فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
اعتیاد نوعی بیماری است که با عودهای مکرر مشخص می شود. همان قدر که شناسایی عوامل مؤثر در اعتیاد و استفاده از آن ها در درمان ضرورت دارد، شناسایی عوامل مؤثر در عود دارای اهمیت است. هدف از این مطالعه بررسی نقش پیش بینی کننده افکار خودکار، راهبردهای مقابله و نوروزخویی در عود بود. روش: به این منظور 100 آزمودنی از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب و پرسشنامه های مربوط یه متغیرهای مورد مطالعه در اختیار آن ها قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد تنها عامل پیش بینی کننده معنادار در تعداد دفعات عود، نوروزخویی بود و میان انواع سبک های مقابله و افکار خودکار با عود و تعداد دفعات آن ارتباطی مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که نوروزخویی بیشترین ارتباط را با تعداد دفعات عود دارد و لذا اعمال مداخله مناسب بر نوروزخویی می بایست تعداد دفعات عود را کاهش دهد.
مقایسه نیم رخ حافظه کودکان عادی با کودکان دچار ناتوانی های یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مقایسه حافظه کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی، و روخوانی با کودکان عادی پایه چهارم ابتدایی شهر اصفهان.
روش: از بین دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی در سال تحصیلی 86-1385، چهار گروه 15 نفری (15 دانشآموز عادی، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در املا، 15 دانشآموز دچار ناتوانی در ریاضی و 15 دانشآموز دچار ناتوانی در روخوانی) به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازهگیری حافظه آزمودنیها، خردهآزمون حافظه آزمون هوش وکسلر به صورت انفردی اجرا شد. نتایج به روش تحلیل واریانس و آزمون توکی تحلیل شد.
یافتهها: این پژوهش نشان داد که بین نیمرخ حافظه کودکان عادی و کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری در املا، ریاضی و روخوانی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: حافظه دانشآموزان دچار ناتوانیهای یادگیری مشکل جدی دارد و دانشآموزان دچار ناتوانی یادگیری املا نسبت به دو گروه دیگر حافظه ضعیفتری دارند.
بررسی تأثیر حرکات ریتمیک یوگا بر تعاملات اجتماعی کودکان کم توان ذهنی (پسر) مقطع ابتدایی شهر سنگان- خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط مهارت های حرکتی با سایر جنبه های شخصیت از قبیل خود پنداری، رفتار اجتماعی و...، لزوم پرداختن به مهارت ها و فعالیت های حرکتی را به عنوان یک ضرورت در روان شناسی مطرح می کند. مطالعه و تحقیق در حیطة مهارت های اجتماعی، برای افراد با نیازهای ویژه سودمند است. مسئولان با شناخت و آگاهی از این مهارت ها و تأثیرگذاری آن بر رفتار و فعالیت های تحصیلی و شغلی، به ضرورت اقدامات پشتیبانی کننده در این زمینه واقف می شوند و با ایجاد امکانات مناسب، زمینه را برای پیشرفت افراد مهیا می سازند. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر حرکات ریتمیک یوگا بر تعاملات اجتماعی کودکان کم توان ذهنی پرداخته است. به این منظور 12 نفر دانش آموز کم توان ذهنی، 6 نفر در گروه کنترل و 6 نفر در گروه آزمایش، به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. این گروه در ردة سنی 7 تا 10 سال و با بهرة هوشی 75 تا 85 مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامة رشد اجتماعی وایلند استفاده شده است. در این مطالعه، بهبودی معنی دار از نظر آماری در تمامی آبعاد 8 گانة مربوط به سنجش سلامت مهارت های اجتماعی موجود در پرسشنامة وایلند ملاحظه گردید.
اختلال های شخصیت
رابطه سبک های والدینی با استعداد اعتیاد در فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر نوع سبک والدینی در پیش بینی میزان استعداد اعتیاد فرزندان است. به این منظور پژوهش حاضر قصد دارد بررسی کند، آیا سبک های والدینی مختلف به شکل دهی استعداد متفاوت برای اعتیاد در فرزندان می انجامد؟ شرکت کنندگان در پژوهش 304 نفر از دانشجویان دختر و پسر مجرد دانشگاه آزاد اسلامی خوی بودند که دامنه سنی بین 19 تا 26 سال داشتند و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.
ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استعداد اعتیاد- ویراست دانشجویان ASQ-SV و پرسشنامه سبک های والدینی PSQ بود. داده های حاصل از شرکت کنندگان در پژوهش به وسیله رگرسیون چندمتغیری و ضریب همبستگی تفکیکی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند، سبک والدینی مقتدر پدر و مادر رابطه منفی و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد و پیش بینی کننده معکوس و معنا دار آن است. سبک والدینی مستبد پدر و مادر رابطه مثبت و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد و پیش بینی کننده مستقیم و معنا دار آن است. سبک والدینی بی اعتنای پدر و مادر رابطه مثبت و معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان دارد. سبک والدینی بی اعتنای مادر پیش بینی کننده مستقیم و معنا دار آن است اما سبک والدینی بی اعتنای پدر پیش بینی کننده معنا دار آن نیست. سبک والدینی آزادگذار پدر و مادر رابطه معنا داری با استعداد اعتیاد فرزندان ندارد. پژوهش حاضر سبک والدینی مقتدر را به عنوان کارآمدترین سبک از نظر کاهش استعداد اعتیاد و سبک های والدینی بی اعتنا و مستبد را به عنوان سبک های ناکارآمد از نظر افزایش استعداد اعتیاد در فرزندان معرفی می نماید و آموزش به والدین را در این زمینه جزء اهداف اصلی برنامه های کاهش تقاضای مصرف مواد می داند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
اثربخشی برنامه آموزشی رفتارهای سالم در نگرش دانشجویان نسبت به سوء مصرف مواد مخدر و کاهش آسیب پذیری نسبت به اعتیاد
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی رفتارهای سالم در نگرش دانشجویان نسبت به سوء مصرف مواد مخدر وکاهش آسیب پذیری نسبت به اعتیاد انجام شد. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. از میان جامعه آماری که دانشجویان ساکن در خوابگاههاى دانشگاه شهیدبهشتی در سال تحصیلی 1389-1388 بودند، تعداد 60 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. مقیاس های نگرش نسبت به سو ء مصرف مواد و آسیب پذیری نسبت به اعتیاد برای ارزیابی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه در نمره کلی نگرش و حیطه هاى شناختی، عاطفی، رفتاری و عمومی نسبت به مواد مخدر و خرده مقیاس های آزمون اعتیادپذیری وجود دارد. نتیجه گیری: آموزش رفتارهای سالم موجب تقویت نگرش منفی نسبت به سوء مصرف مواد و کاهش سطح اعتیادپذیری می شود.
مقایسة اثرات نوع تمرین بر عملکرد و یادگیری برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر روش های مختلف تمرین بر یادگیری و انتقال برنامة حرکتی تعمیم یافته و پارامتر زمان در یک تکلیف زنجیره ای انجام گرفت. به منظور اجرای این طرح، 80 آزمودنی داوطلب مرد (با دامنة سنی 23-19 سال) به طور تصادفی در چهار گروه تمرینی قالبی، تصادفی و ترکیبی (قالبی – تصادفی و تصادفی – قالبی) قرار گرفتند. آزمایش شامل اجرای تکالیف زنجیره ای با برنامة حرکتی تعمیم یافتة متفاوت (تغییر ابعاد فضایی) و پارامتر زمان متغیر بود. آزمودنی ها پس از آشنایی با آزمون و انجام 108 کوشش، براساس گروه تمرینی، در آزمون های یادداری و انتقال شرکت کردند. پس از مراحل مختلف آزمایش، مقدار خطای زمان بندی نسبی (شاخص کارایی برنامة حرکتی تعمیم یافته) و خطای زمان بندی مطلق (شاخص دقت و کارایی پارامتر) محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام گرفت. نتایج اختلاف معنی داری (05/0 ? P). را بین روش های مختلف تمرین در مرحلة اکتساب نشان داد، ولی در مراحل یادداری و انتقال، با وجود برتری نسبی طرح های تمرینی ترکیبی بر مقدار خطاهای زمان بندی نسبی و مطلق، تفاوت بین گروه های تمرینی معنی دار نبود. بنابراین نتایج تحقیق با اثر تداخل زمینه ای و نظریة شی و کهل و ایندرمیل (1990)، لندین و هبرت (1997) و لی و سیمون (2004) مبنی بر سودمندی طرح تمرین ترکیبی بر یادگیری مغایر است.
بررسی کارکردهای اجرایی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی کارکردهای اجرایی بیماران دوقطبی و تاثیر زمان در آنها.
روش: 99 آزمودنی از طریق نمونه گیری غیرتصادفی در دست رس انتخاب و در سه گروه مزمن دوقطبی (33=n)، دوره نخست دوقطبی (33=n) و گروه شاهد (33=n) قرار داده شدند. عملکرد مداوم، خرده مقیاس فراخنای ارقام، رنگ- واژه استروپ و دسته بندی کارت های ویسکانسین ارزیابی شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که گروه های دوقطبی نسبت به گروه شاهد، به طور قابل ملاحظه ای دچار اختلال هستند، اما بین بیماران مزمن و دوره نخست دوقطبی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر عدم تاثیر زمان در عملکرد اجرایی بیماران دوقطبی است.
