فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
خنساء از بزرگترین زنان شاعر ادب عربی است و در زمینهی رثا چنان مشهور است که کمتر شاعر تازی به پای او میرسد. مرثیههای او در سوگ دو برادرش صخر و معاویه حاکی از احساسات زنانه و عاطفهی سرشار او است. خنساء با انتخاب مجموعهای از گوشنوازترین قوافی و مناسبترین اوزان و بهکارگیری صنایع لفظی و معنویای مثل جناس، طباق، سجع، ترصیع، تسمیط و سایر افزایندههای موسیقایی و ایجاد پیوند بین مضمون و موسیقی مرثیههای خود توانسته احساسات زنانه و حزن و اندوه درونی خود را به بهترین وجه به خواننده القا کند. پژوهش حاضر بر آن است که با روش کتابخانهای و استفاده از شیوهی تحلیل ساختار و محتوا، موسیقی اشعار خنساء و پیوند آن با مضمون رثا را که وجه غالب اشعار اوست، مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
صادق چوبک و داستان قفس
حوزههای تخصصی:
این نوشته کوتاه نشانه تلاشی اندک است برای اشارت به لزوم انجام کارسترگ به منظور معرفی گزیده آثار ادب فارسی به دو صورت زبانی فارسی و انگلیسی، با این امید که به همت اشخاص متبحر در زبانهای فارسی و انگلیسی آثار ممتاز نظم و نثر فارسی به زبان انگلیسی ترجمه شود تا مردم دیگر کشورهای جهان با میراث غنی ادب فارسی آشنا شوند. اگر این مهم صورت پذیرد می توان امیدوار بود که در آغاز هزاره سوم کاری بس مهم و متن در جهت فراهم ساختن زمینه های همفکری و همدلی در میان ملل و امم جهان از گذار ادبیات به عمل آمده است. می دانیم که نیاز به تعامل زبانی و تعاملی فکری که در عبارت«جامعه مدنی» تحقق می یابد به عهد باستان می رسد و نیز می دانیم که انسان امروزین از برکت علم و فن آوری سر به آسمان می ساید و رسیده «به جایی که بجز خدا نبیند» اما آوخ همین انسان مفخر زمان، به لحاظ دور ماندن از قافله اخلاق نیک انسانی گاهی از غایت آزمندی و جاه طلبی آنچنان بی رحم و درنده خو می گردد که به خاطر تنگی مجال می گوییم «عرش کبریا به لرزه در می آید» به باور نگارنده، اگر بتوان روح پلید انسان گمراه را تطهیر کرد چاره در استفاده از اکسیر هنر است به راهی که از لحاظ عاطفی منقلب گردد. از مشاهده خوی زشت خویش در آیینه روشن هنر به انتباه رسد و مترنم به این پیام زیبای سعدی «بنی آدم اعضای یکدیگرند»، طرحی نو افکند...
تشخیص در شعر کمال الدین اسماعیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است خلاقیت هنری کمال الدین اسماعیل (ف 635 ق) در حوزة تشخیص که یکی از زیباترین عناصر جمال شناسی شعر است، بررسی شود. نخست تشخیص به دو نوع اجمالی و گسترده تقسیم شده و نوع اجمالی آن از جهت محتوا یعنی اسناد صفات و خصایص انسانی به عناصر طبیعی، انتزاعی و اشیاء بررسی شده و از نظر ساختمان نیز به سه صورت تشخیص فشرده، نیمه فشرده و گسترده تقسیم گردیده است و تشخیصهای فشرده این شاعر که حاصل ترکیبهای اضافی (مضاف و مضاف الیه و موصوف و صفت) است به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان برای نشان دادن قدرت تصویر سازی و مهارت کمال الدین اسماعیل در ایجاد مضامین متعدد، تصویر نرگس که بن مایه بسیاری از تصاویر شعری اوست، درقالب یک هاله تصویری ترسیم شده است.
نگاهی به ادبیات معاصر عرب
حوزههای تخصصی:
کاربرد تصاویر شاعرانه در شعر بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا محمدتقی، متخلص به بهار، شاعر، نویسنده، روزنامه نگار و پژوهشگری است که آثاری به نظم و نثر از خود به یادگار گذاشته. اشعار بهار، ساده، پرشور، گرم و صمیمی است که در آنها، شاعر مضامین شعری خود را همراه با تصاویر شاعرانه زیبایی ارایه کرده. نیروی تصویر آفرینی همیشه نشانه شاخص یک شاعر است. بنابراین، مقاله حاضر به بررسی تصاویر شاعرانه (تشبیه و استعاره)، در شعر بهار اختصاص یافته است. در این مقاله، به شعر و خیال (تصویر) اشاره شده است. تشبیه ها و استعاره های شعر بهار از لحاظ بسامد، موضوع (عناصر تصویر ساز)، فشردگی و گستردگی و نیز از جهت هدف شاعر از آوردن این تصاویر بررسی شده اند و در بخش پایانی مقاله درباره تناسب تصویر با موضوع بحث شده است.
ادبیات کودک ( مروری بر تاریخچه ادبیات کودک و نوجوان در غرب)
حوزههای تخصصی:
تحلیلی صورتگرا از حرکت پرسشواژه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، فرایند حرکت پرسشواژه در زبان فارسی بر پایه اصل جهانی حرکت آلفا مبتنی بر نظریه حاکمیت و مرجع گزینی مورد مطالعه قرار می گیرد. تحلیل این مقاله بر بحث پیرامون حرکت اختیاری پرسشواژه در جمله های پرسشی ساده و دورنه ای یا مرکب در این زبان استوار است.....
تحلیل سبک شعر طالب آملی
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگان برجسته صاحب سبک خاصی هستند که در تاریخ ادبیات به نام آنها ثبت است. در این مقاله سبک شاعر ایرانی، طالب آملی (ف 1036 ه ق) مورد تحلیل قرار گرفته است. سبک طالب در حد وسط دو جریان عمده شعر فارسی عصر صفوی، یعنی شاخه هندوستانی و شاخه ایرانی آن قرار دارد. در این نوشتار مشخصه های سبکی شعر طالب در دو بخش زبان (واژگان و نحو) و بیان (عناصر بلاغی) شناسایی و با ذکر نمونه هایی معرفی شده است.
سرقت ادبی عبدالواسع جبلی از دیوان سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرقت ادبی موضوعی است که از گذشته تا امروز دامنگیر شاعران و نویسندگان بوده و در بین کسانی که توانایی آفرینش اثری درخور و شایسته نداشته اند، رواج داشته است؛ حتی شاعران بزرگ و نام آور نیز گاه مرتکب سرقت ادبی شده اند. در این جستار ضمن نشان دادن شواهد و نمونه ها، سرقت های ادبی عبدالواسع جبلی، شاعر نامی قرن ششم از دیوان سنایی غزنوی، شاعر بزرگ هم دوره او، واکاوی شده است. در این بررسی به این نتیجه رسیده ایم که تمام انواع سرقات و به خصوص""انتحال"" و ""اغاره"" را در دیوان عبدالواسع جبلی می توان دید. وی قطعاتی از شعر سنایی را در بیشتر قالب های ادبی و بخصوص قالب قصیده و غزل، سرقت کرده است.
کاظم تینا: لارنس استرن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاظم تینا از اولین متفاوت نویسان ایرانی است که آثار اولیه او در دهه 1320 و آثار مطرح شده او در این مقاله، در دهه های 1340 و 1350، یعنی تقریباً هم زمان با پیدایش اولین طلایه های پسامدرنیسم در جهان، به چاپ رسید. از آن جا که این آثار در زمان خود بسیار نامانوس و با مدرنیسم رایج در آن زمان متفاوت بودند، مورد توجه قرار نگرفتند و اکنون در معرض خمول و نابودی کامل قرار دارند. در بررسی این آثار، برخی از مهم ترین مؤلفه های پسامدرنیستی، به شیوه ای پیش رس و خودجوش قابل مشاهده است. از جمله این مؤلفه ها می توان عنصر غالب محتوایی پسامدرنیسم، یعنی برجسته شدن محتوای وجودشناسانه، همچنین عدم انسجام و فقدان پیرنگ، آشکار کردن شگردهای ادبی، بیان نظریه در متن، اتصال کوتاه، عدم قطعیت، ابهام، تناقض، آشفتگی زمان و مکان، بینامتنیت، شخصیت های شورش گر و یکیشدن شخصیت های داستانی را نام برد که در چند داستان کوتاه از این نویسنده مورد بررسی قرار گرفته اند و حضور آن ها این داستان ها را درحال گذار از مدرنیسم به پسامدرنیسم نشان می دهد.
زمینه اجتماعی اشعار شاملو و ماغوط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات ناگزیر اجتماعی، عرصه های گوناگون اجتماع از جمله شعر و ادبیات را در بر می گیرد. در آغاز قرن بیستم کشورهای گوناگون دنیا به ویژه کشورهای در حال توسعه نیازهای جدیدی را احساس می کنند. این نیازها در ادبیات منظوم و منثور نیز جلوه گر می گردد. دو کشور ایران و سوریه بعد از جنگ جهانی دوم و تحولات آن دارای مشترکات سیاسی و اجتماعی فراوانی بودند. از این رو دو شاعر، یکی در ایران و دیگری در سوریه از شعر به عنوان سلاحی برای بیان مسایل اجتماعی بهره بردند: شاملو و ماغوط.این هر دو، بهترین قالـب شعری برای بیان مسایل اجتماعی را برگزیدند، یعنی شعر سپید یا قصیده النثر.اشعار شاملو و ماغوط مملو از تصاویر اجتماعی است، حتی بیان احساسات در شعر این دو شاعر بیش از آنکه مبتنی بر عواطف شخصی باشد، برعواطف اجتماعی تکیه دارد. از دیدگاه ادبیات تطبیقی شعر این دو شاعر از ناحیه نگرش فکری، گونه ادبی و سبک نگارش قابل بررسی است .این مقاله ضمن بررسی زمینه های مشترک اجتماعی اشعار این دو شاعر - که خاستگاه اصلی و عمده ادبیات تطبیقی است- به این نتیجه می رسد که عناصر اجتماعی نظیر آزادی، وطن، انسان، مبارزه با استبداد و ظلم ستیزی محور سروده های آنان قرار دارد.
گفتمان در داستان «مسجد مهمان کش» مثنوی با تکیه بر آرای «میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان و گفتمان، دو عنصر مهم زندگی هستند که گاه موجب زایش عناصر دیگری می شوند. از جمله این عناصر، مقولة «قدرت» است که به نوبة خود موجد برخی فرآیندهای دیگر مانند «تهدید»، «مقاومت»، «ملامت» و «وحشت» می شود. مولانا جلاالدین محمد بلخی، شاعر بنام قرن هفتم هجری، توانسته است در خلال اشعار عارفانه، گفتمان های فرهنگی، سیاسی و عقیدتی عصر خود را هنرمندانه و نامحسوس از زبان اشخاص داستان های مثنوی بیان کند. هدف و قلمرو اصلی این تحقیق، بررسی یک نمونه از داستان های مثنوی مولانا از دیدگاه تاریخ گرایی نوین و روشن کردن ویژگی و کارکردهای آن در محدودة تعریف جدیدی است که میشل فوکو - فیلسوف فرانسوی - از آن ارائه می دهد. گفتمان های بحث شده در این جُستار، نشان دهندة تکثر قدرت در متن داستان مورد مطالعه و به تبع آن در زمان مولوی است. زبان نیز مانند ابزار قدرت در روابط شخصیت های داستان و جامعه، عامل اقتدار به شمار می آید. در این میان خرافه پرستی و خرافه بافی، پررنگ ترین گفتمان بوده، رمز اصلی داستان «مسجد مهمان کش» به شمار می آید. بر مبنای گفتمان مورد مطالعه، مولوی در دیاری به سر می برد که غبار تیرگی ها، فضای جامعه را در برگرفته بود. این حکایت رازآمیز، حساسیت مولوی را نسبت به چنین فضایی آشکار کرده است.
تاریخچه ترجمه آثار همینگوی و در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارنست همینگوی (1961-1899) داستان نویسی است که در ایران از زمان حیات خود شناخته شده بود و داستانهایش خوانندگان بسیاری داشت: نخستین کسی که همینگوی را به جامعه ادبی ایران معرفی کرد ابراهیم گلستان بود.....
ترجمه و سیر آن در ایران بعد از اسلام و بررسی نمونه هایی از ترجمه از عربی به فارسی و بر عکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه به معنی یافتن نزدیک ترین و دقیق ترین معادل برای واژگان زبان مبدا و حفظ روش و سیاق گوینده،از دیرباز و در طول تاریخ،پیوسته مورد توجه عام و خاص بوده و از ابزارهای مهم ارتباطی بشر به شمار می رفته است.علاقه مندی انسانها به آگاهی از فرهنگ،ادب واندیشه ملتها و اقوام و انسانهای دیگر و نیازمندی آنها به علوم و فنون دیگر،درکنار اختلاف و تفاوتهای زبانی موجود در جوامع انسانی گوناگون ترجمه را به عنوان یک موج موثر در جریان و سیر تاریخ اندیشه و فرهنگ انسانی نوعی تبادل و داد و ستد اندیشه،مطرح می نماید. شروع رسمی ترجمه درمیان اعراب نیز به روزگار پیامبر اسلام(ص)بر می گردد.حضور مسلمانان غیر عرب درمدینه ،سفرهای تابستانی و زمستانی قریش،تجارت با ایران و روم و ارسال سفرا از جانب پیامبر(ص)به سایر کشورها،نیاز به ترجمه را ملموس تر می سازد. در این مقاله،ضمن ارائه تعریف،اهمیت وسابقه تاریخی ترجمه،به بررسی نمونه هایی از ترجمه رباعیان خیام به عربی،ترجمه گلستان سعدی به صورت نثر مسجع و دوترجمه فارسی از معلقات سبع پرداخته شده و از انواع ترجمه قدیم ،آزاد ،جدی و همسان،سخن به میان آمده است.
