فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۵ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
محله عودلاجان در شمار محلات پنجگانه تهران قدیم بوده است، این محله روزگاری محل تمرکز جمعیت شهر تهران به شمار می آمده است. با گذشت زمان و بروز تغییرات فراوان در کالبد و بافت محله، فرسودگی هایی در آن ایجاد شد، عمده این تغییرات شامل خیابان کشی های بی ضابطه ای می باشد که طی دوره های مختلف در بافت محله ایجاد شد که از آن جمله می توان به ایجاد خیابان سیروس بر اساس خیابان کشی های سال 1316 ش، امتداد یافتن گذر پامنار تا خیابان بوذرجمهری و امتداد یافتن خیابان بوذرجمهری تا در دهه 40 اشاره نمود، که هر کدام از آنها در مسیر امتداد و گسترش خود باعث تخریب های فراوان گردیدند، که از آن جمله می توان به تخریب راسته بازار سرچشمه و بخشی از تکیه رضا قلی و... در امتداد ایجاد خیابان سیروس اشاره نمود. مجموع این فرسودگی ها و نامناسب شدن شرایط زندگی در این محله، به همراه طبقاتی شدن بخش ها و نواحی مسکونی شهر تهران نوعی مهاجرت درون شهری و اجباری را در آن به وجود آورد که سبب مهاجرت افراد بومی و ساکن این محله به نواحی دیگر شهر گردید و به دنبال آن جمعیت غیر بومی و مهاجری که هیچگونه تعلق خاطری به محله و حفظ هویت تاریخی و فرهنگی آن نداشتند جایگزین ساکنین اصلی گردیدند. با توجه به تغییرات ایجاد شده در محله عودلاجان و سایر محلات قدیمی مشابه باید به دنبال راهکار مناسبی در جهت حفظ و تداوم خاطره های شهری در این محلات بود، راهکاری که با آن بتوان بر ضخامت تاریخی افزود نه سبب زدودن خاطره و از بین بردن هویت تاریخی آن گردید.
تحلیل توپولوژیک فضای باز در الگوهای طراحی مسکن بومی- سنتّی شهرهای اسلامی و نظریّه های شهرسازی نوگرا
حوزههای تخصصی:
فضای باز و مابین نقش مهمّی در بازشناسی اشیاء و تعامل انسان با محیط پیرامون خود دارد. این نوشتار به برررسی مفهوم فضای باز و فضای مابین در برخی تجربه های مسکن بومی- اسلامی در شرق (مالزی، چین، هند، ازبکستان، ایران و عربستان) در مقایسه با نظریّه های شهرسازی نوگرا در غرب (نظریه های شهر خطی، باغشهر، شهر صنعتی، شهر درخشان و شهر پهندشتی) در رویکردی توپولوژیک (موضع شناسانه) می پردازد. در این رویکرد به بررسی ارتباطات فضایی بدون توجه به تاثیرات جزئی و سطحی در شکل و اندازه کالبدها و به مواردی مانند همجواری، پیوستگی و بستگی و روابطی چون تقارن، تداوم و تقارب توجه می شود. از آنجا که درک صحیح این موضوع بدون توجه به الگوهای طراحی هر نمونه موردی کامل نخواهد بود، لذا بر اساس طبقه بندی الگوهای طراحی تام ترنر (الگوهای طبیعی، اجتماعی، زیبایی شناسی و نمونه ای) به الگوهای طراحی هر یک بطور مختصر اشاره شده است. روش این پژوهش از نوع مورد پژوهی و مبتنی بر قیاس تطبیقی بوده و به لحاظ راهبردی، از نوع تفسیری- تاریخی است. داده های لازم توسط منابع کتابخانه ای حاصل شده و در رویکردی تحلیلی- انتقادی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که عنصر فضای باز (و فضای مابین) با توجه به الگوهای طراحی آزموده شده در تجربه های بومی- سنتّی در کشورهای منتخب اسلامی متفاوت و متعدد هستند با این حال هر یک دارای تعریف مشخص و مرزهای معیّن کالبدی یا ذهنی می باشند. در نظریّه های شهرسازی نوگرای قرن بیستم هرچند سهم قابل توجهی به چنین فضاهایی در مقام نظر داده شده است ولی در عمل به سبب فقدان برخی الگوهای طراحی (بویژه الگوی طبیعی) و همچنین آرمانی بودن آنها، فضاهای باز بدون مرز، گسترده و بدون تعریف مشخصی تولید شده اند که با الگوهای اجتماعی مورد انتظار طراحان و الگوهای زیبایی شناسی مورد نظر کاربران نیز منطبق نبوده و مشکلات فراوانی را بوجود آورده اند.
هنر و ادب ایران: معماری، ظرف زندگی؛ پیرامون مسائل و مشکلات معماری و شهرسازی ایران
حوزههای تخصصی:
آجرکاری های بدیع بر برج - مقبره لاجیم سوادکوه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
برج لاجیم سوادکوه، مقبره یکی از امرایی است در عهد آل زیار که در اندیشه قدرت و تسلط امور در سطح منطقه بوده است....
کنکاشی در ویژگی های خیابان صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با کنکاشی در تاریخ شهرسازی ایران و مکاتب آن در ادوار گوناگون، آنگاه که معماری و شهرسازی صفوی را مرور می کنیم با مفهومی به نام خیابان مواجه می شویم که به لحاظ تعریف تشابه زیادی با سبز راه در معنای امروزی دارد، به طوری که می توان سبز راه را مصداقی مدرن برای خیابان های صفوی دانست. این در حالی است که در دستور زبان طراحان منظر و شهرسازان ایرانی، این مفهوم ساختاری کمتر راه می یابد.طی مقاله حاضر کوشش شده است از طریق نگاه تحلیلی به اسناد مکتوب و مصور بجا مانده، تصویری روشن از این عنصر ارزشمند ترسیم شده و اصول مشترک حاکم بر این گونه محورهای مستقیم شهری در عصر صفوی مورد بازشناسی قرار گیرد. در این میان برای دست یافتن به الفبای خیابان های صفوی و بازشناسی اصول حاکم بر آنها جستجو در میان یادداشت های سفرنامه نویسان اروپایی که در عصر طلایی صفوی در ایران گام نهاده اند و تحت تاثیر جاذبه قوی این خیابان ها توصیفاتی دقیق از آنها برجای گذاشته اند راهگشا خواهد بود. چرا که امروزه عمده این خیابان ها یا به کلی از میان رفته اند یا چنان دستخوش تغییر شده اند که به آسانی قابل شناسایی نیستند. در ادامه پس از بیان کلیاتی در باب خیابان صفوی و سیر تحول آن، بر اساس برخی از این توصیفات مشتمل بر پنج خیابان که حاصل کنکاش نویسنده در میان اسناد مکتوب و مصور از ایران عهد صفوی می باشد، اصول کلی حاکم بر این یادگار ارزشمند از معماری و شهرسازی صفوی در دو بخش کالبدی و عملکردی استخراج و تدوین شده است: ویژگی های عملکردی: 1. برقراری اتصال میان عناصر همجوار به ویژه باغات شاهی و تداعی باغی در مقیاس شهر. 2. گردش و تفرج شهروندان و فراهم آوردن بستری که می توان آن را گردشگاه عمومی شهر نامید. 3. ایجاد سلسله مراتب قوی و تاکید بر جایگاه عنصر قطبی کننده (باغ شاهی یا عنصر مذهبی) که در انتهای مسیر استقرار می یافته است. اجزا و عناصر کالبدی: همانگونه که عناصر اصلی باغ ایرانی در سه گروه آب، گیاه و بنا قابل شناسایی هستند، این طبقه بندی را می توان به عناصر کالبدی خیابان صفوی نیز تعمیم داد. جایگاه در ساختار شهر: این خیابان ها عمدتا در حاشیه شهرها و در میان مجموعه ای از باغات احداث می شده اند. به طوری که در دوره های بعدی زمینه توسعه شهرها به خارج از باروهای شهر کهن را فراهم ساخته اند.
محله عودلاجان، میراث شهری در تقابل بین سنت و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله عودلاجان به عنوان یکی از پنج محله تشکیل دهنده شهر تهران در دوره صفوی، یک میراث تاریخی ارزشمند به شمار می رود. در دوره قاجار، طبقات مختلف اجتماعی، به ویژه طبقه اعیان و دولت مردان در این محله سکونت داشته اند. از دهه 1340، به دنبال ترک محله توسط ساکنان قدیمی و ورود گروه های مهاجر و طبقات کم درآمد، فرایند فرسودگی این محله تاریخی در تمام ابعاد کالبدی و اجتماعی و اقتصادی آغاز شد. بازار نیز به عنوان یک عنصر قوی اقتصادی و سیاسی، در محله نفوذ کرد و آن را تحت سلطه خود درآورد. از حدود چهل سال پیش تا کنون، طرح های متعددی برای باززنده سازی این محله تهیه شده، اما تاکنون هیچ یک از آن ها اجرا نشده اند. هدف این پژوهش، شناخت موانع باززنده سازی این محله است. روش توصیفی تحلیلی برای این پژوهش استفاده شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با شهروندان و ساکنان و کاربران محله عودلاجان و نیز از طریق مشاهده و همچنین بررسی اطلاعات ثانویه (گزارش های موجود، آمارها، کتب، مقالات و...) گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که موانع موجود بر سر راه باززنده سازی محله عودلاجان، بیش از آنکه اقتصادی و تکنیکی و سیاسی باشد، فرهنگی و اجتماعی است که عبارت است از بی علاقگی ساکنان و شهروندان نسبت به بافت ها و بناهای قدیمی. به عبارت دیگر، وضعیت کنونی عودلاجان نتیجه طرز تفکر و نوع نگاه جامعه به تاریخ و میراث است. فرایند مدرنیزاسیون که از اواخر دوره قاجار در ایران آغاز شده، همراه با طرد سنت و تاریخ بوده که یکی از نتایج آن، بی علاقگی جامعه به میراث و میل دائمی به نو شدن است. در چنین وضعیتی، اجرای طرح های باززنده سازی محلات تاریخی دشوار است. بنابراین پیش از هر اقدامی برای حفظ و باززنده سازی محله های تاریخی، آموزش و آگاهی دادن به جامعه درخصوص ارزش های تاریخی، سنت و میراث ضروری است.
نمودهای معماری در نگارگری
حوزههای تخصصی:
آب در معماری ایرانی
حوزههای تخصصی:
مروری بر انواع مسافرخانه در تاریخ معماری ایران
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
حلقه ی مفقوده آموزش معماری
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۲ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
مقیاس کوچک، تأثیر شگرف؛ پروژه های یکپارچة شهری در مِدِلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
در کلان شهرهای کلمبیایی، برای پیش برد اهداف توسعه اجتماعی و شرایط فیزیکی، مداخلاتی کوچک مقیاس مانند ساخت پارک های محله ای یا زمین های بازی صورت گرفته است. تحولات اجتماعی و فضاییِ «مدلین» (Medellin) ـ هم در مرکز شهر و هم در سکونتگاه های غیررسمی حومه شهرـ آن را از یکی از نقاط خطرناک درگیری های مسلحانه مواد مخدر، به نمایشگاهی مثال زدنی برای توسعه و ارتقای شهری فراگیر، تبدیل کرده است.
