فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
روابط ساختاری مؤلفه های سرشت و منش شخصیت با اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل مشترک و عوامل اختصاصی اختلال های اضطرابی و افسردگی بر اساس مولفه های سرشت و منش شخصیت در مدل کلونینگر بود.
روش: از بین بیماران مبتلا به اختلالات هیجانی تعداد 313 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به این پرسش نامه ها پاسخ دادند: پرسش نامه سرشت و منش شخصیت، پرسش نامه افسردگی بک ، شاخص حساسیت اضطرابی، پرسش نامه نگرانی ایالت پن، پرسش نامه وسواسی- جبری مادزلی، پرسش نامه ترس مرضی اجتماعی. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی و روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد عامل آسیب پرهیزی با همه ی علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی رابطه ی مستقیم و معناداری دارد و عامل پیش بین برای همه ی علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی است. همچنین نتایج نشان داد که بین عامل خود راهبری و افسردگی رابطه معناداری وجود دارد. علاوه براین، نتایج مدل ساختاری نشان داد که عامل نوجویی پایین با اختلال فوبی اجتماعی و وسواسی جبری رابطه ی معناداری ندارد.
نتیجه گیری: عامل آسیب پرهیزی ویژگی مشترک اختلال های اضطرابی و افسردگی است و مسئول همپوشی مشاهده شده بین این اختلالات است.همچنین عامل خود راهبری ویژگی اختصاصی افسردگی است.
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل مشترک و عوامل اختصاصی اختلال های اضطرابی و افسردگی بر اساس مولفه های سرشت و منش شخصیت در مدل کلونینگر بود.
روش: از بین بیماران مبتلا به اختلالات هیجانی تعداد 313 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به این پرسش نامه ها پاسخ دادند: پرسش نامه سرشت و منش شخصیت، پرسش نامه افسردگی بک ، شاخص حساسیت اضطرابی، پرسش نامه نگرانی ایالت پن، پرسش نامه وسواسی- جبری مادزلی، پرسش نامه ترس مرضی اجتماعی. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی و روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد عامل آسیب پرهیزی با همه ی علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی رابطه ی مستقیم و معناداری دارد و عامل پیش بین برای همه ی علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی است. همچنین نتایج نشان داد که بین عامل خود راهبری و افسردگی رابطه معناداری وجود دارد. علاوه براین، نتایج مدل ساختاری نشان داد که عامل نوجویی پایین با اختلال فوبی اجتماعی و وسواسی جبری رابطه ی معناداری ندارد.
نتیجه گیری: عامل آسیب پرهیزی ویژگی مشترک اختلال های اضطرابی و افسردگی است و مسئول همپوشی مشاهده شده بین این اختلالات است.همچنین عامل خود راهبری ویژگی اختصاصی افسردگی است.
درمان تحریکات حاد مانیا
حوزههای تخصصی:
دوز بالای بوپرنورفین در سم زدایی مواد افیونی در یک روز:کارآزمایی بالینی
حوزههای تخصصی:
تاثیر خاطرهگویی گروهی بر میزان افسردگی سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بررسیهای جهانی نشان میدهد که جمعیت سالمندان به علت ارتقاء سطح بهداشت در حال افزایش است، این در حالی است که این گروه همچنان مشکلات بهداشتی ـ درمانی زیادی را تجربه میکنند به طوری که یکی از مشکلات اساسی سالمندان مساله افسردگی است . این مطالعه با هدف تعیین تاثیر خاطرهگویی گروهی بر میزان افسردگی سالمندان ساکن شهرکرد انجام شده است .
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش کارآزمایی بالینی است که تعداد 64 نفراز سالمندان مراجعه کننده به کانون بازنشستگان کشوری شهرکرد در سال 1385 به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمون خاطرهگویی گروهی و در گروه شاهد جلسات گروهی به طول 8 جلسه و هر جلسه به مدت یک و نیم ساعت انجام شد. میزان افسردگی واحدهای پژوهش قبل و بعد از مداخله با استفاده از پرسشنامه افسردگی سالمندان ارزیابی گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری مجذور کای و تی زوجی تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که میانگین امتیاز افسردگی سالمندان گروه آزمون از 95/17 قبل از مداخله به 92/12 بعد از مداخله رسید و نتایج اختلاف معنیداری را در این گروه نشان داد(04/0=p)، این در حالی است که در گروه شاهد قبل و بعد از مداخله اختلاف معنیداری مشاهده نشد .
نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان گفت که خاطرهگویی گروهی بر کاهش میزان افسردگی سالمندان موثر است، لذا میتوان این تکنیک را که مورد بیتوجهی قرار گرفته است، به طور آسان، و قابل اجرا در تمام مراکز نگهداری سالمندان و یا در منزل به کار برد.
مقایسه مولفه های آزاردیدگی در دختران فراری و عادی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه انواع مولفه های آزار (بی توجهی، آزار عاطفی، آزار جسمی، آزار جنسی) در دختران فراری و عادی انجام شده است. بدین منظور تعداد 120 نفر آزمودنی (40 دختر فراری انتخاب شده از مراکز نگهداری بهزیستی استان تهران، 40 دختر دانش آموز انتخاب شده از مقطع سوم دبیرستان های شهر تهران، 40 دختر انتخاب شده از پارک ها و فرهنگسراهای شهر تهران) در دامنه سنی 14 تا 25 سال با تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم توسط پرسشنامه آزار دیدگی محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش پرسشنامه جدیدی که حاوی بخش هایی برای آزار عاطفی و بی توجهی است توسط محقق ساخته و مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از بالاتر بودن تمامی مولفه های آزار دیدگی در دختران فراری در مقایسه با دختران عادی (در سطح معنا داری p<0.001 برای تمامی مولفه های آزار دیدگی) بوده است. به این ترتیب با توجه به میزان بالای آزار دیدگی تجربه شده توسط دختران فراری، استفاده از مداخلات درمانی مناسب و آموزش و آگاه سازی خانواده ها در خصوص اثرات سوء بدرفتاری بر سلامت روانی فرزندان توسط موسسات مسوول، می تواند نقش عمده ای در کاهش اثرات سوء و پیشگیری از فرار داشته باشد.
اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با استرس و مانترای اسلامی برمیزان اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستان های دخترانة شهر تنکابن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسة اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با استرس و مانترای اسلامی بر میزان اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر تنکابن انجام گرفته است. نمونه، شامل شصت دانش آموز بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای ساده (تک مرحله ای) انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل تقسیم شده اند. از هر سه گروه به وسیلة پرسش نامه اضطراب امتحان پیش آزمون به عمل آمده است. آموزش راهبردهای مقابله با استرس و مانترای اسلامی طی هشت جلسه شصت دقیقه ای برای گروه های آزمایشی ارائه شده و بعد از آن هر سه گروه آزمایشی و کنترل به پرسش نامه اضطراب امتحان پاسخ داده اند. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل) بوده و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس یک طرفه در سطح معناداریp=0.001 نشان می دهد که تفاوت معناداری بین سه گروه آزمایشی و کنترل وجود دارد؛ یعنی بین اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با استرس و مانترای اسلامی در مقایسه با گروه کنترل بر کاهش میزان اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهر تنکابن تفاوت وجود دارد و این تفاوت به سود گروه های آموزشی راهبردهای مقابله با استرس و مانترای اسلامی بوده و آموزش راهبردهای مقابله با استرس و مانترای اسلامی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستان های دخترانه تنکابن مؤثر است.
مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی – رفتاری بک و درمان رفتاری مبتنی بر الگوی لوینسن و تعامل آن با مکان کنترل در کاهش افسردگی
حوزههای تخصصی:
افسردگی از شایعترین مشکلات روانی افراد است به طوری که حدس زده می شود 75% افرادی که در موسسات درمانی بستری می شوند دچار افسردگی هستند. این میزان بالای بروز افسردگی باعث شده است که روش های درمانگری متعددی مانند درمانهای شناختی و رفتاری پدید آید. در مطالعه حاضر نیز سعی شده است که اثر بخشی درمانگری های شناختی و رفتاری در تعامل با مکان کنترل برای کاهش افسردگی دانش آموزان مورد مقایسه قرار گیرد. نتایج مطالعه نشان داد دانش آموزان افسرده ای که تحت روشهای درمان شناختی و رفتاری قرار داشته اند در مقایسه با گروه کنترل، کاهش محسوس و معناداری در افسردگی داشتند. اما روش درمان شناختی الگوی بک موثرتر از روش های درمان رفتاری الگوی لوینسن بوده است. در تعامل با مکان کنترل به عنوان دومین متغیر مستقل، بیشترین کاهش افسردگی در گروهی از آزمودنی ها دیده شد که دارای مکان کنترل بیرونی بودند و تحت درمان شناختی قرار داشتند.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه و کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه و کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی (SAD) در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و همراه با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون- پس آزمون بود. بدین منظور 20 نفراز دانشجویان پسر دارای علایم اختلال اضطراب اجتماعی از دانشگاه اصفهان به شیوه داوطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند (10= 2n = 1n). سپس طرحواره درمانی گروهی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت جلسات هفتگی بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسش نامه اضطراب اجتماعی (SPIN) و مقیاس طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ YSQ_SF)) بود. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که بین میانگین نمرات طرحواره های ناسازگار اولیه در مرحله پس آزمون در دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده می شود و طرحواره درمانی موجب کاهش معنادار نمرات تمامی طرحواره های ناسازگار اولیه به جز دو طرحواره رهاشدگی/ بی ثباتی و اطاعت در افراد گروه آزمایش شده است. یافته ها همچنین نشان داد طرحواره درمانی علایم اختلال اضطراب اجتماعی را نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون به میزان معناداری کاهش می دهد. نتایج بیانگر آن بود که این تغییر در نمرات کل و ابعاد علائم ترس و اجتناب معنادار و بر بعد ناراحتی فیزیولوژیک معنادار نبود (05/0>p). می توان گفت که طرحواره درمانی برای اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه و کاهش علائم اختلال اضطراب اجتماعی از اثربخشی لازم برخوردار است.
اضطراب
منبع:
تربیت ۱۳۷۱شماره ۷۴
حوزههای تخصصی:
بازیابی از حافظه دیداری در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا، آسیب دیدگان نیمکره راست مغز و افراد بهنجار
اثربخشی مداخله ی شناختی رفتاری گروهی کوتاه مدت بر افسردگی، اضطراب و تنش بیماران کرونری قلب مزمن: یک آزمایه ی کنترل شده ی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از مطالعهی حاضر تعیین اثربخشی مداخلهی شناختیرفتاری گروهی کوتاهمدت برای بیماری کرونری قلب (CBGI-CHD) بر تنش، افسردگی واضطراب بیماران مبتلا میباشد.
روشکار: با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه شاهد، بیماران کرونری قلب مزمن به طور تصادفی به یک برنامهی مداخلهی 12 هفتهای (جلسات 5/2 ساعته) شناختیرفتاری گروهی (24 نفر) و یا به گروه شاهد (20 نفر) که تنها مراقبت معمول را دریافت میکردند، وارد شدند. بیماران گروه آزمون به مدت 3 ماه (از اول خرداد تا پایان مرداد 89) تحت برنامهی CBGI-CHD در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد قرار گرفتند. نشانههای افسردگی، اضطراب و تنش بیماران، توسط نسخهیهای فارسی پرسشنامههای افسردگی بک 2، اضطراب زونگ و خرده مقیاس تنش از مقیاسهای افسردگی، اضطراب و تنش (42-DASS) قبل از مداخله (پیشآزمون) و بلافاصله بعد از مداخله (پسآزمون) مورد اندازهگیری قرار گرفت.
یافتهها: تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد، کاهش معنیداری در تنش در پسآزمون داشت (05/0P<). اگر چه مداخله، منجر به کاهش افسردگی و اضطراب در بیماران گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد در پسآزمون شد اما این کاهش، معنیدار نبود (05/0P<).
نتیجهگیری: برنامهCHD-CBGI میتواند منجر به کاهش تنش بیماران قلبی شود. اما در خصوص کاهش افسردگی و اضطراب، نیاز به بازبینی در محتوای مداخله و افزایش جلسات درمان افسردگی و اضطراب دارد. تحقیقات بعدی با دورههای طولانیمدت پیگیری به منظور حصول اطمینان از تداوم اثربخشی پیشنهاد میگردد.
