فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
خانواده درمانی مبتنی بر رویکرد درمان شناختی _ رفتاری در مورد اختلال افسردگی نوجوانی (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسردگی یکی از رایجترین اختلالات روانشناختی است که بـسیاری از رواندرمانگران به آن تـوجه ویـژه داشتهاند. در سالهای اخـیـر روشهای گونـاگونـی بـرای درمان اختلالات افـسردگی بهکار گرفته شده است. یافتههای پژوهشی، مبین نقش خانواده در بروز، نگهداری، و درمان نشانگان افسردگی است. همچنین در پژوهشهای مختلف، درمانهای شناختی _ رفتاری یکی از روشهای مناسب در درمـان اخـتلالات افـسردگـی تـشخیص داده شدهانـد. از ایـن رو، به کارگیری درمان شناختی _ رفتاری با تأکید بر خانواده به منزله روش درمانی مؤثری در درمان اختلالات افسردگی مطرح شده است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر مطالعة تأثیر درمان شناختی _ رفتاری با تأکید بر خانواده بر درمان اختلال افسردگی است. روش پژوهش حاضر مطالعة موردی است و دادهها از طریق مصاحبة بالینی و آزمونهای روانشناختی جمع آوری شده اند. در این پژوهش یـک آزمودنی 17 سالة افسرده شدید با روش ترکیبی فنون شناختی _ رفتاری با تـأکید بر خانواده درمانـی درمان شد. نـتایج مبین کارآیی این روشها در درمان افسردگی است. همسویی و عدم همسویی یـافته ها بـا نـتایج سایر پـژوهشها در پـایـان مـورد بـحث واقـع شده است.
بررسی اثر بخشی گروه درمانی ساختار یافته و آموزش خانواده در کاهش عود بیماران وابسته به مواد شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" امروزه مساله وابستگی به مواد مخدر، به صورت یک مشکل جهانی در آمده است و عوارض ناشی از آن، از جنبه های مختلف بر جامعه ضربه وارد می کند. خانواده، به عنوان عنصر اصلی جامعه، در پدید آمدن و درمان این اختلاف، نقش به سزایی دارد. از جمله روش های روان درمانی برای درمان اختلال وابستگی به مواد، گروه درمانی و دیگری آموزش خانواده می باشد. بر این اساس، در این پژوهش، به بررسی تاثیر گروه درمانی با ساختار و آموزش خانواده در کاهش میزان تمایل به مصرف مواد و کاهش فراوانی بازگشت در بیماران دارای تشخیص وابستگی به مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز بازتوانی اعتیاد سازمان بهزیستی شهر اصفهان، پرداخته شد. روش پژوهشی مورد استفاده، روش نیمه تجربی از نوع (پیش آزمون – پس آزمون) همراه با پیگیری 2 ماهه بود. بدین منظور، 2 گروه 14 نفره از بین بیماران یاد شده، که سم زدایی را با موفقیت طی کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. گروه اول، به عنوان گروه آزمایش، یک دوره گروه درمانی 8 جلسه ای گروه درمانی و همسران آنان نیز یک دوره 8 جلسه ای آموزش خانواده دریافت کردند. گروه دوم، هم به عنوان گروه گواه از بین بیماران سم زدایی شده همان مرکز، به صورت تصادفی انتخاب شدند که مداخلات یاد شده را دریافت نکردند. برای سنجش میزان بازگشت، از ابزار آزمایشگاهی رنگ سنجی نارک لایه (TLC) و برای سنجش میزان تمایل به مصرف مواد، از مقیاس پیش بینی بازگشت (RPS) استفاده سد. نتایج نهایی حاکی از آن بود که گروه درمانی و آموزش خانواده، باعث کاهش معنادار میزان وسوسه و تمایل به مصرف مواد در مرحله پس آزمون شده است. البته این تفاوت، در مرحله پیگیری 2 ماهه، معنادار نبود. افزون بر این، مداخلات یاد شده، باعث کاهش معنادار فراوانی برگشت در گروه آزمایش در مرحله پیگیری شد.
"
"بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به اختلال سردرد تنشی مزمن "
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی هیپنوتیزم درمانی در درمان مبتلایان به سردرد تنشی مزمن و تأثیر آن بر اضطراب بیماران فوق به صورت تک موردی (طرح خط پایه چندگانه در بین آزمودنی ها) صورت گرفته است. بدین منظور، سه بیمار مبتلا به سردرد تنشی مزمن از بین مراجعه کنندگان به یک مطب مغز و اعصاب انتخاب و خط پایه آنها به وسیله مقیاس درجه بندی دیداری درد و پرسشنامه اضطراب بک تعیین گردید (نمونه های در دسترس). آنگاه بیمار اول پس از یک هفته خط پایه، بیمار دوم پس از دو هفته خط پایه و بیمار سوم پس از سه هفته خط پایه در نه جلسه یک ساعته مورد مداخله هیپنوتیزم درمانی قرار گرفتند. ارزیابی اثرات مداخله در پایان هر جلسه به وسیله ابزارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که شدت درد و نمرات اضطراب هر سه بیمار در مرحله مداخله نسبت به خط پایه کاهش قابل توجهی داشته و پس از یکماه پیگیری برای هر سه بیمار پایدار بوده است.
بررسی رابطه بین افسردگی و میزان اعتقادات مذهبی در بین دانش آموزان پایه دوم دبیرستانهای شهر زاهدان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی چگونگی رابطه بین افسردگی و میزان اعتقادات مذهبی در میان دانش آموزان دبیرستانهای شهر زاهدان می پردازد. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای یک نمونه 272 نفری از دانش آموزان سال دوم دبیرستان انتخاب شدند، ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه محقق ساخته مقیاس خودسنجی اعتقادات مذهبی می باشد. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان میدهد که:
1.بین میانگین نمرات افسردگی و اعتقادات مذهبی دانش آموزان همبستگی معکوس وجود دارد.
2.بین میزان افسردگی دختران و پسران تفاوت معنی دار وجود دارد
3.بین اعتقادات مذهبی دختران و پسران تفاوت معنی دار وجود دارد.
نقش باورهای مذهبی درونی و بیرونی در سلامت روان و میزان افسردگی سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی) در سلامت روان و میزان افسردگی سالمندان مقیم مراکز بهزیستی و مقیم جامعه بود.
روش بررسی: روش مطالعه از نوع مطالعات پس رویدادی و همبستگی است که با روش نمونه گیری تصادفی و خوشه ای تعداد 230 آزمودنی از افراد سالمند در مراکز سالمندی تحت پوشش سازمان بهزیستی و مکانهای عمومی (مسجد، پارک) که محل تجمع سالمندان مقیم جامعه است از دو جنس زن و مرد انتخاب و آزمودنیها ابتدا از نظر اختلالات شناختی سرند گردیدند. سپس آزمونهای 28 سوالی سلامت عمومی، افسردگی بک و آزمون نگرش مذهبی آلپورت تکمیل و با استفاده از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و من ویتنی نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد بین جهت گیری مذهبی با سلامت روان و افسردگی سالمندان رابطه همبستگی معنادار وجود دارد، بدین معنا که هر چه نمرات جهت گیری مذهبی به جهت بیرونی افزایش می یابد، نمرات اختلال در سلامت روان و افسردگی بالا می رود و هر چه نمرات به سمت جهت گیری مذهب درونی تمایل می یابد، نمرات اختلال در سلامت روان و افسردگی کاهش می یابد. همچنین بین سلامت روان، افسردگی و جهت گیری مذهبی سالمندان مقیم و غیرمقیم جامعه تفاوت معنادار وجود دارد. بدین معنا که افراد سالمند مقیم مراکز از جهت گیری مذهبی بیرونی تر برخوردار و اختلال در سلامت روانی و میزان افسردگی بالاتری را نسبت به گروه سالمندان مقیم جامعه دارند.
نتیجه گیری: باور مذهب بیرونی با اختلال در سلامت روان و افسردگی و باور مذهب درونی با سلامت روان رابطه دارند. همچنین اختلال روانی و افسردگی در بین سالمندان مقیم بیشتر از غیرمقیم جامعه است ضمن آنکه سالمندان مقیم دارای نگرش مذهب بیرونی تر هستند.
"
بررسی و مقایسه رشد اخلاقی نوجوانان عادی و دارای اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مراحل رشد اخلاقی نوجوانان 12 تا 17 ساله دارای اختلال سلوک بر اساس نظریه کلبرگ است. بدین منظور تعداد 54 نوجوان 12 تا 17 ساله (27 نوجوان دارای اختلال سلوک و 27 نوجوان عادی) از مدارس راهنمایی و متوسطه شهر تهران و همچنین کانون اصلاح و تربیت این شهر انتخاب و با استفاده از داستانهای کلبرگ مورد مصاحبه بالینی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پاسخهای نوجوان دارای اختلال سلوک نشان داد که مراحل رشد اخلاقی نوجوانان 12 تا 17 ساله دارای اختلال سلوک با الگوی ارایه شده از جانب کلبرگ مطابقت دارد و به موازات بالا رفتن سن، سطح استدلال اخلاقی آنان نیز رشد می یابد. اما مقایسه نسبت پاسخهای آنان با نسبت پاسخهای نوجوانان عادی در داستانهای کلبرگ نشان داد که استدلال اخلاقی کودکان و نوجوانان دارای اختلال سلوک با استدلال اخلاقی نوجوانان عادی سنین 3-12 سال در سطح اول و دوم تفاوت دارد. در حقیقت سرعت و حرکت نوجوانان دارای اختلال سلوک در مراحل رشد اخلاقی و به عبارتی حرکت صعودی آنان به سمت مراحل بالاتر کندتر از نوجوانان عادی است.
افسردگی پس از زایمان در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی شهر ساری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
شکایت های اولیه در مبتلایان به افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی اثربخشی درمانهای رفتاری- شناختی، شناختی، دارویی و تلفیقی و کاهش علائم اضطراب صفت و حالت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
باسپیرون و باربیتوراتها و برای درمان تلفیقی، ترکیبی از دارو درمانی و فنون شناختی- رفتاری مورد استفاده قرار گرفته است. گروه کنترل طی 17جلسه هیچگونه مداخله ای را دریافت ننمودند. اجرای پس آزمون بر روی گروههای آزمایشی و کنترل، در یک زمان، یعنی یک هفته بعد از اتمام مداخله های درمانی انجام شده است. نتایج حاصله با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. شواهد حاصل نشان داد که بین اثربخشی روشهای درمانی بر اضطراب صفت تفاوت معنیداری وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین درمان رفتاری- شناختی و شناختی ، بین درمان شناختی و دارویی ، بین درمان شناختی و تلفیقی و بین درمان شناختی و گروه کنترل ، همچنین بین درمان رفتاری- شناختی و دارویی ، بین رفتاری- شناختی و کنترل و همچنین بین درمان دارویی و گروه کنترل و بین درمان تلفیقی و کنترل تفاوت معنیداری براساس نمرات افتراقی پیش آزمون و پس آزمون وجود دارد. در موارد رفتاری به شناختی و تلفیقی و دارویی و تلفیقی تفاوت معنیدار(P>0.05)به دست نیامد. نتایج تحلیل آنرا نشان داد که بین گروههای درمانی در اثر بخشی بر روی کاهش علایم اضطراب حالت تفاوت معناداری وجود دارد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین گروههای درمان شناختی و رفتاری- شناختی ، شناختی و دارویی ، شناختی و تلفیقی ، شناختی و کنترل و همچنین درمان رفتاری- شناختی و تلفیقی ، رفتاری- شناختی و کنترل ، دارویی و تلفیقی ، دارویی و کنترل و تلفیقی و کنترل تفاوت معنی داری اثر بخشی بر روی کاهش علایم اضطراب حالت وجود دارد. اما بین درمان رفتاری- شناختی و دارویی در این مورد تفاوت معناداری ((P>0.05 به دست نیامد. در مجموع به اضطراب صفت به ترتیب اثربخشترین روشهای درمانی عبارت بودند از رفتاری - شناختی، تلفیقی، دارویی و شناختی و در اضطراب حالت به ترتیب درمانهای تلفیقی، رفتاری - شناختی، دارویی و شناختی قرار داشتند.