فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان، بوم و قدرت در دوران پسامدرن از جنبه های گوناگون بررسی شده است. واکنش نویسندگان کشورهای استعمار زده به زبان قدرتهای حاکم و شیوه نگرش آنها به زبان و زادبوم خودشان از آن جمله است. این مقاله نمایشنامه برگردانها (1980)، نوشته برایان فریل (1929-)، نمایشنامه نویس معاصر ایرلندی، را در چارچوب حضور امپریالیسم انگلیس در ایرلند و رویارویی زبانی دو کشور بررسی و دیدگاههای فریل را با اشاره به اندیشه های نظریه پردازان پسااستعمار، از جمله ادوارد سعید و هومی ک بابا، بیان می کند.
نقش ارجاع شخصی و اشاره ای در انسجام شعر عروضی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط جمله های هر متن با یکدیگر در دریافت مفهوم نهایی آن نقش اساسی دارد. به همین دلیل برخی از نظریه های زبانشناسی بخش مهمی از نظریه خود را به تحلیل این ارتباط اختصاص می دهند. یکی از این نظریه ها نظریه نقشگرای هالیدی است. وی در این نظریه ارتباط معنایی، لفظی، نحوی و منطقی جمله های هر متن را با یکدیگر انسجام نامیده است. از این دیدگاه انسجام عواملی دارد که عبارت است از: 1) ارجاع 2) جایگزینی و حذف 3) انسجام واژگانی 4) ربط. به دلیل گستردگی مطلب، نگارندگان این مقاله تنها به بررسی یکی از این عوامل، یعنی ارجاع، می پردازند. ارجاع رابطه ای است که طی آن تعبیر یکی از طرفین ارجاع، یعنی عنصر پیش انگار بر اساس ویژگیهای معنایی آن عنصر انجام نمی شود، بلکه برای این منظور به طرف دیگر رابطه، یعنی مرجع، رجوع می شود. ارجاع سه گونه دارد: شخصی، اشاره ای و مقایسه ای. در این مقاله تنها به انواع شخصی و اشاره ای آن پرداخته می شود. ارجاع شخصی به مقوله شخص ارجاع می دهد. ارجاع اشاره ای به محل و میزان نزدیکی یا دوری اشاره می کند. ارجاع شخصی در زبان فارسی شامل ضمایر شخصی و اختصاصی است و ارجاع اشاره ای شامل ضمیر اشاره و قیدهای اشاره ای است.
عطار، روح بود و سنایی دو چشم او
منبع:
تابستان ۱۳۸۶ شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
سعدی و مرثیه سرایی
حوزههای تخصصی:
در ادب عربی انواع مهم شعر را حماسه و تشبیب و ادب و مدیح و هجا و رثاء دانسته اند و رثاء یا مرثیه اشعاری است که در عزا و سوگ کسی سروده شده باشد. گاهی نیز بیان اندوه بر حیوان یا سقوط شهری است که در ادب فارسی نیز جایگاهی در خور دارد. سعدی شاعر بزرگ ایران نیز در این زمینه اشعاری نغز سروده است که یکی از آنها مرثیه مستعصم آخرین خلیفه عباسی و قصیده ای دیگر در رثاء سقوط بغداد است. در این مقاله کوشیده شده تا ضمن بررسی این قصاید و مقایسه آن با اشعار دیگر شاعران، به دیگر مراثی سعدی نیز اشاره شود.
