فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۴۱ تا ۳٬۶۶۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی– رفتاری بر ارتقاء امید و سازگاری اجتماعی و عاطفی معتادان تحت درمان نگه دارنده با متادون بود. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. برای نیل به هدف 20 فرد مبتلا به سوءمصرف مواد که تحت درمان نگه دارنده با متادون در یکی از مراکز ترک اعتیاد استان تهران قرار گرفته بودند؛ به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گروه گواه (10 نفر) قرار گرفتند. آموزش طی 10 جلسه برگزار شد و پرسشنامه امید اشنایدر و مقیاس سازگاری عاطفی و اجتماعی بل توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و گواه در میزان سازگاری عاطفی- اجتماعی و همچنین امید وجود دارد. به طوری که گروه آزمایش ارتقاء قابل ملاحظه ای را نشان داد. نتیجه گیری: می توان گفت، آموزش شناختی– رفتاری مدیریت استرس می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای معتادان تحت درمان نگه دارنده با متادون مؤثر باشد.
مقایسه اثربخشی روش های ترک اعتیاد، «دارو درمانی» و «درمان شناختی-رفتاری» بر میزان سازگاری با همسر خانواده های داوطلبان ترک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روش های ترک اعتیاد، دارودرمانی و درمان شناختی رفتاری بر میزان سازگاری خانواده های داوطلبان ترک انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش بیماران مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1393 بود. نمونه پژوهش 30 شرکت کننده بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور گزینشی در سه گروه (10 نفر در هر گروه) قرار گرفتند و هر گروه با روش درمانی مورد نظر که شامل درمان شناختی-رفتاری و دارودرمانی بود تحت درمان قرار گرفتند، ولی گروه گواه در انتظار درمان ماندند. پیش و پس از دوازده هفته درمان، همه شرکت کنندگان با پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که هر دو شیوه درمانی بر میزان سازگاری افراد موثرند و روش ""شناختی- رفتاری"" موثرتر از روش ""دارو درمانی"" است. نتیجه گیری: درمان های روان شناختی درمان های موثری برای اختلالات هستند و می توانند جایگزین دارودرمانی قرار گیرند.
برسی کارکرد خانواده در بیماران مبتلا به سردرد مزمن و غیر مزمن و افراد فاقد سردرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه مقایسه کارکرد خانواده در بیماران مبتلا به سردرد با افراد سالم بود. شرکت کنندگان این پژوهش 124 بیمار (89 زن و 35 مرد) که مبتلا به سردرد مزمن و سردرد تکرار شونده بودند، که از این تعداد 69 نفر مبتلا به سردرد مزمن و 55 نفر مبتلا به سردرد تکرار شونده بودند. در گروه کنترل نیز 53 نفر از افرادی که سابقه جدی سردرد نداشتند، شرکت کردند. شرکت کنندگان این پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه جمعیت شناختی و مقیاس سنجش خانواده (FAD) توسط این افراد تکمیل شد و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) برای بررسی معنا داربودن تفاوت میانگین های سه گروه اجرا شد. نتایج نشان داد که کارکرد خانواده بین گروه کنترل و بیمار تفاوت معنی داری نشان می دهد ( 01/0> p) همچنین بین سه گروه افراد مبتلا به سردرد مزمن و غیر مزمن و گروه کنترل تفاوت معناداری در زیر مقیاس های FAD وجود داشت. نتایج آزمون تعقیبی جیمز هاول نشان داد که افراد مبتلا به سردرد مزمن نسبت به گروه کنترل (فاقد سردرد) کارکرد ضعیف تری در تمام زیر مقیاس های کارکرد خانواده داشتند. بنابراین نتیجه می گیریم خانواده های بیماران مبتلا به سردرد بخصوص سردرد مزمن دچار بدکارکردی هستند و نقش خانواده در ایجاد، تثبیت و بدتر شدن سردرد عود کننده باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. بررسی نقش عوامل خانوادگی ما را به یافته های جالبی خواهد رساند و در فهم بیشتر ما از این اختلال پیچیده مفید واقع می شود.
بیماری و سلامت روانی
بررسی سرعت پردازش اطلاعات با نگاه به اضطراب رگه / حالت
حوزههای تخصصی:
سازه های هیجان و شناخت دو بعد اساسی ساختار روان شناختی انسان را شکل می دهند و تببین عملکرد فقط در صورت توجه به تعامل این دو بعد امکان پذیر است.هدف پژوهش حاضر بررسی سرعت پردازش اطلاعات دانش آموزان بر اساس اضطراب رگه / حالت بود.ازجامعه وسیع دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان نجف آباد بر اساس ملاک های ورود و نمرات انتهایی توزیعپرسش نامه اضطراب رگه / حالت اسیپیلبرگر،چهار گروه 15 نفری(اضطراب حالت بالا، اضطراب حالت پایین، اضطراب رگه بالا و اضطراب رگه پایین) انتخاب شدند و توسط آزمون های سرعت پردازش زاهلن / وربیندونگزاسؤالدوروس (1978)و رمزگردانی کی دی تی سیتزول (1995)مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایجتحلیل چند متغیری واریانس و آزمون های تعقیبی بون فرنی نشان دادکه بین چهار گروه در سرعت پردازش و رمز گردانی تفاوت معنا دار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که سرعت پردازش دانش آموزان دارای اضطراب رگه و حالت پایین بهتر از دانش آموزان دارای اضطراب رگه و حالت بالا است.بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت اضطراب نقش مهمی در کارکردهای شناختی و سرعت پردازش اطلاعات دارد و اضطراب بالا (رگه / حالت) سبب تداخل در سرعت پردازش اطلاعات و کارکردهای شناختی می شود.
نقش جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی در پیش بینی گرایش به اعتیاد
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تعیین نقش جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی در پیش بینی گرایش به اعتیاد بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه روستا های استان کرمان بودند. 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های جو عاطفی خانواده، رضایت از زندگی و گرایش به اعتیاد را تکمیل نمودند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معناداری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که رضایت از زندگی توانایی پیش بینی 11 درصد از واریانس گرایش به اعتیاد را دارد. چنانچه جو عاطفی خانواده نوجوان نا مناسب باشد و فرد میزان رضایت پایینی از زندگی داشته باشد، زمینه برای گرایش به اعتیاد در نوجوان فراهم می شود. می توان با افزایش رضایت از زندگی در نوجوانان از اعتیاد پیشگیری نمود.
فراتحلیل اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری در درمان سوءمصرف مواد و سلامت عمومی افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه افزایش استفاده از شیوه های گروه درمانی در درمان سوءمصرف مواد، تاکنون یک مطالعه ی علمی نظام مند مقالات و ترکیب نتایج مختلف پیرامون آن صورت نگرفته است.هدف از این فراتحلیل، بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر ترک سوءمصرف مواد و رفتارهای روانی وابسته به آن بود. از روش فراتحلیل برای بررسی 10 مورد از 32 پژوهش که از نظر روش-شناختی مورد قبول بودند، استفاده شد. با استفاده از میانگین، اندازه ی اثر روش-درمانی مذکور مورد مقایسه قرار گرفت. اندازه ی اثر مداخلات رفتاری-شناختی که از 47/0 تا 83/0 میزان در نوسان بود، اثربخشی این روش درمانی را در مورد سوءمصرف مواد موثر نشان داد. این میزان بر اساس جدول کوهن بالا بود. همسو با سایر تحقیقات آزمایشی و همبستگی، مداخلات رفتاری شناختی بر ترک و پیشگیری از عود سوءمصرف مواد و نشانه های روانی چون اضطراب و افسردگی بسیار موثر است.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و آموزش نوروفیدبک بر بهبود باورهای فراشناختی و علائم اضطراب در دانشجویان دختر دارای اختلال اضطراب اجتماعی (تک آزمودنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت با نوروفیدبک در بهبود باورهای فراشناختی و علائم اختلال اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری داوطلبانه بود. 5 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان با تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی، براساس شدت اختلال (خفیف تر یا شدید) همتا شده، به صورت تصادفی در دو گروه فراشناخت و نوروفیدبک جای گرفتند. از مصاحبه بالینی DSM-IV-TR، پرسشنامه هراس اجتماعی کانور، پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و پرسشنامه باورهای فراشناختی استفاده شد. درمان فردی فراشناخت در 8 جلسه هفتگی و نوروفیدبک 16جلسه، سه بار در هفته اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری 45 روزه تکمیل شدند، به علاوه پرسشنامه کانور دوبار در میانه درمان (یک سوم و دو سوم مدت دوره درمان) نیز تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از شاخص درصد بهبودی استفاده گردید. یافته ها نشان دهنده اثربخشی هردو درمان در نشانه های اضطرابی آزمودنی ها، با دامنه درصدهای بهبودی متفاوت در هر فرد بود. میانگین درصدهای بهبودی آزمودنی ها برای هردو درمان در اختلال اضطراب اجتماعی، تفاوت معناداری نداشت. اگرچه بیشترین بهبودی در باورهای فراشناختی در آزمودنی های گروه فراشناخت ایجاد شده بود. بهبودی همه آزمودنیها در دوره پیگیری ادامه یافته بود. بطورکلی درمان فراشناخت و نوروفیدبک به طور اثربخشی توانستند اختلال اضطراب اجتماعی را بهبود بخشند اما اثربخشی بیشتر درمان فراشناخت برای کاهش علائم اضطراب اجتماعی خفیف و نوروفیدبک برای اختلال اضطراب اجتماعی شدیدتر مشاهده شد.
پلیس و مقابله با مواد روان گردان
حوزههای تخصصی:
امروزه مصرف مواد روان گردان برای جوامع یک نگرانی بزرگ است. مواد مخدر صنعتی به عنوان خطرناک ترین عامل باعث متلاشی شدن کانون گرم خانواده ها می شود. مصرف مواد روان گردان نیز عوارض جسمانی و روانی زیادی به دنبال دارد. این مقاله با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی به دنبال بررسی وضعیت فعلی مواد روانگردان و نقش پلیس در مقابله با آن است. نقش پلیس در پیشگیری و مقابله با مواد روان گردان نقشی اساسی و پایه ای است. پلیس می تواند با کمک سازمان های مسئول در این حوزه، کنترل مواد روان گردان، شناخت و توجه لازم به جایگاه آموزش های همگانی، توجه به ظرفیت رسانه های گروهی و ارتباط جمعی، توجیه و آموزش نسل جوان ازخطرات و مصائب ناشی از مواد روانگردان نقش مهم و موثری در امر مقابله با مواد داشته باشد. توجه خانواده ها به نوجوانان، آگاهی بخشی به خانواده ها در خصوص مواد روان گردان، همچنین افزایش حمایت های مادی و قانونی از پلیس مبارزه با مواد مخدر و توجه بیشتر به کارکنان درگیر در این حوزه نیز از جمله موارد مهم دیگر در مقابله با مواد روان گردان است. با توجه به اینکه بخشی از جرایم مواد مخدر و روانگردان توسط زنان انجام می شود توجه به نقش پلیس زن نیز در مقابله با مواد مخدر و روان گردان حائز اهمیت است. بنابراین حضور زنان پلیس نیز می تواند در شناسایی، بازجویی و تحقیق از زنان مجرم موثر و مفید باشد.