سلامت جنسی و اختلالات عملکردجنسی در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد جنسی مناسب و سالم یکی از نشانه های سلامت جسم و روان است و باعث ایجاد یک حس لذت مشترک، تقویت و تعمیق صمیمیت و کاهش تنش ها بین زوجین می شود و در نهایت توانایی فرد را برای کنار آمدن با استرس ها و مشکلات زندگی را افزایش می دهد. باید به این نکته توجه داشت که مقوله جنسیت تنها به عمل کرد جنسی محدود نمی شود، بلکه پدیده ای است پیچیده و چند جانبه که عوامل زیستی، روانشناختی، فرهنگی بین فردی و رفتاری روی آن تأثیر می گذارند. باید در نظر داشت که هرکدام از بیماری های مزمن جسمی می توانند به نوبه خود، تغییراتی در چرخه پاسخ جنسی بهنجار بوجود آورند و در بسیاری از موارد منجر به ایجاد اختلالات عمل کرد جنسی در بیماران شود. سرطان یکی از بیماری های مزمن است که منجر به مشکلات جنسی متعددی در زنان می شود و سلامت و بهزیستی آن ها را به خطر می اندازد. این مقاله نگاهی دارد به سلامت جنسی و اختلالات عملکردجنسی در زنان مبتلا به سرطان ودر آخر راهکارهایی جهت مدیریت مشکل های جنسی در این زنان ارائه می گردد.
شیوههای مقابله ای با اختلال تنیدگی پسآسیبی و نشانههای تنیدگی مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی رابطه اختلال تنیدگی پسآسیبی و شیوههای مقابلهای با نشانههای جسمانی و روانشناختی تنیدگی مزمن انجام شد. روش: 452 جانباز با شدت آسیب 25 تا 70% (مطابق استاندارد سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران که در پرونده افراد ثبت شده بود) بهروش نمونهگیری تصادفی طبقهای نظامدار (براساس شدت آسیب) از میان جامعه جانبازان شهر قم انتخاب شدند. ابزار مطالعه پرسشنامه شیوههای مقابلهای شییر و کارور (شکل کوتاه)، مقیاس نشانههای پسآسیبی و چکلیست نشانههای تنیدگی مزمن بودند.
یافتهها: اختلال تنیدگی پسآسیبی، شیوههای نارسا و هیجانمدار مقابله و سکونت در منطقه 1 شهر قم، با نشانههای تنیدگی مزمن رابطه داشتند و آن را پیشبینی کردند.
نتیجهگیری: مقابلهدرمانگری و درمان دارویی همزمان میتوانند به جانبازان برای دستیابی به سلامت روانی و جسمانی کمک کنند."
تداوم بهبود کارکردهای شناختی در مصدومان مغزی
حوزههای تخصصی:
صدمات ناشی از ضربات مغزی از موضوعات مطرح در حوزه وسیع علوم عصبی - رفتاری می باشد که در سطوح مختلف نظری، درمانی و بازتوانی، توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده است. نویسندگان مقاله فعلی، در گزارش قبلی، نوجوان سیزده ساله ای را شرح داده اند که پس از گذشت دو سال از ضربه مغزی شدید و طی فرایند بازتوانی، بهبود قابل توجهی در زمینه های شناختی و عمدتا حرکتی یافته است. در این گزارش ادامه سیر بهبود نامبرده، خصوصا در ابعاد شناختی مورد بررسی قرار می گیرد. آنچه در این مقاله خواهد آمد، گزارشی تفصیلی از سیر بهبود بیمار از جنبه های شناختی، در فاصله سالهای 1375 تا 1377 می باشد. نامبرده در طی این سال ها، تحت درمان های جامع روان شناختی و توانبخشی با رویکرد شناختی قرار داشته است. بر اساس مطالب زیر و با توجه به ارتقای ضریب هوشی و بهبود مهارت های ارتباطی، به نظر می رسد که بهبود بیمار همچنان ادامه داشته است.