فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات غنی فارسی هنوز زمینه های ناگفته بسیاری دارد که شایسته است با دقت و نگرشی تازه تر بحث و بررسی شود. داستان بیت یکی از قالب های داستانی به کار رفته در شعر فارسی او کهن ترین دوره ها تا دوره معاصر است. تا جایی که نویسنده اطلاع داد تا کنون به این مقوله پرداخته نشده است و شایسته است که به عنوان یک قالب داستانی که ویژگی های مستقل دارد، مورد عنایت محققان قرار گیرد. همان گونه که از نامش پیداست، داستان بیت داستان کاملی است که در یک بیت نقل شود و عناصر ضروری و بایسته داستان را داشته باشد. با توجه به این که در یک بیت مجال برای داستان پردازی مفصل نیست باید حداقل هایی که برای داستان شدن یک روایت ضرورت دارند، شناسایی شوند. با توجه به منابع عناصر پیرنگ، شخصیت، عمل، زمان و مکان از شرایط لازم برای پیدایش داستان هستند و هر بیتی که این عناصر را داشته باشد، می تواند داستان بیت به شمار آید. نویسنده 22 بیت که به تنهایی داستان مستقلی را نقل می کنند، به عنوان نمونه از نخستین دوره شعر فارسی تا شعر معاصر استخراج کرده تا هم شخصیت پردازی، عمل، زمان، مکان و فضاسازی در این قالب کوتاه بررسی شده است. داستان بیت از سویی در ایجاز و اختصار شبیه به هایکوهای ژاپنی است و از سوی دیگر از لحاظ مختصرنویسی، ایجاز و پرهیز از توصیف به مکتب مینیمالیسم آمریکایی ماننده است. قالب پیشنهادی این مقاله بیشتر بر اساس ویژگی شکل (form) مشخص و جدا شده است. داستان بیت نقطه اتصال شعر و داستان در کوتاهترین و موجزترین شکلی است که هر دو را برداشته باشد
نگاه تعلیمی اسدی طوسی در کتاب حماسی گرشاسب نامه و برخی از اندیشه های مذهبی و اندرزهای وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کنار انواع ادبی حماسی، غنایی و نمایشی، ادبیات تعلیمی قرار دارد که دارای قدمت زیاد و اهمیت فراوانی است. ادبیات تعلیمی همچون آسمانی نورانی بر دیگر انواع ادبی نور افشانی می کند. شاعران فارسی زبان از قرن چهارم هجری به بعد، نسبت به بیان اندرزها و حکمت ها در شعرشان همت گماشتند که کسایی مروزی و ناصرخسرو از این دسته محسوب می شوند. فردوسی نیز در «شاهنامه» به حکمت ها و مواعظ توجه وافر نشان داده و به تبع وی اسدی طوسی در «گرشاسب نامه» توانسته است آموزه های دینی، اخلاقی، اجتماعی، علم تدبیر منزل و سیاست مدن و... را وارد این متن حماسی کند. در «گرشاسب نامه» میزان حضور اشعار حکمی و اندرزی (ادبیات تعلیمی) برجسته تر از سایر جنبه ها چون حماسه، اسطوره و رزم پهلوانانی مانند گرشاسب و نریمان یا عجایب بر و بحر است. این پژوهش نشان خواهد داد که بعد تعلیمی «گرشاسب نامه» همچون دو جنبه اسطوره ای و حماسی آن مهم است و جای بحث و فحص دارد. همچنین اسدی متاثر از تعالیم دینی و اندرزی اسلام به بیان اندرزهایی روی آورده است که ما آنها را به دست خواهیم داد، هرچند که توجه وی به میراث فرهنگی ایران باستان نیز با توجه به منابع کار او در اندرزهایش نمایان است.
استعاره ، بدن و فرهنگ: مفهوم پردازی دل، جگر و چشم در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیکاف و ترنر ( 1989 ) مسئلة خلاقیت شاعرانه را در کتاب فراترازاستدلالمحضبررسی، و دو ادعای مهم را در این زمینه مطرح کردند: 1. شاعران اغلب استعاره های مفهومی را که در شعر به کار میگیرند، با مردم عامی شریک اند. 2. خلاقیت استعاری در شعر نتیجة به کارگیری و تغییر استادانة این استعاره های مفهومی مشترک بر اثر بهرهگیری شاعران از چهار ابزار مفهومی ترکیب، پرسش، پیچیدهسازی و گسترش است. هدف اصلی این پژوهش، معرفی این شگردها و بررسی قابلیت کاربرد آن ها در تحلیل شناختی پارهای از استعاره های شعری مبتنی بر واژگان اندام های بدنی دل وچشمدر بوستانسعدی است. تحلیل دادهها نشان میدهد سعدی اغلب از استعاره های مفهومی روزمره در شعرش استفاده کرده است. بنابراین، خلاقیت این شاعر می تواند نتیجة بهره گرفتن از ابزارهای نام برده در به کارگیری استادانة استعاره های مشترک باشد. برپایة تحلیل دادهها، سعدی در آفرینش استعاره های بررسیشده بیشتر از ابزار ترکیب و کمتر از ابزار پرسش بهره برده و از ابزارهای پیچیدهسازی و گسترش به طور متوسط استفاده کرده است.
مقایسه نگاه ارداویرافنامه و رساله الغفران در دنیای پس از مرگ (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین نظرتی أرداویراف نامه ورسالة الغفران للآخرة)
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی معراج نامه ها، «سفر» است. مسافران اینگونه سفرهای روحانی درواقع شارحان سفرنامه روح و روان خویشاند؛ چراکه آنان خود باتوجه به ذوق و عقاید خویش، پله های نردبان عروج را طی می کنند.«ویراف» ــ موبد زرتشتی ــ و «ابن قارح» ــ شاعر و نویسنده عرب که البته از طرف ابوالعلا به این سفر فرستاده میشود ــ دو مسافر جهان آخرت هستند و این دو سفرنامه، شرح مشاهدات و چگونگی سفر این دو شخصیت است.در مقاله حاضر، کیفیت و چگونگی دو سفرنامه جهان آخرت بررسی و تحلیل شده است و ضمن بررسی ارداویرافنامه و رساله الغفران، این دو اثر با هم مقایسه تطبیقی شده و اشتراکات و افتراقات آن دو بیان شده است.نگارنده کوشیده است با بیان کردن مشابهات بسیاری که میان این دو اثر وجود دارد، میزان تاثیرگذاری ارداویرافنامه بر رساله الغفران را آشکار کند و این منبع ایرانی ـ زرتشتی را به عنوان اولین معراج نامه ادیان معرفی کند.چکیده عربی: تتناول کتب الرحلات السماویة (معراج نامه) موضوع الرحلة إلی الآخرة حیث یشرح الرحالون إلی هذه الرحلات المعنویة أسفارهم النفسیة والمعنویة لأنهم یسلکون سلالم العروج إلی السماء وفقا لأذواقهم ومعتقداتهم الخاصة.إن «ویراف» ــ شیخ الزرادشتیین ــ و«ابن القارح» ــ الشاعر والکاتب العربی الذی یرسله أبوالعلاء إلی هذه الرحلة ــ یعتبران رحالتین إلی الآخرة کما یعدّ رحلتیهما شرحا لمشاهداتهما وکیفیة رحلتهما.یدرس هذا المقال رحلة أرداویراف نامه ورسالة الغفران دراسة مقارنة مبیّنا مواضع الافتراق والاشتراک بینهما. إذ حاولت الکاتبة کشف اللثام عن تأثر رسالة الغفران بأرداویرافنامه بعد ذکر المشابهات الموجودة بینهما کما تعرّف بأرداویراف نامه الإیرانیة ـ الزرادشتیة بوصفها الرّحلة الأولی بین کتب الرحلات السماویة.
شیخ عبدالحق محدث دهلوی
نقد ترجمه های الهی قمشه ای، فولادوند و خرّمشاهی از قرآن بر اساس تجزیه بر آحاد واژگان (بررسی موردی واژه های ریب، ذبح و خشیة در سورة بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تجزیه بر آحاد واژگان» روشی در معنی شناسی است که واژگان یک متن را تا حدّ ممکن به آحاد و اجزای معنایی سازندة آن تجزیه می کند تا از کنار هم گذاشتن آنها مفهوم دقیق و کامل واژه ها به دست آید. این روش معنایابی می تواند در فهم و توصیف تفاوت ها و مشابهت های معنایی واژه های قریب المعنی بسیار به کار آید. توجّه به آحاد معنایی واژگان و تلاش برای بازسازی آنها در زبان مقصد، می تواند به ارائة ترجمه ای کامل و دقیق از متن مبدأ انجامد. بر این اساس، در مقالة حاضر تلاش شده است با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد انتقادی، از میان واژه های قرآنی سه واژة «ریب»، «ذبح» و «خشیة» در آیات سورة بقره تجزیه به آحاد شده تا معنای کامل آنها مشخّص شود و تفاوت های آنها و واژگانی که نزدیکی معنایی دارند، تبیین گردد. گفتنی است واژة «ریب» دارای آحاد معنایی «تردید، ترس، دل نگرانی و تهمت» است. واژة «ذبح» نیز از مؤلّفه های معنایی «کُشتن» و «سر بریدن» یا «قربانی کردن» برخوردار می باشد. همچنین «ترس به همراه تعظیم» آحاد معنایی «خشیة» را شکل می دهد. این پژوهش بیانگر آن است که آقایان الهی قمشه ای، فولادوند و خرّمشاهی چندان توجّهی به آحاد معنایی واژه های مذکور نداشته اند و از یک سو، معادل های تقریبی، ناقص و مختلف ارائه داده اند و از سوی دیگر، معادل های ایشان معمولاً با دیگر واژه های قریب المعنی تفاوت ندارد.
تصاویر و مفاهیم متناقضنما در شعر صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروز بیشترین بخش آگاهیهای ما از شعر کلاسیک به مسائل فکری و برخی از ظرایف هنری مربوط است که در کتب مربوط به نقد فنی و جمالشناسی شعر مورد تأکید قرارگرفته است. یکی از نکات ظریفی که در ادب فارسی و در شعر عهد صفوی، خصوصاً شعر صائب تبریزی، کمتر به آن پرداخته شده است، بررسی تصاویر و مفاهیم متناقضنما است. مباحث فرا عقلی و عرفانی، بیان عاشقانه، نکته سنجی و خیالپردازی، وصف ذات اقدس الهی، وضع سیاسی و اجتماعی روزگار و فرهنگ عامه، از مهمترین اسباب رواج این شگرد هنری در شعر صائباند. در میان اقسام تصاویر و مفاهیم متناقضنمای شعر او، پارادوکسهای مبتنی بر تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه، بیش از پارادوکسهای معنوی جلوهگر است؛ چرا که میدان هنرنمایی و آشناییزدایی شاعر بیشتر در حوزه لفظ است و متناقضنماها لفظی بهترین وسیله برای تحقق این امر به حساب میآید. این مقاله سعی دارد با بحث درباره عوامل ظهور گسترده این شگرد هنری، به بررسی گونههای متعدد متناقضنما اعم از لفظی و معنوی در شعر صائب بپردازد.
فردوسی و معیار اعتزال او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر تذکره ها و کتب و مقالاتی که در آنها سخنی از فردوسی به میان آمده است، او را با استناد به قول نظامی عروضی، بیشتر به بهانه این بیت از شاهنامه: (به بینندگان آفریننده را/ نبینی مرنجان دو بیننده را) معتزلی معرفی کرده اند.در این مقاله که حاصل مطالعه دقیق سراسر شاهنامه است، تلاش است تا با استناد به کلام خود فردوسی، ثابت شود که او از نظر اصول اعتقادی پیرو دیدگاه اهل سنت (ماتریدیه و اشاعره) بوده است؛ و بحث از رویت در این بیت، بحث از راه های شناخت است و ربطی با مساله رویت در علم کلام ندارد.
