فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده درمانگران و مشاوران ازدواج هر ساله با زوجین متعددی روبرو هستند که مشکل آنها خیانت است. در این پژوهش به بررسی مقایسه دو روش زوج درمانی برای بهبود روابط زوجین پس از افشای خیانت پرداخته شد.
روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون همراه با پیگیری با استفاده از دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه ی تحقیق شامل کلیه ی زوجین درگیر با مسأله خیانت زناشویی همسر (مرد) مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی مشاوره و روان شناختی شهر اصفهان در سال 1390 بوده است. از این جامعه 45 زوج به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه ی جایگزینی تصادفی در سه گروه زوج درمانی یکپارچه نگر (15 زوج)، زوج درمانی هیجان مدار (16 زوج) و گواه (14 زوج) گماشته شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی افسردگی بک و پرسشنامه استرس پس از سانحه استفاده شد. گروه زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار هر کدام 8 جلسه زوج درمانی یک ساعته و هفته ای یکبار دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغییری و آزمون تعقیبی T توکی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین زوجین گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای وابسته (افسردگی و علائم استرس پس از سانحه) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که دو رویکرد زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار در کاهش افسردگی و علائم استرس پس از سانحه، هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت اثر تقریباً یکسانی دارند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش در کل بیانگر آن است که زوج درمانی یکپارچه نگر و زوج درمانی هیجان مدار می تواند مشکلات روان شناختی ناشی از ضربه ی خیانت همسر را کاهش دهد و استفاده از این دو رویکرد برای کار با زوجین درگیر با خیانت زناشویی توصیه می شود.
بررسی رابطه همجوشی فکر - عمل، احساس مسوولیت و گناه با ابعاد مختلف علایم وسواس در دانشجویان دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی این مطلب است که کدامیک از سازه های همجوشی فکر- عمل (TAF)، احساس مسؤولیت و احساس گناه در نظریه های سالکوسکیس و راچمن در زمینه اختلال وسواس فکری –عملی، نشانه های اصلی وسواس را بیشتر پیش بینی می کنند. بدین منظور نمونه ای به حجم 565 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس های TAF-R، پادوآ، نگرش مسؤولیت پذیری و پرسشنامه گناه پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که خرده مقیاس های همجوشی فکر- عمل بیشتر نشانه های اصلی وسواس را پیش بینی می کنند. سازه TAF اخلاقی نشانه کنترل فکر، احتمال وقوع افکار در مورد خود نشانه ترس از آلودگی و احتمال وقوع وقایع منفی نشانه های وارسی و نگرانی از دست دادن کنترل رفتار حرکتی را بیشتر پیش بینی می کند.
مقایسه شیوع اختلالات خواب در بیماران مبتلا به سکته قلبی حاد با همراهان سالم آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بیماری های قلبی ـ عروقی یکی از شایع ترین علل مرگ و میر بشر در قرون اخیر بوده است. عوامل متعددی در بروز این بیماری ها نقش دارند که یکی از این عوامل اختلالات خواب می باشد. این اختلالات در جامعه بسیار شایع هستند. هدف از این مطالعه مقایسه شیوع اختلالات خواب در بیماران مبتلا به سکته قلبی حاد با همراهان سالم آنان است.
مواد و روش ها: این مطالعه یک پژوهش تحلیلی به صورت مورد- شاهدی است که روی 65 نفر بیمار مبتلا به سکته قلبی حاد بستری در بیمارستان امام سجاد (ع) یاسوج به عنوان گروه مورد و 65 نفر از همراهان سالم آنان به عنوان گروه شاهد در سال 1384 انجام گرفت. نمونه ها به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه اختلالات خواب آلودگی و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کای، تی و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: از موارد دیس سومینا، زمان بیدار شدن صبحگاهی، طول مدت خواب شبانه، اشکال در به خواب رفتن، انقطاع خواب و سندرم پاهای بی قرار در گروه مورد به طور معنی داری بیش از گروه شاهد مشاهده شد. از نظر زمان به خواب رفتن شبانه و خوابیدن در طول روز بین دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. در بین اختلالات پاراسومینا، شیوع فلج خواب، کابوس شبانه و راه رفتن در خواب در گروه مورد به طور معنی داری بیش از گروه شاهد بود، ولی از نظر دندان قروچه و صحبت کردن در خواب بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: اختلالات خواب در افراد با سکته حاد قلبی بیشتر از افراد سالم دیده می شود و می تواند به عنوان یک عامل خطر در بروز سکته های قلبی در نظر گرفته شود.
اثر بخشی روش تحلیل رفتار کاربردی (Applied behavioral analysis یا ABA) بر علایم اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی این مطالعه، بررسی اثربخشی روش تحلیل رفتار کاربردی (ABA یا Applied behavioral analysis) بر علایم کودکان اوتیسم (کودکان 7-3 سال مبتلا به اوتیسم)، در مدت پنج سال است.
مواد و روش ها: این تحقیق از نوع تحقیقات آزمایشی است که بر اساس آن 20 نفر از کودکان 3 تا 7 ساله مبتلا به اوتیسم در مرکز اوتیسم اصفهان به مدت پنج سال (90-1385) تحت مداخله به روش ABA قرار گرفتند. از آزمودنی ها در بدو ورود آزمون تشخیصی GARS (Gilliam Autism rating scale) اجرا گردید. این تست در پایان پنج سال دوباره اجرا شد. همچنین آزمودنی ها در ابتدای مداخله توسط چک لیست محقق ساخته، در مؤلفه های درک مفاهیم شناختی، ریاضی، مهارت های کلامی و خودیاری مورد ارزیابی قرار گرفتند. این چک لیست ها در پایان هر سال نیز اجرا می گردید. داده ها پس از پنج سال توسط نرم افزار SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد که تفاوت معنی داری در پیش آزمون و پس آزمون در مؤلفه های رفتارهای کلیشه ای، مشکلات ارتباطی و تعاملات اجتماعی و کل نمره GARS وجود دارد (001/0 > P). همچنین آزمون Friedman نشان داد که تفاوت معنی داری در میزان مفاهیم شناختی، ریاضی، مهارت های خودیاری و کلامی در مدت پنج سال نسبت به نمره پایه و همچنین نسبت به سال قبل وجود دارد (001/0 > P). به عبارتی میزان رشد مفاهیم شناختی و ریاضی، مهارت های خودیاری و کلامی هر سال چشمگیر بوده است.
نتیجه گیری: در کل می توان نتیجه گرفت که مداخله ABA بر کاهش علایم اوتیسم و افزایش مهارت ها مؤثر است.
اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی برکاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال های شخصیت خوشه C(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همبودی اختلال های شخصیت معمولاً با افزایش خطر عود، مزمن شدن و کاهش اثربخشی درمان در بیماران افسرده همراه است. این مطالعه به بررسی اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی بر کاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال های شخصیت خوشه C پرداخت.
روش: 6 آزمودنی که واجد ملاک های ورود و خروج بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در یک طرح آزمایشی تک آزمودنی، از نوع A/B با پیگیری قرار داده شدند. هر آزمودنی پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه روابط بین فردی را هر هفته در 3 جلسه خط پایه، 15 جلسه درمان و 3 جلسه پیگیری تکمیل کرد. برای تحلیل داده ها از بازبینی دیداری نمودارها، ضریب اندازه اثر کوهن برای معناداری آماری و درصد بهبودی برای معناداری بالینی استفاده شد.
یافته ها: آزمودنیها در مجموع به 55 درصد بهبودی در کاهش شدت افسردگی با اندازه اثر 92/1 و 42 درصد بهبودی در مشکلات بین فردی با اندازه اثر 06/2 رسیدند که در مرحله پیگیری هم ادامه داشتند.
نتیجه گیری: اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی بر کاهش شدت افسردگی و مشکلات بین فردی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با همبودی اختلال های شخصیت خوشه C از معناداری آماری و بالینی نسبتاً خوب برخوردار بود.
ارزیابی «تحول روانی ‐ معنوی» در درمانگری مراجعان مذهبی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش این است که جایگاه«ارزیابی تحول روانی ‐ معنوی» در درمانگری مراجعان مذهبی را معلوم و ابزار سنجش آن را معرفی نماید و رابطه تحول روانی معنوی با سلامت روان را نیز بررسی کند.
به این منظور، معیارهای تشخیصی «تحول روانی ‐ معنوی»، تنظیم و برای سنجش آن، ابزاری عینی تدارک دیده شد. سپس برای مطالعه اولیه بر روی تعداد 324 نفر از دانشجویان مقطع لیسانس اجرا گردید. همزمان برای بررسی سلامت عمومی روانی از پرسشنامة ""GHQ"" و برای بررسی روایی ملاک از پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت استفاده شد.
نتایج نشان داد که پرسشنامه سنجش تحول روانی معنوی از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است. همچنین رابطه مثبت معناداری بین سلامت روانی و مراحل تحول روانی معنوی به دست آمد.
استفاده از این ابزار برای مراجعان مذهبی به ارزیابی نسبتاً دقیق از نشانه های مربوط به «تحول روانی ‐ معنوی» منتهی شده و به تشخیص آسیب دیدگی روانی ‐ معنوی عمقی فرد، کمک می کند.
رابطه سرعت گفتار مادران و میزان شدت لکنت در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سرعت گفتار مادران کودکان لکنتی - به عنوان اولین الگو دهنده گفتار کودک - با میزان شدت لکنت این کودکان در دامنه سنی 5 تا 12 سال می باشد.
روش: این پژوهش از نوع مقطعی و جمعیت مورد مطالعه 35 جفت مادر - کودک لکنتی 5 تا 12 ساله بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از کلینیک های گفتار درمانی سطح شهر تهران انتخاب شده بودند. 15 دقیقه از زمان تعامل کلامی کودک با مادر ضبط و تمامی آن لغت به لغت پیاده شد و با استفاده از شاخص رایلی، کودکان به سه طیف خفیف، متوسط و شدید طبقه بندی گردیدند. برای تحلیل داده ها از آزمون ANOVA استفاده شد.
یافته ها: رابطه معناداری بین میانگین های سرعت گفتار مادر و شدت لکنت در کودکان لکنتی وجود داشت. همچنین بین میانگین سرعت گفتاری مادران و کودکان و نیز بین میانگین سرعت گفتاری کودکان و شدت لکنت در آنها رابطه معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: یافته ها حاکی از وجود رابطه مستقیم افزایش سرعت گفتاری مادران با شدت لکنت و سرعت گفتاری کودکان لکنتی است. همچنین، یک رابطه قوی و مثبت بین افزایش سرعت گفتاری کودکان با میزان شدت لکنت شان وجود دارد.
اثربخشی آموزش فنون ایماگوتراپی (تصویرسازی ارتباطی) بر صمیمیت زناشویی معتادان به مواد مخدر و همسرانشان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تصویرسازی ارتباطی بر صمیمیت زناشویی معتادان به مواد مخدر و همسرانشان بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه معتادان به مواد مخدر و همسرانشان بود که در طول پائیز سال 1388 به کلینیک های درمان اعتیاد واقع در منطقه 6 تهران مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش را 24 زوج از مراجعان کلینیک های درمان و بازتوانی اعتیاد نوین و جمعیت آفتاب تشکیل دادند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 زوج) و گواه (12 زوج) جایگزین شده بودند. زوج های گروه آزمایش به صورت هفتگی به مدت 8 جلسه 5/1 ساعته تحت آموزش قرار گرفتند. ابزار پژوهش، مقیاس صمیمیت زناشویی بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تصویرسازی ارتباطی باعث افزایش میزان صمیمیت زناشویی در معتادان به مواد مخدر و همسرانشان شده است. همچنین، بین میزان صمیمیت زناشویی مردان و زنان تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش تصویرسازی ارتباطی می تواند میزان صمیمیت زناشویی معتادان به مواد مخدر و همسرانشان را افزایش دهد و سهم بسزایی در فراهم سازی بستر و محیط سالم خانوادگی و روابط گرم و صمیمی در جهت حفظ سلامت روانی و جسمی و پیشگیری از عودِ پس از درمان معتادان داشته باشد.
تأثیر مجازات اعدام بر بازدارندگی از جرایم مواد مخدر و روان گردان
حوزههای تخصصی:
جرائم مربوط به مواد مخدر و روان گردان از دغدغه های همیشگی و به خصوص سال های اخیرِ جهان (به دلیل تولید و صدور انبوه) و به ویژه کشور ما بوده است. بدین جهت، کنوانسیون های بین المللی مختلفی در این خصوص به تصویب کشورهای جهان رسیده است. همچنین، کشورها در حقوق داخلی خود نیز در این زمینه، به قانون گذاری پرداخته اند. در این میان، مجازات اعدام، محور بحث حاضر است. نقش بازدارندگی مجازات اعدام در خصوص جرائم مواد مخدر و روان گردان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در نظام حقوقی ایران (به عنوان یک نظام مبتنی بر شرع) ماهیت فقهیِ این مجازات در مورد جرائم یادشده نیز محل بحث است. روش انجام این تحقیق توصیفی است. در جمع آوری مطالب تحقیق، علاوه بر استفاده از کتاب های معدودی که دراین زمینه وجود داشت، از مقاله های مربوط به اثر بازدارندگی مجازات بهره گرفته شد. علاوه بر آن از سایت های اینترنتی و پایان نامه های ستاد مبارزه با مواد مخدر در غنی ترشدن مطالب نهایت استفاده شده است. تحقیق حاضر تلاش کرده است که ماهیت این مجازات را در جرائم مواد مخدر و روان گردان از بُعد شرعی و حقوقی مورد بررسی قرار دهد و از سوی دیگر، معین سازد که اِعمال این مجازات در جرائم یادشده چه تأ ثیری بر بازدارندگی این جرائم در نظام حقوقی ایران دارد؛ که با توجه به تفکیکِ بازدارندگی از کارآمدی، به نظر می رسد مجازات اعدام در جرائم مورد بحث، از کارآمدیِ لازم برخوردار است، اما این مجازات از بازدارندگی در این جرائم برخوردار نیست.
مقایسه اثر بخشی مشاوره گروهی معنا درمانی با مشاوره فردی چند الگویی بر کاهش افسردگی سالمندان ساکن آسایشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش برای مقایسه و اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه معنادرمانی و مشاوره فردی به روش چندالگویی بر کاهش افسردگی سالمندان ساکن در آسایشگاه های تهران انجام شد. نمونه شامل 90 نفر از جامعه آماری سالمندان زن و مرد آسایشگاه های تهران بود که پس از اجرای آزمون GDS روی تعداد زیادی از سالمندان، آنهایی که نمره 15 یا بیشتر از این آزمون گرفتند به طور تصادفی در 5 گروه آزمایشی و 4 گروه کنترل جایگزین شدند. فرضیه ها حاکی از اثربخشی هر کدام از روش های ذکرشده بر کاهش افسردگی سالمندان آسایشگاه های دولتی و خصوصی بود. با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس پس آزمون نتایج نشان داد که گرچه افسردگی گروه های آزمایش پس از اجرای روش درمانی و مشاوره کاهش یافته است اما این کاهش در سطح 95 درصد معنادار نبوده است یعنی روش های ذکرشده موثر واقع نشده اند و همچنین بین میزان تاثیر روش ها نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد. یافته های حاصل نشان داد استفاده از روش های فوق برای سالمندان آسایشگاه ها کارایی لازم را ندارد و پیشنهاد می شود از روش های دیگر مشاوره و درمان استفاده شود.