مقایسه استرس والدگری، رضایتمندی و کارکرد خانواده مادران کودکان دارای اتیسم با مادران کودکان دارای رشد معمول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:همان طور که مطالعات نشان داده است، معلولیت فرزندان در خانواده مانع از آن می شود که خانواده بتواند، کارکردهای متعارف خود را به نحو مطلوب داشته باشد، لذا در این خصوص نیازمند توجه و همیاری می باشد. پژوهش حاضر سعی دارد، استرس والدگری، رضایتمندی و کارکرد خانواده مادرانی که دارای کودک اتیسم هستند را بررسی و با مادران دارای کودک با رشد معمول، مورد مقایسه قرار دهد. روش:طرح پژوهش حاضر از نوع علی - مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک اتیسم و کودک دارای رشد معمول شهر تهران بود. 85 نفر از مادران کودک دارای رشد معمول با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و 58 نفر از مادران دارای کودک اتیسم به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. از مقیاس استرس والدینی بری و جونز (1995)، مقیاس رضایت مندی خانواده السون و ویلسون (1989) و پرسشنامه کارکرد خانواده السون و همکاران (1985) در این پژوهش به عنوان ابزار استفاده گردید. یافته ها:نتایج با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین استرس والدگری، رضایتمندی و کارکرد خانواده های دارای کودک اتیسم با کودک دارای رشد معمول تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 P<). نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که استرس والدگری در مادران کودکان دارای اتیسم نسبت به والدین کودکان دارای رشد معمول بیشتر و رضایتمندی و کارکرد خانواده آنان ضعیف تر است که این نتیجه می تواند به خاطر ویژگی های این کودکان باشد، بنابراین دقت به وضعیت سلامت و حمایت از والدین دارای کودک اتیسم توصیه می شود. بنابراین پیشنهاد می شود در مراکز آموزش و توانبخشی کودکان مبتلا به اتیسم برنامه هایی جهت ارتقاء سلامت روان والدین به خصوص مادران طراحی گردد.
مقایسة تاثیر شناخت درمانی مذهب محور و درمان وجودی درکاهش میل به خودکشی در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسة تاثیر مذهب محور و درمان وجودی درکاهش میل به خودکشی در میان دانشجویان انجام شد. جامعه تحقیق شامل کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه کردستان بود که از این جامعه 36 دانشجو به شیوة تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش میزان مستعد بودن فرد به خودکشی از مقیاس اندیشه پردازی خودکشی بک(1979) و مصاحبة تشخیصی تکمیلی برمبنای SM- IV- R ، استفاده شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفری (گروه مذهب محور و درمان وجودی و گواه) قرارگرفتند. با استفاده از مقیاس اندیشه پردازی خودکشی بک دانشجویان، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که روی آورد تاثیر مذهب محور و درمان وجودی در کاهش میل به خودکشی دانشجویان مؤثرند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد، بین دو روی آورد میل به خودکشی دانشجویان در کاهش میل به خودکشی تفاوت معناداری و جود ندارد.
نقش سلامت معنوی، خودکارآمدی، و استعداد اعتیاد برای پیش بینی افراد معتاد و غیر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سلامت معنوی، خودکارآمدی، و استعداد اعتیاد برای پیش بینی افراد معتاد و غیر معتاد شهرستان جیرفت بود. روش: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش تمامی معتادان مرد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد سرپایی و افراد مرد غیر معتاد شهرستان جیرفتدر سال 1394 بودند. روش نمونه گیری به ترتیب تصادفی ساده و در دسترس بود که 136 نفر معتاد و 147 نفر غیرمعتاد به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که هر سه متغیر سلامت معنوی (P<0/04)، خودکارآمدی (P<0/001) و استعداد به اعتیاد (P<0/03) توانستند بطور معناداری دو گروه را از هم تفکیک کنند. نتیجه گیری: بنابراین در کنار روش های معمول ترک، آموزش سلامت معنوی و دینداری وآموزش خودکارآمدی به ویژه در افراد مستعد اعتیاد می تواند در کاهش وابستگی به اعتیاد نقش ایفا کند.
نقش تشخیصی انقطاع پاداش تاخیری و هیجان خواهی در افراد مبتلا به مصرف مواد محرک و افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی انقطاع پاداش تأخیری و هیجان خواهی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک و افیون بود. روش: در قالب یک طرح علی-مقایسه ای از بین مراجعه کنندگان مبتلا به مصرف مواد محرک و افیون به صورت در دسترس 45 بیمار مبتلا به افیون و 45 بیمار مبتلا به محرک انتخاب شدند و پرسشنامه های انقطاع پاداش تأخیری و هیجان خواهی فرم پنج در میان آن ها اجرا شد. یافته ها: نتایج تابع تشخیصی نشان داد هیجان خواهی و انقطاع پاداش تأخیری توانسته اند 66/86 درصد افراد مواد محرک و 44/84 درصد افراد مواد افیونی را درست گروه بندی کنند؛ به عبارت دیگر به صورت کلی 60/85 درصد کل نمونه درست طبقه بندی شده اند. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در برنامه های پیشگیری و درمان مرتبط با این دو اختلال به این متغیرها توجه ویژه شود.
تاثیر برنامه کاهش استرس بهشیاری محور گروهی بر شدت فیبرومیالژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس بهشیاری محور به شکل گروهی بر شدت فیبرومیالژی بود. در یک طرح شبه آزمایشی، یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی با سنجش در خط پایه، پس از مداخله و پی-گیری با گروه کنترل انجام گرفت. تعداد 25 بیمار با تشخیص فیبرومیالژی از میان بیماران مراجعه کننده به بیمارستان پارسیان شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به گروه آزمایش (13 = n؛ تحت برنامه کاهش استرس بهشیاری محور طی 8 جلسه گروهی یک بار در هفته) و گروه کنترل (12 = n) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه اطلاعات جعیت شناختی و شاخص ترکیبی شدت فیبرومیالژی (ICAF) را در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پی گیری تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بیماران دریافت کننده برنامه کاهش استرس بهشیاری محور در دو مرحله پس از مداخله (سه ماه بعد از سنجش خط پایه) و پی گیری (9 ماه پس از سنجش خط پایه) شدت پایین تر فیبرومیالژی را گزارش کردند و عملکرد کلی آنان در مقایسه با گروه کنترل بهتر شده بود. طبق نتایج این پژوهش، برنامه کاهش استرس بهشیاری محور به شیوه گروهی روش موثری برای کاهش شدت فیبرومیالژی است. این یافته دارای دستاوردهای کاربردی برای مسیرهای پژوهشی در آینده و نیز کار بالینی در این زمینه است.
بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان ادراک بیماری و شدت بیماری در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) بیماری مزمن سیستم عصبی مرکزی است.ام اس که از شایع ترین بیماریهای عصبی انسان است، با عوارض جسمی و روانشناختی فراوانی همراه میباشدکه موجب میشود بیماران شناخت معیوب و باورهای تحریف شده ای درباره بیماریشان داشته باشند،لذا درمقابله مثبت وموثر با بیماری و پذیرش آن به عنوان بخشی از زندگی خوددچارمشکل میشوند.بنابراین اصلاح شناخت وایجاد ادراک صحیح از بیماری،می تواند ضمن کمک به واقع بینانه کردن ادراک بیماران، شدت بیماری را نیز کاهش دهد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان ادراک بیماری و شدت بیماری در مبتلایان به ام اس می باشد. این پژوهش نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد.جامعه آماری این پژوهش را 2500 بیمارعضو جامعه ام اس،تشکیل داده اند که ازبین آنها،30 نفربه روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند.ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ادراک بیماری بازنگری شده و مقیاس وضعیت ناتوانی گسترده بود که توسط بیماران پیش وپس از مداخله تکمیل شدند.داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس تحلیل شدند.یافته های این پژوهش نشان داد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی یکپارچه بر میزان ادراک بیماری تأثیر معنادار داشته و باعث ارتقای سطح ادراک صحیح و واقع بینانه از بیماری شده ،اما بر شدت بیماری (بعد جسمی)تأثیر معناداری نداشته است#,
اثربخشی برنامه قدرت مقابله بر اختلال نافرمانی مقابله ای، مشکلات توجه و مهارت های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:اختلال نافرمانی مقابله ای، یک اختلال شایع و ناتوان کننده در کودکان است که با میزان بالایی از مشکلات توجه و مشکلات ارتباطی همراه است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه قدرت مقابله بر اختلال نافرمانی مقابله ای و اختلال های همبود آن (نارسائی توجه و مهارت های ارتباطی) در کودکان بود. روش:پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. حجم شرکت کنندگان در پژوهش 32 نفر (18 نفر گروه آزمایش و14 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری هدفمند که نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای و اختلال های همبود آن یعنی مشکلات توجه و نقص در مهارت های ارتباطی داشتند را شامل می شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه سیاهه رفتاری کودک از نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ و پرسشنامه خودکارآمدی کودکان در روابط بین فردی با همسالان ویلر بود. برنامه قدرت مقابله با والدین و کودکان گروه آزمایش در16 جلسه گروهی 90 دقیقه ای از ابتدای سال تحصیلی 1393-1394 تا اواخر سال تحصیلی انجام شد. گروه کنترل نیز علاوه بر دریافت خدمات معمول مشاوره در فهرست انتظار برای مداخله قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. یافته ها:براساس نتایج به دست آمده، برنامه قدرت مقابله بر روی اختلال نافرمانی مقابله ای ومشکلات توجه تأثیر معناداری بر گروه آزمایش داشت، اما برنامه قدرت مقابله بر مهارت های ارتباطی با همسالان کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای، تأثیر معناداری نداشت. نتیجه گیری:یافته ها بیانگر آن است که برنامه قدرت مقابله به عنوان یک برنامه اثربخش در حیطه اختلال نافرمانی مقابله ای و مشکلات توجه است. با این وجود، نیاز به پژوهش های بیشتر و تغییر در محتوای برنامه برای اثربخشی در حیطه افزایش مهارت های ارتباطی دارد.
مقایسه اختلالات اضطرابی در دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: چاقی دوران کودکی و نوجوانی به صورت یک معضل سلامتی و بهداشتی در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه درآمده است و علاوه بر عوارض جسمی، میتواند پیامدهای روانی زیادی از جمله افزایش سطح اضطراب را در برداشته باشد، بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلالات اضطرابی در دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی می باشد.
روش: طرح پژوهش حاضر یک طرح علّی- مقایسه ای است. بدین منظور 140 دانش آموز دختر پایه ششم ابتدایی شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان با توجه به شاخص توده بدنی (BMI) به دو گروه ( 70 نفر دارای اضافه وزن و 70 نفر دارای وزن طبیعی) تقسیم شدند. شرکت کنندگان به مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (1998) پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اضطراب در بین دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی تفاوت معنی داری داشت و در بین مولفه های اضطراب، مولفه های ترس از فضاهای شلوغ، اضطراب اجتماعی و وسواس فکری و عملی در سطح معنی داری در بین دختران دارای اضافه وزن با دختران دارای وزن طبیعی تفاوت معنی دار دارد و سه مولفه باقی مانده اضطراب جدایی، ترس از آسیب فیزیکی و اضطراب فراگیر بین این دو گروه تفاوت معنی داری ندارد (05/0>p).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر آگاهی دادن به والدین در خصوص پیامدهای چاقی و اضافه وزن و راهکارهای پیشگیری از چاقی از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. همچنین هرگونه مداخلات زود هنگام و برنامه ریزی های مناسب در حوزه سلامت و بهداشت کودکان، از دیگر اقدامات مهمی است که پیشنهاد می شود