بررسی تطبیقی نمودهای خودشکوفایی در مثنوی با روان شناسی انسان گرایانه آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولوی از محبوب ترین و پرطرفدارترین آثار کلاسیک فارسی است که در عصر حاضر در داخل و در خارج از ایران مورد توجه و اقبال عام و خاص قرار گرفته است. شاید بتوان گفت که یکی از این دلایل، توجه خاص مولوی به «انسان» بوده است. مسایل و مفاهیمی که هم اکنون نیز مورد توجه جدی بشر است و شاخه های مختلف علوم انسانی؛ از جمله ادبیات، فلسفه و روان شناسی متاثر از آن است. مولوی انسان گرای معنوی نگر، در لحظاتی که سوار بر مرکب خیال در وادی حقایق حرکت می کند، چشم انداز وسیع و شگفت انگیزی در برابر دیدگانش به نمایش در می آید و در این هنگام، بخش هوشیار وجود او، الگوی جامعی از انسان کامل را در اشعارش ارایه داده است. آبراهام مزلو، روان شناس انسان گرا، از خود شکوفایی و «هنر انسان شدن» سخن گفته است و نقش جامعه را در خود شکوفایی امری کلیدی معرفی کرده است و بر این باور بود، در جوامعی که شخص از مسوولیت پذیری، شناخت مکانیسم های دفاعی، آزمودن شیوه های جدید، سخت کوشی در اجرای تصمیمات و به طور کلی از توجه به فرا انگیزشها برخوردار باشد؛ می تواند به سوی خودشکوفایی پیش رود. در این مقاله، علاوه بر ایجاد ارتباط میان دو علم ادبیات و روان شناسی و قرابت زیاد بین اندیشه های مولوی با اندیشه های روان شناسی انسان گرا، به بررسی تطبیقی شخصیت خودشکوفا در مثنوی معنوی با الگوهای ارایه شده از سوی آبراهام مزلو پرداخته شده است.
بررسی ساختار شناختی مقامات حمیدی و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامه نویسی یکی از پیچیده ترین و متکلف ترین سبک نوشتاریِ فنی و مصنوع بوده که به عنوان یک نوعِ ادبیِ مستقل ، با مقامات بدیع الزمان همدانی پذیرفته شده است. مقامه تحت تاثیر سبک نثر مصنوع به اوج خود رسید و با افول نثر مصنوع، رواج خود را از دست داد. با این همه – به عنوان یک نوع ادبی – برخی از نویسندگان در دوره های بعد تحت تاثیر سبک مقامه نویسی قرار گرفته اند. سعدی در گلستان از جمله کسانی است که اگر چه از مقامات حمیدی تاثیر پذیرفته است ، ولی به هیچ وجه نمی توان او را مقلد قاضی بلخی دانست. گلستان و مقامات حمیدی در برخی از جنبه ها مشترکاتی با هم دارند و این امری طبیعی است . زیرا در آثار روایی رعایت بعضی از اصول حاکم بر این گونه آثار ، فرض و لازم بود. در این پژوهش هر دو اثر گرانقدر مقامات و گلستان از منظر ساختار شناختی مورد بررسی قرار گرفته اند.و عناصراصلی در ساختار داستانها، از قبیل زاویه دید، عنصر شخصیت ، راوی، طرح یا پیرنگ ، زمان و مکان، ملاک و میزان بررسی بوده است.
رباعیات اصیل خیام کدام است؟
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی کتاب: تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام (نوشته احمد تفضلی)
حوزههای تخصصی:
پاسخ به مجله (راهنمای کتاب)
حوزههای تخصصی:
کمینه گرایی در داستان نویسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه کوتاه یا داستانک دردهه های اخیر مورد توجه داستان نویسان فارسی زبان قرار گرفته و در ایران رواج و گسترش یافته است. رواج داستانک نویسی ریشه در گرایش به کیمنه گرایی یا مینی مالیسم در دنیای معاصر دارد که جنبشی در هنر به شمار می رود و بر دو پایه سادگی و ایجاز بنا شده است. نویسندگان این گونه آثار با حذف عناصر غیرضروری، می کوشند اثر ادبی را در کمترین حجم و کوتاهترین شکل عرضه کنند. آنان با استفاده از شگردهایی، از جمله گزینش برشی از لحظه های جذاب زندگی، مقدمه گریزی، استفاده از ارجاعات بین متنی، گزینش کلمه ها، جمله ها و بندهای کوتاه، گنجاندن پایان پرکشش و ... تلاش می کنند داستانهایی ساده و اثرگذار بیافرینند. در این مقاله، ضمن نگاهی به زمینه ها و عوامل گرایش به کمینه گرایی در گذشته و امروز، دیدگاه های منتقدان درباره آن توضیح داده می شود و ویزگی های داستانهای کوتاه کوتاه و شگردهایی که نویسندگان در خلق این گونه آثار به کار می برند، معرفی می شود و برای نمونه، داستانک «شمع ها خاموش نمی شوند» بر اساس مباحث مطرح شده، تجزیه و تحلیل می گردد.