فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۸۱ تا ۵٬۲۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۷۲-۶۱
حوزههای تخصصی:
معماری روستایی همسازترین پاسخ های کالبدی را به محیط و فرهنگ ساخت داده است. تنوع در کالبد و سازمان دهی فضایی معماری روستایی حاصل این پاسخگویی است. معماری روستایی مناطقی با اقلیم سرد کوهپایه ای ایران، به واسطه مقابله با شرایط اقلیمی، جغرافیایی ویژه، نوع معیشت بومی و مواردی ازاین دست، تصویری دیگر از سازمان دهی و شکل فضا را نسبت به سایر روستاهای ایران نمایش داده است. گاه این سازمان دهی به تولید نوعی ویژه و هویت مند از قرارگیری و انتظام فضایی می رسد. روستای دوسیران در شهرستان کوه چنار ازاین دست روستاهاست که به واسطه اقلیم، نوع فناوری ساخت، روابط اجتماعی و جغرافیایی محیط، از منظر روستایی و روابط فضایی ویژه ای برخوردار است. این روستا در منطقه کوهمره نودان در نزدیکی کازرون و در محدوده تاریخی شهر ساسانی بی شاپور قرار گرفته است. در این مقاله با تکیه بر روش پیمایشی و موردکاوی، تلاش شده است تا با مشاهدات شخصی، برداشت میدانی و بررسی اسناد و اطلاعات در تاریخچه و معماری روستا، به بررسی معماری مسکونی روستای دوسیران پرداخته شده و عوامل شکل دهنده به کالبد عمارت های چهارصفه آن بازشناسی شود. نگارندگان تلاش دارند با مقایسه تطبیقی بین سازمان دهی فضایی چهارصفه ها و جزئیات ساختی آن مانند نحوه پوشش و ساخت ابنیه، در ابتدا به این سؤال پاسخ گویند که گونه های معماری مسکونی در روستای دوسیران کدامند و پس از آن این مطلب مورد سنجش قرار گیرد که ویژگی های چهارصفه ها چگونه می تواند یک نوع از معماری مسکونی روستایی را بیان نماید؟ بررسی اولیه نشان می دهد که چهارصفه های دوسیران بنابر دلایل اقلیمی و امنیتی، فاقد هرگونه نورگیر و بازشو هستند و جهت گیری خانه ها براساس جهت باد غالب زمستانه شکل یافته است. همچنین ورودی ها بنا بر اساس مؤلفه های ایمنی، اقلیمی و فرهنگی کوتاه تر از حد معمول ورودی در معماری روستایی و برابر با 140 سانتی متر ساخته شده است. نتایج نشان می دهد؛ الگوی سازمان دهی فضایی در چهارصفه های دوسیران، بر پایه عوامل ریشه های تاریخی معماری بومی روستا، اقلیم و زمینه ساخت، شکل یافته و در این میان به یک گونه از ساخت فضایی دست یافته شده است.
An Efficient Double Skin Façade for an Office Building in Shiraz City(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Energy efficiency in office buildings has been the center of attention for many researches. This special attention is due to highly energy consumption in this building type. Refinement of facade and building’s envelop is a good approach to reduce buildings energy requirements. Double skin facade concepts are commonly used to achieve that object. Although the concept is not new, there is a growing tendency from the architects to put it into practice. However inappropriate selection of technical parameters in this kind of façade, such as its interior/ exterior openings, layers, materials and sهادیng device would lead to reverse expected results. The objective of this study is to improve and optimize the thermal performance of an office building in hot and dry climate. For this purpose a suitable double skin façade concept is designed to reduce the building’s annual energy requirements. This concept is optimized by integrating with a windcatcher. The optimization is performed based on simulating a designed office building by Energy Plus software. The results revealed that double skin façade integrated with wind catcher can significantly reduce annual energy requirement by 26.65%. The proposed solution can be considered as an effective platform for sustainable architecture and reduction of energy consumption.
بومی سازی الگوی شهر اکولوژیک بر اساس آینده پژوهی سناریو مبنا، نمونه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور رویکردهای جدید برنامه ریزی شهری، افقی تازه از این علم را نمایان می سازد. رویکردهایی که به جای الویت دهی به کالبد شهر، زمینه های مختلف آن را دربر می گیرد. در این رویکردها، نگاه به شهر، به عنوان سیستمی اکولوژیکی-اجتماعی بر نگاه کالبدی صرف غالب شده و توانسته روابط اکولوژیکی- اجتماعی موثر بر شهر را شناسایی و از آنها در جهت رفع مسائل شهری بهره ببرد. شهر اکولوژیک، شهری هماهنگ با طبیعت، به دنبال تحقق پویایی اقتصادی و عدالت اجتماعی است. در این بین شهر بجنورد، با پتانسیل های بوم شناختی و طبیعی از جمله شهرهایی است که با وجود زمینه های اکولوژیکی در آن، به دلیل تغییرات ناگهانی رشد جمعیت شهری و توسعه های اخیر، از حرکت در مسیر توسعه شهری پایدار، بازمانده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و اکتشافی، با استفاده از شیوه آینده پژوهی صورت گرفته که به شناسایی قابلیت ها، محدودیت ها و یا زمینه های تحقق شهر اکولوژیک در بجنورد می پردازد. هدف پژوهش، آن است که با شناخت زمینه های شهر اکولوژیک در بجنورد و با بهره گیری از تکنیک آینده پژوهی و در قالب مصاحبه دلفی و سناریوها، رویکرد را بومی سازی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سه مولفه اساسی مدیریت هوشمند شهری، حفاظت محیط-زیست شهری و نیز ارتقا کیفیت حمل ونقل عمومی در کنار کارایی مصرف انرژی در دستیابی به شهر اکولوژیک بجنورد، ضرورت دارد.
چگونگی برقراری تعادل میان مفاهیم (( خلوت و تعامل )) در طراحی مجتمع های مسکونی
حوزههای تخصصی:
از میان فضاهایی که انسان در آن حضور می یابد، خانه، فضایی است که به طور روزمره از آن تأثیر می گیرد و بر او تأثیر می گذارد. همچنین انسان همواره دارای دو بعد فردی و اجتماعی است ، از این رو مفاهیم خلوت و تعامل با دیگران تاثیرگذارترین عوامل در طراحی خانه های مسکونی به شمار می روند . خلوت از مهمترین ویژگی های خانه است و هر فرد برای رسیدن به آرامش نیازمند محیطی برای خلوت با خود و دور از مزاحمت بیگانگان و تعرض آن ها به فضای شخصی فرد است اما اگر در میزان بهره گیری از آن افراط کنیم منجربه انزوا و گوشه گیری در افراد می شود. علی رغم نیاز انسان به سکوت ، سکون و آرامش نباید فراموش کرد که اساسا انسان موجودی اجتماعی و نیازمند به ارتباط و تعامل با همنوعان خود بوده و لازم است به بهترین نحو با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار کند. بنا براین طبق مطالب گفته شده برقراری تعادل در خلوت و تعامل اجتماعی امری ضروری است که به وسیله عناصر کالبدی و در بستر فردی و اجتماعی هر جامعه و مبتنی بر ارزش های فرهنگی آن میسر می شود . حال این پرسش مطرح می شود که تعادل میان مفاهیم خلوت و تعامل در فضاهای مسکونی چگونه می تواند محقق گردد و امروزه در طراحی مجتمع های مسکونی با استفاده از چه اصولی به این مفاهیم موثر پرداخته می شود ؟ هدف این پژوهش ، دستیابی به اصول و مبانی طراحی معماری و ارائه راهکار هایی جهت برقراری تعادل در مفاهیم خلوت و تعاملات ساکنین مجتمع های مسکونی میباشد که در نتیجه باعث افزایش احساس رضایتمندی و پویایی ساکنین مجتمع ها می شود. این تحقیق از نظر رویکرد از نوع کیفی می باشد چرا که در این پژوهش بررسی اطلاعات مورد نظر بیشتر از نوع مفهومی است و مقولات کیفی مورد بررسی قرار می گیرد . روش تحقیق اصلی این پژوهش توصیفی و تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و ادبیات و مبانی نظری در زمینه خلوت فردی و تعاملات اجتماعی تبیین گشته است.