وقتی فرایندهای دگرگون کننده از طریق مداخلات فضایی در مقیاس های مختلف پدیدار می شوند، مجموعه ای از برنامه ریزی ها و مدارک توسعه شهری را پایه ریزی می کنند که ضمن تغییر قوانین شهری، بر فهم شهروندان از شهر تأثیر می گذارد که به توسعه شهری و درک تبعیضات اجتماعی به عنوان یکی از موانع اصلی توسعه، رویکردی جامع دارد. بر همین اساس، برنامه توسعه شهری اخیر با سه هدف اداره شهر و بهبود عملکرد اقتصادی آن، از بین بردن فقر و تضاد طبقاتی و تغییر چهره شهرـ در سطح ملی و بین المللی ـ تنظیم شده است. در این نوشتار بخشی از برنامه توسعه شهری مدلین، با معرفی پروژه های کوچک مقیاس اجرا شده در آن که تأثیر شگرفی در شرایط زندگی شهروندان داشته است، بیان می شود.
بررسی و ارزیابی اولویت های منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر فضاهای عمومی شهری نقش اساسی در شکل گیری شهر سالم و توسعه پایدار شهری دارد. توسعه کیفی و کمی فضاهای عمومی شهرها، هنگامی روند مطلوب اجرایی و قابل تحققی پیدا خواهد کرد که اولویت سنجی مسایل موجود در شهرها، مبتنی بر نظریات نوین مشارکت مردمی (دیدگاه استفاده کنندگان) و استفاده از روش های علمی مناسب و کارآمد باشد. از آنجا که نظرات و آرای مختلفی در سطح شهر پیرامون مسایل و اولویت های شهری وجود دارد و اتخاذ تصمیمات نیز بایست همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف مقاله حاضر، اولویت-سنجی و تعیین راهبردهای منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه با استفاده از مدل «فرآیند تحلیل شبکه» (ANP) است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی-کتابخانه ای، بررسی های میدانی، مراجعه مستقیم به سازمان های مربوطه و استفاده از ابزار پرسش نامه بوده که محدوده مورد مطالعه را فضای عمومی؛ پارک، خیابان و بازار و شش فضای شهری تشکیل می دهد. بر این اساس، ابتدا مهم ترین مسایل مرتبط با منظر فضاهای عمومی شهر با استفاده از منابع کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه استخراج و سپس با توجه به ویژگیهای ANP و مسایل شهر عسلویه، داده ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به تبع آن مدل مفهومی ANP تهیه شد. مدل ANP مبتنی بر منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه شامل 3 خوشه (معیار/گروه) و 9 گزینه (نود/ زیر گروه) با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد و نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تامل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارایه است. از این رو، به سبب حجم گسترده عملیات، تنها برخی از خروجی ها برای نمونه در مقاله آورده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین و بالاترین اولویت ها منظر فضاهای عمومی شهر مربوط به نودهای «هنرهای دیواری» (با امتیاز نرمال شده 0.513، خوشه اولویت های بصری)، «بازار و خیابان دولت» (با امتیاز نرمال شده 0.544، خوشه فضای عمومی) و در «مبلمان شهری» (با امتیاز نرمال شده 0.684، خوشه ساختار فیزیکی- کالبدی) در خوشه های سه گانه دارای رتبه و امتیاز بیشتری نسبت به سایر گره ها در هر خوشه ها بوده است. بر این اساس با مقایسه نتایج خوشه ها و گره ها (نودها)، در خوشه فضای عمومی «بازار و خیابان دولت» و در خوشه اولویت های بصری «هنرهای دیواری» خیابان جمهوری اسلامی برای تعیین راهبردهای منظر فضاهای عمومی شهر عسلویه در اولویت قرار گرفتند.
پست مدرنیسم و معماری
بافت تاریخی شهر تبریز / معرفی کتاب
حوزههای تخصصی:
منزل ینگی امام، تلفیق باغ و کاروان سرا
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
کاروانسراهای صفوی در راه خراسان
حوزههای تخصصی: