امروزه رشد شهرنشینی و زیاد شدن تعداد خودروها در بسیاری از کشورهای درحال توسعه نقش سیستم حمل و نقل عمومی را در ایجاد قانون مداری، آرام سازی و برپایی محیطی مطلوب برای زندگی به خوبی مشهود ساخته است. از این رو گسترش فرهنگ استفاده از حمل و نقل همگانی در یک جامعه می تواند نقش به سزایی در چگونگی عملکرد سیستم کلی حمل و نقل شهر داشته باشد. از جمله مشکلاتی که در اثر عدم استفاده مناسب از حمل و نقل عمومی بوجود می آید می توان به افزایش بار ترافیکی خیابان ها، تداخل حرکت سواره و پیاده و آشفتگی بصری و روانی اشاره کرد. در این پژوهش ابتدا به تجربه جهانی حمل و نقل در شهرهای مختلف جهان پرداخته، سپس محورهای حمل و نقل پایدار و ضرورت آموزش و تدوین فرهنگ در حوزه حمل و نقل و ترافیک شهری مورد بحث و بررسی همه جانبه قرار می گیرد. روش این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که با استفاده از منابع کتابخانه ای، اسنادی و تحقیقات قبلی انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد که برای اجرای موفق یک طرح ترافیکی بایستی ارتباط مستحکم و منسجمی بین سه مرحله طراحی و برنامه ریزی، آموزش عمومی و اجرای قانون موفقیت برقرار باشد و آموزش مقررات و موازین بین المللی ترافیک به تمامی طبقات جامعه اعم از مردم عادی، مسئولان و مجریان امر نقش بسیار اساسی در اصلاح و کنترل ترافیک خواهد داشت، زیرا لازمه زندگی کردن در یک جامعه صنعتی و ماشینی، آشنایی و آگاهی کامل مردم آن جامعه با فرهنگ زندگی در چنین جامعه ای است. همچنین مطالعات نشان داد که روش های مختلفی برای طراحی و اعمال مدیریت ترافیک در شهرها وجود دارد که می توان به حفظ امنیت عبور عابران پیاده ، کنترل پارک های خیابانی و طرح استفاده بهینه از پارکینگ و اقدامات مربوط به ساخت پیاده روها اشاره کرد.
تحولات معماری و شهرسازی در هر سرزمین بازتاب عوامل پس زمینه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی آن به شمار می رود. از سوی دیگر دستیابی به درک صحیحی از جایگاه معماری معاصر هر سرزمین در عرصه جهانی بدون شناخت از تحولات معماری معاصر سرزمین هایی دارای اشتراکات فرهنگی ، دینی ، منطقه ای و سیاسی با آن سرزمین امکان پذیر نخواهد بود . در حالی که دوران پهلوی دوم در ایران منشأ تحولات گسترده ای به شمار می رود ، در منطقه خاورمیانه و در سال های معاصر این دوران (1940 تا 1980) جریان های سیاسی و اجتماعی و به تبع آن معماری در کشور ترکیه با پس زمینه مشابهی با ایران در حال شکل گیری بود . از این رو این پژوهش در صدد است با شناسایی عوامل تأثیرگذار بر معماری در ایران و ترکیه به مقایسه تطبیقی تحولات معاصر معماری در دو کشور بپردازد. در این تحقیق تفاوت ها و شباهت های موجود در عوامل زمینه ساز و نیز تحولات معماری در دو کشور مورد پرسش قرار گرفته است. همچنین سعی شده از این طریق، زمینه مقایسه تطبیقی تحولات معماری معاصر دو کشور فراهم شود . جهت تسهیل مقایسه ، سه دوره زمانی قرین در ایران و ترکیه براساس تحولات اجتماعی و سیاسی و به تبع آن معماری ، در دور کشور معرفی شده است . در این تحقیق از شیوه تفسیری تاریخی در کنار مطالعه میدانی استفاده شده است. نتایج تحقیق به مقایسه تطبیقی تحولات معماری و شهرسازی از جنبه های مختلف براساس سه دوره یاد شده پرداخته و نشان می دهد ضمن تشابه کلی در پیروی از جریانات بین المللی و جریانات متقابل آن در دوره های سه گانه یاد شده، گرایش های معماری معاصر در این دو کشور مطابقت عینی نمی یابند.