فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در آیین مزد یسنا ایزدان و فرشتگان نگهبان آسمان و زمین و هرآن چه نیک ونغز و از آفریدگان پاک مزدا به شمار می آید، سمت ردی یا سروری دارند. در اکثر آثار دینی زرتشتی و متون پهلوی نیز رد به معنای پیشوای دینی زرتشتی و رهبر روحانی به کار رفته است. در شاهنامه فردوسی هم رد از لغات پرکاربردی است که فرهنگ نویسان برای آن معانی مختلفی چون دانا، خردمند، دلیر و پهلوان را ذکر کرده اند؛ اما نکته مهمی که اکثر شارحان به آن نپرداخته اند، پیوند رد و موبد و علّت کاربرد زیاد این دو واژه درکنار یکدیگر در مشهورترین حماسه ملّی ایران است. رد در شاهنامه در بیشتر موارد، همچون متون اوستایی و پهلوی، همان دستور است که در سلسله مراتب مذهبی ایران باستان جایگاه مهمی داشته است، بنابراین ردان و موبدان هر دو از اعضای جامعه دینی محسوب می شدند. نگارندگان مقاله می کوشند با تکیه بر شاهنامه فردوسی، نقش و جایگاه رد و پیوند آن با موبد را درسه فصل بررسی کنند: 1. واژه شناسی رد 2. رد در شاهنامه 3. پیوند رد و موبد.
صور بلاغی اسلوب تاکید در آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مهمترین ابزار ارتباط و پیوند میان انسانها برای بیان مفاهیم ذهنی آنهاست و هر زبان را اسلوبی است که در آن با گزینش کلمات برروح و جان شنونده یا خواننده اثرمی بگذارد. .بر همین اساس خبرگان وادی سخنوری، برای سنجش ارزش سخن معیارهایی ارائه نموده اند و در این میان قرآن کریم را بهترین و برترین الگوی این مهم برشمرده اند و تمام اسلوب های بکار رفته در آن را نمونه والای فصاحت و بلاغت دانسته اندکه هر کس بنا به قابلیت ها و درک وفهم خویش می تواند از این دریای بی کران معانی بهره ببرد.
یکی از اسالیب قابل توجه در آیات قرآن، اسلوب تاکید است که با صور مختلف در اوج شیوایی و زیبایی بیان گردیده و سعی این مقاله بر آن است که به استناد آیات قرآنی به توضیح وتبین وجوه تاکید ـ مثل اطناب، تکرار، تفسیر، ایغال، تذییل، تتمیم، اعتراض و... بپردازد وبه تحلیل جنبه های بلاغی آن از دیدگاه بزرگان علم بلاغت اشاراتی داشته باشد.
تحلیل شناختی تصویر «آهو» در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلمرو معنایی تصویر «آهو» در غزل های مولوی قلمرو گسترده ای است. این تصویر، تصویر همان آهوی سنت ادبی نیست که به واژه هایی چون نافه و مُشک و تتار ختم شود بلکه در پسِ این استعاره، لایه های معنایی عمیق و ساحت های جدید عرفانی نهفته است. در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر و بر اساس دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی ساخت گرا، کارکردهای استعاری آهو و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی صحرا، شیر، شکار، ابراهیم ادهم و جز آن در غزل های مولوی تبیین می شود. تصویر آهو در اشعار مولوی شأن و منزلتی یافته که پیش از آن نداشته است؛ آهو در غزل های مولوی عروج معنایی می یابد و همان نقشی را به عهده می گیرد که هدهد در منطق الطیر دارد، بل بیشتر و فراتر از آن. از رهگذر بررسی استعاره آهو در دیوان شمس در می یابیم آهو کلان استعاره ای از خداوند و پس از آن، استعاره هایی از خود مولوی، شمس، صلاح الدین، پیر، سالک، معشوق، عاشق، ابدال، روح و جان و معانی است.
سبک شناسی حکایات قدیمی ایرانی؛ بررسی عناصر سازنده محتوا و صورت در حکایات قدیمی ایرانی براساس دو قصه از جامع الحکایات
حوزههای تخصصی:
مردم ایران زمین، مردمی با فرهنگ و سنن ریشه دار و کهن هستند. آثار فرهنگ عوام ایرانیان، آثاری است غنی و پربار که بازگو کننده بسیاری از اعتقادات و باورهای آنهاست. تاکنون از دیدگاه های مختلفی به فرهنگ عوام نگریسته اند و آثار ادبی آن را از جنبه های گوناگون مانند محتوا، ساختار، سبک، زبان و ... مورد بررسی قرار داده اند. در نوشتار حاضر با تاکید بر دو قصه از مجموعه جامع الحکایات، قصه های شایع در میان اهالی فرهنگ و گاه عموم مردم را با توجه به اصل «وحدت محتوا و صورت» بررسی کرده ایم. اصلی ترین هدف ما در این مقاله- که روش کار را از تحقیقاتی از این دست متمایز می کند- بررسی چگونگی ارتباط محتوا و صورت است؛ اینکه در طول داستان، محتوا و صورت چگونه یکدیگر را تکمیل می کنند و چه فرایندی رخ می دهد تا داستانی شکل بگیرد و چه عناصری در شکل گیری حکایت قدیمی ایرانی موثر است.
پژوهشی در اغلاط و منابع ابیات سندبادنامه (بازنگری سندبادنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از متون کهن فارسی، «سندبادنامه» ظهیری سمرقندی است که در سده ششم ه.ق تالیف شده است، اهمیت سندبادنامه در آن است که از متون مهم ادبیات داستانی فارسی به شمار می رود و از این رو در پژوهش های مربوط به ادب داستانی فارسی حایز کمال توجه است. همچنین به سبب تالیف این اثر در سبک فنی، در تحقیقات سبک شناسانه نثر فارسی، جایگاه ویژه ای دارد. سندبادنامه تا امروز دوبار تصحیح انتقادی شده است؛ بار نخست، احمد آتش و بار دیگر محمدباقر کمال الدینی به تصحیح این اثر همت گماشتند. گرچه در چاپ اخیر، پاره ای از اغلاط چاپ نخست تصحیح شده است، اما خود به دور از لغزش نمانده است. هدف این مقاله، بررسی و تصحیح اغلاط غالبا مشترک این دو چاپ است. در تصحیح پاره ای از اغلاط عبارات کتاب، به عبارات کتاب دیگر ظهیری سمرقندی، اغراض السیاسه، و متون هم عصر آن، استناد شده است؛ مثلا در تصحیح «روز نیکوکاران» به «حاصل نیکوکاران» در این عبارت: «او را زنی بود ... روی چون روز نیکوکاران و زلف چون شب گناهکاران» به عبارات کلیله و دمنه، فرائدالسلوک و بیتی از دیوان ابوالفرج رونی استناد شده است. در تصحیح لغزشهای راه یافته به ابیات کتاب، به اصل دیوان های مصحح گویندگان آن ابیات، از جمله دیوان عمادی شهریاری و دیوان ابوالفرج رونی، رجوع شده است. در بخش دیگری از این مقاله، نام سرایندگان پاره ای از ابیات فارسی و عربی کتاب که در حواشی و تعلیقات چاپهای دوگانه مشخص نشده، معلوم گردیده است.
استقلال موسیقی در شعر معاصر با تاکید بر شعر نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین عناصر زبان شعر ، موسیقی یا به قول فرمالیستهای روسی ( orchestration ) است ؛ چرا که ارزش هنری یک شعر تا حد زیادی مدیون وصلت موفقیت آمیز کلمات ، هجاها و واجها با موسیقی ؛ جهت انگیزش و برانگیختن مخاطب ، با شور زبان است . گاهی در شعر ، موسیقی است که از همه عناصر زبانی و ساختاری شعر در می گذرد و به جایی می رسد که غایت هنر شعر ، همیشه و همه جا آن بوده است ؛ لذت محض . ذوق موسیقایی شعر معاصر با دست کاری عناصر موسیقایی شعر کلاسیک ، مجموعه ای از عناصر و عوامل ساختاری نو را جهت هدایت و تحمیل ایدئولوژی شاعر بر ذهن خواننده به خدمت گرفت ...
نقد و تحلیل دیدگاه مستشرقان غربی درباره حماسه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوشش مستشرقان برای شناخت بیشتر ایران،توجه آنان را به شاهنامه برانگیخته و پژوهش های ارزنده آنان نتایج سودمندی را عاید ایرانیان کرده است. با دقت در نظریات آنان، حقایقی از نیات پیدا و پنهانشان آشکار می شود که اساساً کمتر بدان توجه شده است. پی گیری پاسخی مناسب برای مسئله هایی چون«تلقی ها و دریافت های عرضه شده در تحقیقات مستشرقان، بازتاب واقعی از ایران و حماسه ملی آن است یا تصویری مغشوش و مغرضانه؟» «محققان غربی در پی اثبات یا تلقین کدام جنبه از جنبه های شاهنامه اند، معرفت یا هویت؟ یا هیچ کدام از آن دو؟»،«تحقیقات مستشرقان همسو با نیات سیاستمداران غربی یا احیاناً اثبات پیش زمینه های سیاسی آنان بوده یا صرفاً به عشق علم اندوزی و جستجوگری های مطالعاتی و علم برای علم؟ یا تلفیقی از این دو؟»، نگارندگان را برآن داشته تا با روشی توصیفی- تحلیلی با استناد به آثار و اظهارنظرهای مستشرقان انگلیسی،آلمانی و فرانسوی درباره فردوسی و شاهنامه او، به نقد و تحلیل اندیشه ها و مقایسه آنها بپردازند و با توجه به تفاوت ماهوی نگرش شاهنامه پژوهان روسی و حوزه شوروی سابق و هراس از گستردگی پژوهش و افزودگی بر حجم مطالب، نظریات آنان را از گستره تحقیقی این مقاله خارج کنند.
شمه ای از شرح شوق
پژوهشی در پادشاهی ایران از نوذر تا کیقباد بر اساس شاهنامه
حوزههای تخصصی:
بررسی ترانه سرایی در ادبیّات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترانه در لغت به معنای خرد، تر و تازه از ریشهء اوستایی تئورونه، اصطلاحی عام بوده است که بر انواع قالب های شعری ملحون یا همراه موسیقی به ویژه فهلویّات، دو بیتی، رباعی و بیت اطلاق می شده است. با توجه به ریشه باستانی ترانه ها، کهن ترین اشعار فارسی در میان این نوع ادبی یافت شده است. در این جستار، ترانه سرایی در ادبیّات فارسی بررسی می شود، نخست به تعریف ترانه و سیر آن در گذشته و امروز پرداخته می شود. سپس به ویژگی های وزن ترانه، زبان ترانه و درون مایه آن می پردازیم و شعر و ترانه امروز، ساختار و وزن آن کاویده می شود. زبان ترانه ساده و صمیمی است و درون مایه های آن معمولاً توده ای، عامیّانه و احساسی است. ترانه با تعریف امروزی خود معادل و القا کنندهء تصنیف است. در دوران معاصر، قافیه دار بودن و سازگار بودن شعر با عروض، از پیش شرط های ترانه بودن یک شعر نیست.
بررسی تطبیقی اشعار حافظ و إمِرسُن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر شعر فارسی بر ادبیّات آمریکا از مباحثی است که تا کنون کم تر مورد توجّه کسانی که در زمینة ادبیّات تطبیقی تحقیق کرده اند، قرار گرفته است. موضوع مقالة حاضر بررسی تأثیر حافظ شیرازی بر شاعر رمانتیک و فیلسوف تعالی گرای آمریکایی، رالف والدو إمِرسُن است. این پژوهش، نخست به اختصار زندگی و چارچوب فکری و سبک ادبی إمِرسُن را معرفی می کند و چگونگی آشنایی وی با حافظ را از طریق متن های میانجی آلمانی نشان می دهد. بخش دوم مقاله، شخصیّت حافظ را در چشم شاعرـ فیلسوف آمریکایی بررسی می کند و به ارزیابی کیفیّت ترجمه های إمِرسُن از اشعار حافظ می پردازد. در بخش پایانی از طریق بررسی تطبیقی اشعار إمِرسُن و حافظ، همسانی های فکری و سبکی دو شاعر و میزان تأثیر إمِرسُن از حافظ، مورد ارزیابی قرار می گیرد. تأثیر پذیری إمِرسُن از حافظ نه تنها در مضامین و صور خیال، بلکه در چارچوب فکری او نیز به چشم می خورد. این همگونی ها با ارجاع به مقالات و اشعار إمِرسُن و تطبیق آن ها با اشعار حافظ نشان داده شده است.
