فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۵۳٬۰۹۹ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
115 - 144
حوزههای تخصصی:
باورهای اساطیری، مجموعه دیدگاه هایی هستند که عمری به درازای تاریخ بشر دارند و سرچشمه بسیاری از آداب و سنّت هایی که انسان امروزی، تعاملات و روابط خود را با سایرین، براساس آن تنظیم نموده است. این باورهای اساطیری از لحاظ مردم شناختی بسیار اهمیّت دارند ودر بسیاری از عرصه های جامعه شناختی، هنری و ادبی متجلّی شده اند؛ لذا می توان به راحتی، نشانه های آن ها را در میان پدیده های مختلف انسانی یافت. اصلی ترین تجلّی گاه های باورهای اساطیری، افسانه ها و داستان های بومی و محلی است؛ عناصری که با توجه به ارتباط تنگاتنگی که با اسطوره ها دارند، نیازمند توجهی جدّی می باشند؛ مسئله ای که در این پژوهش نیز مورد توجه قرار گرفته و براساس آن نگارنده کوشیده است تا با روش توصیفی تحلیلی، به واکاوی و تحلیل باورهای اساطیری در داستان ها و افسانه های سیستانی بپردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که باورهایی همچون اعتقاد به ثنویّت و ستیز ناسازها، تقدّس و قداست خواب و رؤیا، فرّه ایزدی، باور به آرمان شهر و تقدّس استخوان مردگان، از جمله مهم ترین معتقدات اساطیری موجود در داستان ها و افسانه های سیستانی است که خود حاصل پیوند ناگسستنی مردمان سیستان با فرهنگ کهن ایران باستان و همچنین فرهنگ سکایی است.
تحلیل تطبیقی داستان کشته شدن افراسیاب در شاهنامه فردوسی و متون اوستایی، پهلوی، و نگاره ها بر پای نظریه ترامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ترامتنیت ژرار ژنت یکی از دیدگاه های مهم در زمینه بینامتنیت است که به بررسی رابطه پیش متن (متن مرجع) با بیش متن (متن جدیدی که از متن پیشین مشتق شده است) می پردازد. در تاریخ ادبیات فارسی، شاهنامه فردوسی یکی از مهم ترین متن هایی ا ست که بحث ترامتنیت درباره آن مطرح شده است. شاهنامه هم ارتباط بینامتنی فراوانی با متون پیش از خود، به ویژه متن های اوستایی و پهلوی، دارد و هم نقش پیش متن را برای دیگر متن ها، از جمله متن های تصویری مانند نگاره ها، بازی کرده است. در این مقاله، به بحث ترامتنیت در داستانِ کشته شدن افراسیاب در شاهنامه پرداخته شده و این پرسش ها مطرح شده اند: عناصر اصلی داستان مرگ افراسیاب در شاهنامه چیست و روایت شاهنامه با دیگر متن ها درباره این داستان چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد و از این متون چگونه به عنوانِ پیش متن در شاهنامه استفاده شده است و، از سوی دیگر، نگاره هایی با موضوعِ داستان کشته شدن افراسیاب تا چه حد از شاهنامه برگرفته شده اند؟ براساس نتایج می توان گفت که، از یک سو، متن های باستانی ایرانی، به عنوانِ پیش متن، نقش مهمی در خلق شاهنامه داشته اند و، از سوی دیگر، خودِ شاهنامه نیز، به عنوانِ پیش متن، تأثیر مهمی بر آفرینش انواع نگاره ها داشته است.
بررسی تمثیلات حقوق بشر در آثار کازئو ایشی گورو و شهریار مندنی پور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحلیل متون ادبی بر مبنای تمثیل مطالعات حقوقی و جامعه شناسانه، یکی از انواع مهم مطالعات بینا رشته ای می باشد. این روش مطالعه، سبب رصد ریزبینانه و موشکافی هرچه دقیق تر زوایای داخلی متون ادبی می شود؛ در این مقاله با توجه به اهمیّت مباحث تمثیلی حقوقی در شکل گیری داستان های مهیج ادبی و هم چنین نقش ادبیات تمثیلی در شناساندن اصول حقوقی، و هر چه ملموس تر کردن آن به بررسی تمثیلات در انعکاس مفاد اعلامیه حقوق بشر و چگونگی خلق صحنه های تمثیلی و توصیف تمثیلی وقایع در آثار داستانی نویسنده مدرنیست ایران، شهریار مندنی پور و نویسنده انگلیسی- ژاپنی، کازئو ایشی گورو پرداخته می شود. روش مطالعه در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده ها مطالعات کتاب خانه ای می باشد. بدین منظور برخی آثار داستانی این نویسنده ها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش از جمله مهم ترین تمثیلات حقوق بشر که مندنی پور و ایشی گورو مخاطبان خود را به رعایت آن سفارش کرده اند، آزادی و برابری از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق؛ حق آزادی و امنیت شخصی، برابری و مساوات، عدالت و صلح است. که به بیان مفاهیم تمثیلی درباره آزادی، برابری و عدالت و صلح پرداخته اند. تا کنون پژوهشی درباره بررسی تمثیلات حقوق بشر در آثار کازئو ایشی گورو و شهریار مندنی پور، انجام نشده است که همین بر اهمیت و هدف و ضرورت این پژوهش می افزاید.