مقایسه اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری، فلوکستین و هایپیران در کاهش شدت علایم افسردگی اساسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روش های متنوعی جهت درمان افسردگی وجود دارد. این مطالعه با هدف مقایسه اثر بخشی سه روش روان درمانی گروهی شناختی- رفتاری، داروی ضد افسردگی فلوکستین و داروی گیاهی هایپیران در درمان افسردگی زنان انجام شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش آزمایشی و با انتخاب تصادفی 45 آزمودنی زن، که با پرسش نامه سنجش میزان افسردگی و بر اساس ملاکهای DSM- IV توسط روان پزشک مورد ارزیابی قرار گرفتند، انجام شد. نمونه های تشخیص گذاری شده به عنوان افسرده اساسی، در سه گروه آزمایش گمارده شدند؛ گروه تحت درمان گروهی شناختی- رفتاری، گروه تحت درمان با داروی فلوکستین و گروه تحت درمان با داروی گیاهی هایپیران. نمرات قبل و بعد از مداخله و مرحله پیگیری در هر سه گروه جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری کواریانس، واریانس یکراهه و آزمون های تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه میانگین ها نشان داد که بین میزان اثر بخشی سه روش درمانی با یکدیگر تفاوت معنیدار وجود دارد (01/0 P <). نتایج آزمون شفه نیز بیانگر آن بود که درمان گروهی شناختی- رفتاری از هایپیران مؤثرتر است، در حالی که بین اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری با فلوکستین و فلوکستین با هایپیران تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0 P >). پایداری نتایج درمان در مطالعه پیگیری نیز تأیید شد، البته بین میزان پایداری روش های درمانی تفاوت معنیدار مشاهده شد (01/0 P <).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید اثر بخشی سه روش درمان افسردگی بودند. به خصوص برتری درمان گروهی شناختی- رفتاری در مقایسه با هایپیران در مرحله پس آزمون و نسبت به فلوکستین و هایپیران در مرحله پیگیری تأیید شد.
بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی و تعارضات زناشویی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین احقاق جنسی زنان متأهل – به مفهوم داشتن شخصیتی ابرازگر و قوی در رابطه ی جنسی- و تعارضات زناشویی انجام پذیرفت.
مواد و روش ها: بدین منظور تعداد 225 نفر از زنان متأهلی که در سال 1393 در شهرستان زرین شهر استان اصفهان ساکن بوده اند، به طور تصادفی انتخاب گردیده و به پرسش نامه های احقاق جنسی هالبرت (Hulbert Index of Sexual Desire) و تعارضات زناشویی باقر ثنایی (Marital Conflict Questionnaire) پاسخ داده اند. یافته ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 19 به روش همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بین احقاق جنسی زنان متأهل و تعارضات زناشویی آنان رابطه ی قوی، منفی و معنی دار 203/0- وجود دارد (05/0 (p<. به علاوه، بین احقاق جنسی زنان و مؤلفه های کاهش رابطه ی جنسی131/0- افزایش واکنش های هیجانی 149/0- جدا کردن امور مالی از یکدیگر 188/0- و کاهش ارتباط مؤثر زوجین249/0- رابطه منفی و معنی دار بود و قوی ترین رابطه، بین احقاق جنسی و کاهش ارتباط مؤثر مشاهده گردید.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که با کاهش احقاق جنسی زنان، بر شدت تعارضات زناشویی افزوده می شود. بنابراین پژوهشگران ضمن پیشنهاد انجام مطالعات مشابه کمی با نمونه های بیشتر و کیفی در جمعیت های مشابه، معتقد هستند طراحی دوره های آموزش جنسی و نحوه ابرازگری مبتنی بر فرهنگ ایرانی اسلامی می تواند در افزایش توانایی احقاق جنسی زنان متأهل و به دنبال آن کاهش تعارضات زناشویی خانواده ها مؤثر واقع گردد.
