فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
علم بدیع - مدح شبیه به ذم
منبع:
اخگر مهر ۱۳۲۵ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های کلامی سعدی بر بنیاد قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدی یکی از معدود شاعران زبان فارسی است که به واسطه نفوذ آثارش، حضوری دایمی، عمیق و اثر بخش در فرهنگ ایرانی داشته است. در این مقاله تلاش شده تا رابطه میان بخشی از اشعار این شاعر یعنی قصاید وی، که عموما لحن و محتوایی وعظ آمیز، خطابی و دینی و اخلاقی دارد، با اصول و مبانی مکتب کلام اشعری به طور دقیق و مستند بررسی شود. بدین منظور پس از ارایه تعریف؛ ویژگی ها، و دلایل پیدایش علم کلام، به بحثی تاریخی درباره مکاتب کلامی و زمینه های پیدایش آن ها پرداخته شده، اما از آن میان به دو مکتب غالب کلامی در تمدن اسلامی، یعنی معتزله و اشاعره توجه خاصی شده است. در بخش اصلی این مقاله با عنوان، "مکتب کلامی سعدی"، ابتدا دلایل و زمینه های تاریخی گرایش سعدی به کلام اشعری باز نموده شده و نهایتا نشانه های این گرایش و تجلی اشعری گری وی از میان قصاید استخراج و ذیل عناوین معروف مباحث کلامی، هم چون "رویت الهی"، "عدل الهی"، "جبر و اختیار"،... طبقه بندی و تشریح شده است.
مظاهر أدب المقاومة فی شعر احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، درباره جلوه های مختلف ادب پایداری در شعر احمد مطر، سخن سرای معاصر عراقی، نوشته شده است. در این نوشتار اشاره ای به زندگی شاعر و ویژگی های منحصر به فرد زادگاه او رفته است. همچنین، درباره عوامل تاثیرگذار در چکامه های او سخن به میان آمده است. در این مقاله، ادب مقاومت یا پایداری در موضوعات ذیل مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است:الف: تبعیدگاه-ب: وطن دوستی-ج: فلسطین-د: قدس-هـ: تعهد ملی -و: لبنان -ز: عراق سرزمین گذشته پر افتخار-ح: فرزندان سنگ-ط: آزادی و مبارزه-ی: سلطه آمریکا
زبان در زبان مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولانا توجه ویژه ای به مساله زبان داشته است. گفته ها و نظرات وی ضمن آنکه مبتنی بر تجربه ای شخصی در حوزه زبان (شاعری) است، شامل اصول کلی و دریافتهای قابل توجهی است که با برخی تحلیلهای فلاسفه و زبانشناسان و پژوهندگان عرصه دین و عرفان، همانندیهایی دارد. مولانا لفظ را برای القای معنی، همیشه و در همه حال نارسا می داند (لفظ در معنی همیشه نارسان)؛ همچون برخی فلاسفه و متفکران امروز. ضمن آنکه او برای زبان کارکردی دو گانه قایل است: یکی کاشف اندیشه و جان و دیگری پرده پوش اسرار و حقایق درون؛ که این نظر متناقض نما ناشی از تجربه های خود مولاناست. مانند هر عارفی او نیز در جستجوی معنی است و از آنجا که معنی مورد نظر عارف چیزی نیست که در زبان بگنجد، در نهایت به سکوت یا گفتار و بیان تمثیلی و غیرمستقیم (من چو لب گویم لب دریا بود) رو می آورد؛ سکوت و خاموشی را هم گاهی ناشی از پر سخنی می داند (من ز بسیاری گفتارم خمش) و گاهی برای پرهیز از افشای راز (تا که در هر گوش ناید این سخن) و حتی گاهی خاموشی را پرده دری می شمارد (و به ترتیب شاعری خود را توجیه می کند: در خموشی گفت ما اظهر شود) و در مقابل گفتار را پرده پوشی می شمارد (عین اظهار سخن پوشیدن است). ناخرسندی مولانا از زبان و بی اعتمادی نسبت به آن باعث شده است که او در نهایت خواهان رسیدن به مرحله ای باشد که به تعبیر خودش «اندرو بی حرف می روید کلام» و نقطه کمال را در این بداند که سالک، گفتن و شنیدن و حتی بودن را از خود سلب و به «او» نسبت دهد (هم بگو تو، هم تو بشنو هم تو باش). عطف توجه مولانا به عرفان عملی نیز باعث شده هر جا از زبان و کم و کیف آن سخن به میان آمده است، سود و زیان و آثار آن را هم مطرح کند (ای زبان هم آتشی هم خرمنی).
نکته هایی درباره تلمیحات «شاهنامه ای» خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی از نظر پشتوانههای فرهنگی از برجستگان تاریخ شعر پارسی است، براین اساس و به سبب اهمیت شاهنامه فردوسی در غنای فرهنگی ـ ادبی متون پس از خود و نیز چند دلیل و انگیزه دیگر، آثار خاقانی از تلمیحات متنوع شاهنامهای آکنده است. در این میان ، اشاراتی وجود دارد که آنها را میتوان "ظرایف و نوادر تلمیحات" نامید و در دو دسته قابل بررسی است: نخست تلمیحاتی که مأخذ داستانی آنها معلوم است و دیگر، اشارههایی که امروز منبعشان شناخته نیست و اصطلاحاً "تلمیحات سرگردان" است. خاقانی از تلمیحات شاهنامهای به منظورهایی چون : تبیین مسائل حکمی، تصویر پردازی، ساختن کنایه و تمثیل، وصف حال خویشتن و گاه خودستایی، توصیف در غزلیات زمینی و سرانجام ستایش ممدوح استفاده میکند. در مدایح وی بسامد تشبیه ممدوح به شخصیتهای شاهنامهای بسیار بیشتر از ترجیح بر آنهاست که احتمالاً نفوذ و چیرگی فرهنگ ایرانی در محیط عمومی زندگی وی یعنی شهر شروان و ایرانگرایی و تمایلات شاهنامهای ممدوحان شاعر و دربارشان در این برخورد معتدل و احترام آمیز با کسان و عناصر شاهنامهای موثر بوده است. بیشترین نمود تلمیحات شاهنامهای در آثار خاقانی به ترتیب در دیوان، منشآت و مثنوی تحفه العراقین است.
نقد: موهبت تخیل (یادداشتی بر رمان «بانوی لیل» اثر محمد بهارلو)
منبع:
رودکی۱۳۸۵ شماره۱۰
حوزههای تخصصی:
سعدی و انواع قصایدش
حوزههای تخصصی:
سعدی شاعر پرآوازة ایران در خلق آثار خود درخشیده است. قصاید وی نیز همچون دیگر آثارش از این ویژگی برخوردار است. اگرچه در قصاید خویش به مدح بزرگانی نام آور پرداخته است، اما به منفعت مادی نظر نداشته و مضمون کلام و محتوای مدایحش هدفی جز هدایت و راهنمایی ممدوحان نیست و از این رو خود را استانیدة حق و حقیقت می داند. بر همین اساس ساختار قصاید سعدی از ویژگی ها و تقسیم بندی هایی برخوردار است که نویسنده کوشیده است تا ضمن تبیین تاریخچه قصیده سرایی و انواع آن به تقسیم بندی قصاید سعدی بپردازد.
دریافت مفهوم جان در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل واژه جان، یکی از رمزهای بزرگ غزلیات شمس، اثرجاودانه مولانا جلال الدین محمد بلخی می پردازد. در این تحلیل با استفاده از کاربردهای گوناگون جان، معانی مختلف آن دریافت، و سیر استعلاعی این مفهوم آشکار می شود. دریافت معانی واژه جان در سه مرحله انجام می شود: مرحله اول: دریافت مفهوم قاموسی جان از طریق رابطه های ترادف، تضاد و با همایی متداعی (مراعات نظیر)، مرحله دوم دریافت مفهوم جان از طریق صفتهای آن و مرحله سوم: دریافت مفهوم جان از طریق صور خیال (تشبیه، استعاره و نماد). نگارندگان از این طریق، واژه جان را در کل دیوان کبیر بررسی، و تلاش کرده اند تا مفاهیم نهفته در ورای این واژه را تصویر و تبیین کنند و نشان دهند که جان چگونه از مرحله کاربرد قاموسی فراتر می رود و سرانجام به مرحله نمادین می رسد و در هر مرحله، چه مفهوم و رگه های معنایی را دربردارد.
فردوسی و هویت شناسی ایرانی در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
بررسی وجه فعل در زبان فارسی برپایة نظریة فضاهای ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی وجه فعل در زبان فارسی اختصاص دارد. در منابع دستور سنتی، فعل را حداقل شامل سه و حداکثر شش وجه دانسته اند. همه این منابع سه وجه اخباری، التزامی و امری را پذیرفته و برخی، وجوه دیگری مانند مصدری، شرطی، وصفی و دعایی را نیز ذکر کرده اند؛ اما در این منابع ذکر نشده است که این دسته بندی برپایه چه اصلی صورت گرفته و ملاک انتخاب وجه فعل در جملات مختلف چیست. در این مقاله دسته بندی جدیدی از وجوه فعل در زبان فارسی ارائه میگردد. این دسته بندی براساس معنای مرکزی «احتمال وقوع» صورت گرفته و برمبنای آن، کاربردهای مختلف وجوه فعل در جملات ساده و مرکب توجیه میشود. این وجه ها براساس نظریه فضاهای ذهنی بررسی می شود و قاعده مندیهای کاربرد وجوه مختلف فعل به دست میآید.
