فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
This study aims to investigate the long-term effects of the use of inductive and deductive teaching methodologies on the acquisition of English passive voice. To find answers to the questions, we prepared two teaching programs based on inductive and deductive approaches. Sixty-five pre-university students from were assigned as participants. These students were divided into two groups named as inductive and deductive. Both groups took two pre-tests. The first pre-test was administered in order to find out the homogeneity of both groups in terms of English proficiency level and the second pre-test was administered to find out how much background English passive voice knowledge they possessed. One of the groups was taught inductively and the other one was taught deductively. Three treatment sessions were conducted to present English passive voice. The study included three delayed post-tests which were administered four weeks, eight weeks and 12 weeks after treatment sessions. The analyses of the tests were conducted using descriptive statistics, independent samples test, and repeated-measures ANOVA. The analyses of the data revealed that both methodologies had significant effect on learning English passive voice. The inductively taught learners performed better in a short range of time. However, participants of the deductive group gained higher scores in a long range of time. Since the aim of the research was to investigate the long-term effects of the aforementioned methodologies, it was concluded that although inductive approach is efficient in the beginning, the deductive approach proves to be more efficient in the course of time.
تاثیر آموزش ممتد در مقایسه با آموزش غیر ممتد (فاصله دار) بر دقت، سلاست و پیچیدگی نوشتار یادگیرندگان زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Admittedly, as opposed to simple writing treatments, massed or spaced instructions, more or less, seem to add variety and attractiveness to writing accomplishment. The current attempt concerned the efficacy of putting in service the two above-mentioned distribution instructions on EFL learners' writing performance. To conclude, 40 upper-intermediate learners (19 to 23 years) of both gender enjoyed 8 sessions in an institute in Ilam, Iran. They were randomly divided into two groups of massed and spaced each group consisting of 20. Instruments utilized were a Quick Oxford Placement Test, a writing pre-test, and a writing post-test. One group was disciplined paragraph writing with massed and spaced instruction with accuracy, complexity and fluency in focus. The researchers taught each session in an intensive 60 minutes' session to massed groups, whereas the similar session was taught to the spaced groups in three 20-minute short sessions at irregular time intervals. Subjects were retested after 8 weeks. Lastly, a posttest of writing was carried out for all groups. The results of the paired samples t-test and One-way ANCOVA denoted that the spaced distribution group significantly outperformed the massed distribution group on the posttest in their final post-test.
تجدد ادبی در عصر مشروطه و مسئله میراث ادبی کلاسیک (تحلیل از منظر نظریۀ جامعۀ کوتاه مدت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
۱۸۲-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
با وقوع انقلاب مشروطه بحث در ضرورت تحول فرهنگی و نوسازی ادبی و کیفیت آن رونق گرفت. یکی از محورهای مهم این بحث تعیین نسبت ادبیات کهن ایران با وضع جدید بود. نوگرایان این عصر، سنت ادبی را فاقد زایندگی می دیدند و به جای تلاش برای بازخوانی، به حذف آن کمر بستند. در مقابل، سنت گرایان با تقدیس سنت، نگاهی پرستش گرایانه را پی گرفتند که هرگونه نقد بر سنت کلاسیک را تقبیح می کرد. در این مقاله، پس از ارائه گزارشی تاریخی، سرفصل های نقد جریان نوگرا بر سنت کلاسیک فهرست شده است. این سرفصل ها عبارت اند از: زبانِ تاریخ گذشته، نخبه گرایی، نگاه محدود و منطقه ای، ناتوانی در قبال مقتضیات و نیازهای جهان جدید، توجیه کردن قدرت استبدادی، بی توجهی به کارکرد اجتماعی ادبیات و ماهیت غیرانقلابی و سازش کارانه. سپس این نگاه تخریب گرانه از منظر نظریه جامعه کوتاه مدت تحلیل شده است. این تحلیل نشان می دهد که نقد بی رحمانه تجددگرایان، مصداق بی توجهی به ضرورت انباشت سرمایه است. ضمن این که از فقدان مقوله نقد و نقش حیاتی آن در توسعه و پیشرفت فرهنگی حکایت دارد. همچنین این نقادان به ماهیت استبدادی حکومت که هیچ بدیلی برای آن متصور نبود توجهی نداشتند؛ همان طور که از نقش کلیدی نهاد قدرت در حیات اقتصادی جامعه فرهنگی غافل بودند.
بررسی تحلیلی و خاستگاه شناسی بُرگِ/ ماسک های نمادین در فرهنگ و ادبیات کهن ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۵۱
۲۴۸-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی جنبه های رمزگانی بُرگِ/ماسک های آیینی ایران، با رویکرد کهن الگویی است. بُرگ/ماسک ها همواره در فرهنگ نمایشی مردم ایران، دارای جایگاهی گوناگون، گاهی متضاد، نافذ و معناگرا بوده و در مناسبت های متفاوتِ مناسکِ آیینی، مورد بهره برداری نمادین، تزیینی، طبیعی و گاهی تفریحی قرار می گرفته است. بُرگِ ها به مرور زمان به عنوان امکانات صحنه، در نقش آفرینی های نمادینِ فرهنگ ِ مردم، مهم و اثرگذار بوده اند. فرهنگ و ادب ایران برای هر یک از تفاوت ها و تمایزهای فرهنگیِ عناصر نمادین، دلایل و بیانیه هایی ویژه دارد. داستان ها و حاشیه های مربوط به بُرگِ/ماسک ها، این فرایند را روشن تر می سازد. بُرگ/ماسک ها برپایه داستان های مربوط به کاراکترهای کهن (شفاهی یا مکتوب) در فرهنگ مردم، از کارکردهای گوناگون نمایشی، سیاسی، کمدی، فرهنگی، اجتماعی و گاهی نیز اقتصادی برخوردارند. نتایج نشان می دهد که برگ ها در فرهنگ و زبان ایران، به بُرکِ، بُرکا، بورگ، یا بُرگِه مشهورند و با هم نشینی کلاغ، در آیین های بومی و مذهبی هفت گانه اسطوره میترا، مفهومی نمادین پیدا کرده اند. ریشه باستانی بُرکِ/ماسک، یا بُرگِ در فرهنگ و ادبیات ایران، به هزاره سوم پیش از میلاد مربوط می شود. در حال حاضر نیز مردم جنوب ایران، افغان ها، اعراب، ارمن ها و دیگر اقوام غیرایرانی آن را مورد استفاده قرار می دهند و در پاره ای از موارد متأثر از فرهنگ و زبانِ عربی آن را برقِع می گویند. ارمنیان نیز آیینی نمایشی با عنوان باریگِندان دارند که پژوهشگران ارمن شناس هنر به آن جشن بالماسکه می گویند. بُرگِ های ایرانی به تناسب آیین ها، فصل ها و فرهنگ ها، نمود سمبلیک یا نشانه ای و تمثیلی پیدا کرده اند. روش این پژوهش، کتابخانه ای اسنادی و میدانی (مشاهده مشارکتی نگارنده در میدانِ پژوهش) است.
بررسی تطبیقی بن مایه های قصۀ «کره اسب سیاه» در فرهنگ بختیاری با داستان سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ عامه، متناسب با باورها، اندیشه ها و آرزوها، بسیاری از داستان های اسطوره ای حماسی بازنویسی شده یا اینکه الگوی ساختن قصه های جدید قرار گرفته اند که با بررسی آن ها، می توان به نحوه دریافت و زاویه های دید عامه درباره آن ها پی برد. هدف در این پژوهش نیز بررسی تطبیقی شخصیت ها، کنش ها و بن مایه های اسطوره ای حماسی قصه کره اسب سیاه در فرهنگ بختیاری با داستان سیاوش در شاهنامه با روش اسنادی است. مقایسه پایگاه اجتماعی خانواده شخصیت ها، ویژگی های جسمانی ها آنان، مقایسه کنش های شخصیت های نامادری، ویژگی اسب ها و پناهنده شدن به پادشاهِ سرزمین دیگر، ازجمله موضوع های بررسی شده در این مقاله هستند. نتایج پژوهش، نشان دهنده شباهت بسیار بین قصه کره اسب سیاه با داستان سیاوش است؛ چنان که در هر دو قصه، قهرمانان، پادشاه زاده هستند؛ کیستی مادرانشان در پرده ابهام است؛ از نظر ویژگی های جسمانی، بسیار زیبا و اسب هایشان از نظر رنگ، صاحب فهم بودن و داشتن توانایی پریدن، شبیه به هم هستند؛ نامادری شان، به دنبال کام جویی از آنان اند؛ هر دو شخصیت سرانجام به سرزمین دیگری پناهنده می شوند؛ در آنجا ازدواج می کنند و شهر و قصری را برای خود بنا می نهند. البته در این دو داستان تفاوت هایی نیز وجود دارد؛ چنان که در داستان سیاوش، مبنا و انگیزه رفتار شخصیت ها بیشتر سیاسی است، اما در قصه کره اسب سیاه، بیشتر به آموزش مسائل خانوادگی توجه شده است. بر این اساس، درمجموع می توان گفت که قصه کره اسب سیاه در فرهنگ بختیاری، بازنویسی خلاقانه یا الگوبرداری از داستان سیاوش است.
