فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
77 - 103
حوزههای تخصصی:
العلامه إقبال اللاهوری مفکّر وفیلسوف معاصر. یمثل الجزء الرئیس من دیوانه الفارسی أفکاره وآراءه ولقد انعکست أفکاره فی دیوانه بشکل جلی، وبما أن هذه القصائد کتبت فی الغالب من وجهه نظر فلسفیه وصوفیه وترکزت على رؤیته للإنسان المثالی أو الکامل، لذلک لم یتم دراسه هذه القصائد من زاویه المنهج الأسطوری الأصلی أو توظیف النماذج الأولیه من قبل الباحثین. یسعى هذا البحث، باستخدام أسلوب النقد والتحلیل النصی، إلى التحلیل الوظیفی فی خلق المعانی والدلالات للکائنات الشیطانیه فی هذه القصائد بناءً على نظریه یونغ. النقطه المشترکه بین وجهه نظر یونغ النفسیه ونظره إقبال اللاهوری الفلسفیه الصوفیه، هی العلاقه بین نمطی "الذات" و"الظل" فی ضمیر اللاوعی الجماعی مع العقل الواعی من خلال عملیه التفرد والذاتیه. فی هذا البحث یتم دراسه العلاقه بین النماذج الأصلیه بعملیه التفرد من خلال تحلیل جذور هذه النماذج البدائیه فی العقل اللاواعی الفردی والعقل اللاواعی الجماعی وفی البنیه النفسیه للإنسان، وتقدم أمثله عدیده علیها. توصل هذا البحث إلى العلاقه المهمه بین النموذج الأصلی للظل أو النصف المظلم والسمات البغیضه لشخصیتنا مع الکائنات الشیطانیه وإبلیس والتنانین والعفاریت وکل ما هو مشمئز لنا.
همسنجی ترجمه کنش های گفتاری سوره مریم (با تکیه بر ترجمه های الهی قمشه ای، فولادوند، خرمشاهی، صفارزاده و مکارم شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان در اصل ترجمه ای از تصورات و مفاهیم ذهنی انسان است؛ بنابراین، ارتباط بین زبان و ترجمه، حقیقتی انکارناپذیر است. کاربردشناسی به عنوان یکی از زیرشاخه های زبان شناسی به بررسی پاره گفتارها در درون بافت می پردازد. کنش گفتاری از مهم ترین مفاهیم کاربردشناسی است که به نوعی به تحلیل گفتمان مربوط می شود؛ از آن روی که گفتمان، سلسله ای از کنش های گفتاری است. در پرتو اهمیت مسأله، نگارندگان در این جستار بر آنند تا با در پیش گرفتن روش تحلیل گفتمان و با تکیه بر ترجمه های پنج مترجم همچون الهی قمشه ای، خرمشاهی، فولادوند، صفارزاده و مکارم شیرازی از قرآن کریم به همسنجی ترجمه کنش های گفتاری در سوره مریم بپردازند. از نتایج تحقیق این است که مترجمان در ترجمه کنش های گفتاری مستقیم، مانند کنش های امری حقیقی و کنش های اعلامی و تعهدی درست عمل کرده اند، اما در ترجمه کنش های اظهاری، عاطفی، ترغیبی و به ویژه استفهامی که گاهی به دلایل بلاغی از معنای اصلی خود خارج می شوند، ضعیف عمل کرده و در مواردی حتی مفهوم را به ذهن مخاطب منتقل نکرده اند و تنها به ترجمه تحت اللفظی بسنده کرده و بیشتر توجهشان به ساختار نحوی آیه بوده است. دیگر اینکه در فرآیند ترجمه به ترجمه بافت محور و به عناصر مهم در گفتمان از جمله عنصر متکلم، مخاطب و پیام مورد هدف متکلم، عنصر زمان و مکان، اهمیت نداده و از شیوه های مؤثر در رساندن مفهوم کنش های گفتاری، خصوصاً کنش های گفتاری غیرمستقیم مانند علائم سجاوندی و بعضی از هنجارهای نحوی و موسیقایی قرآن، بهره نبرده اند.
