فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تمرینات ساهاجایوگا بر نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی، استرس والدین، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه و بیش فعالی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که بر روی 20 دانش آموز ابتدایی با تشخیص نقص توجه/ بیش فعالی و 20 نفر از مادران این کودکان انجام شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از مقیاس اسنپ چهار (فرم والدین)، مقیاس استرس والدینی آبیدین، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی هاشمی و کارنامه تحصیلی به ترتیب جهت تشخیص نشانه های نقص توجه/بیش فعالی، سنجش استرس والدین، تعیین باورهای خودکارآمدی تحصیلی و سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استفاده شد. از آزمون t مستقل و آزمون یومان ویتنی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در نشانه های نقص توجه/بیش فعالی، اکثر مولفه های استرس والدین بجز مولفه های پذیرندگی، احساس صلاحیت و دلبستگی و خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد. اما یافته ها تفاوت معناداری در متغیر پیشرفت تحصیلی نشان نداد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که برنامه تمرینی ساهاجایوگا بتواند به کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی، بهبود عملکرد این کودکان و کاهش استرس والدین کمک کند.
هراس اجتماعی و تاثیر آن بر اعتیاد به موادمخدر
حوزههای تخصصی:
افزایش اعتماد به نفس اجتماعی قدم مهمی در راه پیشگیری از اعتیاد به موادمخدر قلمداد می شود. می توان از اعتماد به نفس به عنوان یک عامل کلیدی در راستای مقابله با "هراس اجتماعی" و کاهش اعتیاد به موادمخدر استفاده کرد. اضطراب و کاهش اعتماد به نفس اجتماعی خود از دلایل کم رنگ شدن شناخت منابع و بالا رفتن انگیزه های گرایش به موادمخدر است. یکی از مسائل مهم اجتماعی افزایش عزت نفس افراد و کاهش میزان گرایش به موادمخدر، مقابله با فوبیای اجتماعی، بخصوص در طیف سنی جوانان است. برای پیشگیری از ورود معضل موادمخدر در جامعه، احداث یک «پایگاه واکسیناسیون اجتماعی» لازم و ضروری است. این پایگاه با تزریق اعتماد به نفس و کاهش تب اضطراب اجتماعی در درون خانواده (و رفتار پرستاری اجتماعی ملازم با این نگرش ) عمل خواهد کرد. در مقاله حاضر روش های پیشگیرانه اعتیاد با نگاه اولویت بندی با استفاده از نظریه "تبادل اجتماعی" نظریه برچسب زنی"، "نظریه هراس اجتماعی"، "بدیل های اجتماعی" "دو راهی اجتماعی"، "عادت واره های فردی"، "سبک زندگی،" پارادایم های رفتاری"، "از خود بیگانگی و "کارکردگرایی مرتن" مرور می شود. پژوهش حاضر نگاه پیشگیرانه به اعتیاد و تاثیر هراس اجتماعی در این مسیر با استفاده از نظریه های جامعه شناختی است. این تحقیق از نوع توصیفی و کتابخانه ای است و در آن سعی شده استکه علاوه بر بسط و بهبود نظریه های موجود، از زاویه ای تازه و از منظر اجتماعی به اعتیاد پرداخته شود. می توان گفت که هراس اجتماعی باعث تضعیف نمودن شقوق اصلی سرمایه اجتماعی یعنی "اعتماد" و "شادی اجتماعی" می شود. هراس اجتماعی به تدریج با سست کردن پایه های سرمایه اجتماعی موجی از بی اعتمادی فردی و گروهی را در جامعه بوجود می آورد. این بی اعتمادی ها منجر به ضعف اراده فردی و افسردگی اجتماعی و سپس گرایش به موادمخدر می شود. مفهوم اضطراب اجتماعی چون با افسردگی و کسالت همراه است، باعث تمایل به مصرف موادمخدر در جامعه (بخصوص در جوانان) می شود. بنابراین، فرد بر سر یک "دو راهی اجتماعی" قرار می گیرد که بر حسب ذایقه و وضعیت خلق و خوی فعلی، گرایش و مسیر مطلوب خود را انتخاب می نماید.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی با شیوه شناختی رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به این که یکی از مشکلات جدی دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی، نارسائی در زمینه مهارت های اجتماعی است؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی با شیوه شناختی رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی در دانش آموزان انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر آزمایشی و طرح به کار رفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و همچنین مرحله پیگیری دوماهه است. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم و ششم ابتدایی مظنون به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی شهر لنگرود درسال تحصیلی 92 1391 تشکیل می دادند که تعداد 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در دو گروه کنترل و آزمایش جای دهی شدند. برنامه آموزش مهارت های اجتماعی والکر در طی 17 جلسه به مدت دو ماه برای افراد گروه آزمایش ارائه گردید. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان نشانه های اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: انتظار می رود براساس نتایج این پژوهش و سایر پژوهش های مشابه، آموزش مهارت های اجتماعی به عنوان یک جنبه مکمل برنامه های آموزشی مدارس در نظر گرفته شود.
بررسی میزان سلامت روانی و تنیدگی در معتادان ، قاچاقچیان موادمخدر و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی روان پویشی کوتاه مدت گروهی بر عزت نفس افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان پویشی کوتاه مدت گروهی بر عزت نفس افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی انجام گرفته است.برای انجام این پژوهش جامعه ی آماری 40 نفر بود که از این تعداد، نمونه ای به حجم 14 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. آزمودنی ها مراجعه کنندگان به بیمارستان ابن سینا شیراز بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانر(2000) و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965)، طرح پژوهشی به کار گرفته شده در این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.یافته های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس یک راهه انجام گرفت و نتایج نشان داد که پس از تعدیل پیش آزمون تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. عزت نفس و هم چنین نشانه های اضطراب اجتماعی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بعد مداخله آزمایشی کمتر بود. با بهره گیری از درمان روانپویشی کوتاه مدت می توان گامی مؤثر در جهت افزایش میزان عزت نفس افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی برداشت.
تأثیر توان بخشی شناختی رایانه یار بر بهبود کنش های اجرایی و عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی رایانهیار بر بهبود کنشهای اجرایی و عملکرد خواندن دانشآموزان نارساخوان انجام شد. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان نارساخوان مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 بود که از بین آن ها 30 نفر با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. برای جمعآوری دادهها از ویرایش چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (وکسلر، 2003)، آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی نما (کرمینوری و مرادی، 1387) و نسخه نرمافزاری آزمون مرتب کردن کارتهای ویسکانسین (شاهقلیان و همکاران، 1390) استفاده شد. برنامه توان بخشی شناختی رایانهیار، در طی 11 جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد، درحالی که گروه کنترل، آموزشی دریافت نکردند. یافتهها: تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پسآزمون بین کنشهای اجرایی و عملکرد خواندن گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد. نتایج نشان داد روش توان بخشی شناختی رایانهیار باعث بهبود کنشهای اجرایی و عملکرد خواندن و مؤلفههای آن ها شده است (001/0p
مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی و نوروفیدبک بر کاهش درد افراد مبتلا به اختلال نشانه جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی و مقایسه موسیقی درمانی و نوروفیدبک به عنوان دو روش غیرتهاجمی، بر کاهش درد بیماران اختلال نشانه جسمانی انجام گرفته است. روش: گروه نمونه در این پژوهش 86 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور تهران بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند و بر اساس شکایات دردهای جسمانی و تشخیص پزشکان انتخاب شدند. همه آزمودنی ها به مقیاس سنجش دردهای نشانه جسمانی ساکاتا و تاکاتا پاسخ دادند. سپس در گروه مداخله موسیقی درمانی و نوروفیدبک قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس بررسی شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نوروفیدبک در مقایسه با موسیقی درمانی تأثیر قابل ملاحظه ای بر کاهش درد افراد مبتلا به اختلال نشانه جسمانی به ویژه کاهش سردرد داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت نوروفیدبک با توجه به تأثیری که بر امواج مغزی دارد می تواند در تنظیم و کاهش دردهای روان نتی مؤثر باشد.
مدل ساختاری مصرف مواد در دانشجویان: نقش معنویت، الگو گیری اجتماعی و نگرش به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری بین فعالیت مذهبی، تقلای مذهبی، نگرش به مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان بود.روش: به این منظور 504 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه های خوارزمی، پردیس کشاورزی و آزاد کرج به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های بهزیستی معنوی، فعالیت مذهبی، تقلای مذهبی، الگوگیری اجتماعی، عقاید منفی درباره مواد و بخش دخانیات پرسشنامه رفتارهای پرخطر را پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر فعالیت مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با عقاید منفی درباره مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و انگیزه های مصرف میانجی گری می شود. همچنین اثر تقلای مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با بهزیستی معنوی میانجی گری می شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد مذهب از طریق برقراری نظم اخلاقی، قواعد درونی و بیرونی و روش های مقابله ای سالم مانع پیوستن فرد به گروه های ناسالم دوستان و همسالان می شود لذا کمتر به سمت مصرف قلیان و سیگار کشیده می شود. بنابراین توجه به این عوامل در برنامه های پیشگیرانه برای مصرف مواد به ویژه سیگار و قلیان به عنوان دروازه ورود به مصرف مواد دیگر می تواند مفید باشد.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی رفتاری و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری در کاهش نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانشناختی است که جهت درمان آن شیوه های متعددی وجود دارد. بنابراین شناسایی روش درمانی موثر و ماندگار از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دو روش شناخت درمانی رفتاری و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری در کاهش علایم افسردگی بود.
روش: جهت بررسی هدف تحقیق 20 نفر از مبتلایان به افسردگی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه شناخت درمانی رفتاری و تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری جایگزین شدند. آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کردند. جهت بررسی نتایج از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که هر دو روش درمان در کاهش علایم افسردگی موثر بودند. گرچه در کاهش نشانه ها بین دو روش تفاوت معناداری مشاهده نشد، اما تفاوت دو گروه در مرحله پیگیری معنادار بود.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر این واقعیت است که اثر بخشی رفتاردرمانی شناختی با گذشت زمان پایدارتر از تحریک مکرر مغناطیسی فراقشری می باشد.
مقایسه فراوانی و شدت افسردگی در بیماران بستری در بیمارستان به علت حمله حاد عروق کرونر و بیماری کاتاراکت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"مقدمه: اختلالات افسردگی یکی از ناتوانی های شایع مرتبط با بیماری های ایسکمیک قلبی می باشند و اثرات جدی در افزایش خطر حوادث قلبی بعدی و مرگ و میر در این بیماران دارند. بیماران مبتلا به کاتاراکت نیز با توجه به ماهیت بیماری و ایجاد ناتوانی در وضعیت بینایی در بروز خطر افسردگی می باشند اما به نسبت سایر بیماران بستری در بیمارستان، این میزان شیوع نزدیک تر به شیوع در کل جامعه می باشد و لذا می توانند به عنوان گروه کنترل بیمارستانی مناسبی مد نظر قرار گیرند، لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع افسردگی در بیماران متعاقب حمله حاد عروق کرونر و مقایسه با بیماران مبتلا به کاتاراکت انجام شد. روشکار: این مطالعه یک مطالعه ی توصیفی تحلیلی مقطعی بود. حجم نمونه در هر گروه 140 نفر بود و روش نمونه گیری سرشماری بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی استاندارد افسردگی بک و هم چنین پرسش نامه ای شامل اطلاعات دموگرافیک جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار آماری SPSS و استفاده از جداول توزیع فراوانی و آزمون آماری خی دو انجام شد. نتایج: درگروه بیماران عروق کرونری، 4/56% مرد،80% متاهل و در گروه بیماران کاتاراکت 1/47% مرد و 8/77% متاهل بودند. تفاوت معنی داری بین گروه ها از نظر عواملی مانند سن، جنس، شغل، وضعیت تحصیلات، وضعیت تاهل و محل زندگی وجود نداشت. با توجه به نتایج حاصل 70% افراد مورد مطالعه در گروه بیماران قلبی و 47% در گروه بیماران چشم افسردگی داشتند (0001/0=P). بیشترین درصد افسردگی در هر دو گروه در زنان دیده شد (002/0=P). در بیماران هر دو گروه کرونری و کاتاراکت در افراد با سابقه فشار خون بالا، دیابت و چربی خون بالا، میزان افسردگی بیشتر بود. بحث: میزان بالای افسردگی در افراد متعاقب حمله حاد عروق کرونر می تواند به علت شرایط ویژه بیماری آن ها، محیط پر استرس بستری و درمان های خاص آنان و هم چنین وجود افسردگی قبلی در آنان باشد. لذا تاثیر آن به عنوان یک عامل خطر تشدید بیماری های عروق کرونر قلبی باید مد نظر بوده و غربالگری بیماران بستری به علت حمله حاد عروق کرونر از نظر افسردگی توصیه می گردد.
