فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعهّد ازجمله ویژگیِ هایی است که در ادبیّات بسامدی چشمگیر دارد؛ ادبیّاتی که بازتابنده باورها، امیدها، آرزوها، دغدغه ها و فراز و نشیب های مردم روزگار است. مسئله بنیادیِ این مقاله بررسیِ جایگاه و کارکرد تعهّد در لایه واژگانیِ غزل عصر انقلاب و تحلیل این مؤلّفه تأثیرگذار و کیفیّت بازتابِ آن است. مبنای این ارزیابی واژه های نشان داری است که حامل بارِ ایدئولوژیک اند. این واژه ها، برخلافِ واژه های بی نشان که تنها معنای عادی و عام دارند متعلّق به یک بافتِ فرهنگی اند و، علاوه بر دلالت بر مفهومی خاص، دربردارنده معانیِ ضمنی و مفاهیم ارزشی نیز هستند که نگرش نویسنده را بازتاب می دهند. بر مبنای این واژه ها، تعدادی از بن مایه های غزل عصر انقلاب، که مبتنی بر التزام در این نوعِ ادبی است، با شواهدی آورده می شود و مبانیِ عقیدتی که بر آن ها بنیاد نهاده شده است ارزیابی می گردد. در بررسیِ لایه واژگانی و واژه های نشان دار، غزل عصر انقلاب را بر پایه بن مایه های ایدئولوژیک و از منظرِ تعهّد به این انواع می توان طبقه بندی کرد: غزل های اعتراضی، نوستالژیک، حماسی، آیینی و انتظار، جنگ و شهادت، طنز، آزادی، مقاومت و اتّحاد، دعوت به مبارزه و انتقام، و وطنی.
حوزه های پژوهشی ادبیات تطبیقی برمبنای نظریه فرانسوی
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران نظریه فرانسوی ادبیات تطبیقی قائل به دسته بندی هایی برای این حوزه پژوهشی هستند تا با طرح طبقه بندی مشخص، شیوه های کارآمدتری را در تحقیقات ادبیات تطبیقی به کار برند. از آن جا که انجام پژوهش های کاربردی و نظام مند در حوزه ادبیات تطبیقی نیازمند آشنایی با مبانی نظری و روش شناسی این حوزه است و نیز به دلیل کثرت پژوهش های ادبیات تطبیقی در ایران که بر مبنای نظریه فرانسوی نگاشته شده یا مدعی کاربرد این رویکرد نظری هستند، روشن کردن موضوعات و حوزه های پژوهشی ادبیات تطبیقی براساس نظریه فرانسوی ضرورت دارد. هدف از مقاله حاضر بررسی و تبیین حوزه های مختلف پژوهش در ادبیات تطبیقی برمبنای نظریه فرانسوی و تبیین روش شناسی پژوهش در هر حوزه است. نگارنده می کوشد تا با مشخص کردن قلمرو موضوعی ادبیات تطبیقی، زمینه برای شناخت و به کارگیری صحیح بنیان نظری مطالعات ادبیات تطبیقی در ایران، در جهت انجام پژوهش های علمی در این حوزه و جلوگیری از تکرار نواقص فراهم آید.
تمثیل های متناقض نمای زن در لابه لای اصول تعلیمی تربیتی مثنوی معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
112 - 130
حوزههای تخصصی:
زن در عرصه فرهنگ و ادب پارسی ، سمبلها و نمادهای گوناگون و بعضا متضادی را به خود دیده است. دگرگونی این عنصر با توجه به دیدگاههای چامه سرایان و نویسندگان، سبب دگردیسی باورها و متون ادبی و در پاره ای جهات منجر به روابط بینامتنی با آثار و عقاید دیگران گردیده است. هدف این بررسی نمایان ساختن نقش های تمثیلی زن در مثنوی معنوی است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی نقش های تمثیلی زن در مثنوی معنوی صورت گرفته است. بر پایه این پژوهش مشخص می شود افزون بر نقش های مثبت زن، عناصر سمبلیک دیگری مانند: مکر، شهوت، عقل و ... در آشکار کردن تمثیل های منفی ذهنی بسیار سهم داشته که مولانا به صورت تمثیلی از این موضوع جهت بیان مقاصد خود و تفهیم نقطه نظرات خود استفاده می کرده است. نویسنده این پژوهش، تمثیل های مثنوی در مورد زنان را در دو جایگاه متفاوت و برپایه منسجم تری از مفاهیم یافته است.
تحلیل تأثیر اسوه های دفاع مقدس در شعر شاعران اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
51 - 74
حوزههای تخصصی:
ادبیات دفاع مقدّس بدون شک دارای ویژگی هایی است که به عنوان یک گونه ادبی خاص از سایر انواع ادبی متمایز می شود. بررسی و تحلیل اشعار این گونه از نظرگاه های مختلف حائز اهمیّت است. اصفهان از جمله شهرهایی است که طلایه دار جنگ بوده و نقش آفرینی های اصفهانی ها در جنگ بر کسی پوشیده نیست. شعرای اصفهان نیز از این پشتوانه معنوی بهره برده و آثار هنری برجست های خلق کرده اند. شهدای والامقام به عنوان اسوه های بارز دفاع مقدّس نقش و تأثیر بسزایی در شعر پایداری اصفهان ایفا می کنند و شاعران متعهّد اصفهانی با ذکر نام اسوه های پاک و دلاور دفاع مقدّس در اشعار خود از این شخصیّت ها برای بیان افکار و اندیشه های خود استفاده کرده و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم شگرف آنان را بازگو کرده اند. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، تأثیر و نقش اسوه های دفاع مقدّس در شعر شاعران اصفهان در ابعاد گوناگون نشان داده می شود. نتایج حاصل از تحقیق، این تأثیرات را شامل می شود: حفظ و احیای هویّت های مذهبی، ملّی و تاریخی، ایجاد انگیزه و تهییج احساسات، پاسداری از کیان، استقلال و افتخارات میهنی و ملّی، منش دینی و اسلامی اسوه های دفاع مقدّس با تأثیرپذیری از اسوه های دینی، الگوبرداری جوانان و هشدار و آگاهی بخشی به آنها و التزام به نوعی عرفان عاشقانه.
بررسی پارادایمی مناسبات جامعه، اندیشه و هنر مکتب اصفهان (با تکیه بر مفهوم حرکت در فلسفه، شعر، معماری و نقاشی)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
65 - 84
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی – سیاسی ای که به واسطه تأسیس حکومت صفوی در ایران روی داده بود، با به قدرت رسیدن شاه عباس اول و انتخاب شهر اصفهان به عنوان پایتخت حکومت، سرعت بیشتری گرفت. در پی این تحولات، اندیشه و هنر این عصر، دستخوش دگرگونی هایی شد و مکتبی در این زمان شکل گرفت که بعدها مکتب اصفهان و یا سبک اصفهانی نامیده شد؛ مکتبی که برخلاف اندیشه ی آن جهانی و کل گرای عرفانی، دیدی زمینی و جزئی نگر داشت. جستار حاضر، در پی آن است تا با استفاده از نظریه ی تامس کوهن و تمرکز بر پارادایم حاکم بر این عصر، به بررسی این موضوع بپردازد که چگونه رویدادهایی که در عصر صفوی به وقوع پیوست، سبب شد حرکت، به عنوانی پیش فرضی مشترک، در اندیشه و هنر مکتب اصفهان نمود یابد. بر اساس یافته های این پژوهش، دگرگونی هایی که در جامعه عصر صفوی و شهر اصفهان در زمان شاه عباس اول روی داد، باعث گرایش به زمین و روی گردانی از عوالم دیگر شد و همین امر باعث شد، حرکت و متعلقات آن، که از جمله مؤلفه های گرایش به زمین هستند، نقشی اساسی در خلق شعر، نقاشی و معماری این دوره داشته باشند و همچنین فیلسوفان نیز با بهره گیری از این پیش فرض و تأکید بر آن به تبیین و حل مسائل فلسفی بپردازند.
نمود معنویت در داستان های کودک کلر ژوبرت براساس نظریه ی آگاهی ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمود معنویت در داستان های کودک کلر ژوبرت بر اساس نظریه ی آگاهی ارتباطی
فاطمه قانع*
محمدرضا نجاریان**
مجید پویان***
چکیده
معنویت یکی از موضوعاتی است که امروزه توجه پژوهشگران را حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان به خود جلب کرده است. یکی از نظریات مطرح در حوزه ی روان شناسی کودک، نظریه ی آگاهی ارتباطی ربکا نای و دیوید هی است که معنویت و ابعاد آن را در ارتباط با کودکان بررسی می کند و ما از آن در تحلیل داستان کودک بهره برده ایم. در این نظریه پنج عنصر در بحث معنویت کودکان مطرح می شود: زمینه ها، شرایط، راهبردها، فرایندها و پیامدها. زمینه های ظهور معنویت کودکان در چهار حوزه ی ارتباطی آن ها صورت می گیرد: رابطه ی کودک با خدا، رابطه ی کودک با دیگران، رابطه ی کودک با جهان و رابطه ی کودک با خود. در این مقاله چهار اثر از کلر ژوبرت، یکی از نویسندگان مطرح حوزه داستان کودک، بر اساس چهار زمینه ی مطرح در نظریه ی آگاهی ارتباطی، نقد و بررسی می شود. بررسی ها نشان می دهد که ابعاد مختلف معنویت کودکان با نگاهی ظریف و هنرمندانه در آثار داستانی این نویسنده ی فارسی زبان نمود یافته است.
واژه های کلیدی: آگاهی ارتباطی، دیوید هی، ربکا نای، کلر ژوبرت، معنویت کودکان.
* دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد fateme.ghane@gmail.com
** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد reza.najjarian@gmail.com (نویسنده ی مسئول)
*** استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد pooyan@yazd.ac.ir
تاریخ دریافت مقاله: 17/8/ 1399 تاریخ پذیرش مقاله: 21/4/1400
بررسی سوانح حیات ابوالقاسم لاهوتی و نقد منابع ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۱۶
145 - 166
حوزههای تخصصی:
آگاهی هایی که درباره حیات پرهول و حادثه ابوالقاسم لاهوتی( 1264- 1336 ش) شاعرعصر مشروطه و معاصر در منابع ایرانی انعکاس یافته است چنان با ابهام و تناقض آمیخته است که بر اساس آن ها دشوار می توان تصویر روشنی از زندگی و سوانح حیات او ترسیم کرد. منابعی که به شرح احوال او پرداخته اند عمدتاً پس از قیام بد فرجام و گریز و غیبت او از ایران به تحریر درآمده و از همین رو از شائبه انواع شایعات و افسانه پردازی ها مصون نمانده اند. زندگی پرماجرای او نیز که فاصله لاهوت و ناسوت را شتابان درنوردید، و نیمی از آن را در سال های آشوب ناک دوره مشروطه و جنگ جهانی اول در ایران و ترکیه گذرانید و نیمی دیگر را در آن سوی دیوارهای آهنین اتحاد جماهیر شوروی، زمینه های لازم را برای قصه پردازی و شایعه سازی درباره او فراهم آورده و دست یابی به اطلاعات دقیق را با دشواری مواجه کرده است؛ از همین رو نه فقط آن چه گزارش گران احوال لاهوتی در زمان حیاتش در خصوص حوادث زندگی ودیدگاه ایدئولوژیک او نقل کرده اند غالبا ازدقّت و یا صحّت لازم برخوردار نیست، بلکه پژوهندگان متأخر شرح احوالش نیز درذکر رخدادهای زندگی او ازلغزش و خطا مصون نمانده اند، در این مقاله می کوشیم با بهره گیری ازاسناد و منابعی که کمتر مورد عنایت پژوهندگان زندگی و احوال لاهوتی قرار گرفته است و نیز باتحلیل محتوایی برخی از سرودهای او، ضمن نقد آگاهی های مندرج درمنابع ایرانی، بر پاره ای ابهامات و تناقضات موجود پرتو افکنیم و از این رهگذر تصویر دقیق تری از برخی جوانب حیات ادبی ، ایدئولوژیک وسیاسی او به دست بدهیم.
بازخوانی تحلیلی باب های «پادشاه و برهمنان» و «شاهزاده و یاران او» کلیله و دمنه بر مبنای رمزگان و تولید معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی ابتدا با سوسور معرفی شد و بعدها رولان بارت شناخت آن را تنها از راه زبان شناسی ممکن دانست. بارت در تحلیل نشانه شناسی و داستان «سارازین» اثر بالزاک، رمزگان پنج گانه را معرفی کرد: رمزگان کنشی، معمایی (هرمنوتیکی)، معنایی، نمادین و ارجاعی. از نظر او این کدها به تولید معنا می انجامد. یکی از متون کهن که از دیدگاه رمزگان بارت و نشانه شناسی کمتر به آن توجه شده، کلیله و دمنۀ نصرالله منشی است. در این پژوهش سعی شده به روش تحلیل کیفی و کمّی دو باب متأخّر از کلیله و دمنه، یعنی «پادشاه و برهمنان» و «شاهزاده و یاران او» انتخاب شود تا دریابیم رمزگان پنجگانة بارت در آن دو چگونه بروز و نمود یافته اند، رمزگان هرمنوتیکی و ارتباط آن را با هویت پرسشگران و درونمایۀ دو باب بررسی کنیم، ارتباط رمزگان فرهنگی و شناخت نویسنده از عصر او را مورد کاوش قرار دهیم و نیز به تأثیر فنون و صنایع بلاغی در تولید معنا توجه کنیم. با بررسی های صورت گرفته در این پژوهش نتیجه می گیریم هر دو باب با رمزگان معمایی آغاز می شود. با رمزگان کنشی می توان به شناخت کامل شخصیت های دو داستان رسید. رمزگان معمایی با مشخص کردن هویت پرسش گر و نیز نوع پرسش او نشان می دهد درونمایة هر دو باب دربارة پادشاه و عناصر مؤثر بر پادشاهی است. به دلیل تأخّرِ نگارش، رمزگان فرهنگی دو یا چندگانه ای در دو باب تعریف می شود. همچنین صنایع بلاغی ای چون اطناب، ایهام، اضافات، تشبیه و... به ساخت رمزگان و سپس تولید معنا کمک شایانی کرده اند.
شیوه های تأثیرپذیری محمّد اقبال لاهوری به شیوۀ اقتباس از قرآن کریم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱
71 - 106
حوزههای تخصصی:
تجلّی کلام الهی در شعر، مایه طراوت، عمق و استواری آن می شود و هر اندازه که اثر ادبی از مفاهیم متعالی پر بارتر باشد، قدرت نفوذ و تأثیرگذاری آن بیشتر می شود. اقبال لاهوری، یکی از شاعران برجسته پاکستانی در بهره گیری از آیات قرآن است که در سروده هایش به شیوه های گوناگون به بهره گیری گسترده از آیات قرآن پرداخته است. آرایه اقتباس، یکی از مهم ترین و مؤثرترین صنایع ادبی در بلاغت به شمار می رود که در شعر اقبال به انحای مختلف به کار رفته است. با توجه به بسامد فراوان این آرایه و شکل های گوناگون کاربرد آن، ضرورت انجام این پژوهش ایجاب می کند. این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی، و با ابزار کتاب خانه ای، درصدد است تا سروده های اقبال را که صنعت اقتباس در آن ها با استفاده از آیات قرآن انجام گرفته، واکاوی نماید و شیوه های اثرپذیری و تفسیر اقبال از قرآن در شیوه های کاربرد این آرایه و جنبه های گوناگون معنایی و اسرار و رموز بلاغی آن را بررسی کند. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که بلاغت قرآن، علاوه بر تأثیری که بر اندیشه و زبان اقبال داشته، در تحوّل و تطوّر انواع تلمیح و تضمین در شعر اقبال نیز نقش چشمگیری داشته است .
تحلیل عنصر عاطفه در مجموعه «تحیّر» برقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر مجموعه ای به هم پیوسته از عناصر عاطفه، موسیقی، شکل، تخیّل و زبان است. عاطفه یکی از مهم ترین عناصرشعری است که احساسات درونی مثل شادی، غم، عشق، نفرت، کینه، شکایت و... را بیان می کند. یکی از روش های تحلیل شعر، تحلیل عناصر آن در ارتباط با یکدیگر است که به وسیله آن می توان میزان موفقیت شاعر را در انتقال عواطف درونی وی سنجید. برقعی یکی از شاعران آیینی معاصر است که تاکنون آثار مختلفی مانند طوفان واژه ها، قبله مایل به تو، رقعه، حدود ساعت سه، تحیّر و... را به چاپ رسانده است. «تحیّر» مجموعه اشعار علوی وی است که در آن فرازهایی از زندگی حضرت علی(ع) از ولادت تا شهادت در شانزده بخش به نظم کشیده شده است. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، ارتباط عنصر عاطفه را با سایر اجزای شعر در مجموعه تحیّر سروده برقعی مورد تحلیل قرار داده است تا به این سؤالات پاسخ دهد: عنصر عاطفه در مجموعه تحیر چگونه بازتاب یافته است؟ ارتباط بین عنصر عاطفه و سایر اجزای شعری به چه صورت نمایان شده است؟ آیا برقعی در انتقال عواطف خود موفق عمل کرده است؟ نتایج نشان می دهد که عاطفه شعری در ارتباط با موسیقی، تخیل و زبان جلوه گر شده است. شاعر حالات عاطفی خود را در مجموعه ای از عناصر شعری هماهنگ با احساسات درونی خویش بیان کرده است که باعث شکل گیری عاطفه ای عمیق در مخاطب و سبب انسجام شعر وی شده و او را در انتقال عاطفه ای هماهنگ، موفق ساخته است.
