فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله کنونی به بررسی روش های طبقه بندی انواع اضافه ها در دستور زبان فارسی می پردازد و نظریه های پیشین در باره نامگذاری انواع اضافه ها و شیوه های طبقه بندی آنها را در کتاب های دستور یا منابع زبان شناسی به چالش می کشد. اهمیت این تحقیق در گشودن بحث ضرورت کاربردی بودن طبقه بندی اضافات است. مهم ترین بحث نظریِ این مقاله، به چالش کشیدن مقایسه های نادرستِ انواع اضافه ها در زبان فارسی با زبان عربی و یا زبان های اروپایی است. پرسش های اساسی مقاله این است که چه کاستی هایی در طبقه بندی اضافات در منابع پیشین وجود داشته است و چگونه می توان قواعدی وضع کرد که تشخیص انواع اضافات را بدون استثنا (و یا با حداقل استثناها) امکان پذیر سازد. این مقاله، حاصل پژوهشی پردامنه بر روی مبحث اضافات بوده است و به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای (از قرن یازدهم هجری تا به امروز)، به این نتیجه می رسد که بسیاری از طبقه بندی های متأخر در مبحث اضافات فاقد جنبه کاربردی هستند و قابلیت شمول بر اضافه های مشابه خود را ندارند و طبقه بندی اضافات بر حسب رابطه های معنایی، امکانِ دست یافتن به معنیِ کلام در زبان معاصر و همچنین در کلام ادبی را تسهیل می کند و به تحلیل و درک سخن ادبی یا غیر ادبی یاری می رساند و لذا آن را به عنوان طبقه بندی موثر و مفید در انواع اضافات می توان پذیرفت.
مقایسه تطبیقی دو کتاب انیس الطالبین و مقامات خواجه بهاءالدین نقشبند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
35 - 64
حوزههای تخصصی:
دو کتاب انیس الطالبین و مقامات خواجه نقشبند، ازجمله قدیم ترین و مهم ترین منابع درباره بهاءالدین نقشبند (718 -791) و اصول طریقت اوست. اطلاعات بیشتر منابع درباره بهاءالدین نقشبند اغلب از کتاب انیس الطالبین گرفته شده و بسیاری از مضامین موجود در مقامات وی با کتاب انیس الطالبین مشترک است. در این مقاله سعی شد، بهاءالدین و طریقت او از منظر نگاه مؤلفان دو کتاب معرفی شود و سپس ضمن تحلیل و مقایسه تطبیقی دو اثر، سبک نگارش، میزان اشعار، عقاید و مضامین مشترک، جایگاه زن، کرامات و همچنین نوع و جهت کرامات موجود در آن ها، موردبررسی قرارگیرد. مقایسه تطبیقی دو کتاب نشان داد که بخش های زیادی از مقامات نقشبند با انیس الطالبین مشترک است و این امر نشان دهنده این است که احتمالاً انیس الطالبین یکی ازجمله منابع عمده مؤلف مقامات نقشبند بوده است. همچنین در انیس الطالبین درصد کرامات معنوی و در مقامات نقشبند، کرامات مادی بیشتر است. در هر دو کتاب آگاهی از آنچه برای دیگران رخ داده در میان کرامات معنوی، و از هوش بردن و باز به هوش آوردن افراد در میان کرامات مادی، بیش از سایر کرامت ها است.
بررسی معناشناسی دعا در قرآن کریم در سه گام
حوزههای تخصصی:
معناشناسی بخشی از زبانشناسی امروزی (زبانشناسی توصیفی و ساخت گرا) است. معناشناسی به دنبال مطالعه و بررسی شرایط تولید معنا و دریافت آن نزد خواننده است. در واقع، نویسنده اثر را به عنوان تولید دستورزبانی و گرامری نگاه نمی کند و در نگاهی نو به مطالعه فرهنگ واژه و جهان بینی حاکم بر آن می پردازد. از این رو، با علم تفسیر متفاوت است. این روش در میان مستشرقان نظیر ایزوتسو و برخی از محققان اسلامی به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر به کمک دانش معناشناسی با رویکرد به محورهای خرد و کلان و روابط همنشینی و جانشینی به مفهوم دعا در قرآن کریم در سه گام می پردازد. در اولین گام به بررسی معناشناسی واژگانی دعا بر پایه معنای وضعی و لغوی و مطالعه جهان بینی و فرهنگ قومی عرب جاهلی در پیش از اسلام پرداخته است. در دومین گام برای رسیدن به معنای واژه دعا ، به شبکه معناشناسی واژه های هم معنا، واژه های متضاد، و واژه های ملازم دعا در قرآن پرداخته است. در آخرین گام، به تحلیل متنی دعا و تعریف دعا و بررسی واژه های کلیدی و کانونی آن در قرآن می پردازد.
تحلیل کمّی و کیفی احادیث مورد اهتمام عارفان مسلمان در متون عرفانی
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه مسلمانان پس از قرآن کریم، احادیث معصومین(ع) مهم ترین میراث دین مبین اسلام است. این گنجینه گران بها مورد توجه نحله های مختلف اسلامی از جمله عارفان مسلمان است. اهل عرفان در پرداختن به حدیث، مبانی خاص خود را دارند. اختلاف مبنای ایشان با علمای حدیث باعث بروز اختلافاتی شده است. گاهی اهل عرفان به جعل و تحریف احادیث منسوب شده اند. به نظر می رسد تجزیه و تحلیل احادیث مورد اهتمام اهل عرفان با روش های دقیق علمی راهگشای فهم مبانی و قواعد ایشان در مواجهه با احادیث باشد. این تحقیق به بررسی هفت حدیث مورد اهتمام عارفان مسلمان در 110 منبع عرفانی پرداخته است. تلاش شده است این احادیث با بهره گیری از روش های تحقیق نوین مورد تحلیل کمی و کیفی قرار گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد برخی از احادیث عرفانی بیشتر مورد توجه اهل عرفان بوده و استناد به این احادیث در منابع عرفانی به وفور دیده می شود.
بررسی مؤلفه های آرمان شهری گفتمان های فتوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
37 - 75
حوزههای تخصصی:
در گستره تمدن ایرانی- اسلامی، آیین فتوت به مثابه خرده فرهنگی نیرومند بنا به مقتضیات تاریخی موجد گفتمان های متکثری بوده است. این آیین برآمده از یک ضرورت اجتماعی و تاریخی در برابر نظام های خودکامه و عدالت ستیز در دوره های مختلف تاریخ ایران بوده، و به طور کلی نظام عیاری تفکری آرمان شهری است و گفتمان های گوناگون فتوت جلوه های متعدد این اندیشه و نظام را بازنموده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر یک از گفتمان های فتوت عیاری، دینی، صوفیانه، اصناف و پهلوانی آرمان های خود را به ترتیب در قالبِ جنگ و شورش و طرد هنجارهای جامعه؛ عدالت محوری، حمایت از مظلوم و تجلی انسان کامل در سیمای علی(ع)؛ مجاهده با نفس و رسیدن به کمالات معنوی و روحانی؛ پیوند فن و صنعت با ذات حق و رساندن روح به کمال معرفت الهی؛ انزجار از ظلم و بیدادگران، و سامان دادن به شرایط ناگوار و ناهموار اقتصادی و اجتماعی مردم بینوا دنبال کرده اند.
نقد تخیلی غزلیات سنایی غزنوی از منظر ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در آثار ادبی و هنری، تخیل نقشی اساسی دارد. وجود تعریف های گوناگون از این اصطلاح، هریک سبب تبیین جنبه های متفاوتی از آثار می شود. یکی از دلایل توجه به تخیل و ساختارهای تخیلی، تبیین اندیشه و احساس شاعران و نویسندگان است. درواقع تخیل مکانیزمی دفاعی است تا شاعر و نویسنده بتواند بر التهاب ها و تشویش های درونی خود فائق آید. روش: وجود پررنگ نمادهای دارای ارزش گذاری مثبت، امکان بررسی غزلیات سنایی را طبق نظریه ژیلبر دوران با شیوه ای توصیفی تحلیلی میسر می کند. یافته ها و نتایج: فراوانی نمادهای مربوط به این منظومه بر توانایی شاعر در غلبه بر نگرانی ها وآشوب های درونی صحّه می گذارد. در غزلیات سنایی تلطیف نمادهای ناخوشایند،کاربرد نمادهای خوشایند و رغبت شاعر برای بهره گیری از نمادهای ایمنی بخش برای ارائه تصویر مطلوب از معشوق و بیان ویژگی های روانی شاعر شکل می گیرند. درون گرایی، خودشناسی، مثبت انگاری، سازگاری با ناملایمات در سایه توجه شاعر به نمادهای درون بودگی آشکار می شود. نمادهای مادرمثالیِ «خاک کوی معشوق» و «ظرف و مظروف ها» بیانگر خاکساری، میل به سکون و آرامش عاشق و بزرگداشت معشوق اند.کاربرد نمادهای پیشرفت، ریتم دار و آغاز دوباره، وصال و امید وصال را برای شاعر ممکن می کند. برهم زدن نظم طبیعی چرخه ها، توصیفات پرشور از آینده وگذشته به همراه توصیفات پارادوکسیکال از دیگر شیوه های زمان گریزی شاعر است تا جاودانگی، تکامل یافتگی معشوق و ثبات قدم عاشق را هویدا کند. افرادی مانند سنایی که متمایل به استفاده از نمادهای منظومه شبانه به ویژه نمادهای آرمیدنِ خاک و آب هستند، معمولاً انسان هایی مثبت اندیش، صلح جو، معتدل، سازگار و تاحدی اندوهناک اند که مسائل را با حرکتی مسالمت آمیز حل می کنند. در هریک از آثار، بسته به میزان تمایل و بسامد نمادهای این نظریه می توان به جنبه های جدیدی از تخیل، ویژگی های روانی و فکری شاعر یا نویسنده دست یافت.
