فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
معیار علم دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۸۷ شماره ۳۳
حوزههای تخصصی:
حقوق یا عرفان ؟
هگل، هیدگر و بنیاد تاریخ
فلسفه سینما
در نسبت اخلاق و دین
کانت و مسوولیت اجتماعی، سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
نقطه آغازین اندیشه ورزی کانت در فلسفه ، نقادی وی به نظریه مهم او در باب آنتی نومی ها باز می گردد. کانت سرچشمه آنتی نومی ها را در گذر از فهم ، به خرد می یابد. نظریه آنتی نومی همواره به مثابه محوری بنیادی در اندیشه های وی مورد توجه قرار می گیرد. با مطالعه آراء و اندیشه های وی در حوزه حیات اجتماعی به خوبی و به روشنی می توان دریافت که تا چه حد آراء فلسفی وی در باب خرد و خرد ورزی و اخلاق که در دو اثر گرانبهای وی یعنی نقد خرد نظری و نقد خرد عملی سامان یافته اند در اندیشه های اجتماعی وی مؤثر واقع شده اند. کانت برای تبیین اندیشه های تربیتی و سیاسی خود بر آن بود تا تفسیری از حیات تاریخی «نوع انسان » ارائه دهد. به این ترتیب صلح را یکی از مسائل مهم جهانی شمرد و صلح جویی ، خودبیداری، عقل نظری، خردورزی، اندیشه ورزی و جامعه مدنی را از اهداف اصولی روشنگری و نیز تربیت دانست.
تمثیل آکویناس و مقایسه آن با کلی مشکک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر متالهانِ چه مسلمان چه مسیحی درپی یافتن راهی بوده اند که در طی آن فهمی هر چند ناقص از خداوند امکان پذیر باشد. فیلسوفان مسلمان محمولات تشکیکی را مطرح کرده اند و قدیس اکویناس برآن است که صفات به نحو تمثیل به خداوند اسناد داده می شود و این حد میانه ای است بین مشترک لفظی و معنوی. این مقاله با رجوع به منابع مختلف، دیدگاه توماس آکویناس درمورد تمثیل را شرح و سپس با دیدگاه رایج در فلسفه اسلامی مقایسه می کند و در پایان آن را مورد نقد و ارزیابی قرار می دهد. خواهیم دید که اصرار بر اندراج تمثیل ذیل مشترک لفظی مشکل را ناگشوده خواهد گذاشت و فهم صفات باز هم امکان ناپذیر خواهد ماند. اما قبول معنای واحد و اذعان به شدت و ضعف هم فرق چندانی میان تمثیل و حمل تشکیکی رایج در فلسفه اسلامی بر جای نخواهد گذاشت.
حقیقت و عدم در نظر مولوی و هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ضمن مطالعات تطبیقی همواره ملاحظه می شود که اکثر افکار و آرای فلاسفه جدید و معاصر، به نحوی پراکنده ولی به صورت روشن در نزد عرفا و بعضی از فلاسفه و دانشمندان ایرانی نیز مطرح شده اند. ملاحظه این امر پربرکت می تواند اعتماد به نفس نسبت به گذشته خویش و امیدواری برای توجه بیشتر به همدلی و همفکری موجود میان غرب و شرق به ارمغان آورد. از این جمله است تعبیری سازنده از «عدم» که در سنت اسلامی آن را جایگاه و خاستگاه آزادی و سازندگی و آفرینش تلقی نموده اند و فیلسوفان پیرو مکتب اصالت وجود خاص انسانی نیز آن را وعاء هر هستی و مرکز ثقل حقیقت دیده اند.از دیدگاه فلاسفه اخیر چنین ادعا شده که حقیقت از لاحقیقت، به مدد کشف و انکشاف انسان، به دست می آید. مقدمه و لازمه این کشف و آفرینش خروج از هستی های فعلی و حرکت به سوی آنچه فعلا «نیست» می باشد. توفیق در این راه همانا نجات از زندان یقین های کاذب و تحجرهای چنبرگونه بوده و توفیق نیل به طرب و ابتهاج دیدار عوامل تازه است. این ابتهاج، حاصل تحقق و ظهور جلوه های گوناگون این حدیث مسرت بار یعنی خلق الله آدم علی صورته است که به نحوی متضمن آزادی نامحدود انسانی در بطن محدودیت ها و الزامات این جهانی می باشد. مقاله حاضر به بررسی رابطه میان حقیقت و عدم در مولوی (به عنوان نماینده سنت اسلامی) و هیدگر (به عنوان یکی از چهره های برجسته مکتب اصالت وجود خاص انسانی) می پردازد.
نگاهی تطبیقی به احکام تحلیلی کانت و قضایای ذاتیة المحمول(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
قضایای تحلیلی در فلسفه غرب، تعاریف گوناگونی دارد. برابر تعریف کانت، قضیهای تحلیلی است که مفهوم موضوع و محمول آن یکی است یا محمول آن در موضوعش مندرج است. این تعریف با تعریف قضایای ذاتیهْْالمحمول (ذاتی باب ایساغوجی)، شباهت زیادی دارد، امّا در تطبیق این دو تعریف بر یکدیگر، چند مشکل اساسی وجود دارد: اول آنکه بحث ذاتیات، در ابتدا با توجه به ماهیات بنا شده است؛ دوّم آنکه ذاتی جزء ذات است، نه تمام ذات؛ سوم اینکه بحث ذاتیات، بیشتر جنبه هستیشناختی دارد. اساساً این بحث برای رفع مشکل تعریف مطرح، شده است. افزون بر این، بحث ذاتیات، تنها در قضایای حملی مطرح شده است. این نوشته نشان خواهد داد این مشکلات در منطق مسلمانان حل شده است. البته امروزه بسیاری از فیلسوفان غرب از تعریف کانت، برگشتهاند؛ یعنی قضایای تحلیلی را تعمیم دادهاند. تعاریف غیر کانتی با قضایای ذاتیهْْالمحمول، تطبیقپذیر نیست، بلکه با تعریف ذاتی باب برهان، بیشتر تناسب دارد.
بررسی و ارزیابی زمینة فلسفی و روش های آموزشی چهار رویکرد تربیت اخلاقی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیالکتیک و معنا
تحلیل معنای سعادت از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله سعادت از مسائل بنیادی اخلاق و فلسفه اخلاق از دیر زمان تاکنون است و مورد توجه اندیشمندان و مکاتب مختلف اخلاقی بوده است. فارابی آن را به دو قسم حقیقی و غیر حقیقی تقسیم می کند و در نگرش او سعادت حقیقی امری بسیط نیست، بلکه مفهوم مرکب است و غایه الغایات، خیر لذاته، خیر مطلق، خیر غایت تام است و لذت آن از نوع لذت معقول و دراز مدت است. اراده به معنای اختیار، قوه ناطقه نظری و فطرت مشترک شرط لازم سعادت هستند نه شرط کافی و تحقق سعادت به برنامه ریزی نیاز دارد و سعادت حقیقی امری مشکک است و بالاترین مرتبه آن قرب وجودی به خداست و همین امر اخیر مؤید تاثر فارابی از متون دینی است.