فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه کارکرد سازه آبی حصار سوم محوطه باستانی چغازنبیل با مطالعه میدانی و مدل سازی هیدرولیکی هیدرولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محوطه باستانی چغازنبیل به عنوان اولین میراث جهانی ثبت شده در ایران، دربرگیرنده سه محوطه هم مرکز اصلی با مرزهای حصار مرکزی، حصار میانی و حصار بیرونی است که بناهای شاخص مانند زیگورات، مجموعه کاخ ها و آرامگاه ها و تأسیسات شهری را در خود جای داده است. یکی از مهم ترین سازه های این محوطه، سازه آبی حصار سوم می باشد که مشاهدات و مطالعات ژئوفیزیک این پژوهش، دو آنومالی مدفون دیگر را نیز با مصالح مشابه در نقاط دیگری از حصار سوم شناسایی کرده است. رومَن گیرشمن (1895 ۱۹۷۹) باستان شناس و حفار مجموعه، اعتقاد داشت که آب انتقال یافته از رودخانه کرخه در محل سازه آبی تصفیه شده و مورد استفاده ساکنان شهر قرار می گرفته است؛ لیکن مرتفع بودن محوطه باستانی نسبت به نقاط اطراف و عدم حضور شواهدی مبنی بر کانال انتقال آب از کرخه به سمت حصار سوم در نقطه سازه آبی، سؤال اصلی این پژوهش را مبنی بر نوع و مکانیسم عملکرد سازه آبی مورد مطالعه ایجاد می کند. دیدگاه عملکرد دفعی سازه آبی موجود با عنایت به نتایج بررسی های اخیر نیز به عنوان یکی از فرضیه های اصلی از دیدگاه مهندسی آب در این پژوهش، مورد مطالعه دقیق قرار می گیرد. این پژوهش با مطالعات میدانی زمین شناسی زهکش های طبیعی و بررسی وضعیت تخلیه رواناب و زهاب شهری، مطالعات بیولوژیکی و محیط زیستی آغاز شد. مطالعات دقیق ژئوفیزیک حصار سوم برای شناسایی احتمال وجود سازه های مشابه و اسکن لیزر سازه آبی موجود برای تشخیص هندسه دقیق مجاری داخلی سازه انجام شد. با توجه به میزان توان تولید هیدرولوژیکی رواناب در زیرحوزه های منتهی به سازه های آبی موجود و تطبیق آن با ظرفیت گذردهی هیدرولیکی، وضعیت توپوگرافی و زمین شناسی و همچنین پلان قرارگیری سایر آنومالی های سازه آبی در قسمت های دیگر حصار سوم، می توان عملکرد زهکشی رواناب و زهاب شهری زیرحوزه های محوطه را از دیدگاه مهندسی آب و هیدرولیک، تأیید و تصدیق نمود.
بقعه شیخ جبرائیل
منبع:
هنر و مردم ۱۳۴۳ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
The Dispute between Physicalism and Culture: Cultural Implications in the View of Tehran’s Comprehensive Development Plan
حوزههای تخصصی:
The present study has been conducted with the objective of elaborating the cultural implications in the view of Tehran’s comprehensive development plan based on content analysis method. The study seeks finding an answer to the question as to how much does Tehran’s development vision plan include the cultural issues in the metropolitan setting? The realm of the current research is the entire contents of the second five-year development plan of Tehran’s municipality (2014-2018). The explicit and implicit themes indicating the culture-related issues have been separated and, considering their interrelationships, the explicit themes have been explored. The information gathering instrument was the content analysis checklist and its reliability was confirmed by external auditors based on convergence coefficient in the course of coding. The results indicated that a considerable part of Tehran’s development plan is directed at modern morphological and structural elements, urban requirements, civil development and urban control and supervision policies and supervision and a lower deal of attention has been paid to the cultural, hypothetical and soft topics. These findings show that Tehran is still trapped in physicalist development and expanding culture decline.
