فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف کارآمدی و أثر بخشی کتاب «مبادئ العربیه» از لحاظ رعایت معیارهای مطلوب کتاب درسی از نظر دانشجویان انجام شده است. نمونه آماری این پژوهش، دانشجویان رشته زبان و ادبیات عرب دانشگاه شیراز تشکیل می دهند که شامل 79 نفر، و به صورت سرشماری، پرسشنامه را برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شده تکمیل کردند. این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی بوده که پایایی پرسشنامه با روش الفبای کرونباخ 73/0 محاسبه شد، در این تحقیق از دو آزمون تی تک نمونه ای و فریدمن جهت سنجش کارآمدی و أثربخشی کتاب «مبادئ العربیه» استفاده شد. و این پژوهش به جهت پاسخگویی به چهار سوال در رابطه با میزان کارآمدی و أثر بخشی کتاب «مبادئ العربیه»، روش تدریس به کار گرفته شده توسط استاد، سطح مهارتی دانشجویان پس از گذراندن درس قواعد عربی و نهایتاً مقبولیت سوالات امتحانات گرفته شده، طراحی شده است. یافته ها نشان داد که کارآمدی و أثر بخشی کتاب «مبادئ العربیه» در کمترین حد میزان رعایت شده است. روش تدریس به کار گرفته شده توسط استاد از نظر دانشجویان، بیشترین میزان و سطح مهارتی دانشجویان پس از گذراندن درس قواعد عربی و مقبولیت سوالات امتحانات گرفته شده تقریبا تا حد متوسط میزان رعایت را در کتاب مبادئ العربیه نشان می دهند.
بررسی و تحلیل عنصر عاطفه در «مجموعه شعر رهروان بی برگ» سروده تقی پورنامداریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
177 - 207
حوزههای تخصصی:
مجموعه شعر «رهروان بی برگ»، نخستین دفتر شعری تقی پورنامداریان است که برگزیده ای از لحظه های عاطفی خاص شاعر را در یک دوره تقریباً چهل ساله در بر می گیرد. در این مجموعه شعری، عاطفه یا احساس که نوعی واکنش غیرارادی در برابر حوادث و رویدادهای عالم بیرون است، با تجربه ها و اندیشه های متعالی شاعر پیوندی عمیق یافته و ترکیبی از بن مایه های غنایی، عرفانی و ذهنیت سیاسی و اجتماعی او را رقم زده است. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی صورت گرفته، گونه های مختلف عاطفه در سه رکن اساسیِ عشق، عرفان و اجتماع مورد بررسی قرار گرفته است. در میان عواطف گوناگون شاعر، عواطف اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار بوده و بخش اعظم شعرهای این مجموعه را به خود اختصاص داده است. عشق به آزادی و عدالت و ستایش آزادمردان و آزادی خواهانی که جان بر سر آرمان خویش نهاده اند، در کنار دیگر عواطف شخصی از محورهای اصلی و معنوی شعر پورنامداریان به حساب می آید که اشعارش را با دغدغه های انسانی و اجتماعی پیوند زده و به شاعر نوعی تعهد و رسالت اجتماعی بخشیده است. همچنین، در میان عواطف اجتماعی شاعر، مرثیه ها در دو بُعد شخصی و غیرشخصی از نمود چشم گیری برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک مختصه کلامی و سبکی در شعر وی یاد کرد.
بررسی شاخص های شعر کودک ونوجوان در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی شاخص ها و استانداردهای شعر کودک ونوجوان در حوزه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس پرداخته است. عناصر اصلی شعر کودک، موضوع، تخیل و فانتزی، زبان، اندیشه و ... است که این پژوهش برای تبیین استانداردهای این عناصر در اشعار کودک ونوجوان جنگ است. نتایج نشان داد که شعر کودک ونوجوان باید زبانی ساده و طبیعی داشته باشد. استفاده از زبان محاوره ای در شعر کودکان ممنوع است؛ زیرا کودکی که در حال یادگیری زبان ادبی است، دچار دوگانگی زبان محاوره و ادبی می شود. شاعر کودک باید از تصاویر و آرایه هایی استفاده کند که برای کودک آشنا و قابل درک باشد و در عین سادگی باید متناسب با تجربه زیسته کودکان ونوجوانان باشد. عدم طرح حوادث بنیادین و پرجاذبه در اشعار روایی دفاع مقدس سبب شده است تا خوانندگان نتوانند رابطه حسی مناسبی با این گونه آثار پیدا کنند و لاجرم درصد خوانندگان آثار دفاع مقدس بسیار کمتر از دیگر شاخه های ادبیات کودک باشد.
تحول مفهوم عشق و محبت در اندیشه عارفان مسلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحول مفهوم عشق و محبت در اندیشه عارفان مسلمانسخن عشق به آموزه های اساطیری و ادیان می رسد ، و تنها ضیافت عشق بود که فلاسفه را گردهم آورد.عارفان مسلمان با بهره گیری از آموزه های الهی- انسانی و تجربه عشق لطائف حکمی و نکات معرفتی و ادبی مهمی در باره محبت و اسرار آن بیان نمودند. در اندیشه عرفا میل ،موافقت و ایثار از مؤلفه های سلوک عارفانه می-تواند به محبت و عشق بیانجامد. هرعشقی با معرفت توأم است خواه قبل و یا بعد آن ، با وجود ممنوعیت عشق و بیان ناپذیری و مشکلات آن اما به دلیل جاذبه ذاتی ،معرفتی ، وراز وار بودنش در اشعار و رسائل عرفا تجلی نمود.در این سیر تکاملی محبت توأم با زهد با معرفت آمیخته به تدریج جای خود را به آموزه های معرفتی عاشقانه داد، ، با آنکه صوفیان عهد اول هم به راز و رمز عشق آشنا اما در دوره متأخر این آموزه ها عرصه و مجال بیان یافت وبه اوج قله اندیشه های عارفان تبدیل و پارادایم جدید و ماندگار وحدت وجود درعرفان و تصوف شکل گرفت . در این جستاربا روایت ریشه ها ، سیر و تحول مفهوم محبت و عشق در ارتباط با معرفت در عرفان اسلامی مورد بررسی تطبیقی و تحلیلی قرار گرفته است. کلیدواژه ها: محبت، عشق ، معرفت، عارفان،وحدت وجود
نظام دینی آخرین بازماندگان آریائی در کافرستان افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
211 - 228
حوزههای تخصصی:
مردمان ناحیه کوهستانی شرق افغانستان تا یکصد سال پیش، دارای فرهنگ هندوایرانی و ایدئولوژی مبتنی بر دامداری بودند. این آریایی ها که سرزمین شان از طرف مسلمانان، کافرستان و بعد از ورود اسلام نورستان خوانده شد، آخرین بازمانده از باورها و آیین های آریاییان باستان بوده اند که به دلیل شرایط جغرافیایی و اجتماعی تا یک سده اخیر در این دیار باقی مانده اند. آن ها به زبان های مختلف هندواروپایی سخن می گفتند و دارای جنبه هایی از مذاهب هند و آریایی بودند. در این پژوهش ضمن پرداختن به کلیات تاریخی و ریشه قومیتی نورستانیان، طرحی کلی از پرستش خدایان مختلف و ارتباط آن ها با فرهنگ عظیم هندوایرانی و سیر تحولات احتمالی در این نظام اعتقادی با نگاهی به نظریه دومزیل مورد بررسی قرار می گیرد؛ بنابراین پرسش اصلی این خواهد بود که آیا می توان خدایان این کافران و باورها آن ها را در طرحی همانند نظام پانتئونی دمزیل مطرح کرد؟ رابطه این باورها با نظام عقیدتی هندوایرانی چگونه قابل تبیین است؟ اهمیت این پژوهش در این است که فرهنگ و عقاید این مردم می تواند نمایانگر زندگی اجتماعی و دینی آریاییان کهن هند و ایران باشد. پژوهش حاضر با ابزارکتابخانه ایی و با روش تطبیق و تحلیل داده ها صورت گرفته است.
خوانشی بینامتنی بر دو داستان از مثنوی و دکامرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
105 - 133
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های شناخت عمیق متون، بررسی تعامل بین آثار مختلف است؛ زیرا نویسندگان، خواه ناخواه تحت تأثیر آثار یکدیگر هستند. موضوع اصلی این جستار، خوانش بینامتنی دو داستان از مثنوی معنوی و دکامرون بر مبنای نظریه ترامتنیت ژنت است. «آن صوفی که زن خود...» قصه ای از مثنوی است که از نظر بن مایه ها با قصه «هیچ آدابی و ...» و یا «وقتی چاره، منحصر به فرد می شود»، از دکامرون شباهت هایی دارد: بی وفایی،خیانت، کام جویی و شهوت رانی و حیله زنان و ترس از رسوایی از جمله بن مایه های مشترک این داستان ها و تشکیل دهنده بنیان اصلی آنها است. پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی تطبیقی برآن است تا ضمن قیاس این دو اثر کلاسیک، به بیان وجوه اشتراک و افتراق این داستان ها بپردازد. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که بوکاچیو در حکایاتش به طرز قابل تأملی، قصه ای از مثنوی را بازآفرینی کرده است. این پژوهش توانسته است از سویی زمینه مساعد را برای بخشی از مطالعات تطبیقی فراهم سازد و از دیگر سو، راهگشای مطالعات در حوزه مولوی پژوهی باشد.
