فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۴۱ تا ۳٬۹۶۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضربا هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی با رویکرد پذیرش خویشتن به روش درایدن با آموزه های گروه های معتادین گمنام بر مؤلفه های سلامت روان افراد معتاد انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح مقایسه گروه های نابرابر بود. در بخش گروه درمانی 21 نفر به طور داوطلبانه به عنوان نمونه انتخاب شدند و تحت 10 جلسه گروه درمانی بارویکرد پذیرش خویشتن قرار گرفتند. در بخش گروه معتادین گمنام نیز 27 نفر به طور داوطلبانه به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به مدت شش ماه تحت آموزه های این جلسات قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه سلامت روان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثربخشی آموزه های گروه های معتادین گمنام در مقایسه با گروه درمانی با رویکرد پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر سلامت روانی و کاهش علائم جسمانی و افسردگی افراد معتاد بیشتر است. نتیجه گیری: آموزه های گروه های معتادین گمنام به سبب ایجاد حس همدلی و انتخاب خود معتادین نسبت به روش گروه درمانی برای درمان علائم جسمانی، افسردگی و بهبود سلامت روان معتادان موثرتر می باشد.
اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه درمانی پذیرش و تعهد بر روابط زنان دارای فرزند مبتلا به اختلال بیش فعالی- نقص توجه با همسرانشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: همان گونه که والدین بر افراد خانواده تأثیر می گذارند، فرزندان نیز با ویژگی های شخصیتی، رشدی و رفتاری خود، تأثیراتی را بر رفتار والدین دارند. اختلالات رفتاری یکی از فرزندان از جمله بیش فعالی- نقص توجه (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD) اغلب به صورت عامل استرس زایی برای خانواده درک می شود و می تواند همه جنبه های خانواده از جمله رابطه مادران با همسرانشان را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر روابط زنان دارای فرزند مبتلا به ADHD با همسرانشان بود.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش شبه آزمایشی و به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 9 ماهه همراه با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به ADHD شهر اصفهان بود که در سال 1392 به کلینیک ها و مطب روان پزشکان مراجعه کرده بودند. 30 نفر از مادرانی که در شاخص تنیدگی والدینی (Parenting Stress Index یا PSI)، بالاترین نمره تنیدگی را در روابط با همسر کسب کردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت استرس به شیوه ACT اجرا شد و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. جهت بررسی فرضیه پژوهش، از PSI زیرمقیاس روابط با همسر استفاده گردید که قبل و بعد از مداخله و 9 ماه پس از مداخله توسط مادران تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تفاوت معنی داری بین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد وجود داشت (001/0 = P) که این یافته حاکی از بهبود روابط با همسر در مادران بود.
نتيجه گيري: آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ACT، می تواند باعث بهبود روابط زنان دارای فرزند ADHD با همسرانشان شود.
کاربرد فعالیت های موسیقایی در مداخله های کاردرمانی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: موسیقی امروزه یکی از رایج ترین اقدامات درمانی است که در کنار درمان های اصلی اختلال طیف اتیسم استفاده می شود. از آن جا که این درمان به عنوان یکی از انواع مداخله های طب مکمل مطابق با تمایلات و توانایی های این کودکان است، نتایج مثبتی را درپی داشته است. بنابراین پژوهش حاضر قصد دارد با اشاره به برخی از این مقاله ها در حوزه کاربرد موسیقی، اهمیت استفاده از این مداخله آسان، ارزان و جذاب را برای درمان نقایص مختلف در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم بیان کند.
رابطه علّی اضطراب، نشخوار فکری، غفلت، روابط با همسالان و قلدری با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
219-240
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه علّی اضطراب، نشخوار فکری، غفلت، روابط با همسالان و قلدری با آمادگی به اعتیاد بود. روش : در این مطالعه همبستگی، جامعه آماری را دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر اصفهان تشکیل می دادند. به روش خوشه ای تصادفی، 375 دانش آموز از بین نواحی شهر اصفهان، براساس جدول تعیین حجم نمونه کوهن و همکاران (2000) به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان، به پرسش نامه های اعتیادپذیری، اضطراب ، نشخوار فکری، غفلت، روابط با همسالان و قلدری پاسخ دادند. یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بود. ضرایب تأثیر اضطراب، غفلت، مشکلات در روابط با همسالان، قلدری و نشخوار فکری بر اعتیادپذیری معنادار بود. نتیجه گیری : بنابر نتایج پژوهش اضطراب، غفلت، مشکلات در روابط با همسالان، قلدری و نشخوار فکری بر اعتیادپذیری تأثیر علّی دارند. لذا این مدل می تواند به مثابه الگویی مطلوب، برای تدوین برنامه های آموزشی پیشگیری از اعتیاد مثمر ثمر باشد.
مبانی فقهی حرمت استعمال مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
51-72
حوزههای تخصصی:
هدف : با توجه به عوامل مختلفی همچون آسان تر شدن تولید مواد مخدر، این معضل بیش از پیش دامن گیر تمامی جوامع بشری، از جمله ایران اسلامی شده است؛ از این رو، مقاله حاضر مبانی فقهی حرمت استعمال مواد مخدر را مورد بررسی قرار داده است. یافته ها: از عموم و اطلاقات برخی از آیات قرآنی می توان حرمت شرعی این عمل را به صراحت و به وضوح کشف کرد. از آن جمله است: ادله مربوط به ممنوعیت قتل نفس و نهی از به هلاکت انداختن خود، ممنوعیت زائل کردن عقل، لزوم دوری از پلیدی ها و اعمال شیطانی که استعمال مواد مخدر در رأس آن قرار دارد. علاوه بر این، روایات خاصی نیز بر حرمت این عمل دلالت داشته و بنای عقلا نیز مؤید ممنوعیت این عمل است. نتیجه گیری: ارائه مبانی حرمت مواد مخدر می تواند به دست اندرکاران مبارزه با این پدیده شوم، به دلیل دستیابی به اجازات شرعیه و دستورات دینی مبنی بر ممنوعیت شرعی استعمال مواد مخدر، این مساعدت را داشته باشد که با عنایت به این مبانی، در جهت ریشه کنی این پدیده، با آسودگی خاطر و با دستان باز، نهایت تلاش خود را انجام دهند. به متشرعین نیز انگیزه دینی می دهد که از این عمل اجتناب کنند.
مقایسه اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی و مدیریت والدین در کاهش نشانه های کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش مدیریت والدینی بر نشانه های اضطرابی کودکان انجام گرفت. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، همه کودکان پیش دبستانی 5-4 ساله مبتلا به اختلالات اضطرابی منطقه شش تهران به تعداد 114 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده در مجموع 60 کودک انتخاب شدند و در سه گروه که هر کدام شامل بیست نفر بود، جای گرفتند. در گروه نخست، کودکان مورد آموزش کارکرهای اجرایی و درگروه دوم، والدین مورد آموزش مدیریت والدینی قرار گرفتند در حالی که گروه سوم آموزشی ندیدند. ابزار سنجش آزمون، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس(اسپنس،1988) بود. در تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که نمره های دو گروه آموزش دیده در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش دارد (P<0.001). هم چنین، گروه دوم که آموزش مدیریت اجرایی را دریافت کرده بودند، در مقایسه با گروه آموزش، کارکردهای اجرایی در مقایسه پس آزمون با پیش آزمون، کاهشی بیش تر نشان داد. (P<0.001). بنابراین، آموزش کارکردهای اجرایی و مدیریت والدینی می تواند در درمان اختلالات اضطرابی کودکان مفید واقع شوند، ولی آموزش مدیریت والدینی تاثیری بیش تر دارد.
رابطه استرس ادراک شده و شدت وابستگی به مواد: نقش واسطه ای معنویت، حس انسجام و راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
131-150
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای معنویت، حس انسجام و راهبردهای مقابله ای در رابطه بین استرس ادراک شده و شدت وابستگی به مواد است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. نمونه ی آماری پژوهش شامل 200 نفر مردان مصرف کننده مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان مینودشت می باشند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته شاخص شدت اعتیاد و پرسش نامه های شدت استرس ادراک شده، حس انسجام، معنویت استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL و با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل ساختاری پژوهش با داده های تجربی برازش کافی ندارد و تنها متغیر معنویت و راهبرد مقابله ای متمرکز بر هیجان در رابطه بین استرس و شدت وابستگی به مواد میانجی گری می کردند. نتیجه گیری: اهمیت بعد معنوی به عنوان عامل حفاظت کننده افراد در برابر استرس و جلوگیری از رفتارهای سوءمصرف مواد باید بخش مهمی از برنامه های درمان سوءمصرف مواد باشد.