بررسی نقش، کارکرد و جلوه های گماشتگان، نهان گویان و نهان کاران در داراب نامه طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵۰
152 - 135
حوزههای تخصصی:
قهرمانان قصه ها و داستان ها با افراد معمولی متفاوتند و این تفاوت ناشی از کارکردهای شگرف و شگفت آنان و نیز در سرنوشتی است که این افراد دارند. ازآنجا که این افراد «رسالت محور» هستند؛ یعنی برای هدف یا اهدافی در متن روایت وارد می شوند؛ لذا تا هنگام انجام آن هدف یا رسالت بایسته است زنده و پویا باشند. هدف این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با مطالعه منابع اسنادی-کتابخانه ای به انجام رسیده است، بررسی نقش، کارکرد و جلوه های نهان گویان و نهان کاران (گماشتگان) در قصه داراب نامه طرسوسی است. پس از این بررسی، نمودهای ظاهرشده بر قهرمان را به دو دسته کلی تقسیم کردیم: دسته نخست به شکل عناصر طبیعت ازجمله حیوانات، گیاهان، اجرام آسمانی و... که نشان از پیوند دیرین انسان و طبیعت است و دسته دوم به شکل آواها و صداهایی که از عالم غیب به گوش قهرمان می رسد که گویی همانا ندا و صدای خداوند است. دسته نخست نقش نجات جان قهرمان در لحظه های اضطرار و تنگناها را بر عهده دارند و دسته دوم نقش آگاهی بخشی و ارائه اطلاعات به قهرمان در مورد اتفاقاتی است که از پیش رخ داده است و یا در آینده رخ خواهد داد و نیز خبر یافتن از این اتفاقات در طی کردن مسیر و گذر از تنگناهاست؛ بنابراین عوامل یادشده در رشد و تعالی قهرمان داستان نقش دارند.
بررسی بخش «بخوان و بیندیش» کتاب های فارسی دوره ی دوم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های اقتدار و آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی بخش «بخوان و بیندیش» کتاب های فارسی دوره ی دوم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های اقتدار و آزادی چکیده هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای بخش «بخوان و بیندیش» کتاب های فارسی دوره ی دوم ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های اقتدار و آزادی است. روش این پژوهش توصیفی -تحلیلی است. نمونه ی تحلیل شده در این پژوهش شامل هجده داستان بخش «بخوان و بیندیش» کتاب های فارسی دوره ی دوم ابتدایی در سال تحصیلی 1401-1400 است. جمع آوری داده ها به روش اَسنادی و روش تجزیه و تحلیل دادها، تحلیل محتوا و با بهره گیری از آمار توصیفی است. یافته ها نشان می دهد از بین 104 جلوه گری شناسایی شده در کتاب های فارسی دوره ی دوم ابتدایی، 4/64% بر مؤلفه های آزادی بخش و 6/35% بر مؤلفه های اقتدارگرا تأکید داشتند. تحلیل داستان های بخش «بخوان و بیندیش» کتاب های فارسی دوره ی دوم دبستان، نشان داد که از نظر عددی، توجه بیشتری به مؤلفه های آزادی بخش شده است که چنین ظرفیتی در داستان ها از زوایای مختلف شناختی، عاطفی، ، هنری، اخلاقی و تربیتی اهمیت دارد و زمینه ساز حرکت کودک از وابستگی به استقلال فکری، انتخاب گری و قدرت تصمیم گیری کودکان می شود. به گردآوران و مؤلفان کتاب های درسی پیشنهاد می شود که هم در انتخاب و گزینش داستان ها و هم در تألیف و بازنویسی داستان ها، از عناصر و شگردهای داستانی که تأمین کننده ی آزادی کودک است، بهره ببرند.
ساخت آغازگرها و نقش آن در شکل گیری گفتمان ایدئولوژیک فتوّت نامه شیخ ابوحفص شهاب الدین عمر سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۵
127 - 161
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به منظور تحلیل گفتمانی متن فتوّت نامه سهروردی و کشف سازوکارهای میان ذهن و زبان نویسنده و بافت فرهنگی-اجتماعی متن و نیز تحلیل مؤلفه های اندیشگانی پنهان در آن، به روش زبانشناسان سیستمی-نقشی (نقشگرا)، از تحلیل آغازگرها استفاده شده است؛ زیرا آغازگر به عنوان نقطه عزیمت پیام، امکان پردازش پیام متنی را برای گوینده و نیز تعیین جهت گیری کنشی و فکری پیام را برای مخاطب فراهم می آورد. از تحلیل انواع آغازگرها در این متن، این نتایج به دست آمد: فراوانی آغازگرهای تجربی در این متن، نشانگر غلبه کنش ایضاحی و اثباتی در گفتمان مؤلف است که اهدافی چون تشریع نهاد فتوّت، یک سویگی بخشیدن به نهادهای اخلاق، عرفان و سیاست و نیز مشروعیت بخشی به پایگاه شیعی این نهاد را (تحت حمایت مستقیم خلیفه الناصر لدین الله) تقویت می کند. کاهش معنادار آغازگرهای میان فردی، نشانگر پایین بودن کنش های ارتباطی و تعاملی در متن و مؤید تقویت منظورهای گفتمانی تک صدایی و اقتداری موجود در سازه های تجربی (تشریعی، مشروعیت بخشی و کنش های اثباتی و ایضاحی) است. از میان آغازگرهای متنی، عناصر ساختاری به جهت نقشی که در پیوستگی و توسعه متن ایفا می کنند، پررنگتر از دو نوع دیگر (تداومی و افزوده پیوندی) است. در این متن، فراوانی آغاگرهای ساده و بی نشان، بیشتر از آغازگرهای مرکب و نشاندار است که تاثیر آن در متن، به شکل سهولت و قاعده مندی زبانی و دستوری در عین انسجام متنی در بافت گفتمان ایدئولوژیک متن مشاهده می شود.
تحلیل نشانه شناختی و کارکردهای «خواب و واقعه» در صفوة الصفا ابن بزاز اردبیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
39 - 71
حوزههای تخصصی:
نشانه های زبانی هر اثر با توجه به تجربه های عرفانی و شرایط زمانی، مقامی و زیستی عارف می تواند بر معانی متعددی دلالت کند. جست وجوی این آفاق معنایی و آشکارکردن روند تولید معنا از رویکردها و اهداف دانش نشانه شناسی است. امبرتو اکو با احاطه بر روش های گوناگون تحلیل در نشانه شناسی و ویژگی های هر یک از این روش ها کوشیده است تا نظریه ای ترکیبی و تفسیری در این راه به وجود آورد. هدف پژوهش حاضر آن است که فرایند تولید واقعه و فهم و تفسیر آن را تبیین کند. در نتیجه اگرچه واقعه به طورمعمول پیامی برای سالک از عالم معنا در نظر گرفته می شود، از دیدگاه نظریه «تولید نشانه» واقعه سکه ای است که در یک رو مسیر ارتباطی میان سالک با عالم معناست و رویی دیگر پیامی که از عالم معنا به سالک می رساند. سالک گیرنده پیام است، اما قادر به ادراک معنای پیام نیست، تنها می تواند پیام را به نشانه های زبانی تبدیل کند. پیر و مراد مفسر واقعه است و اوست که پیام اصلی واقعه را برای سالک آشکار می کند. در دیگر سو واقعه خود نشانه ای است که کارکردهایی دارد و از آن جمله می توان به تکاپو برای یافتن و کارکردهای تعلیمی اشاره کرد.
An Analytical Overview of Alexander’s Epic (Iskandarnāme) in Persian Literature(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
27 - 36
حوزههای تخصصی:
In works revolving around the life of Alexander, the characterization of Alexander is marked by exaggerations and contradictions, as if we are faced with two distinct Alexanders; a wise, just, and prophet-like figure, and a detested, tyrannical oppressor. Conducted by the library method, the present study investigates the description and qualitative content analysis of famous Persian Alexander Epic (Iskandarnāme). While briefly introducing existing Alexander Epics, the study explores the characterization of Alexander besides comparing various texts of the same genre. The analysis reveals that in most of these works, Alexander assumes a mythical, legendary, and sacred persona. In some works, such as Nizami’s Iskandarnāme, Alexander is identified with Dhu al-Qarnayn, while in the mystical works of Jami and Amir Khosrow, he takes on an orphic character. In some works, like Darab Nameh, references to Alexander’s weaknesses are more or less hinted at. Nevertheless, overall, he is depicted as a just and wise monarch, and in some instances, a prophetic figure. Regarding Alexander’s ethnicity, there is no consensus in these works. Among these, two narratives are more noteworthy: some, like Nizami, consider him of Iranian descent, while others view him as from the lineage of the Greek hero Philip.
تحلیل برون همسری در سه منظومه فولکلوریک کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۵۶
147 - 191
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و جهان بینی، پایه های موجودیت و شناخت هر جامعه را شکل می دهند که البته این ها هم در اثر عواملی بیرونی چون کوچ جمعی، دین آوری، خشک سالی، جنگ و غیره دگردیسی می یابند. این دگردیسی ها گاهی در درازنای روزگاران به چنان فرجامی دچار می آیند که به فراموشی زیرساخت ها و علل اولیه شکل گیری آن فرهنگ هم منجر می شود. بستری که محمل بازنمود آن زیرساخت ها را در هر فرهنگی فراهم می آورد، روایت های فولکلوریک است که با تحلیل آن ها می توان سرچشمه هایی را بازیافت که در اسناد تاریخی کم تر نشانی از آن ها مانده است. بنا به شواهد تاریخی، فرهنگ مادربرتری در زاگرس پیش از حضور گسترده اقوام آریایی در نجد ایران، پدیده غالب اجتماعی بوده است. چنین پدیده هایی خرده فرهنگ ها و آداب اجتماعی خاصی را با خود می آورد که در سطوح مختلف اجتماعی و ادبی بازنمود می یابد. «برون همسری» از ویژگی های فرهنگ مادربرتری است که می توان نمود آن را در ادب شفاهی کردستان پی گرفت که این جستار با تحلیل محتوای سه روایت شفاهی و مشهور کردی («مم و زین»، «لاس و خزال» و «خَج و سیامند») آن را به شیوه تحلیلی توصیفی به انجام می رساند و نشان می دهد که عامل کنش و درگیری در آن ها حاصل برخورد دو فرهنگ برون همسری و درون همسری است.
بحران های قومی - فرهنگی: ساخت و بازسازی هویت ها در دندان های سپید اثر زادی اسمیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
140 - 164
حوزههای تخصصی:
تنوع فرهنگی جهانشهر لندن محصول تقابل فرهنگ های گوناگون از سراسر جهان و هژمونی فرهنگ بومی غالب است که مهاجر و خانواده اش با بحران مواجه می شوند. این پژوهش مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای و با استفاده ازرویکرد تحلیلی توصیفی انجام شده است. در انجام این واکاوی، نقش فرهنگ ها در ساخت و بازسازی هویت افراد در بریتانیای چندفرهنگی در رمان دندان های سپید (2000) و تأثیرات چالش های مو جود میان فرهنگ ها وقومیت های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در این نوشتار از نقد و دیدگاه مطالعات فرهنگی استوارت هال ، تفاسیر کریس بارکر از فرایند چندگانگی فرهنگی و مشکلات آن در دندان های سپید اثر برجسته زادی اسمیت، استفاده شده است. اسمیت در بیشتر آثار خود به مشکلات چندفرهنگی در لندن می پردازد که اغلب متأثر از تجربه های شخصی خود که فردی جامائیکایی-انگلیسی است، می باشند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش های بنیادین است که این بحران ها کدام هستند، در چه حوزه هایی اتقاق افتاده اند و اسمیت چگونه این مشکلات و بحران های فرهنگی را در جامعه لندن به چالش کشیده است؟ پاسخ به این سوالات کمک شایانی به درک مشکلات قومی- فرهنگی در جوامع چند فرهنگی می کند. اسمیت چالش های درونی و بیرونی مهاجران را در دنیای مدرنیزه قرن بیست و یکم به تصویر کشیده است. خوانش آثار اسمیت نشان دهنده توانایی این نویسنده در لمس حساس-ترین موضوعات فرهنگی، مداقه در آن ها و به چالش کشیدن شان می باشد .
جبرِ فقر یا فقر اراده؟: مطالعه ی جامعه شناختی سنگ صبور و جود گمنام بر اساس نظریه پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
193 - 217
حوزههای تخصصی:
مطالعه انسان در جامعه به عنوان موجودی جمعی تنها به رشته جامعه شناسی محدود نمی شود. بازنمایی انسان ها در جوامع و بررسی دغدغه ها، نگرانی ها و ترس های آنها در ارتباط با دیگران همیشه یکی از تلاش های عمده آثار ادبی بوده است. نقد جامعه شناسانه آثار ادبی حوزه مطالعاتی جدیدی است که با تمرکز بر این ارتباط درک متفاوتی از دو حوزه را سبب شده است. پی یر بوردیو، جامعه شناس فرانسوی، جامعه را متشکل از میدان های مختلفی می داند که افراد برای کسب مرتبه و جایگاه بهتر (سرمایه ها) در آن تلاش می کنند. سرمایه ها در نظریه او، به سرمایه اقتصادی محدود نمی شود و سه شکل دیگر، یعنی سرمایه اجتماعی، فرهنگی و نمادین را نیز شامل می شود. در مقاله حاضر، نگارندگان با استفاده از مفاهیم نظریه بوردیو تلاش می کنند تحلیل و خوانش متفاوتی از رمان های سنگ صبور اثر صادق چوبک و جود گمنام اثر تامس هاردی ارائه کنند. هر دو رمان از برجسته ترین آثار مکتب ناتورالیسم ایران و انگلستان به شمار می روند که همیشه در نقدها بر جبرگرایی زیست محیطی آنها تأکید شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شخصیت های اصلی رمان ها از انباشت اولیه سرمایه برخوردار نیستند و تلاش آنها برای کسب این سرمایه ها، خصوصا سرمایه فرهنگی، نه کاملا به خاطر جبر زیست محیطی که به دلیل حماقت ها و بهره نبردن از فرصت های زندگی-شان به نتیجه نمی رسد. نتیجه دیگر آنکه جامعه ایران در سنگ صبور بسیار سرکوبگرتر از جامعه انگلستان در جود گمنام است. در جامعه ایران، با وجود جبر سنگین حاکم، شخصیت های مرد در ناکامی خود مقصرند و زنان چاره ای جز تسلیم سرنوشت رنج آور تحمیل شده به آن ها توسط جامعه مردسالار و خرافه پرست را ندارند.
تعامل بینامتنی قابوسنامه و اقوال پیرانِ صوفیّه بر اساس نظریّه ژرار ژُنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
47 - 78
حوزههای تخصصی:
قابوسنامه از آثار برجسته ادب تعلیمیِ فارسی است که به دلیل جذّابیّت فرمی و تنوّع محتوایی از گرانیگاه های متون ادب فارسی به شمار می رود. این کتاب از لحاظ اخذ، ترشیح و انتقال آموزه های اعتقادی، اجتماعی و تربیتی، نقشِ بینامتنیِ انکارناپذیری در تطوّر کهکشانِ متنی زبان و ادب فارسی داشته است. از مواریث ارزشمندی که از طریقِ قابوسنامه به آثار مهمّ فارسی بعد از وی رسیده، اقوالِ حکیمانه و پندهای تربیتی بزرگان تصوّف اسلامی ایرانی است. تحلیل بینامتنیّت قابوسنامه با اقوال صوفیّه، می تواند علاوه بر تبیین سهمِ عرفان و تصوّف در نظامِ تربیتیِ عنصرالمعالی، ما را با میزان و نحوه کارکرد بینامتنی قابوسنامه و آبشخورهای فکری آن آشنا و در فهم بهتر این کتاب و متون مرتبط با آن یاری کند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده، به نتایجی از این قبیل رسیده است که بسامد بالایِ بینامتنیّت ضمنی و صریح از حیثیّت والایِ ادبی و زیبایی شناختی قابوسنامه حکایت می کند. همچنین وفورِ موضوعات تعلیمیِ اجتماعی و اعتقادی، و لزومِ ادب گفتاری و رفتاری نشان اهمیّت روابط و تعاملات اجتماعی در دیدگاه عنصرالمعالی و چهارچوبِ فکریِ تصوّف است. توجّه به اقوال و افعال مشایخ طراز اول عرفان اسلامی نیز حاکی از اعتقاد استوار عنصرالمعالی به اخذ آموزه های تعلیمی از سرچشمه های اصلی این نهضت است.
عصیان و براندازی در حماسه های ملی ایرانی (بهمن نامه، کوش نامه و گرشاسپ نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصیان اساس و بن مایه حماسه و عامل پیش برنده آن است. کارکرد عصیان در حماسه مانند پیرنگ در داستان است که توالی منطقی رخدادها را سامان می بخشد. به بیانی دیگر، در صورت فقدان عصیان، حماسه قادر به صیرورت نیست. یکی از انواع گونه گون عصیان در متون حماسی ملی ایرانی، عصیان با هدف جابجایی ساختار حاکمیتی و تحصیل قدرت است که بر پایه انگیزه-های مختلف، نظیر بیداد پادشاهان، آزمندی عاصیان و... صورت می گیرد. پاره ای از براندازی ها وجه نظامی داشته، توسط درباریان، بزرگان، وزیران و پهلوانان تمهید و انجام می شود و برخی دیگر از براندازی ها توسط اقشار عادی و عمومی جامعه محقق می شود. در ادبیات سیاسی امروز، از نوع اول ذیل عنوان «کودتا» و از نوع اخیر به نام «انقلاب» یاد می شود. در پژوهش حاضر، هجده حماسه ملی ایرانی مورد بررسی قرار گرفته و جز در شاهنامه که جزو منظومه های مورد کنکاش در این پژوهش نیست، چنین عصیان هایی در کوش نامه، بهمن نامه و گرشاسپ نامه یافت شده است که نوشتار زیر، ناظر بر توصیف و تشریح آنهاست. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده، عصیان ها از منظر انواع (فردی، گروهی و اجتماعی)، ادوار، انگیزه و محرک، تعلق طبقاتی عاصی/عاصیان، نتایج نهایی عصیان و وضعیت اجتماعی بعد از آن در سه منظومه یاد شده مورد بحث، بررسی و نتیجه گیری قرار گرفته است.
بررسی و تحلیل سازو کارهای شروع داستان در مجموعه (آبی ماورای بحار) شهریار مندنی پور (بر اساس نظریۀ ویلیام پاتریک کنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آغاز داستان، آستانه یا درگاهی است که ما را به جهان داستان رهنمون می سازد. شروع داستان که مهم ترین بخش داستان است دریچه یا روزنه ای است که خواننده از طریق آن وارد این جهان بی کران می گردد. هدف نویسنده در این مدخل، آن است که از همان سطرهای آغازین، خواننده را به ادامه خواندن داستان، ترغیب و تشویق نماید. شهریار مندنی پور از نویسندگان نسل سوم داستان نویسی و آگاه به اصول و فنون داستان نویسی از عناصر مختلفی برای آغازبندی داستان های خود بهره جسته است. کشمکش، گفتگو، رمزگونگی، توصیف، شخصیت پردازی، ترکیب، مستندگونگی، سیلان ذهن، صحنه و ... از ساز و کارهای شروع بندی داستان در مجموعه آبی ماورای بحار اوست. پژوهش حاضر پس از تبیین نظریه های مرتبط با حوزه شروع داستان به روش توصیفی- تحلیلی، جمله ها و عبارت های آغازین یازده داستان کوتاه این مجموعه را مشخص کرده، به تحلیل سازوکارهای شروع در آن پرداخته است یافته های پژوهش نشان می دهد از میان این سازوکارها، ابهام و پیچیدگی، پرکاربردترین و پربسامدترین شیوه شروع در داستان های پیش گفته هستند و دلیل آن می تواند تخیل نیرومند نویسنده باشد. یافته ها هم چنین نشان می دهد توصیف، در آغاز همه داستان های این مجموعه، نقش محوری دارد.
کالبدشکافی آثار داستانی خالد حسینی با تمرکز بر عناصر روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
117 - 138
حوزههای تخصصی:
خالد حسینی، رمان نویس تحسین شده افغان-آمریکایی، به دلیل روایت های تکان دهنده اش شهرت دارد که فراتر از داستان سرایی صِرف به پیچیدگی های روان شناسی و جامعه شناسی می پردازد. رمان های او که با مخاطبان مختلف طنین انداز می شود، به دلیل پروراندن شخصیت های غنی و درون مایه ای قوی مورد توجه علاقه مندان ادبیات است. این آثار به طرز ماهرانه ای از نسل های مختلف سخن می گویند و پیچیدگی های پیوندهای خانوادگی، رازها و میراث ها را آشکار می کنند و برای خوانندگانی که مجذوب روایت های داستانی میان چندین نسل و پویایی شخصیت های پیچیده هستند، جذاب می شوند. علاوه بر این، آثار حسینی نگاهی عمیق به فرهنگ، تاریخ و هنجارهای اجتماعی افغانستان دارد. رمان های او با برانگیختن احساسات و عاطفه مخاطب که از رنج خیانت تا لذت ارتباط ادامه دارد، سبب ایجاد حس همدلی با شخصیت های داستانی می شود و همین امر نثر او را از دیگر آثار متمایز می کند. درهم تنیدگی ماهرانه مضامین روان شناختی با اصالت فرهنگی جایگاه او را به عنوان شخصیت برجسته ادبی تثبیت می کند. هدف این مقاله کالبدشکافی جنبه های مختلف آثار داستانی حسینی با تمرکز بر تحلیل عناصر روان شناختی است. این مقاله به دنبال درک دقیق تری از رابطه پیچیده بین ادبیات، روان شناسی و جامعه شناسی است که در آثار برجسته حسینی به تصویر کشیده شده است تا شاهدی بر قدرت ادبیات در لمس قلب و روح انسان باشد.
