فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
119-138
حوزههای تخصصی:
هدف : با توجه به میزان شیوع اعتیاد و عواقب ناگواری که در جامعه دارد ضرورت انجام پژوهش هایی در جهت شناسایی عوامل موثر براعتیاد وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ذهنیت های طرحواره ای و صفات سه گانه تاریک شخصیت در آمادگی به اعتیاد می باشد. روش: تعداد 120 نفر از جوانان بزهکار که در سال 1396در زندان های اردبیل دارای محکومیت قضایی بوده اند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسش نامه ذهنیت های طرحواره ای و مقیاس صفات سه گانه تاریک شخصیت و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد عوامل ذهنیت طرحواره ای، شخصیت ضد اجتماعی، شخصیت خودشیفته و ماکیاویلیسم به ترتیب با ضرایب تاثیر 0/478، 0/442، 0/353- و 0/331 به ترتیب بیشترین تاثیر را بر آمادگی برای اعتیاد دارند. این تاثیرگذاری برای عوامل ذهنیت های طرحواره ای، شخصیت ضد اجتماعی و ماکیاویلیسم مثبت و برای عامل شخصیت خودشیفته منفی است. نتیجه گیری : اگرچه مولفه های ذهنیت های طرحواره ای و صفات سه گانه تاریک شخصیت بر آمادگی بر اعتیاد تاثیر دارند، ولی با در نظر گرفتن ضریب تاثیر، صفات سه گانه تاریک شخصیت نقش برجسته ای در آمادگی به اعتیاد ایفا می کنند.
بررسی تاثیر القای تجارب هیجانی در کارکردهای اجرایی توجه و حافظه ی فعّال با نگاه به طیف افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر القای تجارب هیجانی بر کارکردهای اجرایی توجه و حافظه کاری با نگاه به طیف افسردگی بود. روش: در مرحله ی اول 449 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی تهران به صورت تصادفی از طریق نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) مورد غربال قرار گرفتند و سپس 34 نفر از افرادی که نمرات z استاندارد برابر یا بالاتر از 5/1+ و یا برابر یا پایین تر از 5/1- کسب کرده بودند به عنوان گروه نمونه انتخاب و به مرحله بعدی پژوهش دعوت شدند. سپس آن ها به طور انفرادی در سه مرحله مورد آزمایش قرار گرفتند. مرحله ی اول مربوط به فعالیت پایه کارکرد های اجرایی توجه و حافظه کاری قبل از مشاهده قطعه فیلم های هیجانی بود و دو مرحله ی بعدی آزمایش نیز بعد از مشاهده ی قطعه فیلم های هیجانی انتخاب شده شامل قطعه فیلم هیجانی مثبت و منفی صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که القای تجارب هیجانی می تواند بدون در نظر گرفتن اثر اصلی گروه عملکرد توجه فرد را تحت تأثیر قرار دهد. هم چنین نتایج مربوط به حافظه کاری نشان داد که عملکرد دو گروه در شرایط هیجانی مختلف، تفاوت معناداری باهم دارند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، عملکرد توجه ممکن است در شرایط شدیدتر افسردگی تحت تأثیر قرار گیرد و عملکرد حافظه کاری به عنوان یک کارکرد اجرایی تحت تأثیر افسردگی ممکن است دچار نقص شود که این امر انتخاب و پردازش سریع اطلاعات جهت انجام تکلیف را با مشکل مواجه می سازد.
تأثیر روش ذهن آگاهی بر اضطراب امتحانی دانش آموزان دختر راهنمایی شهرستان ساوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر اضطراب امتحان دانش آموزان شهرستان ساوه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی شهرستان ساوه می باشد که نمونه ای به حجم 49 نفر و با روش تصادفی خوشه ای در قالب گروه آزمایش و گواه از بین دانش آموزان راهنمایی شهرستان ساوه انتخاب شد. ابزار مورد استفاده تحقیق آزمون اضطراب امتحان اسپیلبرگر می باشد. روش تحقیق به صورت شبه تجربی است که با دو گروه تجربی و گواه و طرح پیش آزمون و پس آزمون با متغیر مستقل آموزش ذهن آگاهی اجرا گردید. فرضیه ها با آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که آموزش روش ذهن آگاهی در کاهش اضطراب امتحان مؤثر می باشد. همچنین آموزش این روش بر مؤلفه هیجانی و شناختی اضطراب نیز مؤثر می باشد.
اثربخشی مشاوره رفتاری کاهش رفتارهای پرخطر بر بهبود کیفیت زندگی و مهار عقاید وسوسه انگیز درافراد با اختلال سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاورهرفتاری کاهش رفتارهای پرخطر بربهبود کیفیت زندگی ومهار عقاید وسوسه انگیز در افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد می باشد. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه این پژوهش شامل افراد وابسته به مواد مخدر در سال 1394 در شهرستان ارومیه بوده است. نمونه پژوهش شامل 40 نفر مرد در گستره سنی 20 تا 45 سال با اختلال سوءمصرف مواد بودند که به روش نمونه گیری ملاک محور انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) قرار گرفتند. سپس برنامه مشاوره رفتاری کاهش رفتارهای پرخطر به مدت 12 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. گروه گواه در طول این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های عقاید وسوسه انگیز و کیفیت زندگی استفاده گردید. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که مشاوره رفتاری کاهش رفتارهای پرخطر بر افزایش کیفیت زندگی و بهبود عقاید وسوسه انگیز گروه آزمایشی تاثیر داشته است. همچنین اثربخشی این روش در پیگیری یک و نیم ماهه از ثبات نسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: مشاوره رفتاری کاهش رفتارهای پرخطر شیوه اثربخش بر کنترل و درمان در افراد وابسته به موادمخدر بوده و می تواند به عنوان یک برنامه مداخله روان شناختی در مراکز درمانی مورد استفاده درمان گران قرار گیرد.
بررسی عوامل مؤثر بر سوءمصرف موادمخدر از دیدگاه دانشجویان: کاربست نقشه های شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر مصرف موادمخدر از دیدگاه دانشجویان با استفاده از نقشه های شناختی فازی است. روش: شرکت کنندگان این پژوهش 20 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه بودند که به پرسش نامه ای متشکل از 30 عبارت فازی پاسخ دادند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که متغیر بیکاری با درجه بیرونی 53/1، مهم ترین متغیر تاثیر گذار بر متغیرهای دیگر است. پس از آن اعتیاد اعضای خانواده با درجه بیرونی 08/1، همسالان منحرف با درجه بیرونی 70/0 در مدل می باشد. از طرف دیگر، شاخص درجه درونی نشان داد که مهم ترین متغیر تاثیرپذیر، اعتیاد با درجه درونی 03/7 می باشد که نشان می دهد این متغیر بیشترین تاثیر را از سایر عوامل موجود در نقشه پذیرفته است. دومین متغیر تاثیرپذیر، همسالان منحرف با درجه درونی آن 37/1، و سومین متغیر تاثیر پذیر نیز امید به آینده با درجه درونی 72/0 می باشد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که از نظر دانشجویان هنگامی که جوانان بیکار باشند احتمال گرایش آن ها به گروه همسالان منحرف جهت گذراندن اوقات و کسب لذت و شادی بسیار بالا می رود، در نتیجه احتمال بیشتری دارد که گرفتار مصرف مواد شوند. نتیجه گیری: این یافته ها تلویحات مهمی در زمینه توجه به عوامل مؤثر بر سوءمصرف موادمخدر در دانشجویان و انجام اقدامات لازم به منظور پیشگیری از گرایش دانشجویان به آسیب های اجتماعی به خصوص مصرف مواد را به دنبال دارد.
نقش سبک دلبستگی در گرایش به مصرف مواد: بررسی نقش میانجی حس انسجام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
97-118
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سبک دلبستگی در گرایش به مصرف مواد با توجه به نقش میانجی حس انسجام در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی مشهد بود. روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی مشهد در سال تحصیلی 139۷-139۶ بود که تعداد ۴۰۰ نفر (۳۱۱ دانشجوی مرد و ۸۹ دانشجوی زن) به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی برگزیده شدند. ابزارهای سنجش عبارت بودند از: پرسش نامه های گرایش به اعتیاد (میرحسامی، ۱۳۸۸)، سبک های دلبستگی (هازن و شیور، 1987) و حس انسجام (آنتونوسکی، 1987). یافته ها : نتایج نشان داد سبک دلبستگی و گرایش به مصرف مواد رابطه مستقیم دارند (0/05 p < ). همچنین سبک دلبستگی و گرایش به مصرف مواد از طریق حس انسجام تاثیرات غیر مستقیم بر گرایش به مصرف مواد دارد (0/05 p < ). نتیجه گیری: لازمه کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر، تغییر سبک های دلبستگی ناایمن و اجتنابی به سمت ایمن و بهبود عزت نفس در افراد می باشد. سبک های دلبستگی، کیفیت روابط اجتماعی و در ادامه عزت نفس را تحت تاثیر قرار می دهد. ارتقای حس انسجام منجر به حس قوی در فهم رویدادها می شود.
اثربخشی نمایش فیلم های مستند با محتوای سوءمصرف مواد بر نگرش نوجوانان نسبت به اعتیاد
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
177-188
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر فیلم های مستند (با محتوای سوءمصرف موادمخدر و روان گردان) بر نگرش نوجوانان نسبت به اعتیاد بود. جامعه آماری شامل همه نوجوانان شهر بندرعباس بودند که از میان آن ها 20 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابتدا با استفاده از پرسش نامه نگرش سنج اعتیاد از کلیه شرکت کنندگان پیش آزمون گرفته شد، سپس شش کلیپ مستند در خصوص موادمخدر و روان گردان در شش جلسه همراه با پرسش و پاسخ برای شرکت کنندگان پخش شد. در پایان شش جلسه، شرکت کنندگان مجدداً به پرسش نامه نگرش سنج اعتیاد پاسخ دادند. نتایج آزمون t وابسته نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون شرکت کنندگان، تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، پس از نمایش فیلم های مستند، نگرش شرکت کنندگان تغییر پیدا کرد و نگرش آن ها تا حد بسیار زیادی نسبت به اعتیاد منفی شد. در مجموع به نظر می رسدکه نمایش فیلم های مستند بر نگرش نوجوانان نسبت به مواد تأثیر دارد و صدا و سیما می تواند با نمایش فیلم های مستند مناسب، نگرش نوجوانان را به اعتیاد منفی و همچنین نگرش منفی آن ها را نسبت به اعتیاد تقویت نماید.
نقش اتحادِ درمانی و سبک های دلبستگی در ریزش از درمان مبتلایان به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
173-188
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی نقش اتحادِ درمانی و سبک های دلبستگی در پیش بینی ریزش از درمان انجام شد. روش: روش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 234 نفر از مردان مبتلا به سوء مصرف مواد که جهت ترک و دریافت درمان به کلینیک ها و مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کرده بودند به صورت هدفمند انتخاب شده و در صورت داشتن ملاک های ورود، مورد مصاحبه قرار گرفته و سپس ابزارهای پژوهش، شامل پرسش نامه های فرم کوتاه اتحاد درمانی و دلبستگی بزرگسال را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد که اتحاد درمانی و سبک های دلبستگی قادرند بین افرادی که از درمان ریزش داشته اند و افرادی که به درمان ادامه داده اند تمیز قایل شود. نتیجه گیری: این یافته ها همسو با مطالعات پیشین حاکی از نقش متغیرهای مربوط به روابط بین فردی در ریزش بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد در ریزش از درمان است.
مقایسه تعارض والد-فرزند و هوش هیجانی در نوجوانان دختر با و بدون پدر وابسته به مواد
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تعارض والد-فرزند و هوش هیجانی در نوجوانان دختر با و بدون پدر وابسته به مواد بود. طرح پژوهش حاضر از نوع علّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر با و بدون پدر وابسته به مواد در دوره متوسطه دوم سال تحصیلی 1396-1397 در شهرستان رشت بود. نمونه شامل 60 دانش آموز دختر دارای پدر وابسته به مواد و 60 دانش آموز دختر بدون پدر وابسته به مواد بودکه به صورت در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه تعارض والد-فرزند و پرسش نامه هوش هیجانی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین نوجوانان دختر با و بدون پدر وابسته به مواد در تعارض والد- فرزند و هوش هیجانی تفاوت معناداری وجود داشت. بدین صورت که نوجوانان دختر با پدر وابسته به مواد تعارض والد-فرزند بیشتر و هوش هیجانی کمتری در مقایسه با نوجوانان دختر بدون پدر وابسته به مواد داشتند. با توجه به نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که وابستگی به مواد در پدر می تواند عاملی موثر در افزایش تعارض های والد-فرزند و کاهش هوش هیجانی در دختران نوجوان باشد.
اثربخشی طرح واره درمانی بر تنظیم هیجانی، خودکارآمدی و وسوسه در مردان عضو انجمن معتادان گمنام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
185-202
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر تنظیم هیجانی، خودکارآمدی و وسوسه در مردان عضو انجمن معتادان گمنام شهرستان نجف آباد در زمستان سال 1395 بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، پیگیری همراه با گروه گواه بود. نمونه ی مورد نظر شامل 40 مرد از مردان عضو انجمن معتادان گمنام شهرستان نجف آباد و حومه بود که به روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش طرح واره درمانی گروهی را طی ده جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که گروه گواه تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های دشواری در نظم بخشی هیجانی گراتز و روئمر (2004)، خودکارآمدی شرر (1982) و سنجش وسوسه مصرف مواد پس از ترک فدردی (2008) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه، از لحاظ تنظیم هیجانی، خودکار آمدی و وسوسه تفاوت در پس آزمون و پیگیری وجود داشت (0/05> P ). نتیجه گیری: طرح واره درمانی گروهی تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیش گیری از عود اعتیاد دارد .
مقایسه کنترل فکر، ذهن آگاهی و سبک های دلبستگی در دانشجویان با گرایش بالا و پایین به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه کنترل فکر، ذهن آگاهی و سبک های دلبستگی در دانشجویان با گرایش بالا و پایین به اعتیاد بود. روش: این پژوهش با روش علی مقایسه ای انجام شده و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 95-94 بود که از بین آن ها 283 نفر با روش نمونه گیری تصادفی منظم به عنوان نمونه، انتخاب و پرسش نامه های تحقیق را تکمیل نمودند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه توانایی کنترل فکر لوچیانو و همکاران، مقیاس هشیاری توجه ذهن آگاهانه براون و ریان، پرسش نامه گرایش به اعتیاد میرحسامی و پرسش نامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید بود. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد، دانشجویانی که گرایش بالاتری به اعتیاد دارند، از کنترل فکر پایین تری برخوردار بوده و میزان ذهن آگاهی دانشجویانی که گرایش کمتری به اعتیاد دارند، بیشتر از گروه دیگر می باشد. همچنین میانگین نمرات دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا در دانشجویان دارای گرایش بالا به اعتیاد بیشتر از دانشجویان دارای گرایش پایین به اعتیاد می باشد. نتیجه گیری: تفاوت دو گروه در این متغیرها می تواند بیانگر اهمیت کنترل فکر، ذهن آگاهی و سبک دلبستگی، درگرایش به اعتیاد دانشجویان بوده و تلویحاً از اثرات مثبت آموزش خودکنترلی و ذهن آگاهی در پیشگیری از ابتلا به اعتیاد در بین دانشجویان حکایت می کند.
نقش مهارت های شغلی در عدم بازگشت به مصرف مواد
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر، تهدیدی جدی برای سلامت افراد است. این اختلال نه تنها زندگی فرد را تحت شعاع قرار می دهد، بلکه نواقص و ناراحتی های زیادی را برای خانواده و جامعه ایجاد می کند. افراد وابسته به مواد از لحاظ اجتماعی افرادی آسیب پذیر محسوب می شوند. متأسفانه عود اعتیاد تأثیرات زیادی بر فرد و جامعه و خانواده دارد. فردی که بعد از ترک دوباره به سوی مواد بر می گردد احساس گناه، ناامیدی، خجالت و عصبانیت گریبان گیر او می شود. عوامل مختلفی در عدم بازگشت به مصرف مواد دخیل هستند که یک از این عوامل داشتن مهارت شغلی است. در واقع عوامل شغلی نه تنها زمینه ساز در ابتلای افراد به اعتیاد هستند بلکه در بازگشت و عدم بازگشت به مصرف مواد نیز نقش دارند. مسلماً افراد بهبود یافته از اعتیاد با داشتن مهارت شغلی و یافتن شغل مناسب با توجه به مهارت هایی که در درون خود احساس می کنند، رقبتی به بازگشت به اعتیاد از خود نشان نخواهند داد. اگر بتوان برای افراد وابسته به مواد بهبود یافته یافته از اعتیاد با توجه به مهارت شغلی شان، شغل ایجاد کرد نه تنها از عود مجدد آنان پیشگیری می شود بلکه زمینه ی توانمندسازی و بازگشت وی به کانون خانواده و جامعه فراهم می شود. بنابراین با توجه به اهمیت شغل در جلوگیری از بازگشت به مصرف مواد، پیشگیری از اعتیاد در محیط های کاری نیز باید به عنوان یک باور و ضرورت برای تمامی مسوولان و دست اندرکاران اجرایی تلقی شود. در این مقاله در خصوص مهم بودن مهارت شغلی در افراد بهبود یافته بحث شده است و به این موضوع پرداخته شده است که مهارت های شغلی از عوامل اساسی در عدم بازگشت افراد وابسته به مواد به سمت مصرف مواد به شمار می آید.
رابطه علی بین هوش معنوی و آمادگی اعتیاد با میانجی گری باورهای فراشناختی و سخت رویی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
135-156
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی روابط ساختاری هوش معنوی و آمادگی به اعتیاد با میانجی گری باورهای فراشناختی و سخت رویی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد شهر تهران انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی- همبستگی از نوع علّی بود. جامعه ی تحقیق عبارت بود از: تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 361 نفر از این دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسش نامه های آمادگی به اعتیاد زرگر، فراشناخت ولز و هاتون، هوش معنوی کینگ و سخت رویی تحصیلی بنشیک و لوپز استفاده شد. یافته ها: با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر، هوش معنوی با میانجی گری باورهای فراشناختی و سخت رویی تحصیلی توانست 10 درصد از متغیر آمادگی به اعتیاد را تبیین نماید. همچنین هوش معنوی بر آمادگی به اعتیاد اثر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به قدرت پیش بینی کنندگی متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش، می توان از نتایج این پژوهش در پیشگیری از بروز پدیده اعتیاد در میان جوانان و همچنین در مداخلات آموزشی در کلینیک های ترک اعتیاد استفاده نمود.
ارائه مدل گرایش به مصرف مواد بر اساس ادراک تعارض بین والدین و نقش میانجی مشکلات هیجانی-رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
293-310
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نقش میانجی مشکلات هیجانی-رفتاری در رابطه با ادراک تعارض بین والدین و گرایش به مصرف مواد انجام شد. روش : روش پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان قدس استان تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای،600 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش، سیاهه رفتاری آشنباخ، مقیاس ادراک تعارض بین والدین و مقیاس گرایش به مصرف مواد بود. یافته ها : نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نظری پژوهش که متغیر مشکلات هیجانی-رفتاری به عنوان متغیر میانجی در رابطه با تعارضات بین والدین و گرایش به مصرف مواد وارد مدل شده بود، دارای شاخص های برازش مناسبی است. همچنین در این مدل مسیر غیرمستقیم تعارضات بین والدین به گرایش به مصرف مواد با میانجی مشکلات هیجانی-رفتاری معنادار بود. مسیر مستقیم تعارضات بین والدین به سمت گرایش به مصرف مواد معنادار به دست نیامد. می توان گفت که میانجی به صورت نسبی معنادار است . نتیجه گیری : این یافته ها در امر پیشگیری از گرایش به مصرف مواد در مدارس و نهادهای مرتبط مثمر ثمر است. از طرفی می توان در هنگام تنظیم مداخلات درمانی و فرموله بندی درمان، تعارضات خانواده و مشکلات هیجانی و رفتاری را به عنوان عوامل خطر لحاظ کرد.