"
اثربخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تداوم رفتارهای مراقبتی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تدوام رفتارهای مراقبی در مادران کودکان دچار بیماری های مزمن بود. بدین منظور تعداد 4 مادر حائز کودکانی با بیماری های مزمن به شیوه در دسترس از بیمارستان اسدآبادی شهر تبریز انتخاب شده و در هشت جلسه حدوداً 1 ساعته و دو بار در هفته آموزش روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت نمودند. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی تک آزمودنی با استفاده از طرح خط پایه منفرد بود. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه رفتارهای مراقبتی استفاده شد. برای تحلیل نتایج، فرمول درصد بهبودی و اندازه اثر برای بررسی معناداری بالینی تغییرات به کار رفت. از این رو نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر مداخله روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود رفتارهای مراقبتی است.
بررسی رابطه بین افسردگی و میزان اعتقادات مذهبی در بین دانش آموزان پایه دوم دبیرستانهای شهر زاهدان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی چگونگی رابطه بین افسردگی و میزان اعتقادات مذهبی در میان دانش آموزان دبیرستانهای شهر زاهدان می پردازد. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای یک نمونه 272 نفری از دانش آموزان سال دوم دبیرستان انتخاب شدند، ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه محقق ساخته مقیاس خودسنجی اعتقادات مذهبی می باشد. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان میدهد که:
1.بین میانگین نمرات افسردگی و اعتقادات مذهبی دانش آموزان همبستگی معکوس وجود دارد.
2.بین میزان افسردگی دختران و پسران تفاوت معنی دار وجود دارد
3.بین اعتقادات مذهبی دختران و پسران تفاوت معنی دار وجود دارد.
فوبیای مدرسه (2)
منبع:
تربیت ۱۳۶۶ شماره ۲۳
اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کیفیت دلبستگی و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: همزمان با افزایش میزان شیوع اختلال های روانی، نگرانی در مورد سلامت روان کودکان و تاثیر آن بر تحول کودک، در سال های اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است و بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر کیفیت دلبستگی و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام گرفت.
روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. برای این پژوهش 30 کودک پسر با اختلال نافرمانی مقابله ای با روش نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس از آموزشگاه های شهر اصفهان انتخاب و سپس از مادران آنها جهت شرکت در پژوهش دعوت شد. گروه آزمایش ده جلسه آموزشی درمان مبتنی بر دلبستگی را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه از این آموزش بی بهره بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ارزیابی سلامت روان کودکان و نوجوانان (اسپرافکین، لانی، یونیتات و گادو، 1984)، پرسشنامه کیفیت دلبستگی (راندولف، 2004)، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسن (1983) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد، آموزش متغیر مستقل بر مؤلفه های کیفیت دلبستگی و مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای موثر بوده است (05/0=α).
نتیجه گیری: بنابر یافته های حاصل از پژوهش، می توان از درمان مبتنی بر دلبستگی بر بهبود کیفیت دلبستگی و مهارت اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بهره برد.
مقایسه اثربخشی یوگا و گیاه اسطوخودوس بر علایم افسردگی زنان سالمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی در دوران سالمندی محسوب می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر یک دوره تمرینات یوگا و مصرف اسطوخودوس بر میزان افسردگی زنان سالمند بود. مواد و روش ها:این تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه شاهد بود. شرکت کنندگان را 40 زن سالمند 60 تا 70 ساله تشکیل دادند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و با آرایش تصادفی در چهار گروه «شاهد، تمرین یوگا، ترکیبی تمرین یوگا همراه با مصرف اسطوخودوس در ماه اول تمرین و ترکیبی تمرین یوگا همراه با مصرف اسطوخودوس در ماه دوم تمرین» قرار گرفتند. هر سه گروه تجربی دو ماه به تمرینات یوگا پرداختند. تفاوت گروه های تجربی در استنشاق رایحه اسطوخودوس بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) جمع آوری گردید. یافته ها:کاهش افسردگی در گروه های ترکیبی بیشتر از تمرین یوگا به تنهایی بود، اما بین دو گروه ترکیبی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری:بر اساس یافته های مطالعه حاضر، برای کاهش میزان افسردگی، انجام فعالیت بدنی و مصرف اسطوخودوس پیشنهاد می گردد.