استعاره مفهومی عشق در طریقت نامه عماد فقیه کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
91 - 122
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی از مقوله های بنیادی زبان شناسی شناختی است. مقوله زبانی که صرفاً مربوط به واژه ها نیست، بلکه از فرآیندهای تفکر انسان است و زبان را از حد شگردی بلاغی به سطح وسیله ای برای اندیشه عمیق تر و شناخت والا می رساند. با توجه به اینکه شیوه حرکت و سیر تعالی در آموزه های عرفانی به زبان رمز است و عرفان قلمرو هنری زبان در معنای یک نظام اشاری است و از آنجا که در نظریه شناختی، استعاره به عنوان پدیده ای در کلیت زبان حضور جهت دهنده دارد به این معنی که یک حوزه مفهومی براساس حوزه مفهومی دیگر شناخته می شود، این استعاره در اشعار عرفانی راه پیدا کرده است. عماد فقیه کرمانی از عارفان قرن هشتم در طریقت نامه که آن را در 10 باب و هر باب را در 10 فصل در آداب سیر و سلوک و وظایف سالکان و مقامات و احوال عارفان سروده، کمال محبت به حق تعالی را عشق می داند. در این پژوهش ابتدا گزارشی از زندگی عمادالدین فقیه کرمانی، طریقت نامه، استعاره مفهومی داده شده و در آخر به بررسی استعاره مفهومی عشق در طریقت نامه پرداخته شده است. از آنجا که استعاره مفهومی دارای دو حرکت از مبدأ به مقصد است بر این اساس دارای سه بار معنایی مثبت، منفی و خنثی می شود. نتیجه پژوهش این است که عماد از دو طریق «انتقال معنا» و «تغییر معنا»، توانسته معناهای تازه ای به عشق داده و با ایجاد تعلیق در معنای واژه ها، خواننده را در گرفتن معنا و تعابیر گسترده تر آزاد بگذارد.
Étude Écocritique de L’Éco-anxiété à travers Le Petit Prince D’Antoine de Saint-Exupéry(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Depuis toujours, la littérature accorde le plus grand intérêt à l'étude de l’environnement et l’écosystème dans l’œuvre littéraire. Cependant, à cette époque, c'est à cause des crises que l’environnement tend de plus en plus à se représenter dans la littérature. De même, la crise écologique fait naître «l’éco-anxiété», un néologisme. Dès lors, «l’éco-anxiété» fait son entrée sur les études interdisciplinaires. L’écocritique comme une méthode d'analyse littéraire interdisciplinaire, accorde le plus grand intérêt à l'étude de l’environnement et de l’écosystème dans l’œuvre littéraire. Par rapport à ce lien étroit, Le Petit Price d’Antoine de Saint-Exupéry, l'un des représentants principaux de l’éco-anxiété, met en relief la crise et l’importance de l’environnement. L’objectif de cette recherche est d'étudier «l’éco-anxiété» du point de vue écocritique. Cette méthode d'analyse littéraire s'impose ainsi pour définir notre démarche de travail. Nous avons également l'intention de montrer la représentation de l’environnement naturel et l’environnement non-naturel (humain). Pour avoir entrepris ce travail de recherche, notre but est de faire, d'une manière novatrice, une analyse littéraire afin d’attirer l’attention du lecteur sur la crise de l’environnement. Ce travail de recherche adressant à tous, rappelle l’importance de la responsabilité environnementale et la protection de l’écosystème.
