فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
اثربخشی درمان فراشناختی (MCT) در تغییر سطح باورهای فراشناختی و نگرانی از تصویر بدنی دانش آموزان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی درمان فراشناختی (MCT) در تغییر سطح باورهای فراشناختی منفی و مثبت و نگرانی از تصویر بدنی (BICI) دانش آموزان دختر افسرده مقطع متوسطه دوم شهر خرم آباد بود. این پژوهش به صورت شبه تجربی بود که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه پژوهش 40 آزمودنی بود که از میان دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای افسردگی شهر خرم آباد انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (درمان فراشناختی) و گواه گمارده شدند. در مرحله مداخله گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 2 ساعته تحت درمان فراشناختی قرار گرفتند. در طی این مدت گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تصویر بدنی (BII) فیشر (1979)، پرسشنامه افسردگی بک (1988) و مقیاس باورهای فراشناختی ولز وکاترایت – هاتن (۲۰۰۴) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار (SPSS.21) انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس تفاوت معنی داری بین دو گروه نشان داد. یافته ها حاکی از آن بود که درمان فراشناختی در کاهش نگرانی از تصویر بدنی (BICI) و باورهای فراشناختی منفی و همچنین افزایش باورهای فراشناختی مثبت، اثربخش است.
شانس ابتلا به بیماری روان تنی با توجه به ابعاد آلکسی تایمیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: نتایج مطالعات حاکی از آن است که آلکسی تایمیا می تواند عامل خطرزا برای طیف وسیعی از بیماری های جسمی و اختلالات روانی باشد. این پژوهش، به منظور ارزیابی پیش بینی شانس ابتلا به بیماری روان تنی با توجه به ابعاد مختلف آلکسی تایمیا انجام گرفت.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع مورد- شاهدی بر روی 146 نمونه انجام شد که به روش سرشماری از بین مراجعان به درمانگاه روان تنی شهر اصفهان انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر، به مقیاس آلکسی تایمیای تورنتو جواب دادند و داده ها با روش آماری رگرسیون لجستیک و با استفاده از نرم افزار SPSS، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: به ازای هر یک واحد افزایش نمره کلی آلکسی تایمیا، شانس ابتلا به بیماری روان تنی به میزان پنج درصد افزایش معنی داری پیدا کرد (008/0 > P). از طرف دیگر، به ازای هر واحد افزایش نمره دشواری در شناسایی احساس ها، شانس ابتلا به بیماری روان تنی به میزان یازده درصد افزایش داشت.
نتیجه گیری: شدت آلکسی تایمیا و به ویژه یکی از زیرمجموعه های آن یعنی «دشواری در شناخت احساسات» می تواند شانس ابتلا به بیماری های روان تنی را به طور قابل ملاحظه ای افزایش دهد. از این رو، بر اساس یافته های حاصل از مطالعه حاضر، می توان الکسی تایمیا را به عنوان یک ابزار پیش بین برای بیماری های روان تنی معرفی نمود.
راهبردهای رویارویی با مشکلات رفتاری و عاطفی دانش آموزان: کودکان بیش فعال همراه با نارسایی در توجه
اثربخشی مهارت آموزی مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک بر نشانه های اضطراب حالت و صفت در بیماران مبتلا به دیابت نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT یکی از درمان های شناختی رفتاری مبتنی بر مهارت آموزی است که در سال های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر DBT بر کاهش اضطراب حالت وضعیت بیماران مبتلا به دیابت نوع II اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع II مراجعه کننده به یک کلینیک خصوصی در شهر ساری بودند که از بین آن ها 20 نفر ملاک ورود به پژوهش را داشتند. شرکت کنندگان در طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش مهارت آموزی مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک به شیوه گروهی با تکیه بر مولفه های ذهن آگاهی، تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی و کارآمدی بین فردی، طی دوازده جلسه دو ساعته و در طول شش هفته بر اساس راهنمای درمانی اجرا شد. برای بررسی اضطراب در پیش آزمون و پس آزمون از سیاهه اضطراب حالت-صفت اشپیلبرگر استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوورایانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد پس از حذف اثر پیش آزمون بین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایشی و کنترل در اضطراب حالت و صفت تفاوت آماری معناداری وجود دارد. مبتنی بر یافته های پژوهش می توان بیان داشت که مداخله DBT بر کاهش اضطراب حالت و صفت بیماران دارای دیابت نوع II تأثیرگذار است.
نقش تجربه رویدادهای آسیب زای دوره کودکی و انحراف شخصیت در خطر استفاده از مواد در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه رویدادهای آسیب زا در دوره کودکی و ویژگی های انحرافی شخصیت، خطر استفاده از مواد را افزایش می دهند. برای آزمون این فرض پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تجربه رویدادهای آسیب زای دوره کودکی و انحراف شخصیت در پیش بینی خطر استفاده از مواد در دانشجویان انجام گرفت. روش مطالعه حاضر همبستگی بود. تعداد 150 دانشجو که از بین جامعه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده بودند، در این پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس نیمرخ خطر مصرف مواد (کنورد، 2000)، مقیاس انحراف شخصیت (بدفورد و فولدز، 1978) و پرسشنامه محقق ساخته تجربه رویدادهای آسیب زا استفاده شد. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 14 درصد از کل واریانس خطر مصرف مواد به وسیله تجربه رویدادهای آسیب زای مرگ فردی محبوب آزار جنسی (02/0>p) و 18 درصد آن به وسیله ویژگی های انحرافی بی اعتمادی به خود و سلطه پذیری (001/0>p) پیش بینی می شود. این نتایج بیان می کنند که تجربه رویدادهای آسیب زای دوره کودکی و ویژگی های انحرافی شخصیت دو عامل خطر مهم برای مصرف مواد هستند.
اثربخشی آموزش برنامه ی فراشناخت پانورا و فیلیپو بر عملکرد ریاضی در کودکان با اختلال یادگیری ریاضی پایه ی چهارم دبستان در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزش فراشناخت پانورا و فیلیپو بر عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر با اختلال ریاضی پایه چهارم ابتدایی هست. در این پژوهش از روش پژوهشی تک آزمودنی با طرح A-B استفاده شد. آزمودنی ها 3 دانش آموز دختر مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی در مدارس ابتدایی اصفهان می باشند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پس از اجرای آزمون تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده شامل چهارمین ویرایش آزمون هوش وکسلر، چک لیست تشخیصی اختلال ریاضی و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. در این روش پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی 12 جلسه ی مداخله ی انفرادی، آموزش فراشناخت پانورا و فیلیپو به آزمودنی ها ارائه گردید و هر 3 آزمودنی یک ماه پس از پایان مداخله به مدت 2 هفته ی پی درپی چهار جلسه تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند.
این پژوهش نشان داد که بر اساس شاخص آمار توصیفی و تحلیل دیداری، مداخله ی موردنظر در مورد هر سه آزمودنی اثربخش بوده است (با PND 100% برای دو آزمودنی الف و ب و PND 92% برای آزمودنی ج). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با آموزش برنامه فراشناخت پانورا، عملکرد ریاضی دانش آموزان مبتلابه اختلال یادگیری ریاضی بهبود می یابد
اثر فلوفنارین دکانوئیت هر 2 هفته و هر 6 هفته یک بار در درمان اسکیزوفرنیا و اسکزوافکتیو
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس (شناختی – رفتاری) بر سلامت روان زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناباروری افراد را مستعد افسردگی و اضطراب می کند. عدم توجه به اختلالات هیجانی زنان نابارورامکان باروری را کاهش می دهد. بنابراین مداخلات روانشناختی میتواند سهم بسزایی در ارتقاء سلامت روان زنان نابارور داشته باشد.
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش مدیریت استرس(شناختی – رفتاری) بر سلامت روان زنان نابارور بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون با جایگزینی تصادفی است. جامعه آماری، زنان ناباروری بودند که در تابستان 1390 به مرکز ناباروری شهر شیراز مراجعه کرده بودند. بدین منظور 24 زن نابارور بانمره استرس بالا انتخاب شدند و آموزش گروهی مدیریت استرس( شناختی – رفتاری)، طی 10 جلسه هفتگی با گروه آزمایش انجام شد. پرسشنامه سلامت روان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید.
یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss18 واستفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی( میانگین، انحراف معیار و تحلیل کوواریانس) صورت گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که سلامت روان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده بود، (5./.>P).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت مدیریت استرس (شناختی – رفتاری) می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، جهت افزایش سلامت روان زنان نابارور بکار رود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، سلامت جسمانی و سلامت روانی بیماران همودیالیزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی ، سلامت جسمانی وسلامت روانی بیماران همودیالیزی بود. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش بالینی، تمام بیماران همودیالیزی هستند که در نیمه دوم سال 1394 به بخش دیالیز بیمارستان بوعلی شهر اردبیل مراجعه نموده اند. حجم نمونه 60 نفر بودکه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار داده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های افسردگی بک و کیفیت زندگی استفاده شده است که قبل از مداخله توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. گروه آزمون در 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند و بیماران در گروه شاهد در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای جهت کنترل اثر هاثورن و دارونما تحت آموزش های دیگری قرار گرفتند. روش آماری در تحلیل داده ها، تحلیل واریانس چندمتغیره بود. یافته ها: نتایج به دست آمده نشانگر تاثیر معنی دار درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی در بیماران همودیالیزی می باشد و نیز اثربخشی درمان بر افزایش سلامت جسمانی و سلامت روانی در گروه آزمون معنی دار می باشد (05/0>P). نتیجه گیری: بنا بر نتایج این مطالعه، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی و افزایش سلامت جسمانی و سلامت روانی در بیماران همودیالیزی تاثیر به سزایی دارد و در کاهش افسردگی، افزایش سلامت جسمانی و سلامت روانی بیماران، بهبودی قابل ملاحظه ای به وجود آمد.
بیش فعالی/کمبود توجه و اعتیاد به مواد مخدر: نقش میانجی ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، مقایسه شدت بیش فعالی/کمبود توجه و زیر مقیاس های آن به همراه میزان ذهن آگاهی در افراد معتاد به مواد مخدر و افراد عادی بود. همچنین این مطالعه به بررسی نقش میانجی گر ذهن آگاهی در ارتباط علّی بیش فعالی/کمبود توجه با اعتیاد به مواد مخدر پرداخت. نمونه مورد بررسی شامل 153 نفر معتادان بدون نام و 103 نفر افراد همتا و عادی بود. داده ها به کمک مقیاس تشخیصی کوتاه نقص توجه-بیش فعالی کانرز بزرگسالان و مقیاس ذهن آگاهی گردآوری شده و به کمک ضرایب همبستگی، آزمون تی و تحلیل میانجی آنالیز شدند. همبستگی های معکوس و معناداری بین نمره کل بیش فعالی/کمبود توجه و زیرمقیاس های آن با ذهن آگاهی بدست آمد. همچنین تفاوت های معناداری از نظر ذهن آگاهی و بیش فعالی/کمبود توجه و زیرمقیاس های آن در افراد معتاد با همتاهای غیرمعتاد آن ها مشاهده شد. تحلیل میانجی از نقش واسطه ای معنادار ذهن آگاهی در ارتباط علّی نمره کل بیش فعالی/کمبود توجه بر اعتیاد به مواد مخدر حمایت نمود. بر اساس یافته ها، منطقی به نظر می رسد که اولا نقش اختلال بیش فعالی/کمبود توجه بزرگسالان در ابتلا به اعتیاد با مواد مخدر از نو مورد توجه قرار گیرد. ثانیا در مداخلات درمانی اعتیاد به مواد مخدر، نقش ذهن آگاهی به عنوان عاملی مهم در در نظر گرفته شود.
ترس در دنیای کوچولوها
اثر بخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی ( MBRP) در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارت های مقابله ای در افراد وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارت های مقابله ای در افراد وابسته به مواد افیونی انجام شده است.
روش: در یک طرح شبه آزمایشی 24 نفر مراجع با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در دو گروه آزمایشی و گواه ( هر گروه 12 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت هشت هفته و هر هفته یک جلسه گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی های پژوهش توسط پرسشنامه مهارت های مقابله ای با سوء مصرف الکل (که برای سوء مصرف مواد نیز کارایی بالایی دارد) و نیز آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، تصادفی در طی درمان، پس از درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری سه ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA)، تجزیه و تحلیل کواریانس تک متغیری (ANCOVA) و خی دو استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون های تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و تجزیه و تحلیل کواریانس تک متغیری نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در افزایش مهارت های مقابله ای در مرحله پس آزمون و پیگیری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون خی دو نشان داد که تفاوت معنی داری بین فراوانی بازگشت در دو گروه وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت به اعتیاد و افزایش مهارت های مقابله ای مؤثر است