کیمیا سازِ فقر (برجسته ترین مضامین در اشعار واقف لاهوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
51 - 66
حوزههای تخصصی:
«شیخ نورالعین واقف لاهوری بَتالوی» از شعرای فارسی گوی قرن دوازدهم ه.ق سرزمین هندوستان است که سادگی شعر و اندیشه بلندش، روان را تازگی می بخشد. ناشناختگی واقف لاهوری، نگارندگان را بر آن داشت تا با هدف معرفی و شناساندن این شاعر پُرکار، اندیشه و مضامین شعری اش را با بهره گیری از شیوه تحلیلی و توصیفی به روش کتابخانه ای مورد واکاوی و تحلیل قرار دهند. از شعر واقف برمی آید که او با ساختارهای زبان و ادب فارسی آشناست؛ مضمون آفرینی هایی در شعر او مشاهده می شود که خاص خود اوست. دوری جُستن از درگاه شاهانِ زمانه سبب شده تا اندیشه اش استقلال داشته باشد. او با استادی تمام، مضامین عرفانی و عاشقانه را به هم گره زده و از قلندری و رندی سخن به میان آورده؛ در جای جای شعرش به ستایشِ هنجارها و نکوهشِ ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی می پردازد و با الهام گرفتن از اندیشه خیام، خوش باشی و غنیمت شمردن عمر را در شعرش وارد کرده است. او با مضمون آفرینی درباره جبر و اختیار و قضاوقدر، رگه هایی از حکمت و فلسفه را در شعرش نمایان ساخته است.
واکاوی تطبیقی نگاشت عناصر سازه ای قلمرو ملموس «شیء گم شده» بر عناصر سازه ای حوزه ناملموس «عشق» در اشعار سعدی یوسف و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
225 - 242
حوزههای تخصصی:
سعدی یوسف و احمد شاملو از بزرگترین شاعران دوران معاصر هستند که با به کارگیری ابزار استعاره مفهومی، مفاهیم مجرّدی همچون عشق را در قالبی قابل لمس و درک به مخاطبان شعر خویش عرضه داشته اند. واکاوی شناختی استعاره مفهومی در اشعار اینان، تنها شیوه ای برای فهم مفاهیم انتزاعی ای مانند عشق در چارچوب مفهومی مادّی به نام «شیء گم شده» نیست؛ بلکه روشی برای نقب زدن به لایه های زیرین مفهوم انتزاعی عشق و فهم عمیق تر آن نیز است. انعکاس تصویر غیرمحسوس عشق در آئینه محسوس «شیء گم شده»، مخاطب را در درک هرچه ساده تر و محسوس تر این مفهوم پیچیده و غیرمحسوس یاری می کند. پژوهش حاضر با شیوه ای استقرایی و به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی، به بررسی نحوه سازماندهی خلّاقانه مفهوم عشق به عنوان قلمرو مقصد در قالبِ تجربی «شیء گم شده» به عنوان قلمرو مبدأ می پردازد؛ ضمن اینکه به ترسیم نگاشت این نام نگاشت نیز به صورت کمّی و در قالب نمودار همّت می گمارد. مهم ترین نتایج کاربردی پژوهش حاضر این است که با شناسایی تناظرهای نظام مند بین مفهوم انتزاعی عشق و مفهوم مادّی «شیء گم شده»، علاوه بر اثبات انسجام متنی و نشان دادن پیوند اندام وار سازه ای، در بُعد اجتماعی نیز وجه مفقود بودن این مفهوم زندگی ساز برجسته شده و مخاطرات دنیای بدون عشق، گوشزد می شود؛ امری که مخاطبان را به اهمیّت حضور این مفهوم در دل زندگی آگاه می کند و باعث می شود به صورت فردی و جمعی به جست وجو و بازنشانی مفهوم عشق در دل زندگی بپردازند.
