استدلال منطقی، تطبیقی و همبستگی است. نوع پژوهش از لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی (پیمایشی) است و از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است.پس از تکمیل مطالعات نظری با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه، کارائی سنجه ها در محله امامزاده یحیی به کمک سوالات پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است.یافته های تحقیق حاکی از آن است که شاخصهای اعتماد و هنجارها و ارزشهای اجتماعی به عنوان متغیرهای وابسته مشارکت،در بازآفرینی این محله موثر و انسجام اجتماعی بلاتاثیر بوده و سرمایه اجتماعی در محله امامزاده یحیی با شدت تاثیر0.93بر بازآفرینی موثر است.در انتها پیشنهاداتی در جهت ارتقاء تحقق اهداف بازآفرینی بوسیله سرمایه اجتماعی بیان شده است.