از عناصر نوشتاری تا عناصر تصویری: بررسی اقتباس از منظر دبورا کارتمل
حوزههای تخصصی:
اقتباس رابطه ای تطبیقی است که تلاش دارد با استفاده از عناصر یک یا چند اثر و با توسل به روابط بینامتنی آن را به عناصر رسانه دیگری انتقال داده و محصول جدیدی بر همین پایه ارائه دهد. اقتباس همواره ابزاری برای خلق آثار هنری و ادبی دانسته شده و از طرق گوناگونی به دست آمده است. دسته بندی های متعددی از شیوه های اقتباس در دست است که مشهورترین آنها دسته بندی دبورا کارتمل است. به عقیده وی، اقتباس به سه گونه انتقال، تفسیر و قیاس انجام می شود. این دسته بندی در اقتباس بیشترین کاربرد را در متون سینمایی دارد و سینما یکی از محبوب ترین رسانه ها برای عرضه این رابطه تطبیقی و محمل مناسبی برای برگردان عناصر رسانه-های مختلف است. این پژوهش سعی دارد اقتباس از منظر دبورا کارتمل را با توصیف و تبیین دسته بندی وی و همچنین چگونگی استفاده از این الگو و شاخصه های آن بررسی کند. در این روند، به بررسی نمونه های سینمائی نیز پرداخته می شود.
تصویر المرأه العربیه المهاجره في روایه "بروکلین هایتس" لمیرال الطحاوي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
66 - 88
حوزههای تخصصی:
"میرال الطحاوی"، کاتبه مصریه معاصره تجتهد أن تُصوّر آلام المرأه وآمالها فی المجتمع المصری بکتابه الروایات التی غلبت علیها النزعه النسویه. تلعب المرأه دوراً هاماً فی روایات هذه الکاتبه حیث یمکن أن تعتبر آثار الطحاوی صدیً لصوت النساء فی الأدب النسوی المصری. روایه "بروکلین هایتس"، إحدی روایات هذه الکاتبه المصریه الشهیره التی تمکنّت فی تحقیق أهدافها فی التعبیر عن آلام النساء ومعاناتهن. اغتراب المرأه العربیه المهاجره ووحدتها من أبرز موضوعات هذه الروایه؛ المرأه التی شهدت مشاکل الحیاه فی الغربه وترید التغلب علیها باعتبارها راویه الروایه. هذه المقاله التی تبحث عن روایه بروکلین هایتس معتمده علی المنهج التحلیلی والتوصیفی تشیر إلی أنّ صوره المرأه العربیه المهاجره هی صوره حزینه ومضطربه. المرأه التی غادرت بلدها باحثه عن حیاه طیبه وهادئه ولکنها وجدت هذه المصائب والمشاکل فی ثیابها الجدیده فی البلد الغریب. هذه الروایه ذات النزعه الواقعیه التی تصور حیاه المرأه المهاجره خاصه المرأه المهاجره العربیه إلی بلدان الغرب تُعبّر عن خلافات معقّده وفوارق عدیده بین الشرق والغرب فی التقالید والعادات. والحقیقه أنّ المهجر لیس مدینه فاضله کما یظنه البعض وهناک تحدیات ومشاکل کثیره فی حیاه المهاجرین إلی البلدان الأجنبیه من المعتقدات التقلیدیه إلی سلوک المجتمع المضیف. وعلی المهاجر أن یبحث عن العلاج فی المجتمع الذی ولد وترعرع فیه لا فی البلد الغریب الذی لایعرف للمهاجرین أیّ قیمه وعنایه.
استفاده از گفتارهای قالبی در آموزش مهارت انشاءنویسی فارسی به غیر فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۶
175 - 191
حوزههای تخصصی:
هدف: نگارش انشاء، یکی از مهارت های یادگیری زبان است. برای آموزش این مهارت از شیوه های مختلفی مانند گفتارهای قالبی که بخش های از پیشآماده شده زبان هستند و نقش مهمی در توسعه زبان دارند، استفاده می شود. این گفتارها فرآیند یادگیری را خصوصا برای زبان آموزان خارجی ساده و تسریع می کند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر گفتارهای قالبی بر فرآیند یادگیری و آموزش مهارت انشاء نویسی فارسی به عرب زبانان می پردازد. روش: در این پژوهش از روش شبه آزمایشی با طرح مقایسه گروه های ایستا استفاده شد. جامعه آماری شامل بیست زبان آموز عرب زبان بودند که در کلاس های آنلاین آموزش مهارت انشاءنویسی فارسی شرکت کرده بودند. این افراد به دو گروه ده نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش ضمن یادگیری تکنیک های انشاءنویسی با گفتارهای قالبی نیز آشنا شدند، اما گروه کنترل فقط تکنیک های انشاءنویسی را آموختند. هر دو گروه 10 جلسه آموزشی(15 ساعته) را گذراندند. پس از طی دوره از آن ها، آزمونی مطابق استاندارد Writing آزمون بین المللی آیلتس(Task 2) گرفته شد. درنهایت داده ها با استفاده از نرم افزار اکسل تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که گفتارهای قالبی تأثیر بسیاری برافزایش حجم و سرعت نگارش زبان آموزان داشته و خطاهای دستور زبانی آن ها را نیز کاهش داده بود و موجب افزایش انسجام بین جملات گروه آزمایش و بالا رفتن سطح دستوری و واژگانی نوشته های گروه آزمایش بودند. علاوه بر این، گفتارهای قالبی موجب شده بود تا زبان آموزان، با دقت بیشتری از علائم نگارشی در انشاء های خود استفاده کنند. کلید واژه ها: گفتارهای قالبی، انشاءنویسی، آموزش زبان فارسی، آموزش زبان خارجی، عرب زبانان.
معرّفی و تحلیل توصیفی دیدگاه های سعید علّوش در ادبیّات تطبیقی جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
99 - 126
حوزههای تخصصی:
سعید علّوش منتقد و مترجم مغربی از پژوهشگران برجسته ادبیّات تطبیقی در جهان عرب به شمار می آید. آثار وی در این حوزه در معرّفی مکتب های مطرح ادبیّات تطبیقی و کتاب شناسی این دانش در جهان عرب نقش اساسی داشته است. علّوش در ادبیّات تطبیقی معاصر، بیشتر در مسیر تحقّق پنج هدف اساسی حرکت نموده است؛ الف: معرّفی تاریخچه و نقد مکتب های مشهور ادبیّات تطبیقی. ب: نقد فرهنگی ادبیّات تطبیقی. ج: بررسی وضعیّت کنونی ادبیّات تطبیقی در جهان عرب و چالش های فراروی آن. د: تأکید بر نظریه اسلامی ادبیّات تطبیقی. ه : نقش ترجمه در ادبیّات تطبیقی. لذا این پژوهش توصیفی تحلیلی برآن است ضمن معرفی سعید علّوش، به تحلیل دیدگاه های وی در باب ادبیات تطبیقی عربی نیز بپردازد که درنهایت به این مهم ره یافت ه است، که علّوش ضمن در پیش گرفتن اهداف نامبرده و برجسته نمودن نقش عرب در ادبیّات تطبیقی غرب، نقص ها و اشتباهاتی چند در آثار و گفته های خویش داشته است؛ ازجمله آنکه علّوش بعد از نوشتن رساله دکتری و چاپ آن کار جدیدی نکرد و تمام کارهای چاپ شده وی تکرار مطالب رساله دکتری است. متهم کردن مجله الدراسات الادبیه و تلاش های محمد محمدی به تلاش برای تقویت جنبش امل از اشتباهات فاحش کتاب مکونات الادب المقارن و مدارس الادب المقارن است که با روح علمی سازگاری ندارد و نیز پریشانی نویسنده در کاربرد واژگان غلوآمیزی چون مکتب اسلاوی و عربی هم از دیگر اشکالات کار اوست.
تحلیل ژانریک شعر دفاع مقدس پس از خاتمه جنگ (سال های 1368 و 1369) و نقش فرا متن تاریخی - اجتماعی در آن
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
71 - 86
حوزههای تخصصی:
شعر دفاع مقدس از زیرجریان های شعر معاصر است که در ارتباطی تناظری با فرامتن تاریخی جنگ عراق علیه ایران شکل گرفته و با خاتمه جنگ، سیر تطور خود را با عبور از پدیده محوری به سوی رویکرد پیامدمحور ادامه داده است تا آنجا که می توان سال های 1368 و 1369 را دوره گذار شعر دفاع مقدس نامید. این جریان شعری ذیل ژانر شعر غنایی قرار می گیرد و این بازه زمانی بستر مناسبی برای تأثیرپذیری آن از فرامتن تاریخی- اجتماعی جنگ تحمیلی است. سه فرامتن «شهادت افراد»، «بازگشت اسرا» و «انحراف های اقشاری از مردم از آرمان های انقلاب اسلامی» و تأثیر آن ها بر اجتماع، بیشترین تأثیر را در شاکله ژانریک شعر دفاع مقدس در سال های پس از جنگ داشته است که به ترتیب عبارتند از: تداوم زیرژانر «سوگ سرایی»، شکل گیری «زیرژانر تلفیقی توصیفی- تکریمی» و تداوم «زیرژانر انتقادی». شاعران در زیرژانر سوگ سرایی روند مرثیه سرایی برای شهدا را در شعر دفاع مقدس ادامه می دهند، در زیرژانر توصیفی- تکریمی ضمن توصیف جنگ و جنگاوری رزمندگان، آزادگان را تکریم می کنند و در زیرژانر انتقادی در جایگاه وجدان بیدار جامعه کاستی ها را رصد و با زبان شعر تبیین می کنند. علیرضا قزوه، سیمین دخت وحیدی و مجید نظافت بیشترین سروده های سال های پس از جنگ را در کارنامه خود دارند و قالب غزل، رایج ترین قالب شعری در دوره مورد بررسی است.
