فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
علل تأثیر معماری بناهای دولتی و عمومی بر معماری بناهای خصوصی در دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابنیه خصوصی یکی از اقسام بناها را در تمامی دورههای تاریخی ایران از جمله عصر پهلوی دوم تشکیل میدهد که در جایگاه خویش حائز اهمیت است. معماری بخش خصوصی در این دوره که قسمی از آثار و معماری خصوصی امروز را نیز شامل میشود تحت تأثیر عوامل متعددی شکل گرفته است که یکی از آنها، معماری ساختمانهای دولتی و عمومی (به همراه عوامل دیگر) است. گرچه الگوبرداری از ابنیه دولتی و عمومی، پیشرفتها و امکانات تازهای در معماری و در مواردی همخوانی با اقلیم را در پی داشته لکن از آنجا که موجب رواج معماری غیرخودی و دارای هماهنگی اندک با اقلیم شده و تا به امروز نیز ادامه یافته است، ریشهیابی این تأثیرپذیری اهمیت پیدا میکند. لذا هدف این تحقیق، دستیابی به علل و میزان نقش علل درتأثیر معماری برخی از ابنیه دولتی و عمومی بر معماری بعضی از بناهای خصوصی و شناخت و بررسی آنهاست. بررسیهای انجام شده و نتایج بدست آمده نشانگر آن است که چهار عامل اصلی شامل خصوصیات بناهای دولتی و عمومی، ویژگیها و شرایط بخش خصوصی، عوامل واسطهای، و عوامل جانبی و زمینهای در حد تقریباً متوسط سبب تأثیرشدهاند. عامل جانبی بیشترین دخالت و عامل بخش خصوصی کمترین نقش را داشته است. یعنی اثرگذاری به ویژه به سبب فراهم آمدن امکانات و شرایط مانند ""عوامل سوقدهنده جامعه به سمت فرهنگ جدید و ...""، ""اشاعه دیدگاههای فرهنگی نو و ..."" و ""منابع تأمینکننده درآمد کشور و تعیینکننده میزان آن و ..."" بوده است. همچنین بررسی شاخصها نشان میدهد برخی از آنها با بیشترین نقش در عامل مربوط به خویش عبارت است از : تازگی بنا، خواست قشر مرفه برای الگوبرداری، بعضی از بناهای خصوصی اثر پذیرفته ...، ترویج دیدگاههای فرهنگی جدید...، تبلیغ زیاد مصالح و ...، داشتن تحصیلات عالیه و ... .
عوامل تأثیرگذار دیگر در عصر پهلوی دوم بر معماری اماکن خصوصی متأثر از بناهای دولتی و عمومی عبارت است از : وابستگی تام سازمان اقتصادی و سیاسی کشور، گرایش افراطی به غرب، اشاعه دیدگاههای فرهنگی جدید، تمرکز فعالیتها در شهرهای بزرگ به ویژه تهران و مهاجرت به این شهرها، ابنیه خصوصی، افراد غیرمتخصص، و پژوهشها در حیطه معماری.
مسکن روستایی در برنامه های توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی شصت سالی که از شکل گیری نظام مدون توسعه در کشور می گذرد، تامین فضای سکونتگاهی شهری و روستایی و مسکن مناسب همواره بخشی از برنامه ها را به خود اختصاص داده است. علیرغم توجهی که در برخی برنامه ها خصوصا پس از انقلاب اسلامی، در مورد روستاها صورت گرفته به نظر می رسد تا تحقق فضای زیستی کالبدی مناسب کماکان فاصله بسیار است. این مقاله از طریق ارزیابی برنامه های پنج ساله تبیین جایگاه مسکن روستایی در آنها؛ و موارد مغفول و اقداماتی که باید در جهت تحقق برنامه ها مد نظر قرار گیرد، دنبال می نماید. مقاله از چهار بخش تشکیل گردیده، بخش اول روستاها و مسئله مسکن را مورد توجه قرار می دهد. بخش دوم به ضرورت هایی که مسکن روستایی را به امری اجتناب ناپذیر مبدل نموده، می پردازد. بخش سوم نگرش ها و اقدامات دولت ها طی 50 سال اخیر از ابتدای شکل گیری اولین برنامه توسعه کشور تا حال حاضر را بررسی خواهد نمود و بالاخره بخش آخر به جمع بندی و نتیجه گیری از تفکر حاکم بر فضای تدوین برنامه ها در قبل و بعد از انقلاب؛ اقدامات انجام شده در این زمینه و ضرورت هایی که در این ارتباط باید لحاظ نمود اختصاص یافته است.