شخصیت های مثبت و منفی دیوان حافظ
منبع:
حافظ بهمن ۱۳۸۳ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
دموکراسی ادبی: مفهوم مرکزی دیباچه «یکی بود یکی نبود» جمالزاده (با نقدی بر تاریخنگاری ادبیات داستانی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه داستان کوتاه «یکی بود یکی نبود» نوشته محمد علی جمالزاده را سرآغاز داستان کوتاه مدرن فارسی دانسته اند. گذشته از داستان ها و طرح های این مجموعه که از نخستین کوشش ها در عرصه داستان کوتاه نویسی فارسی به حساب می آید، «دیباچه» این کتاب در مطالعات ادبی فارسی و در نظریه انتقادی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. جمالزاده، به عنوان پدر داستان کوتاه فارسی، در این دیباچه به دنبال نوعی قانونگذاری ادبی بوده و کوشیده است با نگاهی تطبیقی و آینده نگر مهم ترین مسائل ادبی عصر خود را به بحث بگذارد. یکی از مفاهیم مرکزی مطرح شده در این دیباچه، مفهوم بنیادی «دموکراسی ادبی» است. با بررسی ریزمفهوم ها و استعاره های مطرح شده در این دیباچه، می توان این مفهوم مرکزی را تحلیل و صورت بندی و مولفه های پشتیبان و برسازنده آن را بررسی کرد و نشان داد تا چه اندازه طرح این مفهوم مرکزی برای بررسی تاریخنگاری ادبیات معاصر فارسی ضرور است.
تکامل یک تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایده اصلی این مقاله نشان دادن سیر تحول تصویرهای شعری از سادگی به سوی اغراق است. نگارنده با استناد به منابع کهن، تصرف ذهن جامعه در شعر معروف سعدی "بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران / کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران" را به بحث گذاشته و روند تحول یک تصویر شعری را در گذر تاریخ نشان می دهد. نخستین تجربه ذهن جامعه ایرانی در مورد "فریاد از جدایی" در ضرب المثلی بسیار کهن (شاید از عهد ساسانی) در تصویر دریدن کرباس تجسم یافته است. این تصویر در متون ادبی و شعری قرن چهارم ثبت شده است. سال ها بعد شاعران مفهوم فریاد از جدایی را با تصویر شکستن چوب بیان کرده اند. نوبت به سعدی که می رسد، تصویر اغراق آمیز شده و با ناله سنگ تجسم می یابد.
نقد: لحن و فضاسازی در رمان ""زیبا"" نوشته محمد حجازی
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل «هفت بزم انوشیروان» در شاهنامه به عنوان نمودی از «مجلس گویی» در ایران پیش از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجلس گویی یکی از گونه های سخنوری است که در کارنامه فرهنگی ایرانیان برگ و باری چشمگیر داشته است. با درنگی در منابع و متون کهن می توان رگه هایی از این کارکرد فرهنگی را در دوره های گوناگون باز جست. شاهنامه فردوسی؛ بویژه بخش تاریخی آن که بر منابع پیش از اسلام تکیه دارد، در لا به لای رویداد ها و روایات عصر ساسانی که بیش و کم رنگ و بوی سیاسی دارد، دریچه ای به فضاهای فکری و فرهنگی آن عصر می گشاید و از چگونگی اندیشه های جاری آن روزگار خبر می دهد. مسائلی چون هستی شناسی، پرسش های کلامی، ارزش سخن و سخنوری، آداب و آیین سخن گفتن، شیوه های ملک داری، حقوق اجتماعی مردم، نقش پادشاه و دین و دولت، بخشی از آن موضوعات است. این مطالب در چارچوب و با سازو کاری مطرح شده است که با روش مجلس گویی در دوره اسلامی شباهت نزدیک دارد. یکی از برجسته ترین نمونه ها «هفت بزم نوشروانی» است. در این مجالس که با حضور پادشاه تشکیل می شد؛ بزرگمهر به طرح مسائلی حکمت آمیز پرداخته است که پرسش و پاسخ در آن پر رنگ تر از گونه های دیگر سخنوری است. این نوشتار در پی بررسی و تحلیل هفت بزم انوشیروان به عنوان نمونه ای از مجلس گویی در ایران پیش از اسلام است که بر پایه روایت شاهنامه سامان می یابد.
پارادوکس تکبر و تواضع در شعر و شخصیت خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی یکی از شگفت ترین شاعران روزگاران است و آثار بازمانده از او بویژه دیوان پر برگ و بارش یکی از ارجمندترین میراث های ادبی و فرهنگی زبان فارسی است. از نگاه شخصیتی نیز شخصیتی شگفت و پارادوکسیکال دارد و آشکارترین نشانة شخصیت پارادوکسیکال او که در دیوانش نیز بازتاب بسیار دارد، از یک سو مفاخره های فزون و فراوان اوست که نشان از شخصیتی خودبین و خودفروش دارد که خود را از همگان برتر می شمارد و از همین روی دیگران را به چیزی نمی گیرد و چه بسا زبان به هجو و نکوهش دیگران حتی نزدیکان خود می گشاید و از دیگرسو، خاکساری ها و خود کم بینی های بسیار او در برابر ارباب زر و زور است که نشان از شخصیتی خود کم بین و گرفتار عقدة حقارت دارد که خویش را بسیار ارزان می فروشد و گاه خود را از سگ نیز کم تر می شمارد. در این مقاله این ویژگی شخصیتی و شعری خاقانی، ریشه های روانی آن و مسائل مربوط به آن بررسی می شود گویا خاقانی از این ویژگی منشی خویش ناخرسند بوده و در رنج بوده است و از همین روی بارها از ستایش و کوبیدن در این و آن بیزاری جسته است و چه بسا همین بی زاری، گونه ای تحول شخصیتی در او پدید آورده است.
جهان بینی سعدی
منبع:
گوهر تیر ۱۳۵۳ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
خواب و خوابگزاری در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور تبیین ارزشها و کارکردهای اسطوره شناختی خواب و خوابگزاری در شاهنامه فردوسی نوشته شده است . بر اساس بررسی انجام شده در شاهنامه مجموعاَ 33 خواب مطرح ، بیان و تعبیر شده است . نگارنده پس از بحث در باره ماهیت و انواع خواب ، خوابهای شاهنامه را در 7 گروه جای داده و پس از بحث در باره آنها به بررسی خوابگزاران ، ویژگیهای مشترک خوابها ، شیوه های خوابگزاری و نقشهای داستانی خواب در شاهنامه پرداخته است . تکنیک و روش مطالعه در گفتار حاضر عبارت است از تحلیل محتوا ، توصیف و طبقه بندی انواع رویا ، مطالب و شواهد مورد نظر به شیوه کتابخانه ای و سند کاوی جمع آوری شده است .
ایجاد انگیزه کتابخوانی و مطالعه در کودکان و نوجوانان (مشکلات و راه حلها)
حوزههای تخصصی:
تلفظ و تقطیع لغات در شعر خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کتابهای مربوط به سبک شناسی شعر در خصوص شعر خراسانی چنین آمده است که این اشعار گاه، ابیاتی خارج از وزن عروضی دارندو علاوه بر آن نیز در بسیاری موارد، هجاهای کوتاه و بلند را باید به هم تبدیل کرد یا مخففها را مشدد نمود تاوزن، قوام خودرا بازیابد و این امررا از نقاط ضعف شعرای سبک خراسانی دانسته اند.همچنین در کتابهای عروضی برای تقطیع این لغات مشکلاتی وجوددارد. هدف این مقاله نشان دادن این نکته است که موارد مذکور هرگز نقطه ضعف نبوده بلکه کاملا منطبق و همخوان با نحوه تلفظ لغات درخراسان قدیم است و در تقطیع کلمات نیز باید تجدید نظرکرد؛مثلا ، برای تقطیع لغت «داشت»لازم نیست آن را «داش»خواند و «ت »آن را از تقطیع ساقط نمود بلکه اصلا تلفظ درست این لغت ، «دشت»است.
نگاهی به تقابل معنی
گزیده ها و شرح های اشعار صائب در ترازوی نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد کتاب، نوعی نقد ادبی است که آثار را بر اساس محتوا، روش کار و نیک و بدی های آن و همچنین طبق نظر، مهارت و قدرت تحلیل منتقد ارزیابی می کند. منتقد، عوامل مختلفی را برای تحلیل اثر در نظر می گیرد که از آن جمله است: موقعیت و اعتبار نویسنده کتاب، تحلیل موضوعی اثر، سطح نگارش، شیوه پردازش متن، درستی و نادرستی معانی، اعتبار و ارزش استنادها، رویکردها، روش فصل بندی، جامع نگری متن، اعتبار و برخی عوامل دیگر. صائب، نماینده سبک هندی است. مفاهیم در این سبک به سبب تلاش شاعران در یافتن معنی بیگانه و دیریاب، مضمون های متفاوت و متنوّع و برقراری ارتباط های ظریف میان محسوسات و غیر محسوسات، بسیار مبهم و پیچیده هستند. از این رو، اشعار در این سبک به شرح و بررسی دقیق نیازمند است و شرح آنها بسیار ضروری است. چند نویسنده به سبب این ضرورت، برخی از غزلیات صائب را شرح کرده اند. هدف این پژوهش، شناخت منسجم ترین و بهترین گزیدة غزلیات صائب و همچنین معرّفی کاستی ها و معایب هر یک از آنهاست. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و در آن شرح های موجود از نظر اعتبار و شخصیت نویسندگان، مقدّمه ها و فهرست ها، شیوه پردازش، استنادها، شیوه نگارش، فواید و نقصان آن و درستی و نادرستی معانی، نقد و بررسی شده است؛ در نتیجه، مشخّص شد اگرچه هنوز، نگارش شرح های گسترده تر و دقیق تر کاملاً ضروری و لازم به نظر می رسد، هر یک از شرح های موجود به گونه ای در رفع دشواری های شعر صائب مفید و مناسب است. از نظر محتوایی و دقّت در بیان نکات خاص و مهمّ شعر صائب، شرح معدن کن، قهرمان و کریمی از بهترین شرح ها هستند؛ اما با وجود برخی کاستی های این شروح، می توان گفت در صورت تفصیلِ بیشتر بر کیفیت آنها نیز افزوده خواهد شد.
بررسی تطبیقی دو سرود کهن مصری و ایرانی (آخناتون و مهر یشت اوستا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنحوتپ چهارم (=آخناتون)، یکی از نامورترین فراعنه ی مصر، سراینده ی سرود بر جای مانده در کتیبه ها از سده ی چهاردهم پیش از میلاد در ستایش خورشید یا خدای خورشید بوده است. سنگ نبشته ی برجای مانده از او، کهن ترین سنگ نبشته ای است که برای نخستین بار ندای توحید سر داده است. مهر یشت اوستا دومین یشت بزرگ اوستاست که یادگار هزاره ی پیش از میلاد در ستایش خورشید، مهر و یا خدای خورشید است. این مقاله پس از معرفی زندگی آخناتون، به مقایسه ی درونمایه ی نزدیک این دو سرود می پردازد. این مقایسه به این برآورد می رسد که خدای آتون ازلی، خالق و مدبر و نسبتا توحیدی یا وحدت وجودی است، در حالی که ایزد مهر هرچند خورشید نیست و با آنکه در کار آفرینشگری نیست، اما ناظر جهان و حامی و پشیبان راستکرداران است.
تمثیل، ماهیت، اقسام، کارکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل یکی از اصطلاحات پر سابقه، گسترده و احیانا مبهم در نقد ادبی و بلاغت فارسی است. امروزه در نوشته های ادبی گاه آن را با سمبل، مثل و حکایت مترادف می آورند. در این مقاله نویسنده کوشیده است با بررسی پیشینه این مقوله ادبی در ادبیات دینی و اسطوره ها، تعاریف بلاغیان قدیم و جدید در بلاغت و نقد ادبی را بکاود و ماهیت، کارکرد و اقسام تمثیل را تبیین کند. همچنین از طریق بیان تفاوت های آن با استعاره و نماد، قلمروهای تمثیل را نیز مشخص کند.