کوش نامه و نقش قهرمان بیگانه «آماج گونه» در بازسازی هویت ملی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۵
347 - 377
حوزههای تخصصی:
در روند اسلامی شدن جامعه ایران پس از قرن هفتم میلادی، مفهوم نسب قومی و هویت تاریخی ایرانیان توسط افکار بیگانه به شدت دستخوش دگرگونی و ابهام گردید؛ اما برخی از ادبای ایرانی، با رونق یافتن زبان و ادبیات فارسی، رسالت حفظ و احیای حافظه فرهنگی را بر عهده گرفتند. برخی از حماسه های ملی ایران که بر اساس افسانه های شفاهی و مکتوب، بین قرون دهم تا دوازدهم میلادی گرداوری و منظوم شده اند، تأثیر به سزایی در بقای سنت فرهنگی ایران داشته اند. در میان این حماسه ها، کوش نامه به خاطر شکل دهی به یک قهرمان بیگانه، قابل توجه ویژه است. این منظومه که سراینده اش آن را داستانی از شاه چین خوانده است، بخش هایی از حافظه فرهنگی جمعی ایرانیان باستان درباره درگیری های نظامی دشمنان بیگانه با ایرانیان را در خود حفظ کرده است. بخش اصلی این مقاله شامل سه قسمت است. در قسمت نخست، پس از مروری مختصر بر داستان کوش پیل دندان، سه پیش نمونه برای کوش پیل دندان به دست داده و بررسی شده است: پادشاهان کوش در شمال آفریقا، پادشاهان سامی نژاد بین النهرین و پادشاهان امپراتوری کوشانی در شرق ایران. در قسمت دوم، با مراجعه به نظریه حافظه جمعی، مکانیسم تلفیق و ادغام پیش نمونه های چندگانه در روند شکل گیری شخصیت کوش پیل دندان موردبحث قرار می گیرد؛ و در قسمت سوم، بر اساس مفهوم «شخصیت آماج گونه» -که اصطلاحی رایج در پژوهش های مربوط به ادبیات عامیانه در چین است– به جمع بندی و نتیجه گیری خواهیم پرداخت. برخلاف شاهنامه که با توصیف و به تصویرکشیدن پادشاهان و پهلوانان ایرانی، ستایش آن ها به خاطر اعمال قهرمانانه در ایجاد و حفظ تمدن و نیز دفاع از کشور، افتخارات، هویت ملی و وحدت ایرانیان را در دوران اسلامی بازسازی کرده است، کوش نامه از طریق ترسیم چهره یک قهرمان بیگانه که دارای هویتی چندلایه از دشمنان خارجی است، «خود» را با شکل دادن به «دیگری»[1] شناسانده و این گونه به بازسازی هویت ملی ایرانیان یاری رسانیده است. [1] . concretizing the other
طبقه بندی و تحلیل ساحت های محتوایی اشعار میرزاعبدالله گرجی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
325 - 352
حوزههای تخصصی:
میرزاعبدالله گرجی اصفهانی ازجمله اطعمه سرایان شاخص قرن سیزدهم بوده که با توسل به یکی از شاخه های مرتبط با طنز یعنی نقیضه سازی، اشعار درخور توجهی سروده و از خلال آن، هم هنر طنزپردازی خود را نشان داده و هم کمبودها و کاستی های موجود در زمانه خویش را به تصویر کشیده است. نویسندگان بر آن بوده اند در وهله اول، تعریفی واحد از نقیضه ارائه دهند و به دنبال آن کوشیده اند نقیضه های گرجی اصفهانی را واکاوی کنند. هدف این مقاله بررسی ریزبینانه و جزءنگرانه نقیضه ها از طریق تحلیل محتوایی و رسیدن به اطلاعات ارزشمندی است که کمتر بدان توجه شده است. از خلال این نقیضه ها می توان به چهار ساحت بسامددار در اشعار شاعر پی برد. در ساحت «روانشناختی و فردی» شاعر با ابراز اشتیاق افراط گونه خود به خوراکی ها درصدد است تا به نوعی هم کمبودها و کاستی های عاطفی و روانی خود را ابراز کند و هم میل به خوردن را از طریق دیدن و بوییدن و چشیدن و حتی لمس کردن غذا نشان دهد. ساحت «فرهنگی و اجتماعی» اشعار میرزاعبدالله گرجی اصفهانی حاوی اطلاعات مفیدی است که در خصوص باورهای عامیانه مرتبط با خوراکی ها ارائه گردیده است. ساحت «تاریخی و اقتصادی»، معطوف به تاریخ عصر شاعر، روابط با کشورهای همسایه و اوضاع اسف بار اقتصادی و پیامدهای ناگوار آن چون فقر و گرسنگی و قحطی است. در ساحت «دینی و مذهبی» هم شاعر به انتقاد از زاهدان ریایی و تفاوت ظاهر و باطن آنان پرداخته است. بخشی از این چشم اندازها به ویژه در رویه های ظاهری اشعار، سرگرم کننده و طنزآمیز است؛ اما با نقب زدن به لایه های پنهانی این نقیضه ها طنز تلخ و جنبه های انتقادآمیزی نمایان می شود که در شناخت زندگی و زمانه شاعر بسیار حائز اهمیت است.
بررسی عناصر انسجام بخش در خطبه 109 نهج البلاغه بر اساس دیدگاه هالیدی و رقیه حسن
حوزههای تخصصی:
انسجام به عنوان یک مفهوم زبان شناسی متن، توسط «هالیدی» و«حسن» مطرح شد؛ به این گونه که اگر در صدد آن باشیم تا درجه ارتباط یک متن را مورد بررسی قراردهیم، شایسته است تا این ارتباط را از لحاظ عواملی که آن را عناصر انسجام نام می نهند، تحلیل نماییم. عناصر به دستوری، واژگانی و پیوندی تقسیم می شوند که هر یک به شاخه های مرتبط قابل دسته بندی است. از آن جا که وجود متن بدون انسجام ناممکن است و وجه تمایز آن ها از یکدیگر میزان بهره گیری از آن می باشد، نهج البلاغه نیز به عنوان یک متن دینی از این قاعده مستثنا نیست، از این رو پژوهندگان در این پژوهش بر آن هستند تا با روش توصیفی- تحلیلی درجه انسجام خطبه 109 نهح البلاغه را از نظر عناصر انسجام هم چون ارجاع، جانشینی، حذف، تکرار، هم آیی و ادات پیوند افزایشی، نقیضی، زمانی و سببی و شرطی بررسی نمایند.دستاورد این جستار آن است که اگر چه در نگاه نخست، این خطبه از موضوعات متعدد سخن به میان آورده است، اما این تعدد، از میزان انسجام و یکپارچگی متن نکاسته است. نکته دیگر این که دو عنصر «حذف» و «جایگزینی» به ترتیب، بیش ترین و کم ترین نقش را در انسجام متن داشته اند.
تقدیرگرایی در قصه های ایرانی با تأکید بر قصه های هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
۱۶۳-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
اندیشه جبر و اختیار و نقش داشتن یا نداشتن تقدیر در حوادث زندگی همواره در ذهن و اندیشه متفکران وجود داشته و به گونه های مختلف و در آثار گوناگون منعکس شده است. عوام نیز در گیرودار میان این دو بُعد بوده اند و جلوه هایی از آن در ادبیات عامه و بومی هر سرزمین و ناحیه وارد شده است. هدف این مقاله بررسی بینش جبرگرایانه در قصه های عامیانه استان هرمزگان است که از منظرهایی چون ریشه ها و دلایل رواج این اندیشه، نزاع کنندگان با تقدیر، میزان تناسب میان تقدیر و شایستگی فرد و موضوعات مورد حمایت تقدیر و غیره بررسی شده است. دلایلی چون ناتوانی طبقه عامه از ایجاد تغییرات و دست یابی به مطلوب خود، ریشه های مذهبی، تاریخی و جلوه هایی بازمانده از برخی عقاید آیین زروانیسم از عوامل گرایش به این تفکر است. تأکید بر نقش تقدیر، از عوامل ضعف پی رنگ در این قصه ها و کم رنگ شدن کنش های منطقی است. از حیث تناسب قدرت تقدیر و توانایی فرد، در بسیاری موارد، ارتباط منطقی دیده نمی شود. در این قصه ها تقدیر در جایگاه یک شخصیت داستانی فعال و قدرتمند یا در مقام یک قاضی حضور دارد که کنش ها و نتایج آن ها را تنظیم می کند تا درنهایت، شخصیت مورد حمایت در برابر نزاع کنندگان قدرتمندی چون پادشاه غلبه یابد. از منظر موضوعی نیز پربسامدترین موضوع مورد حمایت تقدیر، ازدواج دو شخصیت است.
