فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
حکومت و اخلاق
اشکالهای واقعی و ادعایی نظریه سودگرایی
منبع:
ارغنون ۱۳۷۹ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی انسان خودشکوفای مازلو با ویژگیهای انسان در حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
بررسی ویژگی های انسان خودشکوفای مازلو با اوصاف انسان در حکمت متعالیه به طور تطبیقی، دربردارنده اشتراکاتی است که دید مازلو و ملاصدرا را بیش از پیش به هم نزدیک می کند. برخی از جهات اشتراک ملاصدرا و مازلو در مسئله را می توان در طبقه بندی نیازها، اعتقاد به شهود، زاویه نگاه، معناداری زندگی، فارغ بودن از قشر و طبقه، اعتقاد به خود حقیقی، تغییر در ملاک لذت و توجه به استعدادهای ذاتی دانست. همچنین، این تطبیق نشان دهنده تفاوت هایی از جمله اختلاف روش ملاصدرا و مازلو، کل نگری ملاصدرا و جزء نگری مازلو، توجه ویژه ملاصدرا به عوالم برتر و فاصله نقطه اوج انسان در نظر ملاصدرا با انسان خودشکوفا است که ریشه در دیدگاه روان شناسانه مازلو و دیدگاه فلسفی وحدت وجودی حکمت متعالیه ملاصدرا دارد.
فروید و اعتقاد دینی
منبع:
علامه ۱۳۸۱ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
زبان به روایت ایری گاری
آثار جدید درباره معناى زندگى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقایسه آرای شهید صدر و دکتر سروش در مسألة استقراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استقراء، مسألهای است که از زمان ارسطو تاکنون فیلسوفان درباب آن سخن گفتهاند. مشکل اساسی در مسألة استقراء این است که چگونه میتوان با مشاهدة چند مصداق به نظریه یا فرضیة کلی دست یافت. فیلسوفان علم نظرات گوناگون عقل گرایی، تجربه گرایی، حساب احتمالات و غیره را مطرح کردهاند. شهید صدر در کتاب الاسس المنطقیه للاستقراء ضمن نقد دیدگاههای فیلسوفان غرب به ارائة نظریة نوینی پرداخته است. وی در این نظریه، دلیل استقرایی را در مرحلة توالد موضوعی و توالد ذاتی تفسیر کرده و با تقسیم یقین به منطقی، ذاتی و موضوع، و با استمداد از علم اجمالی در علم اصول، یقین در دلیل استقرایی را موجه میسازد.
بررسی جهتداری علوم تجربی از منظر برخی اندیشمندان معاصر؛ آیت الله جوادی آملی، دکتر سروش و حجت الاسلام و المسلمین میرباقری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
را میتوان از مهمترین مبانی معرفت شناسانه در راستای قبول و یا رد مسأله « جهتداری علم » مسأله
دانست و از همین رو موضوعی پر اهمیت به شمار میرود. « علم دینی »
در نوشتار پیش رو، مسأله مذکور از نگاه سه اندیشمند معاصر؛ یعنی آیت الله جوادی آملی، دکتر سروش و
حجت الاسلام و المسلمین میرباقری مورد بررسی قرار گرفته است و سعی شده تا با تکیه بر مبانی و
تصریحات هر یک، نظر ایشان در مسأله جهتداری تبیین شود.
برخی از اندیشمندان مذکور، مبانیای دارند که در نگاه اول با موضوع جهتداری علم سازگار نیست؛ از
جمله استاد جوادی آملی و دکتر سروش قائل به واقع نمایی علم هستند و فهم نسبی را رد میکنند، بر
خلاف آقای میرباقری که تعریف مشهور از علم را نقد و سخن از حضور فاعلی در فرایند فهم به میان
آوردهاند و به نوعی قائل به نسبیت فهم هستند. در ترابط فهم و اختیار نیز استاد جوادی و دکتر سروش
فهم را غیر اختیاری میدانند و در مقابل، حجت الاسلام میرباقری معتقد است فهم بدون اختیار شکل
نمیگیرد.
از این گذشته ظاهرا سایر مبانی این سه شخصیت، بر موضوع جهتداری علوم تجربی موجود صحّه
گذاشته و آن را تایید میکند. از جمله همگی قائل به تاثیر فلسفه در این علوم هستند. همچنین هر سه،
فرضیهها و نظریهها را در علم مؤثر دانسته و از نقش شخصیت عالم و محیط پیرامون او در علم سخن
گفتهاند.
ارسطو، هیوم و اخلاق فضیلت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خود آیینی و اجتماع اخلاقی در فلسفه اجتماعی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اینکه کانت نوشته های قابل توجهی در فلسفه ی سیاسی و اجتماعی دارد، آراء وی در این حوزه عموماً در سایه فلسفه نظری وی و نیز فلسفه ی سیاسی و اجتماعی هگل واقع شده و بنابراین، کمتر مورد توجه جدی قرار گرفته است. اما برای درک اهمیت آراء سیاسی و اجتماعی کانت لازم است آراء او در این زمینه در نسبت با آراء پیشینیان وی خوانده شود. در این مقاله قصد داریم فلسفه ی سیاسی و اجتماعی کانت را در امتداد آراء ژان ژاک روسو و به ویژه مفهوم «اراده ی عام» وی مورد بازخوانی قرار دهیم و نشان دهیم که چگونه کانت در جهت تکمیل و بلوغ فلسفه ی سیاسی و اجتماعی روسو گام برداشت. در اینجا بررسی خواهیم کرد که چگونه کانت با تأثیرپذیری از روسو، نسخه ای بنیادین از «خود آیینی اراده» ارائه داد و قانون گذار بیرونی را به «خودقانونگذاری» تبدیل کرد و با رفع ناهمسازی های فلسفه ی سیاسی و اجتماعی روسو، فصل جدیدی را در فلسفه ی سیاسی و اجتماعی گشود.