امیدی تهرانی، کهن گرای نوجوی (بررسی زندگی و شعر یکی از شاعران کم شناخته شده جریان ساز قرن دهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۱
263 - 288
حوزههای تخصصی:
دیوان امیدی از مهم ترین سند ابطال این دعوی است که توجه به شعر پیشینیان از دوره بازگشت شروع شده است؛ چراکه در بسیاری از نسخه های خطی و حتی حافظه ادیبان سخن دان، بخشی از اشعار وی به سبب تتبع گویندگان قدیم با شاعران قرن ششم مثل سنایی و ظهیر خلط شده است. او ضمن حفظ اسلوب کلاسیک قصیده سرایی توانسته تفنن هایی ظریف و خلاقانه ای در این قصیده ستایشی انجام بدهد. متأسفانه تا چندین سال پس از مرگش، اشعار او پراکنده و نامدون بوده است. در این پژوهش که با اتکا به تتبع و تحقیق متون تاریخی و ادبی دست اول و همچنین استقصا در یافتن اشعار وی از بین حدود 40 جنگ خطی و تصحیح و مقابله آن فراهم آمده، سعی شده است که تا حد امکان زوایای زندگی امیدی تهرانی و ممدوحانش روشن و شعرش نوع شناسی شود و به تبع آن تا حدی هم خصوصیات سبکی و بلاغی اش آشکار شود و در نهایت جایگاهش در تاریخ ادبیات مشخص شود.
تیپ دختر پوستین پوش در فهرست آرنه- تامپسون و بررسی روایت های ایرانی و عربی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال دهم خرداد و تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۴
142-103
حوزههای تخصصی:
«دختر پوستین پوش» نام تیپی است که در آن دختری از آزار پدر می گریزد . او برای گریز راهِ چاره ای می جوید و چاره را در پوستینی می یابد که از سر تا به پایش را بپوشاند. این تیپ که در فهرست آرنه تامپسون با شماره 510B کلاسه شده و «پوست الاغ» نام دارد در طبقه بندی قصه های ایرانی «خاکسترنشین» و در طبقه بندی قصه های عربی «پیراهنی مانند آفتاب، پیراهنی مانند ماه و پیراهنی مانند ستارگان» نام دارد. از آنجا که تیپ یادشده چندان میان پژوهشگران ادبیات مردمی ایران زمین شناخته شده نیست جستار پیش رو می کوشد آن را شناسانده و افزون براین با بهره گیری از مجموعه آثاری که در آن قصه های مردمیِ ایران و نیز سرزمین های مصر، عربستان، مراکش، سودان، فلسطین، عراق و اردن گرد آمده، روایت های ایرانی و عربی اش را بررسد تا دریابد این روایت ها را به چند دسته می توان تقسیم کرد. بررسی های انجام گرفته نشان می دهد که برمبنای راه چاره دختر برای گریز از خان ومان پدری می توان روایت های این تیپ را به سه دسته تقسیم کرد: 1. 510B . دختر پنهان شده در شیء؛ 2. 510B . دختر پوستین پوش/آدمک چوبی؛ 3. 510B . دختر و برادرش. علاوه براین پژوهش حاضر با تکیه بر الگوی فرامتنی پراپ درپی یافتن باورها و آیین های سازنده «دختر پوستین پوش» است . اسطوره و آیین های یافت شده در کیش زروان و مزداپرستی را می توان خاستگاهی برای این تیپ در قصه های ایرانی دانست، چراکه از آمیزش اهورامزدا با مادر، خواهر و دختر خود یاد کرده و «خویدوده» را کنشی آیینی و سپند می داند.
سوپرمن و سرمایه داری متأخر (تولید و بازتولید ایدئولوژی در روایت های ابرقهرمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروز، چنان که می نماید، جهان دچار انسداد فرهنگی-سیاسی حادی شده است. در چنین شرایطی، بازاندیشی نقش اجتماعی دو رسانه ادبیات و سینما برای پژوهشگران حوزه مطالعات میان رشته ای اهمیت بسیاری پیدا می کند. پژوهش حاضر، با تمرکز بر شخصیت سوپرمن و یکی از آخرین اقتباس های سینمایی با محوریت این ابرقهرمان، یعنی سوپرمن: پسر سرخ (2020) و کتاب مصوری (2003) که فیلم از آن اقتباس شده است، به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی نقش ادبیات و سینما، به ویژه روایت های ابرقهرمانی، در بازتولید وضع سیاسی-اجتماعی موجود در جهان می پردازد. بر این اساس، این بررسی تأملی است بر عناصر زیبایی شناختی و نقش فرهنگی این دو رسانه. یافته های این مطالعه نشان می دهند که جریان اصلی سینما و ادبیات اغلب در امتداد وضع موجود در حرکت بوده و ایدئولوژی رایج را تثبیت می کنند؛ همچنین، توضیح می دهند که این دو رسانه چگونه می توانند مهم ترین عرصه های مبارزه فرهنگی علیه وضع موجود نیز باشند و راه هایی برای برون رفت جوامع از این چرخه بازتولید و گسستن این انسداد فرهنگی-سیاسی پیشنهاد کنند.
ضرورت زشتی شناسی متون ادبی (مطالعه موردی یک غزل از حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
180-147
حوزههای تخصصی:
«زشتی» مفهومی فلسفی است که در طول تاریخ، رویکردهای مختلفی به آن اتخاذ شده است. برخی آن را عدم و بعضی منفی، شر بنیادین، بی ارزش و بدشکل می پنداشتند؛ عده ای نیز آن را روی دیگر زیبایی و بخشی از هستی که قادر است وجوهی جدید از کل هستی را برملا سازد، می انگاشتند و بر نقش مثبت زشتی در برجسته کردن زیبایی تأکید می کردند. موضوع این مقاله ضرورت پرداختن به مفهوم زشتی در تحقیقات ادبی در قالب الگوی منسجم است. در این پژوهش، دلایل فقدان زشتی شناسی در تحقیقات ادب فارسی واکاوی و سپس فواید و کاربردهای زشتی شناسی توضیح داده شده و برای نمونه یک غزل حافظ بررسی شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد هرچند تاکنون حضور زیبایی شناسی در عرصه تحقیقات ادبی، غیبت زشتی شناسی را به دنبال داشته، درواقع زشتی شناسی روی دیگر سکه زیبایی شناسی است و بررسی این دو مفهوم جدا از هم نیست. در زشتی شناسی غزلیات حافظ، بسیاری از حقایق از دید شارحان و محققان پنهان مانده است؛ برای مثال کاربست زشتی شناسی در یک غزل حافظ گویای این است که غزل مورد بررسی برخلاف گفته برخی محققان، انسجام و یکپارچگی دارد. درنتیجه کاربرد نظریه زیبایی شناسی زشتی در بازنگری این اثر الزامی است.
مقایسه کارکردهای ارتباطی تلمیح در متون غنایی و تعلیمی (با تکیه بر آثار سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۵
30-9
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مقایسه وجوه ارتباطی تلمیح در متون غنایی(غزلیات سعدی) و تعلیمی(بوستان) به منظور بررسی الزامات هنجارهای ادبی و ژانری حاکم بر متون ادبی با رویکردی ساختاری است. با اینکه مؤلف این دو متن، ذهنیتی واحد دارد و از تلمیحات مشترکی استفاده کرده، اصول ژانری، باعث تغییراتی در کارکردهای ارتباطی آنها شده است. گرایش متون غنایی به تلمیحات عاطفی در برابر برجستگی تلمیحات ترغیبی در متون تعلیمی، تلمیحات مؤلف محور در متون غنایی در مقابل تلمیحات مخاطب محور در متون تعلیمی، جهتگیری تلمیحات غنایی به سمت قطب استعاری زبان بر خلاف برجستگی قطب مجازی تلمیحات در متون تعلیمی از مهمترین پیامدهای تأثیر قواعد ژانری بر کارکردهای ارتباطی تلمیح در آثار غنایی و تعلیمی سعدی است.
«فرم» رمان و ساخت اجتماعیِ آگاهی تأملی لوکاچی در کریستین و کید گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
137 - 158
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر هم عرضیِ فرم رمان کریستین و کید از هوشنگ گلشیری، با ساخت اجتماعیِ سازنده آگاهی در دوران آن بررسی می شود. رمان، در نگاه نخست، اثری شخصی و شدیداً فرمالیستی و صناعت مند به نظر می آید و انگار باب هرگونه تحلیل جامعه شناختی به روی آن بسته است؛ اما این مقاله، در جهتی وارونه، در پی آن است تا خصلت ذاتاً اجتماعیِ فرم این رمان را نشان دهد. این مقاله هم وفاداری به روش شناسی لوکاچ است، هم تلاشی است برای حرکت دادن اندیشه او به جانب رمان مدرنیستی. در اینجا سخنی از «محتوای اثر ادبی» و «محتوای اجتماعی» به میان نمی آید و تمام بحث مبتنی بر «فرم» است. بخش نظری، صورت بندی تاریخی اندیشه لوکاچ بر مبنای پنج اثر اصلی او در باب جامعه شناسیِ ادبیات است. در طرح این بحثِ نظری و تاریخی، تلاش بر آن بوده است تا نسبتی «درونی» با آنچه در بخش نقد رمان آمده است برقرار باشد؛ در ادامه، ساختِ اجتماعی در زمانه نگارش رمان کریستین و کید بر مبنای مسئله «مواجهه با غرب» صورت بندی شده است؛ در رویارویی با این مسئله، سه گروه اجتماعی از هم تفکیک گردیده است: دو گروه غرب گرا و غرب ستیز که با رویکردی «ذات گرایانه» به مسئله نگریسته اند؛ و گروه سوم که کوشیده است از این دوگانه سازی رها شود و خصلت «پیشامدی» مسئله را پیش چشم بدارد. تبیینِ چگونگیِ پیوند فرم این رمان با ساختِ آگاهی گروه سوم، هدف این مقاله بوده و این نتیجه حاصل شده است: کلیت فرم، برآمده از ترکیبِ مؤلفه های «فرایند شناخت، اکنونیت، تکّه تکّگی، وجه انشایی، تعلیق، و دیالکتیک جذب/دفع» است؛ و این فرم، هم عرض با ساخت اصلی آگاهی در گروه سوم است که این مسئله را «گشوده»، «اکنونی»، «متکثر»، «موضوع شناخت» و «در فرایند» می دانستند.
«تئوری» و «داستان» به مثابه دو فرم زبانی بنیادین برای تاریخ نویسی؛ نگاهی پدیدارشناسانه-اگزیستانسیالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
283 - 305
حوزههای تخصصی:
فرم زبان یا چگونگی سخن گفتن ما در باب جهان (گذشته) امری خنثی و بی اهمیت نیست. نقد فرمالیستی، از نوعی که در نوشتار حاضر رخ می دهد، نشان خواهد داد که این فرم انتخابی ما، یا غالباً تحمیل شده بر ما -فراتر از موضوعات و غایت و روش و رویکرد تحقیق تاریخی- تعیین کننده و سرنوشت ساز است. در اثر حاضر، دو فرم بنیادین برای گفتن از مقطعی در گذشته انسانی معرفی می شود: فرم تئوریک و فرم داستانی. این مطالعه فرمالیستی فاشیسمِ همواره زورآور زبان را به رسمیت شناخته و تا حد نهایت جدی می گیرد؛ با وجود این، می کوشد تا به فرم متناسب با مطالعه تاریخی دست یابد، یعنی آن فرم زبانی را که قادر باشد راهی برای گریز از میل مفرط و ذاتی ذهن و زبان آدمی برای ازآن خودسازی دیگری و کشتن او بیابد. با بهره گیری از آراءِ اندیشمندان پدیدارشناس و اگزیستانسیالیست، می توان فرمی داستانی را که قادر به گفتن از تجربه حسّی و ازلی انسان، در-جهان-بودگی او، و مقاوم در برابر میل ما به از آن خودسازی انسان زیسته در گذشته باشد معرفی کرد.
نوآوری های ادبی و بلاغی در منظومۀ عاشقانۀ «دول رانی و خضرخان» امیرخسرو دهلوی
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
90 - 108
حوزههای تخصصی:
امیر خسرو دهلوی از عارفان و شاعران مشهور پارسی گوی هندوستان، در نیمه دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. او مرید نظام اولیا (متوفی ۷۲۵ ه.ق) بود و تربیتی که از او یافت، در حوزه تصوف به او مقام و مرتبه ویژه ای بخشید. منظومه عاشقانه « دُوَل رانی و خَضِر خان» در قالب مثنوی و به بحرهزج مثمن مقصور یا محذوف در 4519 بیت سروده شد. موضوع این مثنوی عاشقانه، در حکایت واقعی عشق خضر خان، پسر علاء الدیّن محمّد شاه خلجی با «دیول دی» دختر راجه گجرات است. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش اصلی پاسخ می دهد که با وجود تقلیدی بودن منظومه غنایی دولرانی و خضرخان از خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی گنجوی، برجسته ترین ابداعات و نوآوری های امیرخسرو در این اثر غنایی کدام است؟ براساس دستاورد تحقیق مهم ترین ابداعات امیرخسرو در این منظومه عاشقانه، کاربرد استعارات نو و تشبیهات تازه، هنجارشکنی در به کارگیری التزام بی بدیل، ده نامه نویسی عاشقانه و اجرای طرحواره قالب قصیده و غزل در قالب مثنوی دولرانی و خضرخان است.
بررسی عشق سعدی براساس نظریۀ روان درمانگری اگزیستانسیال اروین یالوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش چشم گیر مدل ها و شبکه های ارتباطی؛ همچنین تنوّع نیازهای زیستی و فرهنگی باعث از بین رفتن مرزهای قراردادی رشته ها و علوم به ویژه علوم انسانی شده است. امروزه باتوجه به افزایش مشکلات روانی و بالارفتن آمار خودکشی، بشر نیازمند روش هایی است، تا با استفاده از آن بتواند گنجایش روانی افراد را بالابِبرد. بنابراین برای کمک به نظریه سازی در رشته هایی چون روان درمانی نیاز به بهره مندی از علومی نظیر ادبیات هستیم؛ زیرا روان درمانی مبتنی بر ادبیات به علت وجود آموزه های تعلیمی، اخلاقی و دینی، می تواند خدمات شایسته ای به روان درمانگری کند. سعدی متفکّر بزرگی که به خاطر بیان، حکمت اخلاقی و مشرب فلسفی خود شهرت جهانی پیداکرده است، در آثار خود به بیان ارتباط و معنای واقعی عشق ورزی پرداخته است. در پژوهش حاضر با روش های توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر مطالعات میان رشته ای به بررسی عشق در افکار سعدی با رویکرد روان درمانگری اگزیستانسیال یالوم پرداخته شده است. هدف اصلی پژوهش پاسخ به این سؤال است که سعدی و یالوم چگونه به انسان ها کمک می کنند، تا از طریق عشق و ارتباط با دیگری، با تنهایی اگزیستانسیال خود در زندگی کنار بیایند یا خود را از آن برهانند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، باوجود تفاوت فرهنگی و بُعد زمانی-مکانی، هر دو اندیشمند با زبان و شیوه ای تقریباً یکسان به بیان برقراری ارتباط با دیگری از طریق «عشق عاری از نیاز» پرداخته اند.
بررسی «عشق و عرفان» در یک دهه مقالات سعدی شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سعدی شناسی حوزه ی پژوهشی گسترده ای است که به آثار و افکار سعدی در ساحت های مختلف می پردازد. «عشق و عرفان» یکی از برجسته ترین مفاهیم پژوهشی این حوزه است که با شورانگیزی و تأویل پذیری عاشقانه های سعدی ارتباط دارد مطالعه ی آثار تحلیلی و انتقادی در این زمینه، اختلاف نظر زیادی را نشان می دهد که قابل تأمل و بررسی است . در پژوهش حاضر تعداد 19 مقاله در یک دهه سعدی پژوهی بررسی و تحلیل می شوند تا ارزش و منطق دیدگاه های مختلف سنجیده و نیازهای پژوهشی تازه شناخته شود و به پرسش هایی چون اولویت با عشق مجازی است یا حقیقی و چیستی و چرایی اختلاف نظر پژوهندگان چنین پاسخ دهد که قائل شدن به هر یک از انواع عشق با دلایل و شواهد متقن، معتبر و پذیرفته است و با تکیه بر روش تحلیلی خواننده مدار می توان خواننده و پژوهشگر را در برداشت های قاعده مند و مستدل آزاد دانست بنابراین رسیدن به یک اجماع کلی و نظر واحد در این زمینه درست و شایسته نمی نماید . این پژوهش با رویکردی کیفی و روش تحلیلی-توصیفی با مطالعه مقالات مورد نظر و منابع کتابخانه ای مرتبط این نتیجه را نشان می دهد که پژوهش های انجام شده با همه اختلاف دیدگاهها ارزشمند و معتبر و منابع مطالعاتی خوبی برای علاقه مندان هستند .
نگاهی به جلوه های متکّثر نوستالژی در اشعار ژاله اصفهانی
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
96 - 123
حوزههای تخصصی:
«نوستالژی» واژه ای یونانی است که در زبان فارسی معادل حس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشته است. اگرچه این عنوان به تازگی در زبان و ادبیات فارسی وارد شده است اما این حس و حسرت در شعر و ادبیات فارسی از دیرباز بازتاب داشته است. نوستالژی، در آثار اغلب شاعران معاصر قابل مشاهده است. با مطالعه آثار ژاله اصفهانی، مصادیق بارزی از بیان این حس و حسرت مشاهده می شود و بازیابی تأثر نوستالژیک در اشعار او هدف پژوهش حاضر است. جامعه آماری پژوهش کلیات اشعار ژاله اصفهانی است. طرح پژوهش از نوع گفتمان کاوی کیفی و روش انجام تحقیق توصیفی تحلیلی است. جهت دستیابی به داده های پژوهش، مولفه های نوستالژیک رمانتیسم در اشعار ژاله اصفهانی بازیابی شد. در مرحله بعد، پس از ارائه توصیفات کتابخانه ای، با روش تحلیلی داده ها مورد بررسی قرار گرفتند. مصادیق نوستالژی در شعر ژاله اصفهانی در سه زیرمجموعه نوستالژی خاطره فردی، نوستالژی خاطره جمعی و نوستالژی سیاسی بررسی گردید. در نوستالژی خاطره فردی؛ رجعت به دوران گذشته، دوری از خانواده و دوستان، نارضایتی از گذر عمر، در نوستالژی خاطره جمعی؛ وطن، حسرت از دست رفتن ارزش ها، بازگشت به اسطوره و بازگشت به طبیعت و در نوستالژی سیاسی؛ آزادی، نارضایتی از کشور و مهاجرت، حسرت بر دوران طلایی تاریخ ایران، اعتراض به ویرانی وطن، نارضایتی از غفلت مردم و اعتراض به ظلم در طول تاریخ بازتاب دارد. نتایج بررسی نشان داد که جلوه های متکثّر نوستالژی در اشعار ژاله اصفهانی متجلّی است.
گزین گویه های نیچه درباره زنان
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴
4 - 10
حوزههای تخصصی:
آنچه در پی می آید تمامی گزین گویه هایی است که نیچه درباره زنان گفته است. ما این گُزین گویه ها را ازسراسر آثارش استخراج کرده و یکجا آورده ایم. درآغاز به آن بودم تا این گٌزین گویه ها را با مقاله ای درباره دیدگاه نیچه درباره زنان همراه کنم اما دریافتم که حجم مطلب بیش از حوصله خواننده خواهد شد، از این رو آن مقاله را حوالت به فرصتی دیگری می دهم و به باز گفت کلام نیچه بسنده می کنم؛ با دو توضیح: نخست آنکه ممکن است بسیاری از گٌزین گویه ها با همدیگر در تناقص به نظر آیند. این از چند روست یک اینکه نیچه استاد پارادوکس است و ذم شبه مدح ومدح شبه ذم را بار ها به کارمی گیرد به همین دلیل می باید مراقب کنایه های او باشیم. دیگر اینکه او با تناقض های خود تعمداً برآن است تا نسبی بودن حقایق را متذکر شود و سرانجام اینکه برخی از تناقض های نیچه نیز نه آگاهانه بلکه ناخودآگاهانه در اندیشه و شخصیت او سرشته است. و توضیح دوم اینکه رسم الخط و اصولاً شیوه سخن گفتن نیچه گاه نامه سوم و غریب است. من در ترجمه این غرابت را حفظ کرده ام. پس بسیاری از نقطه گذاری های غیر معمول و نثر و زبان پرپیچ و خم متن نه لغزش های ترجمه بلکه سبک و سیاق کلام نیچه است.
تحلیل جایگاه جهرم در شاهنامه فردوسی در مقایسه با تواریخ اسلامی، فرهنگ و روایات محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شاهنامه فردوسی و به ویژه در بخش تاریخی آن، اسامی مکان ها و نام جای های بسیاری از جمله شهر جهرم آمده است. بنای شهر جهرم در سرزمین پارس را به چهر ه هایی اسطوره ای چون بهمن پسر اسفندیار نسبت داده اند؛ قهرمانانی چون: بُناک، مهرک نوشزاد و دختر مهرک، بهرام گور و باربُد، از چهر ه های معروف شهر جهرم در شاهنامه ، روایات عامیانه و برخی تواریخ اولیه اسلامی هستند. نام جهرم در نسخ مختلف شاهنامه بین ۸ تا ۱۷بار تکرار شده و محل وقوع برخی از اتفاقات مهم این حماسه ملی است. هدف از پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی، تأیید اصیل بودن نام جهرم در شاهنامه و تحلیل جایگاه استراتژیک و نظامی در گذشته تاریخی و اساطیری آن است. بر اساس یافته های این پژوهش، وجود قوای نظامی، وجود قلعه ها و ولیعهد نشینی این شهر از دلایل تکرار نام آن در شاهنامه است. روایات ملی و شخصیت های شاهنامه در فرهنگ محلی جهرم به صورت نامگذاری بر اماکن جغرافیایی چون: قلعه مهرک و شاپورآباد، بازآفرینی روایات شاهنامه ، نام های خانوادگی و... حفظ شده اند. باقی ماندن نام ها یا شهرت های خانوادگی مرتبط با پهلوانان و خاندان شاهی در شاهنامه ، بناها و نام جای ها به نام شاهان و پهلوانان از دیگر نشانه های تاریخ حماسی این شهر در روزگار حاضر است. داده های محلی این مقاله نیز به کمک پژوهش های میدانی جمع آوری شده است.
تحلیل متن شناسانه ریاض المحبین: اثری اخلاقی-عرفانی در دوره قارجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین جایگاه و اهمیت ریاض المحبّین در ادب فارسی، به تحلیل و بررسی محتوا و ساختار آن پرداخته است. ریاض المحبّین اثری است که بین سال های 1264 تا 1270 ق. در زمینه اخلاق و عرفان نگاشته شده است. این کتاب شامل حکایات داستانی و تاریخی درباره محبت و اقسام آن است که با چاشنی تمثیل ها، آیات، احادیث و سخنان بزرگان و مشایخ پرداخته شده است. در متن این کتاب همچنین اشعار بسیاری از مولانا، سعدی، حافظ و دیگر شاعران بزرگ زبان و ادب فارسی به کاررفته که نشان دهنده مطالعات ادبی مؤلف است. نویسنده ریاض المحبّین، رضاقلی بن محمدقلی نوری، شاعر نیز بوده و شعرهای بسیاری عمدتاً در قالب مثنوی از خود در این کتاب گنجانده، که هرچند از حیث مرتبه شعری متوسط است، برخی از آن ها مناسب حال بوده و ضمن حکایات، از زبان شخصیت های داستان ها بیان شده است. همچنین بخش دیگری از اشعار او، در پایان کتاب، مضمونی پرسوزوگداز از حماسه حسینی دارد که در زمره تأثربرانگیزترین اشعار عاشورایی قرار می گیرد و بیانگر احساسات و اعتقادات راسخ نویسنده ریاض المحبّین به خامس آل عبا و پیروان اوست. همچنین در این پژوهش، درباره شبهه انتساب ریاض المحبّین به رضاقلی خان هدایت سخن به میان آمده و با استناد به شواهد مندرج در متن کتاب، این ادعا رد شده است. در ادامه صحیح ترین نسخه قابل مراجعه از میان نسخ چاپی و خطی موجود از این اثر معرفی شده است. در این مقاله در ابتدا از طریق روش کتابخانه ای مطالب گردآوری شد. سپس اطلاعات به دست آمده طبقه بندی و با مطالعه موردی ریاض المحبّین ویژگی های سبکی آن از دیدگاه سبک شناسی تاریخی و از لحاظ ساختاری استخراج شد.