بررسی عواطف بازتاب یافته در غزلیات شمس، بر اساس نظریه هیجان های بنیادین روبرت پلاچیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
159 - 197
حوزههای تخصصی:
عاطفه از عناصر مهم و حیاتی شعر است، هر شعری به نوعی حاصل انفعالات نفسانی هنرمند است. انفعالات نفسانی از محرک های اصلی شکل گیری آثار هنری محسوب می شود؛ از این رو غزلیات مولانا نتیجه تجارب ناب عرفانی و انگیختگی عواطف قدرتمند او است. در جستار حاضر وجه غالب عواطف بازتاب یافته غزلیات شمس با استفاده از نظریه «هیجان های بنیادین» روبرت پلاچیک با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است. در این بررسی برای هر بیت یک امتیاز در نظر گرفته است و در تحلیل ابیات از عناصر زبانی (اصوات، واژه ها، ترکیبات، جملات)، دلالت مستقیم واژگانی و شگردهای بلاغی نیز کمک گرفته شده است. در غزلیات مولانا انواع محتلف عواطف (اولیه و ترکیبی) با درجه های مختلف شدت بیان گردیده است که بیشتر از نود در صد عواطف ابراز شده این غزلیات از جمله عواطف مثبت است و عواطف منفی به ندرت و آن هم با درجه پایین شدت بیان گردیده است. این بررسی نشان می دهد که 24 عاطفه مدل پلاچیک در غزلیات مولانا بازتاب یافته است. عواطف بازتاب یافته غزلیات مولانا به ترتیب عشق، شادی، حیرت، امیدواری، پذیرش، تواضع... است که عاطفه عشق با گرفتن 50،92 در صد امتیاز در صدر و ناامیدی با گرفتن 0،02 امتیاز در پایین جدول قرار دارد.
تحلیل روایت «سبزه قبا» بر اساس نظریه «سفر قهرمان» جوزف کمپبل و نظریه سوق دهنده های اریک برن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
237 - 270
حوزههای تخصصی:
روایت «سبزه قبا» یکی از افسانه های عامیانه ی مشهور سنجان است. چگونگی خط سیر قهرمان در سفر اسطوره ای سبزه قبا بر اساس الگوی تک اسطوره ی سفر قهرمان کمپبل و هم چنین شناسایی سوق دهنده ی روانی قهرمان داستان بر اساس نظریه ی T.A ، مسئله ی اصلی این پژوهش است. هدف این پژوهش شناخت کهن الگوی سفر قهرمان در داستان اسطوره ای «سبزه قبا»، مطالعه ی ضمیر ناخودآگاهِ جامعه ی مخاطبان داستان و پی بردن به انگیزه ی روایتی داستان فوق است. این نوشتار با رویکرد اسطوره شناسی و روان شناسی به تحلیل داستان سبزه قبا می پردازد. روش انجام این پژوهش، توصیفیِ تحلیل محتوا و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تمام مراحل الگوی کمپبل به جز چهار مؤلفه ی آخرِ مرحله ی بازگشت در داستان سبزه قبا وجود دارد. به علاوه این پژوهش گواهِ وجود تعامل بین انگیزه های روانی-اخلاقی و روایی در شکل گیری داستان نمادین سبزه قبا است. هم چنین نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که طی کردن رشد شخصیتی، به عنوان یک کهن الگو در ضمیر ناخودآگاه جمعی در انسان، ارزشی فرامنطقه ای محسوب می شود به علاوه این پژوهش نتیجه می گیرد که نظریه ی سوق دهنده (رانه)های اریک برن در قسمت آزمون ها ی نظریه ی سفر قهرمان کمپبل به خوبی بازتاب یافته است و وجود سوق دهنده های مذکور را در این افسانه ی ایرانی ثابت می کند.
نگاهی به درون مایه هایِ همسان در: حماسه گیل گمش، سرودِ مروارید و متن هایِ مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
33 - 80
حوزههای تخصصی:
حماسه گیل گمش و سرودِ مروارید دو میراثِ بزرگِ بشری هستند که اثرِ نخستین در 2100 پیش از میلادِ مسیح و دومین اثر در نیمه دومِ سده نخستِ میلادی (میانِ 50 تا 70) به نگارش درآمده است. به نظر می رسد این دو اثر که یکی قالبی حماسی و دیگر عرفانی دارد و ظاهراً متفاوت می نمایند، از درون مایه هایی همسان بهره مندند و هر دو در شکل دهیِ اندیشه ها و باورهایِ مانی و مانویان تأثیرگذار بوده است؛ به این معنا که مادری تأثیرگذار (مادرِ حیات)، شاهزاده ای به فراموشی گرفتار آمده، وجودِ همزادی چون نَرْجَمیگ، قهرمانی مانندِ هرمزدبغ که به سرزمینِ تاریکی می تازد، وجودِ شیرچهر اژدهایی اهریمنی، لباسِ رزم برکَندن و تاج بر سر نهادن پس از رهایی از تن و جهان، وجودِ مادینه ای گُمراه کُننده و همین طور پدر و دختری اهریمنی (اَشَقْلون و مُردیانگ) که در پیِ گمراه ساختنِ سرنمونِ انسان ها هستند، وجودِ کشتی رانی رستگارکننده و آگاهی بخشی دلسوز (عیسایِ درخشان)، انسان ایزدی خورشیدگونه (مانی) و مقوله آزار نرساندن به حیوانات در مانویّت، همگی مقوله هایی است که در حماسه گیل گمش و سرودِ مروارید یافت می شود. نتایجِ پژوهش نشان می دهد که مانی و مانویان از این دو اثر که یکی به میان رودان تعلّق دارد و در پیوند با نژادِ سامی و دیگر به فرهنگِ پارتی اشکانی متعلّق است، تأثیر پذیرفته اند و در این همسانی و الگوپذیری، می توانیم آمیزش و تعاملِ فرهنگِ ایرانی را با دیگر فرهنگ ها و باورها ببینیم.