تاثیر گروه درمانی با تلفیق دو تکنیک صندلی داغ و مرور زندگی نامه بر کاهش خشم نوجوانان پسر مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در تاریخچه زندگی مبتلایان به اختلال سلوک، سابقه رویارویی با تجارب آسیب زای متعدد و انحلال نایافته گزارش شده است که در شکل گیری مشکلات مربوط به خشم در این افراد نقش چشمگیری دارد. بر این اساس مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر تلفیق دو تکنیک صندلی داغ و مرور زندگی نامه در قالب گروه درمانی، بر کاهش خشم نوجوانان پسر مبتلا به اختلال سلوک ساکن در کانون اصلاح و تربیت تهران انجام گردید.
روش: تعداد 19 نفر از نوجوانانی که بر اساس نمره مقیاس مشکلات سلوک پرسشنامه خود گزارش دهی نوجوانان (YSR) مبتلا به اختلال سلوک تشخیص داده شده بودند به تصادف در سه گروه آزمایشی (شش نفر)، کنترل بحث آزاد (دارو نما) (هفت نفر) و کنترل بدون دریافت مداخله (شش نفر)، قرار گرفتند. پرسشنامه حالت هیجانی و صفت شخصیتی خشم اسپیلبرگر (STAXI-2) برای سنجش مؤلفه های خشم در پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. اعضای گروه آزمایشی در 11 جلسه گروه درمانی با استفاده از دو تکنیک مرور زندگی نامه و صندلی داغ، شرکت نمودند. داده ها با استفاده از آزمون های کراسکال- والیس و U مان ویتنی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه نتایج پس آزمون سه گروه، تفاوت معنادار را در مقیاس های کنترل برون ریزی خشم و شاخص بیان خشم نشان داد، در حالیکه در مقیاس های حالت و صفت خشم تفاوت معناداری بین سه گروه مشاهده نگردید. نتایج مقایسه دو به دوی گروه ها با استفاده از آزمون U مان ویتنی نشان داد در متغیرهایی که تفاوت معنادار در بین سه گروه وجود داشت، این تفاوت بین گروه های آزمایشی و بحث آزاد و نیز گروه های آزمایشی و بدون دریافت مداخله معنادار بود اما تفاوت معناداری بین گروه های بحث آزاد و بدون دریافت مداخله مشاهده نشد.
نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد این شیوه گروه درمانی در کاهش مشکلات خشم از بی درمانی و پلاسیبو نتایج بهتری به بار می آورد.
افسردگی در نوجوانان
مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی بین بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی در اختلال اضطراب فراگیر نقش بسزایی ایفا می کنند و به ایجاد، تداوم و تشدید علائم این اختلال منجر می شوند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه این مولفه های شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی بود. در این راستا، تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و 30 نفر از افراد عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، سپس پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، پرسشنامه چرا نگرانی و پرسشنامه ی جهت-گیری منفی به مشکل اجرا شد. نتایج نشان داد بین گروه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی در مولفه های جهت گیری منفی به مشکل (13/19F=0001/0P<) و عدم تحمل بلاتکلیفی (88/23F= ، 0001/0P<) تفاوت معنادار وجود دارد. تلویحات عملی و نظری یافته ها در قسمت نتیجه گیری مورد بحث واقع شده است.
افسردگی در نوجوانان
الگوی مصرف مواد در معتادان گمنام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسائی الگوی مصرف مواد در جامعه و همه گیر شناسی آن از مهمترین اقدامات لازم جهت ارزیابی، پیگیری و کنترل مصرف این مواد محسوب می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی سوء مصرف داروها و روشهای مصرف آنها در گروه معتادان گمنام می باشد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی– تحلیلی، به روش تمام شمار، 300 نفر از معتادان مراجعه کننده به یک مرکز درمانی معتادان گمنام شهر تهران (که به صورت در دسترس انتخاب شده بود) شرکت کرده و اطلاعات لازم شامل مشخصات دموگرافیک افراد، وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنان و نوع و نحوه مصرف مواد، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از آنان اخذ و دادههای حاصل با استفاده از آزمون مجذور خی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: ۸۰ درصد از جمعیت معتادان گمنام را مردان و حدود 2/65% از این جمعیت را افراد دارای سنین کمتر از 40 سال تشکیل میدادند. بیش از دو سوم افراد مورد مطالعه دارای مشاغل آزاد بوده و 2/21 درصد از آنان بیکار بودند. 32% از بیماران واجد تحصیلات دانشگاهی و شایعترین مواد مصرفی در افراد مورد مطالعه به ترتیب شامل تریاک (88%)، سیگار (7/76%) و الکل (63%) بوده و 34% افراد مواد را از طریق تزریق مصرف می نمودند. مصرف الکل ، حشیش ، کوکائین و اکستازی به طور معناداری در گروه کمتر از 40 سال بیشتر از افراد مسن تر بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که روند مصرف مواد در قشر جوان و تحصیل کرده در حال افزایش است. الگوی مصرف در جوانان بیشتر به سمت مواد روانگردان از قبیل کوکائین، حشیش و اکستازی می باشد.