بررسی توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی در مقایسه با همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کارکردهای توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی 5 تا 8 سال و مقایسه آن با همتایان طبیعی می باشد. روش: در این پژوهش مقطعی- مقایسه ای و توصیفی- تحلیلی، 76 کودک 5 تا 8 ساله (20 کودک دارای اختلال و 56 کودک همتای سنی طبیعی) با استفاده از آزمون های عملکرد مداوم (توجه پایدار)، برو نرو (بازداری پاسخ) و آزمون تشخیص آسیب ویژه زبانی (انتخاب آزمودنی های دارای اختلال) با آزمون آماری تی مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: کودکان مبتلا به اختلال ویژه زبانی در عملکرد مؤلفه های اعلام کاذب در آزمون عملکرد مداوم، خطای ارتکاب و نمره کلی در آزمون برو نرو تفاوت معنادار (0/05≥P) با گروه طبیعی نشان داده اند. این کودکان در دو مهارت توجه پایدار و بازداری پاسخ ضعیف تر از همسالان طبیعی خود عمل می کنند. نتیجه گیری: نقایص کودکان دارای اختلال ویژه زبانی تنها محدود به سطوح زبان نمی شود، بلکه سایر مهارت های شناختی از جمله کارکردهای اجرایی را نیز دربر می گیرد. لذا توصیه می شود که در روند ارزیابی و مداخله این کودکان به سایر مهارت ها از جمله کارکردهای اجرایی نیز توجه شود.
بررسی تأثیر رفتار درمانی شناختی متمرکز بر بهبود خواب در کیفیت خواب و شدت بی خوابی بیماران مبتلا به اختلال بی خوابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال بی خوابی اختلالی شایع در اختلالات خواب است که در آن فرد در شروع خواب و یا حفظ و تداوم آن ناتوان است. هدف از این پژوهش نیز بررسی تاثیر رفتار درمانی شناختی بر درمان اختلال بی خوابی بود.
مواد و روش ها: جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد دارای اختلال بی خوابی در شهر اصفهان بود. نمونه شامل 20 نفر از این افراد بود که به صورت تصادفی زمانی انتخاب شدند. برای نمونه گیری از روش تصادفی زمانی استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده آزمون کیفیت خواب پیتربورگ (PSQI یا Pittsburg Sleep Quality Index) و آزمون تعیین شدت بی خوابی (ISI) بودند. مداخله از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بودکه حدود سه ماه به طول انجامید. نتایج توسط نرم افزار SPSS 18 و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که رفتار درمانی شناختی به میزان 7/65٪ در کاهش نمرات آزمون ISI و 7/84٪ در بهبود کیفیت خواب افراد در پرسش نامه یPSQI مؤثر می باشد که این تأثیر به طور معنی داری در اثر عضویت گروهی افراد در گروه آزمایش می باشد (05/0p<). شرکت کنندگان در این پژوهش افزایش طول مدت خواب، هم چنین بهبود کیفیت خواب و مهارت های مقابله ای مؤثرتر در مواجهه با بی خوابی را گزارش کرده و اعلام داشتند که بهتر می توانند از خواب برخیزند.
نتیجه گیری: در تبیین نتایج کسب شده از این پژوهش می توان مطرح نمود با این فرض که افکار خود آیند فرد بر بی خوابی تأثیرگذار است و با تغییر این افکار می توان به درمان این اختلال کمک نمود در نتیجه رفتار درمانی شناختی مورد استفاده در این پژوهش در کاهش علائم بی خوابی آزمودنی ها مؤثر بوده است. پژوهش های بعدی می توانند به بررسی تأثیر این درمان در سایر اختلالات خواب از قبیل وحشت زدگی شبانه نیز بپردازند.
مقایسه هوش هیجانی و کیفیت زندگی در مردان معتاد و غیر معتاد
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه کیفیت زندگی و هوش هیجانی در مردان معتاد و غیر معتاد است.
روش: نمونه پژوهش شامل80 نفر معتاد و 80 نفر غیر معتاد بودند که افراد معتاد به شیوه نمونه گیری دردسترس و افراد غیر معتاد به شیوه همتاسازی و با توجه به سن و وضعیت تاهل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوش هیجانی شاته و پرسشنامه کیفیت زندگی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری و همبستگس پیرسون انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی مردان معتاد و غیر معتاد تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، هوش هیجانی و کیفیت زندگی مردان معتاد پایین تر از مردان غیر معتاد بود. همچنین، نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و کیفیت زندگی در هر دو گروه رابطه معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: افراد با هوش هیجانی پایین به احتمال بیشتری دچار سوء مصرف مواد می شوند و سوء مصرف مواد نیز ممکن است کیفیت زندگی افراد را پایین بیاورد. این احتمال وجود دارد که بتوان با پرورش هوش هیجانی افراد، از ابتلا آن ها به این معضل جلوگیری کرد.
