سابقه و هدف: یکی از رایج ترین و کامل ترین شیوه های برقراری ارتباط در انسانها، از طریق گفتار شکل می گیرد. گفتار هم در مراحل یادگیری و هم در مراحل اجرا دارای پیچیدگی های فراوانی است و به همین دلیل در معرض اختلالات بسیاری قرار دارد. یکی از این اختلالات، لکنت است. لکنت نشانگانی است که فرد مبتلا، به دلیل از هم گسیختگی های غیرارادی در جریان گفتار که غالبا توسط گیر، قفل، تکرار، کشیدگی بیش از حد، مکث و … نمایان می گردد؛ قادر نیست به طور طبیعی صحبت کند. عوامل متعددی در شکل گیری و تشدید لکنت موثرند. یکی از این عوامل که در منابع متعددی به آن اشاره شده، آلرژی ها هستند. حدود 15% از مردم جهان به نوعی از آلرژی مبتلا می باشند و از آن رنج می برند. در این پژوهش هدف، بررسی ارتباط میان لکنت و انواعی از آلرژی ها شامل آسم آلرژیک، رینیت و درماتیت می باشد.
مواد و روش ها: در این پژوهش 33 بیمار لکنتی مراجعه کننده به کلینیک های گفتار درمانی به عنوان گروه مورد و 57 نفر از افراد غیرلکنتی همسان شده به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. پرسش نامه مورد نظر برای بررسی آلرژی توسط تمام نمونه ها تکمیل و مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: در گروه مورد، از بین 33 نفر لکنتی، 9 نفر (27.3%) مبتلا به آسم آلرژیک و در گروه شاهد، از بین 57 نفر غیرلکنتی، 6 نفر (10.5%) مبتلا به آسم بوده اند. در مورد رینیت، در گروه مورد از 33 نفر لکنتی 6 نفر (18.2%) علایم رینیت را نشان داده و در گروه شاهد، 6 نفر (10.5%) مبتلا به رینیت بوده اند و در بین لکنتی های مزبور، 1 نفر (3%) دارای درماتیت و از غیرلکنتی ها نیز 4 نفر (7%) درماتیت داشته اند.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش بین لکنت و آسم آلرژیک بیماران لکنتی رابطه معنی دار به دست آمد ولی هیچ رابطه معنی داری میان دو نوع دیگر آلرژی مورد بررسی یعنی رینیت و درماتیت و لکنت حاصل نشد.
وجود علایم ظریف عصبی در اختلالات روانی همواره مدنظر صاحب نظران بوده است. هدف از این پژوهش آن بود که با توجه به کاربردی بودن این علایم در مواقعی که شک تشخیصی وجود دارد، یک بار دیگر این رابطه با توجه به اطلاعات جدید در بیماران مختلف روانپزشکی در بیمارستان شهید بهشتی کرمان مورد بررسی قرار بگیرد و فراوانی آن در بیماران مختلف با یکدیگر مقایسه شود. بر این اساس، 213 بیمار که دارای تشخیص نهایی (اختلال خلقی - اختلال اضطرابی و اسکیزوفرنی) بودند به طور متوالی انتخاب شدند. این حجم نمونه بر اساس 93% اطمینان و نسبت 32% و دقت 6% از یک مطالعه مقدماتی به دست آمد. شش آزمایش علایم ظریف عصبی بر روی بیماران انجام گرفت، در نتیجه دیده شد که رابطه سن با 4 مرود از تست ها، یعنی standing on one foot، Heel walking، Toe walking، Tandem walk، معنی دار است و رابطه اختلالات روانی با دو مورد از تست ها معنی دار بود که عبارت بودند از (PV=0.01) Two - Point Desctimination و PV=0.02) Tongue extrusion ) که اولی در افسردگی و دومی در اسکیزوفرنی بالاتر بود و در باقی موارد رابطه معنی داری وجود نداشت. حاصل این پژوهش نشان دهنده آن بود که فراوانی اکثر " N.S.S ها" در اختلالات روانی برابر است و اختلاف اندکی با یکدیگر دارند.
در این مقاله اهمیت اندیشه فلسفی ویتگنشتاین در جهت حمایت از رویکرد بعدی (dimensional) به طبقه بندی بیماری های روان پزشکی مورد بحث قرار می گیرد و به بعضی از ایده های اساسی وی مثل «شباهت خانوادگی»، «دستور زبان»، «بازی زبانی» و ارتباط آنها با مفهوم «بیماری روانی» در شاهکارش، «پژوهش های فلسفی»، اشاره می شود.
هدف اصلی این مطالعه، شناسایی موارد افسردگی در میان دانش آموزان شاهد و غیرشاهد دبیرستانهای دخترانه شاهد (اردبیل) و آگاهی از میزان بروز افسردگی در میان دانش آموزان این مدارس بوده است. ضمن آنکه دستیابی بر میزان اثربخشی روش درمان شناختی رفتاری در کاهش افسردگی دانش آموزان هدف دیگر این مطالعه بوده است. برای رسیدن به این اهداف آزمون افسردگی بک، روی 70 دانش آموز دختر شاهد و 127 نفر دانش آموز دختر غیرشاهد و به صورت گروهی و در کل مدرسه (شاهد) اجرا شد. نتیجه مطالعه نشان می دهد که میزان شیوع افسردگی شدید و عمیق در میان دانش آموزان شاهد دختر 20 درصد می باشد در حالیکه این میزان در بین دانش آموزان غیرشاهد 5 درصد می باشد. بعلاوه میانگین نمرات در گروه آزمایش و گواه در پس آزمون، تفاوت معنی داری را نشان می دهد که نمایانگر اثر بخشی بیشتر روش درمانگری شناختی رفتاری، در کاهش افسردگی دانش آموزان است
در این مطالعه، آثار مرفین بر افزایش حساسیت به اختلال تشکیل حافظه القا شده و به خاطرآوری وابسته به حالت (state- dependent retrieval) در یک روش اجتنابی غیرفعال آموخته شده، در موش سوری بررسی شده است. مصرف پیش از آموزش مرفین (5mg/kg و 2.5 و 0.5) وابسته به دوز، قادر است یادگیری یک نوبته روش اجتنابی غیرفعال (Passive Avoidance Learning) را مهار کند. مصرف پیش از آزمون (5mg/kg و 2.5 و 0.5) باعث القای به خاطرآوری وابسته به حالت می گردد. اثر مهاری مرفین (5mg/kg) بر تشکیل حافظه، به طور معنی دار، به وسیله مصرف پیش از آموزش، نالوکسان (1mg/kg و0.5 و 0.025)، قبل از مرفین پیش از آموزش، مهار می گردد. مصرف پیش از آزمون نالوکسان وابسته به دوز،بازگشت القا شده به وسلیه مرفین (5mg/kg) را مهار کرد. فراموشی القا شده به وسیله مرفین، پیش از آموزش، به طور معنی داری در موش های حساس شده سه روز مرفین (30mg/kg و 20) دریافت کرده بودند، مهار گردید. افزایش حساسیت به مرفین، بر حافظه وابسته به حالت مرفین تاثیری نداشت. تزریق نالوکسان، 30 دقیقه قبل از مرفین و به مدت سه روز، مهار فراموشی القا شده به وسیله مرفین را در موش های حساس به مرفین به طور معنی دار متوقف کرد. این نتایج پیشنهاد می کند که افزایش حساسیت به مرفین، اختلال تشکیل حافظه را تحت تاثیر قرار می دهد، اما بر تسهیل به خاطرآوری القا شده به وسیله مرفین بی تاثیر است.
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ساده و چندگانه کمال گرایی،اضطراب و افسردگی با سردرد میگرن در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی اهواز انجام شده است.در این تحقیق کمال گرایی،افسردگی و اضطراب صفت - حالت ،متغیرهای پیش بین و سردرد میگرن متغیر ملاک می باشند.نمونه مورد بررسی 150 دختر و 150 پسر دانشگاه آزاد اسلامی اهواز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب گردیدند.پژوهش حاضر تحقیق بنیادی و از نوع همبستگی است.در این پژوهش از چهار مقیاس استفاده شد که عبارتند از:مقیاس کمال گرایی اهواز،پرسشنامه اضطراب اسپیل برگر،پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس سردرد میگرن اهواز.نتایج نشان داد که کمال گرایی،اضطراب و افسردگی با سردرد میگرن رابطه مثبت و معنی داری دارند.افزون بر این،همبستگی چندگانه کمال گرایی،اضطراب و افسردگی با سردرد میگرن معنی دار بود.
این پژوهش با هدف مطالعه همبستگی بین فعالیت های مذهبی دانشجویان با اضطراب و افسردگی، سلامت سبک زندگی، افکار خودکشی و سوءمصرف مواد و داروها انجام شد.
حجم نمونه این تحقیق 300 نفر از دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی سبزوار بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. که 246 نفر به پرسش نامه پاسخ دادند.
ابزارهای پژوهش پریش نامه افسردگی بک، پرسش نامه اضطراب حالتی خصلتی اشپیل برگر و پرسشنامه سلامت و سبک زندگی بالدی بودند. برای سنجش مذهبی بودن از عبارت چهاردهم پرسش نامه سبک زندگی بالدی استفاده گردید که در آن میزان وقت صرف شده در فعالیت های مذهبی توسط فرد مشخص می شود.