نقد مقامات حمیدی با رویکرد نشانه شناسی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
71 - 87
حوزههای تخصصی:
با اتخاذ رویکردی بینارشته ای در مطالعة آثار ادبی به عنوان یکی از ابزارهای مؤثر نمایش جریان های اندیشه در جامعه، می توان در کنار لذت هنری، با کشف عناصر اخلاقی و اجتماعی و آگاهی از دلیل و نحوة وقوع آن ها، به تقویت زیربنای اخلاق و فرهنگ جامعه پرداخت. این نقطۀ اشتراک ادبیات و دیگر رشته های علوم انسانی را می شود نشانه شناسی اخلاق نامید: محافظت از چرخة حیات در جهان. پژوهش پیشِ رو با پرداختن به مقامات حمیدی و تحلیل کمّی و کیفی عناصر اخلاقی آن به این نتیجه رسیده که الف) نویسنده/ متن 1. با روشی نسبتاً محتاطانه و سبکی بین توصیف و ترغیب و با توجه کمتر به جزئیات روایت، تصویری از شرایط اجتماعی و حکومتی دوران خود و 2. با بیان ویژگی های اخلاقی شخصیت های مقامه ها، تصویری از شرایط اخلاقی افراد یا خصوصیات مورد نظر خود را دربارة زیست اخلاقی انسان ها نمایش داده است. ب) میزان توجه به اخلاقیات در مقامات به اندازه ای است که می توان نویسنده را دارای نگرانی های اخلاقی و اجتماعی دانست و کتاب یا دست کم بخش هایی از آن را نیز محاکاتی از واقعیات دوران خود. ج) بیشترین نشانه های اخلاقی فردی به طیف های عقلانیت/جهالت و صداقت/بی صداقتی و بیشترین نشانه های اخلاقی اجتماعی به طیف های رفاه/فقر و عدالت/ظلم اختصاص دارد. د) واقعیت های مشهود یا درلفافة مقامات (و نه حتماً حقیقت ذاتی انسان) اثبات کننده این ادعاست که انسان در شرایط مختلف و به دلایل متفاوت، بسیار به دروغ پناه می بَرد. دقت به پیامدهای زیان بار این مسئله می تواند دست کم در خلوت انسان، محرّکی باشد برای اهتمام به ساختن جهانی با رنج های کمتر و زیبایی های بیشتر.
تلمیحات هرمنوتیکی در شعر مذهبی معاصر
منبع:
م مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
59 - 84
حوزههای تخصصی:
انواع بهره مندی از قرآن و حدیث در شعر گذشته نمود بسیاری داشته و در کتاب های متعددی نیز بررسی شده است؛ اما کاربرد آیات و روایات در شعر مذهبی معاصر از دو جنبه نوآوری دارد و حائز اهمیت است: انتخاب های جدید و رویکردها و فهم ها و تأویل های جدید. در این نوشته، به بررسی رویکردهای متنوع شاعران معاصر پرداخته شده و نشان داده شده که اقسام تضمین و تلمیح شعر معاصر چه نسبتی با گفتمان دین دارند و تا چه اندازه عنصر خیال و برداشت آزاد را در فهم دین دخالت داده اند. برای نشان دادن موارد خاص که خارج از هنجارهای دینی رسمی است، ناچار از منابع غیر رسمی و غیر چاپی مثل وبلاگ و صفحات مجازی استفاده شده است. این به معنای ضعف منابع نیست؛ بلکه لازمه این تحقیق است؛ چرا که این گونه اشعار به احتمال زیاد برای چاپ رسمی مجوز نمی گیرند؛ از سویی هم نمی توان وجود این اشعار و این سبکهای متفاوت فکری را انکار کرد. کلیدواژه ها: شعر مذهبی معاصر، تضمین، تلمیح، هرمنوتیک، تأویل.
مدیریت وزن و قافیه در ترجمۀ شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
67 - 94
حوزههای تخصصی:
زبان را می توان از یک منظر به دو لایه معنایی و فیزیکی تقسیم کرد. لایه معنایی متشکل از معناها و مفاهیم است، که وجود عینی ندارند. لایه فیزیکی متشکل از عناصری است که کلمات یا وزن و قافیه را می سازند و عینیّت دارند. همه می دانند که لایه فیزیکی زبان، در ادبیات، به ویژه در شعر، کاربرد گسترده ای دارد؛ اما سؤال این است که آیا این لایه را می توان ترجمه کرد و آیا این لایه را باید ترجمه کرد؟ اگر پاسخ مثبت است، چگونه باید این کار را کرد؟ در این مقاله تلاش می شود به این سؤال ها پاسخ داده شود. البته تمرکز ما بر روی وزن و قافیه شعر است. از آنجا که قالب های شعر کلاسیک فارسی و واژگان و مفاهیمی که آن را پدید می آورند محدود و تغییرناپذیر هستند، این شیوه نمی تواند ظرفی مناسب برای محتوای شعری فرهنگی دیگر باشد؛ از طرف دیگر، واژه های جدید در وزن های کلاسیک نمی گنجند، و این به طراوت شعر منبع آسیب می زند. قصد ما معرفی یک اسلوب تازه در ترجمه است، متشکل از نوعی نثر آهنگین و نوعی قافیه توسعه یافته، که تأثیرگذاری لایه فیزیکی یک شعر ترجمه شده را به حداکثر می رساند، بدون آنکه وجه معناشناسانه آن را تضعیف کند.
بلاغت زبان عربی و نقش روان درمانی آن بر اساس روش بازسازی شناختی و منع متقابل مورد پژوهانه: سوره حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکی نیست که هدف از روان درمانی، درمان بیماری ها و اختلالات روانی است. اکنون پرسش این است که آیا زبان با توجه به تأثیری که بر روان آدمی می گذارد می تواند به عنوان یک شیوه روان درمانی به شمار آید؛ یا حداقل همان اهدافی را که از یک شیوه روان درمانی انتظارمی رود، محقق سازد؟ این پرسش بنیادین و نیز عدم پژوهش در این حوزه، زمینه و هدف از این تحقیق را فراهم آورد. نتایج پژوهش که در محدوده سوره حمد و بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی انجام شد، بیانگر آن است که بلاغت مترتب بر ساختار زبانی این سوره به عنوان ابزاری در روان درمانی، با دو روش «بازسازی شناختی» و «منع متقابل» در روان درمانی منطبق است. درک بلاغت حاصل از نوع واژگان و عبارات، اسلوب های حصر و قصر، تقدیم و تأخیر و... همانند روش بازسازی شناختی می تواند با تغییر الگوهای آسیب زای فکری و حصول نگرش صحیح نسبت به وقایع، عامل رفع بسیاری از اختلالات هیجانی و تنش های روحی و روانی باشد که معلول تفکرات غیر منطقی انسان است. نیز بر پایه روش «منع متقابل» اقتران حالت های تمدد اعصاب و آرامش روانی ناشی از تلذذ ادبی در این سوره با موارد اضطراب برانگیز، باعث ایجاد رابطه شرطی میان این عوامل متضاد شده که در نهایت و در اثر تکرار، منجر به رفع اضطراب می شود.
بررسی و تحلیل روابط بینامتنیت قرآنی دیوان ناصر خسرو بر اساس نظریه ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر در عرصه نقد ادبی و زبان شناسی، نظریه ای تحت عنوان نقد بینامتنی رواج پیدا کرده است که به ارتباط و تعامل بین متون پرداخته و به بررسی وجوه تشابه ، تفارق و تاثیرپذیری یک متن از متون دیگر می پردازد. این نظریه معتقد است که متون و گویندگان آنها از یکدیگر متأثر شده و آگاهانه یا ناآگاهانه، از سرچشمه های ادبی و فکری یکدیگر بهره مند می شوند. در گستره ادب فارسی، قرآن یکی از زیرمتن هایی است که از دیرباز نظرگاه های مختلف زیبایی شناسی صوری و معنایی آن، مرجع و منبع بسیاری از شاعران و نویسندگان بوده است که برای اعتبار و غنای سخن خویش، از مفاهیم و تعلیمات قرآنی بهره برده اند. یکی از این شاعران ناصرخسرو می باشد که اصلی ترین زیرمتن تشکیل دهنده اندیشه در دیوانش، قرآن کریم است. در این تحقیق سعی شده است تا با شیوه توصیفی- تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای، ابعاد تاثیر پذیری ناصر خسرو از آیات قرآنی بر اساس نظریه بینامتنی ژنت مورد بررسی قرار گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از میان روابط سه گانه بینامتنی ژنت، بینامتنی صریح و شاخه های آن( واژه ها، عبارات و جمله های کوتاه، ترکیب های اضافی و وصفی) بیشترین نمود را در دیوان ناصر خسرو دارد و در بین شاخه های مختلف بینامتنی صریح، واژه ها، پرکاربردترین شیوه بینامتنی در این اشعار می باشند. بعد از بینامتنیت صریح، بینامتنیت ضمنی بر اساس بسامد، درمرتبه دوم قراردارد؛ و از بین شاخه های مختلف این بینامتنی، بینامتنیت مضمون، بیشتر و متنوع تر از نمونه های دیگر است.
بررسی زندگی شاه داعی شیرازی و معرفی سته او(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظام الدّین محمود، ملقّب به داعی الی الله، متخلص به داعی (810-870ه .ق) از شاعران و عارفان سده نهم هجری بود که با نوزده واسطه نسبش به حسین بن علی بن ابی طالب می-رسید. او هم شخصیتی اهل دانش بود و هم اهل عرفان. آثاری که از او به یادگار مانده، دال بر دو بعد او دارد. در بررسی آثار او به خوبی تأثیر مولانا جلال الدین محمد بلخی و ابن عربی مشهود است. به علاوه کتابی با عنوان نسائم گلشن نوشته که شرح مفصلی بر گلشن راز شیخ محمود شبستری است. علاوه بر آثار نسبتاً فراوانی که از او به دست ما رسیده، دیوان شعری دارد که بالغ بر سیزده هزار بیت می شود. این دیوان را سید محمد دبیر سیاقی به سال 1339 و 1349 ه .ش در دو مجلد چاپ و منتشر کرده است. جلد اول این اثر مجموعه شش منظومه در قالب مثنوی است که اهم اندیشه های او را دربرگرفته است. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و از منابع کتابخانه ای بهره گرفته ایم، قصد داریم ضمن بررسی بررسی زندگی شاه داعی شیرازی به معرفی سته او بپردازیم. نتایجی که از این مقاله بع دست می آید نشان می دهد که شاه داعی از شاعران و عارفانی است که از ابن عربی تأثیر پذیرفته و سته او نیز که گاه با زبان سمبلیک و نمادین نوشته شده است ابداعات قابل توجهی دارد که قبل از او در مثنوی سرایی مرسوم نبوده است.
الگوهای اکو نارسیس در شخصیّت سازی داستان های کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱۷
93 - 113
حوزههای تخصصی:
اسطوره یونانی نارسیسوس، روایتی از عشق یکطرفه اِکو به نارسیس است. اکو دختری پرحرف و شیرین زبان بوده است که بعد از نفرین هِرا، قدرت تکلمش را از دست داده است و تنها می تواند کلمه آخرِ جملات دیگران را پیاپی تکرار کند. نارسیس پسری غرق در زیباییِ خود است. به عبارتی، یک سوی این گفتمان را شخصیتی خودشیفته تشکیل می دهد که پرسپکتیو خودمحورانه اش، او را از دیدن و توجه به دیگری محروم کرده است؛ در سوی دیگرِ گفتمان، شخصیتی قرار دارد که توان کلامی برای انتقال اندیشه ها و عواطفش ندارد. از همین رو، بین طرفینِ این گفتمان ماهیتا امکان گفتگو وجود ندارد. این پژوهش در پی آن است که نشان دهد دوقطبیِ اکو نارسیس یکی از موتیف های ادبیات داستانیِ کودک است که در لباس تقابلِ دوگانه کودک پدر بازنمایی می شود (منظور از پدر، الزاما والدِ مذکر نیست؛ بلکه استعاره ای از هر فرادستِ پدرسالارانه است). در همین راستا، این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، در پی پاسخ گویی به چگونگی بازنماییِ بن مایه اکو نارسیسیسم در ساختارهای رواییِ داستان های کودک است. این پژوهش علاوه بر اینکه برای نخستین بار در ایران، نارسیسیسم و اکوئیسم را در بستر ادبیات داستانی مورد مداقّه قرار می دهد؛ برای نخستین بار شبکه روابط میان شخصیت های اصلیِ داخل یک اسطوره را با شبکه روابط شخصیت های داخل یک داستان کودک به لحاظ ساختاری مقایسه می کند.
سبک شناسی لایه ای تذکره الاولیاء عطار در سه لایه واژگانی، نحوی و بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۴
47 - 89
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی دانشی است که به مطالعه شیوه کاربرد زبان در متون می پردازد و در این مطالعه از روش های گوناگون بهره می برد. یکی از روش هایی که این دانش در تحلیل متون ادبی از آن بهره می برد، سبک شناسی لایه ای است. سبک شناسی لایه ای، روشی است که از شیوه های مختلف، در بررسی متون بهره می گیرد. در این شیوه متن درپنج لایه آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک (فکری) بررسی می شود تا علاوه بر بررسی ویژگی های سبکی متن، اندیشه و نگرش مؤلف در موضوع های مختلف آشکار شود. تذکر ه الاولیاء عطار نیشابوری به دلیل برجستگی زبانی و فکری، قابلیت بررسی بر اساس این شیوه را دارد. در این مقاله، نگارندگان باروش تحلیلی-آماری، صفحات منتخب تذکر ه الاولیاء را در سه لایه واژگانی، نحوی وبلاغی بررسی کرده اند و به ویژگی های برجسته هر لایه پرداخته اند. در این بررسی، در لایه واژگانی، واژه ها با نگرش و اندیشه قبلی انتخاب شده اند. در لایه نحوی، چیدمان و پیوند جمله ها در کنار هم بر اساس هدف نویسنده از ذکر آن حکایت صورت می پذیرد و انتخاب وجه فعل، قید، حرف اضافه و پسوند نیز در راستای القای مفهوم و با توجه به ایدئولوژی نویسنده انجام می شود. در لایه بلاغی، تضاد بیشترین بسامد را دارد و با قدرت موسیقی آفرینی خود، فضاسازی و انتقال ایدئولوژی در انتقال مفهوم و نگرش نویسنده مؤثر است. افکار و ایدئولوژی عطار در بررسی هر سه لایه به صورت آشکارا و ضمنی قابل بازیابی است.
شعر عملی: احضار تن، اصالت صدا ، قید حضور در فعل پیکره ی تام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
97 - 120
حوزههای تخصصی:
شعر عملی: احضار تن، اصالت صدا، قید حضور در فعل پیکره ی تام لیلی گله داران * چکیده در آغاز، شعر هنر شفاهی قائم به سرایش و خوانش بود. میراثی که سینه به سینه نقل می شد و از زبان به حافظه سپرده و دوباره بر زبان جاری می شد. ابداع خط سیلابیک توسط سومریان (هزاره ی چهارم ق.م) دستاوردهایی داشت ازجمله: مفاهیم منتزع و غیرملموس اندیشیده و نوشته شدند، کتابت و نگارش شروع شد و شیوع یافت و سیر تکوینی شعر از این زمان به بعد گام به گام دور شدن از شفاهیت تا استیلای تام کتابت بود. شعر عملی به عنوان شعر پسااجرایی با رویکردی ریشه شناختی و هستی شناسانه ازطریق بررسی شعر میان رودان، یونان باستان، پاره ای از رویکردهای مارینتی در فوتوریسم، شعر فضایی آنتونن آرتو و شعر اجرایی دهه ی هشتاد آمریکا، مؤلفه های برگرفته، تکمیلی، نوین و پیشنهادی خود را ارائه می دهد؛ ازاین رو با توجه به تفاوت بنیادین و ماهوی شعر عملی با شعر اجرایی و شبهاتی که وجه اشتراک اجرایی آن ها به وجود می آورد، این مقاله ضمن معرفی شعر عملی به این می پردازد که چه تفاوت هایی میان شعر عملی و شعر اجرایی وجود دارد؟ نتایج به دست آمده در این مقاله ی توصیفی (مستخرج از رساله ی متکی به روش توصیفی- تجربی) مبیّن آن است که شعر عملی، اجرای شعر مکتوب نیست؛ بلکه سروده ای غیرقابل تفکیک از ساختار اجرایی و مؤلفه های بی بدیل تن، صدا و حضور است که در پیکره ای تام و غیرقابل تفکیک از اجزایش، به یک باره و یک جا خلق می شود تا ازطریق اجرا، ذات شعر را در محضر مخاطب تجسد مجدد بخشد. از دستاوردهای ادبی شعر عملی، بسط و توسعه ی صنایع ادبی و ابداع آرایه های نوین شعری است که فن بیان جدیدی را نیز پیشنهاد می دهد. * استادیار گروه ادبیات نمایشی دانشگاه هنر شیراز l_galehdaran@shirazartu.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 12/11/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 25/4/1401
نقد بلاغی مثنوی اعتراضی «منظومه مرداب ها و آب ها» از سید حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
159 - 178
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی از دیدگاه های گوناگون سنجیده و بررسی می شوند. نقد بلاغی یکی از شیوه های نقد ادبی است که در آن، متن را از منظر کارکرد ابزار بلاغی و صورخیال می سنجیم. این مقاله به بررسی و نقد بلاغی مثنوی اعتراضی «منظومه مرداب ها و آب ها» اثر «سید حسن حسینی» می پردازد. شاعر در این منظومه به اوضاع اجتماعی و تغییرات معنوی در جامعه پس از جنگ اعتراض دارد. هدف مقاله تحلیل متن نام برده از منظر تأثیر عناصر بلاغی است تا روشن شود که شاعر در منظومه مورد نظر برای رسیدن به هدف خود و ابلاغ پیام چگونه از این ابزارها بهره برده است. در این پژوهش، 77 بیت این منظومه از دید صنایع بدیعی، بیان و معانی مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه تحقیق نشان می دهد که شاعر در توصیف ها احساس نگرانی از مشکلات اجتماعی را با زبان استعاره بیان می کند. او با مشاهده رویکردهای ناهنجار که بازتابی نامطلوب بر فرد و اجتماع دارد، شیوه زبان را تغییر می دهد و زبان به اعتراض می گشاید. نگاه حسینی به عنوان یک شاعر ارزشی، به صنایع بلاغی، تنها جلوه های ظاهری و زیبایی آفرینی مورد نظر نیست بلکه هدف از کاربرد این صنایع در مفاهیم بالاتر، بیان مشکلات اجتماعی، احساس شادمانی و حسرت و دلتنگی است. او با کمک امکانات زبانی قصد دارد بستری مساعد در بازسازی ارزش های اسلامی و اجتماعی فراهم نماید.
رده بندی فرمالیستی آیرونی در داستان های کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
95 - 131
حوزههای تخصصی:
هیچ تعریفی قابلیت اشتمال بر تمام وجوه آیرونی را ندارد. از منظر این پژوهش، آیرونی ( Irony ) مستلزم حضور سه شخص است: آیرونیست ( Ironist )، قربانی، و ناظر آیرونی. آیرونیست با کلام یا با کنش خود به صورت آگاهانه (به قصد فریب) یا ناآگاهانه، به مدلولی اشاره می کند؛ ولی قربانی، عکس آن را برداشت می کند. ناظر آیرونی، کسی (اغلب خواننده ای) است که به برداشت نادرست قربانی، آگاهی دارد و به آن می خندد. در واقع، آیرونی قائم به دال هایی چندمدلولی (چندپهلوبودن جملات، چندمعنابودن کلمات، چنداستنباطی بودن کنش ها و موقعیت ها) است که برخی از مدلول های آن با یکدیگر در تضادند. روش پژوهش پیشِ رو تحلیلی-توصیفی و حوزه مطالعه آن، داستان های کودک است. هدف از این پژوهش، ریخت شناسی انواع آیرونی از منظر نوع رمزگان، جایگاه قربانی، بینامتنیت، شفافیت، و چگالی است. در همین راستا، این مقاله با رهیافتی صورتگرا در پی پاسخ به چگونگی شکل گیری آیرونی در داستان های کودک است.
La remise en doute de L’individualisme, comme une valeur moderne, dans le roman Immortalité de Milan Kundera(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Si l'on considère l'individualisme et la recherche de l'individualité comme l'une des valeurs de la modernité, cette valeur est mise en doute dans la pensée postmoderne. Dans cette recherche, nous étudions comment cette mise en doute se révèle dans le roman L’Immortalité de Milan Kundera et le comportement des personnages. En fait, l’objectif de cette recherche est de projeter la lumière sur l'un des grands défis du monde contemporain, qui est la négation de l'individualité et la tendance au conformisme, et de montrer comment telle négation, en tant que l'un des signes de la fin de la modernité, se manifeste tant dans le comportement des personnages du roman que les événements du récit. Notre approche est une approche analytique basée sur le concept de l’individualisme et son importance dans le monde moderne ainsi que sur les idées que Kundera développe dans l’Art de roman et les travaux d’autres penseurs. Dans le roman L’ Immortalité la remise en doute de l'individualisme se révèle sous la forme d'une crise d'identité chez le personnage principale Agnès et sa sœur Laura et leur révolte contre la société uniforme. Leur tentative à arborer un « moi » unique et autonome est souvent vouée à l’échec, ne leur apportant que l’isolement et la déception.
ارزیابی کیفیت ترجمه تصاویر بلاغی نور و تاریکی در قرآن در پرتو الگوی جولیان هاوس (نمونه پژوهی: آیه 40 – 35 سوره نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، کیفیت ترجمه تصاویر بلاغی آیات 40-35 سوره نور را در گزیده ای از ترجمه های فارسی و انگلیسی از منظر رویکرد جولیان هاوس ارزیابی می کند. تصاویر بلاغی نور و تاریکی از جمله کلیدی ترین تصاویر بلاغی مرتبط با دو مفهوم خیر و شر است که معناهای ظاهری و باطنی خاص خود را دارند و در کتاب های تفسیری، معناها و برداشت های گوناگون از آنها ارائه شده است. الگوی پیشنهادی هاوس، دو وجه کاربر و کاربرد متن اصلی و مقصد را در راستای ایجاد تعادل نقشی بررسی می کند. وجه کاربر به تشخص زبانی، گویش، زمان و حوزه عملکرد و وجه کاربرد به رسانه و مشارک مربوط می شوند. انتخاب ترجمه های فارسی و انگلیسی مبتنی بر سیر گاه شمارانه و مقبولیّت و پذیرفتگی میان عوام و خواص خوانندگان، از میان گزیده ای از ترجمه های فارسی و انگلیسی بوده است. نتایج بررسی نشان می دهد همه مترجمان، ضمن توجه به صورت و ساختار زبان مقصد هم عصر خود، تصاویر بلاغی این سوره را عیناً در زبان مقصد بازآفرینی، و ترجمه ای تحت اللفظی از این تصاویر ارائه کرده اند که در راستای اهداف دین شناختی آیات این سوره قرار دارد. در مجموع، مترجمان، ترجمه ای آشکار از این تصاویر ارائه کرده اند و طبق الگوی هاوس، ترجمه های فارسی و انگلیسی بررسی شده، هیچ انحراف معنادار و محسوسی را از متن اصلی قرآن نشان نمی دهند و مترجمان در هر دوره، این تصاویر را بسته به ویژگی های زبانی فرهنگ مقصد ترجمه کرده اند. در مجموع، شاید اتخاذ رویکردی تلفیقی از الگوها، در ارزیابی کیفیت ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم کارآمدتر باشد.
تحلیل تکنیک های ادبی و زبانی نیما در پرورش مفهوم اندوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۲
169 - 203
حوزههای تخصصی:
نیما یوشیج شاعری است دردمند و دردآشنا که علاوه بر رنج و اندوه فردی و درونی، از دردهای جامعه نیز آگاه بوده است و آنها را در شعر خود، بازتاب می دهد. از سویی دیگر، در فضای شعر، بر زبان، ابزارها و تکنیک های شاعرانه نیز تسلّط دارد. پژوهش حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی به دنبال پاسخ به این پرسش است که نیما از کدام تکنیک ها و تمهیدات زبانی و ادبی برای انتقال اندوه و تأثیرگذاری بر مخاطب شعر خود، استفاده کرده است. این بررسی نشان می دهد که نیما توانسته است با کاربست ابزارهای ادبی و زبانی، زمینه انتقال رنج ها و تجربیات تلخ فردی، اجتماعی و فکری خود و جامعه اش را فراهم کند. او از منظر ادبی، تشبیهات، استعارات و به طور کلّی نظام ایماژی شعر خود را بیشتر بر تصاویر تیره و تلخ بنا نهاده است؛ چنانکه اجزای صور خیال در شعر او عموماً اندوه زده هستند. نیما علاوه بر بُعد ادبی و ساختن تصاویر تلخ و اندوه زده، با استفاده از برخی بازی های زبانی و زمینه سازی در بستر موسیقیایی سروده های خود، خواننده را به سمت فضایی اندوهناک سوق می دهد. شیوه بدیعی «تکرار» و گونه های آن، به کارگیری اوزان سنگین و آرام، استفاده از مصوّت های بلند و بهره گیری آگاهانه از ترکیبات و واژگان اندوه زا، از تکنیک های زبانی نیما در جهت ارائه و تجسّم مفهوم اندوه است.
بررسی تمثیلات عرفانی در نهج البلاغه و تذکره الاولیاء(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه از منابع معتبر اسلامی است که گاه شکل تمثیلی به خود می گیرد. در تذکرهالاولیا نیز شرح حال 97 تن از عارفان ذکر شده است که ضمن بیان احوال هرکدام، عقاید عرفا پیرامون مسائل مختلف بیان می شود. با توجه به گرایش عمومی به مسائل عرفانی و عدم اطلاع از جزئیات بعضی آداب و رسوم آن و افراط و تفریط های عرفا در امور زندگی، لازم است با بررسی علمی و منطقی این آثار و آسیب شناسی آن ها، شناخت دقیق و بهتری به دست آورد. هدف از پژوهش حاضر، یافتن پاسخ به این سؤالات است که مباحث و موضوعات این دو کتاب تا چه حدی در شیوه تمثیلی به همدیگر نزدیک است؟ چه تفاوت هایی بین نهج البلاغه و تذکره الاولیا در کاربرد تمثیلات عرفانی وجود دارد؟ تفاوت های موجود در نهج البلاغه و تذکره الاولیا نتیجه چه نگرش هایی است؟ در این پژوهش پس از بررسی موردی چند تمثیل عرفانی در نهج البلاغه و تذکره الاولیا و تطبیق آن با قرآن و حدیث به روش کتابخانه ای و استناد به منابع با شیوه توصیفی تحلیلی، مهم ترین آسیب های نظری و عملی سخنان عرفا تحلیل شده است. تمثیل مار و شیر، تمثیل زندان و دوزخ، تمثیل کوچ و کشتی طوفان زده و جنگ و غیره از تمثیل های بررسی شده در نهج البلاغه و تذکره الاولیا است.
بایسته های اقتباس در داستان های فلسفه برای کودکان از منظر کفایت فلسفی؛ نمونه ی تطبیقی و پژوهشی: دو رمان لیزا و لیلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بایسته های اقتباس در داستان های فلسفه برای کودکان از منظر کفایت فلسفی نمونه ی تطبیقی و پژوهشی: دو رمان لیزا و لیلا رقیه زمان پور* جهانگیر صفری** اسماعیل صادقی*** حمید رضایی**** چکیده سعید ناجی از فعالان برنامه ی فلسفه برای کودکان در ایران است که پژوهش های بسیاری را در این زمینه انجام داده است. یکی از آثار مهم او داستان کودک فیلسوف، لیلا است که آن را از داستان فلسفی لیزا، اثر متیو لیپمن، بنیان گذار فلسفه برای کودکان، اقتباس کرده است. او کوشیده است با ایجاد تغییراتی در محتوا و ساختار این داستان، آن را با عقاید و فرهنگ ما مطابقت دهد و به این منظور، ز روش های افزودن، حذف، تصفیه، تغییر عنوان، تغییر اسامی و معادل یابی واژگان بهره برده است. مقایسه ی این دو داستان، نشان می دهد که تأکید نویسنده بر بومی سازی، بر برخی از مؤلفه های کفایت فلسفی مانند مفاهیم فلسفی، گفت وگوی فلسفی، الگوسازی کندوکاو و ارتباط مباحث با تجارب زندگی کودکان تاثیرگذار بوده است، اما موجب گردیده است که داستان بومی شده از بعد کفایت فلسفی، ضعیف تر از پیش متن خود عمل کند. واژه های کلیدی: اقتباس، داستان های فکری، سعید ناجی، کودک فیلسوف، لیلا، لیزا، متیو لیپمن. * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد dinkart63@gmail.com (نویسنده ی مسئول) ** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد safari_706@yahoo.com *** استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد sadaghiesma@gmail.com **** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران h.rezaie@pnu.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 3/12/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 8/8/1400
متن شناسیِ خاورزمین نامه؛ ولایت نامه منثور شیعی
منبع:
م مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
149 - 176
حوزههای تخصصی:
سیمای حضرت علی در شعر و ادب فارسی یکی از تابناک ترین جلوه های بشری را یافته است. جایگاهی والا و باشکوه که از آن حضرت ترسیم شده، گواه روشن پیوند عمیق عاطفی است که میان خاندان عترت با شاعران فارسی گو در طول تاریخ ادبیات فارسی برقرار بوده است. در این میان آن دسته از متونی که به توصیف بهادری و جنگاوری آن حضرت ویژه شده، جایگاهی درخور دارد. خاورزمین نامه؛ گزیده ای منثور از خاوران نامه، یکی از این گونه آثار است که مدت ها به شیوه نقالی روایت شده و در آغاز قرن چهاردهم صورت کتابت پذیرفته است. پژوهش پیش رو می کوشد با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و از خلال نشان دادن پاره ای از ویژگی های ادبی این ولایت نامه منثور، به تبیین و برجسته سازی ویژگی های مهم آن در حوزه فرهنگ عامه و نیز میزان تاثیرپذیری آن از حماسه ملی ایران بپردازد و از این رهگذر خصایص فرهنگی و مذهبی آن را بنمایاند. بر همین بنیاد دریافتیم که خاورزمین نامه به مثابه یکی از ولایت نامه های منثور گمنام شیعی، که با وجود دارا بودن سیر روایی نسبتاً ضعیف، عناصر ایدئولوژیک و اسطوره ای از قبیل: ترفندهای عیاری، پیکرگردانی، باورهای نجومی و کرامات دینی را به گونه-ای هنری و در عین حال عامه پسند گرد آورده است. این اثر گرچه تقلیدی از خاوران نامه ابن حسام است، اما در استفاده از عناصر فولکلوریک و زبان عوام، نمودهایی آشکارتر از اصل کتاب یافته است.
جایگاه شاه و باور مذهبی به وی در اندیشه مردم عصر صفوی با نگاهی به متون ادبیات شیعی و با تأکیر بر دیوان صائب تبریزی
منبع:
م مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
177 - 203
حوزههای تخصصی:
باور به شاه در دوره صفوی یکی از اعتقادات مهم درمیان مردم و تاثیر گذار بر کنش های اجتماعی و زندگی روزانه آن زمان بود. یکی از منابع مهم در دوران صفوی دیوان اشعار و ابیات باقی مانده شاعران این عصراست. منابع ادبی می توانند بازتابی از افکار جامعه باشند.اشعار صائب تبریزی به عنوان ملک الشعرای دربار و هم عصر سه شاه صفوی نیز شاهدی مناسب در کنارسایر دادهای تاریخی برای درک جایگاه شاه و باور به وی در میان مردم و زندگی آنها است.با توجه به مساله پژوهش که بررسی باورهای عامه به شاه ایران در متون ادبی و تاریخی این دوره علی الخصوص دیوان صائب تبریزی است تا دریابد چه درکی از شاه و جایگاه وی در میان ادیبان ، مردم و صائب تبریزی به عنوان نمونه ای از جامعه ی عصر صفوی بوده است؛ سوالات پژوهش این خواهد بود: شاه در باور مردم و صائب تبریزی دارای چه ویژگی هایی بود؟ این ویژگی هاچه تاثیری بر زندگی مردم می توانست داشته باشد؟شاه در باور مردم به عنوان شخصی مقدس، نایب ائمه، مرشد کامل طریقت، شفا دهند و مبرا از گناه شناخته میشد که اطاعت از وی واجب و فرامین وی حتی بر فرامین شرعی اولویت داشتند، ویژگی برجسته شاه عدالتش بود و بنا بر نسب قدسی که داشت امری ذاتی برای وی به حساب می آمد زندگی مردم می توانست با هر تصمیمی از شاه و حتی یک خواب وی دچار تغییر شود. این پژوهش با تکیه بر روش توصیی-تحلیلی و استناد به کتب ادبی صورت پذیرفته است.