هنر و ادب اسلام: جسم اسلامی شهر؛ شهر و شهرسازی اسلامی
حوزههای تخصصی:
تأمّلی در حکمت معماری ایران قبل از اسلام
حوزههای تخصصی:
معماری ایران قبل از اسلام، حدود ده هزار سال قدمت دارد. قبل از اسلام، حکمت، جزء لاینفک دین بوده و پیوندی تنگاتنگ و دوسویه بین حکمت و دین وجود داشته است، لذا قطع به یقین، حکمت معماری ایران قبل از اسلام، به شدت، متأثر از اعتقادات دینی است و تردیدی نیست که این اعتقادات دینی برای تجلی و ظهور، با منطق ریاضی و هندسه تلفیق گشته است. خصلتی که در معماری ایرانی، گوهر معماری ایرانی محسوب می شود، گزینش بسیار ظریف، بدیع و هنرمندانه از هندسه برای فرم بخشی به جهان بینی و اعتقادات دینی است. در دوره قبل از اسلام، ایران به عنوان یک امپراطوری، نیاز داشت که به عظمت بناهای حکومتی و مذهبی، اهمیت دهد چراکه معماری بناهای حکومتی و مذهبی، به مقیاس قدرت امپراطوری ها تبدیل شده بود و این خود، کافی بود که در ایران قبل از اسلام، بناهایی ساخته شود که تعجب همگان را برانگیزد. روش پژوهش حاضر تاریخی- توصیفی و تحلیلی بوده و سعی در بررسی یک کمیت توصیفی در طی ساختار زمانی با اتکا به شواهد میدانی و کتابخانه ای دارد و با هدف بررسی این همانی بین حکمت و دین و پیوند تنگاتنگ دین با معماری در ایران قبل از اسلام به دنبال پاسخی برای این سؤال است که چرا معماری ایران قبل از اسلام، متأثر از اندیشه های دینی بوده و پیوند معماری و دین، منبعث از چه عواملی است؟ در این نوشتار، مهم ترین آیین های دینی، دوره های تاریخ معماری و شیوه های معماری در ایران قبل از اسلام، بررسی شده و مهم ترین آثار به جامانده از این دوره ها با دید حکمی، مورد مداقه قرارگرفته است. درنهایت با استفاده از مجموع این پژوهش ها، اصلی ترین آبشخورهای معماری ایران قبل از اسلام استخراج گردیده و ضعف تئوریک ارتباط معماری و حکمت خسروانی در ایران قبل از اسلام تا حد زیادی مرتفع شده است. آموزه های دینی قبل از اسلام از قبیل پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک، به همراه نبوغ فوق العاده ایرانیان در نحوه به کارگیری ریاضی و هندسه در فرم و قالب بخشی به ایمان و اعتقادات خود، در کنار توجه ویژه به عظمت بناهای حکومتی و مذهبی به عنوان مقیاس قدرت و جلال امپراطوری ایران، از اصلی ترین آبشخورهای معماری ایران قبل از اسلام به شمار می آیند.
باغ و عمارت چهل ستون در آیینه ی اسناد دوره ی پهلوی اول
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
تجلی وحدت در مساجد جامع ایران عصر تیموری ایران، افغانستان، ازبکستان
حوزههای تخصصی:
نگاهی به برداشتها و دیدگاه های شمارگانی (دیجیتالی) و فتوگرامتری شده زوزن و بسطام
حوزههای تخصصی:
آرامگاه چلبی اوغلو-مرمت و احیاء
حوزههای تخصصی:
نقشه سیل تبریز در سال 1288 قمری
حوزههای تخصصی:
تجربه معنای مکان فضای شهری: کاربرد تحلیل محتوای کیفی در کشف معنای «باغ فردوس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکسان شدن و بی هویتی فضاهای شهری معاصر، پدیده بی مکانی را به معضل اصلی فضای شهری تبدیل کرده است که این مسئله می تواند حاصل اصلی بی توجهی به مقوله معنا در فضاهای شهری باشد. به دلیل ساخت وسازهای پرسرعت، با تغییر در فضاهای شهری معاصر ایران، خلق معنا که از عوامل سرزندگی فضاهای شهری است، دچار چالش شده است. لذا شناخت عوامل درک معنا در اولویت امر طراحی قرار می گیرد. این پژوهش با رویکرد کیفی، در پی کشف «معنای مکان» در فضاهای شهری سرزنده است. مورد پژوهی این مطالعه «باغ فردوس» است که به عنوان فضای شهری سرزنده، تجربه درک معنای محیط را برای مخاطبان فراهم آورده است. در این راستا تجربه معنای «باغ فردوس» با اتکا بر روش «تحلیل محتوا» و تفسیر و تحلیل مصاحبه های عمیق شرکت کنندگان از تجربه شخصی شان در مواجه با مکان تاریخی استخراج شده است. بیست نفر از مراجعه کنندگان که به طور مرتب از این فضا بهره جسته اند، به طور تصادفی انتخاب شده اند و جمع آوری داده ها به روش مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافته است. در ادامه داده های جمع آوری شده به روش تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج این پژوهش، چهار بعد اصلی در تجربه و ادراک معنای فضاهای شهری تاریخی تأثیرگذارند: «طبیعی بودن»، «تعاملات اجتماعی فرهنگی»، «اصالت معماری» و «تاریخ مندی». این عوامل در ایجاد و تجربه معنای صریح و ضمنی مکان باغ فردوس در ذهن مخاطبان فضا، تأثیرگذار بوده است. ارتقای این چهار عامل و تعمیم آن به سایر مکان های تاریخی با توجه به ویژگی های کالبدی، فعالیت ها و تصورات موجود، می تواند در طراحی و برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گیرد تا بتواند به خلق مکان های شهری موفق از یک سو و از سوی دیگر، ارائه راهکار برای حفظ و برجسته نمایی معانی موجود در فضاهای شهری تاریخی و باززنده سازی این مکان ها در عصر مکان سازی کمک نماید.