بررسی تطبیقی معراجیه های خمسة نظامی با نگاه موردی به سه معراج نامة «کتاب المعراج، معراج النبی و الإسراء و المعراج»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی گنجوی، مثنویسرای بزرگ قرن ششم هجری قمری و یکی از بنیان گذاران ادبیات داستانی منظوم فارسی است. یکی از جذابیتهای مثنویهای نظامی وجود تحمیدیهها، مناجات و معراجیههایی است که در آغاز هر یک از منظومههایش دیده می شود که به دلیل زیبایی و تخیل زائدالوصف آن ها بسیار مورد توجه پیروان او بوده است. مقالة حاضر در پی بررسی تطبیقی معراجیههای خمسة نظامی و سه معراجنامة عربی پیش از او یعنی المعراج قشیری، معراجالنبی ابنعباس و الإسراء و المعراج ابن حجر عسقلانی و سیوطی است که بر این اساس شباهتها و تفاوتها را در ساختار و محتوای آن ها نشان داده است و بدین نتیجه دست یافته که با وجود وجوه افتراق متعدد، نظامی در سرودن معراجیههای خود تحت تأثیر بسیار معراجنامههای مذکور بوده است. برای رسیدن به این برآیند، ابیات معراجیههای نظامی با شواهدی که از معراجنامههای مذکور به دست آمده، در کنار هم قرار گرفته تا بدین گونه میزان شباهتها آشکارتر شود.
مقایسه ماهیت پری در ایران باستان با ماهیت آن در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت پری در منابع و مراجع فارسی، مبهم و درهم آمیخته است. یونانیان، ایرانیان دورة باستان و ایرانیان بعد از اسلام، هرکدام باورهای خاصی در باب پری داشته اند. تداخل این باورها، سبب ابهام ماهیت و مدلول پری در اذهان گردیده است. هدف این نوشتار، به دست دادن تصویری روشن از ماهیت پری است که به درک و فهم بیشتر و صحیح تر از متون ادبی و دینی و تاریخی کمک خواهد کرد. برای این کار، مدلول این واژه از قدیم ترین ایام تا دورة جدید، در منابع مربوط مورد مطالعه قرار گرفته و مدلول و ماهیت آن در دورة باستان و مدلول و ماهیت و معانی حقیقی و مجازی آن در ادبیات فارسی، نشان داده شده است. بر این اساس، «پری» در دورة باستان، موجودی اهریمنی، شرور و دشمن روشنان و مزدیسنان بوده و انواعی داشته است. از دورة باستان و میانه که به ادبیات فارسی رسیده، از موجودی شرور و منفی به موجودی مثبت و نیکوکار تغییر ماهیت داده است. «پری» در ادبیات فارسی، عمدتاً بر «جنّ مسلمان» اطلاق شده که موجودی مؤمن و نیکوکار است. می توان گفت که پری، تنها واژة بدبختی است که خوشبخت شده است، چراکه از تاریکی به روشنایی، از زشتی به زیبایی، از بدکرداری به نیکوکرداری و از یاوری اهریمن به پیروی از یزدان رسیده است. نتیجه اینکه هم آموزه های اسلامی مثبت گرا بوده و هم زبان فارسی، ظرفیت مناسبی را برای گنجاندن اندیشه ها و تصورات نو در قالب واژه های اصیل خود داشته است.
م. امید (مهدی اخوان ثالث) در میانه های یاس و امید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله ناخشنودی های مهدی اخوان ثالث از اوضاع و احوال خویش و جامعه ای است که در آن زندگی می کند؛ نگارنده با مطالعه و بررسی کلیه منظومه ها و مجموعه های شعر وی و بیان مهمترین دلایل این ناخشنودی ها چنین نتیجه گیری می کند که اولا ناامیدی و یاسی که در برخی از اشعار اخوان دیده می شود در حقیقت، خود عامل دیگری دارد که همانا نارضایتی او از وضع خود و وضعیت مردم وطنش است، ثانیا این ناخشنودی و نارضایتی از وضعیت خویش و جامعه به اشکال مختلفی بروز کرده است که اهم آنها عبارتند از:خشم و خروش، نفرت و نفرین یا طنز و لودگی یا دعوت به تلاش و امیدواری یا مرثیه خوانی و حتی افسردگی ها و ناامیدی ها.