واکاوی جامعه شناختی پیامدهای مهاجرت جمعیّت های مهاجر و دیاسپوریک در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان اثر بهروز بوچانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهروز بوچانی پناهجوی کُرد ایرانی از نویسندگان معاصر است که نگارۀ ادبیاش معطوف به تصویرسازی بحرانهای انسانیِ برآمده از مهاجرت به دنیای غرب و مواجه شدن با واقعیت وارونۀ ناهمگون با پندارۀ خود از جهان مقصد بهعنوان آرمانشهر و پدیدار شدن در رُخنمود ویرانشهر است. رمان هیچ دوستی جُز کوهستان که برونداد تراژدیِ مرگ انگارههای انسانِ مهاجر در دستیابی به یوتوپیا و تباهی رؤیای ساخت- یافته از انگارۀ غربنگری بهمثابۀ پناهگاه اَمن در گریز از ناَامنیهای سیاسی- اجتماعی سرزمین مادری است، روایتی رئالیستی از تباهی زندگی مردمی است که سرنوشتشان در گردابۀ طرد و دیگرستیزی در جامعۀ مقصد، به زندان و پایمال شدن حقوق و کرامت انسانی و بیخویشتنی و هژمونی سیستم کایریارکال در جهت سایه گستردن بر ارادۀ زندانی میانجامد. از آن روی که تاکنون جستار مستقلی به بررسی پیامدهای مهاجرت جمعیتهای دیاسپوریک و مهاجر در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان نپرداخته است، نگارنده بر آن است تا به بررسی این پدیده در این رمان بپردازد. مسألۀ بنیادین پژوهش حاضر این است که پیامدهای مهاجرت جمعیتهای مهاجر و دیاسپوریک، چگونه و در چه قالبهایی در این رمان، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارنده از روش توصیفی تحلیلی مُبتنی بر بررسیِ جامعهشناختیِ پیامدها و بحرانهای برآمده از مهاجرت در این رمان بهره گرفته است. محبوس شدن در زندان و زیستن در فضای هتروتوپیک و دیستوپیایی ، افسردگی و اقدام به خودک شی و بی ارادگی در سیستم کایریارکال از پربسامدترین برآیندهای مهاجرت گروه های دیاسپورایی و مهاجر در رمان هیچ دوستی جز کوهستان است که با رویکرد تاریخی سیاسیِ همه سونگر ، روایتگر رنجی جانکاه و برآمده از دگرگیسیِ یوتوپیا به دیستوپیا و محکومیت به زیستن در زندانِ محصور در هتروتوپیا در فرایند تبدیل مهاجر به سوژۀ تحت انقیادِ سیستم کایریارکال است
نقد روان شناختی و جامعه شناختی ذات الدّواهی، شیطانی در لباس عبّاد از هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۵۷
169 - 200
حوزههای تخصصی:
«حکایت ملک نعمان و فرزندانش» یکی از داستان های خواندنی و چند لایه ای از مجموعه هزارویک شب است. داستان در لایه ظاهری اش جنگ بین مسلمانان و مسیحیان را که موضوعی تاریخی است، بیان می کند. ذات الدواهی، شخصیت اصلی زن داستان و مادر شاه مسیحیان، لباس مردان دین را می پوشد، جنسیت و دین خود را مخفی می کند و لشکریان اسلام را فریب می دهد. از دید اجتماعی، داستان بیشتر به مکاری های زنانه وی می پردازد که درنهایت به سزای اعمال خبیثانه اش هم می رسد، اما در لایه پنهانی تر، وقتی از بُعد کهن الگویی به آن بنگریم، داستان بیانگر فقدان آنیما (عنصر زنانه) در جامعه است و گسستگی خودآگاهی و ناخودآگاه جمعی را نشان می دهد که حکمرانی دو پادشاه بر یک اقلیم پایانِ داستان به خوبی این موضوع را تأیید می کند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای است. ذات الدواهی از نظر کهن الگویی «آنیما (مادرمثالی)» منفی است که در قسمت هایی از داستان «نقاب» به صورت می زند و «سایه»های اجتماع را به صورت پررنگ تری نشان می دهد. البته با اندکی تغییر در شیوه نگرش نسبت به نقش و جایگاه شخصیت ها، می توان او را به عنوان «قهرمان کلک» نیز به شمار آورد. ذات الدواهی نماینده زنان جامعه اش است؛ زنانی که ویژگی زنانه شان (عشق) در نظام مردسالار نادیده گرفته شده است و به حاشیه رانده شده اند. درنتیجه، عنصر مردانه (آنیموس) در او فعال شده است و به دلیل ویژگی های آنیموسی، چهره ای انتقام جو، بی باک، سنگدل و دسیسه چین از خود نشان می دهد.
مقایسه واژه های تفسیر گازر و تفسیر ابوالفتوح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر رَوضُ الجِنان و رَوحُ الجَنان فی تَفسیرِالقُرآن از مهم ترین و برجسته ترین تفسیرهای شیعه به زبان فارسی است. اهمیت و ارزش والای این اثر سبب شده تا برخی آثار، مانند تفسیر جِلِاء الاذهان و جَلاء الاحزان فی تَفسیر القُرآن ، از آن تأثیر بپذیرند. اگرچه تفسیرهایی که به زبان فارسی تألیف شده اند معمولاً از زبان عربی و قرآن کریم تأثیر بسیار گرفتند، در متن تفسیرها واژه های فارسیِ بسیاری دیده می شود که برخی از آن ها منحصربه فرد و برخی در دوره های دیگر بسیار کم کاربرد بوده است. باتوجه به اینکه بسیاری از پژوهشگران و فهرست نگاران بر این باورند که تفسیر جِلِاء الاذهان و جَلاء الاحزان تلخیصی از تفسیر رَوضُ الجِنان و رَوحُ الجَنان است، نگارنده بر آن شده ضمن معرّفی مختصری از دو تفسیر یادشده، موارد اختلاف برخی از واژه ها و ترکیب های به کاررفته در متن تفسیرها را نشان دهد.