هویت و مکان؛ رویکردی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۰
79 - 90
حوزههای تخصصی:
هویت را مى توان به معنایى که انسان ها از طریق احساسات ذهنى از وجود هر روزه خود و ارتباطات گسترده اجتماعى کسب مى کنند، تعریف نمود. این وجود و ارتباطات نیازمند مکانى براى شکل گیرى است. مکان ها، مراکز اصلى تجربه بلافصل از جهان است. اگرچه امروزه فشار فن آورى هاى جدید، جهانى شدن و تراکم فضا-زمان، تأثیر مکان ها در شکل دهى به هویت فردى و اجتماعى جوامع را کم رنگ کرده است، با این وجود مکان ها نقش بارزى در ساخت ابعاد کالبدى و نمادین هویت انسان ها برعهده دارند. معناى مکان از جمله مفاهیمى است که امروزه به طور گسترده اى براى مقابله با از دست رفتن مکان مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله کوشش شده با توجه به اهمیت مکان و هویت مکانى، با رویکردى پدیدارشناسانه نحوه شکل گیرى هویت مکانى و عوامل دخیل در آن بازشناسى شده و مدل چگونگى شکل گیرى هویت در ارتباط با مکان در جهت خلق مکان هاى بامعنا ارائه گردد.
تبیین مفهوم منظر آیینی و بررسی جلوه های تبلور آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
51 - 62
حوزههای تخصصی:
منظر پدیده ای عینی-ذهنی است که در پی فهم انسان از محیط شکل گرفته و در بستر تاریخ و زمان اشکال مختلف به خود می گیرد. در این میان گاه منظر با مفاهیم هویت بخشی همچون فرهنگ و آیین عجین شده و جلوه های عینی و ذهنی ویژه ای را با توجه به موقعیت-های مکانی خاص، بوجود آورده است. از این رو این مقاله سعی دارد تا با واکاوی مفاهیم منظر و آیین و بازشناسی مفهوم منظر آیینی، جلوه های ظهور آن در ایران را شناسایی نماید. روش تحقیق این مقاله، از نوع کیفی است و ترکیبی از روش تحقیق تحلیلی-توصیفی و استنادی بکار برده شده است. بر این اساس با استفاده از روش کتابخانه ای و بهره گیری از منابع معتبر نوشتاری، طیف گسترده ای از منابع مرتبط با منظر و آیین مطالعه گردید و با بررسی تطبیقی، به شیوه استنباطی و استنتاجی به تحلیل مصادیق ارائه شده از منظر آیینی و وجوه آن پرداخته شده است.
رابطه طبیعت و حیاط مرکزی (با نگاه به معماری مسکن ایرانی- کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ششم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۲
49 - 60
حوزههای تخصصی:
ارایه مدل مفهومی توسعه شهری دانش بنیان به منظور برنامه ریزی و مطلوبیت بخشی شهرهای آینده: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول سه دهه گذشته، دانش ، خلاقیت و اطلاعات بیشترین تأثیر را بر توسعه شهرها گذاشته اند. به گونه ای که راهبردهای توسعه دانش بنیان نقش مهمی در حمایت از توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلی شهرها ایفا می کنند. بر همین اساس، شهرها برای جذب و حفظ صنایع و کارکنان دانش بر، راهبردهای مختلفی را اتخاذ می نمایند. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی توسعه و تحقق پذیری شهر دانش بنیان جهت کاربست آن برای برنامه ریزی و مطلوبیت بخشی به شهرهای آینده کشور می باشد. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و از لحاظ هدف، اکتشافی است. پارادایم حاکم بر این پژوهش، تفسیرگرایی است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش شناسی آن، نمونه کاوی می باشد. از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل پژوهش هایی است که از سال 2005 تا 2023 در حوزه شهر دانش بنیان انجام شده است. از روش مرور سیستماتیک ادبیات برای تحلیل داده ها استفاده شده که دارای پنج مرحله متشکل از تعریف، جست و جو، انتخاب، تحلیل و سنتز می باشد. بر اساس نتایج، بیش از 60 درصد منابع پژوهش مربوط به 10 سال اخیر(2013-2023) بوده اند. سهم مقاله ها، کتاب و پایان نامه ها از منابع پزوهش، به ترتیب برابر با 83 درصد، 10 درصد و 7 درصد می باشد. نتایج حاصل از کدگذاری باز نشان دهنده آن است که 96 کد برای توسعه و تحقق پذیری شهر دانش بنیان وجود دارد. این کدها در نه مفهوم (عوامل سیاسی-قانونی، برنامه ریزی استراتژیک، رویکرد، پیشران های توسعه دانش بنیان، شاخص های کارکردی، پایه علمی، ابعاد، بستر جغرافیایی- کالبدی و مجموعه های سیاست گذاری و راهبردی) و شش کد محوری(شرایط علّی، شرایط زمینه ای، مقوله محوری، شرایط مداخله گر(میانجی)، پیامدها و راهبردها) طبقه بندی شده اند. در نتیجه، مدل نظری توسعه شهری دانش بنیان منوط به وجود شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، مقوله محوری، پیامدها و راهبردها است.
توسعۀ کاربردهای الگوریتمیک در معماری مرور و تحلیلی بر سیستم های L(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
5 - 22
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : سیستم های L یکی از الگوریتم های محاسبه فرایند خودسازمانده «رشد حساس به محیط» گیاهان و یکی از پنج روش اصلی مولد هستند که با توجه به ساختار و زمینه اصلی کاربرد، پتانسیل های زیادی در معماری نوید می دهند، اما در عین حال، نمونه های به کارگیری آنها در معماری اندک بوده و هنوز به میزان کافی توسعه نیافته اند. لذا توسعه آنها مستلزم مطالعه ای مروری جامعی است که ضمن بررسی در زمینه اصلی و شناسایی پتانسیل های محتمل، مروری بر پیشینه کاربردهای آن در معماری و همچنین در سایر زمینه ها از جمله شهرسازی، مهندسی سازه، هوافضا و غیره کرده و ضمن تقسیم بندی و مقایسه این کاربردها، با این دیدگاه پیشنهاداتی جهت توسعه ارائه کند. هدف پژوهش : هدف از این پژوهش بررسی جامع سیستم های L و شناسایی کاربردها و پتانسیل های آن در معماری است. روش پژوهش : این مقاله مروری، به روش توصیفی-تحلیلی بوده و گردآوری داده ها در آن به صورت اسنادی است. اسناد استفاده شده در این مقاله شامل انواع مقالات، کتاب ها، پایان نامه ها و مسابقات معماری معتبری است که تمام یا بخشی از آنها به پژوهش درمورد کاربردهای معماری و سایر کاربردهای مرتبط سیستم های L می پردازد که از حدود سال 2000 م. به بعد انتشار یافته اند. نتیجه گیری : با بررسی الگوریتم در زمینه گیاه شناسی، مشاهده می شود پنج کانسپت اصلی سیستم های L عبارتند از: توسعه، انتزاع، خودمتشابهی، پیچیدگی درعین سادگی و توپولوژی؛ که در این میان کانسپت توسعه در معماری کاربرد بیشتری داشته، درحالی که سایر کانسپت ها کمتر موردتوجه بوده است. در این زمینه رصد کاربردها در حوزه های دیگر و متدلوژی های به کارگرفته الهام بخش خواهد بود که در بخش سوم با بررسی جامع، ضمن تقسیم بندی کاربردهای مختلف، به مرور آن پرداخته شده است. روند تحقیقات در کاربرد معماری سیستم های L شناسایی و دلایل کاهش آن در سال های اخیر و پیشنهاداتی در راستای توسعه بیان می شود. تحلیل های دیگری نیز از جمله اعتبار علمی اسناد، انواع کاربردها، روش های استفاده از سیستم L و مرحله استفاده از آن در طراحی نیز ارائه شده است.
تعیین مطلوبیت شرایط آسایش مدارس شهر یزد بر اساس شاخص های زیست - اقلیمی
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
101 - 117
حوزههای تخصصی:
شناخت توان آسایش زیست- اقلیمی یا بیوکلیماتیک، در معماری مراکز آموزشی و به طور خاص ، مدارس از اهمیت ویژه ای برخوردار است. توجه به خصوصیات اقلیمی و اثراتی که اقلیم در شکل گیری این گونه ساختمانها می گذارد، از نظر آسایش حرارتی و هماهنگی ساختمان، با شرایط اقلیمی موجب صرفه جویی در مصرف انرژی شده و از لحاظ زیست محیطی، سالم تر و بهتر است. این پژوهش، به منظور بررسی تعیین مطلوبیت شرایط آسایش مدارس یزد، بر اساس شاخص های زیست- اقلیمی انجام شده و هدف آن، استفاده حداکثر از پتانسیلهای محیطی در جهت صرفه جویی انرژی و بالا بردن کیفی ت آسایشی در محیط آموزشی و سالم سازی محیط زیست است . روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و از حیث نوع تحقیق کاربردی است و شامل دو بخش اقلیمی و معماری میشود که جداگانه مطرح و نتیجه گیری شده است . در ۱۳۸۵ ) اقلیمی به بررسی عناصر مهم آب و هوایی ، چون : دما، بارش، - این راستا، با استفاده از آمار ۲۰ ساله ( ۱۳۶۵ رطوبت، باد و تابش پرداخته، و به کمک شاخصهای زیست - اقلیمی ماهانی ، گیونی، ترجونگ و با استفاده از الگوی سایکرومتریک به روش اوانز، آسایش اقلیمی در شهر یزد تعیین شد. نتیجه این مطالعه نشان می دهدکه حدود ۵۵ درصد طول سال، هوای شهر یزد از لحاظ دمایی و رطوبتی، خارج از محدوده آسایش قرار دارد. ۱۳۸۵ ) موجود در اداره کل نوسازی و تجهیز - همچنین، با توجه به آمار ۱۰ ساله مدارس نوساز شهر یزد ( ۱۳۷۵ مدارس استان یزد (شناسنامه و پلان مدارس) به مسایلی مانند جهت استقرار ساختمان مدرسه در ارتباط با زاویه تابش و باد، ابعاد پنجره ها و بازشوها و نقش آنها در تهویه کلاس، تعیین عمق و اندازه سایبان، فرم ساختمان مدارس و فضای سبز موجود در مدارس نوساز شهر یزد بررسی شده و نتایج تحقیق نشان داد که جهت استقرار و ن حوه قرارگیری (کشیدگی شرقی- غربی) با استانداردهای اقلیمی شهر یزد هماهنگی دارد. وجود پنجره ها در نمای جنوبی و شمالی مدارس این شهر باعث تهویه طبیعی بهتری در این مدارس شده است. در زمینه سایبان و عمق استاندارد این سایبانها با شرایط اقلیمی این شهر و همچنین نوع، میزان و محل قرارگیری پوشش گیاهی در مدارس نوساز شهر یزد، تناسبی با شرایط اقلیمی این شهر ندارند.
تفحصی بر فضا و مکان مبتنی بر استعلای معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
231-239
حوزههای تخصصی:
سرخ فامی و تندرنگی در معماری قاجار، رنگ پژوهی بر روی 20 پوشانه ی حوضخانه های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ به عنوان یکی از عناصر زیبایی شناختی در معماری ایران، همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. هدف این پژوهش، رنگ شناسی معماری دوره ی قاجار و راستی آزمایی انگاره ی تندوتیزی و سرزندگی رنگ های به کاررفته، از طریق پایش فراوانی فام ها و پرمایگی رنگی پوشانه های این دوره است. به این منظور تعداد 20 پوشانه از حوضخانه های متعلق به خانه های قاجاری تبریز، انتخاب و مشخصات و محدوده های رنگی آن ها با استفاده از سامانه های رنگ مانسل و ISCC-NBS شناسایی شد. همینطور داده های برگرفته از تصاویر ترسیمی، مبنای تحلیل های رنگ شناسانه ی پژوهش قرار گرفت. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است. یافته ها نشان می دهند پالت رنگ آمیزی پوشانه ها، عمدتاً شامل سه فام «قرمز، آبی و سبز» است که رنگ های متعلق به فام قرمز با 36/33%، در رتبه ی نخست کمیت قرار دارند. سنجش میزان پرمایگی رنگ ها بیان می کند که غالب رنگ های به کاررفته از گستره ی رنگی با درجه ی اشباع بالا انتخاب شده اند و این خصیصه، آن ها را در محدوده ی سرزندگی جای می دهد. رنگ سفید، در کنار رنگ قرمز، از حضوری چشمگیر در ترکیب رنگی پوشانه ها برخوردار است و در جلوگیری از تراکم و انباشتگی رنگی، نقشی کلیدی ایفا می کند. این موضوع نشان می دهد طراحان و معماران قاجاری این شهر از درایت و مهارت بالایی برای ساماندهی رنگی برخوردار بوده اند.
