فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی نقش نشخوار فکری، وباورهای مثبت ومنفی فراشناخت مربوط به نشخوار فکری در شروع و دوام افسردگی در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان پرداخت.
روش: این پژوهش از نوع پژوهشهای همبستگی چندمتغیری بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند. نمونه آماری 120 دانشجوی دختر و پسر (60 و 60 ) بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه افسردگی بک ، مقیاسهای باورهای فراشناخت مثبت و منفی نشخوار فکری و پرسشنامه نشخوار فکری. دادههای به دست آمده به کمک همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون نشان داد که بین افسردگی و نشخوار فکری ضریب همبستگی (74/0= r )، بین افسردگی و باورهای مثبت (53/0 = r ) و بین افسردگی و باورهای منفی ضریب همبستگی (56/0 = r ) وجود دارد. ( 05/0 > p ). همچنین نتایج نشان داد که بین نشخوار فکری و باورهای مثبت ضریب همبستگی (48/0 = r ) و بین نشخوار فکری و باورهای منفی ضریب همبستگی خالص (58/0 = r ) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن است که نشخوار فکری به تنهایی میتواند 54 درصد تغییرات افسردگی را پیشبینی کند. با ورود باور مثبت به تحلیل، این عدد به 9/57 درصد میرسد و هنگام ورود باور منفی به تحلیل، این رقم به 61 درصد میرسد. به این ترتیب سهم نشخوار فکری در شکلگیری افسردگی 54 درصد، سهم باورهای مثبت 9/3 درصد و سهم باورهای منفی 1/3 درصد است.
نتیجهگیری : یافتههای این پژوهش نشان داد که نشخوار فکری، باورهای مثبت و منفی فراشناخت میتوانند پیش بینی کننده افسردگی باشنند.
"
مقایسه فراوانی و شدت افسردگی در بیماران بستری در بیمارستان به علت حمله حاد عروق کرونر و بیماری کاتاراکت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"مقدمه: اختلالات افسردگی یکی از ناتوانی های شایع مرتبط با بیماری های ایسکمیک قلبی می باشند و اثرات جدی در افزایش خطر حوادث قلبی بعدی و مرگ و میر در این بیماران دارند. بیماران مبتلا به کاتاراکت نیز با توجه به ماهیت بیماری و ایجاد ناتوانی در وضعیت بینایی در بروز خطر افسردگی می باشند اما به نسبت سایر بیماران بستری در بیمارستان، این میزان شیوع نزدیک تر به شیوع در کل جامعه می باشد و لذا می توانند به عنوان گروه کنترل بیمارستانی مناسبی مد نظر قرار گیرند، لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع افسردگی در بیماران متعاقب حمله حاد عروق کرونر و مقایسه با بیماران مبتلا به کاتاراکت انجام شد. روشکار: این مطالعه یک مطالعه ی توصیفی تحلیلی مقطعی بود. حجم نمونه در هر گروه 140 نفر بود و روش نمونه گیری سرشماری بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی استاندارد افسردگی بک و هم چنین پرسش نامه ای شامل اطلاعات دموگرافیک جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار آماری SPSS و استفاده از جداول توزیع فراوانی و آزمون آماری خی دو انجام شد. نتایج: درگروه بیماران عروق کرونری، 4/56% مرد،80% متاهل و در گروه بیماران کاتاراکت 1/47% مرد و 8/77% متاهل بودند. تفاوت معنی داری بین گروه ها از نظر عواملی مانند سن، جنس، شغل، وضعیت تحصیلات، وضعیت تاهل و محل زندگی وجود نداشت. با توجه به نتایج حاصل 70% افراد مورد مطالعه در گروه بیماران قلبی و 47% در گروه بیماران چشم افسردگی داشتند (0001/0=P). بیشترین درصد افسردگی در هر دو گروه در زنان دیده شد (002/0=P). در بیماران هر دو گروه کرونری و کاتاراکت در افراد با سابقه فشار خون بالا، دیابت و چربی خون بالا، میزان افسردگی بیشتر بود. بحث: میزان بالای افسردگی در افراد متعاقب حمله حاد عروق کرونر می تواند به علت شرایط ویژه بیماری آن ها، محیط پر استرس بستری و درمان های خاص آنان و هم چنین وجود افسردگی قبلی در آنان باشد. لذا تاثیر آن به عنوان یک عامل خطر تشدید بیماری های عروق کرونر قلبی باید مد نظر بوده و غربالگری بیماران بستری به علت حمله حاد عروق کرونر از نظر افسردگی توصیه می گردد.
"
مقایسه فراشناخت ها در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا اختلال اضطرابی و گروه کنترل غیربیمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی این فرضیه پرداخته است که فراشناخت ها یکی از عوامل آسیب پذیری در اختلالات روانشناختی هستند. به نظر می رسد که بیماران دچار اسکیزوفرنیا و بیماران دچار اختلال اضطرابی، در مقایسه با گروه غیربیمار، در مقیاس های نقایص فراشناخت نمرات بالاتری کسب می کنند.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی – مقایسه ای بود که به صورت مقطعی انجام شد. دو گروه بیماران شرکت کننده در این مطالعه از بین بیماران بستری در مرکز روانپزشکی، و مراجعه کنندگان به کلینیک روانپزشکی و روان درمانی انتخاب شده، که به وسیله روانپزشکان و روانشناسان بالینی براساس ملاک های DSM-IV-TR تشخیص اسکیزوفرنیا (32=n) و اختلالات اضطرابی (فوبی اجتماعی (26=n) و وسواس فکری – عملی (28=n)) دریافت کرده بودند. به منظور افزایش اعتبار تشخیص ها، با این بیماران بر اساس DSM-IV مصاحبه تشخیصی شد و سپس همراه با گروه غیربیمار (30=n) به وسیله پرسشنامه فراشناخت ها مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: بیماران دچار اسکیزوفرنیا در مقایسه با سایر گروه ها، سطوح بالاتری از باورهای فراشناختی ناسازگارانه را نشان دادند. گروه بیماران دچار اختلال اضطرابی در مقایسه با گروه بیماران اسکیزوفرنیا نمرات پایین تر و در مقایسه با گروه غیربیمار نمرات بالاتری گرفتند. همچنین، گروه غیربیمار در مقایسه با گروه بیماران، باورهای فراشناختی سالم تر و سازگارانه تری نشان داد.
نتیجه گیری: باورهای فراشناختی از عوامل آسیب پذیری معمول در طیف اختلالات روانشناختی، به ویژه اختلالات روانپریشی هستند.
بررسی دانش و نگرش گروهی از ارامنه تهران در مورد اعتیاد و مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی دانش و نگرش جمعی از ارامنه ساکن تهران در مورد اعتیاد و مواد مخدر است.
روش: این مطالعه در بهار 1386 در 47 نفر از شهروندان ارمنی ساکن شهر تهران که در کارگاه آموزش پیش گیری از اعتیاد شرکت کرده بودند، انجام شد. به تمام اقلیت های مسیحی ساکن تهران در مورد حضور در کارگاه به شکلی نظام مند اطلاع رسانی شد.
یافته ها: شرکت کنندگان، ناامیدی، مشکلات روان شناختی، دسترسی به مواد و معاشرت با افراد معتاد را عوامل مهم در شروع مصرف دانستند و اکثر آنها وسوسه زیاد، فقدان حمایت کافی خانواده و تداوم ارتباط با مصرف کنندگان را مهم ترین عوامل عود در افراد درمان شده ذکر کردند، و از پی گیری درمان و مشاوره با مراکز بازتوانی به عنوان مهم ترین عوامل جلوگیری کننده از عود در معتادان درمان شده نام بردند. اکثر شرکت کنندگان در مورد مواد موجود و نیز خطرات ناشی از آن در جامعه اطلاعات قابل قبولی داشتند.
بحث: با توجه به میزان شیوع اعتیاد در میان اقلیت های دینی، ضروری به نظر می رسد که روان شناسان و مشاوران مدارس با توجه به ویژگی های فرهنگی این گروه، در طول دوره تحصیل نوجوانان شان در مورد اعتیاد و مواد مخدر به آنان آموزش بدهند تا از همان زمان دانش بیشتر و نگرش صحیح تری نسبت به آن پیدا کنند.
مقایسه اثربخشی متیل فنیدیت ایرانی با خارجی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: متیل فنیدیت از داروهای اصلی در درمان اختلال نقص توجه و بیش فعالی می باشد. بنا بر نظرسنجی بالینی فرم خارجی این دارو تحت عنوان ریتالین نسبت به فرم داخلی تحت عنوان استیمدیت اثربخشی بیشتری دارد. هدف از این تحقیق مقایسه اثربخشی متیل فنیدیت ایرانی با خارجی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سویه کور 200 کودک مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی شهر اصفهان بر اساس معیارهای چهارمین ویرایش کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی در سال 1386 مورد مطالعه قرار گرفتند. به 100 نفر از آنها ریتالین و 100 نفر دیگر استیمیدیت تجویز شد و پس از 4 هفته میزان تغییر شدت علایم بیماری با استفاده از پرسشنامه کانرز والدین مورد بررسی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری تی زوجی و مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین کاهش نمره کانرز گروه ریتالین بعد از چهار هفته درمان 5/13± 63/19 و در گروه استیمیدیت 2/7±29/3 به دست آمد. داروی ریتالین در 83 نفر (3/83 درصد) بیماران موثر بود، در حالی که استیمیدیت تنها در 37 نفر (5/37 درصد) بیماران موثر بود.
نتیجه گیری: این تحقیق نشان داد که فرم خارجی داروی متیل فنیدیت (ریتالین) موثرتر از فرم داخلی آن (استیمیدیت) می باشد.
ارزیابی طیف دو قطبی در بیماران افسرده مراجعه کننده به کلینیک سرپایی روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: اختلالات خلقی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی می باشند که در این میان اختلال دوقطبی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا مراجعه بیمار در دوره افسردگی باعث تشخیص اشتباه بیماری گردیده، درمان این افراد را دچار مشکل می نماید. در این مطالعه ما به بررسی شیوع طیف دوقطبی در بیماران با تشخیص اولیه افسردگی پرداختیم .روش کار: این تحقیق یک مطالعه ی توصیفی می باشد که بر روی 250 بیمار مراجه کننده به کلینیک روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد که با تشخیص افسردگی تحت درمان بوده اند، انجام شده است. از بیماران مصاحبه بالینی و پرسش نامه اختلالات خلقیMDQ به عمل آمد. اطلاعات وارد نرم افزار آماری SPSS شد و میزان شیوع طیف دوقطبی بر اساس این آزمون با استفاده از آزمون مجذور خی بررسی گردیدنتایج: متوسط سن بیماران 2/36 سال و نسبت زن به مرد 5/1 به1 بود. شایع ترین تشخیص اولیه، افسردگی اضافه شده به دیس تایمی و بعد از آن افسردگی عمده بود. با توجه به آزمون MDQ و با در نظر گرفتن خط برش 6، طیف دوقطبی در 8/44 درصد بیماران وجود داشت. جنسیت (383/0=P) و تاهل (40/0=P) ارتباط بارزی با وجود طیف دوقطبی نداشتند، اما طیف دو قطبی در میان افراد با سابقه ی خانوادگی افسردگی شیوع بیشتری داشت (029/0=P). بحث: با توجه به شیوع بالای طیف دو قطبی توصیه می شود که کلیه بیماران با تشخیص اولیه افسردگی تحت غربالگری از نظر طیف دوقطبی توسط آزمون MDQ قرار گیرند.