انیس العارفین یا مثنوی ناخدا : یک منظومه غنایی ناشناخته در شبه قارّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انیس العارفین (مثنوی ناخدا) منظومه ای داستانی است. این مثنوی سروده آغا محمدحسین صاحب شیرازی، متخلّص به «ناخدا»ست. آغا محمدحسین صاحب شیرازی این منظومه را در سال 1293 ق. (در عصر حکومتِ ناصرالدین شاه) و به گفته خود در روزگار پیری و در زمانی سرود که سفیر ایران در بنگاله هند بود. محور این مقاله، بررسی و تحلیل زبانی منظومه انیس العارفین براساس دو چاپ سنگی موجود از این منظومه است؛ منظومه ای به زبان فارسی از سراینده ای ترک زبان که در شبه قارّه آن عصر خوانندگانی داشته است. همچنین این متن افزون بر فواید زبانی، ازنظر ادبی، اطلاعات تاریخی عصر قاجار و حکومتیان، به ویژه فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه و برخی از مرزبانان محلّی هند و اطلاعات جغرافیایی به ویژه درباره شیراز و هند، زادگاه و زیستگاه شاعر، از دید یک ناظر حاضر در آن عصر، دارای توضیحات و تازگی هایی است. انیس العارفین همچنین ازنظر ادبیات عامیانه، حکایت ها، افسانه ها و تمثیل ها تأمل برانگیز، خواندنی و تازه است. این منظومه در حوزه صورخیال و برخی توصیف های شاعرانه نیز تازگی هایی دارد. شاعر این منظومه شخصیّتی سیاسی ادبی بوده است. این منظومه در شناخت شاعر، سندِ منحصری است و با آن می توان به برخی از اطلاعات شخصی و خانوادگی او دست یافت و برخی از شخصیّت های سیاسی تاریخی را شناخت که نشانی از آنها در تاریخ نمانده است. همچنین به پیوند این اثر با دیگر آثار، به ویژه خسرو و شیرین نظامی اشاره می شود که سراینده انیس العارفین این منظومه را با توجه به آن سروده است.
Dominance of the Natural: A Comparative Reading of Thomas Hardy's Tess of the d’Urbervilles and Sadeq Chubak’s Puppetry(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present article seeks to read Thomas Hardy’s Tess of the d’Urbervilles and Sadeq Chubak’s Puppetry (Kheymeh-Shab-Bazi in Persian) in order to demonstrate their similar treatment of both ‘the natural’ and the fate of human beings when positioned in contrast with the natural. Hardy and Chubak, despite belonging to distinctive contexts, were both under the influence of the premises of Naturalism. The present paper aims to explore these two works of fiction in order to compare the way both authors employed the Naturalist literary trend in their style of writing, characterization, and perspective. Both authors employed an objective viewpoint, pretty similar to how scientists approach their object of study; they kept their distance from their narrations, with no particular effort to interfere in or to comment on the occurrences of such narrations. This research focuses on how, through utilizing Naturalistic principles, they endeavored to expose the quivering position of human beings when exposed to the powerful impacts of the natural. The study focuses on their similar approaches towards apparently dissimilar issues which, despite the considerable discrepancy concerning the socio-cultural contexts of their works, lurked below the surface of the fiction they produced.
بررسی زمینه های اجتماعی – سیاسی پیوند عناصر اسطوره ای با درون مایه های رمانتیسم سیاه در اشعار نصرت رحمانی
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
25 - 40
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم سیاه که از آن با عناوینی چون منفعلانه، بیمار و سرطانی یاد می شود، از شاخه های مهم مکتب رمانتیسم است که پس از کودتای 28 مرداد در ایران به صورت گسترده ای در عرصه شعر و نثر حضور دارد. نصرت رحمانی به عنوان یکی از نماینده های شاخص جریان رمانتیسم سیاه در ایران شناخته می شود. نگارندگان در این جستار برآنند تا با بررسی اشعار نصرت رحمانی، ضمن نشان دادن بازتاب مضامین رمانتیسم سیاه در عناصر اسطوره ای شعر او، به تحلیل دلایل این امر بپردازند. بر اساس یافته های این پژوهش، شکست نهضت ملی که با نابودی آرمان های اجتماعی روشنفکر ایرانی همراه است در سال های پس از کودتا به رمانتیسم سیاه و بدبینانه در اندیشه و شعر نصرت رحمانی می انجامد. از این رو، مضامینی چون مرگ اندیشی، یأس و بدبینی، بیان خیانت و تمسخر عشق، شیطان گرایی، تصویر فضاهای وهمناک و نظایر آن که از جمله مضامین رمانتیسم سیاه هستند، در باززایی عناصر اسطوره ای شعر نصرت رحمانی بسیار تأثیر گذاشته اند؛ عناصر اسطوره ای،همانند سیمرغ، قاف، لیلی، شیرین، بیژن، حلاج و... در شعر رحمانی به تناسب نگاه سیاه بینانه او، شکست خورده و متفاوت با گذشته به تصویر کشیده می شوند.
مطالعه بینارشته ای ویژگی های گروتسکی در آثار منتخب بهمن محصص و روی اندرسون با تکیه بر نظریه میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروتسک نوعی بیان بصری است که به هنرمند اجازه می دهد تا با خلق هویت بصری عجیب، غیرعادی و غیرواقعی، مفاهیم مورد نظر خود را به صورتی متفاوت در هنر بیان کند. تعریف مؤلفه های خاص برای گروتسک در هنر یکی از مباحث مورد توجه نظریه پردازان بوده و از زوایای مختلفی توسط آن ها بررسی شده است. پژوهش پیشِ رو، با هدف تطبیق تابلوهای منتخبی از بهمن محصص (۱۳8۹ ۱۳0۹) و پلان هایی از فیلم سینمایی «آوازهایی از طبقه دوم» اثر روی اندرسون (۲۰۰۰ م) با تکیه بر نظریه گروتسکی میخائیل باختین (۱975 ۱89۵ م) و استفاده از رویکرد میان رشته ای، درصدد یافتن اشتراکات آن ها با توجه به ویژگی های مد نظر این فیلسوف روس است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی تحلیلی است و جمع آوری داده ها به شیوه کتابخانه ای انجام گرفته است. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که با وجود خلاء پژوهشی درباره پدیده گروتسک در هنرهای بصری، هر دو هنرمند با توجه به ریشه های فرهنگی متفاوت، از مؤلفه های معرفی شده توسط باختین به خوبی استفاده کرده اند و در این مورد از جنبه های مشترک برخوردارند.
واکاوی عرف زبانی در تفسیر ادبی قرآن به قرآن کشاف زمخشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای گوناگون مفسران قرآن به پیدایش انواع تفسیرها از قبیل تفسیر مأثور، تفسیر عرفانی و تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر ادبی انجامید در تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر ادبی، مفسر بر مستندات ادبی و شواهدی از آیات قرآن تکیه دارد و تفسیر یک آیه به کمک آیات دیگر صورت می گیرد؛ در این جستار به واکاوی تفسیر الکشاف زمخشری که صبغه ادبی آن شهرت دارد،پرداخته می شود و از رهگذر توصیف و تحلیل، شیوه این مفسر بررسی می گردد، از رهاورد های این پژوهش آن است که زمخشری در تفسیر ادبی الکشاف به تبیین نکات زبانی نهفته در متن آیات می پردازد و گذشته از استناد به مبانی لغوی و قواعد صرفی و نحوی و بیانی به سراغ زبان عرف خاص قرآن می رود و نظر خویش را مستند می سازد؛ در نیل یه این هدف به همانند آوری مصادیق مشابه در آیات دیگر قرآن اهتمام می ورزد و به این ترتیب از تفسیر ادبی قرآن به قرآن پرده برمی دارد.