تدوین شاخص های موثر بر گونه شناسی بافت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۷
105 - 112
حوزههای تخصصی:
فرصت های احیاء در سیر تحول بنای تاریخی از زمان خلق تا زوال اثر
حوزههای تخصصی:
آنچه از احیای بناهای تاریخی معمولاً مورد انتظار است، اعطای عملکرد جدید و انطباق و سازگاری فعالیتهای انسانی با کالبد معماری در قالب یک کاربری تعریف شده است. این تلقی هرگاه با بنایی که مورد تخریب اساسی قرار گرفته و امکان بازسازی آن وجود نداشته یا رجوع به وضعیت قبلی آن موضوعیت پیدا نمی کند، توام شود؛ احیای آن بنا نیز در هالهای از ابهام قرار میگیرد و در بعضی از موارد از احیاء صرف نظر میشود. این مقاله سعی بر آن دارد تا نشان دهد یک بنای تاریخی، از زمان خلق تا زوال، فرصتهای متفاوتی را جهت احیاء بهدست می دهد که با توجه به ویژگیهای آن اثر، قابل احصاء است. دیدگاه براندی در حفاظت از اثر میراثی که سه زمان (زمان خلق اثر، زمان طی شده تاکنون و لحظه شناخت اثر در زمان حاضر) را برای آن قایل است و ارزشهای متفاوتی را برای اثر میراثی در نظر می گیرد، زمینهای را بهوجود میآورد که به ویرانههای یک بنای تاریخی به مثابه یک کار هنری نگریسته شود و ارزشهای مستتر در آن، موضوع احیاء قرار گیرد. انجام برخی تجارب عملی دو دهه اخیر در محلات تاریخی یزد، هر چند مستقل از این آراء و به عنوان دریافته هایی که در میدان عمل بهانجام رسیده اما بهنوعی پیمایشی در جهت مشق این دیدگاه و رویکرد خلاقه در زمینه حفاظت از ارزشهای میراثی نیز محسوب میگردد و به خوبی می تواند کارآمدی این دیدگاه را در مواجهه ب ا وضعیت زوال یک بنای تاریخی نشان دهد
بررسی میزان درک عمومی از دسته بندی جریان های فکری معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
79 - 88
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، فهم عمومی مردم از اصطلاح «معماری ایرانی معاصر» بررسی شده است. به این منظور، ابتدا تعاریفی از نظریه پردازان معماری معاصر ایران از معماری ایرانی، به صورت کلّی بررسی شده و یک دسته بندی درون ساختاری از آن تعاریف به عمل آمده است. سپس با تمرکز بر چهار جریان فکری دسته بندی شده توسط حبیبی در کتاب « شرح جریان های فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر»: (اصول گرایان، سنت گرایان، نوگرا-بوم گرایان و حالت گرایان)، با هدف تعیین میزان نسبت انتخاب مخاطبان با تقسیم بندی های اصلی و نظرات هریک از دسته ها با ویژگی های ادعایی در نظریه ی اصلی و تشخیص معنادار بودن تفاوت نظر دو دسته مخاطب (معمار حرفه ای و مخاطب عادی)، آزمونی بر پایه تکنیک افتراق معنایی و مشارکت تصویری انجام گرفته است که نشان می دهد، انتقال مفاهیم پایه نظریه ها، تنها در سنت گرایی که الگوهای عینی معماری قدیم را به کار می برد، فهم پذیر است و تمایز دسته های آن از همدیگر برای مردم عادی و معماران قابل درک نیست.
Planning and Design of Urban Sustainable Riparian Park (Case Study: Kan River- Valley)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the most important natural factors and critical facilities in Tehran is presence of Alborz Slopes River-Valleys which have been considered as natural tourist places for citizens since a long time ago, especially in hot summers and play effective role in creating a balance between manmade and natural spaces. Importance of these river-valleys as ecological pathways is enhanced with the increase in population and development of river-valley cities can become a vital element of urban life cycle. However unfortunately, their inappropriate use has only reduced the quality of life in their area. Design of riparian parks, establishing dynamic edges and creating lively urban space may give a new spirit into the lifeless body of these river-valleys. This paper has been written aiming at planning and design of sustainable resorts in the area of Kan River-Valley (The largest urban watercourse of Tehran) and attempted to answer this question that has Kan River ecological context and environmental characteristics to become a green urban corridor? Land use planning process has been used and strategic planning has been performed using analytical - descriptive method of artificial, natural and visual characteristics of the subject area, relying on the table Strengths, Weaknesses, Opportunities, and Threat (SWOT) and using present capabilities and removing barriers. The research results show that using sustainable ecologic landscape design and compatible with the environment, is an appropriate strategy for revitalizing the urban river-valleys.