اثربخشی خانواده درمانی شناختی– رفتاری بر اختلال شخصیت خودشیفته: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختی– رفتاری بر اختلال شخصیت خودشیفته است. روش پژوهش، تک موردی است و داده ها از طریق مصاحبه بالینی و مداخلات صورت گرفته در جلسات درمانی گردآوری شده اند. در این پژوهش مرد 55 ساله مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته با روش شناختی- رفتاری، درمان شده است. فرضیه اصلی پژوهش عبارت بود از اینکه استفاده از روش های شناختی- رفتاری خانواده در بهبود و کاهش علائم اختلال شخصیت خودشیفته مؤثر است. فرایند درمان طی سی جلسه انجام پذیرفت. در جلسات درمانی از روش هایی چون حل مسئله، خودبازبینی، مثبت نگری و بازسازی شناختی استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که بعد از گذشت 30 جلسه از درمان، کاهش محسوس علائم اختلال شخصیت خودشیفته با توجه به معیارهای تشخیصی انجمن روان پزشکی آمریکا (2013) به چشم می خورد. نتایج به دست آمده همه فرضیههای پژوهش را تأیید کرد و نشان داد از آنجا که رویکرد خانواده درمانی شناختی- رفتاری بر این موضوع تأکید می ورزد که اعضای خانواده به طور همزمان بر یکدیگر تأثیر می گذارند و از هم تأثیر می پذیرند، رفتار یک عضو خانواده، رفتارها، شناخت ها و هیجان های دیگر اعضای خانواده را تحت تأثیر خود قرار می دهد. بر اساس نتایج این مطالعه کاربرد روش های شناختی-رفتاری خانواده در بهبود و کاهش علائم اختلال خودشیفته مؤثر است. مقایسه این یافته ها با یافته های دیگر پژوهش در پایان مورد بحث قرار گرفته است.
آموزش مهارتهای زندگی برای کاهش افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"پژوهش حاضر به مطالعه اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی در کاهش نشانه های افسردگی دانش آموزان پرداخت. 62 دختر دانش آموز سال سوم راهنمایی به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی هفته ای دو بار و طی 12 جلسه دو ساعته، مهارتهای زنـدگی را آموزش دیدند. هر دو گروه، مقیاس افسردگی کودکان (لانگ و تیشر، 1983) را قبل و بعد از آموزش تکمیل کردند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی، نشانه های افسردگی، مشکلات اجتمـاعی و اشتغـال ذهنی با بیماری و مرگ را به گونـه ای معنادار کاهش می دهد، اما از لحاظ پاسخ عاطفی، احساس گناه، حرمت خود و خوشی و لذت بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین به نظر می رسد برای بهبود کامل نشانه ها به دوره های طولانی تر آموزش نیاز است.
"
ارزیابی تصمیم گیری در شرایط مخاطره آمیز در بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت مرزی و ضداجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: پردازش شناختی برای انتخاب بهترین گزینه در شرایطی که انتخاب هر گزینه باری از سود یا زیان در بر دارد، تصمیم گیری مخاطره آمیز خوانده میشود. آزمون قمار و آزمون کاهش اهمیت تعویقی ابزارهای عصب شناختی هستند که برای بررسی این فرآیند طراحی شده اند. در مطالعه ی حاضر سعی شده است که راهکار تصمیم گیری مخاطره آمیز در گروهی از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مرزی طی یک مطالعه ی مقطعی تحلیلی با عملکرد افراد طبیعی مقایسه شود.