تأثیرآموزش مهارت های ارتباطی بر سلامت روان مادران دارای فرزند معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر سلامت روانی مادران دارای فرزند معتاد انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری پژوهش متشکل بود از تمامی مادران دارای فرزند معتاد پسرمراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد آفرینش شهر کرج در سال 1391، که فرزندان آن ها تحت درمان با متادون بودند (تعداد= 198نفر). تعداد 40 نفر از افراد دارای شرایط ورود، به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه (هر هفته دوجلسه به مدت 120 دقیقه) آموزش مهارت های ارتباطی را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه تحت هیچ مداخله ای قرارنگرفت. ابزار پژوهش پرسش نامه سلامت روان بود. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانکوا) نشان داد در متغیرهای سلامت جسمی، اضطراب، افسردگی، اختلال در کارکرد اجتماعی و سلامت کل، بین گروه آزمایش وگواه در مرحله پس آزمون تفاوت وجود دارد ( (P<0/05. نتیجه گیری: آموزش مهارت های ارتباطی شیوه موثری برای بهبود سلامت روان مادران دارای فرزند معتاد است.
ارائه مدل معادله انتگرال-دیفرانسیل برای شیوع سوءمصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع مصرف مواد مخدر امروزه از جمله مشکلاتی است که به شدت رو به افزایش است و برکنش های اجتماعی افراد معتاد بر دیگر نفرات جامعه بستگی دارد. هدف این پژوهش ارائه یک مدل پیوسته ریاضی با استفاده از معادله انتگرال- دیفرانسیل برای مسئله شیوع سومصرف مواد مخدر در بین نفرات یک جامعه مفروض می باشد. روش: ساختارهای ارتباطی که در شبکه ها و سیستم های گسسته در میان اعضای یک مجموعه مفروض وجود دارند، می تواند به یک مدل شبکه ای گسسته و درنهایت به یک مدل معادله انتگرال-دیفرانسیل در حالت پیوسته منتهی شود. در این پژوهش مصرف کنندگان مواد مخدر و میزان پاکی و سلامت آن ها با درنظرگرفتن تأثیر نفرات دیگر جامعه بررسی شده است. یافته ها: در این مقاله، علاوه بر ارائه مدل های گسسته ساده برای مسئله شیوع مصرف مواد مخدر، مدل جایگزین جدیدی به همراه مدل معادله انتگرال-دیفرانسیل معرفی می کنیم که از سکون و اینرسی موجود در مدل های قدیمی در شیوع مصرف در بین افراد جامعه دوری می کند. نتیجه گیری: تحلیل هایی بر روی مدل های شبکه ای گسسته برای مسئله شیوع سوء مصرف مواد مخدر در یک جامعه مفروض انجام شد و معادله ای ریاضی برای روند انتشار سوء مصرف مواد مخدر با درنظرگرفتن انعطاف پذیری نفرات و اثرگذاری افراد معتاد بر دیگران ارائه شد.
پیش بینی نگرش دانشجویان به اعتیاد بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی نگرش به اعتیاد و موادمخدر بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیتی در دانشجویان استان مرکزی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. نمونه آماری شامل 238 نفر از دانشجویان مراکز پیام نور دلیجان، ساوه و محلات در سال 1394 بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای تحقیق از پرسش نامه های نگرش نسبت به اعتیاد و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت استفاده شد. داده ها با استفاده ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین نگرش به اعتیاد و ویژگی های گشودگی به تجربه، توافق پذیری و وظیفه گرایی همبستگی منفی معناداری وجود دارد. بین برون گرایی و روان رنجورخویی با گرایش به اعتیاد در دانشجویان رابطه معناداری وجود نداشت. براساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام ویژگی های شخصیتی توافق پذیری وگشودگی به تجربه، پیش بینی کننده های معنادار نگرش به اعتیاد در دانشجویان بودند. این دو ویژگی شخصیتی در مجموع 9 درصد از واریانس نگرش به اعتیاد را تبیین کردند. در مداخلات درمانی و پیشگیرانه اعتیاد، توجه به ویژگی های شخصیتی خصوصاً توافق پذیری وگشودگی به تجربه از اهمیت زیادی برخوردار است.