تاثیر شاعران سده های سوم و چهارم هجری بر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ ـ غزل سرای بزرگ تاریخ ـ از شعر پیشینیان بهره فراوان برده و گاه مضامینی را از آنان اخذ و یا اقتباس نموده است، اما بیشتر مضامین اقتباس شده از دیگران را بهتر از صاحبان اصلی آنها به تصویر کشیده است. پژوهشگران حافظ شناس، پیشینه الفاظ و تعابیر و معانی و مضامین حافظ از دیگران را در ادبیات منظوم و منثور پیش از او، از رودکی گرفته تا عصر خود حافظ و حتی شارحان بعد از وی، مورد تتبع و جست و جو قرار داده اند، اما از تاثیر شاعران پیش از رودکی و دوره های اول رواج و گسترش زبان و ادبیات فارسی بر حافظ سخنی به میان نیاورده اند. بهاءالدین خرمشاهی در کتاب ارزشمند حافظ نامه، تاثیرپذیری حافظ از بزرگان ادب پارسی از رودکی به بعد تا معاصرین وی، را بررسی کرده و از اینکه شاعر بزرگی چون مولوی چه در مثنوی و چه در غزل هایش تاثیری بر حافظ نداشته است، تعجب می کند و پژوهشگران را به تحقیق در این باره دعوت می کند. در این مقاله تاثیرپذیری حافظ از اشعار شاعران قرن سوم و چهارم هجری، از نظر معانی و مضامین مشابه و نیز ترکیب ها و تعابیر همانند و همچنین وزن و قافیه و ردیف و دیگر ظرافت های شعری، بررسی شده و جلوه های دیگری از هنرمندی این شاعر بزرگ به تصویر کشیده شده است.
روح الارواح سمعانی
حکمت و اخلاق در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر نگرشی است به یکی از ابعاد منظومه بلورین دیوان حافظ . غزلیات حافظ را از زوایا و چشم اندازهای مختلف می توان نگریست . از رهگذر این چشم اندازهای مختلف است که زوایای ناشناخته اندیشه حافظ ‘ کشف و بازشناسی می شوند . در مقاله حاضر ‘ پس از ذکر مقدمه و مروری بر مکاتب اخلاقی کلاسیک ‘ جلوه های متنوع حکمت و اخلاق در غزلیات حافظ مورد بررسی قرار گرفته است .
نگاهی به فعل مرکب از دیدگاه فرهنگ نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیرا توفیقی دست داد تا فرهنگی فارسی به انگلیسی را ویرایش کنم. در خلال ویرایش دریافتم که داشتن تعریفی جامع از فعل مرکب نه فقط دل مشغولی زبان شناسان و دستورنویسان بلکه ضرورتی برای فرهنگ نویسان نیز هست. فرهنگ نویس به معیاری نیاز دارد تا بر اساس آن بتواند مثلا فعل را از غیر فعل باز شناسد و، در مقوله فعل، از ورود غیر فعل به فرهنگ جلوگیری کند. فقط در صورت داشتن معیار است که فرهنگ نویس می تواند یکدستی را که اساس کار فرهنگ نویسی است رعایت کند. فرهنگ نویسی اساسا امری است عملی، حال آنکه زبان شناسی امری است نظری. فرهنگ نویس، در مورد برخی معضلات نظری زبان، گاه بر سر دوراهی قرار می گیرد. از یک سو، برای یافتن پاسخ این معضلات، باید سراغ زبان شناس برود و از او کمک فکری بگیرد؛ از سوی دیگر، زبان شناس ممکن است نظریه ای به دست دهد که جوابگوی مشکل او نباشد یا اصلا نظریه ای به دست ندهد. فرهنگ نویس نمی تواند منتظر شود تا زبان شناس به نظریه ای منسجم دست یابد. تا زمانی که چنین نظریه ای پیدا نشده است، فرهنگ نویس با توجه به اصول متداول در سنت فرهنگ نویسی و نیز با اتکا به عقل سلیم و رعایت احتیاط، برای مشکلاتی که با آنها رو به روست، در چارچوب هدف فرهنگ مورد نظر خود، راه حل هایی می یابد و آنها را یکدست به کار می گیرد. فعل مرکب از جمله مسائل دستور زبان فارسی است