سلامت اجتماعی تابعی از عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی است و دانشجو در طی دوران تحصیل با مسائل و مشکلات عدیده ای روبرو است که هرکدام می تواند به نوعی بر سلامت اجتماعی او خدشه وارد کند. زندگی دانشجویی همواره با تنش ها و فشارهای متعددی همراه است که به صورت های مختلف سلامت اجتماعی دانشجویان را تهدید می کند. سلامت اجتماعی در راستای پیشگیری از آسیب های اجتماعی دانشجویان یکی از ملاک های اساسی است. ارتقاء این پدیده در سطح دانشگاه ها با بهره وری، آگاهی بخشی، رشد سرمایه های انسانی و اجتماعی، افزایش مهارت های اساسی و اجتماعی دانشجویان همراه است. بر اساس یافته های بدست آمده از تحقیقات قبلی، شکوفایی اجتماعی، همبستگی اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی، پنج مؤلفه برای سلامت اجتماعی دانشجویان است. پایگاه اجتماعی- اقتصادی، عوامل جمعیت شناختی، عوامل روانی و اجتماعی، مهارت های ارتباطی، گرایش مذهبی، و شبکه های اجتماعی از مهم ترین عوامل مؤثر و پیوندهای ارتباطی با سلامت اجتماعی در میان دانشجویان محسوب می شوند. در نتیجه، سلامت اجتماعی دانشجویان از عوامل مختلف تأثیر می پذیرد و زمانی دارای کارایی و اثربخشی مطلوب خواهد بود که نیازهای دانشجویان لحاظ گردد.
در این پژوهش به بررسی رابطه مشارکت اجتماعی با مدارای اجتماعی میپردازیم. برای بررسی مدارای اجتماعی از تقسیمبندی وگت، و برای سنجش مشارکت اجتماعی از نظریههای حوزه مشارکت استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه پیامنور مشگین شهر در استان آذربایجان شرقی (3041 نفر) را شامل بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 307 نفر آنها به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب شدهاند. ابزار گردهآوری دادهها پرسشنامه محققساخته بوده است. نتایج یافتهها نشان داد که میزان مدارای اجتماعی با مشارکت اجتماعی و ابعاد سهگانه آن دارای همبستگی مستقیم معنی دار می باشد، ولی مشارکت و مدارای اجتماعی براساس وضعیت تأهل دانشجویان معنی دار نبود. در متغیرهای زمینهای، مقطع تحصیلی تأثیر معناداری بر روی مدارای اجتماعی داشته است. در نهایت، تحلیل رگرسیون نشان داد که 8/12 درصد از تغییرات متغیر مدارای اجتماعی توسط ابعاد سهگانه مشارکت قابل تبیین است اما، بین ابعاد مشارکت اجتماعی، بعد نگرش مشارکتی تأثیر بیشتری نسبت به دو بعد دیگر بر مدارای اجتماعی دارد.
هدف این پژوهش، بررسی پدیده آزارگری و مبارزه با آن از نظر روان شناسی و اسلام بود. بدین منظور، منابع روان شناختی و دینی مرتبط با این موضوع مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بود که با بررسی متون دینی و روان شناسی، ارتباط این مفاهیم بررسی شد. نتایج نشان داد که در دین اسلام و روان شناسی، به انواع آزارگری ها (مانند مسخره کردن، فحش دادن، عیب جویی کردن، غیبت کردن، تحقیر کردن و کتک کاری های فیزیکی) پرداخته شده و به تأثیرات مخرب آن اشاره شده است. با تأمل در متون دینی، برنامه های خاصی برای مبارزه با آزارگری ارائه شده است. از جمله این برنامه ها، تقویت رفتارهای جرأت مندانه، آگاهی دادن افراد از پیامدهای رفتارهای خود، از بین بردن زمینه های تمسخر، واکنش مستقیم، و قطع رابطه با این افراد می باشند. بنابراین، لازم است برنامه ای برای مقابله با آزارگری با استفاده از رهنمودهای قرآنی و اسلامی در قالب داستان، رهنمودها و با نگرشی روان شناسانه برای اقدامات پیشگیرانه و متناسب با فرهنگ ما تدوین گردد.