فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ویژگی های زبانی وب نوشت های فارسی از جهت استفاده از سبک خاصی از زبان بررسی خواهد شد. در این بررسی نشان داده می شود که ادامه روند وبلاگ نویسی و گسترش فزایندة آن، به خصوص در بین نسل جوان امروزی و نسل های آتی، و استفاده از نوع خاصی از زبان در این وبلاگ ها ممکن است تأثیرات قابل توجهی در تغییر زبان فارسی، به خصوص نوشتار رسمی، خط زبان فارسی و، از سوی دیگر، جهانی کردن این زبان بگذارد. برای این منظور، نمونه هایی تصادفی از بین هزاران وبلاگ فارسی جمع آوری شد و، پس از طبقه بندی موضوعی آنها، ویژگی های زبانی سبک این وبلاگ ها از دیدگاه زبان شناختی بررسی شد. آنگاه این نتیجه به دست آمد که نوعی سبک زبانی نزدیک به فارسی گفتاری غیررسمی در این وب نوشت ها به چشم می خورد که ویژگی های منحصربه فردی دارد، اما برخی ویژگی های نوشتار رسمی را نیز حفظ کرده است. در پایان، ویژگی های زبانی این سبک بررسی و توصیف شده است.
کلید مثنوی (بخش اول)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی ادبی پسا استعماری
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی مرزبان نامه شرح دکتر خلیل خطیب رهبر
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی برخی از ابهامات یادداشت های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادداشت های شاهنامهیکی از کامل ترین و جامع ترین شرح های شاهنامهاست. جلال خالقی مطلق در این اثر به طور ستوده اطلاعات بایسته ای را ارائه کرده است. این اطلاعات عبارت اند از: گزارش ابیات، توضیح واژه ها، اشاره به ریشه شناسی برخی کلمات، سبب اصالت برخی گزینش ها، بررسی پی درپی بودن ابیات، اشاره به نکات دستوری و جنبه های بلاغی و زیبایی شناختی، توضیح ژرف ساخت های اسطوره ای- آیینی برخی از ابیات. در این جستار پس از واکاوی ابیاتی از شاهنامةویراستة خالقی مطلق و مراجعه به یادداشت های شاهنامهو منابع مرتبط دیگر روشن شد برخی از این نارسایی ها برخاسته از بی توجهی به بافت متن است؛ در نمونه هایی نیز ضبط نادرست یا مغشوش یک واژه یا عبارت به نارسایی و ابهام در بیت می انجامد. گفتنی است گاهی دیدگاه خالقی مطلق دربارة یک بیت درست است؛ اما ساختار بیت به شکلی است که امکان خوانش های دیگر نیز برای خواننده وجود دارد.
نقد و تحلیل مبحث تقدیم و تاخیر در علم معانی (بر اساس بوستان سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به این دلیل که در کتاب های علم معانی، الگویی منظم و مدون از مبحث تقدیم و تاخیر ارائه نمی شود، برقراری ارتباط با این مبحث برای آموزش آن یا نقد و تحلیل آثار؛ به سختی امکان پذیر است. مقاله ی حاضر بر آن است که با استناد به منابع، ترتیب و تغییر جایگاه اجزای جمله را که اساس موضوع تقدیم و تاخیر است؛ اثبات و تعیین کند و در کنار هر مطلب از این بحث، از شواهد بوستان سعدی بهره بگیرد. همچنین این موضوع تبیین می شود که در تقدیم و تاخیر از دو طریق «ساختار و ظاهر کلام و انتقال معانی ثانوی» می توان با مخاطب ارتباط برقرار کرد. مولف با تکیه بر یافته های تازه؛ نتیجه می گیرد که تقدیم یا صدرنشینی مسندالیه، از قابلیت های زبان فارسی است و مشوق مخاطب در شنیدن یا خواندن «مسند یا خبر» کلام است و تقدیم فعل؛ بر سرعت انتقال پیام و شدت هیجان شنونده می افزاید؛ علاوه بر آن؛ اثبات می شود که سعدی به خاطر انگیزه های تعلیمی خود به تقدیم مسندالیه گرایش دارد و گاهی برای سرعت بخشیدن به انتقال پیام؛ از تقدیم فعل استفاده می کند. علاوه بر این؛ جایگاه معانی ثانوی در تقدیم و تاخیر اجزا در بخشی مستقل تبیین می شود. در پایان؛ شکل های تازه ای از تقدیم و تاخیر؛ مثلِ فاصله افتادن بین موصوف و صفت، مضاف و مضاف الیه و عائد و صله، به کمک شواهدی از بوستان سعدی ارائه می شود که می تواند در ذیل مبحث تقدیم و تاخیرِ کتب معانی، جایی پیدا کند.
لحن حماسی در قصاید عنصری
ساختمان اسم
جناس قلب در قصه آشنا احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
ا Anagramme که در فارسی به آن جناس قلب یا تصحیف گفته می شود، کلمه ایست که با جابجایی حروف کلمه ای دیگر ساخته می شود. این شیوه زبانی که در ابتدا در شعر و برای پنهان ساختن اسمی خاص در بیان ابیات یک قطعه شعر و یا برای ساختن اسامی مستعار به کار برده می شود به مرور در ادبیات رواج یافت. چنان که اکنون می توان در متون برخی نویسندگان مدرن از ساختار جناسی سخن به میان آورد. مقاله حاضر بر آن است که در داستان کوتاه احمد محمود، قصه آشنا، به بررسی این ساختار بپردازد و نشان دهد که چگونه تفکر درباره زبان و کارکرد آن می تواند زمانی در مرکز دل مشغولی های نویسنده ای قرار گیرد که شهرتش عموما به خاطر رویکرد به شیوه های بیان واقع گرایانه و اجتماعی آثارش است.
داستان تمثیلی؛ ساختار، تفسیر و چندمعنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی در داستان های تمثیلی، افزون بر بافت معنایی و فهم مخاطب به منزله ویژگی های بیرونی حاکم بر تفسیر، با ویژگی های ساختاری این متون نیز رابطه دارد. هدف مقاله حاضر بررسی نقش ویژگی های ساختاری و روایی داستان تمثیلی در ایجاد تفاسیر متعدد از این متون است. ازآنجاکه تفسیر متن تمثیلی همواره بر یک خط داستانی و براساس کنش های داستانی انجام می گیرد، بررسی چندمعنایی نیز به تعداد خطوط داستانی در داستان های تمثیلی وابسته است. بنابراین، چندمعنایی تمثیل را می توان نتیجه دو فرایند روی دو محور متفاوت دانست: محور هم نشینی و محور جانشینی. در نخستین فرایند، تفاسیر گوناگون با خطوط متعدد داستانی متناظرند. این خطوط داستانی نیز خود نتیجه تعدد پی رفت ها و شخصیت های تمثیل هستند. در دومین فرایند نیز فقط یک خط داستانی و با توجه به بافت های معنایی متعدد می تواند تفاسیر گوناگون از تمثیلی واحد را ارائه دهد. این تقسیم بندی نتایجی نیز در زمینه چندمعنایی نمادهای ادبی می تواند درپی داشته باشد.
منادا نقش دستوری ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش نهادی اسم را دستوریان سنت گرا نشناخته اند. زبانشناسان نیز به غلط آن را مربوط به انتقال تکیه اسم به هجای اول می دانند. در این گفتار ثابت شده است که منادا شدن اسم در فارسی مربوط به آهنگ ندایی است.
در وادی ایمن (ازحقیقت قرآنی تا کارکرد ادبی-عرفانی در شعر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان بعثت حضرت موسی علیه السلام در شعر فارسی به «وادی ایمن» مشهور است. این عبارت ریشه قرآنی دارد؛ اما در قرآن کریم، ترکیبی به صورت «وادی ایمن» نداریم و این عبارت به گونه ای، آفریده ادب فارسی است که از حسن مجاورت واژه وادی و ایمن در آیه 30 قصص، بهره ای شاعرانه برده و عبارت زیبای «وادی ایمن» را پدید آورده است. نام مکان بعثت حضرت موسی علیه السلام در قرآن کریم، وادی مقدس و مبارک طوی است.
این مقاله بر آن است تا پس از ریشه یابی عبارت «وادی ایمن» در قرآن کریم و شرح آیات مربوط به بحث، به جلوه های ادبی عرفانی این عبارت، در شعر بپردازد. وقایعی که در شب بعثت حضرت موسی علیه السلام در «وادی ایمن» پیش آمد؛ از جمله، آتش تجلی، خطاب انی اناالله، خلع نعلین و القای عصا، زمینه ای برای طرح درس های سلوکی است که در این نوشتار، مورد پژوهش قرار گرفته است.
تحلیل نسبت میان جهان درون و جهان برون از دیدگاه مولوی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که عشق، شیرازه اندیشه و نظام معرفتی مولوی را شکل می دهد و ظهور و بروز هر خطاب و اظهاری در آثار مولوی بر پایه عشق بنا نهاده شده است در این جستار، تحلیل ارتباط جهان درون و جهان برون در مثنوی نیز بر مدار نگاه خالق آن درباره عشق صورت می گیرد. این نگاه بر این فرض استوار است که عشق در نظر مولوی، برزخ میان جهان درون و جهان برون است و آنچه آن را در قالب تعبیرات و اصطلاحاتی مانند تناظر آفاق و انفس، شهود و غیب، ظهور و بطون، عین و ذهن، ملک و ملکوت، خاک و افلاک، جسم و روح و ... می خوانند از دیدگاه آفریدگار مثنوی به عشق و جلوه و مظهری از آن وابسته است. بر اساس این نگاه، دوست داشتن و عشق خداوند به شناخته شدن، انگیزه حرکتی ایجادی شده است که به موجب آن، صورت از بی صورتی، متناهی از نامتناهی و ابد از ازل بیرون آمده و شاید بتوان گفت کل آفرینش خلق محقق شده است.
این پژوهش، می کوشد تا جلوه هایی از این باور را در مثنوی مولوی بکاود و آن را تبیین کند. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است که با توجه به عنوان و اقتضائات تحقیق با رهیافت هرمنوتیک بخشهایی از متن مثنوی تاویل و تحلیل شده است.
اجمالا نتیجه پژوهش نشان می دهد ذیل باور عمومی عارفان مبنی بر اینکه انسان آیینه حق و خلیفه خداست در نظر مولوی، عشق در وجود آدمی، بسان برزخی می ماند که اندیشه را به عرصه ظهور و بیان می کشاند. بدین ترتیب می توان عشق را از دیدگاه هستی شناسی همچون آیینه ای دانست که بودهای آن جهانی را در نمودهای این جهانی منعکس می سازد.
تحلیل تعاریف نقیضه
حوزههای تخصصی:
نقضیه و نقیضه گوئی از دیرباز در ادبیات کهن فارسی به دو صورت جد و هزل وجود داشته است. نقیضه گویی در ادب فارسی به نظم محدود نبوده و در نثر هم استفاده می شده است. در ادبیات انگلیسی نزدیک ترین واژه به نقیضه، پارودی می باشد. پارودی در ادبیات اروپا به شکلهای مختلف استفاده شده ولی تعاریف متفاوت معاصر آن، بیانگر نبود تعریفی مورد قبول همگان از این نوع ادبی است. با تاکید بر نظریه گفتگویی باختین و با توجه به دیدگاه های ژنت و بارت، این مقاله تعریفی دیگر از پارودی در ادبیات انگلیس ارائه می کند که می تواند مثالهای بیشتری از استفاده آن را در بر بگیرد. بر این اساس می توان پارودی را چنین تعریف کرد: پارودی تقلید یا تغییر شکل عامدانه محصولی فرهنگی-اجتماعی (شامل انواع متون ادبی و غیر ادبی و گفتار در معنای بسیار گسترده باختینی آن) است که با دیدگاهی دست کم سرگرم کننده، نه لزوماً تمسخرآمیز، موضوع اصلی خود را باز آفرینی می کند.
تحقیقات ایرانی: فالنامه بروج عبید زاکانی
حوزههای تخصصی:
مروری بر هنر پست مدرن
هویّت انسان در پنج گنج نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع تحلیل محتواست که به تحلیل دیدگاه نظامی درباره هویت فردی، اجتماعی و آرمانی انسان در پنج گنج می پردازد. نظامی متفکّری آرمان گراست که شعر را در خدمت رهایی انسان از مدینه جاهله و دست یافتن به مدینه فاضله قرار داده است. پنج گنج، آیینه تمام نمای شخصیّت نظامی است که شاعر در آن غیر از جذبه عشق و زهد، متوجّه جلوه های گوناگون حیثیت و عظمت گوهر انسانی بوده است. او در سیمای قهرمانان قصّه هایش هویّت انسان آرمانی را به تصویر کشیده و از بازنمود واقع نمایانه ویژگی های هویّتی قهرمانان داستان هایش پرهیز کرده و بیشتر یک تیپ از افراد را در نظر گرفته است. تیپی که در معرفی آن ها، با برجسته سازی آرمانی، هر لحظه کمالی به کمالات قبلی آنان می افزاید. در واقع او هر قهرمانی که خلق می کند؛ الگویی تازه، پیش روی انسان ها می گذارد؛ تا از سرنوشت آن ها عبرت بگیرند و به خودسازی بپردازند و در نهایت به کمال انسانی دست یابند. او علاوه بر نشان دادن هویّت فردی انسان ، هویّت اجتماعی و آرمانی(الهی) او را نیز به تصویر کشیده است. در«پنج گنج» انسان کامل گاه هویّت دینی دارد، گاه حکیم است، و گاه انسان عاشقی است که عشق زمینی در او شکلی متعالی تری پیدا می کند، طوری که هویّت عارفانه به او می بخشد.