نقس کم کوشی زبانی در پیدایش فارسی محاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به تفاوت مقایسه میان مکتوبات پیشین فارسی با فارسی معیار و فارسی معیار با گفتار محاوره ای امروز، سوال برانگیز و محل مناقشه است. آنچه در این قیاس بیش از هر چیز رخ می نماید، پدیده نسبتا ناشناخته و غیر قابل کنترل تحریکات و تحولات زبان فارسی است. امروزه شکاف بین گونه معیار و گونه محاوره فارسی چنان عمیق شده است که ترمیم آن، اگر ضروری فرض شود، غیر محتمل به نظر می رسد. درک دقیقتر و بهتر زبان محاوره و جایگاه آن در بستر فرایندهای کم کوشانه زبانی و همچنین شناخت محرکهایی که صورت و معنی زبان را در نشیب این دگرگونیها به حرکت وا می دارد، بی تردید در برنامه ریزیهای زبانی از بروز پاره ای خطاها خواهد کاست. در این مقاله اهتمام نویسنده مصروف بیان و طبقه بندی دقیق امیال عامه گویشوران فارسی به کوتاه گرایی و ساده سازی اجزای زبان شده است که از آن تحت عنوان فرایندهای کم کوشانه زبانی یاد می شود و عامل اصلی پیدایش گونه فارسی محاوره به شمار می آید.
نقد ادبی: فره، این نیروی جادویی و آسمانی
حوزههای تخصصی:
تحلیل کهن الگوییِ داستان جایی دیگر از گلی ترقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصاویر کهن الگویی میراث ناخودآگاه فردی و جمعی انسان در طول تاریخ است که در ادبیات از طریق ذهن خلاق و حساس هنرمندان به فعلیت می رسد. این مقاله بر آن است که رمان جایی دیگر اثر گلی ترقی را برمبنای نظریات یونگ بررسی کند.
در این پژوهش، کهن الگوهای خود، آنیما و آنیموس، سفر، پیر خردمند، نقاب، سایه و سرانجام فرایند فردیت و تولد دوباره در داستان تحلیل می شود و مشخص می گردد که پیرنگ و نقش شخصیت های داستان بر پایه نظریات یونگ قابل بررسی است. «جایی دیگر» خود کهن الگوی دیگری است که ترقی داستان را با آن روایت می کند و کهن الگوی مهم رمان محسوب می شود، به این معنا که جای دیگری در روان انسان است که شخص باید طی فرایندی درونی از طریق تولد دوباره به آن دست یابد.
تحلیل روایی رمان الشحاذ (گدا) اثرِ نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو خوانشی است روایت شناختی از رمان الشحاذ (گدا) اثرِ نجیب محفوظ. در این مقاله، اصلی ترین مؤلفه ها و عناصر روایت شناختی این رمان از قبیل: زاویه دید، کانونی سازی، نحوه ارائه گفتار و افکار، عنوان، توصیف، تشبیه، زمان (زمان روایت و آغاز رمان) و مکان در بوته تحلیل روایت شناختی قرار گرفته است. اصلی ترین نتیجه حاصل از این مقاله این است که رمان گدا با برخورداری از روایتی نسبتاً پیچیده و چندآوا در کنار به کارگیری فن های نوین روایت شناختی (در زمان نگارش رمان) نظیر روش آیینه وار و یا شعروارگی روایت، کامل ترین نمونه از رمان های مرحله سوم حیات ادبی نجیب محفوظ است که از آن به عنوان مرحله رئالیسم فلسفی یا نیمه روان شناختی یاد می شود.
طرح داستانی«خسرو و شیرین» و« لیلی و مجنون » نظامی گنجوی با تاکید بر روایت شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادب پارسی، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، علاوه برقالب غزل استفاده از مثنوی نیز رواج دارد. در پایان قرن ششم هجری، نظامی گنجوی نظم داستان های بزمی و غنایی رابه حد اعلای کمال رسانید. با تحلیل ساختاری می توان به تناسب هنری و ظرافت های کلام نظامی پی برد. تجزیه و تحلیل اجزا و عناصر سازنده ی متن داستان، زمینه ی شناخت بیشتر آن را فراهم آورده، نقاط قوت و ضعف آن را می نمایاند. درجستارحاضر به تحلیل ساختاری طرح دو منظومه ی غنایی معروف نظامی: «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» پرداخته ایم. سپس الگوی داستانی این دو منظومه رسم گردیده و برای الگوی داستانی شرقی، نموداری پیشنهاد شده است. این بررسی نشان می دهد که این دو منظومه علی رغم تطبیق ساختارشان با ساختار داستان های کلاسیک غربی(هرمی شکل)، در واقع ساختار اپیزودیک و متقارن دارند که از مظاهر ساختار شرقی است، این دو منظومه از الگوی داستانی « گزینش- سیر و سفر- بازگشت و روایت» پیروی می کنند. همچنین ساختارآنها، بیش ازآنکه داستانی باشد، معنایی است.
نظری بر روند پیدایش نظریه های ترجمه و بررسی سیستم تحریف متن از نظر آنتوان برمن
حوزههای تخصصی:
جهانِ مطلوبِ سعدی در بوستان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نویسنده کوشیده است تا مدینة فاضلهای را که سعدی در آرمان خویش در پی آن بوده، در بوستان جستوجو نماید و با بررسی ویژگیهای آن، سرای سعادت سعدی را به همگان معرفی نماید. آرمان شهری که در آن سعدی، پیوسته از تجربهها و سرگذشتها و روایات گذشتگان یاد نموده و در آن برایش در ورای هر امری، نکتهای و عبرتی نهفته است. بوستانی که جهان حقیقت سعدی است و در آن جز حقگویی و حق شنوی خبری نیست.