ساماندهی بازار
منبع:
اثر ۱۳۵۹ شماره ۲ و ۳ و ۴
حوزههای تخصصی:
روح معماری از ریشه های مدرن
حوزههای تخصصی:
پل بند روی رودخانه کر: فارس - ایران
حوزههای تخصصی:
«چارتاق» های خشتی ملکان یا (باغهای و خانه باغهای ملکان
حوزههای تخصصی:
خارج از محدوده نشینهای لیما
حوزههای تخصصی:
اسناد تصویری شهرهای ایران: (استان آذربایجان غربی)
منبع:
اثر پاییز ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
معماری هم زیستی سنت و نوآوری
حوزههای تخصصی:
بررسی نمود زیبایی شناسی و روابط قدسی گره های هندسی در معماری کهن و اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
زیبایی ، ریشه در نهاد و روحیات وام گرفته شخص طراح از یگانه زیبای عالم دارد . هر هدفی بایک قاعده مندی و طی یک فرایند برنامه محور به دست می آید و در طی این فرایند ابزار های بکار میرود. در بحث زیبایی شناسی و معماری ، معماران ایرانی در طول چندین هزار ساله تاریخ هنری خود همواره با اتکای به خلاقیت و حس زیبایی شناسی برخاسته از فرهنگ ، شخصیت و محیط زیبای ایرانی توانسته اند ابزار های مختلفی ابداع و بهبود بخشند یکی از این ابزار های در معماری نقوش هندسی و گره چینی با استفاده از مصالح مختلف و متناسب با کاربری فضای خاص با اقلیم خاص می توان نام برده شود که همواره در طول تاریخ به صورت فرایند رو به رشد عمل کرده اند. این پژوهش با هدف آشنایی بیشتر نگارنده و خوانندگان محترم با هنر معماری سنتی ایرانی اسلامی و بازشناسی قواعد و حکمت های پنهان نقوش سنتی در هنر های اسلامی سعی کرده قدمی در خصوص معرفی و بازیابی دلایل و عناصر ماندگاری و اثرگذاری فضایی آثار معماری گذشته ایران باشد. در این پژوهش با توجه به نیاز بررسی متون تاریخی و مطالعات کتابخانه ی و دستیابی به مضامین تاریخی در زمینه روابط و نقوش هندسی در معماری سنتی ، روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ی و بررسی تطابقی نظرات پیشین مد نظر بوده و در ادامه با روش تجزیه تحلیل و استدلال منطقی در جمع بندی مطالب به یک نتیجه معلوم در خصوص نمود زیبایی شناسی و روابط قدسی گره های هندسی در معماری کهن و اسلامی ایران برسیم ،پس از تجزیه تحلیل و استدلال منطقی و در جمع بندی مطالب عنوان شده به جرات میتوان عنوان کرد از دلایل ماندگاری و عظمت معماری ایرانی اسلامی در طول چندین هزار سال در آگاهی به روز و سطح بالای معماران آن زمان نسبت به علوم مهندسی سازه و اقلیم در قیاس با دیگر ممالک بوده و در ادامه از مهمترین دلایل دیگر وجود حس زیبایی شناسی آنان که برخاسته از محیط فرهنگی و اقلیمی کاملا خاص کشور و رابطه عاشقانه خالق و مخلوق نهادینه در قلب وی میتواند عنوان شود.
مسجد فرهنگ مردم
به سوی فرایندی دموکراتیک در برنامه ریزی و طراحی شهری؛ ارزیابی وضعیت مداخله شهروندان در برنامه ها و پروژه های شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷۶
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: به نظر می رسد که امروزه به دلیل نبود دموکراسی مشورتی و مشارکتی، بسیاری از طرح ها و برنامه های شهریِ کشور ایران دارای ماهیتی تمامیت خواهانه، تمرکزگرایانه و انحصارطلبانه هستند. وجود این گونه ناکارآمدی ها در مراحل ارائه و اجرا، سبب نفی حقوق شهروندی و ترجیحات همگانی می شود. لذا، شهروندان در قبال پیامدهای منفیِ ناشی از اقدامات شهری احساس مسئولیت نمی کنند. همین طور، بستر مناسبی هم برای تأثیرگذاری آنها بر مراحلِ مختلف فرایندهای شهری و مطالبه حقوق و ارائه نظراتشان فراهم نشده است. بدین ترتیب، پروژه های شهرسازیِ کشورمان محوریت و نقش خود را به عنوان عاملی برای ایجاد ثبات و پایداری و ارتقای نقش مردم در توسعه و اداره شهر از دست داده اند. بنابراین، آنچه در این مقاله به عنوان انگیزه اصلی و اساسِ بحث مطرح است، نحوه ارتقای دموکراسی شهری در فرایندهای برنامه ریزی و طراحی شهری است.هدف: هدف اصلی این مقاله، واکاویِ عللِ نبود زمینه مداخله دموکراتیک برای شهرنشینان و شهروندان در فرایندهای توسعه و مدیریت شهری، و همچنین یافتن راه حل هایی برای برون رفت از این معضل اجتماعی عمیق و گسترده است.فرضیه تحقیق: تحققِ دموکراسی و مشارکت واقعیِ شهروندان در روند توسعه فضاهای شهری می تواند به تصمیم گیری های صحیح تر و کارآمدتر و همین طور اجرای موفقیت آمیزترِ برنامه ها و طرح های شهری بیانجامد.روش تحقیق: روش تحقیق در این مقاله از نوع تحلیلِ محتوا و مقایسه ای است که طی آن، ضمن مطالعه ارکان نظام دموکراتیک، سعی می شود نحوه مداخله دموکراتیکِ شهرنشینان در فرایندهای توسعه و مدیریت شهریِ کشور ایران نیز با در نظر گرفتن اصول نظریه انتقادی بررسی شود؛ در واقع سعی شده تا از دلِ فرایند نقد و تحلیلِ ماهیت وضع موجود و مقایسه آن با ارکان لازم برای تحقق فرایند دموکراتیک شهری، بستری برای ارائه یافته ها و راه کارهای پیشنهادی فراهم شود. همچنین، برای جمع آوریِ اطلاعات نیز از مطالعات اسنادی، مصاحبه با مردم و همین طور مشاهدات میدانی استفاده شده است.نتیجه گیری: بسیاری از معضلاتِ مربوط به نظام های شهری کشور ایران، از عوامل غیردموکراتیکی مانند عدمِ مشارکت پذیری، نبود همه شمولی، نقض حقوق شهروندی و عدالت شهری، قوانین شهری فاقد مشروعیت، عدم انعطاف پذیری و زوال کثرت گرایی نشئت می گیرد. لذا با تمهید معیارهایی همچون کثرت عقاید، همه شمولی، انعطاف پذیری، شکل گیری جوامع مردم نهاد، آموزش و گفتمان شهروندی، تنوع پذیری و رعایت حقوق شهروندان به شهر، می توان این فرایندها را دموکراتیزه و در نتیجه بستری برای بروز شکلی جامع از برنامه ریزی و طراحی شهری دموکراتیک فراهم کرد؛ فرایندی که با ایجاد فرصت های برابر منجر به تقویت دموکراسی شهری می شود و به جایگاه مردم، نه به عنوان مشکل بلکه به مثابه راه حل، ارج می نهد.
معرفی اثر-معماری و اندیشه نقادانه
حوزههای تخصصی:
نستالژی معماری
نقد و بررسی آثار معماری حواس از منظر پارادایم پدیدارشناسی
حوزههای تخصصی:
معماری حواس به عنوان معماریِ که بر حضور فراگیر همه حواس در ادراک فضایی تأکید دارد، دیرزمانی نیست که در عرصه جهانی نظرات را معطوف خودساخته است. صاحب نظران معماری حواس با نقد معماری بی احساس کنونی، می کوشند اتمسفر ایجاد شده توسط معماری و محیط را به عنوان ترکیبی پیچیده بیان کنند که در عین آفرینش زیبایی، برانگیزاننده همه احساسات آدمی می باشد. این دیدگاه در تقابل با دیدگاه بصور محور معماری مدرن، شکل یافته یا به عبارتی دیگر دوباره مورد توجه قرار گرفته است. معماران حواس معتقدند از بحران های معماری امروز، عدم توجه به جریان زندگی و تجربه ادراکی فراگیر توسط مخاطب می باشد که می توان با تکیه بر پدیدارشناسی، دوباره میان انسان و معماری آشتی برقرار کرده و درکی متفاوت و نو از معماری و محیط را برای او به ارمغان آورد. پدیدارشناسی در جستجو چیستی پدیده ها، فارغ از پیش داوری ها و به جریان انداختن زندگی در آن است. این اندیشه نگاهی نقادانه دارد، که اساس کار معماران حواس قرار گرفته است. آن ها سعی دارند با تکیه بر بنیان های پدیدارشناسی، با محصول معماری چند حسی خود، به اندیشه های این فلسفه جامع عمل بپوشانند؛ بنابراین این فرضیه مطرح می شود که معماری حواس با به چالش کشیدن معماری به اصطلاح بی روح معاصر، می تواند پیوند ادراکی قوی بین معماری و انسان با برانگیختن همه حواس او، برقرار سازد. هدف اصلی این پژوهش، نقد و بررسی آثار معماری چند حسی بر مبنای شالوده پدیدارشناسی به منظور سنجش میزان موفقیت گفته های معماران آن ها در عمل می باشد. روش انجام پژوهش، کیف ی، از ن وع تحلی ل محت وا بوده و ب ر اس تدلال منطق ی مباحث استوار است، مطالعه اسنادی و کتابخانه ای اساس بیان، تحلیل، توصیف و تفسیر مطالب موجود در این مقاله را شکل می دهد. نتایج پژوهش بیانگر این است که معماران حواس توانسته اند با تکیه بر معیارهای ارزشگذاری مبتنی بر اندیشههای پدیدارشناسانه خود در زمینه ادراک همه جانبه توسط مخاطب، آثاری موفق و شایسته ای را پدید آورند و معنای معماری چند حسی را در آن ها متبلور سازند.
مدل سازی شهرهای سنتی اسلامی
حوزههای تخصصی: