فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
تأثیر برنامه ""آموزش والدین و پروراندن مهارت ها"" بر استرس مادران کودکان مبتلا به اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
والدین کودکان مبتلا به اتیسم با چالش های بسیاری روبه رو هستند، که آن ها را در معرض سطوح بالای استرس و دیگر پیامدهای منفی روانی قرار می دهند. مشارکت والدین در برنامه های درمانی کودکان می تواند این آشفتگی ها را کاهش دهد.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه آموزش والدین و پروراندن مهارت ها بر کاهش استرس مادران کودکان پیش دبستانی مبتلا به اتیسم انجام گرفت.
نمونه مورد پژوهش، 21 مادر کودک 3 تا 7 ساله مبتلا به اتیسم هستند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، یازده جلسه آموزش را دریافت کردند. ابزار مورد استفاده این پژوهش، پرسشنامه شاخص استرس والدینی بود که در جلسات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (70 روز) تکمیل گردید. نتایج این پژوهش توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید.
یافته ها نشان دادند که برنامه آموزش والدین و پـرورندان مهارت ها، استرس مادران را در دوره پس آزمون و پیگیری کاهش داده است (05/0p<). این یافته بدین معنا است که برنامه آموزش والدین توانسته است استرس مادران کودکان مبتلا به اتیسم را کاهش دهد.
اختلال دلبستگی در کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به ارتباط عمیق و پایداری گفته می شود که بین یک کودک و مراقبش در سال اول زندگی برقرار می شود، این مسأله به طور عمیقی تمام جنبه های زندگی فرد از قبیل ذهن، جسم، هیجانات، ارتباطات و ارزش ه ای فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. مطالعات مرتبط در این زمینه نشان می دهد که این مقوله نه تنها ، دوره کودکی بلکه کل گستره زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع و چالش های پیش رو در این زمینه، این مقاله بر آن است که با مروری بر پژوهش های انجام شده در زمینه دلبستگی کودکان کم توان ذهنی، آسیب های احتمالی را شناسایی کرد و نظر خانواده ها به ویژه مادران کودکان کم توان ذهنی را به این مهم جلب نماید .
بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری بر پرهیز، وسوسه، عود، و تغییر نگرش معتادین به شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: شیوع روز افزون مصرف ماده محرک شیشه و درمان موثر اعتیاد به این ماده، یکی از دغدغه های اصلی متخصصین این حوزه است.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری بر میزان پرهیز، وسوسه، عود و تغییر نگرش معتادین به شیشه است.
روش: در این طرح شبه آزمایشی، 36 بیمار با تشخیص وابستگی به شیشه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفتند. آزمودنی های هر دو گروه توسط مصاحبه ساخت یافته شخصیت، پرسشنامه نگرش نسبت به مواد، قبل از شروع درمان (مرحله پایه)، جلسه ششم، دوازدهم و 90 روز پس از پایان درمان (پیگیری) مورد ارزیابی قرار گرفتند. از طریق خودسنجی در شروع هر جلسه درمانی دفعات لغزش، وسوسه و پرهیز سنجیده شد. گروه کنترل در این مدت درمان روان شناختی دریافت نکرد. داده ها به کمک آزمون t همبسته، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تحلیل واریانس دو طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تفاوت معنادار بین میانگین ها در کلیه مراحل مداخله و بین مراحل خط پایه و پیگیری مشاهده شد و در آزمون فرضیه ها گروه آزمایشی پرهیز بیشتر، وسوسه و عود کمتر و تغییر نگرش نسبت به ماده محرک شیشه نشان دادند. پس فرضیه های تحقیق تأیید شد.
بحث و نتیجه گیری: میزان پرهیز، وسوسه، لغزش و عود و نگرش مثبت گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل در تمام مراحل مداخله پایین تر بود، پس رویکرد شناختی رفتاری در درمان اعتیاد به شیشه مؤثر است.
مقایسه تأثیر گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی در مدیریت وزن و ارتقای کیفیت زندگی زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی گروه درمانگری مبتنی بر اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی بر کاهش شاخص توده بدنی (BMI) و بهبود کیفیت زندگی در زنان دارای اضافه وزن صورت گرفته است.
روش: بدین منظور از میان زنان داوطلب، 26 نفر براساس معیارهای ورود- خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (گروهدرمانگری با اصلاح سبک زندگی و گروه درمانگری شناختی). آزمودنیهای دو گروه قبل از مداخله و پایان ماههای چهارم و هفتم به گویههای پرسشنامه کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی پاسخ دادند و BMI آنها نیز محاسبه شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نسخه شانزدهم نرمافزار آماری SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: هر دو مداخله اصلاح سبک زندگی و شناختی به کاهش BMI و بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی مرتبط با چاقی میانجامند (05/0>P). اما دو مداخله در اصلاح متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری با هم نداشتند (05/0<P).
نتیجهگیری: نتیجهگیری کلی این است که دو مداخله با اصلاح باورهای مخرب و رفتارهای نارساکنشور افراد درباره غذا خوردن به بهبود کنشوری جسمی و کاهش ناراحتی بدنی همراه با اصلاح شاخصهای اضافه وزن منجر میشوند.
اثربخشی تحریک مکررمغناطیسی از روی جمجمه در بهبودی بالینی و فرآیند کاهش علائم در اختلال افسردگی اساسی عودکننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه در بهبودی بالینی و کاهش علائم بیماران مبتلا به افسردگی اساسی عود کننده انجام گرفت. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی، 32 بیمار افسرده بر مبنای ملاک های چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی و مصاحبه بالینی ساختار یافته، آزمون افسردگی بک انتخاب شدند و به طورتصادفی در دو گروه (کنترل و آزمایش) جای گرفتند. گروه آزمایش 20 جلسه تحت تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه و 12 جلسه تحت رواندرمانی و دارودرمانی، و گروه کنترل فقط تحت رواندرمانی و دارو قرارگرفت. در پایان هر هفته و پس از پایان مداخله از هر دو گروه آزمون بک گرفته شد تا تأثیر مداخلات صورت گرفته بر متغیر وابسته (افسردگی) مشخص شود. داده ها با استفاده از آزمون خی دو و اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل نتایج مقیاس افسردگی بک و مصاحبه بالینی ساختار یافته نشان داد که درمان با تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه اثر معنی داری در بهبودی بالینی دارد و همین طور میانگین پس آزمون در شاخص افسردگی بک در مقایسه با پیش آزمون کاهش یافته، ولی مقدار این کاهش در گروه آزمایش بیشتر بود. و بر اساس روش اندازه گیری مکرر و آزمون کرویت موچلی فرآیند کاهش علائم افسردگی در طی جلسات درمان با تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه معنی دار می باشد و میزان کاهش علائم در طی مراحل درمان در گروه آزمایش به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل است. که این نشان می دهد تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه موجب کاهش بیشتر در علائم افسردگی نسبت به درمان های معمول می شود. و با مقایسه جدول تعقیبی مشخص می گردد که از جلسه دهم درمان تغییرات معنی داری آماری مداخله با TMS آشکار شده و تا انتهای درمان ادامه دارد. نتیجه گیری: تحریک مکرر مغناطیسی از روی جمجمه در درمان مبتلایان به افسردگی عودکننده مؤثراست، و می تواند به عنوان درمان ترکیبی در افسردگی مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر آموزش مهارت های حل مسئله بر شدت افسردگی بر حسب آزمون بک در زناندر دوره ی پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعهای حاضر با هدف تاثیر آموزش مهارتهای حل مسئله بر شدت افسردگی زنان در دورهی پس از زایمان انجام شد.
روشکار: این کارآزمایی بالینی طی دی 1388 تا خرداد 1389 روی 54 زن در دورهی پس از زایمان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی مناطق دو و سه مشهد صورت گرفت. با داشتن معیارهای ورود به پژوهش، کسب نمرهی 10 و بالاتر از مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبورگ و نمرهی 28- 14 از پرسشنامهی افسردگی بک و تایید افسردگی توسط روانشناس بالینی، زنان به طور تصادفی به دو گروه آزمون (26 نفر) و شاهد (28 نفر) تقسیم شدند. در گروه آزمون، مهارتهای حل مسئله طی 6 جلسهی هفتگی (هر جلسه به مدت 50- 45 دقیقه) آموزش داده شد. در هر دو گروه، پرسشنامهی افسردگی بک مجددا در هفتهی 9 بعد از زایمان تکمیل گردید. تحلیل آماری با استفاده از آزمونهای تی مستقل و تی زوج در نرمافزار SPSS ویرایش 14 صورت گرفت.
یافتهها: شدت افسردگی بر حسب آزمون بک در 9 هفته پس از زایمان بین دو گروه اختلاف معنیداری داشت (00001/0>P). همچنین اختلاف میانگین شدت افسردگی بر حسب آزمون بک دو گروه، در ابتدای پژوهش و 9 هفته پس از زایمان تفاوت معنیداری نشان داد (00001/0>P). کاهش شدت افسردگی بر حسب آزمون بک در گروه حل مسئله 6/77 درصد و در گروه شاهد 5/23 درصد بود.
نتیجهگیری: آموزش مهارتهای حل مسئله روشی موثر در کاهش شدت افسردگی پس از زایمان است. پیشنهاد میگردد که این روش به عنوان یکی از راهکارهای بهداشت روان در مراکز بهداشتی به کار رود.
وظایف والدین کودکان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری یکی از مهارت های اساسی و پایه ای زندگی است که هم به زندگی رونق و دوام می بخشد و هم زندگی است که ضرورت یادگیری را به وجود می آورد. در دنیا شخص یا موجودی را نمی توان یافت که از ابتدایی ترین تا پیچیده ترین و تخصصی ترین رفتارها و عملکردهای فردی و اجتماعی خود را مدیون یادگیری نباشد. هر چه میزان یادگیری بیشتر و عمیق تر باشد در بهبود شرایط زندگی نقش مؤثرتری بازی می کند. با توجه به اهمیت موضوع یادگیری، در این مقاله ، به شرایط موثر و مهم در یادگیری و برخی از وظایف والدین کودکان دارای اختلال یادگیری، درمان مشکلات یادگیری و جنبه های پیشگیری از آن اشاره شده است.
اثربخشی معنادرمانی گروهی برروی افسردگی و رضایت زناشویی زنان مبتلابه تعارضات زناشویی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعارضات زناشویی اثرات مخربی بر روی سلامت روانی و جسمانی اعضای خانواده دارد و پژوهش به طور پایداری نشان داده است، که افسردگی با سطوح افزایش یافته رنج های ناشی از تعارضات زناشویی همبسته است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی معنادرمانی گروهی بر روی افسردگی و رضایت زناشویی زنان مبتلابه تعارضات زناشویی انجام شده است. به همین منظور تعداد 30 نفر از افراد مبتلا به تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره و روانشناسی پاسارگاد شهرستان رشت، دردوگروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل). پرسشنامه افسردگی بک و رضایت زناشویی انریچ مورد استفاده قرار گرفت. گروه آزمایش تحت 8 جلسه معنادرمانی گروهی قرارگرفت و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت ننمود. نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که معنادرمانی گروهی باعث کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زنان مبتلا به تعارضات زناشویی شده است
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر اختلالات خواب بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات خواب، یکی از علایم شایع بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر است. هدف از انجام این پژوهش، تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر اختلالات خواب بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود.
مواد و روش ها: طرح پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون بوده است. به منظور انتخاب نمونه، 52 نفر از بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر (با تشخیص پزشک متخصص و بر اساس ملاک های Rome II) انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (26 نفر) و شاهد (26 نفر) قرار گرفتند. رفتار درمانی دیالکتیک، طی هشت جلسه هفتگی و بر اساس راهنمای درمانی Mushain در کلینیک خصوصی ویژه بیماران گوارشی انجام شد و پرسش نامه های اختلال خواب و استرس در دو مرحله پیش آزمون- پس آزمون تکمیل شد.
یافته ها: بین میانگین نمرات مشکل در شروع خواب و استرس گروه آزمایش و گروه شاهد تفاوت معنی داری وجود داشت (005/0 > P)، ولی در نمرات تداوم خواب و بیداری از خواب تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: رفتار درمانی دیالکتیک می تواند به عنوان یک روان درمانی انتخابی و مؤثر، در کاهش اختلالات شروع خواب و استرس بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر استفاده شود.