"
مقایسه میزان تأثیر درد بر ابعاد مختلف زندگی سالمندان و افراد مبتلا به درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر درد بر ابعاد مختلف زندگی سالمندان مبتلا به درد مزمن بود.روش بررسی: 585 نفر از افراد مبتلا به درد مزمن در ناحیه پاها، کمر، دستها، گردن و شانه در این پژوهش شرکت داشتند. این افراد شامل دو گروه بودند: 1) افراد سالمند در سن 60 سالگی و یا بالاتر (77= n ) 2) افراد در سنین کمتر از 60 سالگی (508= n ). ابزاری که به منظوربررسی ابعاد چند گانه درد مزمن تهیه شده پرسشنامه چند بعدی درد وستهاون –ییل WHYMPI است.یافته ها: دو گروه در سه مقیاس از ابعاد مهم تجربه درد تفاوت معنی داری با هم دارند. این سه مقیاس عبارتند از: تداخل درد در زندگی روزانه، حمایت و وابستگی به همسر یا فرد مهم زندگی و شدت درد. افراد سالمند بطور معنی داری درد شدیدتری را تجربه می کنند و این موضوع باعث تداخل بیشتر درد در زندگی روزانه و حمایت و وابستگی به همسر یا فرد مهم زندگی آنان می شود. و در نهایت نتایج نشان داد دو گروه در سه مقیاس از مقایسهای ارزیابی و گزارش بیمار از فعالیتهای متداول و معمولی زندگی تفاوت معنی داری با هم داشتند. این سه مقیاس عبارتند از: فعالیتهای دور از خانه، فعالیتهای اجتماعی و فعالیتهای عمومی.نتیجه گیری: شدت درد بیشتر در گروه سالمندان موجب تداخل بیشتر درد در زندگی روزانه و میزان حمایت و وابستگی به همسر یا فرد مهم زندگی آنان می شود. از طرف دیگر به نظر می رسد درد مزمن فعالیتهای دور از خانه، فعالیتهای اجتماعی و فعالیتهای عمومی سالمندان مبتلا به درد مزمن را بیشتر از بیماران عادی مبتلا به درد مزمن تحت تأثیر قرار می دهد. لذا در مراقبت از سالمندان مبتلا به درد مزمن باید بیشتر از افراد و بیماران عادی مبتلا به درد مزمن به فکر فعالیتهای عمومی، اجتماعی و بیرون خانه آنها بود.
طراحی، ارزیابی و اجرای دوره آموزش پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
طرح حاضر با هدف طراحی، ارزیابی و اجرای دوره آموزش پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر برای دانش آموزان مقطع متوسطه انجام یافته است. جهت طراحی دوره، نظریات سوء مصرف، پیشگیری و منابع مرتبط مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به موارد مشترک و متفاوت نظریات و دوره های پیشین و اعمال نظر متخصصان، دوره مذکور طراحی و تدوین شد و مورد تایید 5 نفر از روان شناسان قرار گرفت. نگرش سنج دانش آموزان به مواد مخدر، پس از بررسی مبانی نظری مرتبط و ابزارهای پیشین به صورت مقدماتی طراحی گردید. روایی محتوایی آزمون با استفاده از ضریب توافق داوران (28 نفر از اساتید روان شناسی و مشاوره و عموماً با تجربه کار بالینی با معتادان) مورد تایید قرار گرفت. پایایی آزمون مذکور، با اجرای مقدماتی (Pilot) بر روی 30 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه در سال سوم دبیرستان، با استفاده ازآلفای کرونباخ محاسبه شده و ضریب به دست آمده 733/0 میباشد. جهت اجرای دوره، 2 گروه از دانش آموزان مقطع دبیرستان در پایه سوم انتخاب شدند. با استفاده از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه، پس از اجرای پیش آزمون بر روی گروهها (نگرش سنج محقق ساخته)، دوره آموزشی طی 4 جلسه برای گروه آزمایشی برگزار و سپس پس آزمون اجرا گردید. در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون های t مستقل و تحلیل کو واریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دانش آموزانی که دوره آموزش پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر را گذراندند (گروه آزمایشی)، نگرش منفیتری به سوء مصرف مواد مخدر را از گروه آموزش ندیده (گروه گواه) دارند.
وسواس- اجبار؟!
"وسواس اجباری "
شیوع و تنوع ناتوانی های ویژه یادگیری در دانش آموزان دوره ابتدایی شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین میزان شیوع ناتوانی های ویژه یادگیری و انواع آن به تفکیک جنسیت و پایه تحصیلی در دانش آموزان ابتدایی شهر شیراز هدف اصلی این تحقیق بود. روش: در این پژوهش، ابتدا از پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر(فرم معلم)، جهت غربالگری
دانش آموزان مبتلا به اختلالات رفتاری استفاده گردید. به این ترتیب تعداد 401 دانش آموز (200 پسر و 201 دختر) که مبتلا به اختلالات رفتاری نبودند مورد بررسی قرار گرفتند. این تعداد دانش آموز با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. چک لیست مایکل باست و چک لیست های اختصاصی مرکز ناتوانی های یادگیری شهر شیراز در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده، همسانی درونی، پایایی باز آزمایی و روایی چک لیست ها را تأیید کردند. همچنین میزان شیوع ناتوانی های یادگیری 7/9 درصد، نارساخوانی 7/8 درصد، ناتوانی های ریاضی 7/6 درصد و ناتوانی های دیکته 2/7 درصد کل گروه نمونه به دست آمد. با استفاده از آزمون نسبتها در هیچ یک از انواع ناتوانی-ها تفاوت معنی داری بین نسبت مبتلایان دختر و پسر، همچنین نسبت مبتلایان کلاس سومی و کلاس چهارمی به دست نیامد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که مدارس ابتدایی جهت پیشگیری و درمان ناتوانی های یادگیری نیازمند خدمات مشاوره و راهنمایی هستند. این موضوع در برنامه ریزی، تنظیم بودجه و سیاست های آموزشی و درمانی
می توانند سودمند باشد.
بررسی تاثیر افشای هیجانی نوشتاری بر افسردگی و ظرفیت حافظه فعال در دانشجویان با علایم افسردگی بالا
مقایسه پیشرفت مهارت نوشتن در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و عادی پایه اول ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه پیشرفت مهارت نوشتن در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و عادی پایه اول ابتدایی انجام شده است.روش: در این پژوه، روش مورد استفاد، علی مقایسه ای و جامعه آماری کلیه دانش اموزان پایه اول ابتدایی در شهر فسا است که از کل مدارس ابتدایی، 6 مدرسه دخترانه و پسرانه و از هر مدرسه 5 دانش آموز عادی (مجموعا 30 دانش آموز دختر و پسر) به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای گزینش دانش آموزان با نارسایی توجه/بیش فعالی، با مراجعه به 23 دبستان و با استفاده از معیارهای تشخیضی و آماری انجمن روانپزشکی آمریکا (2000) و مقایس کانرز نسخه مربوط به معلمان، 30 دانش آموز دختر و پسر با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی غربالگری شدند. ابزار مورد استفاده برای سنجش مهارت نوشتن، آزمون پیشرفت مهارت نوشتن پایه اول ابتدایی (راغب، 1384) است. برای تحلیل داده ها از آزمون t، تحلیل واریانس، همبستگی و خی دو استفاده شده است.یافته ها: در نوشتن (املا و انشا) برخوردارند. در خرده آزمون «نوشتن اسم تصویر» بین گروه ها تفاوت معناداری مشاهده نگردید.در مقایسه گروه عادی و زیر نوع های اختلال، بیشترین تفاوت مربوط به گروه با اختلال از نوع بی توجه و گروه با اختلالاز نوع بی توجه و گروه با اختلال از نوع تکانشگری بود. همچنین، بین عملکرد دختران و پسران در گروه عادی و بیش فعال، تفاوتی به دست نیامد. یافته های پژوهش نشان داد که بین پیشرفت مهارت نوشتن و زیر نوع های اختلال رابطه معناداری وجود ندارد، از سوی دیگر بین معیارهای تشخیصی انجمن روانپزشکی امریکا و مقایس کانرز همبستگی در سطح 0.87 به دست آمد.نتیجه گیری: دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، به ویژه نوع بی توجه ضعیف ترین عملکرد را در املا و انشا از خود نشان دادند.