ریشه های اساطیری و آیینی پیکرگردانی در افسانه های خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسانه ها و روایات شفاهی، از منابع مهم تجلی اساطیر و فرهنگ گذشته ایران است. یکی از مولفه های مهم این روایات، اعمال جادو و خارق العاده است که از تخیل بشر دیرین نشات می گرفته است. پیکرگردانی یکی از جلوه های مهم و خیال انگیز افسانه های محلی است. افسانه های خراسان جنوبی نیز با توجه به شرایط اقلیمی و فرهنگی، خاستگاه آرزو و خیال و فرهنگ و آیین های مختلف اساطیری است. در این جستار سعی شده تا با شیوه تحلیلی - توصیفی به بررسی افسانه های منطقه بپردازد تا به این پرسش ها پاسخ دهد که پیکرگردانی در این افسانه ها چگونه است و چه انواعی دارد و ریشه های اساطیری آن کدامند . با بررسی های انجام شده این نتایج حاصل آمد که پیکرگردانی در اغلب افسانه ها وجود دارد و می توان انواع پیکرگردانی را در آن ها دید ازجمله تبدیل انسان به حیوان و حیوان به انسان و انسان به گیاه. این نوع از پیکرگردانی ها بیشترین تکرارشوندگی را داشته اند و همه این پیکرگردانی ها به ریشه های اساطیری همچون ایزد گیاهی یا ایزد تباری و نقش های مهم حیوانات در زندگی بشر به عنوان یاریگران ایزدان بر می گردد.
هویت زنانه دیگری در رمان "رقص در آینه شکسته" از مهری یلفانی با تکیه بر نظریه پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
135 - 154
حوزههای تخصصی:
مردمحوری و امپریالیسم اشکال مشابهی از سلطه را علیه زنان که زیردست و غیر تلقی می شوند، به کار می برد که در بسیاری از ابعاد، مشابه و موازی یک دیگرند. رمان "رقص در آینه شکسته"، اثر مهری یلفانی، نویسنده زن مهاجر ایرانی، سعی دارد جامعه سنتی ایران و جامعه مدرن میزبان خود؛ یعنی کانادا را متقاعد به شنیدن صدای مخالف خود کند. او که همیشه و در طول حیات خود از سوی خانواده و جامعه، عنصری دست دوم، بیگانه، فرودست و دیگری تلقی می شده به طرح این مقوله در رمان خود می پردازد و رویکردی انتقادی نسبت به هر دو جامعه سنتی و مدرنِ میزبان دارد. در این مقاله، پاسخ به سوالِ چگونگی جلوه های "دیگری" و هویت زن مهاجر از دو منظر کلی در این رمان مورد تحلیل تاویلی و توصیفی قرار گرفته است و نشان می دهد که نه تنها در جامعه مرد سالار سنتی، مرد تصمیم گیرنده اصلی در همه امور برای زنان است و زن به عنوان دیگری، هویت انسانی خود را از دست می دهد بلکه در جامعه مدرنِ میزبان نیز، به مهاجران اعم از زن و مرد و به زن به طور اخص به عنوان فرودست نگریسته می شود و آنان باید تابع نظام و فرهنگی باشند که از سوی جامعه غربی مورد تایید و تاکید قرار می گیرد و در میان این دیگر انگاری ها است که شخصیت و هویت دوگانه زنان مهاجر شکل می گیرد که آن ها را به نوعی ندامت گزیرناپذیر از مهاجرت می کشاند.
