فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه نارسایی هیجانی و کنترل عواطف در سوء مصرف کنندگان مواد و افراد سالم بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش را تمامی مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد شهرستان نورآباد (دلفان) تشکیل می-دادند. آزمودنی های پژوهش شامل50 نفر از معتادین تحت درمان و 50 نفر از افراد سالم بودند که به روش همتا سازی (بر اساس سن، تحصیلات، پایگاه اجتماعی-اقتصادی و تعداد فرزندان) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین مراکز درمانی انتخاب شدند. در این تحقیق از مقیاس نارسایی هیجانی و کنترل عواطف استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه از افراد معتاد و غیر معتاد در نارسایی هیجانی و کنترل عواطف تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، دشواری در شناسایی احساسات، افسردگی، اضطراب و خشم مهم ترین پیش بینی کننده های شدت اعتیاد بودند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که دشواری در بیان هیجانات و ناتوانی در کنترل عواطف منفی (خشم، افسردگی و اضطراب) از جمله عوامل خطر پذیر برای سوء مصرف مواد هستند.
مقایسه تکانشگری بین افراد مبتلا به ایدز، افراد دارای سوء مصرف مواد و همتایان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به مقایسه تصمیم گیری مخاطره آمیز بین افراد مبتلا به ایدز، افراد دارای سوء-مصرف مواد و جمعیت غیربالینی پرداخته است. روش: این پژوهش، علی-مقایسه ای بوده که در شش ماهه ی اول سال 91 انجام شد. در این پژوهش 30 نفر از بیماران مبتلا به ایدز و 30 نفر بیمار سوء مصرف کننده مواد و 30 نفر از جمعیت غیربالینی در محدوده سنی 67-15 سال به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نمونه های انتخابی براساس متغیرهای سن، تحصیلات و جنس همتا بودند. مقیاس تکانشگری بارات (1997) در هر سه گروه نمونه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین افراد سه گروه در خرده مقیاس های تکانشگری تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درجاتی از آسیب در فرایند تصمیم گیری افراد وابسته به مواد و افراد مبتلا به ایدز وجود دارد، نقصی که ممکن است ریشه در پاره ای از رگه های شخصیتی، آسیب های عصب شناختی، مصرف مواد، عدم دریافت آموزش های مناسب و کافی در زمینه مهارت های زندگی، حل مسئله و تصمیم گیری و یا وجود احساسات، افکار و باورهای شخصی یا فرهنگی پیرامون رفتارهای محافظتی در حین رابطه جنسی باشد.
پیش بینی شخصیت مرزی بر اساس مولفه های هوش هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقیقات، نارسایی های هیجانی در شخصیت مرزی را نشان داده اند.هدف از پژوهش حاضر تبیین صفات مرزی بر اساس مولفه های هوش هیجانی مطابق با نظریه ی بار-آن بود.
روش کار: در این پژوهش توصیفی-مقطعی، نمونه ای به حجم 274 نفر به روش تصادفی طبقه ای از دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه های پیام نور شهرهای تبریز و سراب در سال تحصیلی 90-1389 انتخاب و با مقیاس های شخصیت مرزی و هوش هیجانی بار-آن مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیری گام به گام و نرم افزار SPSS نسخه ی 16 تحلیل گردیدند.
یافته ها: هوش هیجانی توان پیش بینی صفات مرزی را دارد و می تواند مقادیری از تغییرات صفات مرزی را تبیین کند (001/0 P<،13=r2).از بین مولفه های 15گانه ی هوش هیجانی، مولفه های خودشکوفایی، کنترل تکانه، حل مسئله و استقلال، بیشترین سهم را در تبیین صفات مرزی دارا هستند (58/32=F، 001/0 P<).
نتیجه گیری: صفات مرزی با هوش هیجانی، رابطه ی معکوس دارد و این رابطه در راستای آشفتگی های هیجانی موجود در شخصیت مرزی قابل تبیین است.
ویژگی های رفتاری اختلال پردازش شنوایی و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال پردازش شنوایی یک اختلال ادراکی حس ویژه است که ناشی از کم شنوایی محیطی نیست و بر رشد پردازش های یکپارچه زبان (گوش دادن و حرف زدن) و سوادآموزی (خواندن و نوشتن) اثر می گذارد. اختلال پردازش شنوایی ممکن است با اختلالات دیگر از جمله اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی همراه باشد. در موارد چندابتلایی اختلال پردازش شنوایی و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تشخیص باید به درستی و به طور کامل داده شده و برنامه ی درمانی به وسیله ی تیمی از متخصصان پیاده شود.
نقش تشخیصی نقص در تنظیم هیجانی، ذهن آگاهی و خوددوست داری در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و زنان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب فراگیر، یکی از اختلالات شایع روانپزشکی می باشد. در سال های اخیر الگوهای زیادی در تبیین سبب شناسی این اختلال پیشنهاد شده که هر کدام از آن ها در قالب متغیرهای خود به تبیین این اختلال پرداخته اند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی نقص در تنظیم هیجانی، ذهن آگاهی و خوددوست داری در زنان مبتلا به این اختلال و افراد عادی بود. بدین منظور 30 نفر (15 زن مبتلا به GAD و 15 زن سالم) به صورت در دسترس انتخاب و مقیاس 7 سوالی اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)، پرسشنامه تنظیم هیجانی شناختی (CERQ)، مقیاس آگاهی از توجه ذهن آگاهانه (MAAS) و مقیاس خوددوست داری (SCS) را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که میانگین سرزنش خود و فاجعه آمیزپنداری، جداسازی، و بیش ارزشیابی در زنان دارای اضطراب فراگیر بیشتر از زنان عادی است و میانگین پذیرش، مثبت نگری، شفقت همگانی و ذهن آگاهی و مهربانی با خود در زنان عادی بالاتر از زنان دارای اضطراب فراگیر است. نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد که سه متغیر نقص در تنظیم هیجانی، ذهن آگاهی و خوددوست داری می تواند به عنوان متغیرهای تشخیصی برای ابتلا به اختلال اضطراب فراگیر عمل نمایند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سه متغیر فوق می توانند به درستی دو گروه بیمار و سالم را از یکدیگر متمایزکنند.
مقایسه مولفه های شناختی اضطراب بین بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواسی جبری و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی در اختلال اضطراب فراگیر و اختلال وسواسی جبری نقش بسزایی ایفا می کنند و به ایجاد، تداوم و تشدید علائم این اختلال منجر می شوند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه این مؤلفه های شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، وسواسی جبری و افراد عادی بود. در این راستا، تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری و 30 نفر از افراد عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، سپس پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و پرسشنامه جهت گیری منفی به مشکل و پرسشنامه چرا نگرانی اجرا شد. یافته ها نشان داد بین سه گروه، حداقل در یکی از متغیرهای شناختی تفاوت معنادار وجود دارد. تلویحات عملی و نظری نتایج مورد بحث واقع شده است.
اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر عملکرد خواندن و آگاهی واج شناختی در دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نارساخوانی تحولی به عنوان یک آسیب اختصاصی در توانایی خواندن، علی رغم هوش طبیعی و فرصت های آموزشی کافی در نظر گرفته می شود و یکی از شایع ترین اختلالات دوران کودکی است. با پیشرفت اخیر مطالعات علوم اعصاب و با توجه به اینکه این اختلال یک اختلال عصبی رشدی محسوب می شود برای بهبود افراد مبتلا به این اختلاف، درمان های مبتنی بر نوروفیدبک مطرح شده است، و هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر عملکرد خواندن و آگاهی واج شناختی در کودکان نارساخوان بود. پژوهش حاضر از نوع طرح تک آزمودنی با خط پایه چندگانه انجام شد. مراحل چندگانه پیش از مداخله بر شش دانش آموز مقطع ابتدایی(سوم و چهارم) نارساخوان در 3 مجموعه دو نفره صورت گرفت که طی آن خط پایه متغیرهای وابسته اندازه گیری شد و سپس مرحله مداخله (20 جلسه آموزش نوروفیدبک) به اجرا درآمد. در جریان مداخله اندازه گیری مکرر متغیرهای وابسته و نهایتاً ارزیابی به منظور پیگیری صورت گرفت. برای جمع آوری داده ها از آزمون های خواندن میکائیلی (1384) و آگاهی واج شناختی دستجردی (1382)، و از اندازه اثر (dکوهن) نیز برای بررسی معناداری بالینی تغییرات استفاده شد. نتایج بهبودی قابل ملاحظه ای در آگاهی واج شناختی با اندازه اثر بالایی در تمام آزمودنی ها نشان داد، هم چنین عملکرد خواندن نیز با اندازه اثر نسبتاً خوبی در تک تک آزمودنی ها بهبودی نشان داد. مبتنی بر نتایج می توان بیان داشت که آموزش نوروفیدبک بر آگاهی و عملکرد خواندن واج شناختی در دانش آ موزان نارساخوان می تواند موثر باشد.
نقش پیش بین جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های آن ها در ماندگاری درمان اعتیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کنندگی جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های آن ها در پیش بینی کنندگی ماندگاری در درمان طراحی و اجرا شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه، پژوهشی از نوع توصیفی همبستگی بود که به شکل مقطعی اجرا شد. نمونه مورد مطالعه 100 نفر از معتادان خود معرف مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اصفهان در سال 92-91 بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه جهت گیری مع نوی معتادان جورج و پرسش نامه بار روانی معتادان زاریت و همکاران استفاده شد که توسط بیماران و مراقبان آن ها تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری 18 SPSS و بکارگیری روش های آمار توصیفی و تحلیلی (آزمون رگرس یون چندگانه و همبستگی پیرسون)، مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش بین جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های معتادان با ماندگاری در درمان معتادان رابطه معنی داری وجود داشت (001/0 p<). به این ترتیب بار روانی خانواده های معتادان، پیش بینی کننده منفی و معنی دار ماندگاری در درمان می باشد و قادر است 10 درصد (10/0 = R2) از واریانس ماندگاری در درمان را تبیین کند. هم چنین یافته ها نشان داد جهت گیری مع نوی معتادان، پیش بینی کننده مثبت و معنی دار ماندگاری در درمان بوده و قادر است 20 درصد (20/0 = R2) از واریانس ماندگاری در درمان را تبیین نماید.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر جهت گیری مع نوی معتادان و بار روانی خانواده های آن ها از جمله عوامل تأثیرگذار و پیش بینی کننده ماندگاری درمان محسوب می شوند، لذا پیشنهاد می شود در فرایند درمان معتادان و به خصوص به همراه خانواده درمانی، پیشینه مذهبی فرد با تأکید بر بعد معنوی به عنوان مرکز ثقل همه ابعاد انسانی مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی روش های شناختی – رفتاری در مقابل روش های القای خلق برخلق مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر اثربخشی دو روش شناختی – رفتاری و القای خلق بر خلق مادران کودکان کم توان ذهنی بررسی شد. بدین منظور 36 نفراز مادران کودکان کم توان ذهنی مدرسه شهید صیاد شیرازی منطقه 4 آموزش و پرورش به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و در 3 گروه (2گروه آزمایش و 1گروه کنترل)، به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایشی 1 با روش شناختی رفتاری و گروه آزمایشی 2 با روش های القای خلق تحت مداخله قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه افسردگی (بک،1960) استفاده شد. گروه اول، 8 جلسه آموزش روش های شناختی رفتاری و گروه آزمایشی دوم 5 جلسه آموزش روش های القای خلق را گذراندند. نتایج تحلیل واریانس کاهش بیش تر افسردگی در گروه های آزمایشی را نسبت به گروه کنترل نشان داد. نتایج آزمون بونفرونی نیز نشان داد که روش های شناختی رفتاری نسبت به روش های القای خلق کارآمدتر است.
نقش سبک های دفاعی و تاب آوری در پیش بینی آسیب پذیری روانی مبتلایان به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: آسم به عنوان یک بیماری جسمانی تحت تاثیر مسائل روانشناختی قرار دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سبک های دفاعی و تاب آوری در پیش بینی آسیب پذیری روانی افراد مبتلا به آسم می باشد.
روش کار: روش پژوهش حاضرتوصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را افراد بزرگسال(بالای 20 سال) مبتلا به آسم شهرستان اردبیل تشکیل می دهند که بر اساس تشخیص پزشک متخصص دچار بیماری آسم می باشند. نمونه پژوهش حاضر 60 بیمار مبتلا به آسم بزرگسال(بالای 20 سال) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس سبک های دفاعی، مقیاس تاب آوری و فرم کوتاه نشانه های روانی استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که سبک های دفاعی رشد نیافته(26/0=r)، رشد یافته(33/0-=r) و تاب آوری(37/0-=r) با آسیب پذیری روانی رابطه معناداری دارند(001/0Pنتیجه گیری: این یافته ها حاکی است که سبک های دفاعی و تاب آوری از متغیرهای تاثیرگذار بر آسیب پذیری روانی بیماران مبتلا به آسم می باشد. این نتایج نیز تلویحات مهمی در زمینه آسیب شناسی روانی، پیشگیری و درمان بیماران مبتلا به آسم دارد.
بررسی ویژگی های جنسیتی و پیامدهای گرایش زنان به سوءمصرف مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با هدف بررسی ویژگی های جنسیتی و پیامدهای گرایش زنان به سوءمصرف مواد مخدر، با استفاده از روش مطالعه ی اسنادی به بررسی و تبیین بسترها، زمینه ها، عوامل مؤثر و پیامدهای پدیده اعتیاد به مواد مخدر در میان زنان از خلال پژوهش های موجود پرداخته است. به این منظور پس از ارائه گزارشی از آمار و اطلاعات موجود از وضعیت کنونی سوءمصرف مواد در میان زنان، به مطالعه سه جنبه از پدیده اعتیاد در میان زنان پرداخته شده است. در وهله نخست به بررسی تفاوت های جنسیتی موجود در زمینه های گرایش به مواد مخدر پرداخته شده و سپس مهم ترین تفاوت های موجود در آسیب های اجتماعی ناشی از سوءمصرف مواد مورد بررسی قرار می گیرد. بخش پایانی مقاله نیز به تبیین مهم ترین چالش های درمان اعتیاد در میان زنان در مقایسه با مردان اختصاص دارد. اطلاعات محدود موجود در این حوزه نشان می دهد هرچند هنوز میزان اعتیاد زنان (حدود ۹ درصد) فاصله قابل توجهی با مردان دارد و همچنان می توان آن را پدیده ای مردانه تلقی کرد، اما روند رو به رشد گرایش به سوءمصرف مواد مخدر در میان زنان را (۴ برابر شدن طی ده سال) می توان هشداری برای ضرورت چاره اندیشی و سیاست گذاری و برنامه ریزی در خصوص جلوگیری از ادامه این روند دانست. به ویژه آن که آسیب های ناشی از اعتیاد زنان را چه از نظر تأثیرات مخرب فیزیولوژیک جسمی و روانی و چه به لحاظ اثرات اجتماعی و فرهنگی و همچنین نقش آنان در خانوده می توان مهمتر و اثرگذارتر تلقی کرد.
مقایسه عزت نفس ضمنی در افراد افسرده و سالم
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پردازش منفی اطلاعات ضمنی مرتبط با خود با استفاده از آزمون تداعی ضمنی عزت نفس، در دانشجویان دارای افسردگی و بدون افسردگی انجام شد.تعداد 17 شرکت کننده ی دارای افسردگی و 17 نفر دانشجوی بدون افسردگی، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. تشخیص افسردگی با استفاده از پرسشنامه ی افسردگی بک و مصاحبه ی بالینی صورت گرفت. با هدف کنترل اضطراب آزمودنی ها، از پرسشنامه ی اضطراب بک استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره انجام شد.نتایج نمایانگر آن بود که گروه افسرده از گروه عادی، دارای نمره ی افسردگی بالا تری در پرسشنامه ی افسردگی بک بودند (001/0=p). همچنین عزت نفس ضمنی گروه افسرده با گروه آزمودنی های بهنجار، به طور معناداری متفاوت بود (003/0 = p).از یافته های این پژوهش می توان این گونه نتیجه گرفت که افراد افسرده در آزمون تداعی ضمنی عزت نفس (IAT)، نمره ی عزت نفس ضمنی کمتری از افراد بدون افسردگی دارند.
اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری تنظیم هیجان بر بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان مبتلا به صرع(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی مداخله شناختی رفتاری تنظیم هیجان بر بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان مبتلا به صرع انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران نوجوان مبتلا به صرع 14 تا 20 ساله شهر اصفهان در سال 1390 بود.
مواد و روش ها: به منظور انجام این پژوهش30 نفر دختر 14 تا 20 ساله از میان جامعه مصروعین به شیوه در دسترس، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. روش پژوهش نیمه تجربی بود. مداخله شناختی رفتاری تنظیم هیجان بر اساس دستورالعملی از دانشگاه بوستون ومتناسب سازی با شرایط فرهنگی، به مدت 12 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارایه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه بهزیستی روان شناختیpsychological Well-Being (Ryff) questionnaire) و پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق(researcher-made questionnaire.) ساخته بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله روش تنظیم هیجان در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پیش آزمون- پس آزمون (048/0>p) و پیش آزمون- پی گیری (019/0>p) بر افزایش بهزیستی روان شناختی دختران مصروع مؤثربود هم چنین، میانگین نمره پذیرش خود (049/0>p)، در مرحله پس آزمون وخرده مقیاس های روابط مثبت (045/0>p)، پذیرش خود (049/0>p)، زندگی هدفمند (046/0p<)، در مرحله پی گیری افزایش معنی داری پیدا کرده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دادکه مداخله شناختی رفتاری تنظیم هیجان بر افزایش بهزیستی روان شناختی دختران مصروع مؤثر است. هم چنین اثر درمان در زمان پی گیری ماندگار بود.
بررسی نظریّه ذهن و توانایی همدلی در محکومین دادگاه های کیفری: شواهدی از آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شواهد پژوهشی ناهمخوانی پیرامون نقصان نظریّه ذهن به عنوان یکی از فرضیه های سبب شناختی در جامعه ستیزی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر برّرسی توانایی نظریّه ذهن و همدلی در محکومین دادگاه های کیفری و مقایسه آن با افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علّی مقایسه ای بوده است. در این پژوهش تعداد 40 نفر از محکومین دادگاه های کیفری و 40 نفر از جمعیّت عمومی به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه های این پژوهش انتخاب شدند. از آزمون عصب روان شناختی ذهن خوانی از طریق تصویر چشم بارون- کوهن (RMET) و مقیاس واکنش های بین فردی (IRI) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس چند متغیّره نیز برای مقایسه میانگین توانایی دو گروه در نظریّه ذهن و همدلی به کار برده شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان می دهد که تفاوت معناداری در توانایی ذهن خوانی افراد دو گروه وجود دارد، چنان که عملکرد محکومین دادگاه های کیفری در آزمون ذهن خوانی معناداری پایین تری از همتایان عادی آن ها دارد. تفاوت معناداری بین توانایی همدلی دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجّه به نتایج مطالعه حاضر نقصان در توانایی نظریّه ذهن می تواند به عنوان یکی از فرضیه های سبب شناختی در ارتکاب رفتارهای بزهکارانه و جرایم کیفری مورد بحث قرار گیرد.
بررسی میزان اثر بخشی روش حساسیت زدایی حرکات چشم و بازپردازش (EMDR) با ( تأکید بر ضربات دو سویه)، بر کاهش نشانگان مزمن اختلال فشار روانی پس از آسیب (PTSD)جانبازان جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی روش حساسیت زدایی حرکات چشم و بازپردازش با تأکید بر ضربات دو سویه، بر کاهش نشانگان مزمن اختلال فشار روانی پس از آسیب جانبازان جنگ بود . روش پژوهش حاضر ، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود . به منظور اجرای پژوهش 29 بیمار با تشخیص PTSD مزمن که حائز شرایط بودند از میان 64 مورد انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند ؛ سپس اعضای گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت درمان با روش مذکور قرار گرفتند . ابزار پژوهش فهرست اختلال فشار روانی پس از آسیب(ودرز و همکاران،1994) و همچنین مقیاس اضطراب موقعیتی – خصیصه ای اسپیلبرگر(1970) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که نشانه های اختلال فشار روانی پس از آسیب در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافته است. بنابر این می توان نتیجه گرفت که این روش درمانی می تواند درباره کاهش نشانگان مزمن اختلال فشار روانی پس از آسیب این بیماران مؤثر واقع شود.
تحلیل مسیر طرح واره های ناسازگار اولیه، راهبرد های مقابله با استرس و کیفیت زندگی روانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طرح واره های ناسازگار اولیه یکی از عوامل مختل کننده ی کیفیت زندگی است، اما مکانیزم این آسیب پذیری به خوبی شناخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای راهبرد های مقابله با استرس در رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه در حوزه ی طرد و بریدگی و کیفیت زندگی روانی بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی پژوهش مردان و زنان 20 تا 35 ساله ی ساکن شهر اصفهان در سال 1390 بودند که از این میان 245 نفر به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها فرم کوتاه پرسش نامه ی طرح واره های ناسازگار اولیه ی یانگ (YSQ-SF یا Young Schema Questionnaire-Short Form) ، پرسش نامه ی مقابله با شرایط پر استرس (CISS یا Coping Inventory for Stressful Situation) و فرم کوتاه پرسش نامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار های18 SPSS و 8.5 LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد مقابله ی هیجان مدار در رابطه ی بین طرح واره ی محرومیت هیجانی و کیفیت زندگی روانی (11/0- = اثر مسقیم، 07/0- = اثر غیرمستقیم، 05/0< P) و رابطه ی میان طرح واره ی رهاشدگی و کیفیت زندگی روانی (09/0- = اثر مستقیم، 04/-0= اثر غیر مستقیم، 05/0< P) نقش واسطه ای دارد.
نتیجه گیری: راهبرد های مقابله ای واسطه ی رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی روانی هستند. بنابراین، با بهبود راهبرد های مقابله ای ناسازگارانه ی افرادی که دارای طرح واره های ناسازگار اولیه هستند می توان کیفیت زندگی روانی آن ها را افزایش داد.
بررسی روابط علی بین نقش های جنسیتی، تاب آوری، سرسختی، درماندگی آموخته شده و هم وابستگی، در همسران افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر روابط علی بین نقش های جنسیّتی، تاب آوری، سرسختی، درماندگی آموخته شده و هم وابستگی در همسران افراد معتاد بررسی شد. طرح پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه همسران افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد در سطح شهر اصفهان بودند که 120 نفر از آن ها به شیوه در دسترس انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد علاوه بر پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، به پنج پرسشنامه: نقش جنسی بم (BSRI)، سرسختی روان شناختی(HI)، تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، هم وابستگی (CODI) و سبک های اسنادی پاسخ دهند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و از نرم افزارهای SPSS-17 و Amos-5 استفاده شد. یافته ها نشان داد نقش های جنسیّتی مردانه تأثیرات معناداری در ارتقاء سطح سرسختی روان شناختی و تاب آوری دارد، در حالی که نقش های جنسیّتی زنانه چنین تأثیراتی را ندارد. علاوه بر آن نتایج نشان دهنده تأثیر معکوس نقش های جنسیّتی مردانه و تأثیر مستقیم نقش های جنسیّتی زنانه روی هم وابستگی بود. شاخص های برازش مدل یابی معادلات ساختاری، مدل کلی پژوهش را تأیید کردند و اثرات مستقیم و غیر مستقیم بین متغیرهای پژوهش تأیید شد.
نقش راهبردهای مقابله با تنیدگی و رضایت مندی زناشویی بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش راهبردهای مقابله با تنیدگی و رضایت مندی زناشویی بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک بود. پژوهش از نوع کاربردی و شیوه ی انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعه آماری شامل همه مادران کودکان اتیستیک شهر تهران در سال 1391 بود که از بین آنان 63 نفر از مادران به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار ابزار پرسشنامه ارتباط اجتماعی (راتر و همکاران، 2003) به منظور تشخیص اختلال اتیستیک، مقیاس های سلامت عمومی (گلدبرگ،1972)، سیاهه مقابله با موقعیت های تنیدگی زا اندلر و پارکر (1990) و مقیاس رضایت مندی همسران افروز (افروز و قدرتی، 1390) در پژوهش به کاربرده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین راهبردهای مقابله مسئله مدار و رضایت مندی زناشویی و داشتن سلامت عمومی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که راهبردهای مسئله مدار و هیجان مدار توانستند سلامت عمومی را به طور معنادار پیش بینی کرده و راهبرد اجتنابی به طور معنادار توان پیش بینی سلامت عمومی را نداشت. همچنین چهار مؤلفه از مقیاس رضایت مندی زناشویی بهترین پیش بینی کننده های سلامت عمومی مادران بودند. نتایج بیانگر آن است که با وجود آنکه داشتن کودکی با اختلال های اتیستیک تنش هایی برای والدین آنان و به ویژه مادران دارد، داشتن رضایت مندی زناشویی و به کارگیری راهبردهای حل مسئله در مقابله با تنیدگی به عنوان متغیرهای تعدیل گر می تواند به سلامت و بهزیستی روانی آنان کمک نماید.
شاخص اندازه گیری هزینه های اجتماعی مواد مخدر در ایران
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی شاخص هزینه های اجتماعی ناشی از مصرف و قاچاق مواد مخدر می پردازد. این شاخص هزینه های ایجاد شده توسط مصرف و قاچاق مواد مخدر تحمیلی بر جامعه را اندازه گیری می کند و همچنین می تواند به کاهش مصرف کمک کند و اثربخشی سیاست های دولتی در ارتباط با مبارزه با مواد مخدر را اندازه گیری کند. روش شناختی مورد استفاده در این تحقیق، روش «هزینه های بیماری» است. بر اساس این روش، کلیه هزینه های ملموس تحمیلی بر جامعه ناشی از مصرف و قاچاق مواد مخدر به غیر از هزینه های خرید مواد، مد نظر قرار می گیرند. با پیروی از مطالعات کولینز و لاسپلی (1996)، هزینه های اجتماعی خالص یعنی در نظر گرفتن پیامد های جانبی مثبت ناشی از مصرف و قاچاق مواد (لذت از مصرف و درآمد حاصل از فروش) مطالعه را به پیش می بریم. گروه های پرداخت کننده هزینه عبارتند از: مصرف کنندگان، جامعه و دولت و هزینه ها به سه گروه: هزینه های مستقیم، هزینه های غیرمستقیم و هزینه های جانبی تقسیم می شوند. مصرف کننده و جامعه زمانی نسبت به پرداخت هزینه ها حساسیت نشان می دهند که پرداخت آنها باعث کاهش درآمد اسمی آن ها شود. هزینه های مستقیم بر درآمد اسمی، هزینه های جانبی بر ترکیب هزینه های خانوار و هزینه های غیرمستقیم بر درآمد واقعی اثر می گذارند. همچنین هزینه های غیرمستقیم و جانبی موجب کاهش قدرت خرید افراد می شود. شاخص هزینه های اجتماعی مواد مخدر به روش COIدر ایران محاسبه نشده است.
مقایسه سبک های دفاعی من در افراد مبتلا به اختلال جسمانی سازی، اضطرابی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تمایز قائل شدن میان افراد مبتلا به اختلال جسمانی سازی و اضطرابی همواره مورد توجه روانشناسان بالینی بوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه سبک های دفاعی من در بین افراد مبتلا به اختلال های جسمانی سازی، اضطرابی و افراد عادی بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام افراد مبتلا به اختلال های جسمانی سازی و اضطرابی مراجعه کننده به کلینیک های دولتی و خصوصی سطح شهر تهران در سال 1391 و همچنین افراد عادی ساکن این شهر بود. برای دستیابی به این هدف، 90 نفر (30 بیمار جسمانی-سازی، 30 بیمار اضطرابی و 30 نفر از افراد عادی) از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ) پاسخ دادند. افراد گروه عادی علاوه بر مقیاس نامبرده به مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS-21) نیز پاسخ دادند. برای تحلیل داده های پژوهش حاضر، از شاخص های آمار توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که اختلاف میانگین نمرات سبک دفاعی رشدنایافته بین هر سه گروه معنادار بود. علاوه بر این، میانگین نمرات سبک های دفاعی رشدیافته و نوروتیک نیز بین گروه های افراد عادی، بیماران اضطرابی و جسمانی سازی دارای تفاوت معنادار بودند. البته سبک های دفاعی رشدیافته و نوروتیک میان گروه های بیماران اضطرابی و جسمانی سازی تفاوت معناداری نداشتند. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان از بررسی سبک های دفاعی برای تمیز اختلالات اضطرابی و جسمانی سازی استفاده کرد. به عبارت دیگر، سبک های دفاعی من باید کانون توجه بالینی در درمان اختلالات جسمانی سازی و اضطرابی قرار گیرند.