کارکردهای بیان نمادین در دیوان سنایی غزنوی
حوزههای تخصصی:
نماد که در شعر نمودی از آفرینشگری شاعر است، با وارد کردن امکان دستیابی به چند مدلول در متن، راه را بر تأویل های گوناگون می گشاید و به پویایی متن یاری رسانده و امکان راهیابی به معناهای پنهان را در آن تقویت می کند. سنایی که در ادب پارسی به عنوان پایه گذار شعر نمادین عرفانی شناخته می شود، با آگاهی از گنجایش ناچیز زبان عرفی در گزاردن اندیشه های قدسی، در سروده های خود نماد را به خدمت گرفته و بدین سان افزون بر گسترش ظرفیت زبان و روا ساختن بیان معانی ژرف عرفانی، وجه زیبایی شناختی شعر خویش را نیز برتری بخشیده است. سنایی مبتکر بسیاری از نمادها به ویژه در حوزه قلندری، تغزلی و اسطوره ای است و این یادگار ماندگار در شیوه نمادگرای شعر عرفانی فارسی تأثیری بسزا گذاشته است. بدینسان با وجود آنکه شعر سنایی نخستین گام های شعر نمادین عرفانی در ادب فارسی است، نماد در دیوان او جایگاهی برجسته دارد. حال، پرسش این پژوهش این است که نماد و نمادپردازی در دیوان سنایی چه کارکردهایی دارد. نتایج به دست آمده روشن می سازد که کارکردهای نماد در دیوان سنایی را می توان در چهار حوزه کارکرد سیاسی- اجتماعی، کارکرد عرفانی و معرفتی، کارکرد روان شناختی و کارکرد زیبایی شناختی طبقه بندی کرد. سنایی در حوزه های گوناگون شعر خود با به کار گرفتن نمادهای مناسب اهداف یادشده را در شعر خویش پی گرفته است.
تحلیل نظام مندی استعاره مفهومی زمان، در اشعار محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام مفهومی ای که با آن می اندیشیم، ساختاری استعاری دارند که با عنوان استعاره های مفهومی در فرهنگ، هنر و آداب و رسوم انسانها ظاهر می شوند و این امر در بحث زبان شناسی شناختی قابل بحث و بررسی است. استعاره های مفهومی به عینی سازی امور ذهنی می پردازد و نگرش شاعران و نویسندگان را در حوزه های مختلف این مقوله، مورد ارزیابی قرار می-دهد. یکی از این مفاهیم انتزاعی، زمان است. پژوهش حاضر، در راستای این موضوع و با تکیه بر نظریه مذکور صورت گرفته که در آن به تحلیل مفهوم مورد بحث در آثار محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی پرداخته شده است. در آثار شاعران مذکور، زمان به صورت های مختلفی عینی می گردد، پرتو کرمانشاهی زمان را به صورت انسانی خون ریز و محمد جواد محبت، زمان را به صورت انسانی سخاوتمند می بیند، نگاه دو شاعر به مقوله زمان در بحث حیوان انگاری نیز بسیار به هم نزدیک است و با دیدی منفی به زمان می نگرند. گاهی زمان در اشعارشان به صورت پرده و حایل جلوه می کند و گاهی به صورت اشیاء قابل شمارش؛ آنان از زمان به عنوان مکانی محصور یاد می کنند که نگرش هر یک در این امر متفاوت است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به انجام رسیده که در آن ضمن عینی سازی مفهوم زمان، اشتراکات و افتراق-های حوزه های مختلف آن را برای مخاطبان شرح و تفسیر نموده ایم. یافته های تحقیق نشان می دهد که نگاه محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی در عینی سازی مفهوم زمان با امور طبیعت نیز نمود بارزی دارد
ردیابی فرهنگ دخالت والدین و نقش آن ها در ازدواج فرزندان در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
151 - 175
حوزههای تخصصی:
بحث در باره فرهنگ دخالت والدین و نقش مثبت یا منفی آن ها در ازدواج فرزندان، با توجه به آخرین آمار سازمان ثبت احوال کشور، در سال 1398، مبنی بر منجر شدن بیش از 30% ازدواج ها به طلاق، یکی از مباحث مهم جامعه شناسی خانواده به شمار می رود؛ بنابراین هرگونه پژوهشی در این زمینه که بتواند به نوعی در ریشه یابی علل و عوامل ناموفق بودن درصد بالایی از ازدواج ها به مسؤولین و یا پژوهش گران حوزه خانواده، در پیش گیری یا کاهش وقوع پدیده طلاق یاری کند، می تواند قابل اعتنا باشد؛ لذا پژوهش حاضر با توجه به اهمیت موضوع، یکی از قدیمی ترین منابع ادبی ایران، یعنی شاهنامه فردوسی را، که مدل های مختلفی از ازدواج فرزندان را در بطن خود جای داده به عنوان جامعه آماری انتخاب کرد و مسأله نقش والدین در ازدواج فرزندان را با استفاده از روش تحقیق کیفی و تحلیل داده ها به روش توصیف فراوانی و فراوانی درصدی از نوع تاریخی، در این اثر مورد مطالعه قرار داد. نتیجه این پژوهش نشان داد در تمامی 21 ازدواجی که فرزندان دارای پدر بودند، پدران در ازدواج فرزندنشان نقش داشتند در حالی که مادران فقط در سه مورد از ازدواج فرزندانشان نقش ایفا کرده اند. هم چنین مشخص شد بیش از 60% درصد ازدواج ها تحمیلی بود و در همه ازدواج های تحمیلی پدر عامل اجبار شناخته شد. 93% ازدواج های تحمیلی اختصاص به دختران داشت و بیش از 80% ازدواج های تحمیلی که نتیجه آن در شاهنامه گزارش شده، ناموفق بود.
در ستایش خرد
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۳
15 - 24
حوزههای تخصصی:
بررسی سرشت «شر» در رمانی از بلقیس سلیمانی براساس آرای دارل کوئن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۴
201 - 232
حوزههای تخصصی:
رمان «تخم شر» از بلقیس سلیمانی یکی از آثار متمایز ادبیات داستانی معاصر فارسی است که نویسنده طی آن، تلاش کرده است تا از طریق قصه ای پرکشش و مملو از خرده روایت هایِ متنوّعِ فرعی، به موضوع «شر» به عنوان مفهومی مجادله آمیز و خطیر بپردازد. در طول این رمان، خواننده مکرّراً، با مفهوم شر از منظرهای مختلف فلسفی، الهیّاتی و اخلاقی گرفته تا برداشت های عامیانه و حتی واژگانی آن مواجه است. همین تنوع در کاربرد باعث ایجاد این سردرگمی می شود که نویسنده کلاً با کدام تعریف و کاربرد از مفهوم «شر»، همداستان است و اساساً، چه ارتباطی میان جزئیات و فرایند روایت با تعابیر مختلف از این مفهوم وجود دارد. در این مقاله، تلاش شده است تا به روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از مبانی نظری ذکرشده از سوی دارل کوئن ( Koehn Daryl )، موضوع «شر» در رمان یادشده مورد بررسی قرار گیرد. کوئن ضمن نقد دیدگاه های اخلاق گرایان در زمینه سرشت آگاهانه و عامدانه «شر»، منشأ شرور را فرایندهای ناخودآگاهی می داند که از جهل ما در شناخت خودمان سرچشمه گرفته اند. از میان شخصیت های رمان «تخم شر»، «سهراب» بیش از همه با مسأله «شر» پیوند دارد: شخصیت ملول، خودشیفته، ناسپاس، مفلوک و خودنمایی که زندگی و جوانی خود و همسرش «ماهرخ» را قربانی شرارت درونی اش می کند. نتایج بررسی اعمال و افکار این شخصیت بر اساس آموزه های کوئن، نشان می دهد که ملال، ازخودبیگانگی و وسواس جلب توجّه و تأییدِ دیگران، اصلی ترین خاستگاه های «شر» در این شخصیت محسوب می شوند. این فرایندهای ناخودآگاه «سهراب» را به بازیگری تبدیل می کنند که تمام زندگی اش را بر سر بازی در نقش های مورد پسند و تأیید دیگران، تباه می سازد.
مطالعه تطبیقی شیوه بازنمایی تراژدی حلاج در شعر شفیعی کدکنی و عبدالوهاب بیاتی از منظر فرانقش اندیشگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
209 - 232
حوزههای تخصصی:
نظریه ی نقش گرایی هلیدی محصول نگاهی اجتماعی به زبان است که به کمک فرانقش های سه گانه ی اندیشگانی، بینافردی و متنی در زبان اتفاق می افتد. بررسی متون ادبی از دیدگاه زبان شناسی ازجمله از جهت ساخت اندیشگانی زبان یکی از رویکردهای جدید پژوهشی است که باعث درک و فهم عمیق تر لایه های پنهانی متون می شود. از مقوله هایی که ادبیات معاصر عربی و فارسی به آن می پردازد کارکرد اسطوره ها در شعر معاصر است. شاعران معاصر عربی و فارسی در قالب اسطوره به توصیف داستان حلاج می پردازند. عبدالوهاب بیاتی به عنوان شاعر معاصر عرب و شفیعی کدکنی به عنوان شاعر معاصر فارسی ازجمله کسانی هستند که در پاره ای از اشعار خود به داستان حلاج نگاهی دارند. پژوهش پیش رو با تکیه بر شیوه توصیفی- تحلیلی، به بررسی سهم فرآیندهای مختلف فرانقش اندیشگانی در داستان «حلاج» در آثار این دو شاعر پرداخته است. نتایج گویای آن است که هرکدام از این دو شاعر برای بیان دیدگاه های خود بیشتر از فرآیندهای گوناگون مادی استفاده کردند. همچنین عناصر پیرامونی در اشعار این دو شاعر شامل عناصر مکانی و زمانی است.
بررسی روابط بینامتنی در «مجنون لیلی» احمد شوقی و «لیلی و مجنون» ابوالفرج اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل داستان لیلی و مجنون از آن عرب هاست و افرادی که در این موضوع نگاشتند، اعتمادشان بر روایت اصفهانی است، از جمله ، نمایشنامه «مجنون لیلی» احمد شوقی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات تطبیقی و در زمره روش های مقایسه ای بینامتنیت بوده و بر آن است تا ضمن بررسی روابط بینامتنی در «مجنون لیلی» و «لیلی و مجنون»، به شیوه ای تحلیلی- توصیفی، میزان تأثیرگذاری اغانی بر شعر شوقی را نمایان سازد و به این پرسش پاسخ دهد که وجوه بینامتنی، افتراق و میزان تأثیر و نوآوری های شوقی نسبت به اصل داستان چقدر است؟ در پاسخ باید گفت که از بررسی رابطه بینا متنیت دو اثر، همسانی هایی به دست آمد؛ از جمله: تناظر شخصیت ها، شکل گیری ریشه های عشق، درون مایه مشترک و ساختار مشابه که بیشتر به شکل بینامتنیت غیرصریح و ضمنی و احالی است. نتایج نشانگر آن است که دو شاعر، شباهت ها و تفاوت هایی در مضمون و اسلوب داشته اند و شوقی از اغانی تأثیرپذیرفته و مواردی را بر آن افزوده یا از آن حذف کرده است. نوآوری ها و وفاداری شوقی به داستان بسیار است، اما شوقى گاهی آن را با خرافه، گاهی با عشق و گاهی با هر دو آمیخته و از لحاظ شکل، ظاهری غنایی بدان بخشیده است.
بازتاب دین های گونه گون در شبیه خوانی اسلامی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
95 - 131
حوزههای تخصصی:
گرچه شبیه خوانی در میان آگاهان جهان به عنوان تنها نمایش جهان اسلام یا منسجم ترین و مهم ترین نمایش شیعیان ایران زبان زد شده است، روایت هایش به روی دادهای اسلامی محدود نماند. شبیه خوانی ایران به ویژه در زمان بالندگی و پویایی دوره ی ناصری آرام آرام از ماجرای شهادت حضرت علی و عاشورای سال 61 هجری فراتر رفت و شهادت و زندگی دیگر امامان و جنگ های پیامبر و زندگی یارانش را در بر گرفت. سپس شرایطی تازه، ضرورت شکل گیری شبیه نامه هایی با روایت های نوین را پدید آورد و شبیه نویسی را به دوره ای تازه کشاند. وام گیری روایت هایی از کتاب های مقدس و زندگی مردمان دیگر دین ها و شکل دهی آن ها در فرم شبیه خوانی در این دوره روی داد و چنان گسترش یافت که دامنه ی روایت به شخصیت های هم دوره ی شبیه سازان نیز رسید. پدیدآوران شبیه، ایرانی مسلمان بودند ولی نیم نگاهی به ادیان و تمدن های دیگر نیز داشتند و می کوشیدند توجه تماشاگران غیرمسلمان را همانند هم کیشان خویش به اجرای شان بکشانند؛ گویی شبیه سرایان در پی ارتباطی گسترده تر بودند. آن ها می توانستند هر روایت دیگر را (حتا در زمان دیگر و جایی دیگر) با شگرد گریز به ماجرای کربلا پیوند بزنند تا تماشاگران دریابند که «کل یوم عاشورا و کل عرض کرب بلا». شخصیت های یهودی و مسیحی و هندو و نیز دین های مانوی و زردشتی حضوری پررنگ تر نسبت به دیگر ادیان در شبیه خوانی دارند. بنا بر این شبیه خوانی ایرانی-اسلامی در دوره ی گسترش برخلاف نمایش های مذهبی اروپا به پی روان دین اجراگران محدود نبود بل که همانند نهادی تئاتری و نه صرفاً ایدئولوژیک یا آیینی به ارتباطی گسترده با تماشاگران گوناگون می پرداخت.
کیفیت اقتباسِ داستان عزیز و غزال از نمایشنامه رمئو و ژولیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۵
160-133
حوزههای تخصصی:
داستانِ عزیز و غزال (1332ق.) به قلمِ سیّد اشرف الدّین حسینی گیلانی، معروف به نسیم شمال ، عاشقانه ای است کمترشناخته شده که در آن ماجرای عشق دو دلداده اهل حلب از دو خاندان متخاصم روایت می شود. شباهت محتوایی این داستان با نمایشنامه رمئو و ژولیت شکسپیر ما را برآن داشت تا با نگاهی به مفهوم اقتباس و هم چنین واکاوی سبک وسیاق رایج در اقتباسهای عصر قاجار، شباهتها و تفاوتهای این دو اثر را بررسی و تحلیل کنیم. واکاوی همانندی فراوان محتوایی و ساختاری این دو اثر به روش توصیفی تحلیلی، این ظن را تقویت می کند که عزیز و غزال، اقتباسی آزاد از تراژدی شکسپیر بوده است؛ امّا ازآنجاکه سندی مبنی بر تسلّط سیّداشرف الدّین به زبان انگلیسی در دست نیست، چنین به نظر می رسد که او به گونه ای با ترجمه ای از رمئو و ژولیت به فارسی یا ترکی آشنا شده و سپس به سیاق اقتباسهای دوران خود با تمهیداتی همچون افزودن شعر به نثر، بهره گیری از امثال و حکَم و گاه تکیه کلامهای عامیانه، متناسب با گفتمانهای فرهنگی اجتماعی زمانه خود، رمئو و ژولیتی باب طبع خوانندگان ایرانی خلق کرده است. کلیدواژه ها: ترجمه و ادبیات مشروطه، مطالعات اقتباسی در دوره مشروطه، عزیز و غزال ، رمئو و ژولیت، نسیم شمال.
بررسی تطبیقی رقص سماع در طریقه قادریه و کَتَک در هندوئیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین سَماع در طریقت قادریه و کَتَک در هندوئیسم از شناخته شده ترین رقص ها هستند. این آیین ها که آمیخته با باورهای مذهبی هستند، رقصیدن را یکی از راه های برقراری ارتباط با کائنات می دانند. رقص های آیینی علاوه بر جنبه های زیباشناختی در صورت های حرکتی، دارای مفاهیم عرفانی، دینی و روایی هستند که درطول زمان تکامل پیدا کرده است. در طریقت قادریه عارف در طی سماع برای برقراری ارتباط با عالمی دیگر می کوشد. این مقاله به روش مطالعه تحلیلی تطبیقی به بیان همانندی ها و تفاوت های این دو آیین و تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر و ک شف روابط زم انی و مک انیِ آن ها در فرهنگ صوفیسم و هندوئیسم در طول تاریخ می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که با وجود تفاوت های آیینی و دینی، ساختارهای مشترکی در دو رقص سماع و کتک وجود دارند. رقص کَتَک، در معابد هندوئیسم مانند سماع ریشه در نیایش آفری دگار دارد و در برخی از ابعاد صورت و محتوا با آن همانند است. در مورد تأثیرپذیری های کتک از سماع قادریه به نظر می رسد که کتک در هند، در دوران سلاطین دهلی و امپراتوران مغول، به واسطه ارتباطات فرهنگی بین اسلام و هندوئیسم، دگرگونی هایی پیدا کرده است.