کاربرد مصدر (بر)خیزیدن در اشاره به «هوام» و «خلق السّاعه ها» در متون کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
223 - 245
حوزههای تخصصی:
در متن های کهن فارسی که به جانورشناسی اختصاص یا توجهی داشته اند، برای اشاره به یکی از طبقات جانوران بر اساس دو معیار زیستگاه و نحوهٔ حرکت، اغلب از واژه های عربی «هوام و حشرات» استفاده شده است، در این متن ها همچنین به طبقهٔ دیگری از جانوران که بر اساس باورهای طبیعی دانان روزگاران پیشین به شیوهٔ خلق السّاعه به وجود می آمده اند، اشاراتی وجود دارد. هدف ما آن است که به شیوه ای شاهدمحور و تحلیلی، نشان دهیم مترجمان و نویسندگانی که به فارسی نویسی توجهی داشته اند، برای اشاره به این دو گروه از حیوانات از دو حوزهٔ معنایی مصدر (بر)خیزیدن استفاده کرده اند و در کاربرد دو کلمهٔ خیزندگان و برخیزندگان در برخی از این متن ها، تفاوت معنایی باریکی وجود دارد که با تأمل در محتوای جانورشناختی متن ها و تلفیق آگاهی های جانورشناختی با دانش لغوی می توان بدان پی برد. در اینجا بیشترین تمرکز را بر تحفه الغرائب حاسب طبری، دانشمند سده های ۵ و ۶ق، خواهیم داشت که نخستین متن دانشنامه ای و عجایب نگارانهٔ فارسی است که به دست ما رسیده است. علاوه بر این متن های دیگری از جمله ترجمه ای کهن از نهج البلاغه، احتمالاً متعلق به همین بازهٔ زمانی، و نزهت نامهٔ علائی از شهمردان بن ابی الخیر را نیز از این منظر بررسی می کنیم و از متن های دانشنامه ای جانوری دیگر نیز بهره می گیریم تا روایی این معیار طبقه بندی در متن های کهن را نشان دهیم. به باور ما حاسب طبری در بافت متن خود معنایی تازه به کلمهٔ برخیزندگان (= جانوران خلق السّاعه) بخشیده که در فرهنگ ها بدان اشاره ای نشده است.
نگاهی به معنای زندگی در اندیشه رابعه عدویه با تکیه بر آرای ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از مفاهیمی که از گذشته های دور تا اکنون ذهن اندیشمندان حوزه های مختلف علوم انسانی را به خود مشغول کرده است، معنا و هدف زندگی و راه های دستیابی به آن است. عارفان مسلمان ازجمله این اندیشمندان هستند که اگرچه به صورت مستقیم به بحث درباره معنای زندگی و مؤلفه های آن نپرداخته اند، با بررسی سخنان و اندیشه های آنان به روشنی مشخص می شود که یکی از دغدغه های اصلی آنها، تبیین معنا و هدف زندگی و راه های رسیدن به آن است.روش: این مقاله با بهره گیری از نظریه معنادرمانی ویکتور فرانکل، به بررسی معنای زندگی و راه های دستیابی به آن از منظر رابعه عدویه، برجسته ترین عارف زن در تاریخ اسلام، می پردازد و درپی یافتن پاسخی برای درک معنای زندگی و مؤلفه های زمینه ساز معنا در اندیشه و باور این عارف بزرگ است.نتایج و یافته ها: براساس یافته های این پژوهش، رابعه نگاهی خاص به زندگی، معنا و هدف آن دارد و درپی دستیابی به معنای غایی است که از نظر او وصال به حق است. او برای رسیدن به این مقصود، اعمالی را انجام می دهد که با نظر فرانکل و ارزش های مطرح شده او هماهنگی و تناسب دارد؛ تحمل رنج ها و سختی هایی که از دوران کودکی برایش اتفاق می افتد، محبت و عشق به خداوند، نگاه متفاوت به رابطه انسان با خدا و ارائه شکلی نو از ارتباط انسان با خدا ازجمله این اعمال هستند. البته تفاوت هایی نیز در موضوع چیستی هدف غایی در این دو دیدگاه وجود دارد؛ برخلاف رابعه که هدف نهایی و غایی زندگی را تقرب الهی و وصال خداوند می داند، فرانکل داشتن هدف در زندگی را برای بهتر زیستن در این دنیا و رهایی از اضطراب و پوچی توصیه می کند.
مرآه الجمال های فارسی: نوع شناسی و نسخه شناسی یکی از زیرگونه های سراپانامه سرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
87 - 112
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین زیرگونه های سراپانامه های فارسی، سراپانامه های تدوینی است که بیشتر با عنوان مرآه الجمال شناخته می شود و خود نیز از وجوه مختلف به زیرقسم هایی قابل بخش است. در کنار مشهورترین نمونه ی آن، یعنی مرآه الجمال صائب تبریزی، شاعر ادیبی که خود در عرصه ی خلق مضامین و نیز سفینه پردازی مقام والا و مشهوری در ادب فارسی دارد، آثار دیگری هم هست که عموماً شامل منتخب شعر یا نثر فارسی در موضوع سراپای معشوق است. این نوع گزیده های مضمونی خود می تواند زمینه ی پیدایش نوعی فرهنگ مضامین ادبی فارسی خاصه سبک هندی را فراهم کند تا مخاطب خاص بتواند ازطریق آن نیز به فهم درست و التذاذ هنری کلام این سخنوران باریک اندیش دشوارگوی نزدیک شود. در این مقاله سعی شده است تا ضمن تحلیل مفصل مرآهالجمال صائب به عنوان نمونه ی شاخص این زیرگونه، هرچند به اجمال درنگی هم بر سایر مرآهالجمال های منظوم و منثور شود و ازآنجاکه این آثار هیچ یک تابه امروز به کسوت چاپ نیامده اند، در کنار گونه شناسی، نسخه ها نیز معرفی و بررسی شوند.
رده شناسی پادمتن سیاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
139 - 162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به نقد و بررسی یک نمونه از متن های سیاه می پردازد که هم عرض با فیلم سینمایی «رقص در غبار» سروده شده و از خلال آن به این پرسش پاسخ می دهد که متن سیاه مهدی خبّازی کناری را می توان جزو کدام یک از جریان ها و گونه های شعری معاصر در نظر گرفت. بنیادهای فلسفی متن سیاه ریشه در اگزیستانسیالیسم و پساساخت گرایی دارد و چنان که می دانیم، پست مدرنیسم تحت تأثیر پساساخت گرایی دریدا شکل گرفته؛ پس فرض اوّلیّه بر آن است که متن سیاه جزو جریان شعر پست مدرن باشد؛ چون در چنین متن هایی بین رویدادهای روایی شعر حذف و شکاف یا ناپیوستگی ایجاد و پیوستگی بیناجمله ای مختل می شود و ناپیوستگی کاهش متنیّت و تولید پادمتن را به دنبال دارد؛ به همین دلیل بهترست به جای متن سیاه از اصطلاح پادمتن سیاه استفاده شود. روایات موازی، تکثّر معنایی، چندصدایی، تعیّن ناپذیری و تلاش برای دستیابی به زبان ناخودآگاه، پادمتن سیاه را به شعر زبان که یکی از گونه های شعر پست مدرن است، نزدیک می کند و کاربرد نمادها فرمی معمّا گونه به شعر می دهد که حاکی از پنهان سازی آگاهانه ی واقعیّت است. این ویژگی ها از مختصّات شعر هرمسی است که مبانی اگزیستانسیالیستی دارد؛ بنابراین پادمتن سیاه، گونه ای جدید با دغدغه های فلسفی است که ویژگی های شعر زبان و هرمسی را دربردارد و بیانگر تجربه های زیسته ی شاعر در مواجهه با سؤالات هستی شناختی و معرفت شناختی است و سیاهی آن بر ابهام در شناخت دلالت دارد.
A Foucauldian Reading of Power Relations and Discourse in The Great Gatsby by F. Scott Fitzgerald(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal Of English Language and Literature Teaching, Volume ۲, Issue ۲, September ۲۰۲۳
78 - 92
حوزههای تخصصی:
The aim of this research paper is to study the notion of power and other related concepts devised by Foucault in the novel of The Great Gatsby by F. Scott Fitzgerald. Foucault's theory of power suggests that power is omnipresent, that is, power can be found in all social interactions. In fact, that power is interwoven in all social relations. Moreover, a discourse is made by the government in which identity of characters does not remain fixed and autonomous; truth, as a metaphysical concept, which is supposed to exist as a definite reality becomes a mere game by power relations. The most important aspect that can be seen in this novel is the role of discourse and power in society. Since the novel is set in Jazz age and it coincides with rise of new ideology called American dream, it could be concluded that the characters are influenced by the discourse in which they are living. In fact, the ideology of American dream controls their lifestyle – particularly, the main character – Jay – who has changed himself from a proletarian into a member of bourgeoisie society. Therefore, the identity of the characters is not a fixed concept since how they have gone through process of changing influenced by power relationship which can be seen within them. Moreover, the concept of truth is distorted and unstable in this novel.
نقد و بررسی سا قی نامه طغرای مشهدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ساقی نامه از گونه های ادبی است که به ویژه در عصر صفوی مورد توجه قرار گرفت و ساقی نامه هایی مفصل، اغلب به تقلید از ساقی نامه ظهوری ترشیزی، در این روزگار سروده شد. طغرای مشهدی، شاعر پرکار و توانای سده یازدهم در کنار دیوان و رسائل، ساقی نامه ای در نه هزار بیت سروده است که مفصل ترین ساقی نامه زبان فارسی به شمار می رود. با توجه به این که ساقی نامه مذکور تاکنون مورد نقد و بررسی قرار نگرفته، پژوهش حاضر کوشیده است تا با تکیه بر دو نسخه کهن از آن؛ یعنی نسخه خطی ساقی نامه به شماره 16771 کتابخانه ملی و نسخه خطی کلیات اشعار طغرای مشهدی به شماره 321 دیوان هند در لندن که تصویر آن در کتابخانه دانشکده ادبیات دکتر شریعتی دانشگاه فردوسی نگهداری می شود، به بررسی ویژگی های زبانی و محتوایی شعر وی بپردازد. نتایج نشان می دهد که طغرا در این ساقی نامه با کاربرد گسترده زبان هندی، فرهنگ عامه، و نیز اصطلاحات فنون مختلف، به ظرفیت هایی بدیع در تصویرآفرینی دست یافته، به ویژه که محمل آن طبیعت دلنشین شبه قاره و قوه خیال خود اوست. محتوای ساقی نامه طغرا بسیار متنوّع است؛ از ستایش پیامبر و ائمه تا شهرآشوب و وصف آلات و نغمات موسیقی، و نکته سنجی هایی در نقد ادبی را شامل می شود.