بررسی و تحلیل تاثیر نور در معماری فضاهای آموزشی
حوزههای تخصصی:
معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح. استفاده از نور یا روشنائی نمودی از طراحی مناسب می باشد. کیفیت محیطی که فرد در آن آموزش میبیند یعنی عواملی چون فضا، رنگ، نور و صدا و میزان لذت وی از آن فضا که بر اساس مطالعات صورت گرفته مطرح شده است که این عوامل می تواند به شیوه های مختلف که ذکر شد بر کیفیت یادگیری دانش آموزان مؤثر باشد. توجه به ویژگیهای روحی و جسمی در طراحی فضاهای آموزشی، میتواند به یادگیری عملی و بروز استعدادها و در نهایت به رشد و شکوفایی کمک کند. در این پژوهش پس از آشنایی با مبانی معماری، فضای آموزشی و نور سعی شده است با رویکردی توصیفی – تحلیلی، در یک کلیت منطقی و علت و معلولی در قالب فرایند علمی پژوهش به بررسی و تحلیل تاثیر نور در معماری فضاهای آموزشی پرداخته شود و در نهایت تحلیل و نتیجه گیری از پژوهش به جهت ارتقاء کمی و کیفی معماری فضاهای آموزشی بواسطه تاثیرات نور مطرح گردد.
مساجد معاصر
تشکیلات کتابخانه و نقاش خانه در مکتب اصفهان
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختار و زوایای دید باغ ایرانی در نگارگری باغی و قالی های باغی دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی یکی از موضوعات تصویری رایج در حوزه نگارگری و قالی است. گونه های مختلف هنر ایرانی بعد از اسلام توجه خاصی به بازنمایی باغ داشته اند. پژوهش حاضر بر آن است که باغ ایرانی و ساختار باغ سازی دوره صفوی را در دو حوزة تصویری قالی و نگارگری مورد مطالعه قرار دهد. لذا این پژوهش به بررسی تطبیقی ترکیب بندی و زوایای دید در قالی های باغی و نقاشی دوره صفویه و ارتباط آنها با یکدیگر می پردازد تا از این طریق بتواند به ساختار طراحی باغ و نگاه تجسمی ناظر در این دو حوزه تصویری دست یابد. روش تحقیق در این پژوهش توصی فی- تحلیلی بوده، تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه جزیی نگر (استقرایی) انجام گرفته و پژوهش از نوع تحقیقات کیفی با رویکردی تطبیقی است. بخش اصلی مطالعات این پژوهش بر اساس داده های کتابخانه ای صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار اصلی باغ در قالی ها و نگارگری های دوره صفوی است، تا به تفاوت ها و تشابهات دو حوزه تصویری در امر باغ سازی بپردازد. در همین راستا پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چه نسبت ساختاری میان قالب باغ در نگارگری و قالی باغی عصر صفوی وجود دارد؟ فرضیه مقاله حاضر بر این است که دو قالب هنری قالی باغی و نگارگری دارای تأثیرگذاری متقابل و روابط بینامتنی هستند، لذا در پی مطالعات انجام گرفته در جامعه آماری دوره صفوی، از جمله 20 قالی و 46 نمونه نگاره که 5 نمونه از هرکدام به طور تصادفی جهت تجزیه و تحلیل انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته اند و با تجزیه و تحلیل آنها و با رویکرد ساختارشناسانه و بینامتنی، به اثبات فرضیه مورد نظر پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ترکیب بندی باغ ایرانی در نگاره ها و قالی های باغی دوره صفویه برگرفته از الگوی چهارباغ بوده و تأکید بر مرکزیت حوض، شبکه آبرسانی جریان آب، تقارن، طبیعت گرایی، هماهنگی بین عناصر موجود در باغ و تفکیک فضاها تأکید دارد. زوایای دید موجود در این دو حوزه تصویری با توجه به موقعیت قرارگیری ناظر به لحاظ دیداری متفاوت است.
بررسی سیر تکامل آسمان خراش های بتنی در جهان
منبع:
رهپویه هنر ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
معماری دوره ی پهلوی به روایت اسناد (1: آرامگاه فردوسی)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزههای تخصصی: