فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی بدکارکردی جنسی بر اساس مؤلفه های باورهای جنسی شامل محافظه کاری جنسی، میل و لذت جنسی به عنوان یک گناه، باورهای مربوط به سن، باورهای تصویر بدن، انکار تقدم محبت در رابطه جنسی و ترجیح نقش مادری در دانشجویان زن متأهل بود. مواد و روش ها:روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانشجویان زن متأهل دانشگاه های اهواز در سال 1394 بود که 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های شاخص عملکرد جنسی زنان Rosen (Female sexual function index) و پرسش نامه باورهای ناکارامد جنسی Nober (Sexual dysfunctional beliefs) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS به روش تحلیل ممیز گام به گام مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها:تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ترکیب خطی متغیرهای محافظه کاری جنسی، میل و لذت جنسی به عنوان یک گناه، باورهای مربوط به سن، باورهای تصویر بدن، انکار تقدم محبت در رابطه جنسی و ترجیح نقش مادری قادر به پیش بینی عضویت گروهی افراد با و بدون بدکارکردی جنسی با 5/78 درصد صحت در دانشجویان زن متأهل بود. همچنین، کارامدترین متغیر در پیش بینی عضویت گروهی افراد لذت جنسی به عنوان یک گناه با سطح معنی داری 001/0 بود. نتیجه گیری:باورها به عنوان نگرش های شخصی افراد، نقش تعیین کننده ای در بدکارکردی جنسی افراد دارد. لازم است تا در مشاوره و درمان افرادی که بدکارکردی جنسی دارند، به باورها به عنوان عامل مهم برای کاهش بدکارکردی جنسی توجه کرد.
فراوانی اختلال وسواسی-جبری در دوره های قبل از ازدواج، بارداری و پس از زایمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:اختلال وسواسی-جبرییکی از ناتوانکنندهترین اختلالات اضطرابی است. با توجه به افزایش سطح اضطراب درچرخهی باروری زنان، این مطالعه با هدف بررسی فراوانیاختلال وسواسی-جبریدر دورههای قبل از ازدواج، بارداری و پس از زایمان در زنان مراجعهکننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهر مشهد در سال 1391 انجام شد.
روشکار: این مطالعهی توصیفی-مقایسهای بر روی 900 زنمراجعهکننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهر مشهد در سال 1391 (500 نفرقبل از ازدواج، 200 نفر باردار و200نفر در دورهی پس از زایمان) واجد شرایط پژوهش، بر اساس نمونهگیری چندمرحلهای انجام شد. دادهها با پرسشنامههایاختلال وسواسی-جبری مادزلی وییل-براون و افسردگی ادینبورگ گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، توسط نرمافزار SPSS تحلیل گردید.
یافتهها:فراوانی اختلال وسواسی-جبری در زنان در دورههای قبل از ازدواج 4 درصد، بارداری 18.5 درصد و پس از زایمان 24 درصد بود و سه گروه با هم اختلافمعنیداری داشتند(000/0=P). در سه گروه، میانگین نمرهی استاندارد شده (صفر تا 100) اختلال وسواسی-جبری در 4 حیطه شامل شک و تردید، بازبینی، کندیو شست و شو به ترتیب 1.0، 61.70، 44.3 و 40.9 بود. میانگین نمرهی شدت اختلال در گروه قبل از ازدواج 7.1±15.9، بارداری 4.5±20.6 و پس از زایمان 5.1±20.9 به دست آمد و تفاوت، معنیدار بود(0.007=P).
نتیجهگیری: زنان در دوران بارداری و پس از زایمان در معرض خطر ابتلا به اختلال وسواسی-جبریهستند که این امر توجه مسئولین بهداشتی کشور به سلامت روان مادران در دوران بارداری و پس از زایمان را میطلبد.
بررسی تأثیر حرکات ریتمیک یوگا بر تعاملات اجتماعی کودکان کم توان ذهنی (پسر) مقطع ابتدایی شهر سنگان- خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط مهارت های حرکتی با سایر جنبه های شخصیت از قبیل خود پنداری، رفتار اجتماعی و...، لزوم پرداختن به مهارت ها و فعالیت های حرکتی را به عنوان یک ضرورت در روان شناسی مطرح می کند. مطالعه و تحقیق در حیطة مهارت های اجتماعی، برای افراد با نیازهای ویژه سودمند است. مسئولان با شناخت و آگاهی از این مهارت ها و تأثیرگذاری آن بر رفتار و فعالیت های تحصیلی و شغلی، به ضرورت اقدامات پشتیبانی کننده در این زمینه واقف می شوند و با ایجاد امکانات مناسب، زمینه را برای پیشرفت افراد مهیا می سازند. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر حرکات ریتمیک یوگا بر تعاملات اجتماعی کودکان کم توان ذهنی پرداخته است. به این منظور 12 نفر دانش آموز کم توان ذهنی، 6 نفر در گروه کنترل و 6 نفر در گروه آزمایش، به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. این گروه در ردة سنی 7 تا 10 سال و با بهرة هوشی 75 تا 85 مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامة رشد اجتماعی وایلند استفاده شده است. در این مطالعه، بهبودی معنی دار از نظر آماری در تمامی آبعاد 8 گانة مربوط به سنجش سلامت مهارت های اجتماعی موجود در پرسشنامة وایلند ملاحظه گردید.
اختلال شخصیت وسواسی
بررسی سوگیری توجه نسبت به محرکهای مربوط به مواد در افراد وابسته به مواد افیونی ، مبتلا به عود، ترک کرده و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی دو درمان گروهی شناختی-رفتاری و معنا درمانی بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در افراد معتاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ه دف از پژوهش حاضر مقایسه اث ربخ شی دو درمان گروه ی شن اخت ی-رفت اری و معنادرمانی به شیوه ی گروهی ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی دواری در افراد معتاد به مواد مخدر بود. این پ ژوه ش آزمای شی، از نوع پی ش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه شامل افراد معتاد مراجعه کننده به یکی از مراکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1392 می باشد. ابتدا تعداد 60 نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، سپس بر اساس نمرات پرسش نامه افسردگی بک و امید به زندگی اشنایدر تعداد 30 نفر از این افراد بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند، یک گروه آزمایش 10 جلسه معنادرمانی و گروه دوم آزمایش 13جلسه روان درمانی رفتاری-شناختی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین درمان شناختی-رفتاری و معنادرمانی در کاهش افسردگی تفاوت وجود ندارد، اما درمان شناختی-رفتاری در افزایش امید به زندگی تأثیر بیشتری نسبت به معنا درمانی دارد. نتیجه گیری: نتایج دارای تلویحات کاربردی است.
میزان شیوع اختلالات روان پزشکی در زندانیان زندان مرکزی سنندج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی سطح اضطراب در دانش آموزان دبیرستانی روستایی و شهری در مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:تاثیر تغییرات سریع فرهنگیاجتماعی و افزایش اﺧﺘﻼﻻت عصبیرواﻧـﻲ در دنیا، این اﺧــﺘﻼﻻت را به دوﻣــﻴﻦ عامل ناتوانی تا ﺳــﺎل 2020 تبدیل نموده است. اﺧﺘﻼﻻت عصبیرواﻧـﻲ به ویژه اضطراب در نوجوانان، عامل مهمی در کاهش سلامتی، افت تحصیلی و اقدام به رفتارهای مخاطرهآمیز است. این مطالعه به منظور بررسی سطح اضطراب دانشآموزان روستایی و شهری در مشهد انجام گرفت.
روشکار: در این مطالعهی مقطعی، تعداد 340 دانشآموز دبیرستانی روستایی و شهری مشهد در سال 1385 با نمونهگیری طبقاتیخوشهای وارد پژوهش شدند و مشخصات جمعیتشناختی، نحوهی انجام فرایض دینی، علاقه به تحصیل و وضعیت تحصیلی ایشان بررسی شد. دادهها توسط پرسشنامهی اضطراب
اشپیلبرگر جمعآوری و با آزمونهای تحلیل واریانس، تی و مجذور خی تحلیل شدند.
یافتهها:در مجموع 337 نفر دانشآموز با میانگین سنی 3/1±5/16 سال بررسی شدند. از شرکتکنندگان 175 نفر (52%) ساکن روستا بودند. اضطراب حالت و صفت به درجات شدید به ترتیب در 23 و 19 درصد دانشآموزان مشاهده شد. در دانشآموزان روستایی میزان اضطراب بالاتر از شهر بود (001/0P<) و حداکثر میانگین نمرهی اضطراب در دختران روستایی دیده شد. دختر بودن (01/0=P)، بیعلاقگی به رشتهی تحصیلی (01/0=P) و عدم انجام منظم فرایض دینی (02/0=P) با سطح اضطراب بالاتر همراه بود.
نتیجهگیری: بر اساس یافته های پژوهش، میزان اضطراب در دختران و به ویژه دانشآموزان جامعهی روستایی بیشتر بود. لذا غربالگری اختلالات اضطرابی و راهکارهای ارتقای بهداشت روان، فراهمسازی شرایط آموزشی و تفریحی مناسب در مدارس روستایی باید مورد توجه قرار گیرد.
بررسی نوع رمزهای MCMI - II در گروهی از اختلالهای محور یک
حوزههای تخصصی:
تاثیر خدمات روان شناختی دوره بازتوانی برخودپنداره منفی، اضطراب، افسردگی و عزت نفس معتادان
حوزههای تخصصی:
بازتوانی برخودپنداره منفی، اضطراب، افسردگی و عزت نفس معتادان مرکز اجتماع درمان مدار شهرستان اهواز درسال 87- 1386 بود .طرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه بود. جامعه آماری کلیه معتادان خود معرف مرد (50 نفر) بودند که برای درمان در فاصله زمانی چهار ماهه در این مرکز پذیرش شدند. نمونه این پژوهش شامل کلیه معتادان مرکز یادشده بود که به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. پس از انتخاب گروه نمونه، قبل از ارائه خدمات روان شناختی، پیش آزمون اجرا شد و پس از طی دوره چهارماهه درمرکزبازتوانی و ارائه خدمات روان شناختی، از آنها پس آزمون به عمل آمد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، عبارت بودند از: پرسشنامه خود پنداره راجرز (ثامتی،1375)، اضطراب کتل (فرجی،1380)، افسردگی بک (پاشا شریفی و نیکخو،1373) و عزت نفس کوپر اسمیت ( فرجی، 1380). داده های پژوهش به کمک آمار توصیفی وآزمون tوابسته تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادکه شرکت در مراکزاجتماع درمان مدار و گرفتن خدمات روان-شناختی در این مراکز باعث کاهش میزان خود پنداره منفی، افسردگی ، اضطراب(P<0/01) و افزایش میزان عزت نفس (P<0/01) آزمودنی ها شده است.
نقش عوامل مدرسه ای در بروز مدرسه هراسی
حوزههای تخصصی:
تاریکی ترس ندارد!
تاثیر گروه درمانی شناختی رفتاری به روش فرانظری بر میزان نشانه های افسردگی و دوز متادون مصرفی بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از تحقیق، بررسی تاثیر گروه درمانی شناختیرفتاری به روش فرانظری بر میزان نشانههای افسردگی و دوز متادون بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون (MMT) میباشد.
روشکار: این پژوهش کارآزمایی بالینی طی 6 ماه (پاییز و زمستان 1389) بر روی بیماران MMT کلینیک بیمارستان ابنسینای مشهد انجام شد. با نمونهگیری در دسترس، 12 بیمار انتخاب و تحت 15 جلسه رواندرمانی گروهی شناختی رفتاری به روش فرانظری قرار گرفتند. 12 بیمار نیز گروه شاهد را تشکیل دادند. معیارهای ورود به مطالعه داشتن سواد در حد خواندن و نوشتن، گذشت حداقل یک ماه از پایان دوره القای MMT، عدم ابتلا به اختلالات عمدهی روانپزشکی در محور یک به جز وابستگی به اپیوئیدها و عدم ابتلا به اختلال شخصیت مرزی بود. دوز متادون بر اساس گزارش درمانگاه و نشانههای افسردگی توسط آزمون فهرست بازبینی تجدیدنظرشدهی 90 نشانگانی در ابتدا و انتهای مطالعه سنجیده شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 16 و آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یکسویه صورت پذیرفت.
یافتهها: تفاوت بین میانگین نمرات افسردگی آزمودنیها در دو گروه آزمون و شاهد پس از مهار تاثیر پیشآزمون، سن و مصرف متادون معنیدار (001/0>P) به میزان 57 درصد بود، ولی تفاوت معنیداری در میانگین دوز متادون مصرفی بین دو گروه در پسآزمون وجود نداشت (07/0=P).
نتیجهگیری: گروهدرمانی شناختیرفتاری به روش فرانظری میتواند در کاهش علایم افسردگی در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون موثر باشد، لیکن در کوتاهمدت بر دوز متادون مصرفی ایشان تاثیر معنیداری ندارد.