رابطه عوامل خانوادگی–اجتماعی و مصرف مواد: نقش میانجی مؤلفه های سرشت، منش، سرمایه روان شناختی و باورهای فرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
273-296
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه عوامل خانوادگی- اجتماعی با مصرف مواد و نقش میانجی مؤلفه های سرشت، منش، سرمایه روان شناختی وباورهای فرد انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. مردان مصرف کننده مواد 18 تا 35 ساله شهر قم که برای ترک مصرف مواد به کمپ های ترک اعتیاد و مراکز ترک اعتیاد قم در سال های 1396 و 1397 مراجعه می کردند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 320 نفر از این جامعه به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه رفتارهای پرخطر بزرگسالان محمدخانی، مقیاس علل گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در جوانان، پرسش نامه سرشت ومنش کلونینجر و سرمایه روان شناختی لوتانز بود. مدل پیشنهادی به روش تحلیل عاملی تأییدی ومدل معادلات ساختاری برپایه نرم افزار ایموس ارزیابی شد. یافته ها: مدل براساس شاخص های نکویی برازش کفایت مناسبی داشت. خانواده از طریق نگرش مثبت به مواد، خودراهبری وتاب آوری بر مصرف مواد تأثیر غیرمستقیم داشت. دوستان از طریق نگرش مثبت به مواد، آسیب پرهیزی وخودراهبری بر مصرف مواد تأثیر غیرمستقیم داشت. بازار مواد از طریق نگرش مثبت به مواد بر مصرف مواد تأثیر غیرمستقیم داشت. نگرش مثبت به مواد وآسیب پرهیزی بالا بر مصرف مواد تأثیر مستقیم مثبت وخودراهبری وتاب آوری پایین بر مصرف مواد تأثیر مستقیم منفی داشت. از متغیرهای برونزاد دوستان با ضریب 303/0 بیشترین تأثیر غیرمستقیم و از متغیرهای میانجی آسیب پرهیزی با ضریب782/0بیشترین تأثیر مستقیم را برمصرف مواد داشت . نتیجه گیری: یافته ها با نتایج پژوهش های مشابه قبلی همخوانی داشت وگامی مهم برای تبیین عوامل مؤثر بر مصرف مواد و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی برنامه های جامع پیشگیری از انواع رفتارهای پرخطر می باشد.
پیش بینی تمایل به اعتیاد بر اساس عاطفه مثبت و منفی و نظم جویی شناختی هیجانی و کارکردهای شناختی اجرایی مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
183-202
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور بررسی نقش کارکردهای شناختی اجرایی مغز، عاطفه مثبت و منفی و نظم جویی شناختی هیجانی در گرایش به مصرف مواد در دانشجویان انجام شد. روش : روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری را دانشجویان شاغل به تحصیل دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل می دادند. از بین این دانشجویان نمونه ای به حجم 200 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و با استفاده از پرسش نامه های گرایش به اعتیاد وید و بوچر، مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون و تلگن، مقیاس نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که بین مولفه های عاطفه مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، تعداد طبقات، تمرکز مجدد مثبت و آمادگی به اعتیاد همبستگی منفی و معنادار و بین مولفه های عاطفه منفی، فاجعه سازی، ملامت دیگران، درجاماندگی و آمادگی به اعتیاد همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت. اما بین مولفه های ملامت خویش، پذیرش، نشخوارگری، دیدگاه گیری و آمادگی به اعتیاد رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد مولفه های عاطفه منفی، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ملامت دیگران قادرند تمایل دانشجویان به مصرف مواد را پیش بینی کنند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کارکردهای شناختی اجرایی مغز، عاطفه مثبت و منفی و نظم جویی شناختی هیجانی در گرایش دانشجویان به مصرف مواد موثر است.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله شناختی رفتاری و برنامه پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود انگیزش درمان افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های مقابله شناختی رفتاری و برنامه پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود انگیزش درمان افراد وابسته به مواد انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر آزمایشی و طرح آن پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. افراد دارای وابستگی به مواد که در نیمه اول سال 1394 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کردند، جامعه آماری را تشکیل دادند. تعداد 60 نفر از این افراد به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و در این پژوهش شرکت کردند. در مرحله بعد اعضای نمونه در سه گروه مهارت های مقابله ای شناختی رفتاری (20=n)، گروه پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی (20=n) و گروه کنترل (20=n) به تصادف جایگزین شدند. سپس مقیاس مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق درمان به عنوان پیش آزمون در هر سه گروه اجرا شد. در مرحله بعد، مداخلات درمانی روی گروه های آزمایشی اجرا و در نهایت هر سه گروه به مقیاس فوق به عنوان پس آزمون پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون سه گروه در متغیرهای بازشناسی و گام بردای تفاوت وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که در افزایش بازشناسی دو روش درمان به یک اندازه مؤثر بوده اند ولی در گام برداری درمان پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی مؤثرتر بوده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه لزوم بکار گیری روش های آموزش مهارت های مقابله ای شناختی رفتاری و برنامه پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی را به عنوان روش های مکمل درمان دارویی در افراد تحت درمان وابستگی به مواد پیشنهاد می کنند.
