فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزههای تخصصی:
بهطور کلّی در باب قلمرو و گسترة دین دو دیدگاه عمده وجود دارد:
1. دیدگاه حدّاقلی که دین را محدود به قلمرو خاصّی کرده و از دخالت آن در بسیاری از امور (اجتماعی، سیاسی، فقهی و...) میپرهیزد؛
2. دیدگاه حدّاکثری که دیدگاهی جامعگرایانه در برابر گسترة دین اتّخاذ میکند.
نوشتار حاضر، از نظریة دین حدّاکثری با تأکید بر دیدگاه استاد مطهری دفاع کرده، دیدگاه حدّاقلی را به چالش میکشاند.
مباحثی که در این مقاله بحث و بررسی شده است، عبارتند از: قلمرو پیام پیامبران، جامعیت دین، دین و سیاست، قلمرو فقه و... .
رویکردی تطبیقی به وجود شناسی در فلسفه هایدگر و ملاصدرا
حوزههای تخصصی:
چکیده
وجودشناسی (Ontology) یکی از عمدهترین مباحث فلسفی است که در فلسفه جدید غرب بدان بیمهری شده است. در دوران جدید، مارتین هایدگر برای احیای وجودشناسی تلاش زیادی کرد و مانند ملاصدرا کوشید تا از قلمروی مفهومی وجود فراتر رفته و به عرصه حقیقت عینی وجود نزدیک شود.
از نظر هایدگر شناخت وجود تنها در شناخت دازاین و تحلیل اگزیستانسی مقدور است و ملاصدرا هم راه شناخت وجود را ادارکات حضوری انسان میداند. هر دو فیلسوف در فلسفه وجودی خود، مباحث مهمی درباره انسان، جهان، خدا، حرکت، زمان و لوگوس یا کلام الهی مطرح کردهاند که به اختصار در این مقاله بررسی ومقایسه میشود.
هشیاری
منبع:
علامه ۱۳۸۳ شماره ۳ و ۴
حوزههای تخصصی:
کدام دین؟ کدام زبان دینی؟
حوزههای تخصصی:
چکیده
زبان دین از موضوعات مهم پژوهشی در فلسفه دین بهشمار میآید که یکی از محورهای اساسی آن مسئله شناختاری بودن زبان دین است.
مروری بر مهمترین رویکردهای زبان دینی معاصر در غرب، بررسی زمینههای فکری ـ دینی پیدایش این دیدگاهها، تأمّل در اینکه آیا همین دیدگاهها بر متون دینی اسلامی (قرآن و سنّت معصوم) نیز قابل انطباق است یا نه؟ مورد اهتمام این مقاله است.
عدالت اجتماعی و مسائل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۳
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است که عدالت اجتماعی یا عدالت توزیعی را مورد بحث قرار دهد.
عدالت توزیعی با تئوری عدالت جان رالز، وارد مرحله جدیدی شده است.
مطابق نظر رالز، عدالت یک ارزش ساده در میان ارزشهای دیگر که بر نظم اجتماعی و روابط انسانی اثر میگذارد، نیست. بلکه یک ارزش اجتماعی متعالی و اساسی است.
اهمیت و جایگاه ارزش اجتماعی آن همسان با اهمیت مسأله حقیقت در معرفت انسانی است. همانگونه که اعتبار مشروعیت هر تئوری وگزاره شناختی به واسطه مسأله حقیقت، محک زده میشود مشروعیت و کمال هر ساختار اجتماعی نیز مبتنی بر سازگاری و انطباق آن با اصول عدالت است
تأثیرات فلسفه کلاسیک آلمان و انقلاب فرانسه بر یکدیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۳ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عصر روشن نگری (قرون 17 و 18)
وقایعی که همزمان رخ میدهند، میتوانند از منشأ و عاملی واحد برخوردار باشند. انقلاب عینی فرانسه و انقلاب ذهنی فلسفة کلاسیک آلمان, که دو رویداد مهم سیاسی و فلسفی غرب محسوب میشوند، با یکدیگر تداخل زمانی داشتهاند. این مقاله, اصل قانونگذاری را که محصول جنبش روشنگری در فرانسه و آلمان بوده است، منشأ ظهور دو رویداد فوق میداند. سپس به تأثیرات آندو بر یکدیگر میپردازد و در نهایت, سبب رخ ندادن انقلاب واقعی و عینی در آلمان را بررسی میکند.
پلورالیزم دینی
صور جاودانگى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تساهل در تاریخ اندیشه غرب
حوزههای تخصصی:
زیبایی طبیعی نزد هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هگل زیبایی را تجلی معقول یا صورت عقلی در امر محسوس میداند. زیبایی در دو ساحت طبیعت و هنر متجلی میشود و این هر دو ساحت واجد وجهی محسوس میباشند. اما خود زیبایی امری محسوس نیست بلکه صورتی است معقول. زیبایی تنها برای دیگری یعنی برای ما یعنی برای ذهنی که زیبایی را در مییابد، خلق شده است. به عبارت دیگر زیبایی شیء زیبا در حس آشکار نمیشود بلکه در ملاحظه وحدت اجزاء و اعضای امر زیبا آشکار میشود و این نیز با تفکر امکانپذیر خواهد بود. زیبایی طبیعت در سه مرتبه مورد ادراک ما قرار میگیرد: مرتبه اول مواجهه با زیبایی طبیعی است تنها به صورت هماهنگی درونی در محصولات عینی (مثل بلور طبیعی). در مرتبه دوم زیبایی طبیعی را به عنوان زندگی درونی همراه با تمایزهای ماهوی آن ملاحظه میکنیم. در مرتبة سوم زیبایی را در من خودآگاه ادراک میکنیم. زیبایی طبیعت ناقص است؛ زیرا واقعیت خارجی حداکثر دارای وجود درونی نامتعین و انتزاعی است و برخلاف نفس، وجود آن درونی نیست. به عبارت دیگر زیبایی طبیعت انتزاعی است نه انضمامی. هگل زیبایی انتزاعی را از سه جنبه مورد بررسی قرار میدهد: اول از حیث صورت؛ دوم از حیث وحدت انتزاعی ماده حسی و سوم از جنبه محدودیت وجود فردی بیواسطه.
پیامدهای فلسفی قضایای گودل
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۳ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
زیبایی خدا
معرفت عینی و ذهنی
منبع:
علامه ۱۳۸۳ شماره ۳ و ۴
حوزههای تخصصی: