فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۲۱ تا ۴٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
209-230
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی تنظیم شناختی هیجان در دو بعد سازگارانه و ناسازگارانه بر اساس باورهای فراشناخت و سبک های اسناد در معتادان در حال ترک بود. روش: جامعه تحقیق شامل افرادی بود که به یکی از مراکز درمان اعتیاد در شهر قدس (تحت درمان با متادون) در سال 1395 مراجعه کرده بودند. تعداد ۱۶3 شرکت کننده سه پرسش نامه ی باورهای فراشناخت ولز، سبک های اسنادی سلیگمن و تنظیم هیجان گرانفسکی و همکاران را تکمیل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که دو مؤلفه باورهای فراشناخت، یعنی باورهای مثبت در مورد نگرانی و خودآگاهی هیجانی، توانستند به صورت مثبت راهکارهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کنند؛ و سه مؤلفه سبک های اسنادی، یعنی اسناد شکست به عوامل درونی، و پایدار و کلی توانستند به صورت منفی راهکارهای تنظیم شناختی هیجان سازگارانه را پیش بینی کنند. همچنین راهکارهای تنظیم شناختی سازگارانه بر اساس اسناد موفقیت به عوامل درونی و کلی به صورت مثبت پیش بینی شدند. به علاوه باورهای مثبت در مورد نگرانی و نیاز به کنترل افکار، به ترتیب به صورت منفی و مثبت توانستند راهکارهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کنند. اسناد شکست به عوامل درونی، پایدار و کلی، به صورت مثبت راهکارهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کردند. همچنین اسناد موفقیت به عوامل پایدار به صورت مثبت تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه را پیش بینی کرد. نتیجه گیری: باورهای فراشناخت و سبک های اسنادی نقش تعیین کننده ای در تبیین مولفه های تنظیم هیجانیِ شناختی معتادان در حال ترک با متادون دارند.
پیش بینی استعداد اعتیاد بر اساس خودتنظیمی ارادی و تحول مثبت نوجوانی در دانش آموزان دورۀ دوم متوسطۀ شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
109-125
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی استعداد اعتیاد بر اساس خودتنظیمی ارادی و تحول مثبت نوجوانی در دانش آموزان دورۀ دوم متوسطه شهر کرمانشاه بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعۀ آماری شامل دانش آموزان دورۀ دوم متوسطۀ شهر کرمانشاه بود. نمونه ای شامل 198 نفر به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از میان آن ها انتخاب شد. شرکت کنندگان مقیاس تحول مثبت نوجوانی (گلدوف و همکاران، 2010)، پرسش نامۀ خودتنظیمی ارادی (فروند و بالتز، 2002) و استعداد اعتیاد (وید و بوچر، 1992) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج حاصل از رگرسیون همزمان نشان داد متغیرهای خودتنظیمی ارادی و تحول مثبت نوجوانی توان پیش بینی استعداد اعتیاد را دارند. نتیجه گیری: می توان با آموزش مهارت های خودتنظیمی و اجرای برنامه های ارتقا دهندۀ تحول مثبت نوجوانی گرایش افراد به اعتیاد را کاهش داد.
بایسته های کار با خانواده های با والد وابسته به مواد: یک تحلیل پدیدارشناسانه از شاغلان حرفه های یاورانه درگیر با اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۱۴۳-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل پدیدارشناسانه از شاغلان حرفه های یاورانه درگیر با اعتیاد انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه شاغلان حرفه های یاورانه درگیر با مقوله اعتیاد (شامل مشاوران، روان شناسان، مددکاران اجتماعی و پزشکان و ...) شهر شیراز در سال 1400 بود که درگیر خدمت رسانی به افراد وابسته به مواد یا خانواده های آن ها بودند. در میان آن ها، 27 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از مصاحبه عمیق استفاده شد و داده های بدست آمده از مصاحبه با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها حاکی از استخراج 130 مفهوم از تجربه شاغلان حرفه های یاورانه بود که در قالب 20 زیر مقوله دسته بندی شدند که در نهایت در 6 مقوله کلی حمایت های همه جانبه، آگاه سازی و آموزش مهارت های لازم، تکالیف ارگان ها و متخصصین، خدمات روان شناختی، داشتن اراده و انگیزه برای ترک و خدمات پزشکی طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: خانواده های با والد وابسته به مواد نیازمند مراقبت و حمایت های حرفه ای در حوزه هایی که ذکر شد هستند و سازمان ها و افراد یاری رسان لازم است مداخلات مناسب را در این حوزه ها طراحی و اجرا کنند.
اثر بخشی مداخلات آموزشی پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی بر وسوسه، تنظیم هیجان و پرخاشگری افراد وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد و وابستگی و اعتیاد به آن اختلالی پیچیده است که با علل و آثار زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی همراه است. عود مصرف مواد یکی از معضلات اصلی درمان افراد دچار سوء مصرف مواد است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخلات آموزشی پیشگیری از بازگشت برپایه ذهن آگاهی بر وسوسه، تنظیم هیجان و پرخاشگری افردا وابسته به مت آمفتامین شهرستان کاشان بود. روش: طرح پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش شامل بیماران مرد و زن مصرف کننده مت آمفتامین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد اقامتی کوتاه مدت، مراکز ترک اعتیاد متادون درمانی شهرستان کاشان بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. پرسش نامه های دشواری های تنظیم هیجان، عقاید وسوسه انگیز، پرخاشگری آیزنک و ویلسون مورد اجرا قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از روش مداخلات آموزشی پیشگیری از بازگشت مبتنی بر ذهن آگاهی در ۸ جلسه مورد آموزش قرار گرفتند. پس از اتمام مداخلات آموزشی، هر دو گروه مجدداً در مرحله پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه در متغیرهای وسوسه، تنظیم هیجان و پرخاشگری تفاوت وجود دارد. ضرایب اتا برای متغیر وسوسه 27/0، تنظیم هیجان 21/0، و برای پرخاشگری 53/0 می باشد. نتیجه گیری: پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی می تواند در کلینیک های ترک اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر هشت هفته تمرینات پیلاتس و تحریک الکتریکی بر شاخص های عملکرد ریوی وظرفیت هوازی مردان معتاد به مت آمفتامین در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
241-258
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر تاثیر هشت هفته تمرینات پیلاتس و تحریک الکتریکی بر عملکرد تنفسی و هوازی مردان معتاد به مت آمفتامین در حال ترک می باشد. روش: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه مورد مطالعه مردان معتاد در حال ترک بودند که 50 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی با حداقل سه ماه حضور در کمپ ترک اعتیاد انتخاب شدند. افراد انتخاب شده در چهار گروه، تمرین (پیلاتس) + تحریک الکتریکی، تمرین (پیلاتس) + تحریک کاذب، فقط تحریک الکتریکی و گروه گواه تقسیم شدند. پروتکل تمرین پیلاتس به مدت 8 هفته و سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60 دقیقه صورت گرفت. تحریک الکتریکی با استفاده از دستگاه نورواستریم صورت گرفت. یافته ها: براساس نتایج در گروه تمرین + تحریک الکتریکی در شاخص های ظرفیت حیاتی اجباری و حجم بازدمی با فشار در یک ثانیه، از لحاظ آماری تفاوت مشاهده شد. همچنین گروه تمرین + تحریک کاذب در همه متغیرهای مورد ارزیابی به جز عامل نسبت حجم بازدمی اجباری به ظرفیت حیاتی اجباری افزایش یافتند. نتیجه گیری: می توان گفت که تمرینات پیلاتس و تحریک الکتریکی می تواند به عنوان یک راهکار غیردارویی برای افزایش ظرفیت عملکردی ریه و توان هوازی مردان معتاد استفاده شود.
پیش بینی ماندگاری و خروج از مداخلات درمانی اعتیاد بر اساس اختلال های شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
177-192
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ماندگاری و خروج از مداخلات درمانی اعتیاد بر اساس اختلال های شخصیت انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش معتادان شهرستان اردبیل بودند که به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کردند. تعداد 349 نفر از آنان بر اساس جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از آزمون بالینی چند محوری میلون-3 استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل تابع تشخیص نشان داد که اختلالهای شخصیت اسکیزوئید، اجتنابی، افسرده، وابسته، نمایشی، خودشیفته، ضداجتماعی، سادیستیک، وسواسی، منفیگرا، خودآزار و اسکیزوتایپال توان پیشبینی ماندگاری و خروج معتادان از مداخلات درمان اعتیاد را دارند؛ اما اختلالهای شخصیت مرزی و پارانوئید توان پیشبینی ماندگاری و خروج معتادان از مداخلات درمان اعتیاد را ندارند. نتیجه گیری : بنابراین نتیجه گرفته میشود که اختلالهای شخصیت، ماندگاری و خروج معتادان از مداخلات درمان اعتیاد را پیشبینی می کنند. این نتایج دارای تلویحات مهمی برای کمپها و مراکز ترک اعتیاد میباشد.
اثربخشی درمان ریتم اجتماعی و میان فردی بر بدتنظیمی هیجان در سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
217-236
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ریتم اجتماعی و میان فردی بر کاهش بدتنظیمی هیجان در افراد دارای سوءمصرف مت آمفتامین انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل همه افراد دارای سوءمصرف مت آمفتامین مراجعه کننده به کلینیک های شهر تهران بود. از میان آن ها، تعداد 33 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 12 جلسه درمان ریتم اجتماعی و میان فردی که توسط فرانک (2007) طراحی شده است، را دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مقیاس دشواری در تنظیم هیجان مورد ارزیابی قرار گرفتند و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ریتم اجتماعی و میان فردی باعث کاهش معنادار دشواری در تنظیم هیجان شد. نتیجه گیری: درمان ریتم اجتماعی و میان فردی می تواند به عنوان یک مداخله جدید برای کاهش احتمال لغزش و عود از طریق بهبود تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد در نظر گرفته شود .
سنجش رابطه آگاهی از قوانین و اثرات سوءمصرف مواد مخدر و روان گردان ها و گرایش به استفاده از مواد مذکور میان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
105-118
حوزههای تخصصی:
هدف : امروزه گرایش به سوءمصرف مواد مخدر و روان گردان ها در دختران، ازجمله آسیب های اجتماعی است که توجه مسئولین و صاحب نظران عرصه های مختلف از قبیل جامعه شناسان، پزشکان، روان شناسان و غیره را به خود جلب کرده است . بررسی رابطه میزان آگاهی از اثرات سوءمصرف مواد مخدر، روان گردان ها و قوانین مرتبط، با میزان گرایش به استفاده از مواد مذکور در دختران دانش آموزمی باشد. روش: طرح پژوهش توصیفی-علّی بود. نمونه پژوهش شامل دختران دانش آموز مقطع متوسطه دوم شهر تهران که تعداد 399 نفر با ترکیب دو روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی غیرنسبتی برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. یافته ها: میزان آگاهی از اثرات و پیامدهای سوءمصرف مواد مخدر میان 64% دانش آموزان و میزان آگاهی از قوانین مبارزه با مواد مخدر میان 85% درصد دانش آموزان بالا بود. همچنین میزان گرایش به سوءمصرف مواد مخدر، در54% دانش آموزان پایین بود. نتیجه گیری: هرچه میزان آگاهی ازاثرات مصرف مواد مخدر و قوانین مرتبط افزایش یابد، گرایش به مصرف مواد مخدر کاهش می یابد. بنابراین می توان همواره با به کارگیری راهبردهای آموزشی جهت بالابردن سطح آگاهی دانش آموزان، درامر پیشگیری ازگرایش به سوءمصرف مواد مخدر استفاده کرد.
بررسی وضعیت موجود مدیریت راهبردی پیشگیری اولیه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۱۲۳-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت مدیریت راهبردی پیشگیری اولیه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی بر حسب میزان اهمیت (قابلیت اجرا) و وضعیت موجود (میزان اجرا) بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بود که با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه کارشناسان فرهنگی و پیشگیری اولیه از اعتیاد دستگاه های عضو و مرتبط با ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال 1398 در سطح کشور بود. از میان کارشناسان فرهنگی و پیشگیری در مراکز همه استان های کشور مستقر در دستگاه های کلیدی حوزه فرهنگی و پیشگیری از اعتیاد، 275 نفر بر اساس جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان و نیز روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. به منظور سنجش روایی و پایایی پرسش نامه از شیوه اعتبار محتوایی کیفی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که هنگام مقایسه بین راهبرد هشت گانه بر حسب وضعیت موجود (میزان اجرا) و میزان اهمیت (قابلیت اجرا) تفاوت معناداری به نفع میزان اهمیت ( قابلیت اجرا) وجود داشت. علاوه بر این، با توجه به بزرگتر بودن میانگین رتبه های میزان اهمیت (قابلیت اجرا) راهبردهای های هشت گانه نسبت به میانگین رتبه های وضعیت موجود (میزان اجرا) می توان گفت که وضعیت عملیاتی شدن راهبرد هشت گانه در سطح مطلوبی نیست. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که پیشگیری از اعتیاد نیازمند یک مدیریت فرهنگی است که بتوان از طریق آن در راستای کاهش فقر فرهنگی در جامعه و افزایش رویکرد فرهنگی – اجتماعی در پیشگیری از اعتیاد گام های تحولی در کانون های هدف جامعه برداشت.
بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری بر کاهش استرس ادراک شده و مشکلات ارتباطی زنان دارای همسر معتاد در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
71-88
حوزههای تخصصی:
هدف: جایگاه زنان دارای همسر معت اد، با توجه به مسائل فردی آن ان و نقش هایی ک ه در براب ر همس ر، فرزن دان و جامع ه دارن د، از حساسیت خاصی برخوردار است و توجه ویژه به این گروه ضروری است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری بر کاهش استرس ادراک شده و مشکلات ارتباطی در زنان دارای همسر معتاد در حال ترک، بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 2 ماه بوده است. انتخاب نمونه از بین زنان دارای همسر معتاد در حال ترک که از خدمات مرکز ترک اعتیاد توحید اصفهان در تابستان 1396 بهره برده بودند، صورت گرفت. از بین 78 زن دارای همسر معتاد، تعداد 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس استرس ادراک شده و پرسشنامه مهارت های ارتباطی بود. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله تاب آوری باعث کاهش نمره های استرس ادراک شده و مشکلات ارتباطی در گروه آزمایش شد. یافته ها بعد از دو ماه نیز پایدار بودند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش تاب آوری یک روش مؤثر است که می تواند استرس و مشکلات ارتباطی را در این زنان کاهش دهد .
تجربه زیسته ی زنان از خانواده نابسامان در فرایند اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
113-142
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف مطالعه و درک تجربه زیسته ی زنان از خانواده نابسامان در فرایند اعتیاد انجام شد. روش: در این پژوهش از روش شناسی کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش 25 نفر از زنان خراسان جنوبی بودند که در مرحله ترک اعتیاد بودند. نمونه گیری براساس نمونه گیری هدفمند و نظری انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته به دست آمد و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها: نتیجه تحلیل داده ها، دستیابی به پنج مقوله محوری و یک مقوله هسته بود. مقولات محوری عبارت بودند از: شالوده متزلزل خانواده و تولید چالش های بنیادین، خفقان در خانواده و گرفتاری در چنگ انواع محدودیت ها و جبرها، گسست خانوادگی و میل به از هم پاشیدگی، طرد و حرمان در خانواده به مثابه راه کارهای تنبیه خانوادگی و یادگیری انزوا و عزلت در خانواده. مقوله هسته پژوهش نیز عبارت بود از: اعتیاد در بستر خانواده نابسامان. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که روابط اجتماعی فروپاشیده و فشارهای اجتماعی موجود در خانواده در کنار شرایطی نظیر ترک تحصیل و سطح تحصیلات پائین، اجبار در انتخاب همسر و تجربه شکست و سرخوردگی در زندگی خانوادگی، پیوندهای چند جانبه ای با اعتیاد زنان دارند.
اثر تعارض بین فردی بر آمادگی به اعتیاد: نقش واسطه ای استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
127-142
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثر مستقیم و غیرمستقیم تعارض بین فردی بر آمادگی به اعتیاد با نقش میانجی گر استرس شغلی بود. روش: جامعه آماری پژوهش را کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری تشکیل می دادند که از بین آن ها تعداد 292 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی منظم (سیستماتیک) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های آمادگی به اعتیاد، استرس شغلی و تعارض بین فردی بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس و اموس ویراست 21 انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از اثر مثبت تعارض بین فردی بر استرس شغلی، اثر مثبت تعارض بین فردی و استرس شغلی بر آمادگی به اعتیاد و اثر غیرمستقیم تعارض بین فردی بر آمادگی به اعتیاد از طریق استرس شغلی بود. به طور کلی، یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت تعارض بین فردی به صورت مستقیم و از طریق استرس شغلی بر آمادگی به اعتیاد اثر می گذارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعلق پذیری خنثی و ادراک سربار بودن افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
253-268
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعلق پذیری خنثی و ادراک سربار بودن افراد معتاد انجام گرفت. روش : پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل افراد معتاد مراجعه کننده به کمپ ترک اعتیاد همیاران سلامت شهر اردبیل در سال 97 بود. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت نمونه گیری در دسترس بود. بدین صورت که از بین افراد مراجعه کننده به کمپ، تعداد30 نفر که شرایط ورود به نمونه را دارا بودند انتخاب شدند و به پرسش نامه ی نیازهای بین فردی پاسخ گفتند و به طور کاملا تصادفی در ۲ گروه 15 نفره گمارش شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. درپایان پرسشنامه نیازهای بین فردی مجدداً در هر دو گروه اجرا شد و داده ها با روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند . یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تعلق پذیری خنثی و ادراک سربار بودن افراد معتاد تاثیر دارد . نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کاهش احساس تعلق پذیری خنثی و ادراک سربار بودن افراد معتاد قابلیت کاربرد دارد و می تواند به عنوان مداخله ای روان شناختی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان پردازش شناختی بر بازنمایی های عاطفی منفی و کاهش رفتارهای خودتخریبی معتادان مبتلا به استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
241-256
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان پردازش شناختی بر بازنمایی های عاطفی منفی و کاهش خودتخریبی معتادان مبتلا به استرس پس از سانحه اجرا شد. روش : پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را معتادان حاضر در کلینیک ترک اعتیاد حیات ارومیه در سال 95 تشکیل می دادند. بعد از اجرای مقیاس اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی روی 170 نفر از این تعداد، 40 نفر انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. سپس مقیاس تجدیدنظر شده ی تأثیر حوادث و پرسش نامه رفتارهای خودتخریبی به عنوان پیش آزمون اجرا شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، درمان پردازش شناختی را در 12 جلسه دریافت کردند. سپس پس آزمون اجرا شد. یافته ها : نتایج نشان داد بین میانگین نمرات بازنمایی عواطف منفی و رفتارهای خودتخربی هم در پس آزمون و هم درمرحله ی پیگیری تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش لزوم کاربست یک روش درمانی متمرکز بر تروما را در کار با معتادانی که با استرس پس از سانحه مواجه شده اند مطرح می سازد.
ترک اصیل و پایدار: الگوی پایداری در ترک مبتنی بر تجارب زیسته افراد وابسته به مواد بهبودیافته با روش نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
143-182
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی پایداری در ترک مبتنی بر تجارب زیسته افراد وابسته به مواد بهبودیافته بود. روش : روش این پژوهش کیفی و از نوع نظریه زمینه ای بود. مشارکت کنندگان این پژوهش افراد وابسته به مواد بهبودیافته ساکن استان لرستان در سال 1398-1397 بودند که بیشتر از ۶ سال سابقه نگهداری ترک اعتیاد را داشتند. از میان آن ها، 20 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند – نظری انتخاب شدند و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. تحلیل داده ها شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی بود. یافته ها: نتایج نشان داد مشارکت کنندگان با تاکید بر شرایط علی (شامل تجربه و ادراک خستگی جسمی و روانی، تجربه و ادراک به آخر خط رسیدن، تجربه و ادراک تهدید مصرف مواد و روشن شدن اراده منفی)، شرایط زمینه ای (همانند کنترل وسوسه و ترس از بازگشت، اتکا به معنویت، معناجویی و رشد خودشناسی و درون نگری)، شرایط مداخله گری (شامل حمایت اجتماعی و ثبات اقتصادی و پذیرش و حمایت خانوادگی) و از طریق استراتژی های شرکت و مداومت در برنامه گروه همنوعان، بهره گیری از منابع کمکی جانبی و تغییر در روابط در تلاش برای رسیدن به ترک پایدار و اصیل بوده اند . نتیجه گیری: پایداری در ترک، رسیدن به ترکی اصیل و پایدار است. همچنین، از نتایج این پژوهش می توان به عنوان الگویی برای جلوگیری از بازگشت به مصرف مواد و ماندگاری در ترک استفاده کرد.
مقایسه هیجان خواهی، جایگاه مهار و کمال گرایی در افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته به مواد
حوزههای تخصصی:
سوءمصرف مواد، از جمله مشکلات جامعه بشری است که روز به روز بر میزان آن افزوده می شود و کمتر کشوری را می توان یافت که از شیوع و خطرات ناشی از آن مصون مانده باشد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه هیجان خواهی، جایگاه مهار و کمال گرایی افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته به مواد بود. این مطالعه یک طرح علی-مقایسه ای بود.50 نفر از افراد مبتلا به سوءمصرف مواد و 50 نفر از اعضای خانواده و وابستگان درجه اول افراد مبتلا به سوءمصرف مواد ترک کرده به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو گروه پس از همتاسازی بر اساس سن و تحصیلات، پرسش نامه های هیجان خواهی زاکرمن (1987)، مقیاس جایگاه مهار راتر (1975) و مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست و همکاران (1990) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته به مواد در هیجان خواهی، جایگاه مه ار و کمال گرایی تفاوت معناداری وجود داشت. افراد وابسته به مواد در هیجان خواهی، جایگاه مهار بیرونی نمرات بالاتری داشتند. مدیریت موثر هیجان و کنترل درونی می تواند افراد را به سمت رفتارهای سازگارانه سوق دهد که این رفتارهای سازگارانه منجر به تقویت ترک رفتارهای مرتبط به اعتیاد می شود.
نقش رفتارها و باورهای معنوی - دینی در کاهش میزان استرس، اضطراب و افزایش سلامت معنوی –روانی بین گروهی از زنان ایرانی در دوران پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف مطالعه کنونی بررسی نقش سلامت معنوی - دینی در کاهش استرس و افزایش سلامت معنوی و روانی در زنان ایران در دوران پاندمی کرونا می باشد. روش و مواد: روش تحقیق توصیفی و نمونه شامل 384 زن ایرانی بود. شرکت کنندگان پس از ارائه رضایت خود، پرسشنامه های تحقیق را در فرم گوگل تکمیل کردند که شامل پرسشنامه سلامت مذهبی جورج، مقیاس افسردگی، استرس و اضطراب(DASS-21) و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ-28 بوده است. یافته ها: نتایج پژوهش با نرم افزار AMOS24 مورد تحلیل قرار گرفته است و نشان می دهد بین میزان سلامت معنوی - دینی و باورهای مذهبی و استرس در زنان در دوران پاندمی کرونا ارتباط دارد. به این علت که سطح معناداری پایین تر از (P<0.05) بود تأیید شد و استفاده از باورهای معنوی – دینی توانست 40.3% از استرس در زنان را تبیین و پیش بینی نماید. همچنین بین استفاده از ابزار سلامت معنوی – دینی و باورهای مذهبی و سلامت روانی عمومی زنان به علت سطح معناداری (P<0.05) تأیید شد. استفاده از باورهای دینی نیز 35.5% از واریانس متغیر سلامت عمومی زنان را در دوران پاندمی کرونا تبیین و پیش بینی کرد. نتیجه گیری: پاندمی کرونا جان میلیون ها نفر را در سراسر جهان تهدید می کند، باورهای دینی تاثیر معناداری بر کاهش استرس و اضطراب و افزایش سلامت روانی - عمومی در زنان ایران داشته است. نتایج مطالعه مسئولیتی سنگین بر دوش متخصصان این رشته به خصوص در کشور مسلمان ایران می گذارد که با ارتقاء جنبه های معنوی - دینی و تغییر سبک زندگی زنان گامی بلند در حیطه سلامت زنان بردارند.
تدوین الگویی در جهت ساماندهی زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی شهر کرمانشاه: یک رویکرد کیفی با نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
85-110
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین الگویی در جهت ساماندهی زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی شهر کرمانشاه انجام شد. روش: پژوهش حاضر با روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل همه زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی در شهر کرمانشاه بود. 37 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: براساس مدل پژوهش، علل اصلی پدیده مورد مطالعه شامل عوامل اقتصادی و خانوادگی؛ شرایط زمینه ای شامل عوامل فرهنگی و روان شناختی؛ عوامل مداخله گر شامل عوامل مدیریتی–قانونی و عوامل اجتماعی بود. نتیجه گیری: اقدامات ساماندهی زنان وابسته به مواد بی خانمان و خیابانی بصورت تک بعدی و صرفا محدود به مراکز حمایتی-اصلاحی است و پس از پاکی، متاسفانه این زنان با قطع حمایت ها در جامعه رها می گردند و از طرفی از آنجایی که این زنان نیز از سوی جامعه طرد شده اند، لذا پس از آزادسازی از مراکز حمایتی، جامعه پذیرای این زنان نیست. بنابراین، زمینه بازگشت آنان به حالت اولیه و در نهایت عدم اثربخشی اقدامات ساماندهی و هدر رفت هزینه ها را فراهم می کند. بنابراین، لازم است پیگیری فرآیندهای حمایتی تا بهبود کامل زنان، در سیاست گذاری ها مورد توجه قرار گیرد.
پای پزشکان در کفش جامعه شناسان؛ نقدی بر پزشکی شدن اعتیاد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
9-24
حوزههای تخصصی:
هدف: پزشکی شدن جامعه به معنای نفوذ و گسترش گفتمان پزشکی به موضوعات و قلمروهایی از اجتماع است که پیش از این در اختیار گفتمان های دیگر و گونه های مختلفی از دانش بود. یکی از این موضوعات سوءمصرف مواد است. اعتیاد به مواد به عنوان یک پدیده چندبعدی اجتماعی، به تدریج از حوزه اجتماعی خارج شده و تحت سیطره گفتمان پزشکی قرار گرفت. این پژوهش می کوشد تا از یک سو، مهمترین مصادیق پزشکی شدن اعتیاد و از سوی دیگر، زمینه های اجتماعی که مولد این وضعیت بوده را شناسایی کند. روش : روش تحقیق به کار رفته کیفی و از نوع تحلیل مضمون بوده و نمونه با روش نمونه گیری هدفمند، از نوع حداکثر تنوع، انتخاب شده و با ابزار مصاحبه به گردآوری داده های لازم پرداخته شد. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل مضامین مصاحبه ها از طریق کدگذاری سه مرحله استراوس و کوربین (کدگذاری باز، محوری و گزینشی) انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد «پزشکی مداری» هسته مرکزی مصادیق پزشکی شدن اعتیاد است که دارای سه مقوله اصلی «بیمارانگاری اعتیاد»، «دارو درمانی» و «درمان پزشکی محور» است. همچنین هسته مرکزی زمینه های پزشکی شدن اعتیاد عبارت است از «پزشکی شدن جامعه» که دارای مقولات اصلی «تجاری سازی درمان»، «فرهنگ بیمارانگاری اعتیاد» و «پزشکی سالاری» است. نتیجه گیری : می توان اینگونه استدلال کرد که پزشکی به مثابه گفتمان مسلط در جامعه امروز ایران، بیشتر حوزه ها را تحت تاثیر قرار داده و عمده ی مسائل و موضوعات اجتماعی از جمله اعتیاد از نظرگاه تحلیل اجتماعی خارج شده و به قلمرو پزشکی و سایر علوم فردمحور منتقل شده اند.
رابطه ساختاری صفات سه گانه تاریک شخصیت با آسیب پذیری به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۴
31-46
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون برازش مدل رابطه ساختاری صفات سه گانه تاریک شخصیت با آسیب پذیری به اعتیاد انجام گرفت. روش: نوع پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 96-97 بود. تعداد 320 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های دوجین کثیف جوناسون و وبستر (2010) و استعداد اعتیاد زینالی (1393) ارزیابی شدند. یافته ها : نتایج نشان داد بین صفات سه گانه تاریک شخصیت و آسیب پذیری به اعتیاد رابطه مثبت وجود دارد. بالاترین همبستگی ها بین صفت ماکیاولیسم و مولفه خودمحوری، صفت جامعه ستیزی و مولفه انحراف از هنجارها، و صفت خودشیفتگی و مولفه خودنمائی مشاهده شد. همچنین مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که رابطه ساختاری صفات تاریک شخصیت با آسیب پذیری به اعتیاد از برازش مناسب برخوردار است. نتیجه گیری : صفات سه گانه تاریک شخصیت با آسیب پذیری به اعتیاد رابطه دارند و می توانند آن را تحت تأثیر قرار دهند.