نقش میانجی تعارضات زناشویی در رابطه ی بین باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی، ارتباطات زناشویی با رضایت زناشویی زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
9-28
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی تعارضات زناشویی در رابطه ی بین باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی، ارتباطات زناشویی با رضایت زناشویی زنان دارای همسر معتاد اجرا شد. روش : روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، تعداد 100 نفر از زنان دارای همسر معتاد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد و کمپ های درمانی ترک اعتیاد و سازمان های مردم نهاد مربوطه در سطح شهر اصفهان در سال 1397، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه های باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی، ارتباطات زناشویی، تعارضات زناشویی و رضایت زناشویی پاسخ دادند. یافته ها : نتایج، حاکی از تأثیر غیر مستقیم باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی و ارتباطات زناشویی بر رضایت زناشویی بود. لذا تعارض زناشویی در رابطه بین باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی، و ارتباطات زناشویی با رضایت زناشویی از نقش میانجی برخوردار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با کاهش اختلالات هیجانی و تأکید بر افزایش توانمندی های مرتبط با باورهای ارتباطی و ارتباطات زناشویی میزان تعارضات زناشویی را کاهش و به دنبال آن رضایت زناشویی آن ها را افزایش دهند.
بررسی خودبازداری و نظام باورها در افرادمصرف کننده مت آمفتامین در شروع و پایان جلسات درمانی ماتریکس در مراکز درمانی ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
89-106
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی خودبازداری و نظام باورها در افرادمصرف کننده مت آمفتامین در شروع و پایان جلسات درمانی ماتریکس در مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر اصفهان درسال 1397بود. روش : این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون بود. نمونه آماری شامل 45 نفر مرد وابسته به مت آمفتامین مراجعه کننده به مراکز درمانی که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. گروه نمونه دو پرسش نامه خودبازداری ( وینبرگرو شوارتز، 1990) و نظام باورها (هالند و همکاران، 1998) را در دو مرحله پاسخ دادند. گروه نمونه تحت جلسات درمانی ماتریکس قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد درمان ماتریکس بر بهبود خودبازداری (فرونشاندن خشم ، مسئولیت پذیری ومراعات دیگران) و نظام باورها (اعتقادات و اعمال مذهبی ، و حمایت اجتماعی) موثر بود. نتیجه گیری: جلسات درمانی ماتریکس در خود بازداری و نظام باورها در افراد وابسته به مت آمفتامین موثر است.
اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد خودشفابخشی بر خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد در افراد وابسته به مواد در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۱۰۲-۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر رویکرد خودشفابخشی بر خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد در افراد وابسته به مواد در حال ترک، انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با یک گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مردان وابسته به مواد در حال ترک در سال 1399 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. مداخله درمانی بر اساس پروتکل لطیفی، مروی و لوید (1397) در ۱۴ جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که درمان مبتنی بر رویکرد خودشفابخشی بر خودکارآمدی و باورهای مرتبط با مواد در افراد وابسته به مواد در حال ترک، اثربخشی معناداری داشت و این اثربخشی در طول زمان نیز پایدار ماند. نتیجه گیری: بنابر نتایج پژوهش حاضر می توان درمان خودشفابخشی را به عنوان یکی از رویکردهای جدید مثبت نگر جهت افزایش خودکارآمدی، کاهش باورهای ناسالم مرتبط با مواد و پیشگیری از بازگشت مجدد افراد وابسته به مواد مخدر در مراکز درمانی مرتبط با ترک مواد مخدر با اثرات نسبتا پایدار برای بهبود مهارت های خودمراقبتی به کاربرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
205-226
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد بود. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه افراد دارای سوءمصرف مواد بود که در سال 1398 به مرکز ترک اعتیاد آزادی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. از میان آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، هر دو گروه به پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی و مقیاس وسوسه مصرف مواد پس از ترک پاسخ دادند. گروه آزمایش هشت جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث افزایش یکی از مولفه های انعطاف پذیری شناختی (شامل مولفه ادراک گزینه های مختلف) گروه آزمایش شد، ولی تاثیر معناداری بر دیگر مولفه های انعطاف پذیری شناختی شامل ادراک کنترل پذیری و ادراک توجیه رفتار نداشت. همچنین، این مداخله موجب کاهش ولع مصرف در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند منجر به افزایش انعطاف پذیری شاختی و همچنین کاهش ولع مصرف در افراد وابسته به مواد تحت درمان شود. همچنین، می توان از این شیوه درمانی در کنار سایر درمان های دارویی و غیر دارویی استفاده نمود.