آیا تلفّظ مصوّت های زبان فارسی در دوران معاصر تغییر کرده است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
193 - 214
حوزههای تخصصی:
مبنای وزن عروضی شعر رسمی فارسی تمایز هجاهای کوتاه و بلند است. تعداد و ترتیب هجاهای کوتاه و بلند در همه مصراع های یک شعر باید یکسان باشد. کوتاهی و بلندی هجاها خود ناشی از کوتاهی و بلندی مصوّت هاست. مصوّت های بلند سه تا هستند: «ا» (â)، «و» (u) و «ی» (i) و مصوّت های کوتاه نیز سه تا هستند: « َ» (a)، « ُ» (o) و « ِ» (e). امتداد هر مصوّت بلند قاعدتاً باید دو برابر قرینه کوتاه آن باشد، امّا در زبان محاوره امروز مصوّت بلند می تواند کوتاه تلفّظ شود و مصوّت کوتاه، بلند تلفّظ شود بدون اینکه هر مصوّت با قرینه خود اشتباه شود؛ زیرا امروز مصوّت ها علاوه بر تفاوت امتداد از لحاظ واجگاه نیز با هم متفاوتند. در نتیجه، امروز وزن عروضی رسمی با زبان فارسی ناسازگار و بیگانه به نظر می رسد و این سؤال مطرح است که این ناسازگاری از آغاز شعر عروضی رسمی فارسی وجود داشته است یا بعدها در اثر تحوّلات دستگاه صوتی زبان فارسی به وجود آمده است؟ بعضی از پژوهشگران این عرصه به شق دوم معتقدند و نتایج مهمّ و وسیعی از این باور خود به دست می آورند که اکثراً نادرست به نظر می رسد. در مقاله حاضر این مسئله به روش تحلیلی-توصیفی مورد بررسی قرار گرفته و دلایلی در رد نظر این گروه از پژوهشگران عرضه شده است.
خوانش رمان «کلیدر» بار رویکرد اکوفمنیسم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوفمینیسم یا «فمینیسم بوم گرا» یک رویکرد «پسامدرنیستی» و «پساساختارگرایی» است. این رویکرد که از تلاقی موج سوم فمنیسم و مطالعات محیط زیستی با نگاهی واسازگرا «پساساختارگرایی» سربرآورده است، تلاش می کند پیوند میان زن و طبیعت را با رویکرد فرهنگی و اجتماعی تبیین کند و دلایل پیدایش و ظهور این پیوند را واکاوی نماید. در اکوفمینیسم اجتماعی، فرض اصلی این است که زنان، سایر طبقات فرودست جامعه و طبیعت، بر اثر ساختارهای قدرت موجود در نظام سلطه، مورد ظلم و بهره جویی قرارگرفته اند و جهان بینی حاکم سلطه مدار با زنان و انواع فرودست «اجتماعی» همان گونه رفتار می کند که با فرودستان «طبیعی»؛ یعنی؛ منابع زیست محیطی. رمان کلیدر محمود دولت آبادی یک رمان اجتماعی و اقلیمی است که نویسنده در آن هم به مسائل زنان و هویّت اکولوژیکی آنان در سایه گفتمان حاکم مردسالار و نیز به مسائل مربوط به زیست بوم و اقلیم خطّه خراسان پرداخته است. این پژوهش با رویکرد توصیفی - تحلیلی در پی بیان پیوند نمادین و واقعی زنان با طبیعت و رابطه مردان با زنان و طبیعت در سایه این پیوند، در رمان کلیدر با رویکرد اجتماعی است. یافته های پژوهش نشان می دهد نظام سلطه مردسالارانه نسبت به زنان و عناصر طبیعت و هر آنچه در گفتمان آن ها «دیگری» تلقی می-گردد، رویکردی همسان و بهره جویانه دارد. زن و زمین ازین حیث که موجبات قدرت مردان را فراهم می کنند، تحت سلطه همزمان قرار می گیرند.