تبیین تغییرات فضای عمومی در پارادایم فناوری مبتنی بر ابعاد طراحی شهری کارمونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۴۴-۲۷
حوزههای تخصصی:
اهداف: فضاهای شهری در عصر فناوری در پی اضافه شدن کاربر متصل در تمامی ابعاد در حال تغییر هستند و غفلت از شناخت این تحولات ما را از محتوای حال حاضر فضای شهری دور ساخته و امکان برنامه ریزی کارآمد را از شهرسازان سلب می نماید. از این رو هدف از پژوهش، تبیین تغییرات ایجاد شده در فضاهای عمومی مبتنی بر ابعاد فضای شهری کارمونا تحت تأثیر فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی است. روش ها: پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل نظریات حوزه فضای عمومی در یک سیر تاریخی و با رویکردی تفسیری و با استفاده از تحلیل محتوای کیفی در بستر نرم افزار تحلیلی اطلس به تبیین تغییرات فضای عمومی در عصر فناوری منطبق بر ابعاد 6 گانه فضای شهری کارمونا می پردازد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تاثیر پارادایم فناوری در تمام ابعاد فضای شهری به یک میزان نبوده است. از جمله مهم ترین آن ها می توان به انتقال تعاملات اجتماعی از فضای مکان به فضای جریان، منعطف شدن فضای عملکردی، شکل گیری سیستم ادراکی مستقل و کمرنگ شدن مفهوم دسترسی فیزیکی اشاره داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در نتیجه تاثیر فناوری در عرصه های شهری، اگرچه تمامی ابعاد فضاهای شهری به نحوی دستخوش تغییرات گشته اند، اما بیشترین تغییرات در حوزه های عملکردی و اجتماعی صورت گرفته است. بر اساس این تغییرات، باز تعریفی از فضاهای عمومی در انطباق با ویژگی های عصر فناوری تبیین و ارائه گردیده است.
تحلیل فناور ی ساخت بنای سد تاریخی کُریت طبس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
135 - 151
حوزههای تخصصی:
مطالعه سد و بندهای تاریخی به منظور ارزیابی تاریخ احداث بنا و تحلیل فناوری و خلاقیت به کاررفته در طراحی آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار بود و در پژوهش های انجام شده تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است. سد تاریخی کُریت طبس در حاشیه کویر مرکزی ایران و در فاصله 56 کیلومتری شهر طبس در استان خراسان جنوبی قرار گرفته است. در این پژوهش که از طریق بررسی های میدانی، آزمایش های آزمایشگاهی و مطالعات کتابخانه ای انجام شده، برای اولین بار ابعاد و نقشه های دقیق وضع موجود بنا برداشت شده و برای تعیین عمر و دوره های ساخت به وسیله نمونه برداری از بخش های مختلف بدنه سد، فناوری به کاررفته برای احداث آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پژوهش انجام شده نشان می دهد که این سد قوسی با مصالح بنایی، از نظر فناوری اجرای بدنه سد بدون احداث تونل انحراف آب در رودخانه، ساخت مرحله ای و تعبیه تمام عناصر ضروری یک سد، به عنوان یک رکورد تاریخی در موضوع افزایش ارتفاع سدها به شمار می رود. بر اساس نتایج مطالعات سال یابی به روش ترمولومینسانس، این سد با قدمت بیش از 700 سال در چند مرحله با فواصل زمانی مختلف تکمیل شده و در انتهای هر مرحله و پس از پایان عمر مفید سد به علت پر شدن مخزن از رسوبات، مرحله بعدی افزایش ارتفاع آن انجام شده و ارتفاع نهایی آن از بستر رودخانه به ۴/۵۴ متر رسیده است. بخش اول بدنه سد با ارتفاع ۸/۱۶ متر از بستر رودخانه در سال 685 هجری شمسی احداث شده و در مراحل دوم، سوم و چهارم که هرکدام به ترتیب با فاصله حدود 50، 350 و 100 سال از مرحله قبل انجام شده، بنای اولیه به اندازه ۲/۱۹، 9 و ۴/۹ متر افزایش ارتفاع داده شده است. این سد که فناوری ساخت آن در این پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته، از مصالح سنگی نامنظم و منظم و همچنین آجر ساخته شده و حدود هفت قرن توسط ساکنان منطقه مورد استفاده قرار گرفته است.
ارزیابی ایمنی لرزه ای بناهای بنایی تاریخی ایران کاربرد در دوره قرن 19 و اوایل قرن 20(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز بر روی یک گسل تکتونیکی بزرگ و فعال واقع شده است که متعلق به سیستم پیچیده ای است و گسل آناتولی شمالی در ترکیه را به گسل البرز در ایران متصل می کند. امروزه بیش از 600 ساختمان تاریخی در تبریز شناسایی شده است که نیاز به تحلیل لرزه ای و حفاظت دارند. با توجه به عدم وجود دستورالعمل های مربوط به بناهای تاریخی، ارزیابی ایمنی لرزه ای این بناها به تأخیر افتاده است؛ بنابراین هدف اصلی این مطالعه ارزیابی ایمنی لرزه ای ساختمان های تاریخی با استفاده از دستورالعمل های ایتالیایی است و نشان می دهد که این رویکرد اساس یک ارزیابی درست بر اساس روش های علمی و محاسباتی را تأیید می کند. شش بنای تاریخی مربوط به دوره قاجار، به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند. آسیب پذیری لرزه ای ساختمان های مذکور با استفاده از دو سطح ارزیابی مختلف معرفی شده در دستورالعمل های ایتالیایی در مورد میراث فرهنگی، شامل محاسبات دستی که با استفاده از روش های مکانیکی انجام می شوند و تحلیل عددی بناها که با استفاده از نرم افزار انجام می شوند، مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این، کارایی و دقت روش مکانیکی ارائه شده در سطح یک در ارزیابی ایمنی لرزه ای در مقایسه با نتایج تحلیل عددی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده آسیب پذیری لرزه ای ساختمان های مورد بررسی به عنوان نمونه های انتخاب شده از میان خانه های تاریخی تبریز است. همچنین نتایج نشان می دهد که روش های ارزیابی به کار گرفته شده جایگزین یکدیگر نیستند؛ بلکه متعلق به دو سطح مختلف ارزیابی و قابل مقایسه هستند و سطح اول رویکرد محافظه کارانه ای را در نظر می گیرد.
بازشناسی ارتباط بصری فضا در شکل گیری مفهوم قلمرو خانه های تاریخی دوره قاجار رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
173 - 194
حوزههای تخصصی:
خانه های دوره قاجار رشت از نمونه های باارزش خانه های سنتی ایرانی بوده که از لحاظ قلمروهای فضایی پیکره بندی متمایزی از سایر نقاط ایران دارد. ارتباط بصری یکی از عوامل مهم در شکل گیری مفهوم قلمرو در فضاهای مسکونی است. خانه ها باتوجه به طرح های کالبدی مختلف، کیفیت های متفاوتی را از لحاظ بصری تأمین کرده و تجربه های متفاوتی از فضا را ارائه می دهند؛ لذا هدف این پژوهش درک بهتر مفهوم قلمرو با تحلیل شاخص های ارتباط بصری در مقیاس روابط درونی این خانه ها است. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی با استدلال منطقی داده های نرم افزاری است. جهت رسیدن به هدف پژوهش در مرحله اول خانه ها به لحاظ کالبدی به چهار گروه تقسیم، از هر گروه دو نمونه و در مجموع هشت مورد انتخاب شد. جهت انسجام نتایج و بررسی تطبیقی نمونه ها سه فضای مشترک ایوان، پذیرایی و خواب محور تحلیل ها قرار گرفتند. در مرحله دوم شاخص های سنجش شامل ارتباط بصری، فواصل در معرض دید بودن و خوانایی از مبانی پژوهش استخراج گردید. در مرحله سوم جهت تحلیل نمونه ها از تکنیک های تحلیل گراف نمایانی و نقشه های محوری با ابزارهای مخروط دید، خطوط محوری و نمودار هم پیوندی - اتصال به کمک نرم افزار دپس مپ استفاده شد. یافته ها نشان می دهد ارتباط بصری فضاها متفاوت بوده و باعث ایجاد حریم های ذهنی شده و همچنین تفاوت در میزان دید منجر به ایجاد سلسله مراتب فضایی شده است. با بررسی شاخص های مخروط دید در خانه ها، مشاهده شد بیشتر بودن هم جواری با جداره ها، کمتر بودن پیچیدگی فضایی به دلیل محدب بودن فضا و وجود دسترسی بصری و فیزیکی بیشتر باعث ارتباط بالاتر یک فضا (مانند فضای ایوان) با سایر فضاها و در نتیجه عمومی تر شدن آن را به دنبال دارد. از طرف دیگر کمتر بودن عوامل فوق باعث ایجاد خلوت بیشتر در فضاها (مانند فضای خواب) شده است؛ بنابراین فضای خانه های برون گرای رشت در عین داشتن شفافیت، دارای حریم های بصری بوده که باعث ایجاد مرزبندی های فضایی می شود و سلسه مراتب قلمرویی را به دنبال دارد.