مقایسه اثربخشی برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی با دارو درمانی در کاهش علائم اختلال افسرده خویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسردگی از مهم ترین انواع اختلالات خلقی به شمار رفته و به عنوان اولین عامل ناتوان کننده جامعه ی بشری مطرح گردد که میزان وقوع بالا و ماهیت پیچیده آن به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند.با توجه به این که غالباً در درمان افسردگی از دارودرمانی صرف استفاده می شود، لذا پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی (SMC) در اختلال افسرده خویی و مقایسه آن با دارودرمانی پرداخته است. این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه این پژوهش تجربی شامل 30 بیمار زن افسرده خو بودند که با استفاده از روش در دسترس از میان بیماران افسرده مراجعه کننده طی 9 ماه در سال 1390 به کلینیک روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شده و به طور تصادفی به سه گروه (هر گروه 10 نفر) یک گروه آزمایش تحت درمان برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند همراه با دارودرمانی و یک گروه تحت درمان دارودرمانی صرف و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش دو پرسشنامه افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه اهداف و علایق فردی (PCI) بودند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین میانگین نمرات دو گروه در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). بررسی میانگین های تعدیل شده نشان از اثربخش تر بودن آموزش برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی همراه دارودرمانی نسبت به دارودرمانی صرف بوده است و همچنین دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون کاهش بیشتری را در علائم افسردگی نشان داد. بر طبق نتایج این پژوهش روش درمانی مشاوره نظام مند و دارودرمانی در درمان افراد مبتلابه افسرده خویی مؤثرتر از دارودرمانی صرف در درمان بیماران افسرده خو هست.
اجتماع بستری برای اعتیاد
مقایسه اثربخشی تحریک مغز با جریان الکتریکی مستقیم، درمان سوءمصرف مواد مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان ترکیبی این دو روش بر بدتنظیمی هیجانی نوجوانان با اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
163-182
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک مغز با جریان الکتریکی مستقیم، درمان سوءمصرف مواد مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان ترکیبی این دو روش بر بدتنظیمی هیجانی نوجوانان با اختلال مصرف مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. تعداد 80 نوجوان پسر (18 الی 21 سال) از کمپ های ترک اعتیاد تحت نظارت سازمان بهزیستی استان اردبیل در سال 1398 با درنظر گرفتن ملاک های ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه درمان تحریک مغز با جریان الکتریکی مستقیم (20 نفر)، درمان سوءمصرف مواد مبتنی بر ذهن آگاهی (20 نفر)، درمان ترکیبی (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر) تخصیص یافتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجانی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که همه مداخلات (درمان تحریک مغز با جریان الکتریکی مستقیم، درمان سوءمصرف مواد مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان ترکیبی) منجر به کاهش بدتنظیمی هیجانی نوجوانان مصرف کننده مواد شد (0/05> P ). هرچند درمان ترکیبی دارای اندازه اثر بزرگتری در مقایسه با مداخلات دیگر بود. نتیجه گیری: درمان تحریک مغز با جریان الکتریکی مستقیم در ترکیب با سایر مداخلات روان شناختی دارای اثرات درمانی بیشتر و موثرتری است.
تاثیر مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس در تغییر منبع کنترل و کاهش ولع و گرایش به مصرف شیشه در مردان تحت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
169-188
حوزههای تخصصی:
هدف: مصرف شیشه کارکردهای مغزی و شناختی را مختل می کند و ولع شدیدی در مصرف کننده ایجاد می کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس در تغییر منبع کنترل و کاهش ولع و گرایش به مصرف شیشه انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از بین مردان معتاد به شیشه تحت درمان در کلینیک ترک اعتیاد در شهر رشت 20 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی و مساوی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس4 جلسه گروهی برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد و برای گروه کنترل هیچ برنادر گروه آزمایش انجام شد. در پایان منبع کنترل، ولع مصرف و تمایل به اعتیاد در هر دو گروه دوباره اندازه گیری شد (پس آزمون) و داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس می تواند منبع کنترل مصرف کنندگان شیشه را تغییر دهد و ولع مصرف و تمایل به اعتیاد را کاهش دهد (01/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس روش آموزشی- درمانی مناسبی برای تغییر منبع کنترل و کاهش ولع مصرف و تمایل به مصرف شیشه باشد.