روش کار: نمونه ی مورد مطالعه 24 مرد در گروه اختلال شخصیت ضد اجتماعی و 28 نفر (20 مرد و 8 زن) در گروه اختلال شخصیت مرزی بودند که بر اساس مصاحبه ی بالینی وCID II در سال های 86-1385 از بیماران مراجعه کننده به بیمارستان روزبه و مرکز مراقبت بعد از خروج وابسته به سازمان زندان ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نمره ی آزمون قمار بر حسب اختلاف بین کارت های سودآور و زیان آور و ثابت کاهش ارزش تعویقی بر اساس ضریب K نمودار هیپربولیک کاهش ارزش تعویقی به دست آمد. از آزمون یک سویه ANOVA برای مقایسه ی دو گروه فوق با 25 فرد گروه شاهد استفاده شد. یافته ها: در آزمون کاهش اهمیت تعویقی، ضریب K مبتلایان به طور قابل ملاحظه ای از افراد شاهد بزرگ تر است. در آزمون قمار، تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود ندارد هر چند گروه با اختلال شخصیت گرایش بیشتری به انتخاب کارت های زیان آور نسبت به افراد گروه شاهد دارند.نتیجه گیری: گرایش بیشتر به انتخاب کارت های زیان آور در گروه مبتلایان به اختلال شخصیت ضداجتماعی نشان دهنده ی اختلال در تصمیم گیری مخاطره آمیز است که شاید نشانه ای عصب شناختی از عملکرد مختل ناحیه ی قشر میانی تحتانی پره فرونتال در این افراد باشد. ضریب K بزرگتر به این معنی است که با گذشت زمان در مبتلایان نسبت به افراد طبیعی، بیشتر از ارزش پاداش کاسته می شود.
"
تاثیر بازی درمانی گروهی بر هراس خاص کودکان 5 تا 11 ساله مراجعه کننده به درمانگاههای علوم پزشکی اصفهان
حوزههای تخصصی:
"هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر بازی درمانی به شیوه گروهی بر هراس خاص کودکان 5 تا 11 ساله شهر اصفهان است. بدین منظور ابتدا به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از کودکان مراجعه کننده به درمانگاههای علوم پزشکی اصفهان دو درمانگاه (کودک و نوجوان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و درمانگاه روانپزشکی کودکان بیمارستان نور) انتخاب و 30 نفر از کودکان به روش واگذاری تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت بازی درمانی به شیوه گروهی در 6 جلسه هفتگی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تشخیص این کودکان از پرسشنامه علایم مرضی کودکان ( (CSI-، فرم والدین استفاده شد. علاوه بر این آزمودنی ها، تشخیص روانپزشک در مورد این اختلال را نیز دریافت کردند. این پرسشنامه براساس ملاکهای چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی تهیه شده است که در ایران نیز مورد پذیرش و استفاده است و روایی این ملاک ها را متخصصان انجمن روانپزشکی آمریکا تایید کرده اند. پایایی این پرسشنامه را پژوهشگر به روش آلفای کرونباخ 751/0 به دست آورد. نتایج تحلیل کوواریانس در پرسشنامه علایم مرضی کودکان ( (CSI- نشان داد که بازی درمانی در مرحله پس آزمون هراس خاص را کاهش نمی دهد (094/0=P) ولی در مرحله پیگیری هراس خاص را در گروه آزمایش کاهش می دهد (01/0P=).
"
درمان موفقیت آمیز یک بیمار مبتلا به بیاشتهایی عصبی شدید (گزارش موردی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
"
چکیده مقاله:
بیاشتهایی عصبی یکی از انواع اختلالات خوردن است. میزان بروز این بیماری در بین دختران نوجوان بیشتر است و غالباً در اواسط دهه دوم زندگی رخ میدهد. خودداری از حفظ بدن در حد حداقل وزن طبیعی متناسب با سن و قد یا ترس شدید از افزایش وزن حتی وقتی که وزن بیمار پایینتر از حد معمول باشد، از علایم این اختلال هستند. علایم همه بیماران در ابتدا با محدودیت در مصرف غذا شروع میشود. رفتار وسواسی- جبری و اضطراب از دیگر علایم روانپزشکی اختلال بیاشتهایی عصبی به شمار میروند. در این مقاله تشخیص و درمان یک مورد بیاشتهایی عصبی ارایه میشود.
"