فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
اثربخشی پیشگیری ازعود بر پایه ذهن آگاهی در درمان وابستگی به مواد افیونی وسلامت روانی
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی روان درمانی پیشگیری از عود، بر پایه ذهن آگاهی در درمان وابستگی به مواد افیونی و سلامت روانی هدف اصلی این پژوهش بود.
روش: در یک طرح آزمایشی، 90 بیمار مرد با تشخیص وابستگی به مواد افیونی بر پایه معیارهای DSM-IV پس از دوره سم زدایی انتخاب و بر حسب تصادف در دو گروه آزمایشی) رفتار درمانی شناختیِ و پیشگیری از عود بر پایه ذهن آگاهی( و یک گروه گواه جای داده شدند. گروه های آزمایشی در طی 12 جلسه دو ساعته، به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفتند. آزمودنی ها به کمک مصاحبه ساختار یافته و پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی ((GHQ-28، پیش از آغاز درمان، جلسه دوازدهم و پایان مرحله پی گیری 4 ماهه، پس از درمان گروهی ارزیابی شدند. گروه گواه بدون هیچ درمان گروهی، تنها داروی نالترکسون دریافت کردند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری و آزمون خی دو تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش پیشگیری از عود گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی و رفتاردرمانی شناختی، در کاهش میزان عود (01/0p< )، افزایش اطاعت درمانی و مدت باقی ماندن در درمان (0001/0p< )، کاهش علایم جسمانی، اضطراب، بهبود کارکرد اجتماعی، از نالترکسون مؤثرتر است. روش پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی از نظر کاهش میزان عود، افزایش میزان اطاعت درمانی، کارکرد اجتماعی از رفتار درمانی شناختی و نالترسکون به تنهایی موثرتر بود (01/0p< ).
بررسی و مقایسه اختلالات روانی سالمندان ساکن در خانه و سالمندان ساکن در سرای سالمندان در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
عملکرد گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت و منفی در آزمون نوروسایکولوژیک بندر گشتالت و همبستگی آن با عملکرد در آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین (WCST)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت و منفی در آزمون بندر گشتالت و همبستگی بین نمرات آن با عملکرد در ویسکانسین انجام شد. برای این منظور 32 نفر از بیماران بستری در بیمارستان رازی تبریز که توسط روانشناس و روان پزشک بیمارستان بر اساس ملاک های تشخیصی DSM-VI-TR تشخیص اسکیزوفرن یافته بودند انتخاب شدند. مقیاس های اندازه گیری علایم منفی (SANS) و علایم مثبت (SAPS) اجرا شدند و از کل این نمونه پژوهشی 14 نفر دارای علایم منفی و 18 نفر دارای علایم مثبت بودند. آزمون های بندر و ویسکانسین بر روی آزمودنی ها اجرا و به ترتیب نتایج آزمون بندر بر اساس 15 ملاک هین و آزمون ویسکانسین بر اساس 5 ملاک نمره گذاری شدند. بر اساس نمرات به دست آمده، میانگین هر یک از ملاک ها برای هر یک از گروه ها محاسبه شد. این نتایج نشان دادند که چهار خطای رایج برای بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت به ترتیب درجاماندگی، تحریف، چرخش و همپوشی و برای بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی درجاماندگی، چرخش، تحریف و جداسازی بودند. نتایج حاصل از آزمون t مقایسه میانگین ها برای گروه های مستقل نشان دادند که تنها در دو ملاک چرخش (p<0.005) و کوتاه سازی (p<0.05) بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی خطاهای بیشتری در این دو ملاک داشتند. هم چنین نتایج آزمون معنی داری همبستگی بین نمرات بندر و ویسکانسین نشان دادند که فقط همبستگی مقیاس های درجاماندگی در بندر و مجموع درجاماندگی در ویسکانسین (p<0.05) و همبستگی مقیاس های عینی کردن در بندر و مدت زمان لازم برای رسیدن به اولین قاعده در ویسکانسین (p<0.01) معنی دار بودند.
اثر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی افراد افسرده (غیربالینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش کیفیت زندگی در افراد افسرده غیربیمار است.
روش: در این پژوهش، از روش نیمه آزمایشی آزمون- بازآزمون برای دو گروه آزمایشی و شاهد استفاده شد. بدین منظور از میان تقریباً یک هزار نفر دانشجوی ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، 150 نفر به طور تصادفی و از بین این افراد به حکم قرعه 30 دانشجویی که نمراتشان در آزمون افسردگی بک 15 و بالاتر بود، انتخاب و سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایشی طی هشت جلسه هفتگی 5/1 تا 2 ساعته تحت آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت. گروه شاهد هیچ گونه آموزش درمانی دریافت نکرد. آزمودنی های دو گروه پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه افسردگی بک را در دو نوبت (پیش از درمان و پس از درمان) تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون همبستگی پیرسون، و برای بررسی اثر درمان از آزمون t مستقل استفاده شد.
نتایج: یافته ها نشان می دهند که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، کیفیت زندگی را افزایش و افسردگی را کاهش می دهد.
جمع بندی: به نظر می رسد تمرین های شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با افزایش آگاهی افراد از لحظه حال از طریق فنونی مثل توجه به تنفس و بدن، و توجه دادن آگاهی به اینجا و اکنون، بر نظام شناختی و پردازش اطلاعات اثر می گذارد. لذا با توجه به مؤثر واقع شدن این نوع آموزش و با در نظر گرفتن سودمندی های این روش در زمینه درمان افسردگی و افزایش کیفیت زندگی، استفاده گسترده از آن توصیه می شود.
رابطه بین انسجام فضایی- زمانی با علایم مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: تحقیقات روانشناختی و عصبروانشناختی جدید نشان میدهند که بهمنظور درک و شناخت ماهیت اختلال اسکیزوفرنیا تمرکز بر نشانگان و ابعاد و علایم خاص این اختلال، مفیدتر از تمرکز بر زیرمجموعههای این اختلال در نظامهای طبقهبندی است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین انسجام فضایی- زمانی با علایم مثبت و منفی در اختلال اسکیزوفرنیا بوده است.
روش: گروه نمونه شامل 50 بیمار مبتلا به اختلال اسکیزوفرنیا بودند که به وسیله آزمایه انسجام فضایی- زمانی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها : هر چقدر افزایش میزان علایم مثبت و منفی بیشتر باشد، عملکرد بیماران مبتلا به اسکـیزوفرنیا در آزمایه انسـجام فضایی- زمانی ضـعیفتر میشود.
نتیجهگیری: با افزایش علایم مثبت و منفی، توانایی انسجام فضایی- زمانی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا کاهش مییابد. "
نگرش بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس در مورد تاثیر بیماری بر فعالیت اجتماعی و جنسی آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: به واسطه مزمن بودن، عود مکرر و ایجاد ناتوانی در فعالیت فیزیکی بیمار، می تواند به درجات متفاوت بر ابعاد روانی- اجتماعی فرد تاثیر گذارد. مطالعه حاضر به منظور بررسی نگرش بیماران مبتلا در مورد میزان تاثیر بیماری MS بر روی فعالیت اجتماعی و جنسی آنها تدوین شده است. مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 100 بیمار مبتلا به MS از بیماران بستری در مرکز پزشکی الزهرای (س) اصفهان در سال 86-85 مورد بررسی قرار گرفتند و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه افسردگی Beck و دو پرسش نامه محقق ساخته، برای ارزیابی نگرش بیماران جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS16 با آزمون های t وANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمره نگرش بیماران مبتلا به MS در مورد میزان تاثیر بیماری بر فعالیت اجتماعی آنها برابر با (23.64) و بر فعالیت جنسی آنها برابر با (14.23) به دست آمد که با توجه به میانگین نمره آزمون (24 برای سوالات فعالیت اجتماعی و 12 برای سوالات فعالیت جنسی)، پاسخ اکثر بیماران مبتلا به MS در مورد میزان تاثیر بیماری بر فعالیت اجتماعی آنها متوسط و بر فعالیت جنسی آنها متوسط تا زیاد بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش موید اثر هیجان اضطراب بر عملکرد فرد، به ویژه عملکرد تحصیلی دانش آموزان، بود؛ پس شناسایی عوامل فردی، اجتماعی و زیستی اضطراب می تواند به اتخاذ تدابیری برای کاهش سطح آن منجر شود.
رابطه بین سابقه سکته قلبی و طرحواره شناختی از انفکتوس میکارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماران بازنماییهای شناختی از بیماری تشکیل می دهند که ممکن است بر سیر بهبودی و سازگاری با بیماری تاثیر گذارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط سابقه سکته قلبی و ابعاد طرحواره شناختی بیماری در بیماران سکته قلبی است. در یک مطالعه مقطعی 176 بیمار سکته قلبی بستری در یکی از بیمارستان های مجهز به واحد مراقبت قلبی شهر اصفهان طی پنج ماه اول سال 1385، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. فرم کوتاه مقیاس ادراک بیماری، پرسشنامه های افسردگی بک و اطلاعات طبی و جمعیت شناختی مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که %30.1 از آزمودنیها دارای سابقه سکته قلبی بودند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین دو گروه بیمار پس از سکته قلبی با سابقه سکته قلبی و بدون سابقه سکته قلبی تفاوت معناداری F=2.653) و (P=0.025 وجود دارد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین دو گروه در سه بعد ماهیت بیماری F=4.776) و (P=0.03، پیامدهای بیماری F=7.671) و (P=0.006 و مدت زمان بیماری F=10.092) و (P=0.002 وجود دارد. معهذا تفاوت معناداری بین دو گروه در بعد کنترل پذیری F=0.165) و (P=0.687 و درمان پذیری F=0.26) و (P=0.611 مشاهده نشد. یافته ها نشان داد که احتمالا بیماران پس از سکته قلبی با سابقه حمله قلبی در مقایسه با بیماران با اولین حمله قلبی بازنمایی شناختی منفی تری از بیماری خویش تشکیل می دهند و تلقی ناگوارتری از بروز حمله قلبی فعلی خویش دارند. بنابراین احتمالا سابقه سکته قلبی بر ادراک بیماری از ماهیت بیماری، پیامدهای بیماری و مدت زمان بیماری تاثیر دارد. معهذا، یافته ها چنین تاثیری را در ابعاد کنترل پذیری و درمان پذیری مورد تایید قرار نداد. بنابراین احتمالا در نظام شناختی این بیماران، سابقه قبلی حمله قلبی سبب تکوین طرحواره های شناختی منفی در برخی از ابعاد شناختی بیماری می گردد.
رابطه بین تحصیلات والدین، جمعیت خانواده، تاهل، سن و ترتیب تولد با الگوهای شخصیتی اسکیزوتایپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه اسکیزوتایپی در جمعیت عمومی فرستی ویژه برای بررسی شاخص های زیستی، شناختی و اجتماعی آسیب پذیری به اسکیزوفرنیا بدون اثرات مغشوش کنندگی ناشی از موسسه ای شدن، مداخلات دارویی و نشانه های روان گسستگی شدید فراهم می آورد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برخی از مولفه های جمعیت شناختی از قبیل تحصیلات والدین، تعداد اعضای خانواده، تاهل، سن و ترتیب تولد بر شخصیت اسکیزوتایپی می باشد. بدین منظور نمونه ای به حجم 749 نفر (380 نفر گروه مذکر و 369 نفر گروه مونث) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز انتخاب و با مقیاس شخصیت اسکیزوتایپی (STA) مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که صفات شبه روان گسستگی اسکیزوتایپی در بین فرزندان متعلق به والدین با تحصیلات پایین، خانواده های پرجمعیت و فرزندان آخر خانواده بیشتر دیده می شود. همچنین، سن و تاهل با اسکیزوتایپی رابطه ای نشان ندادند. این یافته ها در ارتباط با پژوهش های قبلی و نیز در ارتباط با ویژگی های جمعیت شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا به بحث گذاشته شدند. بنابراین، شناسایی تفاوت های جمعیت شناختی در شیوع اسکیزوتایپی در جمعیت عمومی در تشخیص عواملی که سیر و سبب شناسی آن را تحت تاثیر قرار می دهند، کمک کننده می باشد.
شیوع اختلالات خواندن در دانش آموزان پایه سوم و چهارم ابتدایی شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر، با هدف بررسی میزان شیوع اختلال خواندن در دانش آموزان پایه سوم و چهارم ابتدایی شهرکرد انجام شد. روش : این پژوهش از نوع توصیفی- همه گیرشناسی است.400 نفر دانش آموز دختر و پسر پایه سوم و چهارم ابتدایی با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و آزمون تشخیصی سطح خواندن برای آنها اجرا شد. داده های این پژوهش از طریق روشهای آمار توصیفی و آزمون خی دو تحلیل شدند. یافته ها : این پژوهش نشان داد که به طور کلی 5/10 درصد از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی و 3/7 درصد دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی دچار اختلال خواندن هستند. در ضمن 4/8 درصد از دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی و 3/4 درصد دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی دبستانهای شهرکرد از اختلال در خواندن رنج می برند. همچنین مشخص شد که هرچند بین فراوانی اختلال خواندن در دانش آموزان پسر و دختر تفاوت معنادار وجود دارد، ولی تفاوت دانش آموزان پایه سوم و چهارم معنادار نیست. نتیجه گیری : شیوع اختلال خواندن در میان دانش آموزان پایه سوم و چهارم دبستانهای شهرکرد نسبتاً بالاست و اختلال خواندن در دانش آموزان پسر بیش از دانش آموزان دختر است ولی تفاوت معناداری بین فراوانی اختلال خواندن در میان دانش آموزان پایه سوم و چهارم وجود ندارد.
بررسی مقایسه ای رابطه بین راهبردهای مقابله ای و نگرش نسبت به مصرف مواد در معتادان
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط بین راهبردهای مقابله ای و نگرش معتادان نسبت به مواد انجام گرفته است،
روش: بررسی حاضر با نمونه ای متشکل از یکصد نفر آزمودنی (50 نفر مرد معتاد و 50 نفر مرد غیر معتاد همتا) که در محدوده سنی 34-20 قرار داشتند و در سال 87-86 برای درمان دارویی به مرکز درمانی موسسه مطالعات ملی اعتیاد ایران مراجعه کرده بودند، انجام شد. طرح پژوهشی این تحقیق نیز از نوع توصیفی (علی- مقایسه ای) است. فرضیه اصلی پژوهش رابطه بین راهبردهای مقابله ای و نگرش نسبت به مصرف مواد بود که با استفاده از پرسشنامه های راهبرد های مقابله ای کارور و شیرر و وینتراب (1989)، با 72 سوال که پایایی و اعتبار آن 63/. تا 95/. و پرسشنامه بررسی نگرش نسبت به مواد، با 20 سوال که ضریب اعتبار آن 73/. محاسبه شده بود، صورت پذیرفت. آزمون های آماری مورد استفاده t دو گروه مستقل و خی2 بوده است.
یافته ها: داده ها حاکی از تفاوت معنادار بین راهبردهای مقابله ای و نگرش مثبت نسبت به مصرف مواد 2/36 X2 = در سطح معناداری P<0/000است.
نتایج: نتایج نیز حاکی از عدم تفاوت معنادار بین راهبردهای مقابله و نوع مصرف مواد است.
مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در دانش آموزان با و بدون اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: حالات خلقی، متغیرهای شناختی بسیاری از جمله توجه و حافظه را تحت تأثیر قرار میدهد.بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی و افراد عادی در میان دانش آموزان تهرانی است. روش: در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان 200 نفر دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر تهران 60 دانش آموز انتخاب شدند. کلیه آزمودنیها به گویههای پرسشنامه سنجش علایم هراس اجتماعی مشاوری (1380) و مجموعه واژگان دارای بار عاطفی اضطراب اجتماعی و خنثی پاسخ دادند. حافظه بازشناسی از طریق بازشناسی واژگان مورد ارزیابی قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمون t در سطح 99/0 اطمینان بررسی شد. یافته ها: سوگیری حافظه نسبت به واژگان دارای بار عاطفی در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد عادی معنادار بود. نتیجه گیری: اضطراب در افراد مبتلا منجر به سوگیری حافظه ای در بازشناسی واژگان و اطلاعات دارای بار عاطفی میشود."
آسیب شناسی مشکلات رفتاری و عاطفی نوجوانان دختر در خانواده های محروم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ابعاد گوناگون اختلال هاى عاطفى ـ رفتارى کودکان سبب شده است که دیدگاه ها و پژوهش هاى علمى زیادى در این باره متمرکز گردند. کودکانى که در معرض خطرِ مشکلات رفتارى، سازگارى و عاطفى هستند، درصد زیادى از جوانان امروز را تشکیل مى دهند. از سال 1374 ه . ش مطالعه در مورد اختلالات عاطفى ـ رفتارى کودکان و نوجوانان بیشتر شده و مطالعات نشان داده است که مداخلات خانوادگى در این زمینه مؤثرتر از مداخلات و درمان هاى فردى است که این امر دال بر شکل گیرى هسته این مشکلات در خانواده مى باشد. این پژوهش درباره 85 تن از دختران نوجوان (با میانگین سنى 5/12 سال) از منطقه محروم همدان ـ که به عنوان یک منطقه آسیب پذیر در نظر گرفته شده بودـ اجرا شد. هدف این پژوهش تعیین نقش عوامل خانوادگى در سلامت روانى ـ اجتماعى دختران نوجوان در چارچوب الگوى نظرى «آسیب پذیرى روانى ـ اجتماعی» است. ابزارهاى مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از:
1. مصاحبه نیم ساخت یافته عوامل خطر که با مادران انجام شد؛
2. پرسش نامه رویدادهاى نامطلوب خانواده (کوبین، 1998م.) که کودکان تکمیل کردند؛
3. پرسش نامه مشکلات عاطفى ـ رفتارى کودکان (کودمن، 2001م.) که مادران تکمیل کردند.
تحلیل داده ها به وسیله هم بستگى و تحلیل رگرسیون چند متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که بین عوامل خطرزاى خانواده و مشکلات عاطفى ـ رفتارى دختران از یک سو و بین حوادث نامطلوب خانواده و مشکلات عاطفى ـ رفتارى دختران از سوى دیگر، ارتباطى قوى، مثبت و معنادار وجود دارد.
پر اشتهایی ( خوردن بیش از اندازه )
حوزههای تخصصی:
مداخله متمرکز بر هیجان برای کاهش ناسازگاری زناشویی زوج های دارای فرزند بیمار مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زوج هایی که فرزندی با بیماری مزمن دارند در ریسک تجربه ناسازگاری زناشویی قرار دارند، مطالعه حاضر اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان (EFCT) در کاهش ناسازگاری زناشویی برای این جمعیت از زوج ها را مورد بررسی قرار می دهد. نمونه شامل 48 نفر (24 زن و 24 شوهر) که فرزندی با بیماری مزمن داشتند، بود. این افراد در مراکز طبی آموزشی و دولتی ویژه کودکان تهران با جایگزینی تصادفی در گروه آزمایش و کنترل، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری آزمون سازگاری زن و شوهر (DAS) بود در پایان بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر وابسته تفاوت معناداری مشاهده شد، بدین معنی که گروه EFCT در ناسازگاری زناشویی کاهش و در رضامندی، همبستگی، توافق و ابراز محبت زناشویی افزایش داشت.