که به سادگی تن به توصیف نمی دهد. در سال های اخیر، زبان شناسان و دستورنویسان تلاش های فکری بسیار کرده اند تا به تعریفی جامع و مانع از فعل مرکب برسند. با این حال، به نظر می رسد نه دستورنویسان سنتی و نه زبان شناسانی که از منظر نظریه های جدید زبان شناسی و مطالعات رده شناسی زبان به زبان فارسی می نگرند هیچ کدام نتوانسته اند تعریف جامع و مانعی از فعل مرکب به دست دهند. دکتر دبیر مقدم، در مقاله ارزنده خود با عنوان «فعل مرکب در زبان فارسی» (1376)، مهم ترین نظریه های مربوط به فعل مرکب را به اختصار و به شیوه ای عالمانه نقل و نقد کرده اند. از آن گذشته، خود ایشان نیز نظریه ای در باره فعل مرکب داده اند که در خور توجه است. در این مقاله، قصد بنده این نیست که نظریه جدیدی در باره فعل مرکب عرضه دارم بلکه خواندن مقاله دبیر مقدم و نیز درگیر شدن با مشکل فعل مرکب در کار عملی فرهنگ نویسی انگیزه نوشتن این مقاله شده است...
بررسی و تحلیل وجه التزامی در دستور زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و تحلیل وجوه تمایز و تشابه اصول کاربردی مکتبهای ادبی رئالیسم و ناتورالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدد سه و تقابل سه گانه های نمادینِ اسطورة ضحّاک در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدد سه در اغلب مذاهب، فرهنگ ها و اساطیر ملل با مفهوم نمادین خود یعنی کمال، اتمام و بسیاری و برای نشان دادن نهایت نیکی و یا بدی به کاررفته است. وجود سه گانه ها یکی از مصادیق کارکرد این عدد در شاهنامه است و اسطورة ضحّاک یکی از بهترین نمونه های آن به شمار می رود. نتایج حاصل از این مقاله که به شیوة کتابخانه ای و با هدف بررسی سه گانه های نمادین داستان ضحّاک و تقابل آن ها نوشته شده است، نشان می دهد که در این داستان، سه گانه ها نمایندة مفهوم اساطیری عدد سه بوده و تقابل خیر و شر را نشان می دهند. ظهور سه بارة اهریمن بر ضحّاک او را به اوج ظلم و ستمگری می رساند. همچنین از هم گسیختگی سه گانة جمشید توسّط ضحاک و سپس از بین رفتن سه گانة ضحّاک توسط فریدون نشان می دهد که سه گانه ها گاهی در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند و در این تقابل اگرچه سه گانه ها زوال قطعی ندارند امّا غالب و مغلوب یکدیگر هستند؛ چنانکه در این اسطوره، فریدون به عنوان نماد کمال خیر و نشان اهورایی در پی براندازی سه گانة ضحّاک (نهایت بدی) است و با قرار گرفتن در کنار برادران خود و خواهران جمشید به تقابل سه گانة اهریمنی (ضحّاک) می پردازد و درنهایت اگرچه ضحّاک مغلوب می شود، امّا به طور کامل از بین نمی رود. .
الفاظ و تعبیرات عامیانه در غزلیات شهریار
حوزههای تخصصی:
شاعران سنت گرای معاصر که به پیروی از غزل سرایان قرن هفتم و هشتم و قصیده سرایان قرن چهارم و پنجم شعر می سرودند از آوردن الفاظ و تعبیرات عامیانه در شعر امتناع می کردند اما شهریار از جمله شاعرانی است که در به کاربردن الفاظ و تعبیراتی که اجازه ورود به شعر را نداشتند بی پروایی کرده و آگاهانه تعبیرات کوچه و بازاری را وارد شعر خود و در این زمینه هنجار شکنی کرده است. نویسنده در مقاله حاضر الفاظ و تعبیرات عامیانه و کوچه و بازاری را در غزلیات شهریار بررسی کرده و چگونگی استفاده و کاربردهای گوناگون آن را در جایگاه های بخصوص شعری نشان داده است