فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: از وظایف اصلی تعلیم و تربیت افزایش معلومات دانش آموزان از مضرات اعتیاد به مواد مخدر است. پژوهش حاضر به بررسی محتوای اعتیاد به مواد مخدر در کتاب مطالعات اجتماعی می پردازد. روش: این پژوهش از نوع ترکیبی است جهت مشخص نمودن مؤلفه های اعتیاد به مواد مخدر از روش توصیفی و سپس از روش تحلیل محتوا به منظور بررسی و تحلیل برنامه درسی مطالعات اجتماعی استفاده شده است. جامعه آماری محتوای برنامه درسی کتاب مطالعات اجتماعی پایه هشتم متوسطه چاپ سال 1393بود و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه تحلیل محتوای کتب درسی، سیاهه تحلیل فعالیت ها، کاربرگه ها و سیاهه تحلیل تصاویر بود که پس از مطالعه مبانی نظری و بسترهای قانونی، طرح پیشنهادی تهیه و تدوین شد و روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و کارشناسان مربوطه تعیین گردید. این کتاب شامل 12 فصل و 190 صفحه و بر اساس واحد تحلیل جمله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. واحد تحلیل جملات مندرج در متن کتب درسی، متن فعالیت ها و به کار ببندید و نیز تصاویر مندرج در کتب درسی بوده است. یافته ها: در مجموع در برنامه درسی مطالعات اجتماعی پایه هشتم 18% به مفاهیم مربوط به مواد مخدر، 28% به انواع آسیب ها، 17% به علل گرایش به مواد مخدر و 36% به راه های پیشگیری از مواد مخدر پرداخته شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، توجه به علل گرایش به سمت مواد مخدر و همچنین انواع مواد مخدر در این کتاب درسی کمتر به آن پرداخته شده که نیاز به توجه بیشتر دارد.
ناتوانی های یادگیری ویژه در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی و ارایه الگوی 3 لایه ای پاسخ به مداخله برای تشخیص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیش از 50سال از زمانی می گذرد که ساموئل کرک، اصطلاح ناتوانی یادگیری را برای توصیف کودکانی به کار برد که هوش نزدیک به متوسط یا بالاتر از متوسط دارند. در حقیقت، این کودکان هم معما و هم متناقض هستند و به طور معمول، این کودکان در مدرسه مشکلات بسیاری دارند. در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی در سال 2013، اصطلاح ناتوانی یادگیری به اختلال یادگیری ویژه تغییر نام یافت. در جدیدترین تعریف که در سال 2013 توسط انجمن روان پزشکی آمریکا از اختلال یادگیری ویژه به عمل آمده است، در ملاک های تشخیصی این اختلال هم تغییراتی به وجود آمد. ملاک تشخیصی ناهماهنگی بهره هوشی و پیشرفت به علت تاخیر در شناسایی، الگوی انتظار به سوی شکست نامیده و حذف شد. از طرف دیگر، رویکرد پاسخ به مداخله جایگزین آن شد. پاسخ به مداخله یک واقعیت در کلاس های درسی امروزی به حساب می آید که سوال های بسیاری را به وجود آورده است.
نتیجه گیری: پاسخ به آموزش و مداخله، نوعی رویکرد بهبودبخشی تحصیلی چندمرحله ای است که حمایت های تحصیلی و رفتاری بهنگامی را ارایه می کند. انتظار می رود به منظور غربالگری، شناسایی و تشخیص بهنگام به رویکرد نوین پاسخ به مداخله، توجه ویژه ای شود.
مقایسه اثر بخشی« طرحواره درمانی» و «حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد» به روش موردی بر کاهش اضطراب اجتماعی: ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق باهدف مقایسه اثر بخشی «طرحواره درمانی» و«حساسیت زدایی باحرکات چشم و پردازش مجدد» به روش موردی بر کاهش اضطراب اجتماعی مراجعین نا ایمن مرکز مشاوره اجرا گردید.روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی بود و نمونه به تعداد 22نفر با توجه به اجرای آزمون بر روی جامعه مراجعینِ مرکز مشاوره انتخاب و در سه گروه جایگزین تصادفی شدند.جهت گردآوری داده ها ازمقیاس اضطراب اجتماعی کانور( SPIN) وآزمون دلبستگی هازان و شیور(ASP) استفاده شد.داده های به دست آمده با استفاده از روش کوواریانس تحلیل گردید. نتایج نشان دادکه طرحواره درمانی و حساسیت زدایی در مقایسه با گروه لیست انتظار تاثیر معناداری در کاهش اختلال دارند.تفاوتی از لحاظ میزان تاثیر در بین دو روش درمانی مشاهده نشد.برای کاهش مولفه ترس اختلال اضطراب اجتماعی روش طرحواره درمانی موثر تر از حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد می باشد.بر این اساس میتوان برای کاهش اضطراب اجتماعی از هر دو روش درمانی بهره برد.وبرای کاهش مولفه ترس،طرحواره درمانی ارجحیت دارد
اثربخشی مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر سوء مصرف مواد و شدت علائم افسردگی و اضطراب هم آیند در معتادان مرکز اجتماع درمان مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هم آیندی مرضی سوء مصرف مواد و اختلالات خلقی و اضطرابی، در مطالعات مختلف به اثبات رسیده و تلویحات بالینی زیادی را به همراه داشته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان متعارف بر سوء مصرف مواد و شدت علائم افسردگی و اضطراب معتادان انجام شد. روش: پژوهش در چارچوب یک طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون وپیگیری با گروه گواه، انجام شد. بر اساس مصاحبه بالینی ساختاریافته و کسب ملاک های ورود، از میان بیماران مرد مبتلا به سوء مصرف مواد و افسردگی و اضطراب هم آیند، تعداد شصت و سه نفر به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه مداخله ی پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی و یا درمان متعارف گماشته شدند. مقیاس ولع الکل پنسیلوانیا، اضطراب بک، و افسردگی بک مورد مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش نمرات ولع و شدت علائم افسردگی و اضطراب اثربخش بود. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش ولع و بهبود علائم افسردگی و اضطراب در معتادان، این نتایج برای متخصصان بالینی دست اندرکار در مراکز ترک اعتیاد تلویحات کاربردی مطلوبی دارد.
اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران زن دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران زن دیالیزی بود.
روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود، جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی زنان مراجعه کننده به انجمن بیماران کلیوی بوشهر تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه 1 ساعته قرار گرفت، و گروه گواه، هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل؛ پرسشنامه افسردگی بک و فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود که توسط شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل گردیدند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین افسردگی و کیفیت زندگی گروه آزمایش در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در افسردگی و کیفیت زندگی بیماران دیالیزی و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این بیماران تأکید دارد و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
تنظیم هیجان در کودکان با اختلال یادگیری و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة حاضر به مقایسة تنظیم هیجان در کودکان با اختلال یادگیری و عادی نه تا یازده سال پرداخت. مطالعة حاضر دارای طرح توصیفی- پس رویدادی است. نمونة پژوهش شامل سی کودک با اختلال یادگیری و سی کودک عادی است که به طور دسترس از شهر تهران انتخاب شدند. دو ابزار از جمله پرسش نامة تنظیم هیجان و سیاهة تنظیم هیجان اجرا شد. پرسش نامة تنظیم هیجان به وسیلة کودکان و سیاهة تنظیم هیجان از سوی والدین آنان تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری حاصل از هر دو ابزار پژوهش حاضر نشان داد که در مقایسه با کودکان عادی، کودکان اختلال یادگیری بی ثباتی هیجانی/منفی گرایی بیشتر و نمره های پایین تری را در استفاده از راهبرد تنظیم هیجان ارزیابی مجدد به طور معناداری نشان دادند. همچنین، یافته های به دست آمده از اثرهای تعاملی و اثرهای اصلی متغیرهای جمعیت شناختی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده، با توجه به نمره های بالای کودکان با اختلال یادگیری در بی ثباتی/منفی گرایی هیجانی، پیشنهاد می شود که مشکلات هیجانی در این گروه از کودکان از سوی متخصصان و معلمان مورد ملاحظة بیشتری قرار گیرد و برنامه هایی به منظور بهبود مسائل این کودکان طراحی شود.
تأثیرآموزش مهارت های ارتباطی بر سلامت روان مادران دارای فرزند معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر سلامت روانی مادران دارای فرزند معتاد انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش متشکل بود از تمامی مادران دارای فرزند معتاد پسرمراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد آفرینش شهر کرج در سال 1391، که فرزندان آن ها تحت درمان با متادون بودند (تعداد= 198نفر). تعداد 40 نفر از افراد دارای شرایط ورود، به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه (هر هفته دوجلسه به مدت 120 دقیقه) آموزش مهارت های ارتباطی را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه تحت هیچ مداخله ای قرارنگرفت. ابزار پژوهش پرسش نامه سلامت روان بود. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانکوا) نشان داد در متغیرهای سلامت جسمی، اضطراب، افسردگی، اختلال در کارکرد اجتماعی و سلامت کل، بین گروه آزمایش وگواه در مرحله پس آزمون تفاوت وجود دارد ( (P<0/05. نتیجه گیری: آموزش مهارت های ارتباطی شیوه موثری برای بهبود سلامت روان مادران دارای فرزند معتاد است.
مقایسه کمال گرایی، استحکام من، خشم و نشخوار خشم در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کمال گرایی، استحکام من، خشم و نشخوار خشم در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و وسواس فکری- عملی انجام شد. تعداد 60 نفر (39 بیمار افسرده، 21 بیمار وسواسی) به مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران (TMPS)، مقیاس استحکام من (ESS)، مقیاس خشم چند بعدی تهران (TMAI) و مقیاس نشخوار خشم (ARS) پاسخ دادند. روش پژوهش علی- مقایسه ای و جامعه آماری تمام بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال وسواس فکری- عملی مراجعه کننده به کلینیک های خصوصی شهر تهران بودند. برای تحلیل داده های پژوهش، از شاخص ها و روش های آماری مانند درصد، فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابعاد کمال گرایی در اختلال افسردگی و وسواس فکری- عملی دارای تفاوت معنادار هستند؛ در بعد کمال گرایی خودمحور و دیگرمحور نمرات بیماران مبتلا به وسواس از بیماران افسرده بالاتر بود، در بعد کمال گرایی جامعه محور بیماران افسرده نمره بالاتری کسب نمودند. استحکام من دو گروه تفاوت معناداری نداشت. در خصوص خشم، نتایج حاکی از آن بود که خشم درونی بیماران مبتلا به افسردگی بالاتر از بیماران مبتلا به وسواس بود. نتایج همچنین نشان داد که نمره نشخوار خشم بیماران افسرده بیشتر از بیماران مبتلا به وسواس بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان همبودی دو اختلال افسردگی و وسواس فکری- عملی را بر اساس مبانی آسیب شناختی مشترک تبیین نمود؛ در عین حال، مبانی آسیب شناختی متفاوت تمایز دو اختلال را توجیه می کنند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد باعث ایجاد مشکلات بسیاری برای فرد معتاد و خانواده او می شود، به طوری که خانواده فرد معتاد از مشکلات بیشتری رنج می برند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان دارای همسر معتاد بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را زنان دارای همسر معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر رشت در سال 1393 تشکیل می دهند. 20 نفر با استفاده به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (10 نفر برای هر گروه). گروه آزمایش در 8 جلسه آموزش ذهن آگاهی شرکت کردند، درحالیکه گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. از مقیاس تنظیم هیجان و پرسشنامه کیفیت زندگی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 18 و به شیوه تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری موجب افزایش تنظیم هیجان و کیفیت زندگی در زنان دارای همسر معتاد شده است (01/0>P). لذا انجام مداخلات بر اساس این رویکرد می تواند در افزایش بهزیستی هیجانی و کیفیت زندگی این زنان مفید باشد.
مقایسة اثر بخشی معنویت درمانی و طرحواره درمانی بر افسردگی دانشجویان افسرده(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مقایسة اثربخشی معنویت درمانی و طرحواره درمانی بر افسردگی دانشجویان دانشگاه «پیام نور» سمیرم است. آزمودنی های این پژوهش از طریق فراخوان و از میان کسانی که از طرف روان شناس بالینی قبلاً تشخیص افسردگی گرفته بودند، به روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شدند. ابزار تشخیصی افسردگی آزمون «افسردگی بک» (BDI-II) است و برای سنجش معنویت، از شرح حال دینی و روایی (RSHI) استفاده شده است. آزمودنی هایی که دارای ملاک های مناسب برای گروه های درمان بودند به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. دو گروه درمانی در هشت جلسة شرکت کردند و گروه کنترل (فهرست انتظار) در هیچ گونه گروه درمانی شرکت نکرد. در پایان، مداخلات درمانی هر سه گروه بار دیگر با آزمون ا«فسردگی بک» (BDI-II) ارزیابی شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد ، معنویت درمانی و طرحواره درمانی به طور معناداری در بهبود افسردگی دانشجویان مؤثر بوده است. در مقایسة دو روش درمانی نیز تفاوت معنا داری به چشم می خورد و معنویت درمانی اثربخشی بیشتری نسبت به طرحواره درمانی در بهبود افسردگی نشان می دهد.
بررسی مقایسه ای اضطراب و افسردگی در نوجوانان با اختلال شاخص توده ی بدنی و نوجوانان طبیعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر بیماری های غیر واگیر هم چون چاقی سهم عمده ای در بیماری ها و مرگ و میر جوامع بشری داشته اند. این بیماری ها با اختلال عملکرد دستگاه های مختلف بدن همراهی دارند. این مطالعه به منظور بررسی مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی در نوجوانان چاق و دارای اضافه وزن در مقایسه با نوجوانان طبیعی انجام گردید.\nروش کار: این پژوهش تحلیلی مورد- شاهدی بر روی نوجوانان شهر بیرجند انجام پذیرفت. جهت تعیین میزان اضطراب در افراد مورد مطالعه از مقیاس خودسنجی اضطراب زانک و جهت سنجش میزان افسردگی از شاخص های افسردگی کودکان و نوجوانان استفاده شد. در این پژوهش داده ها پس از جمع آوری در نرم افزار SPSS نسخه ی 15 وارد و با آزمون های آماری مجذور خی، آزمون دقیق فیشر و تی مستقل تحلیل گردیدند.\nیافته ها: تعداد 204 نوجوان به مطالعه وارد شدند. میانگین نمره ی اضطراب در نوجوانان با اختلال شاخص توده ی بدنی به طور معنی داری بیشتر از نوجوانان طبیعی بود (1/37 در مقابل 1/31) (001/0>P). هم چنین میانگین نمره ی افسردگی در نوجوانان با اختلال شاخص توده ی بدنی به طور معنی داری بیشتر از نوجوانان طبیعی بود (3/14در مقابل 49/5) (001/0>P).\nنتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بین وجود اضطراب و افسردگی و اختلال شاخص توده ی بدنی در نوجوانان، ارتباط معنی داری وجود داشته است و اختلال شاخص توده ی بدنی بر اضطراب و افسردگی نوجوانان، موثر است.
اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی (همدلی، حل مسأله، کنترل هیجان) بر شادکامی مادران دارای کودکان اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اُتیسم، یکی از اختلالات فراگیر رشد است که به عنوان وخیم ترین و در عین حال ناشناخته ترین اختلال دوران کودکی، مطرح می شود. شرایط و نیازهای خاص کودکان اُتیستیک، نه تنها کودک بلکه خانواده را نیز تحت تأثیر قرار می دهد که مادران سهم اصلی در مواجه با آن را بر عهده دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای زندگی (همدلی، حل مسأله، کنترل هیجان) بر شادکامی مادران دارای کودکان اتیستیک شهرستان سنندج انجام شد. روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح تحقیق از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. 24 نفر از مادران دارای کودک اتیستیک شهرستان سنندج در نیمه دوم سال94 به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به گروه آزمایش 8 جلسه مهارت های زندگی (همدلی، حل مسأله، کنترل هیجان) آموزش داده شد. ابزار سنجش، پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به مادران دارای کودک اتستیک در افزایش شادکامی آنها مؤثر بوده است. و از نتایج پژوهش می توان چنین نتیجه گیری نمود که آموزش مهارت های همدلی، حل مسأله، کنترل هیجان می تواند مادران کودکان اتیستیک را در حل مشکلات کودکانشان یاری دهد.
رابطه ی علی استعداد اعتیاد از طریق طرح واره های ناسازگار اولیه، سرمایه روان شناختی و نیازهای اساسی روان شناختی با میانجی گری الگوهای ارتباطی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی گر الگوهای ارتباطی خانواده در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و طرح واره های ناسازگار اولیه در پیش بینی استعداد اعتیاد انجام گرفته است. روش: روش پژوهش مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر و دختر کرمانشاه، در مقطع متوسطه در سال تحصیلی 94-93 بوده است. با استفاده از جدول مورگان 400 دانش آموز (200 دختر و 200 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند؛ که به پنج پرسش نامه، الگوهای ارتباطی خانواده در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ و استعداد اعتیاد پاسخ دادند. به منظور ارزیابی مدل پیشنهادی از معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS و SPSS-21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پژوهش با میانجی گری الگوی ارتباطی خانواده (خرده مقیاس گفت و شنود) از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد که بین طرح واره های ناسازگار شکست، وابستگی، محرومیت هیجانی و بی اعتمادی، بااستعداد اعتیاد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بین خرده مقیاس های خود کارآمدی، تاب آوری و ارتباط با استعداد اعتیاد رابطه منفی وجود دارد که نشان داد توانایی پیش بینی استعداد اعتیاد را دارند. نتیجه گیری: مدل ارزیابی شده از برازندگی قابل قبولی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت حیطه های فردی و خانوادگی در استعداد به اعتیاد دارد و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی و تدوین برنامه های پیشگیری از رفتارهای پرخطر می تواند بسیار مفید واقع شود.
مقایسه خطرپذیری و تحریف شناختی در دانش آموزان با و بدون گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه خطرپذیری و تحریف شناختی در دانش آموزان با و بدون گرایش به اعتیاد بود. روش: این پژوهش توصیفی، از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر دبیرستانی در سال تحصیلی 94-93 شهرستان بستان آباد تشکیل دادند. نمونه پژوهش100 دانش آموز دارای گرایش به اعتیاد و 100 دانش آموز بدون گرایش به اعتیاد بود که از میان دانش آموزان شناسایی و انتخاب شده بودند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسش نامه های گرایش به اعتیاد، خطرپذیری نوجوانان و تحریف شناختی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد خطرپذیری و تحریف شناختی در دانش آموزان با گرایش به اعتیاد بیشتر از دانش آموزان بدون گرایش به اعتیاد است. نتیجه گیری: این یافته ها حاکی از آن است که خطرپذیری و تحریف شناختی از متغیرهای مهم در گرایش دانش آموزان به اعتیاد می باشند. بنابراین بر اساس یافته ها در نظر داشتن خطرپذیری و تحریف شناختی برای خدمات پیشگیری، آسیب شناسی و مشاوره ضروری است.
نقش واسطه ای ذهن آگاهی مادر و تاب آوری خانواده در رابطه ی بین مشکلات رفتاری کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم و بهزیستی روان شناختی مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای ذهن آگاهی مادر و تاب آوری خانواده در رابطه ی بین مشکلات رفتاری کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم و بهزیستی روان شناختی مادر بود. جامعه آماری شامل مادرانِ کودکان دارای اختلال های طیف اوتیسم در دامنه ی سنی 3 تا 16 سال شهرهای تهران، کرج و قزوین بودند که از بین آنها 170 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه های بررسی مشکلات و نقاط قوت کودک، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی و پرسشنامه ی تاب آوری خانواده برای سنجش استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که دو متغیر ذهن آگاهی و تاب آوری خانواده در رابطه ی بین متغیرهای پیش بین (مشکلات رفتاری کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم) و ملاک (بهزیستی روان شناختی مادر) نقش واسطه ای ایفا می کنند. با توجه به نتایج پیشنهاد می شود متخصصان این حوزه در اقدام برای مداخله های درمانی، توجه خود را علاوه بر راهکارهای متمرکز بر کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم، بر شرایط سلامت روانی والدین، محیط خانواده، منابع موجود در جامعه و سایر عوامل مربوط به بافت زندگی کودک نیز معطوف کنند.
مقایسه عملکرد عصب روان شناختی بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون با و بدون بیماری آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه عملکرد عصب روانشناختی بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون با و بدون بیماری آلزایمر بود. روش پژوهش از نوع توصیفی بود. جامعه مورد پژوهش شامل بزرگسالان مبتلا به نشانگان داون که در مرکز معلولین و کم توانان ذهنی شهر تهران به صورت تمام وقت نگهداری می شدند و یا نیمه وقت مشغول فعالیت های توان بخشی بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 16 نفر از بزرگسالان مبتلا به نشانگان داون بدون بیماری آلزایمر و تعداد 16 نفر از بزرگسالان مبتلابه نشانگان داون با بیماری آلزایمر از طریق پرسشنامه زوال عقل برای افراد با ناتوانی ذهنی، انتخاب شدند و سپس برای مقایسه ی عملکرد عصب روانشناختی آن ها از آزمون های بندر -گشتالت و چهارمین مقیاس وکسلر کودکان و به منظور بررسی سوالات و تعمیم نتایج به دست آمده از گروه نمونه به جامعه ی پژوهش، از t دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج به دست آمده از اجرای آزمون بندر گشتالت نشان داد بین دو گروه بدون بیماری آلزایمر و با آلزایمر در فراوانی خطاها، تفاوت معنی داری ازنظر آماری وجود دارد و فراوانی خطاها در گروه با آلزایمر بیشتر است. نتایج به دست آمده از اجرای مقیاس وکسلر نشان داد بین دو گروه در عامل توانایی عمومی، چیرگی شناختی، مقیاس فهم کلامی، استدلال ادراکی، حافظه ی فعال و سرعت پردازش تفاوت معنی داری وجود نداشت. لازم به ذکر است بین دو گروه در خرده آزمون ها تفاوت معنی دار وجود داشت، افراد در گروه بدون بیماری آلزایمر در مقایسه با گروه با آلزایمر از عملکرد بهتری برخوردار هستند. نتایج پژوهش حاضر همانند تحقیقات گذشته گویای تفاوت در برخی زمینه ها میان این دو گروه است.
تأثیر روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیر باوری بر کاهش علایم و نشانه های افسردگی غیربالینی- مطالعه تک آزمودنی چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیر روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیر باوری بر کاهش علایم افسردگی در افراد دارای افسردگی غیربالینی بود. برای انجام این پژوهش از طرح تک آزمودنی چند خط پایه با دوره پیگیری استفاده شد. ابتدا از بین افراد دارای افسردگی غیربالینی که به یک مرکز مشاوره در تهران مراجعه کرده بودند، 3 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان به صورت تصادفی بین 3 تا 7 هفته جلسه خط پایه در نظر گرفته شد. ارزیابی ها با استفاده از مقیاس افسردگی بک، افسردگی هامیلتون-17 و مقیاس جهت گیری شادکامی در مرحله خط پایه، جلسات مداخله و چهار ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. مداخله به صورت انفرادی بر اساس روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیر باوری در 8 جلسه توسط پژوهشگر انجام گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر سه مراجع با شروع مداخله روند کاهشی را در طراز نمرات افسردگی بک (75 درصد)، هامیلتون (85 درصد) و روند افزایشی را در طراز نمرات احساس لذّت (84 درصد)، مجذوب شدن (70 درصد) و احساس معنا (215درصد) نشان دادند. بخش عمده ای از این نتایج در پایان دوره پیگیری چهار ماهه نیز حفظ شد. به نظر می رسد روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر خیر باوری یک مداخله کوتاه مدّت مؤثر برای کاهش علایم افسردگی باشد.
تاثیر امید درمانی بر کیفیت زندگی بیماران وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وابستگی به مواد یکی از مهم ترین عوامل موثر بر کاهش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به وابستگی به مواد در سراسر جهان به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر امید درمانی بر کیفیت زندگی بیماران وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون در شهر سمنان بود.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با استفاده از گروه آزمایش و کنترل بوده است . تعداد 40 بیمار وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده متادون در شهرستان سمنانبا توجه به معیارهای ورود و خروج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.
گروه آزمایش علاوه بر درمان دارویی نگهدارنده متادون تحت امید درمانی قرار گرفت. امید درمانی طی8 جلسه بر روی آزمودنی های گروه آزمایش انجام شد و در این فاصله گروه گواه برای انجام مداخله روانشناختی در لیست انتظار قرارگرفت. کلیه بیماران قبل از شرکت در مداخله، نسبت به تکمیل پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی(SF36) اقدام نمودند. بعد از انجام مداخلات درمانی و سه ماه پس از پایان مداخله، آزمودنی ها توسط همان پرسشنامه (کیفیت زندگی)، مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی بیماران در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون تغییر معنی داری را نشان داد و اثرات درمان پس از سه ماه هنوز برقرار بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان بیان نمود، که امید درمانی بر بهبود کیفیت زندگی بیماران وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده متادون موثر است.